تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,794 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,975 |
دو حادثه مهم در جهان اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1369، شماره 104، مرداد 1369 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جمعبندی اهم رویدادها دو حادثه مهم در جهان اسلام جهان اسلام در ماه گذشته با دو رویداد مهم و قابل توجه روبرو گردی. یکی زمین لرزه دهشتناک در ایران اسلامی و دیگری جنایت سبعانه آل سعود در حج سالجاری. پرداختن به ابعاد مختلف این دو واقعه مهم از ویژگی خاصی برخوردار است«جمعبندی اهم رویدادها» این شماره به این دو موضوع مهم اشارهای گذرا و تأملی بر برخی ابعاد آن دارد. زلزه در ایران در آخرین روزهای خرداد ماه و در حالیکه مردم مسلمان ایران هنوز در حال و هوای مراسم محرم گونه سالگرد ارتحال جانگداز امام خمینی(س) بودند، زلزله مهیبی با قدرت3/7 ریشتر 31 دقیقه بامداد 31/3/69 چند استان ایران را به لرزه درآورد. این زلزله به لحاظ شدت، ساعت وقوع و همچنین وضعیت منازل و اماکن مسکونی و تجاری در روستاها و شهرهای دو استان گیلان و زنجان، ضایعات و خسارات جانی و مالی بسیار زیادی بر جای گذاشت. در شهر منجیل از استان گیلان چیزی جز خرابی و آوار و انهدام دیده نمیشود. نمای کلی شهر همچون یک قطوی له شده به نظر میرسد. از بیش از 22 هزار نفر جمعیت این شهر تنها حدود دو هزار زخمی، زنده ماندهاند. رودبار نیز دچار خسارات اساسی گردیده است. روستاهای اطراف این دو شهر نیز غالبا با خاک یکسان گشته و کاملا از بین رفتهاند. بعضی از آنها نیز بر اثر رانش کوه(حرکت کوه که پس از زمین لرزه شروع شده و تاکنون ادامه دارد) به کلی محو و نابود شدهاند. روستاهای اطراف زنجان نیز وضعی مشابه دارند. از شدت وحدت زلزله و خسارات فراوانی که بر اثر یک دقیقه لرزش زمین برجای مانده هرچه بگوئیم و بنویسیم شاید گویای عمق این واقعه دلخراش نباشد. چگونه میتوان بهت و حیرت تنها فرد بازمانده از یک روستا را که تمام اعضای خانواده، فامیل و همسایگان و دوستان خویش را از دست داده و از روستای محل تولد و زندگیاش جز تلی از خاک نمانده، ترسیم نمود. در گزارشی که بعد از گذشت حدود دو هفته از وقوع زمین لرزه در مورد وضعیت روحی و روانی بازماندگان آن تهیه شده آمده است که در کنار ویرانهها افرادی دیده میشوند که با چشمانی بهت زده، انگشت بر دهان، ناباورانه به ویرانی نظر دوختهاند گاهی نام کودکی را بر زبان میآورد و سراسیمه، سنگها و کلوخهای آن ویرانه را همراه با اشک و ناله زیرو رو میکند، گاهی همسرش را صدا میزند و پاسخی نمیشنود. پدر و مادرش را، و باز هم جوای دریافت نمیکند. باز میگردد و بار دیگر انگشت بر دهان با بهت و حیرت به ویرانه خیره میشود. مشاهده این چهرههای مصیبت دیده انسان را به این نکته متذکر میگردد که چه بسا رسیدگی به وضعیت عاطفی و روحی ـ روانی بیش از نیم میلیون نفر بیخانمان بجا مانده از این زلزله، اگر دارای اهمیتی بیش از کمکهای مادی نباشد کمتر از آن نیست، بلکه در اعطای کمکهای مادی نیز اساسیترین و مهمترین مسألهای که حتما باید مدنظر قرار گیرد همین وضع روحی مجروح این بازماندگان است. اگر مجروحین جسمی این حادثه دلخراش حدود دویست هزار تن میباشد، مصدومین روحی و روانی آن که نیاز مبرم به درمان فوری دارند شاید رقمی بیش از یک میلیون نفر را شامل گردد. البته گوشهای از این درمان بر عهده مطبوعات و وسائل ارتباط جمعی کشور است که با نحوه صحیح تبلیغات و انعکاس واقعی اخبار آن منطقه، گوشهای از التیام روحی آنان را فراهم سازند. نکته دیگری که در ارتباط با زلزله گیلان و زنجان قابل تأمل میباشد مسأله کمکهای داخلی و خارجی به زلزله زدگان است.در بعد کمکهای داخلی موضوع مهمی باید مورد توجه و تأکید قرار گیرد لازم به تذکر است که در زمستان سال گذشته گزارشهای «نه چندان محرمانه» ای مبنی بر«زلزله قریب الوقوع تهران»، در سطح گروهی از مسئولین کشور پخش گردید این گزارشها گرچه در آن زمان به لحاظ تقارن با دهه فجر حرکتی سیاسی و نوعی جوسازی و«شانتاژ» به نظر میرسید اما احتمال وقوع آن برخی مسئولین طراز اول را به واکنش واداشت به طوری که مبادرت به تشکیل جلسات کارشناسی در این زمینه نمودند. در پی تأیید احتمال وقوع زمین لرزهای بزرگ در تهران توسط تنی چند از کارشناسان مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ستاد ویژهای در این ارتباط تشکیل گردید و تدابیر امدادی ویژهای اتخاذ شد. براساس این تدابیر؛ جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران موظف به تهیه چادرهای انفرادی و گروهی در تعداد زیاد گردید. بکارگیری تجربیات ارزنده نیروهای انقلاب(سپاه، بسیج، کمیته و...) در جنگ، که میتوانست در مواقع بحرانی سازماندهی مناسب نیروها جهت امداد و کمک رسانی دست بزنند، از دیگر تدابیری بود که کارایی بسیار مطلوب خود را در حرکت امدادی این نیروها برای کمکرسانی به زلزله زدگان زنجان و گیلان به خوبی نشان داد. بهر ترتیب، گرچه زلزله به وقوع پیوسته در گیلان و زنجان ارتباطی با زلزله منتظره تهران نداشت اما همین آمادگی نسبی باعث گردید که در برخورد با این فاجعه، نیروهای امدادی ما حرکتی مثبت و بالنسبه سریعی را داشته باشند که در نوع خود در جهان کم نظیر است. مردم متعهد و مسلمان نیز همچون تمامی صحنههای انقلاب، با حضور فعال و گسترده خود به کمک برادران و خواهران مسلمان خویش شتافتند و اعلام خبر تلفات و خسارات ناشی از زلزله توسط صدا و سیما و مطبوعات کافی بود که همدردی و همیاری میلیونها انسان مؤمن و فداکار را به جوش آورد مع الأسف برخی اعلامها و تبلیغات نابجا و غیر صحیح در روزهای اول حادثه توسط این دستگاهها، نشانگر عدم باور آنان به حضور مردم در صحنه بود. به عنوان مثال گوینده سیمای جمهوری اسلامی ایران عصر روز جمعه 1/4/69 در حالیکه اقشار مختلف مردم به دنبال اعلام نیاز سازمان انتقال خون ایران(مبنی بر نیاز این سازمان به گروههای مختلف خونی جهت مداوای زلزلهزدگان زخمی)، صفهای طویلی را برای اعطای خون در محلهای تعیین شده تشکیل داده بودند اعلام کرد: «... این درست نیست که هواپیمای حامل خون از ژاپن در فرودگاها تهران به زمین بنشیند و ما در خانههایمان نشسته باشیم...»! بعدا مشخص شد که اولا: سازمان انتقال خون در همان زمان به دلیل کثرت مراجعه کنندگان نه تنها خون مورد نیاز جهت مجروحین حادثه را تأمین نموده بلکه بانکهای ذخیره خود را نیز تا حداکثر ظرفیت تکمیل کرده است و طی اطلاعیه رسمی ضمن تشکر و سپاسگزاری از مردم ازآنان درخواست کرد که بدلیل تکمیل ظرفیت از مراجعه جهت اعطای خون خودداری نمایند. و ثانیا هواپیمای مورد اشاره آقای گوینده، حامل کیسههای خالی مخصوص نگهداری خون بوده که آنهم از مدتها قبل توسط مسئولین بهداری کشور خریداری گردیده و پول آن نیز پرداخت شده بود. این ناباوری نسبت به حضور مردم تا آنجا پیش رفت که کمکهای ناچیز خارجی در دستگاههای تبلیغات عمومی کشورمان به صورت یک محور اصلی تبلیغاتی درآمد. بویژه تبلیغ پیرامون کمک کشورهائی مانند امریکاف عربستان و عراق جنگ روانی رادیوهای بیگانه علیه انقلاب و نظام را دامن زد. خط مشی سیاسی اعتقادی غرب که در هر حادثه و اتفاقی صرفادر جستجوی منافع نظام سرمایهداری خویش است به تصور آنکه براثر این زلزله، اصول و ارزشهای انقلاب به زیر آوار رفته و نابود گردیده! به صورتی همه جانبه، البته همچون همیشه با نقابی انسانی و«حقوقی بشری!»، انقلاب اسلامی و اعتقادات مردم مسلمان ایران را به بدترین و زشتترین صورت ممکن مورد جسارت، توهین و تاخت و تاز قرار داد. در پی سخنان رئیس جمهوری مبنی بر اعلام نیاز فوری به کمکهای خارجی و داخلی بنگاههای خبری غرب و وابستگان آنها این مسأله را نه یک حرکت انسان دوستانه بلکه اقدامی در جهت تمایل و گرایش سیاسی به غرب تبلیغ نمودند. شبکه خبری «سی.ان.ان» امریکا در 2/4/69 در این ارتباط اعلام کرد: ایران در ده سال اخیرا برای اولین بار است که از مجامع بینالمللی تقاضای کمک میکند و این فرصتی است برای حل مسائل ایران با جهان غرب». واشنگتن پست نیز در 6/4/69 به روایت گزارشگر این نشریه که برای باصطلاح گزارش زلزله به ایران آمده بود مطلبی را اینگونه منتشر ساخت: «به اعتقاد دیپلماتی غربی تصمیم ایران برای قبول کمکهای امدادی کشورهای خارجی، تلاش برای کسب پشتیبانی عمومی داخلی جهت اجرای برنامه توسعه اقتصادی پنجساله است... دولت ایران آینده خود را بر روی برنامه پنجسالهای که شالوده آن بر گشودن مناسبات با غرب استوار است تکیه داده... هم اکنون رئیس جمهور با قبول کمکهای انسانی قابل ملاحظه غرب قصد دارد به مردم نشان دهد که به هر حال همه غریبها آن طور که تصور میشود غولهای بیشاخ و دم نیستند و این امر میتواند به رئیس جمهور کمک کند تا رادیکالهای مخالف استراتژی اقتصادی آینده ایران را منزوی کند...» نشریه «نیواستیتزمن» چاپ لندن در 9/4/69 نوشت: «... زلزله ایران علاوه بر لرزشهای فیزیکی لرزشهای سیاسی را نیز ایجاد کرد.. گرچه وزراء جامعه اروپا درباره ماهیت غیر سیاسی کمک 4/1 میلیون پوندی این جامعه به ایران سخن میگویند اما سادهاندیشی است که آنها به یک نتیجه ثمربخش سیاسی در این زمینه امید نداشته باشند...» رادیو صدای آمریکا روز 16/4/69 طی خبری که به صور مختلف آنرا در بخشهای مختلف خبری تکرار مینمود اعلام کرد: «... سازمان تغذیه کودکان که یک سازمان خصوصی است هدیهای... برای قربانیان زلزله ویرانگر ماه گذشته ایران به آن کشور ارسال داشته است. اگرچه این یک کمک نوع دوستانه است ولی سازمان امیدوار است که در ارسال این هدایا بتواند موانع موجود را از سر راه برقراری روابط میان دو کشور ایران و امریکا از میان بردارد...» روزنامه آلمانی«اشترن» نیز طی مقالهای نوشت: «... زلزله وحشتناک و مخرب ایران، مسئولان کشور را مجبور به گشایش مرزها به روی غرب کرد هر چند که گروههای انقلابی و تند رو با آن مخالف بودند...» خبرگزاری ایتالیا ـ اتساـ نیز طی اظهار نظری پیرامون خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی مبنی بر آزادی قریبالوقوع یک گروگان اروپایی در لبنان به نقل از«ناظران آگاه!» اعلام کرد: «... ناظران آگاه قبلا اظهار نظر کرده بودند که کمکهای غرب به زلزلهزدگان ایران موجب آزادی یک گروگان دیگر پس از مدتها سکوت، خواهد شد ... اکثر گروگانهای موجود در لبنان در دست گروههای طرفدار ایران هستند...» رادیو بی بی سی هم در این اثنا اعلام کرد که سلمانر شدی نویسنده مرتد کتاب کفر آمیز آیات شیطانی پنج هزار پوند به حساب زلزلهزدگان ایران واریز نموده است. در برابر این بمباران وحشیانه تبلیغاتی وسائل ارتباط جمعی غرب، دوستداران انقلاب در جهان به دفاع از ایران اسلامی پرداختند. سید محمد حسین فضل الله از روحانیون برجسته لبنان در ارتباط با تأثیر کمکهای خارجی بر اصول و معیارهای انقلاب طی سخنانی که در روزنامه 6/4/69 بیروت انتشار یافت اظهار داشت: «...(آیت الله) علی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی به ما قاطعانه گفته است که تسلیم امپریالیسم جهانی نمیشود و این بیان به ما اطمینان خاطر میدهد که کمک بشر دوستانه غرب هیچگونه امتیاز سیاسی یا اصولی بدنبال نخواهد داشت...» همچنین سخنگوی کمیته امور اسلامی انگلیس در ارتباط با اعلام کمک سلمانر شدی به زلزله زدگان اظهار داشت: «... هر چند کمکهای مالی انسان دوستانه از منابع مختلف باید پذیرفته شود، ولی اگر منبعی از درآمدهای نامشروع مانند فروش کتاب آیات شیطانی باشد، غیر قابل پذیرش است...» البته این حمایتها از طرف رسانههای گروهی ما نه تنها پشتیبانی نمیشد بلکه بعضی جراید همچون«تهران تایمز» حرکتی بر عکس داشتند، بدین صورت که صفحات هر روزه این نشریه به قول یکی از هفتهنامهها تبدیل به«بولتن پرتاژ آگهیهای دولتهای خارجی» شده بود. بدین ترتیب موضوع کمک به زلزلهزدگان ایران زمینهساز فرصتی شد که غربیها و غربزدگان داخلی به بهانه آن حرکتی سیاسی برای«تنشزدایی»! و تألیف قلوب! مردم مسلمان ایران نسبت به عنصار ضد بشر و جنایتکاری همچون آل سعود(لعنة الله علیهم)، صدام، شاه حسین، سلمان رشدی و نیز نظامهای منحطی چون امریکا، انگلیس و... را به نمایش بگذارند. مع الأسف ناهماهنگی عدهای از مسئولین کشور در مصاحبهها با خبرنگاران خارجی نیز به گسترش این نمایش دامن میزد. به عنوان مثال یکی از مسئولین در مصاحبه خود به این سئوال که آیا کمکهای کشورهای غربی به زلزله زدگان بار سیاسی دارد یا خیر؟ پاسخ مثبت داد! همه اینها در حالی صورت میگرفت که نیروهای مخلص و مردم فداکار ایران اسلامی در تکاپوی یاری رساندن به برادران و خواهران زلزله زده خویش بودند. اصلیترین تکیهگاه مسئولین نیز باید بر سازماندهی همین نیروهای مردمی و بسیج عمومی استوار باشد. تداوم این حرکت بسیجی باعث خواهد شد که در مواقع بحرانی بعدی از سرعت عمل بیشتری در کمکرسانی به آسیب دیدگان برخوردار باشیم. انشاءالله اشارهای بر کشتار اخیر حجاج توسط آل سعود درباره جنایت اخیر آل سعود(لعنة الله علیهم) علی رغم سانسور کامل خبری رسانههای گروهی غربی باید بر این نکته تأکید نمود که این حادثه بیشک جدای از سیاست برائت زدایی از حج«و خط» مقابله با حج ابراهیمی محمدی(ص) آل سعود(لعنة الله علیهم) نمیباشد. این رژیم مأموریت دارد ندای وحدت امت مسلمان را که امام خمینی(س) پایهگذاری کرده، بشکند و در این راه به دلیل بیاعتقادی به دین از هیچ جنایتی ابا ندارد. از یک سو توجه به ماهیت جنایتکار این رژیم که به قول امام فقیدمان: «... فرقی بین محمدرضا خان و صدام آمریکائی و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلامزدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر امریکا هستند و مأمور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق حقطلبانه ملتها...(و) کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین منافع امریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمیآید...(و) حکومت آل سعود(لعنة الله علیهم) این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفتهاند....(و) این وارثان ابیسفیان و ابیلهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید کردهاند...» (هفتم ذی الحجه 1407) این رژیم طبق دستور العمل سازمان کنفرانس باصطلاح اسلامی پس از کشتار فجیع و بیرحمانه حجاج در راهپیمائی اعلان برائت از مشرکین در ذی الحجه 1407 تصور مینمود که موفق به حذف حج ابراهیمی محمدی(ص) گردیده است، لکن ادامه حرکتهای روح اللهی مسلمانان جهان در مراسم سیاسی عبادی حج تداوم خط امام را در حج تضمین نمود است و رژیم آل سعود(لعنة الله علیهم) برای مقابله با آن چارهای جز سرکوب روز افزون این حرکتها ندارد. ما از مسئولان سیاست خارجی کشورمان مصرانه میخواهیم همگام با محکوم نمودن این جنایت بهر نحو ممکن دیگر نیز به مقابله جدی با رژیم سفاک آل سعود(لعنة الله علیهم) قیام نمایند و یقین داشته باشند که این رژیم و سردمداران آن براساس تفسیری که امام خمینی(سلام الله علیه) از قرآن کریم درباره آنان داشته اند مصداق بارز قوم ظالمین هستند که خداوند هرگز هدایتشان نخواهد کرد. «وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 107 |