تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,909 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,989 |
رمز بقاء انقلاب | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1369، شماره 104، مرداد 1369 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جاودانگی راه امام رمز بقاء انقلاب(2) قسمت دوازدهم حضرت امام سلام الله علیه این طور این مطلب را بیان میفرمایند: الف ـ بیتردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی[1] و اجتماع ملت[2] در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت میکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمار گران خارج و داخل از کشورتان قطع شود این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقاء آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بیجهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیدههای بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعهها و دروغهای تفرقهافکن نمودهاند و میلیاردها دلار برای آن صرف میکنند. سپس حضرت امام سلام الله علیه برای اینکه اهمیت وحدت امت اسلام را بخوبی نشان بدهند و خطرات تفرق و اختلاف را گوشزد نمایند و بوضوح معلوم کنند دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی بالخصوص شیطان بزرگ آمریکای جهانخوار و ایادی مزدور وی در منطقه برای اینکه این انقلاب اسلامی را به زانو درآورند و موجبات سقوط این نظام الهی را فراهم سازند و الی الابد خطر اسلام عزیز را از سر راه منافعشان برطرف نمایند از شیوه اختلاف بیانداز حکومت کن بهرهبرداری کرده و میلیاردها دلار و غیره مصرف مینمایند تا بتوانند این وحدت و یکپارچگی را که در سایه حاکمیت الهی در میان امت ما بوجود آمده است از بین برده و آنان را از دور هم کنار بزنند و متفرق نمایند این سفرهای مشکوک و مکرری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه صورت میگیرد و هر روز یکی از سردمداران کفر و الحاد و استکبار در خاورمیانه حضور و بروز پیدا کرده و همیشه درحال رفت وآمد است برای همین است که از ایادی بیشعور و تسلیم خودشان از سران سیاسی و روحانی وابسته که به تمام معنی در مقابل خواست مستکبران تسلیم و خاضع هستند استفاده کرده و با القاء یک سری حرفها و شبهات و ایجاد بیم و ترس در دل آنان نگذارند ملل اسلامی بصورت یکپارچه در مقابل غارتگریهای جهانخواران برآیند و چپاولگری آنان را به خطر بیاندازند و مثل همیشه به تاراج ذخایر ملتهای مظلوم عالم مشغول باشند شما میتوانید در این باره به مطبوعات ایران اسلامی و رسانههای گروهی دنیا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بویژه در سالهای 62 تا 66 مراجعه نمائید تا معلوم شود کیسینجر و امثال ملک حسین و فهمد و حسنی مبارک و وعاظ السلاطین و آخوندهای مزدور و وابسته استفاده کرده و بر علیه اسلام ناب محمدی(ص) و جمهوری اسلامی ایران از آنان اظهار نظر و موضعگیری مخالف میگیرند و سویمای نورانی و ملکوتی اسلام خالص و ناب را که در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نموده پیدا کرده است تاریک و ظلمانی و وحشتناک نشان میدهند و ملل محروم عالم را که تنها ره رهایی و نجاتشان در گرایش به اسلام و قرآن و حکومت الهی است از عاقبت و نهایت آن دلسرد و مأیوس نموده و در واقع میترسانند و این یکی از شیوههای مقابله با انقلاب اسلامی و شگردهای آنان است و اگر امت اسلام با هوشیاری و بیداری خودشان در مقابل این نوع حرکتها و موذیگریها ایستادگی نکنند و با افشاگریهای اصولی و انقلابی چهره زشت و کریه آنان را به جهانیان نشناسانند و معرفی نکند مسلما دشمن از دشمنی و توطئه خودش دست برنداشته و بصورت دائم برای اسلام و انقلاب اسلامی سد و مانع ایجاد خواهند کرد. امام انقلاب اسلامی در این مقوله چنین به مطالبشان ادامه میدهند: بیانگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه و معالأسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعض کشورهای اسلامی که جز به منافع شخصی خود فکر نمیکنند و چشم و گوش بسته تسلیم آمریکا هستند دیده میشود و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند. امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقهافکن خانه برانداز است توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئهها عکسالعمل نشان داده و به انسجام و وحدت خودبه هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند. آری این یک سنت است و در نظامی که سنت و قانون در آن حاکم است و حوادث و پدیدهها روی علل و عوامل پیوسته تحقق مییابند وحدت و یکپارچگی یک ملت اگر منشاء و عامل مجد و عظمت آنها باشد بالطبع جدائی و تفرق آنان موجب ذلت و سقوط حتمی ایشان خواهد شد. توطئهها یکی از اساسیترین موضوعات و مسائلی که در ارتباط با انقلاب اسلامی باید مورد توجه همگان قرار گیرد و لحظهای از آن هیچکس نباید غفلت نماید بویژه مسئولان نظام انقلابی بیش از دیگران در آن باره باید از خودشان دقت نشان داده و با هشیاری خودشان نگذارند انقلاب و دستاوردهای آن مورد هجوم اجانب ومتجاوزان اجنبی صفت قرار گیرد مسأله توطئهها و شگردهای موذیانهای است که از ناحیه مخالفان انقلاب اسلامی بکار گرفته شده و برای نابودی انقلاب اسلامی و هر انقلابی اعمال میگردد تجربههای طولانی تاریخی که در ارتباط با نهضتها و حرکتهای انقلابی در سراسر عالم داریم بوضوح نشان میدهد که در هیچ جای عالم انقلابی صورت نگرفته است که مورد بیمهری و عناد و دشمنی مخالفان و دشمنان انقلاب قرار نگرفته باشد زیرا که طبیعت هر انقلاب همین استک ه عدهای که از هر طریقی منافع زیادی بدست میآورند وعده زیادی را در مسیر منافعشان بکارگرفته بودند دست رنج آنان را بطور رایگان بغارت میبردند و با حرکت انقلابی محرومان و رنجدیدگان و مظلومان سودجوئی و زراندوزی آنان به خطر افتاده است وآن حرکت را در تضاد با منافع خود میدانند بطور جدی احساس نگرانی و ناراحتی نموده با آنان به مقابله و ستیز برخیزند و در مقابل انقلاب موانع بوجود آورند و برای از بین بردن انقلاب و انقلابیون توطئه نمایند و از هر فرصتی برای خشکاندن ریشههای انقلاب استفاده کنند ستیز انقلاب با افراد ضد انقلاب و رفاه طلب و آسایش جو یک سنت تاریخی و انقلابی است اگر روزی میان افراد ضد انقلاب و حرکت انقلابی و قانون انقلاب سازش و آشتی مشاهده گردد یا باید در سلامت انقلاب و حفظ اصول انقلاب شک و تردید کرد و قهرا دلسوزان انقلاب باید به خود برگردند و در شیوههای رفتاری و موضعگیریهایشان تجدید نظر نمایند و دوباره اصول و محورهای انقلاب را بطور دقیق و دست نخورده مورد توجه قرار داده و آنها را به مرحله اجرا درآورند و یا باید باور کرد که افراد غیر انقلابی و دشمنان انقلاب تغییر ماهیت داده و بفرض محال هویت و ماهیت انقلابی پیدا کرده و انقلابی شدهاند هر روی این احتمال قابل دفاع و توجیه نمیباشد و فاقد اعتبار تحلیلی ومنطقی میباشد حضرت امام سلام الله علیه در این باره نیز مانند همه موارد دیگر به تفصیل وارد بحث و بررسی شده و مورد به مورد توطئههائی را که در طول تاریخ در مقابل حرکتهای اسلامی و انقلاب اسلامی از طرف دشمنان قسم خورده بکار گرفته شده است و الآن هم ادامه دارد و بدون تردید طبق سنت همیشگی ادامه خواهد داشت مشخص فرموده و هشدارهای لازم را داده است و ریشههای علمی و اجتماعی و اعتقادی این توطئهها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و راه برخورد با آنها را برای علاقمندان به انقلاب اسلامی در سراسر عالم یاد داده است و از همه کسانی که دلشان برای آزادی بشریت میطپد و از رنجها و دردها که دامنگیر اکثریت انسانهای مظلوم و محروم جهان شده است ناراحت هستند و در فکر آزادی و نجات آنان میباشند خواسته است مواظب این توع توطئهها باشند و برای خنثی کردن آنها از هرنوع امکانات و فرصتها بهره جویند و اولین توطئهای که حضرت امام سلام الله علیه روی آن تکیه فرمودهاند و این توطئه را مهم تلقی کردهاند و زوایای مختلف آن را بصورت مستوفی شکافتهاند این است مدتهاست دشمنان اسلام و در رأس آنان غریبان غارتگر که در طول تاریخ از اسلام ضربات کاری و مؤثری دریافت کردهاند و خودشان را در مقابل فرهنگ و منطق قوی و نیرومند آن عاجز و ناتوان میبینند دست به یک شیطنت و توطئه بزرگی زدهاند و در این اواخر مخصوصا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دامنه آن گسترش زیادتری دادهاند و گاهی هم بموضوع رنگ تحلیل و منطق و فلسفه داده و بگمان باطل خودشان بصورت علمی و فلسفی توانستهاند اسلام و ارزشهای اسلامی را از صحنه زندگی برداشته و الی الابد به حیات اجتماعی اسلام و دیگر ادیان آسمانی پایان بخشند مخصوصا پس از پیدایش فلسفه شدن که همه چیز را درحال شدن و تحول میبیند و هیچ چیز را در دو لحظه در حال یکسان و بودن نمیبیند و همه اشیاء در حال دگرگونی و تغییرات و قانونحرکت و تحول قانون عام و شامل بوده و همه اشیاء را در برگرفته و چیزی از زیر پوشش آن خارج و مستثنی نمیباشد و از جمله ادیان آسمانی و دین اسلام که از عمر آن حدود چهارده قرن میگذرد و با گذشت زمان و این مدت طولانی بدون تردید و حوادث ومسائل جدیدی ظهور و بروز کرده و مقررات و دستورالعملهای مناسب و هماهنگی با جریانات جدید را میطلبد. بنابراین چگونه میتوان با توجه به تحولهای بوجود آمده و نیازهای جدیدی که در بسرت زمان پیدا شده است و همه آنها را دستخوش تغییرات و دگرگونیها قرار داده است از احکام و مقررات چهارده قرن گذشته بهرهگیری کرد و راه حل جست، مگر اینکه از همه نوآوریهای رشد و تکامل و تمدن جدید صرف نظر کرده و بخواهیم زندگی بشریت را به وضعیت زندگی آن دوره برگردانیم. و دست آوردهای علوم و تکاملهای بشری را زیر پا بگذاریم و بجای استفاده از علوم و دانشهای بشری که روزنههای زیادی را به روی افرادب شری گشوده است از امکانات ابتدائی که بشر از آن بهرهبرداری میکرد سود ببریم و این همه مسافتها را دوباره با الاغ و شتر بپیمائیم و آیا این همان برگشت به دوران ما قبل تمدن نیست؟ و آیا این همان نادیده گرفتن فلسفه شدن و تحول قانون حرکت و تحول نیست؟ و آیا ارتجاعی بودن و برگشت به قهقری غیر زا این است؟ بعضی از معاندان و نگرانان اسلام و حکومت اسلامی برای اینکه مردم را دلسرد نمایند و نگذارند اسلام به صحنه زندگی برگردد و ملتها و دولتها در فکر حاکمیت اسلامی نیافتند و بالأخره بخورد مردم بدهند اسلام نمی تواند مدیریت امروز جوامع را بعهده گیرد، زیرا که اسلام و احکام و مقررات آن یک سری چیزهایی است که دارای جهات معنوی و روحی بوده در صورتی که در صحنه زندگی سیاسی، اجتماعی مطرح گردد قداست و اصالت آن از بین رفته و با آن مقصد و مقصود اصلی که سیر الی الله و بیاعتنائی به دنیا و حطام دنیا است و وارستگی بشر از آلوده شدن به زندگی مادی دنیائی است کاملا متضاد است. بنابراین اسلام نمی تواند امروز به عنوان یک مکتب زندگی و حیات اجتماعی مطرح شود و اسلام عاجز و ناتوان است از اینکه با مشکلات و تنگناهای موجود برخورد نموده و آنها را برطرف سازد یا از این حیث که اسلام مربوط به دورانهای گذشته است. و برای هزار و چهارصد سال قبل میباشد و همه چیزها در حال دگرگونی و شدن است از جمله اسلام و مقررات آن در حال شدن و تحول و دگرگونی است، جامعه نو و جدید مقررات و دستور العملهای جدید و نو میخواهد با اینکه اسلام مجموعهای از احکام و مقرراتی است که مقصد اعلای آن توج دادن مردم به مسائل درونی و معنوی است و از دخالت به مسائل نیایی و سیاسی و حکومتی به دور است، اگر اسلام و مسلمانان در امور سیاسی اجتماعی دخالت نمایند عالم اسلامی در امر حکومت وارد شوند و برای زندگی مردم از اسلام و مقرارت استفاده نمایند اسلام معنویت و قداست خودش را از دست داده و وارونه خواهد شد. هر دوی این منطق در این صدد است که بگوید اسلام به درد اداره زندگی جامعه بشری نمیخورد و دوران آن سپری شده است و امروز با توجه به تحولهای بوجود آمده از شیوه جدید ومقررات نو باید استفاده شود در صورتی که اگر کسی با الفبای اسلام و احکام اسلامی آشنائی داشته باشد و مجموعه احکام و مقررات آن را که دارای جهات مختلف سیاسی اجتماعی و عبادی و معنوی هم هست، مدنظر قرار دهد خواهد دید همانطور که در اسلام ذکر و دعا وجود دارد جهاد و قتال هم وجود دارد، اگر در اسلام شب زندهداری و گریه از خوف خدا و اشک شوق لقاء حضرت دوت وجود دارد تعاون و کمک به مستمندان و دستگیری از فقراء و ایثار و مقدم داشتن دیگران برخود هم وجود دارد. اسلام دینی است که در آن میان دنیا و آخرت فاصلهای نیست بلکه دنیا صراط و پل و مزرعه برای آخرت و آخرت محصول و نتیجه اعمال دنیائی معرفی شده است. در فرهنگ اسلام واقعا خدمت به مردم عبادت و معنویت تلقی شده است، آنانی که فکر میکنند اسلام مجموعهای از اذکار و اوراد و ادعیهای است که هدف و مقصد اعلای آن توجه دادن مردم به خدا و جدایی آنان از دنیا و دخالت در امور مردم و جامعه است و هیچگونه دخالت در امور دنیایی را اجازه نمیدهد سخت در خطا و اشتباهند اگر مروری به آیات قرآنی داشتند وز ندگی پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) او را مورد مطالعه قرار میدادند و مقصد اعلای بعثت انبیاء الهی(ع) را که تحقق خبشیدن به حاکمیت الهی و اسلام است مورد توجه قرار میدادند اینگونه قضاوت نمیکردند و این نوع سخن گزاف و باطل و بیهوده نمیزدند و راجع به ادیان آسمانی بویژه اسلام چنین حرف بیاساس به زبان نمیآوردند و اگر از روی انصاف حرکت میکردند میدانستند دین اسلام در عین اینکه به مسائل درونی و معنوی توجه کافی و کامل مبذول داشته است از مسائل ظاهری و دنیایی و اجتماعی و سیاسی نیز نه تنها غفلت نکرده است بلکه اهمیت اینها را بالاتر و بیشتر دانسته است و نل به مسائل معنوی را بدون تحقق حکومت اسلامی و حاکمیت احکام خدا غیر ممکن دانسته و هدف نهائی بعثت انبیاء الهی را اقامه قسط و عدالت اجتماعی معرفی فرموده است. بنابراین اسلام، دین انسانساز و دین توجه به همه نیازهای بشری است و عهدهدار حل تمامی مشکلات او در تمام زمینهها است. پس این توجیه و تحلیل انصافا فاقد اعتبار علمی و منطقی است و روی آن حساب خاصی نمیتوان باز کرد. و اما اینکه اسلام و احکام آ مشمول قانون تحول تغییرات و در بستر زمان و تغییر دگرگون و متحول میگردد ومربوط به دوران گذشته و چهارده قرن قبل است چگونه میتواند به مشکلات روز و جدید پاسخگو بوده و نیازهای نوظهور و جدید را مورد توجه قرار بدهد، بالخصوص با توجه به اینکه دنیا در حال شدن و نو شدن است. و فلسفه شدن جای فلسفه بودن را گرفته است. جوابش این است، دین اسلام طوری استخوانبندی شده است که در آن به تمام زوایا و نیازهای توجه به عمل آمده است و راه حلهای مناسب و هماهنگ ارائه شده است. هم به نیازهای مقطعی و موردی توجه شده است و هم به نیازهای دائمی و همیشگی آن همانطور که به خصوصیات افراد توجه به عمل آمده است به نیازهای نوعی و عام آن که از نوعیت و جهات مشترک انسان نشأت میگیرد و بصورت یکسان در تمام عصرها و زمانها خودنمائی مینماید و خودش را نشان میدهد نیز کمال توجه به عمل آمده است و به همین جهت در اسلام دو نوع احکام و مقررات وجود دارد. احکام و مقررات ثابت و جاودانه و احکام و مقررات متغیر و غیر ثابت. اسلام در متن خودش به هر دوی این نوع احکام و مقررات توجه داشته است زیرا که دو نوع نیاز و مشکلات برای انسان مطرح است، برای حل نیازهای ثابت و همیشگی احکام و مقررات ثابت در نظر گرفته است و برای برطرف کردن نیازهای مقطعی و غیر ثابت، احکام و مقررات متغیر و مقطعی در نظر گرفته است و چون اجرای احکام اسلامی در حوزه اختیارات و ولایت امر مسلمین و امامت است اسلام که دارای علم و فقات و عدالت و قدرت و تدبیر و کفایت است و همه نیازهای جامعه را در نظر دارد و تطبیق راه حلها با نیازها در اختیار او است میتواند برای حل نیازهای مقطعی در موردی دستورالعملهایی را صادر و در چهارچوب احکام و مقررات لا یتغیر اسلامی اعمال نماید همان نیز احکام و مقررات اسلامی به حساب آمده و تبعیت از آنها لازم و واجب میباشد احکام و مقررات ساسلامی، مانند خود عامل وجود نظام مطلق هستی است، همچنانکه در نظام عالم هستی هم موجود متغیر و متحول وجود دارد و مشمول قانون حرکت بوده و همیشه در حال حرکت و شدن است و عالم ماده چنین است و حرکت در جوهر عالم ماده است و عالم طبیعت وماده عین حدوث و تجدد است اما همه عالم ماده نمیباشد بلکه عالم عقول هم وجود دارد و در آن عالم بقا و ثبات حکمفرماست و آن وجهه ربوبی و باقی این عالم است کما اینکه قرآن کریم میفرماید: «کل شیء هالک الا وجهه».[3] ـ هر شی در عالم هالک است و فانی شدنی مگر آنکه در آن وجه الله باشد. وجه الله غیر هالک و غیر قانونی است. از این آیه کریمه به روشنی بدست میآید هر موجودی اگر دارای وجهه ربوبی و الهی باشد او باقی و جاودانه است و هلاکت و فنا در آن راهی ندارد. اسلام و مقررات اسلامی نیز چنین است هم احکام ثابت و لا یتغیر دارد و هم غیر ثابت و متغیر. قانون حرکت اگر چه قانون درست و عامی است ولی در تمام دایره وجود و هستی جریان و شمول ندارد. دامنه آن در عالم طبیعت وماده است و آنجا که فوق طبیعت و عالم ماده است از اول فوق حرکت و تحول میباشد و گذشت زمان و مکان آنها را دگرگون نمیسازد، کما اینکه قوانین ریاضی مشمول قانون حرکت و تحول نمیباشد و مرور زمان آنها را دگرگون نمیسازد، کما اینکه قوانین ریاضی مشمول قانون حرکت و تحول نمی باشد و مرور زمان آنها را عوض نمسازد و کما اینکه قوانین هندسی و منطق قوانین ثابت و لا یتغیر است و اگر کسی بگوید حاصل ضرب 2*2=4 در گذشته چیزی بودهاست که با مرور زمان عوض شده است مثلا امروز حاصل ضرب 2*2=3 یا 5 میباشد و یا هر مثلثی مساوی با دو تا زاویه قائمه است و یا اینکه ادراک انسان یا تصوری است و یا تصدیقی و ادراکات تصوری یا احتیاج به فکر و تأمل ندارد و یا احتیاج به فکر و تأمل دارد و همچنین ادراکات تصدیقی دارای این دو نوع تقسیم است یا بدیهی است و یا غیر بدیهی و نظری و امثال اینها. از امور و مسائل ریاضی و هندسی و منطقی که بدون شک و تردید قانون حرکت و تغییر آنها را شامل نبوده و در بستر زمان و تاریخ و بطور جاودانه ماندگار و باقی است، احکام و مقررات اسلام نیز چنین است. در عین اینکه احکام و مقررات ثابت و لا یتغیری دارد و با مرور زمان عوض و بدل نمیشود در عین حال به مسائل جدید و نیازهای نو نیز توجه به عمل آورده و راه حلهای مناسبی را در آباره ارائه کرده است و مدعی است هر چه زمان بگذرد و شرایط جدیدی در دنیا مطرح گردد و نیازهای تازهای را برای انسان بوجود آورد اسلام عهدهدار برخورد با آنها بوده و توان حل همه آنها را دارد. حضرت امام(ع) چنین میفرمایند: ب ـ از توطئههای مهمی که در قرن اخیر، خصوصا در دهههای معاصر و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم میخورد، تبلیغات دامنهدار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است، گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنتآمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سروکار دارند با معنویت و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور میکند و حکومت و سیاست و سر رشتهداری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیاء عظام است و مع الأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق میدانستند وش اید بعضی بدانند و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود. حضرت امام رضوان الله پس از آنکه اصل توطئه را تبیین فرمودند و نحوه برخورد دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی را در قالبهایی که ریختهاند در اختیار گذاشتند و حتی مؤثر واقع شدن بعضی از آن بیانها را در بعضی از روحانیان و متدینان سطحی و ظاهربین گوشزد کردند، به پاسخ و تحلیل خطا و نادرست بودن بیان آنان پرداختند و بطور جامع و دقیق اساس توطئه و شیطنت را متزلزل و ویران ساختند و فرمودند: گرو اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بیاطلاعی میزنند زیرا اجزاء قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگران و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشاء و انواع کجرویها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خوکفائی و جلوگیری از استعمار و استمثار و استعباد و حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد تباهی یک جامعه و سیاست و راهبردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل، چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تایخ بشر و زنگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی به مثابه آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعی باید جای شود و از ستمگری و چپاول و قتل باید جلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده و ادعای آنکه اسلام با نوآوردها مخالف است همانسان که محمدرضا پهلوی مخلوع میگفت که اینان میخواهند با چارپایان در این عصر سفر کنند، یک اتهام ابلهانه بیش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علم و صنعت، مورد تأکید اسلام و قران مجید است واگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعض روشنفکران حرفهای میگویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا حتی همجنس بازی و از این قبیل، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج میکنند. و اما طایفه دوم که نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا میدانند باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله(ص) آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بار آورده. پیغمبر اسلام(ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان لیکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی و خلفای اول اسلامی حکومتهای وسیع داشتهاند و حکومت علی بن ابیطالب(ع) نیز با همان انگیزه بطور وسیعتر و گستردهتر از واضحات تاریخ است و پس از آن بتدریج حکومت به اسم اسلام بوده و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام رسول اکرم(ص) بسیارند. ادامه دارد
[1]- اشاره است به آیات کریمه«و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله» (سوره بقره ـ آیه 193) ـ با ظالمان و سارقان طریق بشریت پیکار و مبارزه کنید تا ریشههای جهل و ستم و زر و زور و تزویر بخشگد و فتنهای روی زمین نماند و زمینه حکومت دین و اسلام فراهم گردد. «و ان الدین عندالله الاسلام» (آل عمرانـ آیه 19) ـ دین حقیقی و واقعی همانا اسلام و سر تسلیم در مقابل حکومت الله فرود آوردن است. [2]- اشاره است به آیات کریمه«و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله» (سوره بقره ـ آیه 193) ـ با ظالمان و سارقان طریق بشریت پیکار و مبارزه کنید تا ریشههای جهل و ستم و زر و زور و تزویر بخشگد و فتنهای روی زمین نماند و زمینه حکومت دین و اسلام فراهم گردد. «و ان الدین عندالله الاسلام» (آل عمرانـ آیه 19) ـ دین حقیقی و واقعی همانا اسلام و سر تسلیم در مقابل حکومت الله فرود آوردن است. [3]- سوره قصص ـ آیه 88. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 108 |