تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,142 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,057 |
رفاه طلبی و تجمل گرائی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 95، آبان 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
رفاه طلبی و تجمل گرائی میانه روی در تمتعات زندگی اعتدال و میانه روی در همه̾ زمینه های فعالیت انسان، مطابق با حکمت و از نظر شرعی مطلوب است. افراط و تفریط در قرآن کریم و روایات اسلامی و حکمت عملی حتی در زمینه هایی که محض خیر و صلاح است مانند عبادت یا احسان به دیگران و دستگیری از مستمندان،،نکوهش شده است هر دو سوی افراط و تجمّل و تمتّع از نعمت های دنیا نیز از این قاعده مستثنی نیست. بعضی از مردم در اثر بدآموزی و برداشت غلط از تعلیمات مذهبی، جانب تفریط را گرفته و هر گونه تمتع و تجمّل را خلاف شرع می دانند و زهد مطلق یا رهبانیّت را پیشه منحصر در مرفّه تر کردن زندگی می نمایند ! علاء بن زیاد حارثی از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام بیمار بود. آن حضرت به عیادتش رفت و چون خانه̾ او بزرگتر از معمول دید فرمود: به این خانه̾ وسیع و زندگی دامنه دار چه احتیاجی داری؟ تو در آخرت به آن نیازمند تری. و البته اگر بخواهی می توانی آن را مقدمه̾ سعادت ابدی آن جهان قرار دهی. اگر هدف تو از این خانه̾ مجلل و بزرگ،پذیرایی از مهمان و صله رحم و اداء حقوق دیگران باشد تو با آن سعادت آخرتت را تأمین نموده ای. علاء که از سخنان آن حضرت متوجه شد که اصل رفاه وتوسعه زندگی را ناپسند نمی داند ، عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، من از دست بردارم عاصم به شکایت دارم. فرمود: چه کرده؟ عرض کرد: عبائی پوشیده و زندگی را رها کرده است. حضرت فرمان داد تا احضارش نمودند و چون بیامد به او فرمود: ای دشمنک جان خود ! شیطان تو را از راه صحیح منحرف ساخته چرا به زن و بچه̾ خود رحم نمی کنی؟! آیا گمان داری خداوند که نعمت های پاک خود را بر تو حلال ساخته، خوش ندارد که از آن ها استفاده کنی؟ تو کوچک تر از آنی که خداوند چنین تکلیفی بر تو فرض نماید. عاصم پرده از تفکری که او را به اشتباه انداخته بود، برداشت و گفت: یا امیرالمؤمنین ! چگونه به من چنین دستور می دهی و حال آن که خوراک و پوشاک شما این گونه خشن و نامرغوب است؟! حضرت فرمود: وای بر تو ! من چون نیستم. خداوند بر زمامداران به حق واجب کرده است که زندگی خود را با زندگی فقرا و ضعفا مقایسه کنند و همانند آنان بپوشند و بنوشند تا فقر، آنان را به سرکشی واندارد. داستانی بسیار گویا و جالب است. افراط و تفریط در زندگی مادی را به شدت منع می کند و وظیفه̾ زمامداران را نیز معین می سازد. کسانی که تصور می کنند که وظیفه̾ افراد معمولی و عامه̾ مردم این است که همیشه در سختی و فقر زندگی کنند و از نعمت های الهی تمتع نبرند، سخت در اشتباهند؛ همچنین آنان که مهم ترین و اساسی ترین مسئله را اقتصاد جامعه و مسائل مادی و رفاه مردم می دانند به بیراهه می روند. متأسفانه فشار نسبی که در دوران جنگ بر مردم ما تحمیل شد، عطش رفاه طلبی به طور طبیعی در جامعه گسترش یافت و سخنرانان و گویندگان نیز به این آتش دامن زده، لهیب اشتیاق به تمتعات دینا را چند برابر ساخته اند، غافل از این که تمایل به رفاه و تمتع ـ به طور طبیعی ـ در انسان، به خصوص در این زمان که تمدن مادی، چهره̾ جهان را تغییر داده، فراوان است و هیچ نیاز به تشویق و ترغیب ندارد. عدّه بسیار کمی از مردم به دلایل خاص روانی یا به خاطر برداشت های غلط از تعالیم مذهبی، جهت تفریط را ترجیح می دهند و گرنه عموم مردم ـ بر طبق اصل غریزی انسان ـ دنبال اشباع شهوات و تمایلات نفسانی خویش اند و آن چه در این رابطه مورد نیاز است، کنترل این تمایل و توجه دادن مردم به سوی آخرت و زندگی واقعی و عدم افراط در رفاه طلبی و تجمل گرایی است. در زمان ما افرادی چون عاصم بن زیاد اگر چه باشند، بسیار نادرند و خطری از این گونه تفکر جامعه را تهدید نمی کند. آن چه خطرناک است، کشیده شدن جامعه به سوی افراط و چشم دوختن به تمدن خیره کننده غرب و بالا رفتن سطح توقّعات مادی است که اگر انسان به آن سوی بغلطد، هیچ چیز او را سیر نمی کند و هر چه بیشتر پیش رود عطش او بیشتر و توقعش بالاتر می رود و هرگز به سرمنزل مقصود نمی رسد. بزرگترین دست آورد انقلاب بزرگ ترین دست آورد انقلاب برای جامعه̾ ما، همین است که او را از آرزو های دور و درازی که دور نمای دروازه̾ تمدن بزرگ آن ترسیم نموده به یکباره برگرداند و ارزش های معنوی را در ذهن او چنان جلوه گر ساخت که جوانان تربیت شده در آن محیط فاسد و در آن مدارس منحرف همه̾ لذت های زندگی را رها کرده و نهایت کمال خود را در جبهه های نور یافتند. اکنون این خطر وجود دارد که تشویق به رفاه گرایی، تربیت شدگان محیط انقلاب را بر عکس، مشتاق دروزاه̾ تمدن بزرگ بنماید. اگر به آیات قرآن واحادیث رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خطب نهج البلاغه و روایات اهل بیت علیهم السلام مراجعه کنیم می بینیم بیشتر تأکید بر بی اعتنائی به دنیا و تمتّعات آن دارند و جانب تفریط را خطر بزرگی برای جامعه نمی بینند گر چه رهبانیّت و ترک دنیا نیز مورد نکوهش قرار گرفته و در این مورد آیات و روایاتی آمده است مانند: « قل من حرّم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق، قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامه... » ـ بگو چه کسی زینت های طبیعی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزی های پاک و حلال را حرام کرده است؟! این یک استفهام انکاری است؛ یعنی کسی حرام نکرده و کسی حق ندارد حرام کند. و شاید در ضمن اشاره به دلیل آن ینز کرده باشد، که این ها را خداوند برای استفاده مردم و تمتع و بهره جویی از آن ها آفریده است، پس ممکن نیست استفاده صحیح و مشروع از آن ها را حرام نماید. سپس می فرماید: بگو این نعمت های دنیا در اصل برای مؤمنان اصل اند و دیگران طفیلی اند و در روز قیامت تنها مؤمنان از نعم الهی برخوردارند؛ پس در زندگی دنیا نیز رفاه در اصل برای مؤمنان است نه مشرکان و منافقان گرچه در تفسیر آیه، وجه دیگری نیز ذکر شده ولی ظاهر آن همین است. نکوهش رفاه طلبی نه اصل تنّعم و تجمّل شاید برای بعضی از افراد چنین به نظر بیاید که مطلب این آیه با تأکید فراوان قرآن بر نکوهش متاع زود گذر دنیا و خوشگذرانی در آن متناقض باشد، زیرا در این جا تجمّل و استفاده از زینت این جهان را مخصوص مؤمنان دانسته و استفاده از روزی های پاک و حلال را تأیید نموده و در آیات بسیار زیاد، افراد خوشگذران و دنیا طلب را شدیدا مورد انتقاد قرار داده و تهدید به عذاب نموده است. ولی با دقت در آن آیات روشن می شود که آن چه مذموم و ناپسند است دنیا پرستی و رفاه طلبی و تجمل گرایی است نه اصل تنعم و تجمل. فرق است میان استفاده از روزی های پاک و حلال و زینت های طبیعی خدادادی و حبّ دنیا و علاقه̾ مفرط به ظواهر فریبنده̾ آن. تمتع و بهره جویی از دنیا نه تنها حلال است بلکه تحریم آن و حتی ترک آن از روی رهبانیت جایز نیست. و بر همین اساس، خداوند در آیه مذکور، تحریم زینت ها را مورد سرزنش و استکبار قرار داده است. و در حدیثی نیز آمده است که: « ان الله یحب ان یؤخذ برخصه کما یحب ان یؤخذ بعزائمه » ـ خداوند همچنان که دوست دارد، مردم احکام الزامی او را عمل کند، دوست دارد که از احکام ترخیصی و اجازه های او نیز استفاده نمایند. این بدان معنی نیست که مباحات، مستحب است زیرا احکام متضادند و ممکن نیست مباح، مستحب باشد بلکه منظور از « اخذ برخص » حلال دانستن آن ها است، هر چند انسان بعضی از آن ها را از روی زهد و ریاضت ترک کند، البته به حدی که مستلزم رهبانیّت و ترک دنیا نشود. ضمنا رخص به معنای مطلق مباحات نیست. اموری که خداوند رسما آن ها را تحلیل فرموده و اجازه داده است غیر از مباحاتی است که بر اساس اصل اباحه محکوم به جواز است. به هر حال استفاده از نعمت های الهی در دنیا حلال است و تحریم آن ها جایز نیست. ولی آن چه در آیات و روایات شدیدا مورد نکوهش قرار گرفته دو جهت است: یکی اسراف و افراط در تمتعات و عدم رعایت فقرا وتنگدستان و دیگری حبّ دنیا و مقدّم داشتن آن بر شئون معنوی و زندگی ابدی در آخرت. زیاده روی در تنعمّات در مورد اوّل، آیه ای که قبل از آیه̾ مذکور آمده چنین است: « یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لا تسرفوا ان الله لا یحب المسرفین » ـ ای فرزند آدم، خود را هنگام رفتن به مساجد بیارائید و بخورید و بیاشامید و زیاده روی نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد. بر این مطلب آیات و روایات بسیاری دلالت دارد، در روایتی از امام صادق علیه السلام که فرمود: « آیا گمان می کنی خداوند آن را که ثروت داده به خاطر شرافت و بزرگواری او است و آن را که نداده است از روی تحقیر و اهانت است؟ چنین نیست، بلکه این مال خدا است که نزد انسان امانت است و خداوند اجازه داده است که صاحب مال از آن به طور معتدل و بدون افراط و تفریط بخورد و بیاشامد و بپوشد و ازدواج کند و وسیله̾ ذهاب و ایاب فراهم نماید و مازاد بر احتیاجات خود را بر فقراء مؤمنین تقسیم کند و زندگی آن ها را سر و سامان دهد. کسی که چنین کند، خوراک و پوشاک و سایر استفاده های او حلال خواهد بود و کسی که چنین نیست استفاده های او حرام است ». نمی خواهیم از این روایت حکم فقهی به دست آوریم ولی به هر حال از روایات بسیار به دست می آید که: این گونه نیست که ثروتمندان تصور می کنند که ثروت ها و اندوخته هایشان را خود با تلاش و کوشش وهوش و فراست خود بدست آورده اند و درمصرف آن اختیار تام دارند؛ قارون نیز همین استدلال را داشت. وقتی با تبختر در برابر مردم نمایش قدرت داد نیکان قومش به او گفتند: « لا تفرح ان الله لا یحب الفرحین. و ابتغ فیما آتاک الله الدار الآخرة و لا تنس نصیبک من الدنیا و احسن کما احسن الله الیک و لا تبغ الفساد فی الأرض ان الله لا یحب المفسدین » ـ این قدر شادی مکن که خداوند ( مغروران ) و شادی کنان را دوست ندارد و از آن چه خداوند به تو عطا فرموده، سعادت آخرتت را به دست آور و از قسمت خود در دنیا نیز بهره مند شود و به دیگران احسان کن که همان گونه که خداوند به تو احسان کرده است و در زمین، فساد و تباهی مکن که خداوند تبهکاران را دوست ندارد. این جملات دستور کامل زندگی برای ثروتمندان است اول: آن که نباید انسان از ثروت خود خرسند و مغرور شود زیرا این فضل خدا است که به او عطا فرموده آن هم برای امتحان و آزمایش او و طبق آیات دیگر که در این زمینه است نباید انسان تصور کند که این مزیتی برای او است بلکه گرفتاری بیشتر در آخرت در پی او خواهد بود. دوم: باید از این ثروت، سعادت خود را در زندگی ابدی آخرت تهیه نماید نه تنها به فکر عیش و نوش و لذت دنیا باشد. سوم: « ولا تنس نصیبک من الدنیا » از زندگی دنیا به اندازه ای که نصیب و بهره او است تمتع ببرد. بعضی را ایده آن است که تا هست بخورند و تا هست بیاشامند و تا هست بپوشند و تا هست لذت ببرند و معیار نزد آن ها نیز جسم و روح نیست بلکه تا آن جا که ممکن است باید از لذّت دنیا بهره برد ! «و الذین کفروا یأکلون کما تأکل الأنعام » ـ آنان که خدا را منکرند چون چارپایان می خورند.این جمله می گوید به اندازه̾ نصیب خود در این دنیا ـ یعنی به اندازه ای که نیاز داری ـ استفاده کن. چهارم: « احسن کما احسن الله الیک » ـ گنج اندوخته نکن بلکه مازاد بر نیاز را به دیگران ببخش. احسان کن همان گونه که خداوند بر تو تفضل نموده است. در جای دیگر فرموده است:« یسألونک ماذا ینفقون قل العفو » ـ از تو می پرسند چه مقدار انفاق کنیم و به فقرا کمک کنیم؟ بگو: آن چه را زاید بر نیاز دارید. این آیه کار را بسیار مشکل کرده است. کسانی که تصور می کنند با دو تومان صدقه اوّل صبح خدا را خشنود کرده اند و دیگر هر چه بنوشند و بپوشند و جمع کنند، اشکالی ندارد سخت در اشتباهند. « و الذین یکنزون الذهب و الفضّة و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم » ـ کسانی که طلا و نقره را جمع می کنند و در راه خدا انفاق نمی کنند، آنان را به عذابی دردناک بشارت ده. بشارت از روی استهزاء است. پنجم:و لا تبغ الفساد فی الأرض ـ تو به خاطر ثروتت، قدرت و مکنت فراوان داری. فساد در زمین روا مدار که خداوند تبهکاران را دوست ندارد. احتکار و گران فروشی دو زمینه فساد عظیم در جامعه است که ثروتمندان و کسانی که سازمان اقتصاد جامعه را در دست دارند،گرداننده̾ این فسادند. قارون در پاسخ به آن ها همین جمله که ورد زبان همه ثروتمندان یا ایده و تفکر آن ها است، بر زبان آورد: « قال انما اوتیته علی علم عندی » ـ من این ثروت را با دانش خود به دست آورده ام ! یعنی این تفاضل خدا نیست بلکه کوشش و دانش من سبب جمع آوری این همه ثروت شده است. و همین تفکر او را به نیستی و نابودی کشانید. در مورد دوم یعنی حبّ دنیا و توجه به آن که هر چه بیشتر باشد. بیشتر مایه سقوط و نابودی انسان است، آیات بسیاری آمده است و از آن ها معلوم می شود که اصل تنعم و استفاده از زینت ها نکوهیده نیست بلکه محبت دنیا و مقدم داشتن آن بر معنویت مورد نکوهش است. نکوهش و دلبستگی به دنیا و زینت های آن دسته ای از آیات، تعبیر به حب دنیا و زینت های آن را دارد مانند آیه 14 سوره آل عمران که می فرماید: « زیّن للناس حبّ للشهوات من النّساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضّة والخیل المسوّمة و الأنعام و الحرث، ذلک متاع الحیوة الدنیا و الله عنده حسن المآب »ـ محبت و علاقه به امور مادّی و مشتهیات نفسانی از قبیل زن و فرزند و ثروت های فراوان از طلا و نقره و اسبان ممتاز و چهار پایان و زراعت، در نظر مردم جلوه گر شده است. این ها همه وسائل تنعّم و بهره گیری از زندگی پست این جهان است و سرانجام نیک، نزد خداوند است. در آیه 27 از سوره̾ دهر می فرماید: « ان هولاء یحبّون العاجلة و یذرون الآخرة... » ـاین جمله مربوط به آیه قبل است که می فرماید:« ویل للکافرین من عذاب شدید... » وای بر کافران از عذابی سخت؛ آنان که زندگی دنیا را برای آخرت مقدّم می دارند. و آیات دیگر از این قبیل. دسته ای دیگر از آیات تعبیر به « اشتراء » دارد یعنی کسانی که آخرت را به دنیا می فرشند و تبدیل می کنند مانند آیه 86 از سوره بقره که می فرماید: « اولئک الذین اشتروا الحیوة الدنیا بالآخرة فلا یخفّف عنهم العذاب و لا هم ینصرون » ـ اشاره به افرادی است که در آیه قبل ذکر شده: آن ها کسانی هستند که زندگی دنیا را به آخرت خریدند و با یکدیگر عوض کردند؛ از عذاب آن ها کاسته نخواهد شد و کسی آن ها را یاری نخواهد کرد. دسته ای دیگر تعبیر رضایت ارد: « أرضیتم بالحیوة الدنیا من الآخرة فما متاع الحیوة الدنیا فی الآخرة الاقلیل »( سوره توبه ـ آیه 38 ) ـ این آیه خطاب به کسانی است که جهاد را ترک نموده و آسایش را بر آن ترجیح داده اند، می فرماید: آیا زندگی دنیا را به جای آخرت پذیرفته اید؟ پس بدانید که بهره ها و لذت های دنیا در برابر آخرت اندک است. و در آیه ای دیگر، خشنودی و دلبستگی به دنیا مورد نکوهش قرار گرفته « ان الّذین لا یرجون لقاء نا و رضوا بالحیوة الدنیا و اطمأنوا بها و الذین هم عن آیاتنا غافلون، أولئک مأواهم النّار بما کانوا یکسبون »( سوره یونس ـ آیه 7 و 8 ) ـ کسانی که لقاء الله و دیدار خدا را توقّع ندارند و به زندگی دنیا راضی و دلخوشند و به آن آرامش می یابند و کسانی که از آیات ما غافلند، جایگاه آن ها، به خاطر اعمالشان، دوزخ است. و در سوره رعد آیه 26 تعبیر به شادمانی و خرسندی نسبت به بهره های دنیا را دارد: « و فرحوا بالحیوة الدنیا و ما الحیوة الدنیا فی الآخرة الا متاع » ـ آن ها به زندگی دنیا دلخوشند، حال آن که زندگی دنیا نسبت به آخرت چیزی جز بهره ای ناچیز نیست. و در دسته ای از آیات، تعبیر به اراده̾ حیات دنیا دارد و این تعبیر فراوان است. در سوره هود، آیه 15 و 16 می فرماید: « من کان یرید الحیوة الدنیا و زینت ها نوف الیهم اعمالهم و هم فیها لا یبخسون، أولئک الذین لیس لهم فی الآخرة الّا النّار و حبط ما صنعوا فیها و باطل ما کانوا یعملون » ـ کسانی که زندگی پست دنیا و زینت آن را می خواهند، نتیجه̾ اعمالشان را در دنیا به آن ها خواهیم داد و هرگز از آن ها کاسته نخواهد شد؛ آن ها کسانی که در آخرت به جز آتش بهره ای ندارند و آن چه انجام داده اند، در آن جا نابود می شود و عمل آن ها در آخرت باطل خواهد شد. ملت مستضعف و محروم ایران، همچون پیامبر خویش به فقری که با شرافت و کرامت همراه است، فخر مر کند و آن را بر رفاهی که با اسارت و ذلت قرین باشد، ترجیح می دهد. و در سوره̾ شوروی، آیه 20 می فرماید:« من کان یرید حرث الآخرة نزدله فی حرثه و من کان یرید حرث الدنیا نؤته منها و ماله فی الآخرة من نصیب » ـ کسی که نتیجه̾ عمل خود را در آخرت می خواهد، ما بر آن می افزائیم و کسی که فقط نتیجه دنیا را می خواهد، از این دنیا به او می دهیم ( البته نتیجه عملش نه خواستن بدون عمل ) ولی در آخرت بهره ای ندارد. و در دسته ای از آیات، تعبیر به ایثار و مقدّم داشتن دنیا بر آخرت دارد، مانند آیه 38 از سوره̾ نازعات: « فأمّا من طغی و آثر الحیوة الدنیا فإنّ الجحیم هی المأوی » ـ امّا کسی که طغیان کند و زندگی دنیا را مقدّم بدارد، همانا دوزخ جایگاه او است. و در سوره̾ اعلی: « بل تؤثرون الحیوة الدنیا، و الآخرة خیر و ابقی » ـ شما زندگی دنیا را مقدّم می دارید حال آن که آخرت، بهتر و پایدار است. و در دو آیه، نهی فرموده است از چشم دوزی به متاع دنیا و دنبال آن بودن: « و لا تمدّن عینیک الی ما متّعنا به ازواجا منه زهرة الحیوة الدنیا لنفتنهم فیه، ورزق ربّک خیر و أبقی » ( سوره طه ـ آیه 131 ) ـ هرگز چشم ندوز به آن چه که گروه هایی از آنان را به آن متمتّع ساخته ایم، که این ها شکوفه های زندگی دنیا است و برای امتحان و آزمایش آن ها است، و همانا روزی خداوند بهتر و پایدار تر است. و نظیر آیه است، آیه 88 سوره حجر. بنابراین، موضوع نکوهش در این آیات حب و علاقه به دنیا و مقدم داشتن آن بر آخرت است نه اصل تمتّعات و استفاده مشروع از نعمت های الهی، بلکه نعمت ها در اصل برای مؤمنین آفریده شده است و دیگران طفیلی اند. آن چه نکوهیده است، آن است که مادیّات و رفاه را اصل بدانیم و خدای ناکرده، اصول اسلام و انقلاب را برای رسیدن به این هدف مادّی،قربانی کنیم. از کید دشمنان غافل نباشیم لازم به یادآوری است که تحصیل رفاه و آسایش برای همه̾ افراد ملّت به مقداری که امکانات کشور اجازه می دهد، بسیار مطلوب و به جا است ولی نباید در راه رسیدن به این هدف، از کید دشمنان اصلی اسلام و انقلاب غافل شویم و نباید تصوّر کنیم که استکبار جهانی و آمریکای استثمار گر، تغییر ماهیّت داده و دیگر بنا ندارند با ما دشمنی کنند و چون نتیجه̾ دشمنی های گذشته، استحکام بیشتر انقلاب اسلامی بوده است،آن ها بر سر عقل آمده و از روش های خصمانه خود دست برداشته اند. کسانی که تصور می کنند وظیفه عامه̾ مردم این است که همیشه در سختی و فقر زندگی کنند و از این نعمت های الهی تمتع نبرند، سخت در اشتباهند، همچنین آنان که مهم ترین مسأله را اقتصاد جامعه و رفاه مردم می دانند به بیراهه می روند. امام امت « قدس الله روحه الزکیه » در پیام مهمی که پس از قبول قطع نامه، صادر شد، فرمودند: «... کسی مدّعی آن نیست که طبقات محروم و ضعیف وکم درآمد و خصوصا اقشار کارمند و اداری، در تنگنای مسائل اقتصادی نیستند ولی آن چیزی که همه̾ مردم ما فراتر از آن را فکر می کنند، مسئله حفظ اسلام و اصول انقلاب است. مردم ایران ثابت کرده اند که تحمّل گرسنگی و تشنگی را دارند ولی تحمّل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت... ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش های اسلامی هستند به خوبی دریافته اند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست و آن ها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین ومحرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی، منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه اند و آن هایی هم که تصور می کنند سرمایه داران و مرفّهان بی درد، با نصیحت و پند و اندرز، متنّبه می شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند، آب در هاون می کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیا خواهی و آخرت جوئی، دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند و تنها آن هایی تا آخر خط با ما هستند، که درد فقر و محرومیّت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بی بضاعت، گردانندگان و برپا دارندگان واقعی انقلاب ها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنمائیم تا به هر صورتی که ممکن است، خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم ». و در جای دیگر این پیام جاودانه آمده است: « نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم، این است که دشمنان ما و جهان خواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی، استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقابله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر این که شما را از دینتان بر گردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند... آری ! اگر ملت ایران از همه̾ اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه̾ عترت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام را با دست های خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهان خواران، او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیّت بشناسند ولی در همان حدّی که آن ها آقا باشند ما نوکر؛ آن ها ابر قدرت باشند ما ضعیف، آن ها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آن ها؛ نه یک ایران با هویّت ایرانی اسلامی، بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ! ایرانی که ارابه̾ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد !... ». خداوندا ! به تو پناه می برم از روزی که فریاد های آن بنده̾ صالحت که فریاد گر نبرد با دشمنانت بود، فراموش شود. نه ! هرگز فراموشمان نخواهد شد. ملت مستضعف و محروم ایران، همچون پیامبر خویش،به این فقری که با شرافت وکرامت همراه است، فخر می کند و آن را بر رفاهی که با اسارت و ذلت قرین باشد، ترجیح می دهد. ملت ایران و مسئولین جمهوری اسلامی هرگز فریاد رسای « مرگ بر آمریکا » را فراموش نخواهند کرد و هرگز وصیت ها و سفارش های امام بزرگوار را کنار نخواهد گذاشت. در آن زمان که غرق دریای رحمت بودیم، نمی دانستیم که چقدر به این پیام ها نیاز داریم، اکنون که ـ به قول حضرت آیة الله خامنه ای ـ همه̾ ما حقیقتا یتیم شده ایم، می دانیم که او بهترین راهنما و مرشد است و پیام های بجا مانده از آن یادگار پیامبران، بهترین رهنمود و توشه̾ راه ما است. این پیام ها باید همواره از طریق رادیو و تلویزیون خوانده شود و مطبوعات و رسانه های گروهی ـ بدون انقطاع ـ این رهنمود های ارزنده و جاودانه را بر مردم و مسئولین بخوانند که غفلت از آن ها موجب انحراف و سقوط است. خداوندا !! ما را توفیق عمل به این رهنمود های عزّت بخش عطا کن. و السلام.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 754 |