تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,762 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,968 |
مواجهه لیبرالیسم با انقلاب اسلامی از دو سو | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1369، شماره 103، تیر 1369 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جمعبندی اهم رویدادها مواجهه لیبرالیسم با انقلاب اسلامی از دو سو انتشار ویژهنامه«پاسدار اسلام« در خرداد ماه موجب گردید تا در این شماره بالإجبار اهم رویدادهای دو ماه گذشته درج گردد. به همین لحاظ نظر به اهمیت رخداد سیاسی اجتماعی مهمی که در اردیبهشت ماه به وقوع پیوست و مع الأسف به شکل موذیانهای توسط برخی عناصر تاکنون دنبال میشود. ذکر جمعبندی اهم رویدادهای مربوط به آن حوادث علیرغم گذشت دو ماه از شروع آن ضروری مینماید، لذا به منظور اطلاع اجمالی خوانندگان، به دو موضوع اصلی دو ماه گذشته به صورتی کلی و گذرا اشاره میشود: ایجاد فضای لیبرالی از درون و نبش قبر مردگان سیاسی در تاریخ ششم اردیبهشت ماه به صورتی کاملا غیر مترقبه روزنامه اطلاعات اقدام به درج مقاله«مذاکره مستقیم» نمود. انتشار این مقاله که از موضعی حقارتبار، خواهان مذاکره مستقیم با شیطان بزرگ شده بود(گویی مذاکره غیر مستقیم امری مورد قبول مردم و مسئولین و حرکتی قانونی تلقی شده!؟)، در طول ده روز فضای سیاسی اجتماعی و فرهنگی کشور را دچار عکسالعمل نمود. مقالات و مطالبی که در آن روزها بیشتر در تقبیح موضوع مذاکره مستقیم با امریکا انتشار یافت، همچنین موضعگیری قاطع مقام معظم رهبری در مخالفت با هرگونه مذاکره با امریکا، مانع از شیوع فراگیر این قضیه، که می رفت تا اصول مقدس انقلاب اسلامی را مورد آسیب جدی قرار دهد، گردید. طراحان تجدید رابطه با امریکا در ورای این برخوردها، قصد داشتند نکتهای اساسی را در اذهان و افکار عمومیجای دهند و آن؛ ریختن قبح مذاکره و رابطه با امریکا بود یعنی خربا کردنب نایی اکه امام(س) در تحکیم ان همت گمارده و اوج آن را با حمایت از تسخیر لانه جاسوسی به جهانیان معرفی کرده بودند. بدین ترتیب میتوان هدف این طراحان را جایز و روا نمودن مسأله ارتباط با شیطان بزرگ توصیف کرد و حرکتی در برابر این سخن جاودانی امام(س) که فرمودند: «... به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید که عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و پس از آن تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرکت جهانی خصوصا امریکا را بر خود حرام کنید...». این حرکت، که نمیتوان تاریخ دقیق آغاز آن را محاسبه نمود، به صور گوناگون در درون و بیرون نظام، مبتنی بر شرایط و اوضاع، به پیگیری مشی خود مبادرت می ورزد. البته به دلیل گذشت بیش از دو ماه از انتشار آن مقاله، جمعبندی مطالب مطروحه فرصتی دیگر را طلب میکند اما آنچه در این میان، دارای اهمیت ویژه است، وجود عناصر دارای تفکر غیر انقلابی و لیبرالی در برخی ردههای مسئولین کشوری است. حضور این نیروها در برخی پستها، که با اعلام و انتشار نظرات و تحلیلهای آنان ارتباط مستقیم دارد. اولا: باعث گرایش جهتگیریهای انقلابی نظام به سمت مواضع غیر انقلابی و تحکیم تفکر اسلام امریکایی در محدوده حوزه مسئولیت آن افراد میشود. ثانیا: باعث تقویت این شائبه در بین حزب الله خواهد گردید که جمهوری اسلامی از مواضع اصولیاش عدول نموده و بدین ترتیب خدای ناکرده موجبات دلسری این استوانههای محکم انقلاب و نظام گردد. ثالثا: طرح نظرات این عده، فضای مناسبی را برای ابراز وجود و احیای مجدد نظرات سازشکارانه لیبرالهای خارج نظام(که تفکر و عملکردشان در اوایل انقلاب ثابت کرده که طرفدار جدی وابستگی کشور به امریکا بوده و هستند)، به وجود میآورد. رابعا: ... برخورد جریان وابسته لیبرالهای جبهه ملی و نضهت باصطلاح آزادی در اردیبهشت ماه به خوبی نشان دهنده این مسأله است که هر یک از لیبرالهای نفوذی و لیبرالهای خارج از نظام چه نقشی را در این«سناریو» ایفا نمودهاند. تنها چند روز پس از به وجود آمدن جو سیاسی اخیر و حمایت معدودی دست اندرکاران فرهنگی و اجرایی کشور از طرح لیبرالی«مذاکره مستقیم» با امریکا و غرب، نهضت باصطلاح آزادی و عناصر جبهه ملی با صدور«نامه سرگشادهای به رئیس جمهور» به ابراز وجود پرداختند. این دو گروه که به لحاظ افشای ماهیت و چهره وابستهشان و نیز به دلایل امنیتی!؟ مدتی است نام«جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملی ایران» را برای اطلاعیههای خود انتخاب کردهاند، این بار نامه مذکور را به امضای کلیه اعضای میلیونی! گروه، حدود نود نفر(آنهم با گرایشهای مختلف)، رسانده است. به نظر مییسد این عناصر اینگونه تصور کردهاند که«قضایا» پایان یافته و با خاتمه«بحران یازده ساله»!، غرب در صدد جایگزین کردن عناصر مطلوب خویش است! لذا لیبرالها به عنوان«خیر مقدم» و «برگ سبزی تحفه درویش!» در قبال«گرین» کارتهایی که بعضا دریافت داشتهاند، کوچکترین وظیفه خویش را اعلام لیست(کاندیداهای وزارت و صدارت در رژیم«چامورایی» آینده1) با «محمل»؛ نامه سرگشاده به...» دیدهاند. محور نامه را ـ مانند همیشه ـ اتهاماتی بیپایه و اساس تشکیل میدهد و موضوعات متناقض فراوانی را شامل میشود. بعنوان مثال در این نامه سیاست خارجی پس از انقلاب(که منظور ایانان اعلام پشتیبانی انقلاب از کلیه مبارزین مسلمان و مستضعف جهانف که علیه ظلم و زور جهانی بویژه امریکا قیام کرده و میکنند، حمایت از تسخیر لانه جاسوسی و کلا اقداماتی که باعث تضعیف و ضربه زدن به منافع شیطانب زرگ در منطقه و جهان شده است)، سیاستهایی که: «... کشور پر افتخار ایران را به بدترین انزوای سیاسی انداخته است...» توصیف کرده و مشخص نساختهاند که منظورشان از«کشور پر افتخار»، ایران وابسته زمان ستمشاهی است یا...؟! و بدین ترتیب آزادی بیحد و حصر و غیر اسلامی موجب سیاسی اجتماعی کشور برای لیبرالها موجبات بوجود آمدن فضائی گردیده که در آن فضا اعتقادات و مقدسات مردم مسلمان و مؤمن و نیز اصل مقدس نظام و انقلاب اسلامی ناجوانمردانه مورد بدترین اهانتها و تهمتها قرار میگیرد متأسفانه عدهای از این فضای مسموم و غیر قابل تحمل تحت عنوان وجود آزادی در جامعه یاد میکنند! غافل از اینکه حتی در سیستم سیاسی مختص نظامهای منحط سرمایهاری که قبله گاه لیبرالها است نیز آزادی توطئه بر علیه نظام حاکم وجود ندارد و چه مضحک است که اینان با استفاده از این آزادی بیحد و حصر فریاد میزنند که آزادی نیست!؟ لذا ما به انتشار آزاده اینگونه مطالب انحرافی و نشر اتهاماتی بیپایه و اساس این گروه منحرف و وابسته در جامعه و آزاد بودن این عناصر لیبرال و خود فروخته، شدیدا معترض بوده و از مسئولین کشور بخصوص دست اندرکاران امور قضایی و اطلاعایت مصرانه میخواهیم که شدیدا با این کانون توطئه برخورد کنند و با دستگیری، محاکمه و مجازات آنان، ایران اسلامی را از لوث وجودشان پاک و حامیان آنان را که در برخی ردههای داخل نظام، مزورانه نفوذ کردهاند، شناسایی، طرد و منزوی نمایند. ملت ما آزادی بیحد و حصر را نخواسته و آن را منافی اعتقاد دین خویش میدانند و اشاره مستقیم امام(س) در وصیت نامه سیاسی الهیشان تأکیدی بر این اعتقاد است. توطئه هرگز آزاد نیست. چگونه است که در مقابل چشمان نیروهای اطلاعاتی و انتظامی کشور، یکی از عناصر نهضت باصطلاح آزادی که دارای کات سبز اقامت در امریکاست ویزای خروج از کشور به مقصد امریکا میگیرد و آن را اعلام هم می نماید و در پناه کاخ سفید با نمایندگان کنگره امریکا پیرامون توطئه براندازی یا استحاله جمهوری اسلامی ایران به گفتگو مینشیند و از او برای چگونگی این قادام رهنمود دریافت میدارد، ولی هیچ برخورد قاطعی با وی و گروهش صورت نمیگیرد؟! نام این حرکت؛ «باز گذاشتن دست عناصر منحرف برای توطئه» است نه آزادی اسلامی. معلوم نیست چندین بار باید انحراف عناصر این گروه به اثبات رسد تا با آنان قاطعانه برخورد شود. این گروه پس از اطمینان از عدم برخورد نظام با خود و حتی بعضا حمایتهای نفوذیها با پخش اکاذیب و شایعات بیپایه و اساس سعی بر احیای مجدد خویش در فضای سیاسی اجتماعی کشور دارد. از همین رو بازرگان به نمایندگی از طرف نهضت به اصطلاح آزادی پس از درج دستخط مبارک امام خمینی(س) در شماره دیماه 68 مجله پاسدار اسلام درباره انحرافات این گروه، به طرح شکایت و اعلام جرم علیه«پاسدار اسلام» و«حجة الاسلام و المسلمین سید علی اکبر محتشمی» مبادرت نمود. شعبه 32 دادسرای عمومی تهران نیز به دلیل تهمت بزرگی که از ناحیه این گروه متوجه ساحت مقدس امام امت(س) گردیده، برای رفع شبهات و شائبه احتمالی در حال و آینده دور و نزدیک، چند خط شناس را به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(س) در جماران اعزام و نسخه اصلی نامه امام را مورد ارزیابی قرار میدهند. تمامی این کارشناسان پس از بررسی دقیق، صحت سند منتشر شده را مورد تأیید قرار داده و اتهام وارده را بیاساس خواندند. همین! آیا این صحیح است که در جمهوری اسلامی یک گروه منحرف غیر قانونی به صرف حمایت نمایندگان حزب دمکرات ایالات متحده امریکا از آنان، سخنرانی کنند، اطلاعیه، اعلامیه و نامه سرگشاده پخش کنند و به همه مقدسات اسلامی توهین کنند و باز هم با آنان برخورد قاطع صورت نگیرد؟ این حرکت، غیر قابل تحمل است و امید است مسئولین ذیربط در روش برخورد ملایم خود با این گروه تجدید نظر نمایند. زیرا این گونه به نظر مییسد که علیرغم ادامه و تشدید فعالیت این گروه در خرداد ماه اقدام متقابل و قاطع دستگاههای ذیربط تحت الشعاع تب و تاب مراسم سالگرد ارتحال امام(س) قرار گرفته است. در حالی که حفظ سلامت آزادی جامعه بستگی مستقیم به مبارزه قاطع و بیامان با این عناصر منحرف در بیرون و درون نظام داشته و دارد. خرداد ـ ماه سوگ و حماسه اهم رویداد و حوادث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خرداد ماه جهان اسلام، فرا رسیدن سالروز رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(س) بود. حضور نمایندگان مسلمان داغدار سراسر جهان در مراسم عزای عمومی ایران اسلامی و عزاداریهایی که در کشورهای دیگر در این ارتباط انجام گرفت، حکایت از اهمیت ویژه این رویداد مهم جهانی داشت. اجتماع میلیونها عاشق عزادار در جوار مرقد مطهر(س) در روز چهاردهم خرداد 69 نقطه عطف این واقعه جهانی بود. سربازان و یاران امام(س) در خرداد، داغ جانگداز قلب و جگر خویش را تازه کرده و بر شهدای انقلاب اسلامی از 15 خرداد 42 تا 14 خرداد 68 خون گریستند. خلاصه، شدت تأثر و اندوه پیروان امام(س) در خرداد ماه هر خبر و حادثه دیگری را در این ماه تحت الشعاع قرار داد و بار دیگر عزاداری ماه محرم در سه دهه پرشور با همان حال و هوا در خرداد، تکرار گردید. تودههای میلیونی به شکلی خود جوش و مردمی با جامههای عزا در و دیوارهای شهرا و روستاها را سیاهپوش کردند. از مساجد، هیئات، دستههای سینهزنی و زنجیر زنی، مغازهها ادارات و حتی منازل تمامی اقشار بالاخص خانههای محقر فقرا جز صدای گریه و عزاداری در فراق پدر، پیر، مراد، امام و... ناله و نوایی دیگر به گوش نمیرسید. گویی مردمان بر شهادت دوباره سالار شهیدان حسین بن علی(ع) میگریستند. در کنار این حرکت مردمی، تدابیر و اقدامات دستاندرکاران امور فرهنگی و اجرایی کشور بر کیفیت و گسترش وسیعتر این مراسم افزود. پخش برنامههای جالب گروه تلویزیونی شاهد در هفته عزای عمومی، گوشهای از این تدابیر محسوب میشد. همچنین برنامهریزی برای پنج میلیون نفر که در دستههای عزاداری از سراسر میهن اسلامیمان متشکل گشته و حتی برخی از آنها از روستاها و نقاط دور افتاده کشور با پای پیاده به سوی مرقد امام(س) میآمدند به یک ستاد ویژه واگذار گردید، هر چند که در روز 14 خرداد حضور میلیونها نفر بیش از رقم پیشبینی شده، مسئولین و برنامهریزان این ستاد را نیز غافلگیر کرد. در نگاه اولف انگیزه این حضور یکپارچه و کم سابقه از متن نوحهها و مرثیهها، پلاکاردها، مصاحبههای مطبوعاتی و رادیو و تلویزیون عزاداران، به وضوح نمایان بود. امت حزب الله با این حضور خود، بار دیگر تأکید مینمود که یاد امام خمینی(س) و راه نورانی او را نزده نگهداشته و مصم بر ادامه آنند. این معنا در پیام مبسوطی که مقام معظم رهبری در 12/3/69 به امت اسلامی دادند، اینگونه تبیین گردید: «... امام خمینی(س) یک حقیقت همیشه زنده است. راه او، راه ما، هدف او، هدف ما و رهنمود او مشعل فروزنده ما است...» و یادگار گرامی امام نیز در پیام تشکر خویش در 20/3/69 در همین ارتباط تأکیدک رد: «... مردم آمده بودند تا با زبان اشک و عشق به جهانیان این حقیقت را صلا دهند که اگر تقدیر الهی چنین بود که آرمیدن قامت افراشته و گل روی خمینی در دل خاک را نظاره کنند و با امامشان به سختی و ناباورانه وداع نمایند، اما هرگز با ارمانها و اهداف و راه او وداع نخواهند کرد. آمده بودند تا به مسئولین نظام و انقلابشان اطمینان دهند که تا پیاده شدن تمامی اهداف امام ـ علی رغم همه مشکلات ـ استوار و مقاوم خواهند ماند...» حضور خبرنگاران خارجی برای انعکاس این سوگواری تاریخی با چنین جهتگیری صحیح و حکیمانه، فرصتی مغتنم مینمود. اما امپریالیسم خبری حاکم بر دستگاههای تبیلغات عمومیجهان با هدفی مشخص خبرنگاران وابسته خود را بهجمهوری اسلامی گسیل میداشت. نحوه تهیه عکس، خبر و مخابره گزارش این خبرنگاران و نیز آنچه تا لحظه نگارش این سطور(اواخر خرداد) در رادیوها و مطبوعات بیگانه انتشار یافته به خوبی نشان داد که محور تبلیغات خارجی، انعکاس چهرهای غیر واقعی از ایران پس از امام است و درادامه خط سیاسی تبلیغی«دوران جدید ایران!» (که از یکسال پیش با این جهتگیری که مردم و مسئولین ایران بعد از امام به خط و راه امام پشت کردهاند آغاز کردهاند)، به بزرگنمایی نکات مورد نظر خود اقدام میکنند. در همین رابطه بود که خبرنگاران خارجی دعوت شده به ایران به جای حضور مستمر در متن این صحنههای حماسی و پرشور روزهای عزاداری و انعکاس آن، خواستار مصاحبه با مسئولین اجرایی ایران شده و تلاش اصلی و محور تبلیغاتی خود را روی مطالب مطروحه در متن آن مصاحبهها متمرکز نمودند. شاید به همین دلیل بود که خبرنگاران خارجی در مصاحبههای خود با رئیس جمهور، وزیر کشور وو.. از همه مطالب و مسائل منجمله «انحلال حزب جمهوری سالامی»، «شرایط ایران برای ایجاد رابطه با انگلیس»، «آزادی گروگانهای آمریکایی» و«قانون احزاب» سئوال می کردند تا با روی آنتن فرستادن این پرسش و پاسخها، تأثیر اعلام وفاداری میلیونها انسان مؤمن به اسلام ناب محمدی را به راه و خط امام خمینی(س) در داخل و خارج خنثی نمایند. احتمال وجود چنین شیطنتهای تبلیغاتی دقت نظر و عمل بیشتر مسئولین را در بر پایی این مصاحبهها طلب میکند. وزارت ارشاد اسلامی نیز باید دقیقا عملکرد این خبرنگاران را در نحوه انعکاس، اخبار و گزارشهای ارسالی کنترل نماید و با خبرنگاران خاطی و یا مراکز خبری اعزام کننده آن خبرنگاران برخورد مناسب و جدی بنماید. بهر حال گذشته از شیطنت وسائل ارتباط جمعی بیگانگان، حق بزرگی که این حضور گسترده و متعهدانه امت حزب الله بر گردن دست اندر کاران فرهنگی و مطبوعاتی کشور گذاشته تعهد بر ادامه راه امام در عرصه فرهنگ ایران اسلام و تبیین خط منور اوست. «پاسدار اسلام» با درک چنین مسئولیت سنگین، شماره خرداد ماه خود را به درج فرازهایی از فرامین جاویدان امام خمینی(س) اختصاص داد لیکن اذعان دارد که تا تبیین کامل و مبسوط آن فرامین و نیز دیگر رهنمودها و نظرات آن امامعزیز و همچنین تشریح خطراتی که متوجه اسلام ناب محمدی(ص) از ناحیه اسلام آمریکایی(در تمامی وجوه آن) است، باید راهی طولانی را با یاری خدا و همراهی خواهران و برادران حزب الله حوزه و دانشگاه، بپیماید. بعون الله تعالی. فریا برائت ما، فریاد امتی است که همه کفر و استکبار بمرگ او در کمین نشستهاند و همه تیرها و کمانها و نیزهها بطرف قرآن و عتر عظیم نشانه رفتهاند و هیهات که امت محمد(ص) و سیراب شدگان کوثر و عاشورا و منتظران وراثت صالحان بمرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند. «امام خمینی»
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 104 |