تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,818 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
فساد و ابتذال در کجا ریشه دارد؟ | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1369، شماره 109، دی 1369 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
فساد و ابتذال در کجا ریشه دارد؟ ارزشهای اسلام و انقلاب را پاسداری کنیم (17) حجّه الاسلام محمّد تقی رهبر «به ملّت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان بدست آوردهاید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمائید.» «وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضائی و دولت در هر زمان آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود.» (وصیتنامۀ سیاسی الهی امام خمینی «قدس سره») *** مسئولیت حفظ و تداوم دستآوردهای معنوی و مادی انقلاب اسلامی چیزی است که بر دوش مسئولین نظام و امت فداکار همواره سنگینی میکند و معمار اندیشۀ اسلامی در پیام جاودانۀ خویش بر این مسئولیت برای همیشه تأکید فرمودهاند. پس از ارتحال حضرت امام عظیمالشأن نیز مسئولین نظام حفظ دستآوردهای گرانبار انقلاب را وظیفه دانسته و بطور جدّی پای آن ایستادهاند. مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای، این موضع خللناپذیر را مکرر مورد تأکید قرار داده و ضرورت برخورد جدّی و قاطع با فساد و فرهنگ ابتذال و تفکر غربی را مکرّرا ً خاطرنشان ساختهاند. ریاست محترم جمهوری حجه الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی نیز بدین منوال مواضع یاد شده را به صراحت اعلام داشته و از جمله در مسئلۀ بدحجابی و ابتذال و بیتعهدی مشتی از زنان و مردان مکرر سخن گفته و از باب نمونه در دیدار با جمعی از بانوان با تأکید بر ضرورت رعایت اخلاق اسلامی از سوی زنان در زندگی اجتماعی گفتند: «یکی از ضربههائی که متوجه خانمهاست مستقیما ً از طرف معدود زنانی بیبند و بار است که شاید کمتر از 2 تا 3 درصد زنان جامعه را تشکیل میدهند و اکثریت جامعه این وضع را نمیپذیرند...». (اطّلاعات- 16/4/69) ایشان همچنین درباره ضرورت برخورد با مظاهر ابتذال قبلا ً در یکی از خطبههای نماز جمعه گفته بودند: «اگر یک پاسدار در خیابان به شما میگوید: خانم! روسریتان را یک قدری محکمتر بگیرید، نصف این موها را بیرون نکنید، سینهتان را به دیگران نشان ندهید... این به نفع شما کار میکند. مزاحم لذّت شما نیست. در زندگی خانوادگی و حلال این مزاحم شما نیست. این برای شما رحمت است و شما هستید که اشتباه میکنید.» (روزنامههای 23/9/63) حرف سایر مسئولین نظام نیز همین است و جز این نیست... و همچنین حرف آحاد مردم... امت حزبالله و بسیجیان جان بر کف که دلسوختهگان این انقلابند، طی راهپیماییهای مکرر و حضور در نماز جمعهها و در برابر مجلس شورای اسلامی با ابراز تنفر و انزجار از مروجین فساد و مظاهر ابتذال از مسئولین نظام برخورد قانونی و قاطع با اینان را درخواست کردهاند... از جمله: «عصر روز پنجشنبه 15 آذرماه 69، هزاران تن از بسیجیان و مردم تهران علیه بدحجابی و اشاعۀ فرهنگ مبتذل غربی در خیابانهای تهران به راهپیمائی پرداختند. در این راهپیمائی که از میدان ولی عصر (عج) آغاز و برابر مجلس شورای اسلامی خاتمه یافت قطعنامهای قرائت شد که در آن از مسئولین خواسته شده در پیاده کردن وصیتنامه حضرت امام «ره» جدیتر برخورد کنند و برای پیاده کردن ارزشهای اسلامی کوشش بیشتری بخرج دهند و از صدا و سیما خواسته شده در تمام برنامههای خود معیارها و ارزشهای اسلامی را مدنظر قرار دهند.» (روزنامههای 17/9/69) در حاشیۀ این راهپیمایی دو نکته قابل توجه است: یکی اینکه: در این راهپیمائی باشکوه هزاران تن از نیروهای کیفی و ارزشمند، حزبالله، جبهه رفتهها، جانبازان، بسیجیان، دانشجویان، طلاب علوم دینیه و اقشار مختلف شرکت داشتهاند که درخور اهمیّت است. دیگر آنکه: راهپیمایان قبلا ً بقرار اطلاع، نامههائی برای نمایندگان مجلس فرستاده و از آنان دعوت کردهاند که از نمایندگان، فرد یا افرادی باشند که حرف اینان را بشنوند و به مجلس منعکس کنند. امّا بگفتۀ حاضران، چون عصر پنجشنبه بوده! هیچیک از نمایندگان نبودهاند که از این عزیزان استقبال و تقدیر کنند و به تعبیر حضرت امام (ره) ولینعمتهای خود را مورد تفقد قرار دهند! در حالیکه چنین انتظاری میرفت و جامعهشناسی ما چنین ایجاب میکرد... فریاد نیروهای انقلابی برای چیست؟ حرکت حزبالله و نیروهای انقلابی که زخمهای جبههها را بر سینه دارند و دیگر سوختهدلان این انقلاب بازتاب ابتذال روزافزونی است که مشتی از زنان و مردان بیدرد و غربزده و یا منحرف با خاطر آسوده و بدون دلهره و دغدغه خاطر همه جا جلوهگری میکنند و احدی حق اعتراض به آنها را ندارد! جوانان مؤمن و وفادار به انقلاب میگویند: شاید مسئولین بدرستی نمیدانند در سطح جامعه چه میگذرد. زیرا گرچه آنها گزارشاتی میشنوند امّا شنیدن مانند دیدن نیست. اگر مسئولین میتوانستند به پارکها بیایند و عدهای پسر و دخترها را با چهرههای جلف ببینند که در کنار یکدیگر نشسته و حرکات مشکوک آنها پرده از روی خیلی مسائل برمیدارد... اگر آقایان میتوانستند به سینماها و شهربازیها بیایند و چهرههای زنان رنگ و روغن شده را در برابر جوانان ببینند... اگر به دفاتر خصوصی، شرکتها، آژانسها و فرودگاه و سازمانهای معاملات ملکی و مطبها و بیمارستانهای خصوصی که محل تردّد عموم است گذرشان میافتاد،... اگر به فروشگاههای لباس و لوکسفروشیهای بالای شهر میآمدند، اگر سکرترهای رنگ و روغن شدۀ پارهای مدیران را حتی در پارهای مراکز دولتی میدیدند که به احساسات دینی مردم دهنکجی میکنند و حقوق این ملت را میگیرند، اگر پارهای از جشنهای هنر و نمایش را میدیدند،... و اگر به دانشگاهها میآمدند و چهرۀ برخی زنان و دختران دانشجو را میدیدند، قطعا ً به ما حق میدادند که فریاد کنیم و ابتذال و بدحجاب و مرفهان بیدرد و غربزدهگان بیتعهد را محکوم نمائیم، و از اینجا به آنجا راه بیافتیم و به این و آن التماس کنیم. اینها خاری در چشم توده مردم مسلمان و انقلابی است که اکثریت قاطع این امت را تشکیل میدهند. شهید نهی از منکر! از سوی دیگر: بیبرنامهگی بلاتکلیفی و عدم همآهنگی و ضعف برخورد با مظاهر فساد این متظاهرین به ابتذال را گستاخ کرده تا بدانجا که در جریان یک نهی از منکر، روز روشن در پارک لالۀ تهران یک جوان هفده سالۀ بسیجی بدست دو تن از اوباش به شهادت میرسد و بر آلام درونی دردمندان انقلاب زخمی دیگر مینهد... یکی از بزرگان در نماز جمعه، ضمن اشاره به توطئه آمریکا در ترویج فساد از طرق گوناگون و تأکید بر اینکه این توطئه از حملۀ نظامی خطرناکتر است گفت: «باید با این سیاست آمریکا هوشیارانه مبارزه کرد. روحانی و حزباللّهی، رهبر و دولت در صف واحد باید در مقابله با فساد بسیج شوند. چرا یک بسیجی که امر به معروف و نهی از منکر میکند باید کشته شود؟! باید مملکت عزادار شود ائمه جمعه نباید آرام بنشینند. این خطرناک است که بچّۀ پاک هفدۀ ساله که وضو گرفته، آمادۀ نماز جمعه شود از پارک رد میشود، نهی از منکر بکند توسط دو تا اوباش کشته شود: (انا لله وانا إلیه راجعون)». هزاران جوان و نوجوان در میدانهای نبرد با دشمن خارجی و بدست منافقین ترور شدند امّا شهادت هیچکدام از آنها آنقدر دردآور نبود که شهادت «ناصر ابدام» شهید نهی از منکر در پارک لاله تهران در 30 شهریور 69 بدست عناصر پلید و فاسد. نیروهای انقلابی را نگهدارید! این حادثه نتیجه چیست؟ و آیا میتوان از تکرار آن مطمئن بود؟ اگر ضمن حمایت همه جانبه و تشویق از نیروهای حزباللّهی با مظاهر فساد قاطعتر برخورد میشد، اوباش دست از آستین بیرون نمیآوردند و چنین جنایتی را مرتکب نمیشدند... این عناصر بیشرم لایق آزادی نیستند و از آزادی دادن هرگز متنبّه نمیشوند و به صف انقلابیون نمیپیوندند. نباید معطل اینها شد. باید جوانانی را نگهداشت که در حوادث سهمگین به کام شیران رفتند و گوهر انقلاب و عزت میهن و شرافت امت را از کام نهنگان بیرون کشیدند و استکبار را به زانو درآورند و آمریکا را ذلیل کردند و با کمترین زندگی ریاضتآمیز بزرگترین خدمت را به کشور و انقلاب نموده و توقّعی جز حمایت از آرمانهای انقلاب ندارند. اینها را باید نگهداشت نه عناصر لجام گسیخته را که هرگز با اسلام و انسانیّت و شرافت آشتی نخواهند کرد... و یا زمینخواران و دلاّلان دلار و اشرافیّت و ضد انقلاب را. به این حقیقت تخل باید اعتراف کنیم که ما در مردمشناسی جامعهمان ضعیف هستیم و یا شرائط اجازه نمیدهد چنانکه باید به احساسات و گرایشات و درددلهای نیروهای سوختهدل بدرستی توجه کنیم. این مردم را حضرت امام بدرستی میشناختند که تا آخرین نفس از دیدار آنها خسته نمیشدند و به آنان عشق میورزیدند و به مسئولان همواره توصیه میفرمودند که قدر این مردم را بدانید و رهبر معظم انقلاب با عنایت به این امر خطاب به مسئولان فرمودند: «مسئولین نظام در ایران باید از لحاظ قناعت، زهد و بیرغبتی به زخارف دنیا سرمشق دیگران باشند و حدّ آن نیز ورع است. ترغیب جامعه به پرهیز از روحیۀ مصرفگرائی و رها شدن از مظاهر فرهنگ غربی متوقف به عمل ما است و مسئولان کشور باید بیرغبتی به تشریفات و تجملات زائد و در یک کلمه بیتوجّهی به دنیا را در عمل به دیگران تعلیم دهند.» سپس با اشاره به گفتار به یاد ماندنی حضرت امام، فرمودند: «مردم حقیقتا ً ولی نعمت ما هستند و صاحب واقعی انقلاب هستند آنان با جان و مال و فرزندان خود در جبهههای جنگ حضور یافتند و از کشور، نظام و انقلاب دفاع کردند...». (کیهان- 15 آذرماه 69) باری، این مردم از چهرههای جلف و مظاهر غربی و بیبند و بار و عملکرد شکمبارگان و مرفهان بیدرد و غارتگر رنج میبرند همانگونه که تفکّر و آرمان نظام نیز هماهنگ با مردم است امّا مسئله مهم که هم مردم و هم مسئولان با آن مواجهند این است که چه باید کرد؟! حقیقت این است که مردم دین خود را ادا کردهاند و اینک نوبت کارگزاران است. نمیگوئیم آنها در ادای دین کوتاهی نمودهاند، امّا میگوئیم هنوز آغاز کار آنها است دورانهای حساسی است و آزمایشهای سنگین که به نسلهای آیندۀ ما و همۀ مسلمین الگو و سرمشق خواهد داد. چشم جهانیان به سوی ما دوخته است که تجربۀ ما در عمل نه در شعار چه خواهد بود. لذا حساسیّت و اهمیّت مسئله اجازه نمیدهد از کنار حوادث بیتفاوت بگذریم چرا که ما نمیخواهیم فقط زندگی کنیم بلکه میخواهیم یک زندگی آرمانی و الگوئی داشته باشیم... ریشهیابی مفاسد اخلاقی! و حال سخن در این است که بالأخره با این مسئله جدّی و حساب شده که اگر با آن بطور اصولی برخورد نشود آیندۀ خطرناک و دشواری خواهد داشت چگونه باید برخورد کرد؟ معقول و طبیعی آن است که نخست عوامل بازشناخته شود، عواملی که در فرهنگ و اجتماع و سیاست و اقتصاد و تربیت و آموزش و تبلیغات و عملکردها و تجربهها ریشه دارد... این عوامل را باید به بررسی نهاد وگرنه برخورد رفورمیستی و روبنائی نهایتا ً چارهساز نیست. ریاست محترم جمهوری حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه با اشاره به این موضوع و شعارات مردم علیه بدحجابی و ابتذال اخلاقی، روی یکی از این عوامل انگشت نهادند که عکسالعملهای مثبت و منفی را بدنبال داشت و ایشان با توضیحی مجدد خاطرنشان ساختند که مشکل عدّهای از زنان و مردان محرومیت غریزی است که باید از طریق شرعی ارضا شود و مسئله ازدواج موقت را مطرح نمودند که البته در اصل مشروعیّت مسئله جای گفتگو نیست و ما نیز معتقدیم که در یک کشور اسلامی مفهوم ندارد حکم شرعی، ضمن اینکه ازدواج موقت نباید یک اصل در روابط خانوادگی قرار گیرد. امّا آنچه مهم است پیشگیری از ضایعاتی است که در کنار آن حکم در وضع کنونی جامعه وجود دارد و بدانها باید توجه داشت مثلا ً کرامت و شخصیت زن، ثبات نظام خانواده، رخنه نکردن تنوعجوئی در زندگی مردان متأهل و تلاشی خانوادهها، پیشگیری از ابتذال زن و لوث شدن حکم شرعی، عدم سوءاستفاده پسر و دخترها، سرنوشت کودکان احتمالی متعه و بالاخره حدود شرعی، قانونی، اجرائی، عرفی، خانوادگی و اجتماعی که هر یک مسئلهای است حساس و در مجموع نیاز به محاسبه و کارشناسی و دقت و مراقبت همهجانبه دارد... از این میگذریم. حرف اصلی ما چیز دیگر است. عوامل اصلی را فراموش نکنیم! حرف ما این است که آیا مشکل اصلی در مسائل اخلاقی عدم دسترسی به ازدواج موقت است که با حلّ آن دیگر مشکلات اخلاقی حلّ شود؟ آیا رفاهطلبی، گرایش به فرهنگ ابتذال، غربگرائی، تنوّع جوئی جنسی و مظاهر دیگر فساد به دلیل محرومیّت غریزی است؟ بهتر است آمار دادگاههای خانواده و دادسراهای مبارزه با منکرات سخن بگویند. حال بدون اینکه در برابر این حکم شرعی حساسیّت و موضعگیری داشته باشیم این موضوع را قابل بررسی میدانیم که ابتذال اخلاقی را واقعا ً چگونه باید چاره کرد؟! آیا بدون کنکاش از ریشههای فرهنگی، روانی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تبلیغاتی و جنگ روانی میتوان مسئله فساد و ابتذال را به عنوان یک خطر بالقوّه به تحلیل نهاد؟ چرا هزاران پسر و دختر جوان از تشکیل خانواده محروماند؟ آیا مشکل اقتصادی اینان، مشکل مسکن و اشتغال و اجارۀ سرسامآور خانه که ساخته و پرداختۀ سرمایهداران و بورسبازان و زمینخواران و بزرگترین مانع بر سر راه ازدواج است مورد بررسی قرار گرفته؟ جوانی که خانه ندارد و اجاره خانۀ کمرشکن را هم نمیتواند بپردازد چگونه تشکیل خانواده دهد؟ مادام که مشکل فقر و غنا حل نشود مشکل نسل جوان نیز حل نخواهد شد. برای حلّ این مشکل سنگین غریزه نیز کارساز نیست چرا که این امر یک گذرگاه احتیاطی است نه یک اصل خانوادگی و اجتماعی، بهرحال توزیع عادلانه امکانات و تأمین مسکن و اشتغال و جهیزیه و کمک به امر ازدواج و گشودن عقدۀ محرومیتهای طبقه محروم و مبارزه با تجملگرائی و رفاه و احتکار و اشرافیت طبقۀ مرفّه را باید به عنوان یک اصل اساسی تلقّی کرد که بسیاری مسائل دیگر به آن متفرع است. (من لامعاش له لامعاد له). این از یکسو، از سوی دیگر همین رفاهزدگان بیدرد و تنوعجو هستند که با سفرهای مکرر به خارج و وارد کردن مد و لباس تجمل و آرایش، ابتذال را به ارمغان میآوردند و آن گاه در مهمانیها و پارکها و خیابانها جلو چشم جوانان به نمایش میگذارند، اینها غرائز سرکوب شدهای هم ندارند، برای مهار اینان چه فکری شده است؟ اینها هستند که مصرفگرائی را بال و پر میدهند، اینهایند که در روح جوانان عقدهآفرینی میکنند، امروز هم خیالشان راحت است و هم مشکلی ندارند امّا خود مشکلی بر سر راه جامعه شدهاند، برای برخورد با این فرهنگ چه باید کرد؟ ضعف فرهنگی و اعتقادی مسئله دیگر، ضعف بنیه فرهنگی این قشر است. چرا اینان بعد از دوازده سال که از انقلاب میگذرد نتوانسته و یا نخواستهاند با ارزشهای اصیل اسلامی منطبق شوند؟ و آیا آنها تنها مقصّرند و یا تشکیلات فرهنگی تبلیغی ما هم قصور یا تقصیر دارد؟ بدیهی است که در گرایشات یک جامعه نهادهای تبلیغاتی بویژه رسانهها نقش تعیین کننده دارند و لذا عصر امروز را عصر ارتباطات و تبلیغات نامیدهاند و ماهوارهها ابزاری در دست قوای استکباری درآمدهاند... تبلیغات نیز اشکال مختلف دارد، مؤثرتر از همه تبلیغ غیرمستقیم و بکارگیری شیوههای هنری و القاء بر اساس اصول روانشناسی فردی و جمعی دیگر تخصصهای مربوطه است. حق این است که تبلیغات ما از این نقطهنظر، بویژه بکارگیری هنر و نمایش در ترویج اخلاق و تحقیر ابتذال و رفاه کافی و مؤثر نبوده. مثلا ً در همین مسئله بدحجابی که از آن بعنوان سمبل ابتذال یاد میشود، تاکنون چند برنامۀ هنری در تلویزیون داشتهایم که ضمن کار هنری از ارشاد قوی نیز برخوردار باشد؟! در خصوص حجاب، فلسفه و حدود شرعی آن با همان شیوۀ یاد شده چه تبلیغی شده جز پارهای تذکرات موسمی و خشک که آن هم در جمعی مثل نماز جمعه مطرح شده و یا مسئولی در مصاحبه گفته است؟! بعکس، معمولا ً سریالها و فیلمها نموداری است از زندگی اشرافی و تجملگرائی و بیتفاوتی اخلاقی، ظهور زنان هنرمند جوان در کنار مردان جوان با حرکات جذاب و مشارکت مرد و زن غرق تجمل و آرایش در نقش شاه و ملکه و یا زن و شوهر و بگومگوهای خانوادگی گرچه نوعی سرگرمی و پسند عدهای باشد، برای نسل متعهد و مؤمن رنجآور است و آن را نوعی ترویج ابتذال و شکستن مرزهای اخلاقی میدانند و حتّی در زمان جنگ جوانانی که از تلویزیون این فیلمها را میدیدند با تأثّر شدید از مناظر سخت شکایت و گلایه داشتند و آن را بدآموزی میدانستند... و اخیر بعنوان تز پیشگیری از نفوذ آینده ماهوارههای خارجی، فیلمها و سریالهائی با منظره مهیّج زنان مکشّفه خارجی و بدحجاب داخلی در ضمن گزارشات از سیر و سفرها ارائه میشود که گرچه از یک بعد که نشان دادن سراب زندگیهای پوچ است و از این نظر مثبت تلقی میشود امّا از سوی دیگر به عقیدۀ برخی خالی از اثر منفی نیست. متأسفانه در برخی فیلمهای خارجی و یا داخلی قسمتهائی در تلویزیون بعنوان تکههای تبلیغاتی پخش میشود که از مصافحه و معانقه زنان و مردان صحنههائی دارد که این دیگر کار تازهای است و اگر این مرد و زن در فیلم داخلی محرم هم باشند اثر نامطلوب آن قابل انکار نیست که هم از آن فیلمها این قسمتها باید حذف شود و هم از تلویزیون تبلیغ نگردد و مثلا ً در حین رانندگی دختر جوانی سر خود را روی شانه جوانی دیگر مینهد و امثال اینها که اگر رو به توسعه گذارد همه چیز عادی خواهد شد. و بر اینها بیافزائید برخی موسیقیهای تند که برای قشر مؤمن مشمئزکننده و تأثّرآور میباشد... در هر حال انتظار نسل مؤمن و انقلابی این است که صدا و سیما نقش بیشتری را در نشر فضائل اخلاقی و سازندگی فکر و بینش فرهنگی جامعه ایفا نموده و از آنچه موجب جریحهدار شدن احساسات پاک قشرهای متدین و متعهد است بپرهیزد. همچنین محیطهای آموزشی و بویژه دانشگاهها که متأسفانه موهای نیمه افشان دختران و زنان را میبینیم و آثار نامطلوبی که ببار میآورد و در این خصوص مسئولین دانشگاهها و نمایندگان ولیفقیه در این مراکز لازم است با توجه بیشتر کنترلهای اخلاقی لازم را بعمل آورده و از بدحجابی و یا نفوذ هر عمل خلاف اخلاق بطور جدّی مانع شوند چرا که این مراکز هستند که زیربنای جامعۀ فردایند و کارگزاران جامعۀ آینده را میسازند. مسئله الگوها و عملکردها مؤثّرترین نوع تبلیغ، ارشاد عملی است. مربیان خود باید بهترینها باشند وارستگان از هوی و تجمل و رفاه و... که در غیر این صورت همه سخنها نقش بر آب خواهد بود. این را نباید ساده گرفت اعمال و رفتار ما زیر ذرّهبین است و پیش از آنکه خود متوجه باشیم جامعه توجه دارد. انتظار جامعه و امت فداکار این است که ما بهترین الگوها برای آنان باشیم و تجربه انقلاب اسلامی را با موفقیت و سربلندی به دیگران منتقل کنیم. همانگونه که امام امت رضوان الله علیه همواره با نصایح مشفقانه مسئولان را نصیحت میفرمودند و این نصایح باید همواره جلو چشم ما باشد. ما که سالها در کنار امام عظیمالشأن بودیم، پشت کردن به دنیا و پرهیز از تجمل و رفاه را باید از او فرا گرفته باشیم. آنچه امام را امام ساخت علاوه بر ویژگی علمی و درایت بینظیر، وارستگی و روش زاهدانه و اسوه جهاد و اخلاق و عمل بود که آشنا و بیگانه و حتّی عناصر غیر مسلمان و ناظران خارجی را تحت تأثیر قرار میداد. اگر روح تجملگرائی و بالانشینی و رفاهطلبی در روح ما رخنه کند از قافلۀ اجتماع عقب خواهیم ماند و حرف ما بر دلها نمینشیند و افراد بیاعتقاد بیاعتقادتر و معتقدین نیز سست خواهند شد و اثر طبیعی آن رخنه روح مادیگری در دیگران است. از سوی دیگر تنازعها و تخاصمهاست که ما به آثار نامطلوب و عدم اعتمادی که در دلها باعث میشود هرگز توجه نکردهایم! میدانیم هوی و دنیازدگی شئون مختلف دارد من و ماها هم از شئون آن است اگر این روحیه حاکم شد و اخلاص و هضم نفس در جهت ساختن انسانها را تحت الشعاع قرار داد، بیشک دیگران را در معصیت و فساد جریتر خواهد کرد و خواهند گفت: شما به نوعی گرفتار دنیا هستید و ما به نوعی دیگر!! بنابراین بیش از هر چیز باید بر عمل تکیه کنیم و خود را فدای مصالح اسلام و تربیت دیگران بنمائیم که بهترین عامل بازدارنده عمل است و نه گفتار... ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 140 |