تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,320 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,271 |
امام خمینی(س) و ترسیم استراتژی هدم اسرائیل | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 115، تیر 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
امام خمینی(س) و ترسیم استراتژی هدم اسرائیل مواضع امام خمینی(سلام الله علیه) در برابر رژیم اشغالگر قدس، اسرائیل غاصب، آن قدر مشخص و روشن است که نیازی به توضیح غیر هم پیدا نمیکند. امام در تمامی مراحل زندگی و مبارزاتخویش چه آن زمان که در قم قبل از سنه 42 حضور داشتند چه به هنگام تبعید و چه آن زمان که به ایران بازگشته و بنیانذگار نظام جمهوری اسلامی شدند، در همه این مقاطع زمانی موضع امام در باربر اسرائیل غاصب نه تنها هیچگونه تغییری نیافت بلکه با قدرت نسبی یافتن به حمایت معنوی و مادی، از قیام مردم فلسطین در برابر صهیونیستها همت گمارد. امام موضعی اصولی در برابر وجود رژیم اشغالگر قدس داشتند و آن این بود که ابر قدرتها در قبله اول مسلمانان، با سیاستی مزورانه یهودیان صهیونیست را همچون خنجری در قلب مسلمین فرو بردهاند و قصد تثبیت و برسمیت شناخت این شجره خبیثه توسط کشورهای اسلامی را دارند لذا مسلمانان باید با همه توان و قدرت خویش در جهت محو و نابودی کامل اسرائیل حرکت نمایند. این جمله استراتژی امام را در این رابطه ترسیم میکند: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود». در بررسی سیر نظرات امام پیرامون مسائل سیاست خارجی و اصولی که آن رهبر کبیر برای انقلاب و نظامی تعیین و تبیین نمودند، موضوع«حرکت قاطع در جهت محو اسرائیل» جایگاهی خاص دارد که باید دقیقا نوع برخورد ایشان در این زمینه مورد توجه و دقت قرار گیرد. بزرگترین جرم رژیم شاه اجرای برنامههای اسرائیل یکی از انگیزههای قیام امام و مردم در پانزدهم خرداد 42 علیه شاه و دستگاه حکامه کشور، سلطه یافتن عمال اسرائیل بر برنامههای ایران بود. امام میفرمود: «ما میخواهیم که مملکت ما از آن نقطه اولیش تا آن آخرش جوری باشند، طوری سلوک بکنند که مایه افتخار یک مملکتی باشد، بگویند آقا ما امیرکبیر داریم، وزراء سابق، مشاورین سلاطین سابق علما بودند، علی بن یقطین بوده است، گاهی ائمه اطهار(ع) بودهاند، حالا مشاورین چه کسانی هستند؟ اسرائیل! مشاورها اسرائیل! از یهود آن بزرگ شده است... دو هزار نفر را با کمال احترام، با دادن به هر یک از اینها پانصد دلار ارز، به هر یک پانصد دلار از مال این ملت مسلم به بهائی دادهاند، ارز دادهاندف به هر یک هزار و دویست تومان تخفیف هواپیما، چه بکنند؟ بروند در جلسهای که بر ضد اسلام در لندن تشکیل شده است شرکت کنند. وای بر این مملکت، وای بر این هیأت حاکمه، وای بر این دنیا، وای بر ما، وای بر این علمای ساکت، وای بر این نجف ساکت، این قم ساکت، این تهران ساکت، این مشهد ساکت، این سکوت مرگبار اسباب این میشود که زیر چکمه اسرائیل به دست همین بهائیها، این مملکت ما، این نوامیس ما پایمال بشود وای بر اینما، وای بر این اسلام، وای بر این مسلمین». (10/1/41) وضعیت رژیم سابق به شکلی بود که امام از نفوذ و سلطه صد در صد اسرائیل بر مصادر امور ایران خوف داشته و طی هشدارهای مکرر در همان زمان به این مسأله تأکید میفرمود: «آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پستهای حساس به دست این فرقه است که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است، پیمان با اسرائیل در مقابل دول اسلامی یا بسته شده یا میشود، لازم است علمای اعلام و خطبای محترم، سایر طبقات را آگاه فرمایند که در موقعش بتوانیم جلوگیری کنیم». (اردیبهشت 42) اهمیت مسأله به حدی بود که امام در هر سخنرانی یا نامه و پیام خود بدان اشاره کرده و به موضعگیری در برابر آن میپرداختند. از نظر اسلام هم پیمانی با اسرائیل جرم غیر قابل بخشش یک رژیم و دولت اسلامی محسوب شده و از آنجا که رژیم شاه را در صدد انجام این خیانت میدیدند، جلوگیری از این حرکت را به عنوان گامی برای مقابله با اسرائیل عنوان کرده و به دنیا اعلام نمود: «من به سران ممالک اسلامی و دول عربی و غیر عربی اعلام میکنم: علماء اسلام و زعمای دین و ملت دیندار ایران و ارتش نجیب با دول اسلامی برادر است و در منافع و مضار همدوش آنهاست و از پیمان با اسرائیل دشمن اسلام و دشمن ایران متنفر و منزجر است، اینجانب این مطلب را به صراحت گفتم، بگذار عمال اسرائیلی به زندگی من خاتمه دهند». (12/2/42) امام پیروان خویش را به داشتن حساسیت و برخورد با مسأله هم پیمانی رژیم شاه با اسرائیل به صورتی دائمی ترغیب نموده و بر لزوم مقابله اصولی با این امر توجه میدادند: «تأسف بالاتر، تسلط اسرائیل و عمال اسرائیل است بر بسیار از شؤون حساس مملکت و قبضه نمودن اقتصادیات آن به کمک دولت و عمال دستگاه جبار. اسرائیل با دول اسلامی در حال جنگ است و دولت ایران با کمال دوستی با او رفتار میکند و همه نحو وسائل تبلیغ و ورود کالاهای آن را فراهم میسازد... اشخاص متدین را به جرم آنکه در عاشورا دسته راه انداختهاند و شعار ضد اسرائیل با خود داشتهاند به حبس و زجر و شکنجه کشیدند... من به جمیع دول اسلام و مسلمین جهان در هر جا هستند اعلام میکنم که ملت عزیز شیعه از اسرائیل و عمال اسرائیل متنفرند و از دولتهایی که با اسرائیل سازش میکنند، متنفر و منزجرند. این ملت ایران نیست که با اسرائیل منفور در حال سازش است، ملت ایران از این گناه بزرگ بری است، این دولتها هستند که به هیچ وجه مورد تأیید ملت نیستند». (18/1/1343) «ما میگوئیم که شما برنامههای اصلاحیتان را اسرائیل برایتان درست میکند، ملت اسرائیل. شما وقتی برنامه هم میخواهید درست کنید دستتان را پیش اسرائیل دراز میکنید، شما کارشناس نظامی از اسرائیل به این مملکن میآورید، شما محصلین ر از اینجا به اسرائیل میفرستید... ما با اینها مخالفیم. ما میگوئیم: آقا! جمیع ممالک اسلامی صف کشیدند یک طرف مقابل کفر و اسرائیل، شما و دولت ترکیه هم یک طرف ایستادهاید با اسرائیل موافق. ما میگوئیم صلاح نیست این کار... ای مردم! ای عالم! بدانید ملت ما مخالف است با پیمان با اسرائیل. این ملت ما نیست، این روحانیت ما نیست. دین ما اقتضا میکند که با دشمن اسلام موافقت نکنیم، قرآن ما اقتضا میکند که با دشمن اسلام هم پیوند نشویم در مقابل صف مسلمین». (25/2/43) «اگر نفوذ روحانیون باشد نمیگذارد که اسرائیل قبضه کند اقتصاد ایران را... آقا تمام گرفتاری ما از این آمریکاست، تمامگرفتاری ما از این اسرائیل است. اسرائیل هم از آمریکاست.» (4/8/43) «امروز اقتصاد ایران به دست آمریکا و اسرائیل است و بازار ایران از دست ایرانی و مسلم خارج شده است و غبار ورشکستگی و فقر به رخسار بازرگان و زارع نشسته است و اصلاحات آقایان، بازار سیاه برای آمریکا و اسرائیل درستکرده است و کسی نیست که به داد ملت فقیر برسد». (4/8/43) این قبیل افشاگریهای امام تا زمان تبعید ایشان از ایران به ترکیه در سیزدهم آبانماه 1343 بیوقفه ادامه داشت. پس از تبعید شاید عدهای گمان می کردند که شیوه برخورد امام کند و ملایم خواهد شد اما بر خلاف این تصور، نه تنها افشاگری علیه شاه و سیاستهای رژیم وابستهاش ادامه یافت بلکه با روش افشای سیاستهای صهیونیستها در کل ممالک اسلامی آهنگی تندتر و پر شتاب به خود گرفت. امام در دوران تبعید خود خطر رشد و پا گرفتن اسرائیل را همچون یک غده سرطانی در پیکر کشورهای اسلامی، مهمترین خطری که هویت دینی مسلمین را تهدید میکند، ذکر مینمودند. در این دوران امام از یکطرف افشاگری درباره سلطه اسرائیل بر دستگاه جبار و سیاستهای رژیم شاه را ادامه داده و به عنوان نمونه در نامه سرگشاده به هویدا نوشتند: «... اینقدر برای ارضاء شهوات دیگران به علماء ملت و محصلین و دانشجویان فشار نیاورید، با اسرائیل دشمن اسلام و مسلمین، آواره کننده بیشاز یک میلیون مسلم بیپناه، پیمان برادری نبندید، عواطف مسلمین را جریحه دار نکنید، دست اسرائیل و عمال خائن آن را به بازار مسلمین بیش از این باز نکنید. اقتصاد کشور را به خاطر اسرائیل و عمال آن به خطر نیندازید». (27/1/46) و از طرف دیگر به حمایت از مجاهدات فلسطینی که برای استرداد زمینهای اسلامی دست به مقاومت مسلحانه زده بودند. مبادرت میورزید. به عنوان مثال: «قبلا هم تذکر دادهام که دولت غاصب اسرائیل با هدفهایی که دارد برای اسلام و ممالک مسلمین خطر عظیم دارد و خوف آن است که اگر مسلمین به آنها مهلت دهند، فرصت از دست برود و جلوگیری از آنها امکانپذیر نشود و چون احتمال خطر متوجه به اساس اسلام است، لازم است بر دول اسلامی بخصوص و بر سایر مسلمین عموما که دفع این ماده فساد را به هر نحو که امکان دارد بنمایند و از کمک به مدافعین کوتاهی نکنند و جایز است از محل زکوات و سایر صدقات در این امر مهم حیاتی صرف نمایند». (پاسخ امام به پرسش دستهای از فدائیان در 6/6/47) امام همچنین با مشخص کردن عوامل بوجود آورنده، اسرائیل، این غده سرطانی در سرزمینهای اسلامی را چنین معرفی مینمودند: «استعمار چپ و راست دست به دست هم داده برای نابودی ملت اسلام و کشورهای اسلامی کوشش میکنند و در راه اسیر کردن بیشتر ملتهای مسلمان و غارت سرمایه سرشار و منابع طبیعی آنان، با یکدیگر سازش کردهاند. اسرائیل با تبانی و همفکری دولتهای استعماری غرب و شرق زائیده شد و برای سرکوبی و استعماری ملل اسلامی به وجود آمد و امروز از طرف همها ستعماگران حمایت و پشتیبانی میشو. انگلیس و آمریکا با تقویت نظامی و سیاسی و با گذاشتن اسلحههای مرگبار در اختیار اسرائیل، آن را به تجاوزات پی در پی علیه اعراب و مسلمین و ادامه اشغال فلسطین و دیگر سرزمینهای اسلامی تحریص و وادار میسازند و شوروی با جلوگیری از مجهز شدن مسلمانان و با فریب و خیانت و سیاست سازشکارانه، موجودیت اسرائیل را تضمین مینماید. اگر دول اسلام و ملل مسلمان به جای تکیه به بلوک شرق و غرب به اسلام تکیه میکردند و تعالیم نورانی و رهائی بخش قرآن ریک را نصب عین خود قرار داده و به کار میبستند، امروز اسیر تجاوزگران صهیونیسم و مرعوب فانتوم آمریکا و مقهور اراده سازکشارانه و نیرونگ بازیهای شیطانی شوروی واقع نمیشدند». (22/4/51) اهداف استعمارگران از ایجاد اسرائیل نیز اینگونه توسط امام افشا میگردید و راه حل مقابله با آن به روشنی تبیین و مورد تأکید قرار میگرفت: «همه باید بدانند که هدف دولتهای بزرگ از ایجاد اسرائیل، تنها با اشغال فلسطین پایان نمیپذیرد. آنها در این نقشهاند که ـ پناه بر خدا ـ تمامی کشورهای عربی را به همان سرنوشت فلسطین دچار کنند و امروز ما ناظر جهاد مبارزین فلسطینی در راه سپردن سرنوشت فلسطین به فلسطینیها هستیم، ناظر مجاهدانی هستیم که جان بر کف به جهاد قهرمانانه علیه اشغال و تجاوز در راه آزادی فلسطین و سرزمینهای اشغال شده بپا خاستهاند... آیا مسلمانان و سران کشورهای اسلامی در چنین موقعیتی در پیشگاه خدا و عقل و وجدان، مسؤولیت و وظیفهای ندارند؟ آیا رواست که مجاهدان فلسطینی به دست گماشتگان استعماری در مناطق زیر سلطه استعمار قتل عام شوند ولی دیگران در برابر این جنایت سکوت کنند و حتی در بیرون راندن این جهاد آزادیبخش از مناسبترین منطقه سوق الجیشی خودش، با یکدیگر همداستانی و توطئه کنند؟ آیا دولتهای عربی و ساکنان مسلمان این مناطق نمیدانند که با نابودی این جهادف سایر کشورهای عربی از شر این دشمن ناپاک، روی امن و امان نخواهند دید؟ امروز بر تمام مسلمانان عموما و بر حکومتها و دولتهای عربی خصوصا به خاطر حفظ استقلال خودشان لازم است که به پاسداری و پتشیبانی این گروه مجاهد، متعهدانه اقدام کنند و از هیچ تلاشی در راه رسانیدن اسلحه و آذوقه و ذخیره به این مجاهدان دریغ نورزند...». (19/8/51) پیامها، سخنرانیها و نامههای امام، مملو از موضعگیریهای اینچنینی ایشان با مسأله فلسطین اشغالی و نحوه برخورد قاطع با صهیونیستها وی هودیان حاضر در اسرائیل میباشد. اگر مدعی شویم که سراسر زندگی مبارزاتی قبل و پس از اقنلاب امام خمینی(س) بر محور مبارزه برای هدم و نابودی اسرائیل و عمال آن استوار بوده سخنی به گزاف نگفتهایم. مواضع امام علیه اسرائیل در دوران پس از پیروزی انقلاب پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر دستاوردهای فراوانی که در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی اجتماعی و اقتصادی ایران نصیب مردم ما نمود، ضربه مهلکی بر برنامه های منطقهای و جهانی استعمارگران در ارتباط با شناسایی و تثبتی اسرائیل، وارد آورد. شاه به عنوان مهره سر سپردهای که ایران را جزیره ثبات برای آمریکا و اسرائیل میخواست با مقاومتهای مردمی روبرو شد که به واسطه اجرای سیاستهای رژیم. دین و اعتقادات مذهبی و ملی خویش را در خطر مسخ و نابودی دیدند. التبه شاید این نکته در تحلیل تاریخ سیاسی قبل از پیروزی انقلاب محلی از اعراب داشتهب اشد که داغ نگه داشتن«تنور» مبارزه با اسرائیل و عمال اسرائیل توسط امام و حساسیتی که امام به صورتی دائمی در این رابطه افکار عمومی مسلمانان و مردم ما را متوجه آن میساخت شاید یکی از موانع عمده طرح شنسائی اسرائیل و تثبیت آن به حساب آید و چه بسا اگر شاه ایران از عکس العمل امام و قیام و تظاهرات و اعتراضات داخلی وحشت نداشت در سر میز مذاکره ننگین کمپ دیوید یکی از پایه های اصلی آن پیمان خائنانه بود. پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها باعث ایراد ضربه بر چنین طرحی گردید بلکه با توجه به رهنمودهای رهبر سازش ناپذیرش، اقدامات عملی در این رابطه به انجام رسید. رابطه ایران انقلابی و اسلامی نه تنها با اسرائیل قطع شد و سفارتخانه آن به سفارت فلسطین انقلابی تبدیل گردید بلکه به امر امام، دولت موقت جمهوری اسلامی ایران موظف به قطع رابطه با مصر به دلیل آنکه با قبول پیمان خائنانه کمپ دیوید عملا اسرائیل را به رسمیت شناخته بود، شد و رسما روابط میان دو دولت قطع گردید. لطماتی که اسرائیل از نظر اقتصادی، با پیروزی انقلاب متحمل شد نیز قابل محاسبه نیست. ایران از کشوری که تمامی مصادر امورش به دست عمال صهیونیسم بود و نفت، طلای سیاه این مرز و بوم به ثمن بخس یا مجانی در حلقوم اقتصاد اسرائیل ریخته میشد تبدیل به کشوری شد که نه تنها از روزهای اول پیروزی آن شیروهای لولههای حامل نفت از ایران به اسرائیل را مسدود ساخت بلکه همه مسلمانان و مردم کشروهای منطقه را به وحدت و یکپارچگی برای مبارزه ای جدی و همه جانبه بمنظور هدم و نابودی اسرائیل دعوت مینماید: «این دولتها هیچگاه به فکر امتها نیستند، امتها خودشان باید به فکر خودشان باشند. اگر بنا بود ما بنشینیم تا دولتها برای ما کاری بکنند، باز هم الآن شاه بر ما حکومت میکرد و همان عقب ماندگی را داشتیم، ولی ما به قدرت ایمان با ابر قدرتها مبارزه کرده و دست اینها را کوتاه کردیم، شما اگر بخواهید به مشکلات خود پیروز بشوید، اگر بخواهید بیت المقدس را نجات بدهید، اگر بخواهید فلسطین را نجات بدهید اگر بخواهید مصر را نجات بهدی و اگر بخواهید سایر ممالک عربی را نجات بدهید، باید ملتها قیام بکنند، ملتها باید ننشینند، چرا که دولتها روی مسائلی که برای خودشان صرفه دارند عمل میکنند». (فروردین 58) «اگر مسلمین مجتمع بودند هر کدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد، معذلک در مقابل او زبون هستند. معما این است که با اینکه اینها را میدانند چرا به علاج قطعی که آن اتحاد و اتفاق است روی نمیآورند؟ چرا توطئههایی که استعمارگرها برای تضعیف آنها به کار میبرند، آن توطئهها را خنثی نمیکنند؟ آیا این معما چه وقت باید حل شود؟ و پیش کی باید حل بشود؟ این توطئه را کی باید خنثی کند؟ غیر از دولتهای اسلام و ملتهای مسلمین؟» (25/5/58) «بیایید متحد شویم و دست جنایتکاران چپ و راست را که در رأس آن آمریکاست قطع نموده و اسرائیل را از ریشه برکنیم و حق مردم فلسطین را به خودشان بسپاریم». (11/8/58) اینها و دهها و صدها جملاتی از این دست روشنگر موضع امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برابر رژیم اشغالگر قدس است. از دیگر اقدامات عملی و جاودان امام در این رابطه، اعلام آخرین جمعه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس میباشد: «هر کس باید خودش قیام، مسلمین باید خودشان قیام کنند در مقابل اینها، دنبال این نباشند که دولتهایشان یک کاری بکنند، دولتها کاری نمیکنند، خودشان باید بکنند، ... باید آقایان توجه کنند، تمام مسلمین توجه بکنند روز قدس روزی است که باید تمام ملتهای اسلام با هم توجه بکنند و این روز را زنده نگه دارند. اگر یک هیاهویی از تمام ملتهای مسلمین بلند بشود، روز جمعه آخر ماه مبارک که روز قدس است همه ملتها قیامب کنند، همین که حالا همان تظاهرات، همین راهپیماییها را بکنند این مقدمه میشود از برای اینکه انشاءالله جلوی این مفدسنی را بگیریم و کلک اینها از بلاد اسلام کنده بشود. ما، هی سست میگیریم، مسلمانها هی سست میگیرند، ملتها بیطرف میمانند کم قیام میکنند نهضت میکنند کم تظاهر میکنند راجع به این امور. اسرائیل وقتی که دید ملتها با هم مخالف هستند و دولت مصر هم که همراه اوست برادر است و عراق هم که با اینها برادر هست وقتی این چیزها را دید هی قدم به قدم پیش میرود و شما مطمئن باشید که اگر سست بگیرید، اینها تا فرات میخواهند بروند اینها همه اینجا را ملک خودشان میگویند هست شما باید محکم بایستید مقابل اینها». (15/5/59) البته در این میان عمال اسرائیل نیز بیکار ننشسته و به انحاء گوناگون ضربه زدن بر ایران اسلامی و خط امام را در دستور کار خود قرار داده بودند و از همه نیرنگهای آنان پیچیدهتر، حرکت آخوندهای درباری بود. یکی از اقدامات امام در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب مقابله با سمپاشیها و تفرقهافکنیهای این عمال اجانب بود که خود بحثی مفصل و جداگانه را طلب میکند. افشای طرح خائنانه فهد در برسمیت شناختن اسرائیل نیز از دیگران اعمال امام در این رابطه به حساب میآید: «ملت ایران همچون سایر مسلمانان جهان در مقابل مشکلات و خطرهایی که برای اسلام در دست اجراست، در پیشگاه خدای قادر مسئول است و امروز از خطرناکترین امور طرح«کمپ دیوید» و طرح«فهد» است که اسرائیل و جنایات او را تحکیم میکند... من طرفداری از طرح استقلال اسرائیل و شناسائی او را برای مسلمانان یک فاجعه و برای دولتهای اسلامی یک انفجار میدانم و مخالفت با آن را یک فریضه بزرگ اسلام میشمارم». (15/3/61) نشان دادن راه صحیح مبارزه به فلسطینیها و متوجه ساختن سران فلسطینی از دامهایی که قدرتهای بزرگ برای انحراف آنان از مسیر صحیح مبارزه تدارک دیده بودند از جمله اقدامات مهم امام در زمینه مبارزه با اسرائیل غاصب به شمار میآید: «من به سران فلسطینی نصیحت میکنم که دست از رفت و آمدهای خودشان برداشته و با تکاء به خداوند متعال، مردم فلسطین و اسلحه خویش تا حد مرگ با اسرائیل بستیزند، چرا که این رفت و آمدها موجب میشود که ملتهای مبارز از شما دلسرد شوند. شما اطمینان داشته باشید که نه شرق به درد شما میخورد و نه غرب. با ایمان بر خدا و تکیه بر سلاح با اسرائیل بجنگید». (25/4/61) «دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد مسلمین و دفاع از همه حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا کنیم. و خصوص در این شرایطی که فرزندان واقعی فلسطین اسلامی و لبنان اسلامی، یعنی حزب الله و مسلمانان انقلابی سرزمین غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فریاد«یا للمسلمین» سر میدهند، با تمام قدرت معنوی و مادی در مقابل اسرائیل و متجاوزین بایستیم در مقابل آن همه سفاکیها و ددمنشیها مقاومت و پایمردی کنیم و به یاری آنان بشتابیم و سازشکاران را شناسایی و به مردم معرفی کنیم». (در دیدار با اعضای حزب الله لبنان و... 9/12/66) جایگاه اسرائیل از نظرگاه ابر قدرتها و موضع امام در این باره نکتهای که لازم است در پایان این بحث به آن اشاره شود اینکه بعضیها عنوان میکنند با توجه به فراگیری جهانی سیاست تنشزدایی و نیز برقراری نظم نوین جهانی وضعیت و موقعیت اسرائیل دچار تغییر و تحولاتی شده یا خواهد شد. این نظریه همان مطلبی است که قدرتهای جهانی قصد دارند به وسیله بوقهای تبلیغاتیشان به کشورهای جهان سوم خصوصا مسلمان حقنه نمایند و القاء کنند. در شرایط کنونی آمریکا و شوروی و... برای شناسایی و تثبیت اسرائیل به توافق رسیدهاند و مزدوران آمریکا همچون فهد، حسین اردنی، حسنی مبارک، آل صباح کویتی، شاه حسن مراکشی و... از یکطرف و وابستگان به شوروی همچون حافظ اسد و... از سوی دیگر قصد اعلام پذیرش به رسمیت شناختن اسرائیل را دارند. در چنین اوضاعی وجود طرز تفکری در درون جامعه اسلامی ایران به خصوص در برخی پستهای حساس وزارتخانه، که معتقد به نظر امام در مورد محو و نابودی کامل اسرائیل از صفحه روزگار نباشد، نه تنها چهره انقلاب ما را در نزد مسلمانان و مستضعفین عالم مخدوش مینماید بلکه خدای ناکرده موجب تخطی از اوامر امام در این رابطه و قرار گرفتن در چارچوب نظم جهانی مطلوب ابر قدرتها یعنی حرکت در جهت شناسایی و تثبیت اسرائیل غاصب یا حداقل بیتفاوتی در برابر آن میگردد. به عنوان هشدار به این ساده اندیشان ـ اگر نگوییم وابستگان! ـ در پایان جملات جاودانه امام خمینی(سلام الله علیه) را در این باره یادآوری کرده و اعلام مینمائیم که هرگونه تخطی از این فرامین روشن عواقب سوء و مصیبتباری را متوجه ایران و جهان اسلام خواهد نمود. امام در پیام تاریخی فریاد برائت 6/5/66 استراتژی اسلام ناب محمدی(ص) در قبال مسأله فلسطین را اینگونه تبیین فرمود: «ملتهای مسلمانب اید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازشکاری و مصالحه رهبران ننگین و خود فروختهای که به نام فلسطین، آرمان مردم سرزمینهای غصب شده و مسلمانان این خطه را به تباهی کشیدهاند به دنیا اعلام، و نگذارند این خائنان بر سر میز مذاکرهها و رفت و آمدها، حیثیت و اعتبار و شرافت ملت قهرمان فلسطین ـ را ـ خدشهدار کنند، که این انقلابی نماهای کم شخصیت و خود فروخته به اسم آزادی قدس به آمریکا و اسرائیل متوسل شدهاند. عجبا که هر روز از فاجعه خونبار غصب فلسطین بیشتر میگذرد، سکوت وس ازش سران کشورهای سالامی و طرح مماشات با سارائیل غاصب بیشتر و حتی از تبلیغت و شعار رهایی بیت المقدس هم خبری به گوش نمیرسد و اگر دولت و مردم کشوری همانند ایران که خود نیز در حالت دفع تجاوز و جنگ و محاصره است، به پشتیبانی از مردم فلسطین برخاسته و فریاد میزند، اور ا محکوم میکنند و حتی از اینکه یک روز هم به نام«قدس» برگزار شود، وحشت نمودهاند. نکند که اینان تصور کردهاند که گذشت زمان، سیرت و صورت جنایتهای اسرائیل و صهیونیزم را دگرگون ساخته است و گرگهای خون آشام صهیونیزم از فکر تجاوز و غصب سرزمینهای از نیل تا فرات دست برداشتهاند؟! مسئولین محترم کشور ایران و مردم ما و ملتهای اسلامی از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشه کن کردن آن، دست نخواهند کشید و به یاری خداوند تعالی از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوی امت محمد(ص) و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد و با تشکیل هستههای مقاومت حزب الله در سراسر جهان، اسرائیل را از گذشته جنایتبار خود پشیمان و سرزمینهای غصب شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد. من همان گونه که بارها و در سالهای گذشته، قبل و بعد از انقلاب، هشدار دادهام مجددا خطر فراگیری غده چرکین، و سرطانی صهیونیزم را در کالبد کشورهای اسلامی گوشزد میکنم و حمایت بیدریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامی مبارزات اسلامی ملتها و جوانان غیور و مسلمان در راه آزادی قدس، اعلام مینمایم و از جوانان عزیز لبنان که موجب سرافرازی امت اسلام و خواری و ذلت جهانخواران گردیدهاند، تشکر میکنم و برای موفقیت همه عزیزانی که در داخل سرزمینهای اشغالی و یا در کنار این کشور غصب شده، با تکیه به سلاح ایمان و جهاد به اسرائل و منافع آن ضربه میزنند دعا میکنم و اطمینان میدهم که ملت ایران، شما را تنها نخواهد گذاشت. به خدای تعالی توکل کنید و از قدرت معنوی مسلمانان و با سلاح تقوا و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان حمله ببرید که: ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم». و السلام
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 87 |