تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,045 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,991 |
نگاهی به طرح جدید مبارزه با منکرات | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1369، شماره 103، تیر 1369 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی را پاسداری کنیم(12) نگاهی به طرح جدید مبارزه با منکرات حجة الاسلام محمدتقی رهبر «به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان بدست آوردهاید، همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمائید.» (وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی، رضوان الله علیه) گوشهای از موج اسلام خواهی در جهان 1- یک روزنامه انگلیسی پیرامون گرایش مجدد جوانان مسلمان به اسلام در انگلستان نوشت: «جوانان مسلمان که تا یک سال پیش به حدی غربزده بودند و چنان اسباب نگرانی والدینشان را فراهم کرده بودند که از مدرسه جست و خیز کنان به دیکسوها میرفتند و برای خوردن غذای مک دونالد، حلال بودن غذا را نادیده میگرفتند، اینک گروه گروه به مساجد روی میآورند. آنها همچنین با گفتگو پیرامون تشکیل گروههای مراقبت اسلامی نگرانیهای جدیدی ایجاد کردهاند». (نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی) 2- در یک راهپیمایی که در تاریخ الجزائری بینظیر بوده، بگفته خبرنگار رویتر هفتاد هزار تن در آن شرکت داشتند، راهپیمایان با سردادن شعار«با اسلام بر ما حکومت کنید» «اسلام دین ماست» «اسلام دین دولت ماست» «الجزائری مهین ما، اسلام دین ما، و عربی زبان ماست» حمایت خود را از اسلام و قوانین اسلامی ابراز داشتند... سخنرانان در این تظاهرات به سیستم لائیک حمله کرده و گروهها و افرادی را که از«لائیک» (حذف مذهب) حمایت بعمل میآورند شدیدا مورد انتقاد قرار دادند. (خبرنامه فرهنگی اجتماعی ـ سازمان تبلیغات اسلامی/ 81) 3- بخش عربی رادیو مونت کارلوبا نقل خبر برخورد شدید گروههائی از جوانان الجزائری با مرازک زنان بدنام اضافه کرده: «همچنین بازرگانان نوارهای ویدئو در چند شهر الجزائر تهدید شدهاند که چنانچه فروشگاههای خود را تعطیل نکنند هدف عملیات انقلابی واقع خواهند شد...» (همان مدرک) 4- دانشجویان دانشگاههای ترکیه بصورت دسته جمعی تلگرافهائی را برای رئیس جمهور، نخست وزیر، رئیس مجلس و رؤسای احزاب فرستادند. دانشجویان با تجمع در دفاتر روزنامهها اظهار داشتند بعد از ارائه قانون منع حجاب توسط سازمان آموزش عالی، دانشگاههای اژه و ایلول در محیط دانشگاهها مانع ورود دختران با حجاب شدند. طبق اظهار هیئت رئیسه این دو دانشگاه، حجاب را نمونه از اظهار مخالفت با سیستم لائیک دانستهاند... از سوی دیگر 600 تن از دانشجویان دانشگاه استانبول که خود را جوانان مسلمان مینامیدند با سردادن شعار الله اکبر دست به تظاهرات زدند که طی آن به آتاتورک و نظام لائیک و منع استفاده از حجاب اسلامی اعتراض کردند. در این تظاهرات دختران با حجاب نیز حضور داشتند. موضع انفعالی دشمنان اسلام و انقلاباز این دست اخبار مربوط به اسلامخواهی جدید را با اوج گرفتن انقلاب اسلامی و گسترش آن به نقاط مختلف جهان، بسیار میتوان یافت و جریاد و رسانههای دنیا بخشهائی از آن را بناچار منتشر میکنند و به مذاق خود فتسیر مینمایند وموارد بسیاری است که از انتشار آن خودداری میشود. این اخبار و وقایع برای مسلمانان آزاده امید بخش و برای دشمنان اسلام و استکبار جهانی هشدار دهنده و تهدید آمیز است. آنها که تجربه انقلاب اسلامی را در ایران دیدند و امواج خروشان آنرا در فلسطین، لبنان، افغانستان و کشمیر مینگرند، نگران فرداهای این حرکت الهی هستند که از مرزهای کشورهای اسلامی فراتر رفته و به اروپا و آمریکا و آفریقا و شبه قاره، دامن بگسترد... در واکنش نسبت به این حرکت میبینیم که رسانههای جهانی بویژه خبرگزاریهای صهیونیستی و غربی جنگ تبلیغاتی و روانی را علیه اسلام و بقول آنها اصول گرائی اسلامی، به راه انداخته و دجالهای خبری به تحریف واقعیات و ترسیم نامتناسب از تعالیم اسلامی و بویژه ابعاد انقلابی آن پرداختهاند و گرچه با این آهنگهای ناهنجار گوش جهانی را کر کردهاند، با اینحال نتوانستهاند فروغ فزاینده اسلام و انقلاب را خاموش کنند. «یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم و یابی الله الا ان یتمّ نوره ولو کره الکافرون». (توبه ـ 32) از سوی دیگر با ترویج اسلام آمریکائی سعی دارند عطش اسلامخواهی انقلابی را به دیگر سوی هدایت کرده و چهرهای مشوه از اسلام را به مردم ارائه دهند. و تولیت این کار را شیطانب زرگ و کوچک، بدست پارهای گروههای اسلامی با اصول تحریف شده و اهداف مزورانه سپردهاند که این توطئه نیز برای حق جویان رنگ و رونقی نخواهد داشت. از سوی دیگر با صدور فرهنگ ابتذال و فساد برآنند تا احساسات مذهبی را در زیر غبار شهوات و اعتیاد و ابتذال مدفون کنند. توطئه اخیر گرچه سطحی مینماید، اما از نظر تأثیر بسیار عمیقتر و خطرناک است و این همان چیزی است که جنگ فرهنگی نام گرفته و جامعه ما نیز از این تهاجم مصون نمانده است. آنها که در توطئههای پیاپی و گسترده نظامی ومحاصره اقتصادی وس یاسی نتوانستند درخت تناور این انقلاب راب خشکانند و جمهوری اسلامی را از پای درآورند، این بار جنگ را به صحنه اخلاق و فرهنگ کشانیده و با دستیاری آدمکهایشان در داخل و خارج صفآرائی و سنگربندی کرده و به فعالیت شبانه روزی مشغولند. از باندهای حرفهای قاچاق مواد مخدر که نسل جوان را به کام آتش و تباهی و فساد میکشند و تا تروریستهای اقتصادی و زالوهای اجتماعی که با بحران آفرینی اقتصادی و تورم، جنگهای روانی را تشدید میکنند... از تبلیغات سوء صهیونیسم و امپریالیسم جهانی و دجالهای خبری به سرکردگی شیطان بزرگ گرفته تا بمبارانهای تبلیغاتی ضد انقلابی در داخل و خارج بویژه در مناطق مرزی شرق کشور شیطنتهای مفسدانه مزدوران در قالب مذهب، از نوارهای وقیح ویدئوئی و کاستهای موسیقی مبتذل عصر طاغوت تا عکسهای مستهجن که اخیرا چهل هزار آن در سطح مدارس مازندران بصورت مشکوکی توزیع شده که با هوشیاری نیروهای انتظامی جمعآوری شده و در سایر نقاط کشور نیز نمونه فراوان داشته است... داستان وارد کردن یک میلیون کراوات!! از مجالس شبنشینی و جشنهای عروسی و پارتیها همراه با عیاش یمشتی عناصر فاسد و رفاهطلبان بیدرد تا پارکها و خیابانها و بوتیکها، و از کوهنوردی پسران و دختران بدحجاب و احیانا با اغراض فاسد تا کلاسهای گیتار و سایر سرگرمیها ... اینها همه نمایانگر این توطئه و تهاجم گسترده است. ضرورت برخورد قاطع و جدی مسئولین به تعبیر وزیر محترم کشور: «اوضاع در ارتباط با مسائل منکراتی به شدت رو به خطر و تهدید است». گسترش و موج فزاینده این تهاجم، اخلاق و روحیه جوانان مسلمان انقلابی را نیز تهدید میکند تا چه رسد به نوباوگانی که تدریجا قدم به عرصه اجتماع مینهند و از تجارب سوابق انقلابی بیگانهاند. در رابطه با این معضل اجتماعی ما هم با وزیر کشور همصدائیم که«این مسئله پیچیده را نمیتوان با یک اطلاعیه یا بخشنامه یا تهاجم نیروی انتظامی حل کرد». و کار گسترده و طرح جامعی را میطلبد که ضمن «ریشهیابی» مسائل و جریانات و عوامل ترویج فساد، راههای مقابله با آن در ابعاد مختلف فرهنگی، قضائی، اجرائی بررسی گردد. و با همکاری همه نیروهای ذی ربط نتیجه مطلوب بدست آید. که بقرار معلوم«طرح جامع» آن از طرف وزارت کشور تهیه شده و در هیأت دولت مطرح گردیده است که اجمالا به اطلاع مردم نیز رسیده است. در خرداد ماه جاری شاهد حرکتهای سودمندی در این رابطه از سوی مسئولین و نهادهای ذیربط بودیم که مصاحبه وزیر کشور و استاندار تهران و مسئولین کمیته انقلاب اسلامی نوید آنرا به مردم مسلمان که چشم به راه اقدامی جدی در این رابطه بودند، میداد که این باره با برنامه پخته و حساب شده این کار شروع میگردد. اینک ضمن اعلام حمایت اکید از طرح مبارزه با منکرات و ابتذال و بدحجابی که از سوی مسئولین مطرح شده و اعلام خشنودی از حرکت اخیر و امیدواری جهت تداوم و استمرار آن چند نکته را متذکر میگردیم: پیوند رفاه و ابتذال اخلاقی در تظاهرات مردمی علیه ابتذال و بدحجابی و فرهنگ غربی، روی نقطه حساسی انگشت نهاده شده بود: پیوند ابتذال و رفاه. جمعیت عظیم این تظاهرات(در تایخ 2/2/69) که از میدان ولی عصر آغاز و برابر مجلس شورای اسلامی با چند سخنرانی و قرائت قطعنامه پایان پذیرفت با شعارئهای علیه بدحجابی و سرمایهداران مرفه نسبت به کنار گذاشتن عناصر حزب اللهی از صحنه امور هشدار دادند. برخی مادران و همسران شهدای انقلاب اسلامی نیز سخنانی ایراد کردند و پاسداری از خون شهیدان عزیز خود را در حفظ ارزشهای فرهنگی و اخلاقی انقلاب در مقطع کنونی ذکر کردند و ضمن قطعنامه خواستار ایجاد یک سیستم نظارت بر اجرای شعائر اسلامی و مبارزه با موازین فرهنگ غربی در اماکن عمومی شدند. (روزنامههای 3/2/69) این رفاه طلبان کیانند؟ سودگران دلار و زمین و بورس و تجارت و مجتمعهای پولساز ساختمانی و سرمایهداران رفاه طلب و صاحبان ویلاها و آپارتمانهای چند صد میلیونی که اخیرا چون قارچ میروید و کسی نمیگوید: از کجا آوردهاید؟ خودشان مردم را میچاپند و فرزندانشان مهرههای فسادند و دختران و زنانشان با البسه گران قیمت و آرایشهای ساعتی و اتومبیلهای قیمت و آرایشهای ساعتی و اتومبیلهای صفر کیلومتر خارجی و داخلی در فروشگاهها و عروسیهای بالای شهر مانور میدهند و سالی چند بار به خارج میروند و آرایش و مدل سوغات میآورند، آری، اینها که خودشان را از مردم نمیدانند، نه دلشان به حال انقلاب و نظام سوخته و نه به حال مردم انقلابی و پابرهنهها که همه چیزشان را در راه انقلاب و اسلام نثار کردند و اکنون نظارهگر چپاول و غارت و بورس بازی و دلارسازی و دلال بازی اینها هستند که خیل خیل به صحنه اجتماع برمیگردند و نرخها و تورم را بطور دیوانه کنندهای بالا میبرند و سطح فرهنگ اجتماعی را تنزل میدهند و بیتردید مبارزه با منکرات از مبارزه با فئودالیسم و سرمایهداری مطلق العنان و رفاه طلبی این قشر ـ که کم هم نیستند ـ جدا نیست. اینها از یکسو بر شکافهای اجتماعی میافزایند و طبقات فقیر را در فشار روحی قرار میدهند و با زندگیهای مدرن خود ارزشها را تحت الشعاع قرار میدهند و زمینه نفوذ فرهنگی غرب و ابتذال اخلاقی و بیتفاوتی و بیدردی را فراهم میکنند و هزار فساد دیگر و به قول امام عظیم الشأنمان خمینی کبیر رضوان الله علیه: «... اکثر کسانی که علیه انقلاب سمپاشی میکنند، از طبقاتی هستند که جلوی استفادههای نامشروع آنان گرفته شده است و یا از عیاشیها و هرزهگیها باز ماندهاند...» (22/10/60) و در نگاهی عمیقتر به ریشههای این مسئله طی بیانات مبسوطی فرمودهاند: «... طبع کاخ نشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت... اکثر این خویهای فاسد از طبقه مرفه به مردم دیگر صادر شده است...» (1/1/62) شکر نعمت حضور مردم در صحنه مردم خوب و مسلمان ما ثابت کردهاند که چون پای اسلام و حفظ دست آوردهای انقلاب به میان آید همه چیز خود را فدای مصالح اسلام و انقلاب میکنند. شاهد آن حضور پر شکوه آنهاست در صحنههای انقلاب و تظاهرات و جنگ و حماسه بیست و دوم بهمن در هر سال و روز قدس و در رحلت امام و سالگرد ارتحال آن رهبر عظیم که دل و روح این مردم را در حیات و ممات در قبضه داشت و دارد... و اینها پاسخ دندان شکنی است به استکبار جهانی و گرد یأس و نومیدی بر چهره منفور عمال و مزدورانش. اکنون سخن این است که چرا از این مردم و آمادگی بیقید و شرط آنان به درستی استفاده نمیشود؟ امام فقید و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران(قدس سره الشریف) این مردم را خوب شناخته بودند که از آنها جدا نمیشدند و در همه مشکلات مملکتی بر آنان تکیه میکردند و آنها را پشتوانه انقلاب برای همیشه میدانستند، همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بعد از آن حضرت مکررا این خط مشی را مورد تأکید قرار دادهاند و بیشک سیاست کل نظام همین است و این پیوند مقدس باید همواره در شعار و عمل حفظ گردد. در مسئله مقابله با منکرات و فرهنگ ابتذال که موضوع صحبت ماست مردم به اقدامات جدی مسولان چشم دوختهاند و آماده هرگونه حمایت و همکاری هستند و در اینجا آنچه کارساز است وحدت شعار و عمل است. اگر میگوئیم حمایت از مستضعفان و محرومان، در عمل نیز باید چنین باشیم، اگر میگوئیم صاحبان اصلی انقلاب، ببینیم آیا خواستههای این صاحبان اصلی بخوبی مورد توجه قرار گرفته است؟ اگر میگوئیم فرهنگ ابتذال دشمن انقلاب ماست ببینیم آیا در کدام مرداب عفن، این فرهنگ رواج دارد و چه کسانی آن را پر و بال میدهند. و چگونه دل تودههای مخلص مردمی از دست اینان خون است و آنگاه ملاحظه کنیم در عمل نیز زیر بغل کدام قشر را باید بگیریم و بارهای سنگین مسئولین را چه کسانی بدوش میکشند و ما باید چه کنیم که این سنگهای کاخ عظیم انقلاب را حفظ کنیم و انگلهائی را که خون اینان را میمکند و احساسات اینان را جریحهدار میکنند منزوی سازیم. بسیجی های جان بر کف که ذخیره این انقلاباند از دست زنان و دختران و پسران آن گروه بیدرد رنج میبرند که هم میخورند و هم میچاپند و هم کارشان را با پارتی جلو میبرند و هم به عیش و نوش میپردازند و کسی هم بهآنها حق تعرض ندارد. نگهداری آن بسیجی و خانواده شهید و اسیر و انسانهای مختلف دیگر زجر کشیده برای ما مهم است نه مشتی بیدرد و خودخواه و فاسد و مفسد. در مبارزه با فرهنگ ابتذال این راه نباید از نظر دور داشت. خلاصه مردم را نگهدارید که مردم نگهبان این نظام و انقلابند و بس. و خواسته این مردم برخورد جدی با مفاسد و عناصر مولد فساد است. نه تنها قلب مردم بلکه عمل مردم و دست و زبان و هم امکاناتشان در اختیار اسلام و نظام جهت تحقق آرمانهای امام است و همین مردم و همین بسیجیها که سینه خود را سپر گلولهها در جبههها کردند امروز با کمال افتخار و بدون چشم داشت حاضرند کمبود نیروهای انتظامی را در مقابله با فساد جبران کنند. چرا از این آمادگی استفاده نمیشود؟ و سخن از کمبود نیرو بمیان میآید؟ همان مردم که جبههها را اداره کردند، در این نبرد نیز اعلام حضور میکنند چرا این فرصتها را از دست میدهیم؟ مشورت با صاحبنظران و ضرورت کار ارشادی مسئولان ذی ربط در مسائل فرهنگی و مقابله با بحرانهای اخلاقی اجتماعی و نهادهای مسئول باید بنابر اصل«و شاورهم فی الأمر» از دیدگاه صاحبنظران و نیز افکار و اندیشههای عمومی استفاده کنند. اصل شورا در مسائل اجتماعی از اسلام و برای ماست. چرا ما نباید در مسائل و معضلات به تحقیق و مطالعه میدانی و سنجش افکار بپردازیم و در این رابطه حتی با هزاران تن از افراد کوچه و بازار گفتگو و نظرخواهی کنیم و نیز از صاحبنظران آزاد در میان دانشمندان، دانشگاهیان، روحانیان، نویسندگان و وعاظ استفاده نمائیم. به حوزههای علمیه و مساجد و حسینیهها و آموزشگاهها برویم و حرفهای همه قشرها را بشنویم و پیشنهادات آنها را بگیریم. در صدا و سیما بحث پیرامون مسائل اجتماعی بگذاریم و برخواست مردم که مبارزه بیامان با مظاهر فساد است تأکید ورزیم. در تلویزیون یعنی: دانشگاه بزرگ چند بحث عمومی و برنامه جالب و حتی فیلمها و تئاترهای مناسب در زمینه و مسئله حجاب بصورت مستقیم یا غیر مستقیم مطرح و پخش شود تا اولا مسئله از دیدگاه شرعی بطور وضوع برای همه مشخص شود و مفهوم بدحجابی و فرهنگ ابتذال روشن گردد... و ثانیا ببینیم مردم روی قشرهای محجبه و بانوان با تعهد چگونه فکر میکنند و روی قشر بد حجاب چه نظر میدهندۀ و اصولا جایگاه اینان در دیدگاه عموم چیست؟... ببینیم حساسیت مردم در این مسئله چگونه است؟ و برای حل آن چه پیشنهادی دارند؟ با خود این زنان بدحجاب و بریده از جریان انقلاب صحبت شود که آنها چه انگیزه دارند؟ آیا جاهل به احکاماند و یا به موازین شرعی بیحرمتی میکنند؟ ... و چرا؟ ... و امثال اینها... اینگونه برخورد با مسئله از یکسو اتمام حجتی است بر این قشر، از سوی دیگر برطرف شدن ابهاماتی است که احیانا وجود دارد و از اینها گذشته این به معنی بها دادن به مردم و استفاده از عقلها و اندیشههاست. و بالأخره جمعبندی آن میتواند برای برنامهریزها و مسئولین و کارشناسان راهگشا باشد و... حقیقت این است که پارهای افراد منحرف و فریب خورده جاهلاند و نیاز به کار فرهنگی دارند، کار فرهنگی هم این نیست که دو یا سه تا مصاحبه یا سخنرانی خشک در صدا و سیما بشود و مطلب خاتمه یافته تلقی گردد. کار فرهنگی مانند قطرات باران است که آرام آرام و بطور مستمر باید بر دشتها ببارد تا کشتها به ثمر نشیند، و این به ماهها و بلکه سالها کار حساب شده فرهنگی نیاز دارد. از فضای آموزشی کودکستان گرفته تا دانشگاه و از مطبوعات و رسانهها گرفته تا فیلم، نقاشی، شعر، داستان، نمایش و وسائل دیگر همه و همه صحنه کار فرهنگی است. این کار با منبر و خطابه و شعار حل نمیشود و اصولا صدای این خطبهها و خطابهها بگوش آن قشرها که از فرهنگ انقلاب بریدهاند نمیرسد باید تمام تجهیزات را در این پیکار بکار گرفت و این کار نیاز به تخصصهای تبلیغی و هنری و روانشناسی اجتماعی و دیگر ابزارها دارد، همان کاری که دنیا در تبلیغ خط باطل میکند ما باید آن ابزارها راب ا محتوای اسلامی در جهت نشر خط راستین اسلامی خویش بکار گیریم. بفرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای: «هجوم فرهنگی را با تفنگ نمیشود جواب داد، تفنگ او قلم است. این را میگوئیم تا مسئولان کشور و کارگزاران امور فرهنگی در هر سطحی و شما فرهنگیان عزیز اعم از معلم، دانشجو، طلبه و مدرس تا دانش آموزان و تا کسانیکه در بیرون این نظام آموزشی مشغول به کارند احساس کنید که امروز سرباز این قضیه شمائید و بدانید که چگونه دفاع خواهید کرد». میگویند: روی عوامل و مهرهها و بازیچههای فساد کار فرهنگی نشده و بسیاری از اینها جاهل قاصرند و نیز بسیاری از زنان و دختران بدحجاب مستضعفان فکری هستند! این صحیح، اما چرا چنین است؟ کی باید کار فرهنگی بکند؟ چه کسی باید در کار مطالعه و برنامه و طرح جهت حل این معضل باشد؟ آیا جز مسئولین فرهنگی نظام و کارشناسان امور اجتماعی با مشورت دیگر صاحبنظران؟ چرا که امکانات ریشهیابی و مطالعه کارشناسانه روی مسائل در دست آنهاست. انها باید کنفرانس و سمینار و میزگرد ترتیب دهند. هیأتها و گروهها و کمیسیونها به بحث بپردازند و از کار خسته نشوند، و به یکی دو مصاحبه بخش اکتفا نکنند. خلاصه پیگیر مسئله تا نتیجهگیری باشند و طبق معمول نیمه راه به سراغ کاری دیگر نروند و کار قبلی را ابتر و ناتمام رها کنند. ضرورت قاطعیت مداوم مسئله دیگر که در صحنه پیکار فرهنگی و اخلاقی مطرح است جدیت و پشتکار است. بالأخره موارد بسیاری است که پای لجاجت بمیان میآید و متظاهرین و مروجین فساد برآنند که ارزشها را لوث کنند و به احساسات تودههای مردمی دهن کجی کنند. در اینگونه موارد جز برخورد قاطع چیزی چارهساز نیست. در این خصوص نیز مسئلوین عمده بعهده کارگزاران نظام است. چشم مردمی بسوی آنها دوخته است چرا که آنها هستند که پیچ و مهره قانون را در دست دارند. آنها هستند که امر قضا و اجراء را در اختیار دارند. آنها ناظر و حاکم ب رمطبوعات و مجلات و روزنامه و کتاب هستند. صدا و سیما با بودجههای کلان و امکانات بیحد و حصرش در اختیار ایشان است. ارشاد و تبلیغات پیچ و مهرهاش بدست نظام است. آموزش و پرورش و آموزش عالی، دبستان، دبیرستان و دانشگاه در اختیار آنها است. بیمارستانها و ادارات دولتی و سایر مؤسسات که هنوز بطور کامل پاکسازی نشده و گاه سیر معکوس دارد، متعلق به دولت یعنی در حقیقت ملت است و حتی مؤسسات و بیمارستانهای خصوصی با اجازه دولت کار میکنند آنها نباید فعال ما یشاء باشند و بر آنها نیز باید ضوابط عادلانه و اخلاق و عفاف اسلامی حاکم باشد وگره در این نظام جائی ندارند... سینماها و پارکها و شهربازیها که یکی از نمایشگاههای بزرگ برای ارائه مد لباس و آرایش زنان و دختران و پسران جلف و حتی میعادگاه برخی عناصر فاسد و بیمار است تا زیر پوشش نهادها و بنیادها و ادارات دولتی از قبیل شهرداری، بنیاد جانبازان! و غیره اداره میشود... گمرکا هوائی، زمینی، دریائی و مرزها که امکان ورود قاچاق و نوار ویدیوئی و عکسهای مبتذل از طریق آنها صورت میگیرد(بخصوص از زمانی که در تفتیش کالاهای وارداتی سهل گرفته میشود) تحت نظارت نهادهای دولتی و انتظامی و انقلابی است وآنان باید کنترل و نظارت دقیقتر داشته باشند... اگر مسئولین خروج از کشور جلو آن دسته از زنان لجام گسیخته را که گروه گروه به حال تجرد دست نامحرمان را میگیرند و به خارج میروند و رسوائی ببار میآورند نگیرند چه کسی در داخل یا خارج جلودار آنها خواهد بود؟ مسئله دیگر نظارت بر نحوه پوشش کارمندان ادارات دولتی است. اینان که بمثابه خانواده دولتاند باید بدرستی مورد کنترل دقیق قرار گیرند و خصوصا بخشنامه مروبط به رعایت حجاب اسلامی را دقیقا مراعات نمایند. برای مردم متعهد ما تحمل کردن قیافههای زننده کارمند و دکتر و پرستار و... را در تشکیلات متعلق خودشان بهیچوجه ندارند و نباید هم چنین صحنه کریه و ناهنجاری را شاهد باشند از سوی دیگر مسئولان ناظر بر مطبوعات و هنر اگر نتوانند آن دسته از مجلات وابسته را که مروج افکار لیبرالی یا ضد انقلابی و حتی فساد اعتقاد و اخلاقند را ارشاد و هدایت و در صورت عدم تمکین توقیف نکنند چه کسی این کار را باید بکند؟ و اگر نتوانند فیلمها و جشنوارهها را از پاطوق شدن عناصر بیتعهد و چهرههای آنچنانی برهانند و در جهت تحکیم ارزشهای اخلاقی و انقلابی سوق دهند چه کسی دیگر میتواند این کار را بکند؟ در یک سخن: در برابر تهاجم فرهنگی بیگانه که هزاران چهره و نیرنگ دارد و از هر روزن سر بدون میکند و هر لحظه بر وسعت کار خود میافزاید، در جبهه مقدم این نبرد مسئولین نظام و کارگزاران امور فرهنگی، قضائی، انتظامی و اجرائی قرار دارند. اگر آنها که در حسن نیتشان هیچگونه تردید ندایم و آرمانشان را خدمت به اسلام و انقلاب میشناسیم با برنامه حساب شده و اصولی و با استفاده از افکار و اندیشههای صاحبنظران و برگزاری سمینارها و میزگردها بویژه در رسانههای عمومی بالأخص صدا و سیما بدون فوت وقت وارد این میدان شوند مطمئن باشند در کنار یک گام آنها ملت صدها گام برمیدارد و این خواست ملت و حق مردم است. شرط اول این است که بدانیم این درد با شعار و مصاحبههای مقطعی درمان نمیشود و دیگر آنکه این تهاجم را جدی بیگریم همانند یک جنگ تمام عایر و در برخوردهایمان، افکار عمومی رسانههای امپریالیستی و جو سازیهای دیپلماسی جهانی را زیر پا بگذاریم که قرآن به ما درس میدهد: «و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم» (بقره ـ 120) ـ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا آئین و روش آنها را پیروی کنی. و همانگونه که رهبر معظم انقلاب در ورد مذاکره با آمریکا فرمودند کمترین چیزی که استکبار جهانی از ما میخواهد دست کشیدن از آرمانها و ارزشهای انقلابی است و این چیزی است که آرزوی آن را بر دل دشمن باید نهاد و امام و امت بر آن خط بطلان کشیدند و مقام معظم رهبری بر آن تأکید ورزیدند و دولتمردان ما همه بر آن اتفاق نظر دارند... چرا که همه میدانند تهاجم استکبار تا نابودی مطلق یک کشور و بر باد دادن هستی او متوقف نخواهد شد... و کمترین انعطاف در برابر چنین دشمن و بدتر از همه پذیرش فکر و فرهنگ او و نیز تسامح در برابر عوامل بیشرم او موضع انفعالی است که با مرگ یک ملت برابر است... اینک مائیم و مسئولیت عظیم الهی. بامید آنکه در برابر هشدارها و اخطارها بیش از این حساس باشیم و هرگز خسته نشویم و توقف نکنیم و لحظهها را از دست ندهیم که میکرب لحظه به لحظه رشد میکند. بدانیم مسائل فرهنگی اخلاقی و فرهنگی برای جامعهای مثل ا از مسائل سیاسی و اقتصادی که آن هم حیاتی است، مهمتر و حیاتیتر است هر چند اینها جدای از هم نیستند و بازسازی کشور بدون بازسازی کامل بعد فرهنگی و اخلاقی حرکت بسوی رفاه بیتعهد خواهد بود. این را بدانیم و تحت تأثیر شانتاژ و جنگ روانی و تبلیغی دشمنان کشور و انقلاب قرار نگیریم. در پایان این مقال به بخشی دیگر از بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با مسئولیت نهادهای فرهنگی و تبلیغی اشاره میکنیم. ایشان فرمودند: «رادیو و تلویزیون مسئولیت دارند، مدارس مسئولیت دارند، وزارت ارشاد مسئولیت دارد و شما معلمین سنگرتان مشخص است... مسئولیت شما بسیار مسئولیت بزرگی است. نسلی که رژیم فاسد و مفسد را ندیده، نسلی که کتک خوردنها را در دوران غربت ندیده، نسلی که مقدمات انقلاب را ندیده، نسلی که محنت جنگ را با گوشت و پوست خود لمس نکرده. این نسل دارد نوبه نو میآید زیر دست شما معلمین، شما میخواهید از این نسل انسانهائی بسازی که انقلاب را حفظ کند. کار سختی است... به این کار بزرگ اهمیت بدهید...». این یک سخن حکیمانه است. ما امروز با نسلی روبرو هستیم که هنوز صدای امام در گوش اوست. هنوز صحنههای جنگ و آتش و خون را از یاد نبرده، بسیاری از این جوانان خود حاضر در جبهههای جنگ بودهاند و شاهد برادران معلول و خانوادههای شهید و اسیر و مفقود الأثر دادهها هستند. اگر در چنین فضائی که تب انقلاب حرارت به کالبدها میبخشد دشمن اینگونه جبهه گشوده و عوامل فاسد خود را جهت گرفتن هویت و اخلاق و احساس انقلابی بکار گرفته فردا و فرداها چه خواهد کرد!؟ این است که بار مسئولیت را سنگینتر میکند و آحاد ملت را هشدار میدهد و حساسیت و هوشیاری و قاطعیت و کار مداوم و مؤثر دست اندرکاران امور را بیش از بیش به تلاش و تکاپو میطلبد. با این دلائل، و دلائل دیگر که در این قال نمیگنجد در«طرح مبارزه با منکرات» باید کمترین تردید به خود راه نداد. به جو سازیهای مشکوک و معلوم الحال نیز نباید اعتنا کرد. این طرح که زیر نظر مسئولین عالی رتبه کشور تهیه گردیده مورد حمایت همه نیروهای دلسوزی است که به آینده این کشور و انقلاب میاندیشند. آنانکه در راستای اصول مطرحش ده از سوی معمار اندیشه اسلامی امام فقید امت قدس سره به انسانسازی که روح انقلاب است فکر میکنند و تودههای میلیونی و قشرهای محروم و پا برهنهها و صاحبان اصلی این انقلاب و خانوادههای شهیدان، اسیران، معلولین و همه زجر کشیدگانی که حیات انسانی را در رفاه و لذت خلاصه نمیدانند. به امید انجام صحیح تکلیف الهیمان در این نبرد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 105 |