تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,344 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,294 |
گواهان روز قیامت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 114، خرداد 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
اصول اعتقادی اسلام معاد گواهان روز قیامت(4) آیت الله حسین نوری در مقاله گذشته در شرح گواهانی که در روز قیامت درباره کردار و گفتار انسانها شهادت میدهند گفته شد که براساس آیاتی از قرآن مجید و تعدادی از احادیث معتبر اسلامی علاوه بر شهادت خداوند متعال و حضرت پیغمبر(ص) و ائمه هدی(ع) و فرشتگان الهی هر نقطهای از زمین که انسان در آن مرتکب عملی گردیده و یا سخنی گفته است و همچنین هر زمانی که عملی که در آن انجام یافته و یا حرفی در آن زده شده است آن نقطه از زمین و آن دقیقه و ساعت از زمان بر انجام آن عمل و گفته شدن آن سخن شهادت خواهند داد بعلاوه اعضای بدن انسان نیز یکی از گواهان روز قیامت میباشد. و در پایان این مطلب هنگامی که به توضیح اینکه پرداختیم که معنای شهادت آن است که آن شاهد موضوعی را درک کند و در وجود ضبط و نگهداری نماید و در موقع لزوم آن را اظهار کند و بگوید تا ادای شهادت کرده باشد این بحث پیش آمد که مکان و زمانی که به اصطلاح جزء جمادات این جهان میباشند چگونه ممکن است که شهادت بدهند؟ و همچنین اعضای بدن انسان مانند چشم و گوش چگونه شهادت خواهند داد؟ در این مورد گفتیم که گروهی از علمای اسلام که از جمله آنها علامه مجلسی رضوان الله علیه میباشد این قبیل آیات و احادیث را ـ به علت اینکه از نظر آنها شهادت به معنائی که مذکور گردید درباره «جمادات» ممکن نیست ـ توجیه میکنند و توجیهات مورد نظر آنها در مقاله پیشین ذکر گردید ولی گروه دیگر ازعلماء که از جمله آنها استاد بزرگوار ما علامه طبطبائی قدس الله سره میباشد ـ بر این اساس که کلیه موجودات این جهان را داریا علم و ادراک میانند ـ این قبیلآیات و احادیث را بر معنای ظاهر خود حمل میکنند و شهادت آنها را صحیح میدانند. قسمتی از مطالب استاد بزرگوار در مقاله قبل مذکور و قسمت دیگری از کلام آن مفسر بزرگ قرآن که در تفسیر این آیات: «حتی اذا ما جاؤها شهد علیهم سمعهم و أبصارهم و جلودهم بما کانوا یعملون و قالوا لجلودهم لم شهدتهم علینا قالوا انطقنا الله الذی انطق کل شیءٍ و هو خلقکم اول مرةٍ و الیه ترجعون و ما کنتم تستترون ان یشهد علیکم سمعکم و لا ابصارکم و لا جلودکم ولکن ظننتم ان الله لا یعلم کثیر مما تعملون».[1] یعنی هنگامی که دشمنان خدا بر در دوزخ میرسند گوشها و چشمها و پوست بدن آنها بر جرم و گناه آنها گواهی میدهند آنها به اعضای بدن خود میگویند شما چگونه بر اعمال ما گواهی دادید؟ آن اعضاء در پاسخ میگویند خدائی که همه موجودات را به نطق آورده ما را نیز گویا گردانید و او شما را نخستین بار آفریده و بازگشت شما نیز به سوی او میباشد. شما در دنیا از اینکه گوشها و چشمهایتان و پوست بدنتان امروز بر اعمال شما شهادت بدهند هرگز پوشیده و پنهان نبودید ولی چنین گمان میکردید که اکثر اعمال شما را خداوند نمیداند، ذکر کرده است به این شرح است: شهادت اعضای بدن در روز قیامت در صورتی تحقق پیدا میکند که این اعضا در دنیا دارای علم و شعور باشند و به آنچه که صاحبان آنها در دنیا انجام دادهاند علم پیدا کنند و آن را در قیامت متذکر شوند و بر آن گواهی بدهند که تنها در این صورت اس که بر آن کسی که در دنیا مرتکب آن اعمال شده است حجت و دلیل تمام میشود وگرنه اگر کسی بگوید که این اعضاء در دنیا دارای درک و شعور نیستند و خداوند در روز قیامت به آنها درک و شعور و نطق میدهد تا براساس شعور خود بدانند که صاحبان آنها در دنیا چه کرده است و براساس نطق خود تکمل کنند و از آنچه که واقع شده است خبر بدهند این نظریه با مفهوم شهادت تطبیق نمیکند. از آن پس توجیهاتی را که در مقاله گذشته از علامه مجلسی نقل کردیم ـ بدون اینکه نامی از ایشان برده باشد ـ ذکر میکند و میفرماید این توجیهات هیچیک صحیح نیست و حقیقت همان است که ما گفتهایم که همه موجودات جهان دارای علم و شعور میباشند و بر آن اساس شهادت به معنای واقعی خود نسبت به زمین و زمان واعضای بدن درست است و ما نباید آیات قرآن مجید را بر خلاف ظاهر خود حمل کنیم و ظاهر آیه قرآن این است که چشم به آن گناهی که در دنیا دیده است و گوش به آنچه که شنیده است شهادت خواهد داد و اینکه در بببپاخس اعتراض آن افراد که به پوست بدن خود در روز قیامت میگویند: «لم شهدتم علینا» ـ چرا علیه ما شهادت دادید؟ این عبارت را خداوند ذکر کرده است که«قالوا انطقنا الله الذی انطق کل شیء»دلیل آنست که پوست بدن دارای درک و علم است زیرا کلمه«قالوا» درباره صاحبان عقل بکار برده میشود و معنای کلمه«نطق» اظهار کردن آنچه که در ضمیر از راه سخن گفتن است میباشد بنابراین، ذکر الفاظی از قبیل شهادت نطق قول، در کلام حق تعالی اقتضاء میکند که این اعضا دارای درک و شعور و قدرت حفظ و ضبط و نطق و بیانب اشند بعد از آن میگویند کسانی که با توجیهات خود این آیات را بر معنای مجازی حمل میکنند و چنین تصور مینمایند که غیر از طبقه انسان و حیوان وف رشته و جن، موجودات دیگر فاقد علم و نطق میباشند برخلاف آیاتق رآن یگام برمیدارند زیرا ما هیچ دلیلی نداریم که غیر از این انواع چهارگانه برای موجودات دیگر علم و شعور قائل نباشیم بلکه مقتضای آیاتق رآن این است که همه موجودات دارای علم و شعور میباشند. پس از آن آیاتی از قرآن را که دلالت برعلم و ادراک مجودات دارد که از آن جمله است: «یومئذ تحدث اخبارها بان ربک اوحی لها».[2] (یعنی زمین در روز قیامت مردم را به حوادثی که در آن رخ داده است که آگاه میسازد که خداوند به آن الهام میکند) ذکر میکند و در توضیح آنها این سؤال را مطرح میکند که اگر جمادات و گیاهان مانند انسان دارای شعور و اراده باشندب اید از آنها هم مانند انسانها و حیوانات اعمال و کارهایی که نمایانگر علم و شعور است صادر شود و حال آنکه چنین آثاری هرگز از آنها مشاهده نمیشود، و در بپاسخ این سؤال میگوید ما دلیلی نداریم بر اینکه علم و دانش یکنوع است بلکه میتوان گفت که علم دارای مراتب متعددی است و آن مرتبه از علم و ادراک که در جهان انسانها و حیوانات جلوهگر است با آن مرتبه از علم و ادراک که در عالم گیاهان و جهان جمادات وجود دارد تفاوت دارد بعلاوه آن آثار و اعملا شگفت انگیز و متقنی که در عالم گیاهان و سایر انواع طبیعی مشاهده میشود از لحاظ اتقان و نظم و ترتیب، از آثار و اعملای که در جهان انسانها و حیوانها دیده میشود کمتر نیست.[3] براساس این برداشت از آیات قرآن مجید، همه موجودات جهان دارای علم و شعور است و انسان در هر نقطهای که به انجامعملی دست بزند هر عضوی از اعضای بدن انسان و هر وسیله که انسان با آن وسیله به سوی انجام عملی شتافته است و هرگونه آلات و ابزاری که در انجام آن عمل از آن کمک گرفته و نیز هر راهی را که پیموده و هر زمانی که درآن زمان آن کار را انجام داده همه و همه اینها با قوه ادراکی که دارند به آن عمل علم پیدا میکنند و در خود ضبط و بایگانی مینمایند و شهادت میدهند. علاوه بر همه اینها خداوند متعال نیز همه جا حاضر و ناظر است. از اینجا روشن میشود که در این عالم مکان خلوت وجود ندارد و تصور اینکه فلان قنطه خلوت است تصوری است بیاساس و اشتباهآمیز، از اینجا است که در آیاتی که ذکر گردید بعد از آیهای که مربوط به شهادت اعضای بدن بود میفرماید: «و ما کنتم تستترون ان یشهد علیکم سمعکم و لا ابصارکم و لا جلودکم ولکن ظننتم ان الله لا یعلم کثیرا مما تعملون و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم فاصبحتم من الخاسرین».[4] یعنی: شما هرگز در استتار و در خلوت نبودید و تصور هم نمیکردید که گوش و چشم و پوست بدنتان امروز علیه شما شهادت بدهند ول یچنین میپنداشتید که خداوند بسیاری ازآنچه را که انجام میدهید نمیداند و این تصور و گمان باطل موجب هلاک شما گردید و امروز از زیانکاران شدید. بنابراین سراسر جهان هستی بر پایه تدبیر ربوبی زنده و دارای دانش و ادراک میباشند و هر یک مانند دستگاه ضبط صوت و دستگاه فیلمبرداری دقیق گفتار ور فتار انسانها را ضبط و نگهداری میکنند تا در روز قیامت به پیشگاه حضرت حق برای تحقق قضاوت عادلانه الهی تحویل بدهند. براین اساس واقعیت جهان هستی این است هر چند ما راهی برای پی بردن به بطون ذات آنها نداریم و زبان آنها را نمیدانیم و با ما نامحرم جلوه میکنند. علام افسرده است نام او جماد جامد افسرده بود ای اوستاد باش تا خورشید حشر آید عیان تا ببینی جنبش جسم جهان چون عصای موسی اینجا مار شد عقل را از ساکنان اخبار شد پاره خاک تو را چون زنده ساخت خاکها را جملگی باید شناخت مرده زینسویند و زآنسو زندهاند خامش اینجا و انطرف گویندهاند چون از آنسوشان فرستد نزد ما آن عصا گردد سوی ما اژدها کوهها هم لحن داودی شود جوهر آهن بکف مومی شود باد حمال سلیمانی شود بحر با موسی سخندانی شود ماه با احمد اشارت بین شود نار ابراهیم را نسرین شود خاک قارون را چو ماری درکشد کوه یحیی را پیامی میکند جمله ذرات عالم در نهان با تو میگویند روزان و شبان ما سمیعیم و بصیر و باهشیم با شما نامحرمان ما خامشیم چون شما سوی جمادان میروید محرم جان جمادان کی شوید از جمادی در جهان جان روید غلغل اجزای عالم بشنوید نطق آب و نطق خاک و نطق گل هست محسوس حواس اهل دل حضرت امیرمؤمنان(ع) در راستای همین واقعیت است که میفرمایند: «ان الله سبحانه و تعالی ـ لا یخفی علیه ما العباد مقترفون فی لیلهم و نهارهم لطف به خبراً و احاظ به علما اعصاؤکم شهوده و جوارحکم جنوده و ضمائرکم عیونه و خلواتکم عیانه».[5] بر خداوند متعال آنچه را که بندگان در شب روزشان بجا میآورند پوشیده نیست از کوچکترین کار آنها آگاه و به کردارشان دانا و محیط است. اعضای شما گواهان خدا و اندامتان لشکرها و فرمانبران او میباشند اندیشههای شما دیده بانهای خداوند و نهانیهای شما نزد او آشکار است. و نیز فرمودند: «عباد الله احذروا یوما تفحص فیه الأعمال و تکثر فیه الزلزال و تشیب فیه الأطفال اعلموا عبادلالله ان علیکم رصدا من انفسکم و عیونا من جوارحکم و حفاظ صدق یحفظون اعمالکم و عدد انفاسکم لا تسترکم منهم ظلمة لیل داج ولا یکنکم منهم باب ذورتاج».[6] بندگان خدا بترسید از روزی که در آن اعمال مورد بررسی قرار میگیرد و اضطراب و نگرانی در آن بسیار است و کودکان در آن پیر میشوند. بندگان خدا بدانید دیدهبانانی از وجود خودتان و جاسوسهایی از اعضا و اندامتان بر شما گماشته شده است و نگهدارندگانی از روی راستی اعمال شما را نگاه میدارند و شماره نفسهای شما را ضبط مینمایند، تاریکی شب تار شما را از آنها نمیپوشاند و درهای محکم بسته شده شما را از آنها پنهان نمیکند. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 106 |