تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,169 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,091 |
امام زین العابدین (ع) الگوی صبر و استقامت در راه خدا | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 116، مرداد 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
امام زین العابدین (ع) الگوی صبر و استقامت در راه خدا اختلاف در تاریخ وفات آنچه بتواتر رسیده است، این است که حضرت سجاد سلام الله علیه در ماه محرم به دستور ولید بن عبدالملک مسموم شد و به شهادت رسید ولی اختلاف بر سر روز وفات حضرت است که در این میان، پنج تاریخ ذکر شده است. برخی از مورخین من جمله شهید اول و شبلنجی، روز دوازدهم محرم ذکر کرده اند. طبرسی در اعلام الوری و فتّال در روضة الواعظین و سید عبدالله شبر روز هیجدهم محرم و کفعمی روز بیست و دوم محرم و مفید و شیخ طوسی و فیض و بسیاری دیگر از مورخین روز بیست و پنجم محرم ذکر کرده اند. و بالاخره سید محمد علی شاه عبدالعظیمی در کتاب «جدول الایقاد» روز بیست و نهم محرم را روز شهادت حضرت زین العابدین علیه السلام، ذکر کرده است، که به نظر می رسد روز بیست و پنجم، نزدیکتر به واقع است زیرا علما و تاریخنگاران بیشتری آن را اختیار کرده اند. بهرحال، شهادت آن حضرت در ماه محرم به وقوع پیوسته است، ماهی که در آن همه مصیبت بر اهل بیت عصمت و طهارت فرود آمد و در تمام مواقع، امام سجّاد علیه السّلام، شاهد و ناظر بلاها و مصیبت ها و حوادث جانکاه بود و با چشم خود دید که بر پدر و برادر و عموها و خویشان و یاران و زنان و کودکان اهل بیت چه گذشت و سرانجام پس از سالها که از آن حوادث گذشته بود و در طول آن مدت، اشک از دیدگان حضرت خشک نمی شد و جراحت قلب التیام نمی پذیرفت و زخم غُل و زنجیر پاها بهبودی نمی یافت، در همین ماه غم زا و اندوه بار بدست یکی دیگر از افراد شجره ملعونه، مسموم شد و به شهادت رسید. ما فرارسیدن این مصیبت سهمگین را در ماه عزا و ماتم به حضور ولیّ الله اعظم ارواحنا فداه، مقام معظّم رهبری، ملّت مسلمان ایران و شیعیان جهان تسلیت عرض نموده، بی صبرانه منتظر فرا رسیدن منتقم حقیقی هستیم که انتقام خون سالار شهیدان و اسیری خاندان عصمت و طهارت را از ظالمان و ستمگران و اعوان و انصارشان در طول تاریخ بگیرد، شاید مرحمی بر دل آزرده زین العابدین سلام الله علیه گذارده شود و تبسّمی بر چهره مبارکش پدید آید.
صبر، بالاترین فضیلت و حال که سالروز شهادت امام چهارم (ع) فرا رسیده است، چه بهتر که بحثی درباره بالاترین و والاترین خصال حمیده حضرت داشته باشیم و آن صبر است صبری که سر راه تمام فضائل نفسانی انسان ایستاده و همه را تحت الشعاع قرار داده تا آنجا که هیچ فضیلتی به تکامل ره نمی یابد، جز اینکه از راه صبر بگذرد تا آنجا که خداوند در قرآن در بیش از 70 موضع سخن از صبر به میان آورده و برای تمام عبادت ها و اطاعت ها و فضیلت ها، پاداشی با حساب و اندازه قرار داده جز صبر که پاداش آن را بی حساب اعلام نموده است؛ همان صبری که شعله کینه دشمن را هرچند ظالم و ستمگر و خون آشام باشد، فرو نشاند و قدرتش را به زیر کشاند و آبرویش را ببرد و توطئه اش را به خودش بازگرداند و سرانجام او ره بن بستی هولناک بکشاند که مایه هلاکت و نابودیش باشد. و اینچنین صبری را امام زین العابدین (ع) در طول زندگی 57 ساله اش بویژه در 34 سال امامتش داشت، و این شیوه مقدّس را از پدر و جدّش به ارث برده بود. در حدیثی ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است که فرمود: «اذا کان یوم القیامة ینادی مناد: أین اهل الصبر؟ فیقوم أناس فیقال لهم: علی ما صبرتم؟ فیقولون: صبرنا علی طاعة الله و صبرنا عن معصیة الله، فیقال لهم: صدقتم، ادخلوا الجنة».ژ (حلیة الاولیا- ج3- ص138) روز قیامت که بر پام می شود، منادی ندا می کند: اهل صبر کجایند؟ پس گروهی برمی خیزند. به آنان گفته می شود: بر چه صبر کردید؟ می گویند: بر طاعت خدا و از معصیت خدا صبر کردیم، پس به آنان گفته می شود: راست گفتید، وارد بهشت شوید. صبر در سفر عشق و بی گمان پیشاپیش صبر کنندگان حضرت سجاد (ع) قرار دارد؛ او که در سفر عشق همراه پدر به کربلا رفت در حالی که می دانست، خطر پیشاپیش آنان و مرگ همراه آنان و اسارت پشت سر آنان است. وانگهی اخبار وحشتناک، لحظه به لحظه می رسید و می شنید که مردم کوفه به آن همه نامه ها و وعده ها و گفته ها، عقب نشینی کرده و بسیاری در صف لشکر دشمن قرار گرفته اند. او با چشمان خود می دید که سپاهیان یزدی، اطراف خیمه های سید الشهداء (ع) گرد آمده اند و هر ساعت بر عددشان افزوده می شود او شاهد بود که سه روز آب را بر عزیزان زهرا بستند و عموی عزیزش قمر بنی هاشم برای آوردن مشک آبی به خیمه گاه حسین (ع)، نخست دو دستش را و سپس جان مقدّسش را فدا کرد. او می دید که چگونه کودکان اهل بیت از شدّت خوف و وحشت و نداشتن آب، به خود می لرزند و برخی از تشنگی زیاد جان می دهند. او می دید که هر ساعت از روز عاشورا که می گذرد، بعضی از یاران پدر بر زمین می افتند و در خون خود می غلطند و سرانجام او با چشمان خود شاهد بود که حجّت خدا بدون یار و یاور به جنگ دشمن رفت و شجاعانه بر سرزمین عشق در خون مقدس خود غلطید و سرنوشت انسان ها و تاریخ را با خون خود عوض کرد و با صبر بر بلاها و حوادث شگفت انگیز کربلا، اسلام عزیز را نجات و تاج و تخت یزید را بر باد داد. و در همه حالات، برای خدا صبر می کرد و چه صبر والائی! صبر، پس از عاشورا و صبری که امام سجاد، پس از حادثه عاشورا داشت، از این صبر نیز سخت تر و شدیدتر است آنجا که با بدنی علیل بر شتری برهنه سوارش کردند و دست و پا و گردن مبارک را در غل و زنجیر بهم پیچیدند، بنحوی که خون از رگهای گردنش سرازیر بود؛ و در چنان حالی باز هم برای خدا صبر و تحمّل کرد و دلیلش صبرش همین بود که لحظه ای از خود عجز و لابه نشان نداد و با کمال شهامت و شجاعت در آن حالی که انسان معمولی توان سخن گفتن هم ندارد، اشاره به مردم کوفه که در خیابان ها و میادین جمع شده بودند و به اسرای اهل بیت می نگریستند، نمود و دستور داد ساکت باشند؛ سپس خطبه غرّائی خواند و آنان را به شدّت ملامت کرد و عبیدالله و عمر سعد و یزید و سایر دشمنان را رسوا و مفتضح ساخت و به مردم خطاب کرد که: ای بی وفایان با چه چشمی به رسول الله (ص) می نگرید هنگامی که از شما بپرسد: عترتم را به قتل رساندید و حرمتم را هتک کردید. و پس از سرزنش مردم، همه را بگریه و زاری انداخت تا جائی که فریاد برآوردند «انّا حرب لحربک و سلمٌ لسلمک، نبرء ممن ظلمک و ظلمنا»- ما دشمن دشمنان تو و یار یاوران توایم و از آنکس که به تو و ما ظلم روا داشته، براءت جسته و بی زاریم. سپس حضرت فرمود: هیهات هیهات، ای مردمان پر مکر و حیله! هنوز زخم ما بهبود نیافته و هنوز دل از بی وفائی شما خون است، آیا می خواهید با با من همان رفتاری داشته باشید که با پدرم از قبل داشتید؛ او را دعوت کردید، سپس او را به قتل رساندید؛ این آرزو را به گور ببرید که به خدا غصّه شهادت پدر و فرزندان پدر گلویم را می فشارد و قلبم را مجروح ساخته است. راستی اگر آن صبر مقدّس بود، کوه از آن همه مصیبت ها آب می شد؛ چرا حضرت در آن سخت ترین لحظات زندگی، حتی مردم را نیز به یاری نطلبید و یک ذرّه عقب نشینی نکرد و هرگز زیر بار ذلّت نرفت؟ برای اینکه همه آن بلاها را در راه خدا می خواست تحمّل کند و اجرش را چندین برابر نماید و اصلا مسئله اجر برای حضرت مطرح نیست؛ او می خواست رضایت الهی را به دست آورد و مسئله فقط اطاعت محض از پروردگارش بود نه طمع در پاداش بیشتر! او برای خدا در تمام مراحل، چه در ایام عاشورا و چه پس از آن و چه در شرابگاه یزید صبر کرد، در حالی که فرشتگان در آسمان ها و موجودات زمین برای آن همه بلاهای جان فرسا، اشک می ریختند و زاری می کردند. و همین صبر بر مصیبت ها بود که نقشه های خائنانه یزید را نقش بر آب کرد و آرزوهای دیرینه اش را به یأس و نومیدی مبدّل ساخت. این چه عظمت روحی است که انسان سخت ترین مصیبت های تاریخ را ببیند- که به قول خود امام سجاد (ع) هفت آسمان و دریاها با موجهایشان و زمین و آنچه در آن است و درختها با شاخ و برگهایش و ماهی ها در اعماق دریاها و ملائکه مقربین و تمام اهالی آسمانها برای آن گریه کردند- و باز هم آوارگی و اسارت و به ظاهر ذلت در پی داشت، و باز هم گرسنگی و تشنگی و در خرابه جای دادن و خیمه و بارگاه را آتش زدن وو...، و با این حال از هر کوهی شدیدتر بایستد و ایستادگی کند و بر تمام آن مصیبت ها، خدای را سپاس گوید؟! این عظمت و جلالت را جز در خاندان پیامبر و در این الگوی صبر و استقامت کجا می توان دید؟ مردم که به استقبال امام در خارج از مدینه آمده بودند، آنها را جمع کرد و قبل از آنکه از فاجعه کربلا بحثی به میان آورد، خدای را شکر کرد بر آن همه مصیبت؛ فرمود: «لحمده علی عطائم الأمور و فجائع الدهور و ألم الفجائع و مضاضة اللواذع و جلیل الرزء و عظیم المصاب»- خدای را حمد و سپاس بر مصائب سهمگین و فاجعه های زمان و درد و رنج فاجعه ها و سوزش گزنده ها و عظمت مصیبت و بزرگی بلا. و این صبر و استقامت بی نظیر همچنان در بقیه ایام زندگی حضرت که دوران خلافت بنی مروان بود، ادامه داشت و با صبر و تحمّل بر مکاره و سختی ها، از راه دعا و مناجات، فرهنگ آل محمّد را منتشر و ظریف ترین و جالب ترین تبلیغ از اسلام در سخت ترین و خطرناک ترین دوران های تاریخ را بر عهده گرفت و با تمام و کمال آن را به انجام رسانید. خداوندا! سهمی از آن صبر بزرگ به پیروان راستینش عطا فرما.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 303 |