تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,311 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,256 |
پیام مهم مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 115، تیر 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پیام مهم مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرام بسم الله الرحمن الرحیم «و اذن فی الناس بالحج یأتوک رجالا و علی کل ضامر یأتین من کل فج عمیق. لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسم الله فی ایام معلومات علی ما رزقهم من بهیمة الأنعام فکلوا منها و اطعموا البائس الفقیر.» خداوند حکیم عزیز را حمد و سپاس که بر بندگان منت نهاد و آنان را به گرد آمدن در خانه خود فرا خواند و پیامبر بزرگ خود را به سر دادن بانگ اذان حج بر گلدست تاریخ مأمور ساخت. ساحت خانه را امن و امان کرد و از بتهای جاهلیت پیراست و مطاف مءمنان و معیاد دور افتادگان و مظهر جماعت و جلوهگاه شوکت و مجمع امت قرار داد بیت الله را ـ که سدنه کعبه و خدمه مطاف و مسعی در عهد جاهلیت اولی بازار تجارت و دکان رایست و سیادت خود کرده بودند، از آن مردم و منبع بهره و سود آنان دانست و به رغم انحصار طلبان، از راه رسیدگان را با ساکنان دارای حقی برابر ساخت. حج را رمز و حدت و عظمت مسلمین و هماهنگی و پیوند میان آنان قرار داد و باطل السحر بسیاری از ابتلائاتی که افراد و جوامع مسلمین بر اثر جدا ماندگی از اصل ور یشه خود به آن دچار میشوند، مانند: بیگانه گردایی، و خود فراموشی، و ترفند پذیری، و غفلت از خدا و اسارت در دست اهل دنیا و بدبینی به برادران و شنودن سخن دشمن درباره آنان، و عدم حساسیت به سرنوشت امت اسلامی بلکه نشناختن کلیتی بنام امت اسلامیف و بیخبری از حوادث دیگر بلاد اسلامی، و ناهشیاری در برابر نقشههای دشمنان دوباره اسلام و مسلمین... و بسی بیماریهای مهلک دیگر که در طول تاریخ اسلام بر اثر تسلط نااهلان و از خدا بیخبران بر زندگی سیاسی و سرنوشت مسلمین، همواره مسلمانان را تهدید کرده و در قرنهای اخیر با حضور قدرتهای استعماری بیگانه در منطقه یا دست نشاندگان فاسد و دنیاپرستان، شکلی بحرانی و ویرانگر به خود گرفته است. خدا را سپاس که حج را همچون ذخیرهای تمام نشدنی و چشمهای همیشه جوشان و چون جویباری زلال و مستمر برای امت خالده قرارداد که در هرحال آنکه بشناسد و قدر داند، توان استفاده از آن را خواهد داشت و آن را داروی این بیماریهای مهلک خواهد ساخت. و خدا را سپاس که بر ملت شایسته ایران رحمت آورد و شوق کعبه مقصود را پس از سرزنش خارهای مغیلان بیابان طلب، به جام وصلی که شیرینی عزت و کامیابی هر دو را داشت، برآورده اسخت. حقی را که سالی چند به ناروا از آنان باز داشته شده بود، کریمانه به آنان برگرداند، و جای خالی ملتی را که حج ابراهیمی و محمدی(ص) را جایگزین حج بوجهلی کرده بود، به نیکو وجهی پر کرد، دل تفتیده مشتاقان مهجور و مصدود و محصور را با جرعه وصال، آرامش بخشید و جان مبتهج از انوار معرفت و لبریز از شوق زیارت را لبیک اجابت گفت، بندگان مخلص را به لطفی ویژه نواخت و وعده نصرت مؤمنان را انجاز کرد و خانه خود را جایگاه طائفین و عاکفین قرار داد. پروردگار را به این حاجیان مشتاق و سر از پا نشناخته و پس از انتظاری جانگزا به خلوت دوست باریافته و به همه برادران و خواهرانی که از اقطار عالم به بارگاه عالم رحمت و غفران شتافتهاند، نظری به لطف و رأفت بیفکن و دلهاشان را از انوار معرفت و بصیرت روشن فرما، و هدایت و کمک خود را شامل حال آنان کن و آنان را به عزمی راسخ بر اصلاح حال امت مسلح ساز و بر دشمنانشان پیروز فرما، آمین رب العالمین. پروردگارا بر ارواح شهدایی که در چهار سال پیش از این، در حریم امن الهی هدف خصومت و کین قرار گرفته و زن و مرد و پیر و جوان، مظلومانه در عتبه خانه دوست به خون غلتیدند و کسان و عزیزان چشم انتظار خود را با جنازههای خونین خود را انتظار به درآوردند، رحمت و فضل خود را نزال فرما و ثواب حج تمام را به آنان که در حسرت آن به ملکوت پرواز کردند عطا کن. پروردگارا به امام و قائد راحل ما آن عبد صالح ممتحن و آن خلف صدق اولیاء، آن انسان پرهیزگار و پارسا و هوشیار که رضای تو را میجست و دوستی و دشمنیاش به خاطر تو بود و در راه تو از هیچ مشکل هراس نداشت رحمت و فضل خود را نازل و شامل فرما و از حج حاجیان و عبادت عبادتگران و کوشش تلاش گرانی که مشمول هدایت و راهبری او گشتهاند نصیب وافر به روح پاک او عاید فرما و آرزوی بزرگ او را که همانا قیام حج ابراهیمی و بهرهّبرداری امت اسلامی از این مراسم عظیم الهی است جامه عمل بپوشان. پروردگارا برترین صلوات و سلام و تحیت خود را بر منجی بشریت در همه اعصار و قرون و برترین پیامبر و برگزیدهات حضرت محمد بن عبدالله(ص) نازل فرما که راه راست را به بشر نشان داد و وحی تو را بر آنان فرو خواند و کلیدهای سعادت دنیا و آخرت را در دسترس آنان نهاد و در حیات با برکتش سرمشق قرنهای طولانی انسانیت را گنجانید. درود و سلام و تحیت تو بر او و اهل بیت طیب و معصومش به ویژه حضرت بقیة الله الأعظم مهدی منتظر و حجت خدا بر زمین عجل لله فرجه ارواحنا فداه. اینک شما برادران و خواهران که از نقاط مختلف جهان در محشر عظیم حج گرد آمده و در هجرت از«من» قومی و نژادی و فرقهای، به«ما»ی اسلامی قرآنی پیوستهاید مناسب است مسائلی را در مدنظر داشته، درباره آن با دیگر مسلمین تبادل اندیشه کنید و پس از سفر حج، آن را سر رشته تأمل و فکر و عمل سازید: 1- اولین مطلب، قدرشناسی واجب بزرگ و پر رمز و راز حج بیت الله است. حج مظهر توحید و کعبه، خانه توحید است اینکه در آیات کریمه مربوط به حج، بارها از ذکر الله سخن رفته نشانه آن است که در این خانه و به برکت آن باید هر عامل غیر خدا از صحنه ذهن و عمل مسلمین زدوده شود و بساط انواع شرک از زندگی آنان برچیده شود. در این محیط، محور و مرکز هر حرکتی خدا است و طواف و سعی و رمی و وقوف و دیگر شعائر الله حج، هر یک به نحوی نمایش انجذاب به«الله» و طرد و نفی و برائت از«انداد الله» است، این است آن«ملت حنیف ابراهیم(ع)» بت شکن بزرگ و منادی توحید بر فراز قله تاریخ. شرک، همواره به یک گونه نیست و بت همشه به شکل هیاکل چوب و سنگ و فلز، ظاهر نمیشود. خانه خدا و حج باید در همه زمانها شرک را در لباس خاص آن زمان، و بت شریک خدا را با جلوه مخصوص آن بشناساند و نفی و طرد کند. امروز البته از لات و منات و عزی خبری نیست اما بجای آن و خطرناکتر از آن بتهای زر و زور استکبار و نظامهای جاهلی و استکباری است که همه فضای زندگی مسلمین را در کشورهای اسلامی فرا گرفته است.بتی که بسیاری از مردم جهان و از جمله بسیاری از مسلمین امروز به جبر و تحمیل، به عبادت و اطاعت از آن وادار میشوند، بت قدرت آمریکا است که همه شئون فرهنگی و سیاسی و اقتصادی مسلمین را در قبضه گرفته و ملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود که نقطه مقابل مصالح مسلمین است، حرکت میدهد. عبادت، همین اطاعت بیچون و چرا است که امروز در برابر خواست استکبار و در رأس آن آمریکا بر ملتها تحمیل میشود و آنان با شیوههای گوناگون به سمت آن سوق داده میشوند. فرهنگ فساد و فحشاء که بوسیله دستهای استعماری در میان ملتها ترویج میشود، فرهنگ مصرفزدگی که روز به روز زندگی ملتهای ما را بیشتر در لجنزار خود فرو میبرد تا کمپانیهای غربی که مغز و قلب اردوگاه استکبارند بیشتر سود ببرند، سلطه سیاسی غرب استکباری که پایههای آن بوسیله حکومتهای دست نشانده و ضد مردمی کار گذاشته شده است، حضور نظامی که با هر بهانهای شکل آشکارتری به خود میگیرد، اینها و امثال آن همه مظاهر همان شرک و بتپرستی است که در ضدیت کامل با نظام توحیدی و حیات توحیدی است که اسلام برای مسلمانان مقرر داشته است حج و اجتماع عظیم برگرد خانه توحید، باید آن مظاهر شرک را نفی کند و مسلمانان را از آن بر حذر دارد حج با این مفهوم روشن و جلی است که برترین جایگاه برائت از مشرکین شناخته شده و خدای متعال از زبان خود نبی مکرمش(ص) اعلام برائت از مشرکین را به روز حج اکبر موکول ساخته است. «و أذان من الله و رسوله الی النسا یوم الحج الأکبر ان الله بریء من المشرکین و رسوله فان تبتم فهو خیر لکم و ان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله بشر الذین کفروا بعذاب الیم». فریاد برائت که امروز مسلمان در حج سر میدهد، فریاد برائت از استکبار و ایادی آن است که مع الأسف در کشورهای اسلامی قدرتمندانه اعمال نفوذ میکنند و با تحمیل فرهنگ و سیاست و نظام زندگی شرک آلود بر جوامع اسلامی، پایههای توحید عملی را در زندگی مسلمانان منهدم ساخته و آنان را دچار عبادت غیر خدا کردهاند و توحید آنان فقط لقلقه زبان و نام توحید است و از معنای توحید در زندگی آنان اثری باقی نمانده است. حج همچنین مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است. اینکه خداوند متعال همه مسلمانان و هر که از ایشان را که بتواند به نقطهای خاص و در زمانی خاص فرا میخواند و در اعمال و حرکاتی که مظهر همزیستی و نظم و هماهنگی است آنان را روزها و شبهائی در کنار یکدیگری مجتمع میسازد نخستین اثر نمایانش تزریق احساس وحدت و جماعت در یکایک آنان و نشان دادن شکوه و شوکت اجتماع مسلمین به آنان و سیراب کردن ذهن هریکتن آنان از احساس عظمتاست. با احساس این عظمت است که مسلمان اگر تنها در شکاف کوهی هم زندگی کند خود را تنها حس نمیکند. با احساس این حقیقت است که مسلین در هر یک از کشورهای اسلامی شجاعت برخورد با اردوگاه ضدیت با اسلام یعنی همین سلطه سیاسی ـ اقتصادی دنیای سرمایه سالاری و عوامل و ایادی آن و نیرنگ و فتنهگری آن را مییابد و افسون تحقیر که اولین سلاح استعمارگران غربی در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست، در او نمیگیرد. با احساس این عظمت است که دولتهای مسلمان با تکیه به مردم خود، از تکیه به قدرتهای بیگانه خود را بینیاز حس میکنند و این فاصله مصیبتب ار میان ملتهای مسلمان با دستگاههای حاکم بر آنان پدید نمیآید. با احساس این وحدت و جماعت است که نیرنگ استعماری دیروز و امروز یعنی احیاء احساسات افراطآمیز ملیگرایی، این فاصله وسیع و عمیق میان ملتهای مسلمان را پدید نمیآورد و قومیت عربی و فارسی و ترکی و آفریقایی و آسیائی، بجای آنکه رقیب و معارض هویت واحده اسلامی آنها باشد، بخشی از آن و حاکی از سعه وجودی آن میگردد و به جای آنکه هر قومیتی وسیله و بهانه نفی و تحقیر قومیتهای دیگر شود، وسیلهای برای نقل و انتقال خصوصیات مثبت تاریخی و نژادی و جغرافیایی هر قوم به سایر اقوام اسلامی میگردد. حج با مشاهد و مناسک و شعائر خود باید این روح وحدت و ملائمت و جماعت و عظمت را در مسلمانان همه اقطار عالم زنده کند و از شعوب و قبائل مختلفه امت واحده پدید آورد و آن امت واحده را به وادی امن عبودیت مطلق خداوند هدایت نماید و مقدمات تحقق گفته خدای بزرگ را که: «إن هذه امتکم أمة، واحدة و انا ربکم فاعبدون» فراهم آورد. تشکیل امت واحدهای که ناصیه عبودیت بر درگاه ربوبیت و وحدانیت می ساید همان آرزوی بزرگ اسلام است و همان است که در سایه آن نیل به همه کمالات فردی و جمعی مسلمین میسر میگردد و همان هدفی است که جهاد اسلامی برای تحقق آن تشریع شده و هر یک از عبادات و فرائض اسلامی، بخشی از آن را زمینهسازی و تأمین میکند. حج ابراهیمی و محمدی(ص) بیگمان یکی از بزرگترین مقدمات و ارکان این هدف بزرگ است بدینجهت در این عرصه عظیم، در همان حال که ذکر خدا: «فاذکروا الله کذکرکم آبائکم او اشد ذکرا» و اعلام برائت از مشرکان«و اذان من الله و رسوله إلی الناس یوم الحج الاکبر أن الله بریء من المشرکین و رسوله» رکن حج محسوب میشود، حساسیت در برابر هر حرکتی که میان برادران یعنی اجزاء این امت واحده، جدائی و دشمنی بیافریند نیز در حد اعلا است تا آنجا که حتی بگو مگوی دو برادر مسلمان نیز که در زندگی عادی چندان مهم نمینماید، در حج ممنوع و حرام است: «فلا رفث و لا فسوق و لا جدال فی الحج» آری، همان صحانه که در آن برائت از مشرکان یعنی دشمنان بنیانی«امت واحده توحیدی» لازم میشود، جدال با برادران مسلما یعنی اجزاء بنیانی«امت واحده توحیدی» ممنوع و حرام میگردد. و بدینگونه پیام«وحدت و جماعت» در حج، صراحت بیشتری مییابد. رازها و رمزهای حج بسی بیش از آن است که در اینجا بدان اشاره شد و تدبر در این رازها که همه در جهت احیاء شخصیت فرد و جامعه مسلمان و مبارزه با عوامل نابودی آن است، افقی جدید در برابر حاجی میگشاید و او را به عالمی پر تلاش و پر حرکت و تمام نشدنی میکشد. اولین وظیفه هر یک از حجاج، تأمل در این راز و رمزها حج بسی بیش از آن است که در اینجا بدان اشاره شد و تدبر در این رازها که همه در جهت احیاء شخصیت فرد و جامعه مسلمان و مبارزه با عوامل نابودی آن است، افقی جدید در برابر حاجی میگشاید و او را بهعالمی پر تلاش و پر حرکت و تمام نشدنی می کشد. اولین وظیفه هر یک از حجاج، تأمل در این راز و رمزها و تبادل نظر و جستجوی سر رشته کار از این همه است و نیز تأمل در اینکه چرا دستها و دستگاههائی سعی میکنند حج را برون از همه مفاهیم سیاسی و جمعیاش و تنها به عنوان عبادتی یک بعدی که فقط دارای خواص فردی است مطرح نمایندو چرا روحانی نمایان دین به دنیا فروش که نام و شأن دینی آنان حکم میکند که مردم را به این اسرار آشنا و جسم و جان آنان را به سمت هدفهای آن به حرکت درآورند، به عکس، با هرگونه روشنگری در این باره مخالفت و عناد ورزیده اصرار بر کتمان حقایق دارند؟ و چرا بارها و بارها در بلندگوهائی اعلام میشود که سیاست در حج نباید دخالت کند؟ مگر اسلام و احکام نورانی آن برای اداره و هدایت زندگی مادی و معنوی انسانها نیست؟ و مگر دیانت در اسلام با سیاست آمیخته نیست؟ این از جمله دردهای بزرگ عالم اسلام است که تحجر و کوتهبینی و دنیا طلبی جمعی همواره در خدمت غرضورزی و حسابگریهای خباثت آلود جمعی دیگر قرار گیرد و قلمها و زبانهائی که باید در خدمت اسلام و در جهت تبیین حقایق آن به کار میافتاد، ابزاری در دست دشمنان هوشیار و توطئهگر اسلام گردد. این همان مصیبیتی است که امام راحل رضوان الله علیه بارها بتلخی از آن سخن گفته و نالیدهاند و جای آن است که هوشمندان امت، عامه مردم را با آن آشنا ساخته مرز میان علمای صادق و دین به دنیا فروشان مزدور را برای آنان مشخص سازند. ـ دومین مسألهای که شایسته است بخصوص در این زمان و مکان به آن اندیشیده شود، مسأله«پیوند امت اسلامی است با تاریخ خود و نیز با سرنوشتی که باید برای خود رقم زند». گذشته امت اسلامی چیزی است که استعمار از هنگام ورود به آسیا و آفریقا همت بر مخدوش ساختن و به فراموشی سپردن آن داشته است. تسلط بر ذخائر مادی و انسانی در کشورهای اسلامی و به سدت گرفتنس رنوشت ملتهای مسلمان که هدف استعمارگران، مستقیم و غیر مستقیم از اواخر قرن هیجدهم میلادی به اینطرف بوده، بطور طبیعی ایجاب میکرد که احساس غرور و شخصیت ملل مسلمان شکسته شود و آنها از گذشته پر شکوه خود کاملا منقطع شودند و بدینگونه فرهنگ و اخلاق خود را رها کرده آماده پذیرش فرهنگ غرب و تعالیم استعمای شوند. و این حیله در زمینه کاملا مساعدی که تسلط حکومتهای فاسد و مستبد در کشورهای اسلامی فراهم آورده بود کارگر افتاد و سیل فرهنگ مهاجم غربی و همه مفاهیمی که استعمار رواج آن را در میان ملل مسلمان برای تأمین سلطه سیاسی و اقتصادی خود بر آن ملتها ضروری میشمرد، به راه افتاد و نتیجه آن شد که در طول دویست سال، کشورهای اسلامی یکسره به سفره گسترده و بیمانع و رادعی برای غارتگران غربی تبدیل شد و آنان از حاکمیت مستقیم گرفته تا مالکیت ثروتهای زیر زمینی و تغییر خط یا زبان و حتی تصرف کامل یک کشور اسلامی مانند فلسطین و تحقیر مقدسات اسلامی و غیره، در این کشورها پیش رفتند و مسلمین را از همه برکات استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی که از جمله آن رشد علمی و فرهنگی است بازداشتند. یک نگاه به وضعیت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و نظامی کشورهای مسلمان امروز، مشاهده ضعف روحی و مادی آن و مداقه در نظامهای سیاسی و وضع دولتهای اغلب این کشورها که در آن همه چیز حاکی از احساس حقارت و ناتوانی است، روشن می سازد که از مهمترین علتهای این وضع، بیگانگی و بریدگی این کشورها و ملتها از گذشته های تاریخی خود و مجد و عظمتی است که از ورای قرنها میتواند هر انسان ضعیف و نومید را به حرکت و تلاش امیدوارانه سوق دهد. آن مجد و شکوه تاریخی در آغاز با قیام لله و جهاد مخلصانه برای خدا و عمل به احکام آزادیبخش و زندگی ساز اسلام و به برکت حرکت مسلمین در صدر اسلام و در غربت روزهای مکه و جهاد دوران مدینه، پایهگذاری شد. مولود مبارکی که«جامعه اسلامی» نامیده میشود، به برکتجهاد و مبارزه حجا توانست به جوانی نیرومند و هوشمند بدل شود و سپس در طول قرنها توانست مشعل علم و معرفت و درفش قدرت و سیاست را بر سر جهانیان بگستراند، آن عظمت، از عظمت مبارزه مکه و مدینه سرچشمه گرفت. اکنون اینجا، مکه و مدینه، پایگاه وحی و محل نزول برکات الهی است بر جماعتی مؤمن و مقاوم که به برکت ایمان و عمل به آیات الهی، توانستند از خاک مذلتی که بر آن آرامیده بودند، برخاسته و قد علم کرده و آزادی شایسته انسان رابرای خود تدارک دیده و پرچم آزادی بشریت و نجات انسان از سلطه امپراتوریهای زر و زور آن دوران را برافرازند و با نور معرفتی که از قرآن سرچشمه میگرفت پایگاه عظیم دانش بشری را پدید آورند و خود قرنها بر منبر بلند علم و معرفت بشری قرار گیرند و سخاوتمندانه به همه بشریت بیاموزند و گرانبهاترین آثار علمی را طی قرنهای متمادی پدید آورند و سرنوشت جهان بشریت را با علم و سیاست و فرهنگ خود رقم بزنند. اینها همه از برکات تعالیم خاص اسلام و حکومت الهی در عهد پیامبر(ص) و برههای از صدر اسلام بود که علیرغم تسلط و رشد شجره خبیثه حکومتهای سلطنتی و رجعت از دوران توحیدی، باز تا قرنها ثمرات خود را به مسلمین میچشانید و آنان و همه بشریت را کامیاب میکرد هر وجب از این خاک و این سرزمین یادآور خاطرهای از دوران پیامبر خدا(ص) و یاران فداکار و نورانی اوست. در این سرزمین بود که اسلام طلوع کرد و پرچم جهاد برافراشته شد و آزادی بشریت از همه غل و زنجیرهای جاهلیت رقم خورد. امروز که ملتهای مسلمان پس از چند قرن انحطاط و رکود و ذلت، در چهار گوشه جهان اسلام به بیداری و قیام لله گرائیدهاند و عطر آزادی و استقلال و بازگشت به اسلام و قرآن در فضای بسیاری ازکشورهای اسلامی منتشر گشته است، بیش از همیشه مسلمانان نیاز دارند که پیوند خود را با آن گذشته نورانی و معجزنشان، با دوران قیام لله و مبارزه اسلامی دوران نخستین اسلام مستحکم کنند. خاطرات اسلامی در این سرزمین برای هر مسلمان متدبر در حکم داروی شفابخشی است که او را از ضعف و زبونی و یأس و بدبینی نجات میدهد و راه دستیابی به هدفهای اسلام را که همیشه برای هر انسان برخوردار از عمق و حکمت، هدف زندگی و تلاش است نشان میدهد. در اینجا بود که پیامبر عظیم الشأن با یاران مخلص خود سیزده سال همه سختیها را به جان خریدند و مرارتها را تحمل کردند تا نهال اسلام ریشه دوانید، و در اینجا بود که پس از سالهای مصیبت بار زندگی در شعب ابیطالب، پس از شکنجه یارانی چون بلال و عمار و یاسر و سمیه و عبدالله بن مسعود و دیگران، پس از راهپیمائی طولانی و پر مشقت و بیحاصل رسول خدا(ص) در میان قبایل مکه و طائف، بیعت عقبه با اهل یثرب واقع شد و هجرت پر برکت به مدینة الرسول(ص) پیش آمد و دولت اسلامی تشکل شد، در اینجا بود که پیروزی بدر و شکست أحد و محنت خندق و آزمایش حدیبیه اتفاق افتاد، اینجا بود که اخلاص و جهاد پیروزی آفرید و مالدوستی و غنیمت طلبی، ناکامی آورد... اینجا آیه آیه قرآن نازل شد و خشت خشت بنای فرهنگ و تمدن حیات طیبه اسلامی، کار گذاشته شد... مسلمان با تدبر در این گذشته و زیستن در لحظه لحظه آن، با آینده نیز پیوندی سازنده مییابد، راه زندگی و هدف آن را میشناسد، به خطرات راه پی میبرد، فردای این حرکت را بالمعاینه میبیند و خود را برای پیمودن آن آماده میسازد و بر تردید ناشی از احساس ضعف و حقارت و ترس از دشمن فائق میآید. و این همه، از برکات حج است. از آنچه گفتیم میشود فهمید که چرا استعمارگران دیروز و سردمداران سلطه استکبار جهانی امروز، این همه از پیوند فکری و عاطفی مسلمین با گذشته خود بیمناک و با آن در ستیزند. آری، این پیوند با گذشته است که حال و آینده را رقم میزند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران و اعلام اینکه ملت ایران در صدد است جامعهای براساس ارزشهای اسلامی بسازد و در آن مقررات اسلامی را تحقق بخشد، موج تبلیغات بوقهای تبلیغاتی شرق و غرب و وابستگانشان، جمهوری اسلامی را به نام بنیادگرا و کهنهپرست و رو به گذشته و عناوینی از این قبیل به شدت مورد حمله قرار داد. و بنام نوگرائی، از اینکه ایران اسلامی میخواهد پایبند به سنتهای گذشته باشد، انتقاد کرد. و این درحالی بود و هست که نظامهای مرتجع و مستبد و پایبند سنتهای پوسیده که هرگز بوئی از مفاهیم نوین عالم مانند آزادی و دمکراسی و حقوق بشر، استشمام نکرده و در شرق و غرب جهان کم نیستند، هیچگاه به آن نامها مورد تعرض تبلیغاتی قرار نگرفتند. و عبرت انگیز آنکه رادیوهای رژیمهائی که در آن از ابتدائیترین رسوم نوگرائی سیاسی خبر نیست و چیزی بنام مجلس ملی و انتخابات آزاد و نشریه غیر دولتی در آن در حکم افسانه است، نیز به کشوری که در آن به حکم اسلام، حکومتی مردمی بر سر کار است و قانون اسلامی در مجلسی مرکب از نمایندگان مردم تصویب و به دست دولتی منتخب مردم اجراء میشود و مردم در حساسترین مسائل آن دارای حضور فعالاند، نام مرتجع دادند و هوشمندان عالم را از تقلید مسخرهآمیز خود به خنده انداختند. آری، استکبار و دار و دسته خبری و تبلیغاتی و قلمها و بوقهای مزدورش از اینکه کشوری در اعماق کهنهپرستی و ملتی در حال و هوای سنتهای جاهلی خود سر کند ولی درهای خزائن مادی خود را به روی آنان بگشاید و تسلیم فزونخواهی و سلطهطلبی آنان شود و فرهنگ فساد و فحشاء و مصرفزدگی و میخوارگی و شهوترانی را ازآنان بپذیرد، نه تنها نگران نیستند، بلکه بسی خشنودند، آنان از بازگشت ملتها به گذشتهای که به آنان عزت و عظمت را یادآوری کند، راه جهاد و شهادت را به روی آنان باز کند، کرامت انسانی را به آنان برگرداند دست سلطهگران را از غارت و چپاول به مال و ناموس آنان قطع کند، آیه: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» را بر آنان بیاموزد، کریمه: «و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین» را بر آنان فروخواند، خطاب«و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین» را به گوش و دل آنان برساند، فرمان: «إن الحکم الا لله» را در زندگی آنان اجرا کند و خلاصه خدا و دین و قرآن را محور زندگی آنان سازد و دست طواغیت مستکبر و مستبد و سلطهطلب را از زندگی آنان قطع کند، از بازگشت به چنین گذشتهای و پیوند با چنین تاریخی، ناخشنود و سراسیمه و بیمناکند و لذا با هر بهائی میخواهند از آن مانع شوند.
مسلمین، بخصوص جوامعی که نسیم آزادی و قیام لله بر آن وزیده و بالاخص علماء و روشنفکران و پیشگامان آنان، باید مراقب باشند که در این دام نیفتند، از عنوان بنیادگرائی نترسند، از تهمت ارتجاع و سنتگرائی آشفته نشوند، برای راضی کردن دشمنان خبیث و حسابگر، از اصل اسلامی خود، از احکام نورانی اسلام، از تصریح به هدفهای جامعه دینی و نظام توحیدی، تبری نجویند و به سخن خدا گوش فرا دهند که: «و لن ترضی عنک الیهود و الا النصاری حتی تتبع ملتهم» و «قل یا اهل الکتاب هل تنقمون منا إلا أن آمنا بالله و ما انزل الینا و ما انزل من قبل و أن اکثرکم فاسقون؟» و «فلعلک تارک بعض ما یوحی الیک و ضائق به صدرک أن یقولوا لولا انزل علیه کنز او جاء ملک» و «ما نقموا منهم إلا أن یؤمنوا بالله العزیز الحمید». در حج، در مدینه و مکه، در احد و منی و حراء در این سرزمین که قدم مبارک رسول اکرم(ص) اصحاب کرامش بر آن نهاده شده و شاهد آن رنجها و دربدریها و مبارزات و خون دلها بوده و در قدم به قدم سرزمین وحی و جهاد و قرآن و سنت، در آن«گذشتهها» به تدبر بپردازید، خود را با آن پیوند دهید، در پرتو آن راه و جهت را بیابید، با تجربه آن نتیجه و سرانجام راه را ببینید و به حول و قوه خدا و با توکل به او و امید به نصرت او و اعتماد به توانائی خود، در آن راه و به سمت آن هدف قدم گذارید. «و الله معکم و لن یترکم اعمالکم». 3- موضوع مهم دیگری که حجاج بیت الله بعنوان بخشی از هدف حج باید به آن بپردازند مسائل مهم و جاری جهان اسلام است. اگر حج، کنگره عظیمه سالیانه مسلمانان سراسر جهان است بیگمان فوریترین دستور این کنگره، مسائل روز مسلمانان در هر نقطه از جهان است. این مسالئ، در تبلیغات استکباری به گونهای مطرح میشود که از آن نه درس و تجربه و امیدی به مسلیمن سراسر عالم منتقل شود و نه اگر در آن حادثه سوء نیت و سوء عمل استکبار مؤثر بوده مجرمی رسوا و حقیقتی افشا گردد، و یا بطور کلی مطرح نمیشود. حج، جائی است که باید این خیانت تبلیغاتی، افشاء و حقیقت، آشکار شود و زمینه آگاهی عمومی مسلمانان فراهمآید. اینک فهرستی از حوادث مهم جهان اسلام را به عرض برادران و خواهران مسلمان می رسانم: الف: مهمترین مسأله امروز، مسأله فلسطین است که در نیم قرن اخیر همواره مهمترین مسأله جهان اسلام و شاید مهمترین مسأله بشریت بوده است. اینجا سخن از محنت و آوارگی و مظلومیت یک ملت است. سخن از غصب یک کشور است. سخن از ایجاد غدهای سرطانی در قلب کشورهای سالامی و در نقطه التقاء شرق و غرب جهان اسلام به یکدیگر است. اینجا سخن از ظلم مستمری است که اکنون دو نسل پی در پی از مسلمان فلسطین را فرا گرفته است. امروزه که قیام خونین اسلامی متکی به تودههای مردم در سرزمین فلسطین، خطر واقعی و جدی را به اشغالگران بیوجدان و بیگانه از انسانیت و بیمحابا از جنایت گوشزد میکند، شیوههای دشمن از همیشه پیچیدهتر و هشدار دهندهتر است و مسلمین در سراسر جهان باید مسأله را از همیشه جدیتر بگیرند و برای آن فکری و کاری بکنند. و این است خبر تازه امروز. اکنون اوضاع آشفته جهان اسلام و وابستگی روز افزون کشورهای منطقه به قدرت بیمهار آمریکا زمینه مساعدی برای تهاجم کینهورزانه دولت غاصب فراهم ساخته که با پشتگرمی به حمایت شیطان بزرگ ـ که حقا خطرناکترین دشمن اسلام و مسلمین است ـ آشکارا مقاصدی را که هرگز هم تلاش زیادی برای پنهان ساختن آن نمیکره است دنبال کند. انتقال یهودیان شوروی که بخشی از بهای کمکهای غرب به آن ابر قدرتس ابق است، انتقال فلاشههای اتیوپی که قرار است خدمت به صهیونیستهای آمریکائی و اروپائی غاصب فلسطین را بکنند و اخیرا یهودیان هند، شهرک سازی در بخشهای غصب شده اخیر فلسطین و حتی احتمالا در بخش اشغال شده لبنان، افزایش تجهیزات نظامی وس لاحهای کشتار جمعی در همان حال که آمریکا جنجال تحریم صدور چنین سلاحهائی راب ه خاورمیانه بلند کرده است، حملات هوایی روزمره و متناوب به جنوب لبنان و بمباران غیر نظامیان فلسطینی و لبنانی، سختگیری روز افزون نسبت به شهروندان عرب فلسطینی یعنی صاحبان آن سرزمین و انجام جنایتبارترین و وحشیانهترین برخوردهای پلیسی با مردم... و در همان حال در صحنه سیاسی، در برابر عقبنشینی روز به روز دولتهای عربی و ساف و ضعف نشان دادن زبونانه برخی از سیاستمداران عرب، چهره مهاجم به خود گرفتن و حتی فکر تشکیل کنفرانس بینالمللی و یا منطقهای، هر یک را به نوعی رد کردن و بالاخره پیشنهاد تشکیل دولت فلسطین در گوشهئی از سرزمین فلسطین را که محصول عقبنشینی و ذلتپذیری طرفهای فلسطینی بود، به صراحت و قاطعیت رد کردن... اینها مجموعهای از سیاستها و اعمال آشکار آدمی ستیزان صهیونیست است و یقینا در کنار اینها چندین برابر، فعالیت پنهان در جهت توطئه و ترور آدم ربائی و جنگ روانی و تبلیغات مسموم و جنایتهای شناخته و ناشناختهای است که فقط از صهیونیستها و همکاران آن ساخته و متصور است. استکبار جهانی و دولتهای استعمارگر، از آغاز تا امروز، رژیم غاصب اسرائیل را به عنوان اهمر فشاری بر روی دولتهای عربی و سپس اسلامی منطقه پدید آورده و ذخیره کردهاند و برآنند که این خنجر مسموم را همواره در پهلوی جهان اسلام نگاهدارند و امروز شیطان بزرگ، سر رشته این سگ دست اموز را در دست دارد پس تعجبی نیست که نقض مکرر قوانین بینالمللی، نقض مداوم حقوق بشر آن هم به فجیعترین شکل، تجاوز مکرر به کشورهای همسایه،عملیات تروریستی و آدمربائی به گونه آشکار، تهیه روز افزون سلاحهای اتمی و امثال آنها که هر یک در هر یک از کشورهای جهان ه با آمریکا و دیگر دولتهای بزرگ رابطه راباب رعیتی نداشتهب اشد، حادثهای عظیم تلقی میشود، از صهیونیستها قابل قبول باشد و هیچ اعتراض جدی را از سوی شبکه استکباری جهان مخصوصا شیطان بزرگ برنیانگیزد. بدین ترتیب امروز دولت غاصب صهیونیست، بزرگترین خطر برای حال و آینده جهان اسلام است و بر مسلمین است که برای علاج این خطر ور فع ظلمی به این عظمت، درصدد علاج و چاره باشند. متأسفانه رفتار و گفتار اغلب سران کشورهای اسلامی هیچ اشارهای را به عزم آنان برعلاج این خطر بزرگ ـ که چیزی جز محور رژیم صهیونیستنژاد پرست نیست ـ نشان نمیدهد، بلکه به عکس نشانههائی از گسترش کمپ دیوید و تکمیل خیانت«سادات» نیز در برخی از دولتهای عربی به چشم میخورد. و من نمیدانم آیا این دولتها با این رفتار ذلتبار و تسلیم ننگآور در برابر دشمن عنو مسلمین و اعراب، چه پاسخی برای ملتهای خود و نیز در پیشگاه خداوند آماده کردهاند؟ علاج واقعی این خطر به دست مسلمین است. آنان میتواند با کمکهای حقیقی به مبارزین مسلمان، قیام داخل کشور فلسطین را قویتر و کوبندهتر سازند، و نیز می توانند به طرق گوناگون نگذارند که دولتهای منطقه به پیروی از خواست و تحمیل آمریکا تن به سازش با اسرائیل دهند. اقدامهای فداکارانه و جوانمردانه مسلمانان سربلند لبنان که بارها صیهونیستهای قلدر و حامیانشان را در موضع ضعف و انفعال قرار داده، گواه صادقی است بر اینکه ملتها و جوانان مؤمن قادرند بسیاری از کارهای بزرگ را انجام دهند. ب: مسأله دیگر حرکتهای اسلامی در برخی از کشورهای عربی و آفریقایی است. این یکی از مژده بخشترین حوادث جهان اسلام است که ملتی، با جوانهایش، با روشنفکرهایش، با مردم کوچه و بازارش، داعیه اجرای احکام اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی داشته و در راه آن حرکت کند. از طلوع انقلاب عظیم اسلامی در ایران و تشکیل جمهوری اسلامی، این انتظار و امید برای دوستان و این هراز و نگرانی شدید برای اردوگاه استکبار و درر أس آن آمریکا وجود داشت که انقلاب اسلامی ایران طلیعه پیروزیهای مسلمانان در سایر نقاط جهان اسلام خواهد بود. برادران و خواهران مسلمان ما در همه جای جهان بدانند که بخش عمدهای از فشار مشترک شرق و غرب بر ایران اسلامی چه در دوران جنگ تحمیلی و چه قبل و بعد از آن، بدین خیال باطل بود که با شکست جمهوری اسلامی در ایران، تجربه حرکت اسلامی در چشم مسلمانان سایر کشورها، ناکام جلوه کند و برق امیدی که از پیروزی انقلاب در ایران، دلهای آنان را روشن ساخته بود، نیروی آنان را در این راه مبارک به کار نیفکند. امروز هم تبلیغات وسیع بوقهای استکباری که میخواهد انقلاب سالامی را در ایران، راکد و متوقف و رسیده به بن بست، و نظام جمهوری اسلامی را رویگردان از خط انقلاب و امام عظیم الشأن آن رضوان الله علیه و آشتی جوی با آمریکا غدار جلوه دهد هدفی جز این ندارد. این همان بوقهائی است که در دوران حیات امام راحل قدس سره بارها تهمت رابطه با اسرائیل و خرید تسلیحات از آن و فروش نفت به آنرا وقیحانه به ایران اسلامی که جدیترین دشمن رژیم صهیونیستی است، وارد میکردند. خدا را شکر که هیچ یک از تلاشهای استکباری، چه عملی و چه تبلیغاتی، کارگر نیفتاد و شعله امیدی که با پیروز انقلاب اسلامی و چهره مصمم و تسلیم ناپذیر آن، بر دنیای اسلام و جانهای مسلمین پرتو افکنده بود کار خود را کرد و نتیجه آن است که امروز در تعدادی از کشورهای اسلامی به صورت حرکتهای عظیم مردمی در طلب حکومت اسلامی مشاهده میشود. لیکن اینجانب به عنوان برادری دلسوز وم جرب وظیفه خود میدانم به این ملتها و مخصوصا به رهبران و هوشمندان و روشنفکران و علمای دینی آنان یادآوری کنم: اولا در این را خطرات زیادی از ناحیه بیصبری یا بیبصیرتی، حرکت را تهدید میکند، بر دو عنصر: صبر و بصیرت بیش از همه چیز تأکید بورزید. ثانیا حرکت اسلامی و انقلاب اسلامی عبارت است از طغیان بر ارزشهای جاهلی و نظامهای طاغوتی که بشر را به زنجیر کشیده و موجب ظلم، و فساد و تبعیض طبقاتی و نژادی، و فحشاء عمومی، و ستم پذیری تودهها، و دیگر بدبختیهای ملتها شده و همه چیز را فدای سود بیشتر و حاکمیت ظالمانه بیشتر صاحبان زر و زور نموده است. پس حرکت صحیح اسلامی، صفبندی میان دو نظام ارزشی و مبارزه میان دو فرهنگ است: فرهنگ به زنجیر کشیدن بشر و فرهنگ نجات بشر. لذا هر حرکت اسلامی باید خود راب ریا مقاومت و همه زورمندان عالم آماده کند و غافلگیر نشود. ثالثا دشمن میکوشد با جوسازی و حیلههای تبلیغاتی، شما را از نام حکومت اسلامی و نظام اسلامی بر حذر دارد و شاید برخی از ساده دلان به این فکر بیفتند که برای حساس نشدن آمریکا و دولتهای غربی، بهتر است که در اظهارات علنی از نام حکومت اسلامی اجتناب شد. توصیه اینجانب، اجتناب جدی از این مصلحت اندیشی خلاف مصلحت است. هدف تشکیل نظام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام را بیهیچ انفعالی به صراحت و به تکرار و در همه شرایط بیان کنید و با عدول از نام مقدس اسلام، دشمن را به طمع نیندازید و هدف را مبهم و غبار آلود نسازید. رابعا اسلام و حرکتهای اسلامی همواره از نفاق بیش از کفر صریح، لطمه دیده است امروز خطر اسلام آمریکائی یعنی آنجا که نام و عنوان اسلام در خدمت طواغیت و در جهت هدفهای آمریکا و دیگر مستکبرین است، از خطر ابزارهای نظامی و سیاسی آمریکا کمتر نیست و بیشتر است. از علمداران اسلامی آمریکائی چه در لباس عالم دین و چه در موضوع سیاستمدار بر حذر باشید و آنان را در سخن و اشاره و جهت گیریشان متهم کنید و هرگز در صدد جلب کمک آنان نباشید، خامسا از تجارب حرکتهای دیگر اسلامی در سایر کشورها و وضع کنونی آنان بیخبر نمانید و علیرغم میل استکبار با آنان ارتباط بیابید. و بالاخره سادسا آیه شریفه: «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» را که تصویه تمسک به دین و رعایت وحدت کلمه در آن است، همواره به یاد داشته هر دو توصیه آنرا نصب العین خود قرار دهید و از کید دشمن دراین باب بر حذر باشید. ج: یکی دیگر از مسائل کنونی جهان اسلام مسأله عراق و وضع مصیبتبار و گریهآور ملتی است که براثر سوء نیت و سوء تدبیر زمامدارانش، علاوه بر اختناق و حکومت پلیسی شدید و پس از اینکه از دهسال پیش به اینطرف به جنگ غیر عادلانه با همسایگان خود مجبور گشته و بخاطر تدابیر ابلهانه و جاه طلبانه سرانش هزاران هزار زن و مرد و کودک و پیر و جوانش در بمبارانها و تخریبها به قتل رسیده یا داغدیده و یا مجروح و معلول و بیخانمان شده و بخش عظیمی از ثروت ملی و تاریخیاش نابود شده، اکنون زا سوی همان زمامدارانی که مسبب همه این مصائب بودهاند به صورت مستقیم تهدید میشود و با بمبارانها و سلاحهای دستجمعی و شیمیایی، قتل عام و آواره و نومید از زندگی میگردد. هنگامی که ارتش عراق برای ارضاء جاهطلبی و افزونخواهی سران رژیم آن کشور به کشور کویت حمله و آن را تصرف کرد و بهانهای نقد به دست آمریکا برای حضور بیسابقه نظامی و بالطبع نفوذ شوم سیاسی و اقتصادی در منطقه خلیج فارس داد و منطقه خلیج فارس از هر دو طرف ـ رژیم عراق و متحدین غربی ـ به آتش کشیده شد، کسانی از مسلمین ـ غالبان از روی سادهاندیشی خیرخواهانه و شاید معدودی از سر بدخواهی و حسابگرانه به جمهوری اسلامی مصرانه پیشنهاد میکردند که به کمک رژیم بعثی عراق شتفاتهب ه سهم خود ابعاد جنگ را گستردهتر سازد. این نظر، البته بر خلاف اصول مسلم اسلام بود که جهاد را فقط در راه گسترش دین خدا یا دفاع از ملتهای مستضعف و یا دفاع از دولت اسلامی واجب میشمرد و نه در دفاع از رژیمی مهاجم و اشغالگر و قدرت طلب آن هم با ایدئولوژی حزب بعث که رسما و علنا منکر و معارض دین و معنویت است، آن هم با سوابق ظلم و فساد و اختناق و نسلکشی که رژیم عراق، در آن دارای وضعی استثنائی است و بالخصوص رژیمی که سابقه تسلیم و فرمانپذیریاش در برابر قدرتهای سلطهگر را ایرانیان در طول هشت سال جنگی که به خواست استکبار و با سلاح و کمک همه جانبه آنان بر نظام اسلامی تحمیل کرد، بخوبی دریافتهاند آری، اسلام، دفاع از چنین رژیمی را جهاد نمیشمرد و آنرا جایز نمیداند... لیکن این پیشنهاد کنندگان بعضا تحت تأثیر اظهارات ریاکارانه و فرصت طلبانه مسئولان ویرانی عراق که در برههای کوتاه برای جلب نظر سادهلوحان، به دروغ دم از اسلام و مقدسات دینی میزدند و بعضا تحت تأثیر اظهارات ریاکارانه و فرصتطلبانه مسئولان ویرانیعراق که در برههای کوتاه برای جلب نظر ساده لوحان، به دروغ دم از اسلام و مقدسات دینی میزدند و بعضا با اعتراف به خباثت و فساد و ظلم سران آن رژیم، دفاع از ملت عراق را انگیزه خود، از این پیشنهاد میدانستند، ما به آنان یادآوی میکردیم که کمک به مردم مظلوم عراق واجب است اما ورود در جنگ بنفع رژی عراق و تحکیم سلطه آن رژیم کمک به مردم عراق نیست، بلکه کمک به رژیم ضد مردمی عراق و ظلم به مردم عراق است که دهسال است آن رژیم منحوس، جنگی ناخواسته را بر آنان تحمیل کرده است. اکنون با تسلیم و فرار مفتضحانه رژیم و ارتش عراق در برابر آمریکا و متحدین غربی و قبول همه شرائط مستکبران، آن رژیم توانسته خود را برای مدت نامعلوم دیگری بر سریر حکومتی بیافتخار و قدرتی ذلتآمیز تأمین کند... و در این حال باز مردم عراق این ملت مظلوم که سالها است گروگان رژیم خشن و ظالم و فاسد و شکنجه گرند باید علاوه بر تاوان جنگی که فقط به هدف افزونخواهی سران رژیم بر آنان تحمیل شده، غرمت شکست و ذلت و عقدههای حقارت ان رژیم را نیز بپردازند. همان رژیم و ارتشی که بیش از صد ساعت نتوانستند با دشمنان خارجی که به داخل خانه آنان آمده بودند، بجنگند و از مرگ نترسند، اکنون بیش از صد روز است که به جان ملت عراق افتاده،خانهها را ویران، شهرها را بمباران، عتبات عالیات را هتک، مردم را از وطن آواره، علماء و بزرگان را دستگیر و بسیاری از شکنجه و ملت را قتل عام میکنند، در شمال کردها و در جنوب اعراب را طوری کشتند و زدند و دربدر کردند و به عزای عزیزان نشاندند که واقعا در مورد هیچیک از جنایتکاران شناخته شده در روزگاران اخیر ما نشنیده و گمان نبرده ایم، با مردم عراق رفترای کردند که انسانهای با وجدان با حیوانات نمیکنند. کردهای شمال عراق بر اثر اخم و تهدید آمریکا و دولتهای غربی، فعلا وضع بهتری دارند تا بعدها چه پیش آید، اما شیعیان جنوب که به دلایل متعدد مورد بغض و کینه آمریکا و متحدینش میباشند ـ و دلیل عمده آن است که داعیه اسلام و تشکیل حکومت اسلامی در آنان هست ـ همچنان در تهدید دائم و مورد بلاء و مصیبت دائم از سوی رژیم ضد دینی و طغیانگر و نسلکش عراقاند. این تصویر سادهای از وضع عراق است که گفته شد: ملتی ستمدیده و مظلوم و بیپناه با دست خالی در برابر حکومتی بس خشن و بیاعتنا به همه معیارهای اسلامی و انسانی و بینلمللی و بیباک در ریختن خون مردم و ظلم به مردم... و صدای یا للمسلمین آن مردم بلند است. و در همین چند روز علائم آشکار و محاصره و حملهای خونین به صدها هزار نفر فراریانی مشاهده شد که از بیم ارتش به مردابهای میان بصره و عماره و ناصریه پناهنده شدهاند و زن و مرد و کودک بیمار و بنابر خبر بعضا«وبا» زده و دچار بیماریهای واگیر میباشند. غرب و بخصوص آمریکا جز نقل بعضی خبرها آنهم کوتاه و بیکشش، هیچ کمکی نکردهاند و آنان تنها امیدشان به خدا است و به تودههای مسلمان که البته میتوانند حداقل به شکل اعتراض به این اعمال، آنانرا یاری دهند. د: مسأله بعدی، وضع مسلمانان کشمیر است. دولت هند با استفاده از اشتغال دنیای اسلام به مسائل حاد ماههای اخیر که موجب غفلت عمومی از وضع آن برادران جدا افتاد و مظلوم شده، حداکثر فشاری را که توانسته بر آن مردم وارد آورده و جان و مال و حتی بنابر نقل، ناموس آنان را مورد تعرض و تاراج قرار داده است. اینجانب اکنون درصدد آن نیستم که در ماهیت مسأله کشمیر قضاوتی بکنم ـ و مطلعین میدانند که این یکی از زخمهای کهنهای است که انگلیسیهای استعمارگر در هنگام خروج اجباری خود از هند بر پیکر شبه قاره وارد کرده و بوسیله آن از مسلمانان هند بزرگ، انتقام گرفتند سخن ما آن است که دولت هند در برخورد با این مسأله از ابزارهای خشن و نامناسب استفاده کرده و با اطمینان به اینکه دولتهای بزرگ و سازمانهای مدعی حقوق بشر هیچ دفاع واقعی از مسلمانان نخواهند کرد، به روشهای غیر انسانی متوسل شده است. ملتهای مسلمان باید بدانند که مسلمان کشمیری از آنان متوقع آنست که از او دفاع کنند و این وظیفه اسلامی و برادرانه مسلمین است، و دولت هند اگر تصور کند که میتوان آن جمع کثیر از مسلمانان را بدون هیچ عکسالعمل از سوی مسلمین جهان برای همیشه تحت فشار نگهداشت، بیشک در اشتباه است. در همین جا لازم است درباره اقلیتهای مسلمان در برخی از کشورها و از جمله کشورهای اروپائی اشاره شود که فشار وارد بر مسلمانانی که مایلاند هویت اسلامی خود را حفظ کنند، افشاگر ماهیت دمکراسی و آزادیای است که غرب پیوسته از آن دم میزند! حساسیتهائی که بعضی دولتهای اروپائی در برابر ساختن مسجد یا تشکیل اجتماعات اسلامی یا رعایت لباس اسلامی و امثال آن، نشان میدهند یا در مردم برمیانگیزند باید مسلمانان را به مواضع واقعی آن دولتها نسبت به اسلام آشنا سازد. اینها از جمله مسائل مهمی است که مسلمانان جهان باید درباره آن بیندیشند و از آن برای معرفت به وظیفه خود در این روزگار بهره گیرند. هـ: یکی از مسائل مهم این روزگار، مسأله اختلافات فرقهای میان مسلمین است. این البته مسأله تازهای نیست و اختلافات و نزاع و بعض زد و خورد بر سر مسائل کلامی و فقهی و فرقهای از قرن اول اسلام همواره وجود داشته است، لیکن در این باب سخن تازه آن است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و گسترش فکر آن در سراسر آفاق اسلامی، یکی از ترفندهای استکبار در مقابله با این موج همهگیر اسلامی، این بوده است که از سوئی انقلاب اسلامی ایران را یک حرکت شیعی به معنای عام، معرفی کرده و از سوی دیگر در ایجاد نفاق و نقار میان شیعه و سنی سعی بلیغ کنند. ما از آغاز با توجه به این مکر شیطانی، همواره اصرار بر وحدت فرق مسلمین داشته و کوشیدهایم این فتنهگری را خنثی کنیم و بحمدالله با تفضل الهی توفیقات فراوان نیز داشتهایم که یکی از آخرین آها تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است و هم اکنون در سراسر جهان اسلام علماء و روشنفکران و شعرا و نویسندگان و عامه مردم، از همه مذاهب اسلامی دوشادوش و با یک زبان و یک نفس از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران دفاع میکنند لیکن دشمن با پول و طرح و تبلیغت و خباتت فراوان مجهز است. و متأسفانه در نقاطی از جهان کسانی را مییابد که بتواند با تطمیع و اغفال، بر ذهن و زبان آنان تسلط یابد. لذا گاه به گاه در کشوری از یک سیاستمدار و در کشور دیگری از یک عالمنما یا انقلابینما شنیده میشود که به تشنیع و ناسزا به شیعیان یا به ملت ایران که بزرگترین انقلاب معاصر را به وجود آورده و به گونهای بهت انگیز از آن دفاع کردهاند، زبان میگشاید و قلم میراند. یا در کشور مسلمان پاکستان که ملت آن در شمار عزیزترین ملتها برای ما و همیشه در خط دفاع از اسلام و جمهوری اسلامی ایران بوده و هست، کسانی با دلارهای دشمنان اسلام و وحدت مسلمین جلسات دائر میکنند و کتاب و مقاله مینویسند تا شیعه و تشیع اهل بیت پیامبر(ص) را به باد حمله بگیرند و به مقدسات، اهانت کنند. ما همه اینها را به حساب آمریکا و دستیاران و مزدورانش میگذاریم و دامن ملتها و علمای راستین اسلام رااز آن پاک می دانیم. لیکن این از جمله مسائلی است که باید با هوشیاری مسلمین حل شود و مجال تاخت و تاز به دشمنان اسلام داده نشود. و:آخرین سخن مسأله بسیار مهم سلطه روز افزون شیطانب زرگ بر ذخایر کشورهای اسلامی و حضور بیش از پیش سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی آن در این کشورهاست این ابر قدرت ظالم و سلطه طلب پس از تحولات اخیر جهان که منتهی به فرو ریختن نظامهای الحادی کمونیستی شد و شوروی از موضع رقابت با آمریکا فرو افتاد، در صدد است که سراسر جهان و بخصوص مناطق زرخیز اسلامی را به منطقه نفوذ بیرقیب خود مبدل ساز، و پس از فراغت از ـ به اصطلاح ـ جنگ سرد، به جنگ همه جانبهای با بیداری اسلامی که مانع مستحکمی در راه این نفوذ است، کمر بسته است. این حکومت شیطانی بنابر مقتضای طبیعت ضد فطری و ضد انسانی خود، از درون دچار معضلات لاینحلی استف لیکن به اقتضای همان طبیعت استکبای و جهانخواری، میکوشد که مشکلات خود را به کل جهان منتقل کند و با تسلط بر همه مراکز حساس و ثروت خیز عالم از جمله خاورمیانه و مخصوصا خلیج فارس به حیات خود قدرتمندانهتر از پیش ادامه دهد. اگر این رؤیای شوم به تحقق بپیوندد روزگار سیاهی بر ملتهای این منطقه خواهد گذشت که در ذگشته نظیر نداشته است. رژیم آمریکا اینک از هر وسیلهای برای رسیدن به آن هدف شیطانی استفاده میکند و متأسفانه جهالت و غرور و قدرتطلبی حکام عراق که زمینه آنرا هم کمکهای قبلی آمریکا و غرب به عراق فراهم کرده بود، اوضاعی را در این منطقه بوجود آورد که عواقب تلخ و دردناک آنرا همه کمابیش میدانند. و از جمله تبعات آن یکی این است که آمریکا به تصمیم گیرنده اصلی در بخش مهمی از این منطقه مبدل شده و دولتهای منطقه را مرعوب خود ساخته است و این تهدیدی بزرگ برای موجودیت اسلامی بلکه کیان انسانی در این منطقه و در هر نقطه از جهان که چنین اتفاقی بیفتد، بشمار میآید. امروز بجز اسلام و انسانهای مؤمن و مصمم، هیچ نقطه امید دیگری برای مقباله با این تهدید بزرگ نیست. و خدا را سپاس که امروز خورشید منور اسلام حیاتبخش، دوباره بر دل و جان انسانها تابیدن گرفته و بسیاری ملتهای مسلمان در راه تحقق بخشیدن اسلام در زندگی خود باعوامل دوری مردم از دین خدا، مبارزه را آغاز کردهاند. این حرکتی فرخنده و امید بخش است و به توفیق الهی همین است که زنجیر سلطه شیطانی آمریکا و هر قدرت طغیانگر دیگر را خواهد گشود و همه را نجات خواهد داد. «کتب الله لأغلبن انا و رسلی» ملتها و دولتها در قبال روحیه گرایش به اسلام ناب محمدی(ص)، اسلامی که سرلوحهاش، قطع نفوذ شیطان بزرگ و بقیه شیاطین از زندگی ملتها است، به یک اندازه مسئولاند. دولتهای اسلامی اگر به کشور و ملت خود علاقمندند باید بدانند این آن چیزی است که زندگی و شرف و استقلال ملتها و کشورها و قدرت دولتها را تامین میکند. از خداوند متعال بیدرای همه مسلمانان عالم و شرف و عزت و رهائی آنان از چنگاه استکبار و پیروزی آنان در مصاف دشمنان خدا را مسئلت میکنم. پروردگارا پرتو قرآن و اسلام را بر دلهای مسلمین مستدام بدار و رحمت و فضل خود را برآنان نازل کن، آنها را تایید بفرما و دلهاشان را با امید و ایمام مستحکم بدار. قلب ولی الله الاعظم ارواحنا فداه و عجل الله فرجه را از ما شاد و دعایش را در حق ما مستجاب کن. حج حاجیان و تلاش تلاشگران راه خودت را به نیکی مقبول فرما. دلهای مسلمین را روز بروز به هم نزدیکتر و عوامل تفرقه را نابود فرما. ارواح مطهر شهدای راه حق و جسم و جان آسیب دیدگان این راه را مشمول رحمتت بفرما. پروردگارا از هر حرکتی که در سراسر جهان برای حاکمیت دین تو انجام میشود حضرت امام خمینی آن بنده صالح و برگزیدهات را جزای خیر عنایت کن. آمین رب العالمین. و السلام علی جمیع اخواننا المسلمین و رحمة الله علی الحسینی الخامنهای سوم ذی الحجة الحرام سال 1411 هجری قمری مصادف با بیست و ششم خرداد سال 1370 هجری شمسی
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 105 |