تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,396 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,340 |
ارتباط فرشتگان با انسان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 119، آبان 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
تفسیر سوره رعد ارتباط فرشتگان با انسان آیة الله جوادی آملی «أولئک لهم عقبی الدار، جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم و الملائکة یدخلون علیهم من کل باب سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار». (سوره رعد آیه 24) برای آنان عاقبت دنیا (یعنی آخرت) خواهد بود. بهشتهای برینی که خودشان و خوبان از پدران و همسران و فرزندانشان وارد آنها گردند و فرشتگان از هر دری از درهای بهشت بر آنها وارد شده و به آنها بگویند: درود خداوند بر شما باد که صبر کردید و چه خوب عاقبتی. ارزش قرابت و خویشاوندی همانگونه که قبلا نیز بحث شد، در این آیه خوبان از خویشان را مطرح میکند زیرا آن عالمی که ظهور حق در آن مطرح است و چیزی جز حق مطرح نیست، قرابت و خویشی در آن عالم نقشی ندارد. برای اینکه قرابت و خویشی تنها برای شناسائی و انجام کارهای دنیا است ولا غیر. در ذیل آیه کریمه که میفرماید: «انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا» ما شما را از نر و ماده خلق کردیم و ملتها و قبیلههی مختلف قرار دادیم برای اینکه یکدیگر را بشناسید. این کلمه «لتعارفوا» تفاوتهای قرابتی و خویشاوندی را مطرح میکند. مسئله رحامت، قرابت و قبیله و فامیل، مسئله شناسنامه آمار همگانی و همیشگی است که برای شناسائی یکدیگر به کار میرود و هیچ ارزش دیگری ندارد. چرا هیچ ارزشی ندارد و تنها برای شناسائی است؟ برای اینکه در ذیل همان آیه میفرماید: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم»[1] کرامت در مدارد تقوا است ولاغیر. بنابراین، در بهشت به صرف قرابت کسی با مؤمن، آن کس را به بهشت راه نمیدهند، لذا است که هم در این آیه و هم در آیه 7 و 8 سوره مؤمن، «من صلح» را از اول قید کرده و فرموده است: صالحین از آباء و ازواج به مؤمنین ملحق میشوند. در جریان حضرت ابراهیم سلام الله میخوانیم که خداوند فرمود: «ان جاعلک للناس اماما»من تو را امام برای مردم قرار دادم. عرض کرد: «ومن ذریتی» از ذریهام چطور؟ خداوند در پاسخ فرمود: نه من همه را یک جا میپذیرم چون ذریه شمایند و نه همه را یک جا رد میکنم «قال لاینال عهدی الظالمین»[2] عهد من به ظالم نمیرسد. اصولا لطف خدا و عنایت الهی شامل تبهکار نخواهد شد، نه در دنیا و نه در آخرت. اینچنین نیست که صرف ذریه بودن و فرزندان پیغمبر بودن یا قرابت با یکی از اولیای الهی داشتن، مشکل را حل بکند. لذا هم قرینه منفصل دلالت میکند که آباء و ازواج و ذریات باید مومن باشند و هم قرینه متصل. پس در اینجا فرموده: «ومن صلح» و در سوره مؤمنون، آیه 101 هم فرمود: «فلا أنساب بینهم» و هم به حضرت ابراهیم فرمود: همه ذریه شما مشمول یک اصل نیستند. ارتباط فرشتگان با انسان «والملائکة یدخلون علیهم من کل باب» یکی از نعمتهای بهشت آن است که فرشتگان رحمت از هر دری وارد میشوند و به اینها سلام میکنند و میگویند: سر به این نعمت رسیدن همین بود که شما در دنیا صبر و بردباری داشتید. حال باید دید ارتباط فرشتهها با انسان چیست؟ قرآن کریم فرشته را به عنوان یک موجود معصوم و خالی از خطا معرفی میکند که ملائکه هرگز گناه نمیکنند. «لایعصون الله ما امرهم»[3] اصلا گناه و نافرمانی خدا نمیکنند. در جای دیگر میفرماید: «بل عباد مکرمون، لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون»[4] بندگان مکرم و گرامی خدایند که هرگز بدون اذن خدای سبحان، سخنی نمیگویند و جلوتر نمیافتند و به امر او عمل میکنند. بنابراین، اگر فرشتگان، معصوماند و مکرم حقاند و همه کارهایشان را به اذن خداوند انجام میدهند، پس ارتباطی که فرشتگان با مؤمنین دارند نیز باذن الله خواهد بود. فرشته در تمام شئون به فکر انسان مؤمن است، در دنیا به یاد او است، در حین مرگ و احتضار و در عالم برزخ به یاد اوست و سرانجام در قیامت و در بهشت هم با او است. این ارتباطات گوناگونی است که در قرآن کریم مطرح شده است. ارتباط فرشتگان با انسان در دنیا در آیه 42 از سوره احزاب میفرماید: «هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمؤمنین رحیما تحیتهم یوم یلقونه سلام و أعد لهم اجرا کریما» او است که بر شما صلوات میفرستد و فرشتگان او بر شما صلوات میفرستند تا اینکه شما را از ظلمتها به نور هدایت کند و همانا خداوند به مؤمنین، مهربان است. درود فرشتگان در روز ملاقات با خداوند، سلام بر مؤمنین است و خداوند برای مؤمنین پاداشی کریمانه تهیه کرده است. این صلوات خدا و صلوات فرشتگان بر مؤمنین چیست: در ادامه آیه پس از اینکه صلوات الهی و صلوات فرشتگان را مطرح میکند، پاسخش آمده است که این صولات برای نورانی شدن شما است. پس اگر گفته شود که خدای سبحان بر شما صلوات میفرستد، حال که خطاب به مؤمنین است، هم خطاب آن حکم را تبیین میکند و هم تعلیل ذیل. «لیخرجکم م الظلمات الی النور» پس صلوات برای آن است که انسان را نورانی کند و اگر در یک لحظهای انسان تیره شد، بفهمد که در آن لحظه، صلوات خدا و فرشتگان شامل حال او نشده است. اگر در لحظهای نورانی شد،میداند که مشمول صلوات خدا و ملائکهاش شده است. این خصیصهای است که در آیه ذکر شده است. پس ارتباط فرشتگان با انسان برای این است که از راه صلوات فرستادن، او را روشن کنند و صلوات همان رحمتی است که فرشتگان از خدای سبحان برای مؤمنین مسئلت میکنند و شامل حال مؤمنین میشود. در سوره غافر همین معنی آمده است- که قبلا نیز توضیح دادیم- میفرماید: «الذین یحملون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یؤمنون و به و یستغفرون للذین آمنوا» حاملان عرش برای مؤمنین طلب مغفرت و آمرزش میکنند و میگویند: «بارخدایا، تو که رحمتت و علمت همه چیز را فرا گرفت پس توبه کنندگان و آنان که راهت را دنبال میکنند، آنها را بیامرز و از عذاب دوزخ نگهشان بدار. پروردگارا! آنها را همراه با خوبان از پدران و همسران و فرزندانشان در بهشتهای برینی که وعده کرده بودی وارد ساز. پس حاملان عرش برای مؤمنین اصل مغفرت را درخواست میکنند و سپس دخول در بهشت را همراه با خانواده و ذراری خوب و صالح. معلوم میشود یک سلسله از فرشتگان، کارشان نورانی کردن انسانها و استغفار برای مؤمنان است، همچنانکه فرشتگان دیگری مأمور ضبط اعمال هستند و فرشتگانی نیز مأمور عذاب الهی هستند و مسئولیت جهنم را به عهده دارند. پس اگر برخی از ملائکه فقط اصحاب جهنم هستند و مسئول تعذیب کفار و منافقین در دوزخ میباشند، ملائکهای هم مظاهر رحمت الهی هستند و برای نورانی کردن مؤمن تلاش میکنند و آنها را از ظلمات به سوی نور هدایت مینمایند. ارتباط فرشتگان با انسان در عالم برزخ در دنیا مؤمنین تحت ولایت فرشتگان هستند. «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا ولاتحزنوا و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون»[5] آنان که گفتند پروردگار ما الله است و ما فقط در تحت ربوبیت الله هستیم و روی این قولشان ایستادگی و استقامت کردند،ملائکه بر آنها نازل میشوند و به آنها میگویند: نترسید و غمگین نباشید و به بهشتی که شما را وعده دادهاند، بشارتتان باد. این بشارت در حال احتضار به مؤمن داده میشود. آنگاه به آنها میگویند: «نحن اولیاؤکم فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة» شما هم در دنیا تحت ولایت ما بودید و هم در آخرت. اگر شما تحت ولایت الله باشید، فرشتگان، اولیا و دوستان شمایند، هم در دنیا و هم در آخرت، لذا فرشتگان نمیگذارند انسان بلغزد، ولی هنگامی که انسان از فرشته هم بالاتر میرود، آنجا دیگر انسان است که ولی ملائکه خواهد بود و آنجا است که فرشتگان علومشان را هم از او میگیرند «یا آدم انبئهم بأسمائهم». پس برای انسان سه مرحله است: یک مرحلهای که انسان تحت ولایت فرشتگان است. و اگر فراتر رفت و همسطح فرشتگان شد، فرشتگان با او دوست و یار میشوند. و اگر از آن حد هم گذشت و انسان کامل شد، ولی هم فرشتگان میشود و همه آنها برای او خضوع میکنند: «فسجد الملائکة کلهم اجمعون» و این مقام والای انسان کامل است. بنابراین، در این آیه کریمه از زبان فرشتگان میفرماید: ما اولیای مؤمنین هستیم. و در حال احتضار به مؤمن میگویند هیچ غم و اندوهی از آینده و هیچ ترس و واهمهای از گذشته نداشته باشید که آیندهای خوب و شیرین در انتظار شما است و تمام آن خوبان شما با شما در بهشت هستند. و این سخنان را فرشته در حال احتضار به مؤمن میگوید. امام صادق(ع) در تفسیر این آیه بیانی دارد که میفرماید: «تننزل علیهم الملائکة عند الموت الا تخافوا مما تقدمون علیه ولاتحزنوا علی ما خلفتم و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون فی الدنیا»[6] ملائکه هنگام مرگ بر آنها نازل میشوند و میگویند نترسید از آینده و غمگین نباشید از گذشته خود و شما را به بهشتی بشارت باد که در دنیا به شما وعده میدادند. مرحوم قمی در تفسیر ذیل آیه که میفرماید: نحن اولیاؤکم فی الحیوة الدنیا، گفته است که ولایت فرشتگان در دنیا به این معنی است که مؤمنان را از شیاطین و شر آنها نگهمیدارند و نمیگذارند وسوسه او در آنها اثر کند. در ادامه تفسیر صافی آمده است: فی الکافی عن الصادق علیه السلام قال: استقاموا علی الأئمة واحدا بعد واحد آن مؤمنان بر امامان خود، یکی پس از دیگری استقامت ورزیدند.تا میرسد به این جمله که حضرت صادق علیهالسلام فرمود: «ما یموت موال لنا مبغض لأعدائنا الا و بحضره رسول الله صلی الله علیه و آله وامیرالمؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السلام فیرونه و یبشرونه وان کان غیر موال یراهم بحیث یسوء والدلیل علی ذلک قول امیرالمؤمنین علیه السلام لحارث الهمدانی: یا حار همدان من یمت یرنی من مؤمن او منافق قبلا» هیچ ولیی از ما نمیمیرد که ولایت ما را داشته و دشمنان ما را دشمن بوده، جز اینکه رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام در حال احتضار به نزد او میآیند و او را بشارت میدهند و اگر آن محتضر از اولیای ما نبود، معصومین را میبیند ولی خشمگین میبیند. و دلیل این سخن، قول حضرت امیر علیه السلام به حارث همدانی است که فرمود: هر کس چه مؤمن باشد و چه منافق مرا از روبرو میبیند ولی او به حال نشاط و این به حال اندوه. و در تفسیر آیه «ویظنون انهم ملاقوا ربهم» از رسول خدا صلیالله علیه و آله آمده است که فرمود: «لایزال المؤمن خائفا من سوء العاقبة ولایتقن الوصول الی رضوان الله، حتی یکون وقت نزع روحه و ظهور ملک الموت له، و ذلک ان ملک الموت یرد علی المومن وهو فی شدة علته و عظیم ضیق صدره بما یخلفه من امواله و بما هو علیه من اضطراب احواله من معاملیه و عیاله، و قد بقیت فی نفسه حسراتتها و اقتطع دون امانیه فلم ینلها فیقول له ملک الموت: مالک تتجرع غصصک؟ قال: لاضطراب احوالی واقنطاعک لی دون آمالی، فیقول له ملک الموت: وهل یحزن عاقل من فقد درهم زایف واعتیاض الف الف ضعف الدنیا؟ فیقول: لا، فیقول ملک الموت: فانظر فوقک فینظر فیری درجات الجنان وقصورها التی یقصردونها الأمانی، فیقول ملک الموت: تلک منازلک و نعمک واموالک و أهلک و عیالک و من کان من اهلک هاهنا و ذریتک صالحا فهم هنالک معک، أفترضی بدلا مما هنا؟ فیقول: بلی والله» مؤمن همچنان درحال خوف و ترس از بدی عاقبت و سرانجام هست و یقین به درک رضایت الهی پیدا نمیکند تا اینکه هنگام قبض روحش فرا میرسد وملک الموت نزد او میآید. پس وقتی در آن حالت سخت احتضار و کشاکش مرگ است و میخواهد دنیا را رها کند و وارد برزخ شود و از پولهائی که باقی میگذارد نگران است و از دگرگونی حالش ناراحت است و در درون وجودش حسرت دیدار بستگان و اهل و عیالش دارد که آرزوهایش قطع شده و دستش کوتاه شده، در آن حالت ملک الموت به او میگوید: چرا این غصههای و تلخیها را تحمل میکنی؟ پاسخ میدهد: برای اینکه تو آمدی و مرا از آرزوهایم بریدی. ملک الموت میگوید: آیا هیچ انسان خردمندی برای از دست دادن یک درهم بیارزش و دریافت کردن هزاران هزار برابر دنیا، دلتنگ میشود؟ مؤمن میگوید: نه! پس ملک الموت میگوید: بالا نگاه کن. مؤمن نگاه میکند، بهشت و درجات و کاخهای بهشت را که تمام آرزوها در برابرش کوتاه است، میبیند، پس ملک الموت به او میگوید: اینها خانهها و نعمتها و اموال و اهل و عیال تو است؛ و هر کس از اهل و عیالت که در دنیا از صالحان بودند، در کنار تو خواهند بود؛ آیا راضی شدی؟ میگوید: اری، به خدا قسم. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 683 |