تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,120 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,039 |
گفته ها و نوشته ها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1369، شماره 106، مهر 1369 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
گفتهها و نوشتهها در مدح حضرت رسول «ص» زهی پشت و پناه هر دو عالم سرو سالار فرزندان آدم شبستان مقامت قاب قوسین در درگاه توبطحا و زمزم ملایک را نشان از چون تو مهتر رسل را فخر از چون تو مقدم نبودی گر برایت گفت ایزد نه آدم آفریدی و نه عالم کلاه و تخت کسری از تو نابود سیاه و ملک قیصر، از تو درهم میان اولیا صدری و بدری میان انبیاء، مهریّ و خاتم بوقت راز گفتن با خداوند نیامد مر ترا یک مرد محرم مرا یاد تو باید بر زبان بس سنائی گردد از یاد نو خرمّ «سنائی» معزّالدوله و خلیفه عباسی احمدبن بویۀ دیلمی معروف به معزالدوله در عصر المستکفی بالله، خلیفه غاصب عبّاسی، شنید که خلیفه، امام شیعیان بغداد را به زندان افکنده است. معزالدوله سخت خشمگین شد و یکسره به دربار خلیفه رفت. وقتی که وارد دربار شد، دید خلیفه بر تخت نشسته است و امرا و ندما هر یک بر حسب شأن خویش گرد وی جای دارند. امیر دیلمی با خلیفه مشغول صحبت شد. در این موقع، ؟؟؟؟ وارد شدند و به طرف خلیفه پیش رفتند و دستهای خود را دراز کردند و به فارسی بنای صحبت گذاشتند. خلیفه به تصور اینکه ایشان قصد بوسیدن دست وی را دارند، دستش را دراز کرد، امّا مردان دیلمی خلیفه را گرفتند و بر زمینش کشیدند. معزالدوله در این موقع برپا خاست. شورش و غوغا در قصر خلیفه بروز کرد و آن دو مرد دیلمی خلیفه را کشان کشان به خانۀ معزالدوله بردند و محبوس کردند. در آنجا بود که معزالدوله به وی گفت: «تو امام شیعی بغداد را به زندان افکندی، من تو را از تخت خلافت به زیر کشیدم». سی سال استغفار یکی از بزرگان عرفا میگفت: من مدّت سی سال است از یک «الحمدلله» که گفتهام، در پیشگاه خداوند استغفار میکنم؟ گفتند: چگونه بوده است؟ گفت: «حریقی شب هنگام در بغداد روی داد. من بیرون رفتم تا وضع دکّان خود را ببینم. گفتند: حریق از دکان تو دور است. گفتم: الحمدلله! سپس با خود گفتم: فرض کن دکّان تو نجات یافته، آیا به مسلمانان نمیاندیشی؟!» عقل نخست ای عقل نخست و حق ثانی ذات تو حقیقه المثانی ای در تو جمال حق نمودار زیبندۀ تست «من رآنی» «کمپانی اصفهانی» پوشاندن خطای طبابت در زمان دیوژن حکیم یونانی، شخصی که نقّاش بود، حرفۀ نقاشی را ترک گفت و مشغول طبابت شد! دیوژن گفت: «کار خوبی کردی، زیرا خطاهای تصویر را همه کس میبیند و تیرهای ملامت و ایراد از هر سوی پرتاب میشود، اما خطاهای طبابت را خاک میپوشاند و کاملاً از نظرها مخفی میدارد!» خصلتهای ویژه پیامبر «ص» رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: 1- خدای تبارک و تعالی اسلام را به دست من آشکار کرد. 2- قرآن را بر من نازل فرمود: 3- کعبه را به دست من فتح کرد. 4- مرا بر تمام آفریدگانش، برتری بخشید. 5- مرا در دنیا، سرور فرزندان آدم قرار داد. 6- مرا در آخرت، زینتبخش عرصۀ قیامت قرار داد. 7- داخل شدن پیامبران به بهشت را منع فرمود تا هنگامی که من داخل شوم. 8- بهشت را بر امتهای پیغمبران قدغن فرمود تا آن وقت که امّت من داخل بهشت شوند. 9- و خلافت و جانشینی مرا پس از من تا هنگام دمیدن صور، در خاندان و اهل بیتم قرار داد. پس هر کس به آنچه میگویم کافر شود، به خدای بزرگ کافر شده است. رشوه به آیه الله مدرس «ره»! شبی «یزدان پناه» از جانب رضاخان، ده هزار تومان نزد مدّرس آورد که: «بگیر و ساکت باش!» مدرس پاسخ داد: «پول را زیر تشک بگذار و برو به اربابت رضاخان بگو: تا دینار آخر، خرج نابودی تو خواهد شد. اگر رضا داد که هیچ وگرنه بیا و از همانجا که پول را گذاشتی بردار و برو.» فتوّت چیست؟ گویند: شقیق بلخی، امام جعفربن محمدالصادق (ع) را از فتوّت پرسید: امام شقیق را گفت. تو چه گوئی؟ شقیق گفت: اگر دهند شکر کنیم و اگر منع کنند صبر کنیم. آن حضرت فرمود: سگان مدینۀ ما نیز همین کنند! شقیق گفت: ای فرزند رسول خدا، پس فتوّت چیست؟ فرمود: اگر دهند ایثار کنیم، و اگر ندهند صبر کنیم. وظیفۀ سرباز ملک المتکلمین میگفت: ایّامی را که در بوشهر از محضر سیّد جمالالدین اسدآبادی در سال 1303 قمری استفاده میکردم، روزی یکی از ارادتمندان او وارد شد و در ضمن گفت و شنود اظهار داشت: امروز در پای دیوار سربازخانۀ شهر، سربازی را دیدم قرآن به دست گرفته و چنان با لحن دلسوزی تلاوت میکرد که اشک از چشم شنونده جاری میشد. من نزدیک او رفتم و به وی آفرین گفتم. سیّد از شنیدن این سخن برآشفت و گفت: «هر کس را بهر کاری ساختهاند. تلاوت قرآن با لحن دلکش حجازی، وظیفۀ قاری شهر است و سرباز باید خوب تیر بیندازد و سینۀ دشمن را آماج گلوله سازد. این سربازی که به جای مشق تفنگ و هدفگیری، خود را به تلاوت کلام الله مجید مشغول میسازد، وظیفۀ دینی خود را چنانکه شاید نمیشناسد و به جای آفرین و ستایش باید او را نفرین و نکوهش نمود.» غلام بخیل از او بخیلتر! مردی بخیل غلامی را به هزار درهم خرید که به هزار مرتبه از خواجه، ممسکتر و بخیلتر بود. روزی خواجه با وی گفت: ای غلام! نان بیاور و در خانه را ببند! غلام گفت: ای خواجه! این نه شرط احتیاط بود، بایستی گفت که در را ببند وانگهی نان بیاور!! خواجه او را تحسین نموده آزاد کرد!!! زیرزمین... روی زمین دنیا مطلب تا همه دینت باشد دنیا طلبی نه آن نه اینت باشد بر روی زمین زیرزمین واربزی تا زیرزمین، روی زمینت باشد «اوحدالدّین کرمانی» بییاد تو... با یاد تو... بییاد تو دل چو سایه در خورشید است با یاد تو، در نهایت امید است هر تخم که در زمین دل کاشتهام جز یاد تو تخم حسرت جاوید است «عطّار نیشابوری» اطاعت نشسته! ابومحمّدبن یحیای معلّم گفت: روزی به علت بیماری و اضطرار، نشسته نماز میخواندم. اتّفاقاً از شاگردم خطائی دیدم؛ برخاستم تا او را تنبیه کنم، او گفت: «یا شیخ! برای عصیان و تنبیه طفلی چون من بپاخاستی ولی عبادت و اطاعت خدا را نشسته انجام میدهی؟!» رشوه به قاضی روزی مردی علوی (سیّد) معرّف قاضی را به خدمت نسّاج بخاری، مدح میکرد و گفت: چنین قاضی در عالم نباشد؛ رشوت نمیستاند؛ بیمیل و بیمحابا، خالص و مخلص جهت حق میان خلق عدل میکند! نسّاج گفت: «اینکه میگوئی که او رشوت نمیستاند؛ این یک دروغ است. تو مرد علویای از نسل مصطفی صلّی الله علیه و آله او را مدح میکنی و ثنا میگوئی! این رشوت نیست؟ و از این بهتر چه رشوت خواهد بود که در مقابلۀ او (ظلم او) او را مدح میگوئی؟!» سفرۀ جوانمردان گویند: کسی بود و دعوی جوانمردی کردی. گروهی از جوانمردان به زیارت او آمدند. این مرد گفت: ای غلام! سفره بیاور نیاورد. دو سه بار گفت، نیاورد. این مردمان در یکدیگر مینگریستند؛ گفتند: جوانمردی نبود خدمت فرمودن به کسی که چندین بار تقاضای سفره باید کرد. غلام هنگامی که سفره آورد، این خواجه وی را گفت: چرا سفره دیر آوردی؟ غلام گفت: مورچهها اندر سفره شده بودند و از جوانمردی نبود، سفره پیش جوانمردان آوردن که بر آن مورچه باشد و از جوانمردی نبود، مورچه را از سفره بیفکندن. بایستادم تا ایشان خود بشدند و سفره بیاوردم. همه گفتند: یا غلام! آفرین بر تو! چون توئی جوانمرد باید که خدمت جوانمردان کند. آغا محمدخان قاجار، الگوی خباثت آغا محمدخان قاجار برای دوستانش حکایت میکرد: هنگامی که کریم خان زند از بیم سرکشیها و طغیانهای دائمی، مرا به ایالت شیراز محکوم کرد، منتهای احترام را در حقّ من بکار برد و همه جا رعایت خاطرم را منظور و در مسائل عمدۀ کشور با من مشورت میکرد. و امّا در مقابل، من با آن همه عزت و حرمت و رفاه، هیچگاه از فشار احساسات کینهتوزی و انتقام، آرام نداشتم و چون کاری از دستم برنمیآمد، با قلمتراشی که در جیب داشتم، قالیها و قالیچههای قیمتی را در تنهائی سوراخ و پاره میکردم! و بدین طریق حسّ انتقامم را تسلیت میدادم و حالا که آن فرشهای زیبا به اختیار خودم درآمده، تأسف میخورم که چرا سوراخ شده است!! فیلی که از خود میترسید پیلی را آوردند بر سر چشمهای که آب خورد. خود را در آب میدید و میرمید و میپنداشت که از دیگری میرمد! نمیدانست که از خود میرمد!. آری! همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر، چون در تو است، نمیرنجی، چون آن را در دیگری میبینی، میرمی و میرنجی! فرمان ده ملک انبیاء فرمان ده ملک انبیاء کیست؟ توئی مصداق تعزّمن تشا کیست؟ توئی روشن نظر «لقد رأی» کیست؟ توئی مرد ره حضرت «دنا» کیست؟ توئی «اوحدالدین کرمانی» مایۀ آفرینش هم رحمت عالمی زما ارسلناک هم مایۀ آفرینشی از لولاک حق کرده ندا بجانت ای گوهر پاک لولاک لما خلقت الافلاک «عطّار نیشابوری» پاسخ به نامهها قم- صندوق پستی 777 * اهواز- برادر، م- ر 1- امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «اذا خفت امراً فقع فیه»- اگر از چیزی وحشت داشتی خود را در آن بیفکن، از نظر روانشناسی نیز راه مبارزه با ترس وارد شدن در صحنههای رعبآور است. کسی که از تاریکی و تنهائی میترسد باید به تنهائی در تاریکیهای شناخته شده که میداند برخورد با چیز وحشتناکی نخواهد کرد که ترسش را مضاعف کند وارد شود تا تدریجاً ترس او فرو بریزد. 2- عدم قدرت بر تصمیمگیری نیز نتیجۀ همین ترس است. ترس از نتیجۀ اقدام و آیندۀ مبهم مانع تصمیمگیری است و راه حلّ آن باز همین است. در مواردی که احتمال ضرر دنیوی باشد نه اخروی بدون معطلی خود را برای بدترین نتیجۀ محتمل حاضر کنید و اقدام به اختیار یکی از دو امر مورد تردید بنمائید و به این دلیل خود را قانع کنید که تردید و دودلی از آن ضرر مادی محتمل بدتر است. البته آنجا که احتمال ضرر اخروی است احتیاط بجا و خوب است به شرط این که به حدّ وسوسه نرسد. 3- میتوانید با مراجعه به یکی از شعب بانکها مبلغ 1200 ریال جهت یکسال و یا 2400 ریال برای دو سال به حسابجاری 600 بانک ملت قم- شعبه آموزش و پرورش واریز و یک نسخه از فیش بانکی را همراه با آدرس دقیق و مشخصات کامل به دفتر مجله ارسال دارید تا اقدام شود. * تهران- برادر، غ- پ همیشه نیروهای مؤمن و طرفدار واقعی حق کم بودهاند اکنون باید خدا را شکر و سپاس گفت که این همه فراواناند هرگز نباید توقع داشته باشید که همه و بخصوص ثروتمندان و دنیاپرستان، مؤمن و متعهد باشند چیزی که هست بر اساس انجام وظیفه آنجا که احتمال مفید بودن باشد باید تذکر بدهیم و اگر احتمال آن نیست بلکه گاهی احتمال برخورد بدتر و حتی اصرار بیشتر آنها هست از کنار آن باید با بزرگواری گذشت و چارهای جز این نیست البته تا آنجا که ممکن است باید سعی در جلوگیری از فساد شود حتی اگر لازم بود با توسّل به تهدید یا شکایت به مراکز انتظامی. ما بیش از این وظیفهای نداریم و غصه گمراهی مردم را نباید بخوریم. وظیفه را باید انجام داد. * کرمان- برادر، اقدولی، ق ق ق- 444 شما میتوانید خوشبخت و رستگار شوید نگران نباشید معنای آن حدیث این است که این گونه کارها در برابر کودک مقتضی بدبخت شدن او است ولی علت تامه نیست و موانع از تأثیر مقتضی جلوگیری میکند که از جمله تقوی و پاکدامنی است. * گرگان- ا- م (401) غالباً انسانها چنیناند که از گناه و جنایت متنفرند و تقریباً همه مایلند که پاک و باتقوی باشند و به گناه آلوده نشوند و اگر قرص یا داروئی بود که اراده انسان را در برابر غرایز و تمایلات قوی و محکم مینمود همه طالب و خواهان آن بودند ولی هرگز چنین نیست و خدا چنین خواسته است که انسان با داشتن تمایلات و غرایز نیرومند که او را به تجاوز و گناه دعوت میکند و با داشتن عقل که او را به مصالح دنیا و آخرت خویش پایبند میسازد و با داشتن اراده و نیروی بازدارنده خود را از گناه نگاه دارد و با این مقاومت و مجاهدت تکامل یابد و اما اگر انسان با خود کاری کند که غرایزش از بین برود و یا از جامعه کنارهگیری کند تا دچار صحنههای تشویق کننده به گناه نشود دوری او از گناه، تقوی نخواهد بود و موجب تکامل و لیاقت او برای دریافت رحمتهای الهی نخواهد شد. راه چاره این است که هرگز به خود تلقین نکنید که من اراده ندارم بلکه عکس آن را به خود تلقین نمائید و مطمئن باشید همین گونه است و شما هم مانند هر انسان دیگر اراده دارید و با اختیار خود گناه میکنید پس این اراده را با تمرین و ورزش تقویت نمائید و غرایز خود را کنترل کنید. * بیرجند- خواهر، م- الف 1- آنها که خدا را شناختهاند نماز را نه بعنوان یک تکلیف و فریضه بلکه از روی عشق و علاقه بعنوان تنها راه ارتباط با محبوب انجام میدهند. ما که از آن معرفت محرومیم حدّاقل نماز را بعنوان شکر منعم انجام دهیم. اگر شما در هر وقت نماز، قبل از شروع، نعمتهای فراوان و بیپایان الهی را به خاطر بیاورید حتماً خود را وجداناً ملزم بلکه شیفته و مشتاق میبینید که حدّاقل چنین منعم مهربانی را بستائید و آنگاه نماز محبوب و مطلوب خواهد بود و اگر این را هم نتوانستید محقق سازید حداقل در وقت نماز این معنی را تصور کنید که اهمیت نماز در آن حد است که روز قیامت تارک نماز در عداد کفار به حساب میآید پس تنها امتیاز مسلمان نماز است آن هم نمازی که به آن اهمیت داده شود و با آرامش و توجه انجام بگیرد که خداوند فرموده است وای به حال نمازگزارانی که نماز را سبک میشمارند و امام صادق (ع) فرمود شفاعت ما هرگز کسی را شامل نمیشود که نماز را سبک بشمارد. 2- غلبه بر خواهشهای نفس تمرین و ریاضت میخواهد سعی کنید از چیزهای آسان مانند خوردنیها و آشامیدنیها و پوشیدنیهای دلخواه که امکان ترک آنها آسان است شروع کنید تا تدریجاً بتوانید خواهشهای بزرگتر را نیز ترک نمائید البته در حدّی که به رهبانیت نیانجامد. 3- توبه در جبران گناه کافی است مگر آنجا که قضا یا کفاره لازم باشد یا حقالناس باشد. * مشهد- برادر سید اسماعیل موسوی کسی که مسلمان است و معتقد است به وجوب نماز ولی نماز را در اثر سستی و بیاعتنائی به دستورات الهی انجام نمیدهد در پیشگاه خداوند طبق روایات در حکم کافر است یعنی روز قیامت با او مانند یک کافر معامله میشود و اما اگر کسی منکر نماز باشد تا چه رسد به کسی که منکر خدا است او در ظاهر شرع نیز کافر است نه در حکم کافر بلکه کافر محض است و اما کسی که در قلبش شک و تردید بوجود آمده و این شک انگیزۀ تحقیق و جستجو شده تا به ایمان منطقی رسیده است این کفر نیست بله محض ایمان است ولی اگر در شک بماند و در جستجوی حقیقت نباشد و شک او انگیزهای برای خوشگذرانی و عیاشی و عدم احساس مسئولیت بشود این شک محض کفر است. * اهواز- برادر، ح- 25 1- آن کار حرام و گناه است نه مستحب و شما از رساله مطلب را اشتباه فهمیدهاید ولی آن چه آقای معلم گفته صحت ندارد نگران نباشید مگر این که افراط شود. 2- علم را نمیتوان به آسانی به دست آورد باید همت کنید و به خود زحمت بدهید و اوقات را به بطالت نگذرانید و در تحصیل کوشش و جدیت نمائید تا به مدارج بالای علم و کمال برسید. استعداد اگر چه بیشتر یک امر ذاتی و خدادادی است ولی کسب و به دست آوردن و تقویت آن نیز ممکن است و راه آن به کار بستن استعداد و سعی در فرا گرفتن مطالب دقیق علمی و بخصوص ریاضی است. تمرینات ریاضی بهترین وسیله برای بالا بردن استعداد و نیرومندی ذهن است و به همین دلیل آن را ریاضی گفتهاند. * تهران- خواهر، ف- ق- ک- سلطان 1- استخاره پس از تحقیق و بررسی مسأله از همه جوانب است در صورتی که باز هم تحیر و تردید بود استخاره مفید است و برای هر کار یک بار استخاره میشود. 2- در مورد آن حادثه چیزی بر شما نیست. 3- زنی که شوهرش نماز نمیخواند یا وظیفۀ شرعی دیگری را انجام نمیدهد یا گناهی مرتکب میشود باید او را نصیحت کند و حتی اگر لازم شد با تهدید و هرگونه فشار ممکن و مشروع سعی کند او را از گناه باز دارد امر به معروف و نهی از منکر بر همه واجب است. 4- بارها گفتهایم که فالگیران و جادوگران فریبکار و دغلبازند و مراجعه به آنها حرام است و حکم آنها در بعضی موارد در دادگاه اسلامی اعدام است باید مراکز انتظامی جلوی فعالیت آنها را بگیرند متأسفانه مشاهده میشود که بازار این گونه افراد روز به روز گرمتر میشود و این حکایت از خرافهپرستی و پائین بودن سطح فرهنگ میکند. 5- مکاتبه در چنان موردی با رعایت شئونات شرعی اشکال ندارد. * رشت- خواهر، ر- ت- س 777 1- تمرکز حواس بطور کامل چه در نماز و چه در غیر آن بسیار مشکل و دشوار است ولی انسان باید سعی کند تا حد مقدور توجه خود را به حالت عبودیت و به ارکان و اعمال نماز نگه دارد. رعایت آداب مستحبه در کیفیت ایستادن و نشستن و غیره و همچنین انتخاب وقت و جای مناسب مؤثر است. 2- اعتقاد به تقدیر و سرنوشت منافاتی با تلاش انسان برای دستیابی به زندگی بهتر و به سایر آرزوهای خویش ندارد و ازدواج و سایر شئون در این رابطه فرقی ندارند. اگر کسی دیگری را کشت تقدیر چنین نیست که آن شخص در آن لحظه بمیرد. چه او را بکشند و چه نکشند بلکه تقدیر این است که او را میکشند و میمیرد و لذا آن شخص مقصر و بزهکار است. شما هم اگر در مورد انتخاب همسر دقت نکنید و بعد دچار پشیمانی شوید تقدیر چنین نبوده که شما حتماً با آن شخص ازدواج خواهید کرد چه بخواهید و چه نخواهید، بلکه تقدیر چنین است که در اثر بیاعتنائی شما به آینده، چنین گرفتار میشوید. البته گاهی هم تقدیر چنین میشود که حادثهای اتفاق بیافتد چه ما تلاش کنیم برای جلوگیری از آن و چه نکنیم بهرحال آن چه مقدور است واقع میشود ولی تلاش ما هم جزء مقدرات است اگر ما تلاش نکنیم و مقصر باشیم شرعاً و عرفاً و وجداناً مسئول خواهیم بود. و در هیچ موردی اعتقاد به تقدیر و سرنوشت عذری پذیرفته برای اهمال انسان در انجام وظایف خود نمیباشد. 3- مادر را بینهایت احترام کنید و مانند خواهرتان درشتخویی او را برای رضای خدا تحمّل کنید و مطمئن باشید که اگر قصد قربت داشته باشید از بسیاری از عبادات ثوابش بیشتر است و هرگز در برابر او سخن به درشتی نگوئید و او را ناراحت نکنید و بر او فریاد نکشید و اگر با رعایت همۀ شئون او نفرین از روی جهالت کرد نگران نباشید. * بروجن- برادر عبدالله 1- مکروه است. 2- برای زن حجاب و پوشش کافی است هر چند حجم بدن نمایان شود. 3- زن باید موهای خود را از نامحرم بپوشاند و این که در عرف محل رسم است که زنها موهای جلوی سر را نمیپوشانند مجوز نیست و معیار، حکم خداوند است نه عرف محل. * مازندران- خواهر مریم ح آن گونه نگاه کردن گناه است و آن رفتار که شما دارید برای آیندۀ شما بسیار خطرناک است خود را با سرگرمیهای مجاز مشغول کنید و از آن افکار شیطانی دست بردارید و از خشم الهی بترسید. * اهواز- برادر، س- م به هر وسیله که ممکن است کتاب او را برگردانید. * اراک- خواهر، الف- ر- ن نالۀ گناهکاران در حال توبه در درگاه خداوند محبوبتر از مناجات عابدان سحرخیز است مطمئن باشید که خداوند رحمتش را از هیچ بندهای که به درگاه او روی آورد دریغ نخواهد کرد و اما در رابطه با آن موضوع نیاز به توضیحی است که در مجله ممکن نیست یا باید آدرس بدهید یا به وسیلۀ تلفن تماس بگیرید. * بافق یزد الف- ج د بقا بر تقلید حضرت امام قدس سره باید بر اساس تقلید از یک مجتهد زنده در اصل مسأله بقا بر تقلید میت باشد. در این مسأله از هر مرجعی تقلید کردید وجوهات خود را به دفتر آن مرجع یا نمایندۀ او برسانید. * قم- برادر مهدی- س 1- بیگناهی خود را به پدر ثابت کنید و او را متوجه پیامدهای این گونه تهمتها در دنیا و آخرت بنمائید. 2- توبه کافی است. 3- شما حقوق پدر و مادر را رعایت کنید اگر آنها بدون دلیل موجهی از شما ناراضی باشند عاق نخواهید بود. عاق والدین کسی است که رعایت حقوق و احترام آنها را ننماید. * اصفهان- خواهر، ش- ش 92/22 ش ش خیر! انسان اختیار جان خود را دارد و خودکشی گناهی بسیار بزرگ است. شما ننوشتهاید مشکلتان چیست شاید ما بتوانیم برای آن راهحلی بیابیم بخصوص اگر آدرس بدهید که پاسخ مفصل میسر باشد. * کرج- خواهر، ز- ح- س- ع- 2379 شما امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید و از مسخرۀ افراد خانواده دلگیر نشوید صبر شما در برابر این برخورد موجب اجر مضاعف است، خوراک و پوشاکی که پدر به شما میدهد حلال است و شما نباید تحقیق کنید. حلال بودن آن از راههای مختلف قابل توجیه است و احتمال کافی است. در مورد ازدواج اگر آن فرد را لایق نمیدانید و دیانت او را نمیپسندید نپذرید. پدر نمیتواند شما را مجبور کند. دادگاه مدنی از شما حمایت خواهد کرد نگران آینده نباشید خداوند چارهساز است. * همدان- برادر، م- 424 1- چنین مرکزی را سراغ نداریم. 2- آن کار علاوه بر این که گناهی بزرگ است، جنایت و خیانتی است که اگر به دست عدالت گرفتار شوید مجازات سختی خواهد داشت. * میاندوآب- برادر، ز- ق غسلی واجب نیست واعمال صحیح است. * کاشان- برادر نوری اشکالی ندارد و چیزی بر شما نیست ولی به آن وضع اگر ادامه ندهید بهتر است. * قم- خواهر، م- ع- ص 1- تدریجاً آن حالت برطرف میشود نگران نباشید این یک امر طبیعی است. 2- روزۀ آن روز باطل است. * اصفهان- فلاورجان- برادر، ح- ج 380 حرام نیست. * استهبان- برادر محمد- م- م- 12500 رابطه آن چنانی را قطع نموده و به سلام و احوالپرسی معمولی مانند افراد دیگر اکتفا کنید. * کنگاور- برادر، ع- ع- 2- س آدرس بدهید. * درچه- برادر، ج- پ 1- اگر نمیتوانید او را هدایت کنید از او دور شوید تا اخلاق و رفتار زشت او در شما تأثیر منفی نداشته باشد. با کسی دوست و آشنا شوید که شما را به خدا نزدیک کند. 2- آن حالت موجب غسل نیست. * آمل- ل- احمدی از دفتر استفتاء بپرسید. * اصفهان- برادر، س- ک- اداری (51) 1- باید از پدرتان اجازه بگیرید. 2- از خدا بترسید و او را رها کنید و مطمئن باشید هیچ غلطی نمیتواند بکند. * خمینی شهر- برادر حمید. ر- م 1- نمازها و روزههائی را که فوت شده باید قضا کنید و لازم نیست خود را در مشقت بیاندازید بلکه بتدریج انجام دهید و نسبت به روزههائی که بدون عذر شرعی خوردهاید کفاره لازم است اگر اکنون امکان مالی ندارید هرگاه ممکن است قبل از پانزده سالگی هم حاصل شود بلکه معمولاً چنین است. 2- سال برای خود بر اساس درآمد یا حقوق قرار دهید و هر سال آنچه باقی میماند هر چند یک تومان باشد خمس آن را بدهید. اگر آن شخص را نمیتوانید پیدا کنید آن پول را از جانب او به فقیری صدقه بدهید. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 68 |