تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,418 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,366 |
امام و رژیم منفور آل سعود | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 114، خرداد 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
امام و رژیم منفور آل سعود یکی از ثمرات پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(س)، گسسته شدن حلقه زنجیره«ناتو» در خاورمیانه بود. آمریکا که با وجود سلطنت شاه در ایران ژاندارمی خلیج فارس را بر عهده محمدرضا گذاشته و از امنیت منافع و منابعی که از مسلمانان این مطنقه به یغما میبرد، اطمینان داشت، با پیروزی انقلاب و سقوط شاه و شاهنشاهی در ایران با مشکل عظیمی روبرو گشت. از یکسو منافع سرشار و بیحسابی که از ایران، همان جزیره ثبات آمریکا و اسرائیل، نصیب شیطان بزرگ میگردید قطع شده بود و از سوی دیگر انقلاب اسلامی که بسبب مهیت مکتبی ور هبری سازن ناپذیرش نمیتوانست در قبال غارت ثروتهای مسلمانان و مستضعفین بیتفاوت بماند، همواره خار راه و مانع جدی استعمار و استثمار دیگر کشورهای سالامی میشد. شاید تبوان مدعی شد که یکی از اهداف اصلی و مهم آمریکا در طراحی و اجرای اکثر توطئههای علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به منظور برطرف نمودن این نقطه ضعف بزرگ سیاست خارجی آن کشور و نقیصه عظیمی است که در تأمین منافع امپریالیستیاش پدید آمده. با سقوط شاه، محور اصلی اجرای بسیاری از توطئههای آمریکا در منطقه خاورمیانه نابود شد و خصوصا طرح شناسائی و تثبیت اسرائیل غاصب به تعویق افتاد. از دیدگاه غرب هیچیک از سران کشورهای منطقه لیاقت احراز پست«ژاندارمی» منافع غرب در خلیج فارس را نداشتند به همین لحاظ این کار به صورت شورایی انجام گرفت و شورای همکاری خلیج فارس در واقع با چنین هدفی تشکیل شد. واضح است که سران مرتجع و مزدور حاکم بر کشورهای اسلامی هر کدام به انحاء گوناگون سعی در نشان دادن لیاقت خود در وابستگی هر چه بیشتر به شیطان بزرگ و بدستآوردن منصب ژاندارمی خلیج فارس بوده و از هیچ خیانت و جنایتی در این راه فروگذار نمیکنند. هجوم وحشیانه عراق به ایران اسلامی در واقع با رؤیای این ژاندارمی صورت گرفت که با مقاومت مردم ما ناکام ماند. در این مقال به صورتی گذرا نکات مهم و برجسته کارنامه رژیم منفور آل سعود از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون نگاه خواهد شد و اقدامات ضد اسلامی و ضد انسانی این رژیم و سردمداران خود فروخته آن تذکر داده میشود. بدست آوردن منصب ژاندارمی مطلق العنان منافع غرب در خلیج فارس، یکی از اهداف مهم انجام اینگونه اقدامات تلقی شده است. لازم به توضیح میباشد در ذکر این کارنامه صرفا به آن مواردی پرداخته شده که امام راحلمان درباره اقدامات و مواضع رژیم منفور آل سعود و سردمداران آن برشمردهاند: روی کار آمدن فهد و طرح برسمیت شناختن اسرائیل به منظور مقابله جدی و ریشهای با انقلاب اسلامی در ایران و رهبری امام خمینی(س) که شعار وحدت مسلمانان و مستضعفان سراسر جهان در مبارزه با ابرقدرتها و ایادی آنها را ملاک عمل ملتها اعلام کرده بودند، تغییراتی در سطح سران حاکم بر کشورهای منطقه توسط ابر قدرتها لازم بود. روی کارآمدن فهد به جای خالد بن عبدالعزیز از جمله تغییرات قابل ملاحظه بعد از پیروزی انقلاب در سطح حاکمان کشورهای منطقه محسوب میگردد. «ملک خالد» گرچه حافظ منافع غرب در عربستان بشمار میآمد اما قادر نبود فراتر از آن، قدمهای بیشتری برای حفظ این منافع در کل منطقه بردارد و برداشتن قدمهای بزرگتر محتاج عناصر دیگری بود. با آغاز پادشاهی«فهد»، این تغییر نمود چشمگیری داشت و«طرح فهد» که اجرای آن منجر به شناسائی و تثبیت اسرائیل در سرزمینهای غصب شده فلسطین میگردید، اعلام عمومی این تغییر بود. امام خمینی(س) در پیامی که بمناسبت فتح خرمشهر صادر نمودند، ضمن همردیف دانستن طرح فهد با کمپ دیوید«مرده» اعلام کردن هر دو طرح، به فهد و امثالهم هشدار دادند: «امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پیروزمند ما از موضع قدرت سخن میگوید و من به پیروی از آنان به شما اطمینان میدهم که اگر از اطاعت بیچون و چرای آمریکا و بستگان آن دست برداری و با ما به حکم اسلام و قرآن کریم رفتار کنید، از ما جز خیر و پشتیبانی نخواهید دید. و شما بدانید آنقدر که ابر قدرتها از صدام، این نوکر چشم و گوش بسته پشتیبانی کردند از شماها که قدرتهای کوچک و حکومتهای ضعیف هستید، پشتیبانی نمیکنند و شما عاقبت این جنایتکار و همقطار جنایتکارش شاه مخلوع را به عیان دیدهاید. قدرتهای بزرگ بیش از آنچه از شما استفاده نمایند از شما طرفداری نمیکنند و شماها را برای منافع خویش به هلاکت میکشند و من نصیحت برادرانه به شما میکنم که کاری نکنید که قیآن کریم برای برخورد با شما تکلیف نماید و ما به حکم خدا با شما رفتار کنیم و یقین بدانید که امثال حسنی مبارک مصری و حسین اردنی و دیگر هم جنایتکاران آنان برای شما نفعی ندارند و دین و دنیای شما را تباه میکنند و اگر با تشتتهای خود بخواهید طرح کمپ دیوید یا فهد را که مردهاند، زنده کنید که ما خطر بزرگ برای کشورهای اسلامی خصوصا حرمین شریفین میدانیم. اسلام به ما اجازه سکوت نمیدهد و اینجانب در پیشگاه مقدس خداوند تکلیف الهی خود را اداء نمودم». (3/3/61) امام با چنین موضع مستحکمی، خط برخورد انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران و مردم ما را اینگونه ترسیم مینمایند: «من به دولتهای عربی منطقه هشدار میدهم که با تسلیم شدن در مقابل اینگونه طرحها، علاوه بر قبول اسارت خویش به دست آمریکا و از آن ننگینتر، اسرائیل، دشمنی ملت و دولت و قوای مسلح نیرومند ایارن را برای همیشه به بار میآورد و اگر امروز به دامن اسلام برنگردید، فردا دیر است». (6/3/61) بدین ترتیب، تا زمانی که فهد و رژیم آل سعود تسلیم آمریکا و مجری طرحهای شناسایی و تثبیت رژیم اشغالگر قدس میباشد، مورد نفرت، کینه و دشمنی ملت، دولت و قوای مسلح ایران باید باشد. نباید هشدارهای مکرر امام راحلمان را درباره خطرات اینگونه طرحها به فراموشی بسپاریم و به این نکته توجه داشته باشیم که: «ملت ایران همچون سایر مسلمانان جهان در مقابل مشکلات و خطرهایی که برای اسلام در دست اجراست، در پیشگاه خدای قادر مسؤول است و امروز از خطرناکترین امور، طرح کمپ دیوید و طرح فهد است که اسرائیل و جنایات او را تحکیم میکند. همه ما به ویژه دولت عربستان در مقابل اسلام و قرآن کریم و نسلهای آینده مسؤول میباشیم و من خوف آن دارم که خدای نخواسته یک روز ملتها و دولتهای اسلامی به خود آیند که با دست آمریکای جنایتکار، اسرائیل به خواستهای ظالمانه و جنایتکارانه خود برسد و از مسلمین کاری ساخته نشود. من طرفداری از طرح استقال اسرائیل و شناسایی او را برای مسلمانان یک فاجعه و برای دولتهای اسلامی یک انفجار میدانم و مخالفت با آن را یک فریضه بزرگ اسلام میشمارم و به خداوند بزرگ از این نقشهها که به دست مسلمان نماها برای اسلامی کشیده میشود پناه میبرم». (15/3/61) اما«طرح فهد» در شناسائی اسرائیل، آغاز صدور مزدوری رژیم آل سعود به بیرون از مرزهای این کشور بود. فهد، و حمایت همه جانبه از صدام در جنگ تحمیلی از دیگر اقدامات برونمرزی و منطقهای رژیم آل سعود و فهد، حمایت از صدام و حزب بعث عراق در تداوم تجاوز سبعانه آن کشور به ایران انقلابی و اسلامی در طول هشت سال جنگ تحمیلی میباشد. این حمایت علاوه بر اعطای کمکهای مالی فراوان و تبلیغات یکطرفه و پشتیبانیهای سیاسی از عراق در صحنههای بینالمللی، شامل کمکهای اطلاعاتی نظامی به کمک آواکسهای آمریکایی نیز میشد. امام خمینی(س) در این باره نیز هشدارهای بسیاری به این رژیم و دیگر کشورهای منطقه دادهاند از جمله: «ما صلاح تمام کشورها بویژه کشورهای مجاور و منطقه را در آن میدانیم که برای ارضاء شهوت بلند پروازی و ماجراجوئی صدام و منفعت طلبی و سلطهجوئی قدرتهایی که او را به دام و مهلکه انداختهاند خود را به تباهی هلاکت دنیوی و عذاب الیم اخروی مبتلا نکنند و با کشوری که با همه مسلمانان جهان میخواهد دست برادری دهد و اخوتی که خداوند عطا فرموده است به رسمیت بشناسد و جامه عمل پوشد به طور مسالمت آمیز رفتار نمایند و از حرکت جنون آمیز صدام عفلقی و عاقبت امر آن عبرت بگیرند و بدانند که اگر خدای نخواسته قدرت به دست صدام جاه طلب بیفتد، با آنان کمتر از اسرائیل عمل نخواهد کرد و آن روز پشیمان خواهند شد که گرفتار اسرائیل دوم یا بدتر از او شوند، پس سزاوار است که این نصیحت اسلامی را بپذیرند و با آتش بازی نکنند». (12/1/61) نقش آفرینی آمریکائی در اوپک، یکی دیگر از حرکتهای منطقهای رژیم آل سعود است، به گونهای که قیمت نفت عملا توسط عربستان در جهت خواست و اراده آمریکائیها به نوسان در میآید. اما خود فروختگی فهد و رژیم آل سعود ظرفیتی بیش از اقدامات محدود به منطقه خلیج فارس را طلب مینمود و از آنجا که انقلاب اسلامی در ایران، رسالت و هویتی جهانی داشت و دارد، لازم میآمد جبهه مقابل نیز در چنین بعد ظاهر شود. اسلام ناب محمدی(ص) به امامت خمینی کبیر در صدد خشانیدن تمامی ریشههای کفر و شرک و نفاق در عالم بوده و عجز و زبونی قدرتها در ستیز رودر رو با آن چشم و دل جهانیان را متوجه ایران و اسلام ناب کرده و ترفند نهائی استکبار چیزی جز پیاده کردن تز اسلام آمریکایی نمیباشد که فهد و رژیم آل سعود«مجریان بیرونی» و آشکار آن محسوب میگردند. فهد و رژیمش در اجرای این سیاست دست به تحرکات بسیار گستردهای در سطح جهان زدند. از طبع قرآن کریم به صورتی نفیس و گرانقیمت گرفته تا اعلام جدائی دین از سیاست. از تزئین خانه کعبه گرفته تا غبار روبی و شستوشوی آن بیت مقدس با گلاب و عطر. از اعزام مبلغان دینی و مروجان فرقه وهابیت به کشورهای مختلف گرفته تا فراخوان سران کشورهای اسلامی و عربی بر علیه ایران. گرچه سخن در باب اقدامات به ظاهر اسلامی و در حقیقت ضد اسلامی فهد و آل سعود بسیار است و امام امت در این زمینه افشاگریهای جالب و قابل توجهی دارند اما به لحاظ رعایت اختصار صرفا به یکی از تکاندهندهترین و هولناکترین اقدامات ضد اسلامی و ضد دینی«فهد» و رژیم آل سعود اشاره میگردد و آن«فاجعه کشتار زائران بیت الله الحرام» در کنار حرم امن الهی است. همانگونه که ذکر شد انقلاب اسلامی در جبههای به وسعت تمام کشورهای اسلامی و مستضعف جهان، کمر به نابودی استکبار خصوصا آمریکا بسته و در این راه بدون انفعال در برابر اقدامات وحشیانه آمریکائیها، به حرکت خود ادامه میداد. تشکیل هستههای مقاومت حزب الله در کشورهای اسلامی توسط هواردارانه امام و نیز ضربات مؤثری که آمریکائیها در لبنان از حزب الله متحمل شده بودند و...، همه و همه، نشان از صدور معنوی انقلاب اسلامی و ناتوانی شیطان بزرگ در محصور، محدود و نابود ساختن آن داشت. در واقع هر مسلمان و یا انسان آزادهای که ندای اسلام ناب به گوشش میرسید به سرباز فداکاری در جبهه عظیم ضد استکباری امام تبدیل میگشت و«حج» مرکز تجمع تمامی مسلمین جهان در کنار خانه خدا، محلی برای متشکلی ساختن این سربازان محسوب میشد. اکنون که به رخدادهای آن زمان مینگریم در مییابیم که مجموع موضعگیریهای غربیها قبل از فاجعه خونین مکه خصوصا مذاکرات سران کشورهای حوزه خلیجفارس در اخرین جلسه شورای همکاری در خرداد ماه سال 1366(حدودا دو ماه قبل از فاجعه) بیانگر آن بود که برای مقابه با این کانون برائت از کفر و شرک تصمیماتی اتخاذ شده که مجری آن تصمیمات، «فهد» و رژیم آل سعود خواهد بود. صدور پیام تاریخی امام در آن سال که به«فریاد برائت» معروف گشته در حقیقت بار دیگر انفعال را نصیب جبهه استکبار نمود. طرح کشتار زائران خانه خدا و دست زدن به بزرگترین فاجعه بشریت، با این هدف انجام میگرفت که جبهه اسلام ناب محمدی(ص) به خصوص رهبر و فرمانده آن را وادار به عقبنشینی و تسلیم در برابر اسلام شیطان بزرگ نماید اما فریاد برائت اعلام حضوری قویتر و محکمتر از گذشته بود. ذکر آیه: «و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» در صدر آن پیام، هنوز هم از عجایب فریاد برائت است که جز تفسیر آن در قالب بعد عرفان ناب وجه دیگری نمیتوان بر آن متصور بود. امام در قسمتی از آن پیام در خصوص حج ابراهیمی این گونه فرمودند: «اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است، باید در ایام حج به صورت تظاهرات و راه پیمایی با صلابت و شکوه هر چه بیشتر و بهتر برگزار شود و حجاج محترم ایرانی و غیر ایرانی با هماهنگی کامل با مسؤولین حج و نماینده اینجانب، جناب حجة الاسلام آقا کروبی، در کلیه مراسم شرکت نمایند و فریاد کوبنده برائت از مشرکان و ملحدان استکبار جهانی و در رأس آنان آمریکای جنایتکار را در کنار خانه توحید طنین اندازند و از ابراز بغض و کینه خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل نشوند. مگر تحقق دیانت جز اعلام محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود و کدام خانهای سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و ناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استمثار و بردگی یا دون صفتی نامردمی است عملا و قولا پشت شود». (6/5/66) آغاز تظاهرات مسالمتآمیز برائت از مشرکین حجاج ایرانی و غیر ایرانی در مراسم حج آن سال، برخورد سبعانه و قهرآمیز پلیس و نیروهای سعودی را براساس نقشههای از قبل طراحی شده، بدنبال داشت. «آمریکا و عربستان از شرایط خلع سلاح مسلمانان در حرم خدا و احترام مؤمنین به احکام قرآن و پرهیز از جدال در کنار خانه خدا سوء استفاده کردهاند و با وسایل از پیش فراهم شده و نقشههای دقیق رو به صفتانه به صفوف شیرمردان و شیرزنان ما حمله نمودهاند و آنان را غافلگیر کردهاند». (12/6/66) این واقعه برای همه مسلمانان جهان بسیار دردناک و جانکاه بود و پر واضح است که قلب امام المسلمین، خمینی مظلوم، بیش از همه در فشار قرار داشت. به یاد بیاوریم ناله مظلومانهاش را که به امتش میفرمود: «من واقعا در مسایل خیلی تحمل داشتم، در مسائل جنگ، در همه اینها تحمل داشتم، اما این، بیتحمل کرده من را، مسأله غیر از این مسائل است». (1/6/66) اما علیرغم این احساس، در برابر جبهه کفر، حیات جبهه اسلام ناب را اینگونه اعلام نمودند: «حکومت سعودی مطمئن باشد که آمریکا لکه ننگی بر دامنش نهاده است که تا قیام قیامت هم با آب زمزم و کوثر پاک نمیشود و خونی که از دل اقیانوس بزرگ ملت ما بر سرمزین حجاز جاری شده است، زمزم هدایتی برای تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است که ملتها و نسلهای آینده از آن سیراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک میشوند و ما همه این جنایتها را به حساب آمریکا گذاشتهایم و به یاری خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهیم رسید و انتقام فرزندان ابراهیم را از نمرودها و شیاطین و قارونها خواهیم گرفت. و مجددا تأکید میکنم که اینها بهای گران حاکمیت نه شرقی و نه غربی و استقلال و آزادی و اسلام خواهی ماست». (12/5/66) امام، همچنین این فاجعه را به عنوان یکی از وجوه بارز تمایز اسلام ناب محمدی(ص) با اسلام آمریکایی اعلام کرده و از چهره کریه فهد و رژیم آل سعود اینچنین پرده برمیدارند: «ما در عین حال که شدیدا متأثیر و عزادار از این قتل عام بیسابقه امت محمد(ص) و پیروان ابراهیم حنیف و عملین به قرآن کریم گردیدهایم ولی خداوند بزرگ را سپاس میگزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بیخردان قرار داده است. چرا که خودشان هم درک نمیکنند که حرکتهای کورشان سبب قوت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحلهای سبب ارتقاء مکتب و کشورمان را فراهم کردهاند که اگر از صدها وسیله تبلیغاتی استفاده میکردیم و اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم میفرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریکایی و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص کنیم، به صورتی چنین زیبا نمیتوانستیم، و اگر میخواستیم پرده از چهره کریه دست نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقی بین محمدرضا خان و صدام آمریکا و ران حکومت مرتجع عربستان در اسلام زدائی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر آمریکا هستند و مأمور خراب کردن مسجد و محراب و مسؤول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملتها، باز به این زیبایی میسر نمیگردید، و همچنین اگر میخواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آن کاری از دستشان برنمیآید، بدین خوبی نمیتوانستیم بیان کنیم و اگر میخواستیم به دنیا ثابت کنیم که حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا، بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفتهاند، به این اندازه که کارگزاران ناشی و بیاراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بیرحمی عمل کردهاند، موفق نمیشدیم و حقا که این وارثان ابیسفیان و ابیلهب و این رهروان راه یزدی، ری آنان و اسلاف خویش را سفید کردهاند». (12/5/66) فهد و رژیم منفور آل سعود؛ با چنین کارنامه درخشانی در مزدوری شیطان بزرگ و طرحهای آمریکا و اسرائیل، خود را کاندیدای شماره یک ژاندارمری منافع آمریکا نه تنها در خلیج فارس بلکه در کل جهان اسلام نموده است. این رژیم اگر موفق شود مسیر حج ابراهیمی را که امام خمینی احیاگر مجدد آن بوده به شکل تحریف شده سابق برگرداند و به تخدیر افکار زائران خانه خدا به وسیله احکام و فتاوای منبعث از اسلام آمریکائی مبادرت ورزد در واقع به تمامی اهداف تعیین شدهاش از سوی شیطان بزرگ نائل خواهد گشت توطئهای که شواهد مختلفی گویای آن است محور نمودن این رژیم در میان کشورهای اسلامی است و گام بعد حرکت دادن همه کشورهای اسلامی با رهبری فهد به ژای میز مذاکره صلح و دوستی با رژیم اشغالگر قدس خواهد بود. مسئله«برقراری مناسبات سیاسی» با رژیمی همچون آل سعود باید دقیقا مبتنی بر ارزشهای انقلاب اسلامی و در چهارچوب احکام اسلام ناب مورد بررسی قرار گیرد و در آنصورت با توجه به اقدامات اخیر این رژیم، شاید تکلیفی دیگر در برابر فهد و رژیم مزدورش داشته باشیم. نمیتوان فراموش کرد این نکته را که امام راحلمان با آن درجه از صبر و بردباری، در وصیتنامه سیاسی الهیشان تنها رژیمی را که مورد لعن و نفرین قرار دادند رژیم منفور آل سعود ـ لعنت الله و ملائکته و رسله علیهم ـ بود و مرقوم فرمودهاند: «در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود این خائنین به حرم بزرگ الهی ـ لعنت الله و ملائکته و رسله علیهم ـ است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود». «وسیعلهم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 96 |