تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,083 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,026 |
رمز بقاءِ انقلاب | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1369، شماره 103، تیر 1369 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جاودانگی راه امام رمز بقاءِ انقلاب حجة الاسلام و المسلمین اسدالله بیات قسمت یازدهم بعد از آنکه مشخصههای اصلی انقلاب اسلامی بدست آمد و تفاوتهای اصلی و جوهری این انقلاب بینظیر در ارتباط با انقلابات دیگر مشخص گشت، لازم است درباره معرفی اسلام ناب محمدی(ص) و وظایف مردم و دنیای اسلام درباره آن و نقش تعیین کنندهای که انقلاب اسلامی ایران در تحقق آن و بوجود آوردن دستاوردهای عظیم و غیر قابل توصیف آن بر همگان روشن شود بویژه بر مسلمانان جهان اسلام که از نزدیک جریان حرکت برقآسای مردم مقاوم و شهیدپرور ایران اسلامی را ندیدهاند، روحیه مقاومت و شهادت طلبی و ایثارگری زنان و مردان و مردم ما را ندیدهاند و مطمئنا هر کسی حاضر در صحنههای حماسی نباشد و از نزدیک آن نوع حرکتهای چند میلیونی سیل آسای مردم را نبیند، چگونه امکان دارد از دور و تنها از طریق شنیدن و خواندن در مطبوعات ـ مانند خود مردم ما که صاحبان اصلی این حرکت بودند و هستند ـ لمس نموده و درک کنند؟ شنیدن کی بود مانند دیدن؟ و چقدر بجا و بموقع است کسی در این باره قلم بزند و رشته سخن و تحریر را در دست گیرد که بانی و معمار و معلم و امام و پیشوای این حرکت است و زمینههای حرکت را او فراهم کرده و هدایت امت را از دور مدتی که در حال تبعید بود و از نزدیک که در کنار مردم بود و در غم و اندوه و شادی مردمش شریک بود و پدرانه و دلسوزانه دست فرزندانش را میگرفت و به ساحل نجات رهبری میفرمودف طبعا چنین معرفی و تحلیل، از سندیت و استحکام بیشتری برخودار بوده و افرادی که از دور صدای انقلاب اسلامی را شنیدهاند و همچنین نسل آینده که در دوران انقلاب نبودند با کمال اطمینان میتوانند بهر کلمه کلمه آن استناد نمایند و بهمین جهت همه ما و کسانی که در کوران این جریانات بودند و با ایمان و باور به این حرکت در کنار امامشان قرار داشتندف در حفظ و حراست و تبیین این ذخایر الهی باید بکوشند و از این حمایت نمایند تا دست نامحرمان و زمان آنها را کهنه و مندرس نسازد. باری، حضرت امام قدس سره مثل همیشه چنین اعتقاد داشتند اگر معارف اسلام خوب تبیین شود و مفاهیم آن به درستی مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد و در میدان عمل به حقایق آن تقید بعمل آمده و با اعمال و کارهای ناپسند در دنیای اسلام و توسط خود مسلمان چهره نورانی ان کریه و ناپسند جلوه داده نشود و اسلام خالص و ناب محمدی(ص) از اسلام حاکامن دروغین مسلمان و متحجران اجنبی از روح و حقیقت اسلام و آخوندهای دین فروش تفکیک و جدا شود و بشکل یک نظام منسجم و سیستماتیک درآید و حکومت اسلامی در تمام ابعادش پیاده شود و تحقق پیدا کند، بشریت به کمال مطلوبش خواهد رسید و این نوع نابسامانیها و نابرابریها پایان خواهد یافت، سعادت دنیا و آخرت بدست آنان خواهد افتاد زیرا که در آن همه چیز موجود است و آنچه بشریت در تمام ابعاد به آن نیازمند است، در متن اسلام وجود دارد. کدام دین و مکتب است که این همه توجه به انسان و شناخت آن و اهمیت و فوق العاده بودن وظایف و جایگاه رفیع آن داشته باشد؟ کدام مکتب است که به اندازه اسلام از دوران قبل از بوجود آمدن انسان بدنیا تا بینهایت و برای مراحل پس از مرگ و دوان برزخ و مراحل بعد از آن را مدنظر قرار داده و برای هر کدام راه حل و رهنمودی داشته باشد؟ کدام دین و مکتب است که به اندازه اسلام هم به مسائل روحی و معنوی این همه اهمیت قائل شود هم دنیا را مزرعه و مقدمه آخرت بداند؟ هم بدنیا نظر دارد و هم به آخرت، همب ه انسان نظر دارد و هم به روابط انسان با خدای عالم و هم به روابط آن با دیگران. روی تک تک اینها انگشت گذاشته و برای همه راه حل و رهنمود ارائه فرموده است در عین اینکه روی عقل و استدلال و منطق و فکر و اندیشه تکیه نموده و آنانی که نمیخواهند بیاندیشند و نمیخواهند زحمت فکر و اندیشه را متحمل شوند شدیدا مورد انتقاد قرار داده و توبیخ فرموده است که چرا نمیاندیشید، در عین حال به عرفان و شهود و سیر معنوی و درونی نیز اهمیت والائی قائل است و انسان را دعوت کرده است از این سفره گسترده الهی استفاده کند و از نعمتهای متنوع و غیر متناهی آن برخوردار گردد. اگر دنیا تا کنون نتوانسته است از برکات این سفره بزرگ و گسترده الهی استفاده نماید و استعدادهائی در همان قوه و امکان باقی مانده است و به مرحله کمال و خارجیت نرسیده است، نه از این جهت بوده که اسلام نتوانسته است دست آنها را بگیرد و استعدادهای آنان را به فعلیت برساند، بلکه برای این است که اسلام در حجابهای گوناگون پوشدیه و خفی مانده است، از یک طرف حجاب جهل مردم نسبت به حقایق و معارف حقه آن مانع بزرگی بوده و هست و یکی از شگردهای دشمنان اسلام همین است که نگذارند اسلام با آن نورانیت تبیین و تحلیل شود و از طرف حاکمان جور و سلاطین ظالم که بنام اسلام حکومت کرده و انواع گوناگون ظلم و ستم را به مردم روا دانستهاند و مردم در اثر عدم توانشان بر تحلیل واقعی معارف اسلامی و تفکیک اعمال آنان از متن اسلام،اعمال ناشایست آنانرا بنام اسلام و حکومت اسلامی گذاشته و بدی اعمال آنان را از حساب اسلام جدا نکردند و اگر هم افرادی بودند که قدرت تحلیل و تفکیک را داشتند یا میترسیدند بصورت علنی اعلام نظر نمایند و یا در تنگاناهای مختلف قرار میگرفتند. و کفر جهانی نیز کوشیده است این نوع کارها را بپای اسلام بگذارند و بتدریج توده مردم را از سالام و حکومت اسلامی دلسرد و مأیوس نمایند و در نهایت اسلام اسلام را از صحنه زندگی بیرون کنند و در این جهت مع الأسف موفق هم شدند، لذا نظر امام چنین است که نقش انقلاب اسلامی در ایران تنها این نبود که رژیمی را سرنگون کرد و رژیم دیگری را جایگزین ساخت و نقش انقلاب اسلامی ایران تنها این نبود که احکام جور را بر کنار کرد و افراد عالم و صالح را جای آنان قرار داد بلکه زحمات طاقت فرسای انبیاء الهی را که در طول تاریخ کشیده بودند و در اثر موانع فراوان فراموش شده بود به ثمر رساند و توطئههای قرون متوالیه و بویژه 14 قرن هجری را که از ناحیه شیاطین داخلی و بیرونی و از ناحیه حاکمان باصطلاح اسلامی و عالمان دین فروش و مقدسان احمق بر علیه اسلام فراهم میشد خنثی ساخت و مجدا اسلام و مفاهیم اسلامی را با همان خصوصیت و پیامی ه درعصر پیامبر اسلام(ص) داشت احیاء کرد و امت اسلام را به گم شده خویش راهنمائی کرد و شیوه برخورد با دشمنان اسلام را اعم از منافقان و ملحدان و زراندوزان و یا متحجران بیفکر و کم عقل یاد داد و راه مبارزه با کفر جهانی را آموخت و بالاخره مجددا پس از سالیان دراز و قرنها دوری از زندگی در سایه مکتب الهی و دینی ایده و شیوه سالامی و الهی را با تمام خصوصیت فردی و جمعی و مردمی و الهی به صحنه زندگی برگرداند و راه مقابله و ستیز با ظالمان و مستکبران را بر همه کسانیکه زیر شلاق ستمکاران عالم استخوانهای بدنشان خرد شده بود و فریاد مظلومیت آنان به جائی نمیرسید و در زیر شکنجههای گوناگون روحی و جسمی بسر میبردند نشان داد و این معنی امر کوچکی نبود و نیست و در طول تاریخ این نوع تحول و دگرگونیها کمتر اتفاق میافتد و لذا باید قدرش را دانست و از حرمت و حریمش بطور جدی و همه جانبه دفاع و حمایت کرد و در حفظ و نگهداری آن تلاش نمود تا از برکات و ثمرات آن همه جهانیان و مظلومان بشریت بهرهمند گردند و تمامی مسلمانان در سایه گسترش انقلاب اسلامی در سراسر جهان در رهائی زنجیر کشیده شدگان نقش خودشان را ایفاء نمایند. حضرت امام رضوان الله علیه در این باره اینطور میفرماید: 2- اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین میکند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاول گریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند و مکتبی است که بر خلاف مکتبهای غیر توحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و برفع آن کوشیده است. اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایهریزی شده و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، بر ملت عظیم الشأن ایران استکه در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشفند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیاء عظام از آدم(ع) تا خاتم النبیین(ص) در راه آن کوشش و فداکاری جان فرسا نمودهاند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته و همچنین پس از آن اصحاب متعهد و ائمه اسلام(ع) با کوششهای توان فرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیدهاند و امروز بر ملت ایران خصوصا و بر جمیع مسلمانان عموما واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقاء آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند و دست ابر قدرتهای عالم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند. اینجانب که نفسهای آخر عمر را میکشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقاء این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید میکنند برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض میکنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم. حضرت امام رضوان الله علیه از این به بعد در دو مرحله مطالبی را برای بشریت بالخصوص برای نسل انقلاب و ملت انقلابی ایران اسلامی بیان میفرماید. در مرحله اول با توجه به این که انقلاب را محصول فداکاریهای فراوان ملت انقلابی ایران و همه انبیاء و اولیاء الهی میداند و روی آن سرمایهگذاری زیادی در قرون گذشته و در قرن معاصر به عمل آمده است و این پدیده الهی معلول رنجها و زجرهای همه محرومان تاریخ از گذشته تا عصر حاضر است و واقعا با سادگی و آسانی بدست نیامده است و با خون دلهای زیادی بوجود آمده است قهرا برای حفظ و نگهداری آن باید تمهیداتی پیشبینی شده و عوامل بقاء و استدامه آن عمیقا مورد بررسی و شناخت قرار گیرد و در حفظ و نگهداری انقلاب از آن بهرهبرداری شود و لذا در این مرحله امام انقلاب(ره) به عوامل بقاء و دوام انقلاب اسلامی پرداخته و امت خویش را در این وادی رهنمود میدهد. و در مرحله دوم مسائل و موضوعاتی را مورد تأکید و بررسی قرار میدهد که بالفعل وب القوه ممکن است انقلاب را مورد تهدید قرار دهد و موجب نابودی و یا تغییر جهتگیری انقلاب گردد و در هر دو صورت ممکن است انقلاب اسلامی به خطر افتاده و این فرزند جدید الولاده از ین همه رنج و خون دل خوردنها مورد تهاجم ویروسهای مختلف قرار گرفته و حیات وی قابل تضمین نباشد و در خطر مرگ و نابودی واقع شود بنابراین در دو مرحله مسأله انقلاب اسلامی مورد مطالعه و تحلیل قرار میگیرد: الف: عوامل بقاء و دوام انقلاب اسلامی و یا به تعبیر دیگر رمز بقاء انقلاب اسلامی چیست؟ ب: چه خطراتی ممکن است آن را مورد تهدید قرار دهد و چگونه میتوان از آن جلوگیری کرد و جلو خطرات را گرفت؟ رمز بقاء انقلاب اسلامی هر نوع انقلاب بعنوان یک پدیده اجتماعی و همچنین انقلاب اسلامی مانند هر پدیده دیگر که در نظام آفرینش بوجود میآید و وعائی از عالم هستی را پر میُازد نمیتواند یک نوع حالت جداگانه داشته و فارغ از اصول کلی حاکم بر نظام خلقت تحلیل و توجیه داشته باشد و از جمله اصولی که بر همه نظام وجود حاکماست و چیزی از تحول آن مستثنی نمیباشد قانون علیت و معلولیت است در نظام هستی موجودی یافت نمیشود که مشمول این قانون نبوده و تحت پوشش علت و یا معلول نباشد و هر موجودی از موجودات عالم را در نظر داشته باشیم یا علت است و یا معلول و یا نیست به چیزی معلول است و نسبتب ه چیز دیگر علت. من جهه علت و من جهة آخر معلول خواهد بود و معقول نمیباشد که ما چیزی را در نظر داشته باشیم که نه علت چیزی باشد و نه معلول چیزی دیگر. انقلاب یکی از حوادث و پدیدهها مهم اجتماعی است که بدون تردید بصورت تصافدی و اتفاقی امکان ندارد تحقق پیدا کند خواه و ناخواه یک سری عواملی که نوعی رابطه و سنخیت هم بالضروره با این پدیده دارد و خواهد داشت قبل از آن باید تحقق پیدا کند تا این پدیده خارجیت یابد زیرا که احکام مصرح عقلی قابل استثناء و تخصیص نمیباشد و چون درجای خودش با ثبات رسیده است همان علل و عواملی که موجب حدوث و پیدایش آن پدیده شده است و آن را بوجود آورده است به عینه بدون کوچکترین تغییر و دگرگونی علت بقاء و استمرار آن نیز هست و بعبارت دیگر همان چیزی که علت حدوث و بوجود آمدن هست علت بقاء و دوام هم هست زیرا که رابطه میان علت و معلول یک نوع رابطه سطحی و صوری و ظاهری نمیباشد بلکه آن قدر عمیق و ریشهدار است معلول در ارتباط با علت و عواملی که آنرا بوجود آورده است اساسش و ذاتش عین رابطه و ارتباط است که اگر رابطه معلول را از علت قطع نمایند معلول هم نخواهد ماند و به تعبیر فلسفی وجود معلول عین ارتباط با علت خویش میباشد. روی این حساب اگر ما بخواهیم رمز و علل بقاء و دوام یک انقلاب را مورد بررسی قرار دهیم و بدست بیاوریم علل بقاء و رمق دوام و استمرار یک انقلاب چیست؟ باید برگردیم ببینیم علل و عوامل اصل بوجود آمدن و پیروی یک انقلاب چه چیز است هر چیزی که اصل انقلاب را بوجود و موجب پیروزی آن شده است همان چیز موجب دوام و رمز بقاء آن انقلاب هم هست بنابراین انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید و پایههای خود را یکی پس از دیگری محکم ساخت و چندین سال از عمر این فرزند جدید الولاده میگذرد اگر بخواهد با همان نشاط و قدرت و تهاجم بماند و زمینه نجات و رهائی ملتها را نوید دهد و از اوج و عظمت آن کاسته نشود و بالاخره اگر بخواهد با همان وضعیت که در ابتداء داشت باقی بماند رمزش همان است که در ابتداء وجود داشت و با همه تنگناها توانست از عقبهها عبور کند و به این مرحله از پیروزی برسد و حادثهای را بوجود آورد که نظر آن در تاریخ بشریت کمتر رخ داده است و ما وقتی با دقت علل و عوامل پیروزی را مورد بررسی قرار میدهیم و در ارتباط با این حادثه عظیم اجتماعی مدنظر قرار میدهیم به علت اصلی و اساسی پی میبریم و اگر علل و عوامل دیگری نیز وجود داشته باشد و قهرا هم وجود دارد به این علتهای اصولی و محوری برمیگردد و آنها ایمان و اعتقاد مردم و انگیزه الهی است که اکثریت مردم ما داشتند و دارند و همین عنصر معنوی و خارق العاده بود که توانست این همه روحیه شهادتطلبی و حماسی در مردم بوجود آورد و همه آنان را در کنار هم مانند بنیان مرصوص قرار دهد و اجتماع و خواست و حضور مردم است که در طول تاریخ بیسابقه به نظر میرسد و عامل امامت و رهبری خاص حضرت امام قدس سره است که ایشان بعنوان تواضع و بزرگواری به این عامل اشاره نفرموده اند ولی از همه آنها مثمرتر و تعیین کنندهتر است زیرا که آن دو عامل قبلی وقتی میتوانند تأثیری در جامعه ایجاد نمایند وتحولی را در یک ملتی بوجود آورند رهبری آشنا و با کفایتی لازم است که بتواند از این دو عنصر به نحو احسن بهرهبرداری نموده و با تکیه بر انگیزههای دینی موجود در مردم آنان را منسجم و متحد نماید و شرایط دگرگونی را در حیط مهیا سازد تااهداف انقلاب و اسلام را مورد تعقیب و پیگیری قرار دهد و در سایه ایمان و اعتقاد مردم و حضور آنان در صحنههای مختلف اجتماعی و سیاسی آن اهداف مقدس والهی را پیاده نماید و سعادت دنیوی و اخروی را برای بشریت به طور جاودانه ارمغان آورد. بنابراین همان عواملی که در اصل بوجود آمدن انقلاب اسلامی مؤثر بودند و با دست به دستهم دادن، چنین نهضت عظیمی را پدید آوردند با تمام قدرت و اصالت و سلامت و بدون کوچکترین تغییری در بقاء آن نهضت نیز باید بمانند و انقلاب و نهضت مقدس اسلام را حفظ نمایند؛ روی این حساب، هر چه در اصل بوجود آمدن انقلاب اسلامی دخالت داشته و مؤثر بوده است همانها بعینه در بقاء آن نهضت و انقلاب نیز دخالت داشته و مؤثر است. رمز بوجود آمدن انقلاب عینا رمز بقای انقلاب نیز هست. اگر در گذشته حضور مردم نقش مؤثری داشته، الآن نیز همان نقش را دارد و اگر رهبری تعیین کننده بوده، الآن نیز تعیین کننده است و اگر ایمان و اعتقاد مردم در گذشته، عامل بسیج عمومی و همگانی آنان بوده، الآن چنین است و اگر مجموعه آنها در گذشته مؤثر بوده است الآن چنین است. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 91 |