تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,070 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,019 |
پیش به سوی اتحاد اسلامی درجهان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1369، شماره 101، اردیبهشت 1369 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پیش به سوی اتحاد اسلامی درجهان محمد رضا حافظ نیا جهان اسلام ،این واحد یکپارچۀ ارضی و جغرافیائی که ا زاقیانوس اطلیتا اقیانوس آرام و درکمربند معتدله واستوائی برّ قدیم کشیده می شود،از وحدت وتجانس دینی واعتقادی برخوردار بوده و بیش از یک میلیاردمسلمان جهان را درخود جای داده است.ظهور فرهنگ استعمار ی غرب درقرون اخیر با هدف تسلط اروپا بر جهان،منجر به شکل گیری سیاست انهدام یکپارچگی جهان اسلام شد و درراستای این سیاست ،برنامه ها ی مختلفی برای کم رنگ کردن و زدایش عنصر وحدت یعنی فرهنگ و ایدوولوژی اسلای تهیّه و به مورد اجرا گذاشته شد ومحقیقین اروپایئ درجستجوی کشف زمینه ها روشهای تضعیف جهان اسلام ،به تاریخ وهویتهای قومی مسلمانان دراقصی نقاط جهان اسلام متوسل شده و ایدئولوژیهای ملّی گرایانه را به عنوان جایگزین به صحنه آروده و به تدریج دربستر زمان،موزائیک واحدهای سیاسی ملّی گرا درعرصه جهان اسلام ایجادکردند و با اتخاذ برنامه های فرهنگی ویژه ، تفکّر ملّی گرایانه را درو جود سکنۀ جهان اسلام به صورت نهادی القاء نمودند .این ام ربه جغئی رسید که یک ملمان قبل از اینکه خود را مسلمان بداند یک ملّی گر ی ترک،عرب،فارس،کرد، ویا افغان می دانست.با ایجاد موزائیک سیاسی ایدئولوژیک ملی گرایانه درجهان اسلام ،امکان تفرّ قو چجند دستگی واختلاف افکنی و جدال و درگیری به وجود آمد وبدینوسیله بزرگترین عامل و محور تضعیف مسلمانان یعنی ملّی گرائی تقویت شد.همزمان،با تقویت ایدئولوژی ملّی گرائی و تاریخ گرائی و بازگشت به هویت و سنتهای تاریخ وملّی ،اولا برنامه های مختلف تضعیف نقش ایدئولوژی و ارزشهای اسلامی و کم رنگ کردن فرهنگ اسلا م دربین مسلمانان به اجرا گذاشته شد.ثانیاـ لانیک گرائی و روحیۀ لامذهبی و صد مذهبی به منظور زمینه سازی نشر فرهنگ مبتذل غربی واستعماری برای تضمین بلند مدت تداوم اسارت وسلطه پذیری جهان اسلام به دست غرب،تقویت گردید. نتیجه فرآیند اسلام زدائی و استعما رجهان اسلام وضعیتی شد که شاهد آن هستیم: سرزمینهائی عقب افتاده و وابسته به قطبهای قدرت جهانی ،دولتهائی دست نشانده و عامل و کارگزار سیاستهای استکبرا جهانی، فقر و بیچارگی و مرگ ومیرزود رس،اقتصاد تک محصولی و شکننده ووابسته ،تسلط سرمایه ها و کمپانیهای جهانی ،ادغام دراتحادیه های سیاسی و نظامی جهانی یا منطقه ای که درکنترل سران استکبار شرق و غرب می باشد. غرب زدگی و بی هویت ی فرهنگی ،حاکمیت روحیۀ کم انگاری و احساس حقارت در مقابل هیبت کاذب غرب وشرق... و غیره ،درکی جمله باید گفت که نتیجۀ فرآیند اسلام زدائی ،ذلّت وخواری حقارت وبیهویتی و بدبختی مسلمانان درمقابل غرب بوده است.وضعیّت نامطلوب مزبور باعث شد که مسلمانان متعهد ودلسوز درگوشه و کنا رجهان اسلام ،احساس وظیفه نموده و حرکتها وجنبشهای آزادی خواهانه ای را درمقابل تهاجم فرهنگی وسیاسی و نظامی غرب به وجود آورند.این نهضتها که عموما ا زسوی روحانیون ورهبران مذهبی هدایت می شد،پس از پیروزی به چاله ملی گرائی متأثر از فرهنگ غرب فرو می غلطید و تربیت شدگان بومی جهان اسلام که شخصیت فکری و ذهنی وسیاسی آنها درمغرب زمین شکل گرفته شود،جریان نهضت اسلامی را ازمسیر اصلی منحرف نموده و حکومتی خو باخته ودلباخته مغرب زمین تشکیل داده و خود ابزار دست غرب برای اسلام زدائی واقع می شدند و هم اکنون ما شاهد وجود چنین حکومتهائی درجهان اسلام هستیم.نهضت اسلامی درایران نیز،درانقلاب مشروطیت و بعداز آن چنین تجربه هائی را آزموده است و داده های تجارب گذشته و دوراندیشی وآگاهی رهبری انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی قدس سره الشریف ،باعث شد که نهضت اسلامی برای اولین بار درسدۀ اخیر،در مراحل پیروزی و استقرا ر حکومت و ادراۀ جامعه نقش واصالت اسلامی خود را حفظ نموده و از سپردن جریان نهضت به دست تربیت شدگان بومی درمغرب زمین جلوگیری نماید.اگر نبود تیز بینی ودرایت رهبری انقلاب اسلامی که هدایت فکری اعتقادی ومذهبی جامعه اسلامی را نیز به عهده داشت،فریفتگان وخود باختگان وتربیت شدگان بومی درمغرب زمین ،که درکمین نشسته بوندن وهنوز هم نشته اند ـ یقینا نهضت اسلامی راعقیم نموده و به سرنوشت تجارب گذشته دچا ر می نمودند. تجربۀ موفق نهضت اسلامی و تحکیم مبانی حکومت اسلامی درایران به همراه تفکر اسلام ناب محمدی (ص) که ازسوی رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره)تعین گردید،باعث امیدواری مسمانان ناامید جهان شد و خیزشها و جنبشهای اسلایم دراقصی نقاطجهان اسلام شکل گرفت و مسمانان آگاه و متعهد و دلسوز و ایثارگر درنقاط مختلف ودرآرزوی تشکیل حکومت اسلامی از جان خود مایه گذاشتند سمبلهای انقلاب اسلامی را پرچم مبارزه علیه استکبار جهانی و حکومتهای وابسته به آن نمودند. اینک مسمانان حهان به تکاپوافتاده اند.خیزشها آغاز شده است و تداوم آن ارکان ساختهای استعماری و استکباری را در واحدهای سیاسی جهان اسلام (کشورها) متزلزل می نماید.جوانها پیشتاز حرکت شده اند. گمشدۀ خود ار یافته اند و نقش عملی آئین پویای اسلام را دربالندگی وادارۀ جامعه وستم ستیزی و اجرای عدالت دیده اند،آنها درعصر حکومت علم وتکنولوژی نقش سازندۀ مذهب و معنویت اسلامی را مشاهده کرده اند،آنها دردرون خودنیازی اساسی را احساس میکنند،بازگشت به خویشتن اسلامی ،بازگشت به قرآن واسلام. زلزلۀ نهصت اسلامی امواج زلزله تمام جهان اسلام را فراگرفته است:کصر،مراکش،اردن،فلسطین،تونس،افغانستان ؛عربستان ،ترکیه، پاکستان ،هند،کشمیر،فیلیپین، اندونزی ،تاجیکستان، آذربایجان به طور کلی از آفریقاتا شرق آسیا همه جا نهضت اسلای رخ می نمایاند.حاملان فرهگ انقلاب اسلامی تنها بزرگسالان ومیانسالان نیستند بلکه جوانها و نوجوانها نقش اصلی را به عهده دارند این قشر که بیش از دیگران درمعرضتربیت فرهنگی غرب قرار داشته ودارند،از غرب و فرهنگ غرب سرخورده و به اصل خویش بازگشته و به اسلام ناب محمدی (ص)چنگ می زنند.اینذخیرۀ عظیم درجهان اسلام حکایت ا زوجود قابلیت انقلابی بالا را مینماید که به تدریج کانونهای نهضت به هم پیوسته ونهضت یکپارچه اسلامی را شک لخواهد داد.جهان استکبار احساس حطر نموده است.امواج زلزلۀ نهضت اسلامی شدیدترمی شود.نظام جهانی فرو میریزد واز نظر آنها نظام ظالمانه حاکم برجهان پاسخگوی برخورد با نهضت فراگیر اسلامی نیست،ایدئولوژیهای متداول جهان ا زنوع غربی وشرقی ، به عقیده صاحبنظران مسائل کنونی جهان، پاسخگوی نیاز فکری جوامع به ویژه جوانها نیست وخلأ ایدئولوژیک برجهان حاکم می شود.مسیحیت رنگ باخته است، اقتصاد آزاد منفور شده است،بازار کمونیست وسوسیالیزم سنّتی کساد شده و جاذبه نداشته و امکان تداوم فریب خلقها را ندارد.ـ درچنین وضعیتی تفکراسلام انقلابی و اسلام ناب محمدی (ص)که پاسخگوی نیازهای معنوی و مادّی عصرحاضر است، به شدّت جای خودرا با زمیکند ،مسمانها را ازخواب گران بیدار نموده،و به حرکت درآورده است.سیادت استکبار جهانی به دلّت تبدیل می شود و برای خروج از این بن بست علاوه برتداوم اجرای سیاستهای مقابله را انقلاب اسلامی ،نظام جدیدی را برای جهان به وجود می آورند تا شاید بتوانند سیادت خود را حفظ نمایند. باید ارفرصت استفاده کرد اینک بایدا زفرصت استفاده کرد،فرصت خلأ ایدئولوژیک درجهان،فرصت مرحلۀ انتقال از نظام کنونی جهان به نظام جدید،که عدم کنترل دقیق ازمشخصه ها ی چنین دورانی است،فرصت بهم خوردن ژئوپلتیک جهان و شکل گیری ژئوپلتیک جدید،فرصت آگاهی یافتن ووجود زمینه های مناسب در بین امّت اسلام،فرصت شکل گیری و وجود هسته های مقاومت حزب الله و مسمانان آزاده و انقلابی دراقصی نقاط جهان اسلام ،فرصت نیاز حیاتی اقتصاد غرب و شرق به منابع جهان اسلام و فرصتهای دیگر .باید به سوی اتحاد و وحدت مسلمانان جهان حرکت کرد.باید نهضتهای اسلامی سراسر جهان آنرا استراتژی خود قرار داده و به صورت یک آرمان درنهاد مسلمانان جهان القاء نمایند.باید تفکّۀراسلام ناب محمدی 0ص) کهمبیّن آن رهبرانقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) است تبلیغ شود وبه صورت فرهنگ مسلّط دربینش و برداشت مسلمانان از اسلام درآید و باید بیش از همه جوانان باآن مأنوس شوند و بالاخره باید به سوی یک بسیج عمومی برای نهضت و اتحاد اسلامی مسلمانان درجهان حرکت کرد.مسمانان جهان باید فریاد اسلام خواهی و بازگشت به خویش مسلمانان آذربایجان و آسیای میانی را که سالها رنج سفاکیهای رژیم کمونیستی روسیه شوروی را تحمّل کرده اند جدّی بگیرند و با آنها هم صدا شوند.سرزمینهای مزبود و منطقه مسلمان نشینن سین کیانگ پارۀ تن جهاناسلام هستند که بنا حق توسط روسیه و چین تصرف شده و ازپیکر جهان اسلام جدا شده اند/باید صداها ونداها و آوازهای نهضت اسلامی درمناطقمختلف بهم گره بخورند و فریادها به هم دیگر علامت بدهند و با هم اوج بگیرند وباهم موضع اتخاذ نمایند،تا جهان اسلام یکپارچه نهضت شده و به وحدت اصولی و استقلال از نظام سلطۀ حاکم برجهان برسد.دولتهای حاکم برکشورها و واحدهای سیاسی جهان اسلام باید به خود آیند و غیرت آنها برانگیخته شود وا زدریوزگی و ذلّت و وابستگی به استکبار جهانی احساس نفرت و شرم کنند و خود را با آرمان مردم مسمان کشورشان هماهنگ وهمصدا نموده واز فرصتهای ایجاد شده دروضعیت کنونی جهان اسلام و بریدن و قطع رگه های و ابستگی به اتحادیه های سلطه زای استکباری حرکت کنند و بدانند که خیر دنیا و آخرت آنان درگرو چرخش به سوی اتحاد اسلامی درجهان است. آنها تصور نکنند که نهضت اسلامی قابل کنترل یا ساقط کردن است،بلکه برعکس اوج گیری نهضت اسلامی یک ضرورت ومرحلۀ اجتناب ناپذیر تکامل تاریخی است وضرورتا به سوی عصرانقلاب اسلامی و احیاء دین ومعنویت ونظام حکومتی مبتنی برایدئولوژی اسلامی به پیش می رویم .بنابراین بهتر است دولتها خود را با آرمان اسلام خواهی مردمشان هماهنگ نمایند.علمای اسلام وظیفه ای سنگین به عهده دارند،وظیفۀ باروری و سازماندهی وهدایت قابلیت انقلابی امّت اسلامی درجهان کاری است که بدست علمای اسلام عملی است ولی وظیفۀ سنگین ترازآنان تبیین محتوای اسلام درمواجهه با مسائدل متنوّع جوامع بشری وارائه سیستم تفکر دینی برای نسل جوان ونوتجوان است که به دلیل نوظهور بودن انقلاب اسلامی مسائل متعددی وجود داردکه باید بااستفاده از متون اسلامی برای آنها پاسخ تهیّه شود چنانکه حضرت امام خمینی (ره) موارد مختلفی را درمنشور برادری (10/8/67)مشخص فرموده و مسئولیت آنرا به عهده فقها و علمای اسلام گذاشتند.با امید به درک شرایط زمان و ضرورت حرکت به سوی اتحاد اسلامی درجهان توسط مسلمانان.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 64 |