تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,368 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,305 |
طهارت و مراتب آن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 121، دی 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
طهارت و مراتب آن قسمت دهم حجةالاسلام رحیمیان طهارت و پاکیزگی از اموری است که اسلام به طور کلی اهمیت فراوانی برای آن قائل شده است. در قرآن مجید آمده است که خداوند پاکیزگان را دوست دارد. «والله یحب المطهرین». (توبه / 108) «ولله المتطهرین» (بقره/ 222) و پاکیزدگی بندگان خواست خداوند است. «... ولکن یرید لیطهرکم» (مائده/ 6) واز پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «الطهور نصف الایمان» (جامع السعادات- ج3/ 248). پاکیزگی، نصف ایمان است. آیات و روایات در این زمینه بسیار است که به عنوان نمونه به موارد فوق بسنده میشود. طهارت از نظر کلی به طهارت ظاهری و طهارت باطنی تقسیم میشود و طهارت ظاهری مشتمل است بر طهارت از خبث، طهارت از حدث و طهارت از کثافات و چرکیهای ظاهری که احکام ظاهری آنها در کتب فقهی بیان شده است. و اما آداب باطنی هر یک از آنها در این مبحث مورد اشاره قرار خواهد گرفت و طهارت باطنی به نوبه خود دارای سه مرتبه است: 1- پاک کردن جوارح از گناهان و آثار آنها و سرسپردن به اوامر و دستورات خداوندی. 2- پاک کردن قلب از صفات رذیله و آراستن آن به فضایل اخلاقی. 3- پاک کردن قلب از هر چه جز خداست و تسلیم نمودن آن به حق. تحقق هر یک از مراتب از یک سو مستلزم زدودن آلودگی و ظلمت مربوط به آن مرتبه است و از سوی دیگر آراسته شدن به کمال و نورانیت متناسب با آن مرتبه، بنابرانی تطهیر ظاهر از نجاسات و جوارح از گناهان و قلب از رذایل اخلاقی و روح از ما سوی الله نیمی از مقصود است، و نیم دیگر آن عبارت است از آراستن ظاهر به نظافات و پاکیزگی و جوارح به اطاعت از دستورات الهی و قلب به فضایل اخلاقی و روح به تسلیم محض در برابر حق و تابش نور ایمان و حب خدا در آن و اشاره به همین نکته است سخن رسول خدا(ص) که فرمود: «الطهور نصف الایمان» طهارت نیمی از ایمان است. نکته دیگر آن که دست یافتن به طهارت باطن بدون طهارت ظاهر میسور نیست همانگونه که رسیدن به مراتب عاله طهارت باطنی بدون دست یافتن به مراتب قبلی آن غیرممکن است. بنابراین، انسان به مرتبه طهارت قلب از ما سوی الله و دل بستن به خدا نمیرسد مگر بعد از تحصیل مرتبه طهارت قلب رذایل اخلاقی و آراستن آن به فضایل اخلاقی، و به این مرتبه نمیرسد مگر با پاک شدن از گناهان و آراسته شدن به طاعات و به این مرتبه نیز دست نمییابد مگر با طهارت از خبث و حدث و تحصیل نظافت و پاکیزگی ظاهری. در اینجا، به طور اجمال، به پارهای از محورهایی که موجب طهارت انسان میشوند اشاره میکنیم گرچه هر یک از این موارد در جای خود نیاز به توضیح بیشتر دارد. 1- آب «øãAÍit\ãur Nä3øn=tæ z`ÏiB Ïä!$yJ¡¡9$# [ä!$tB Nä.tÎdgsÜãÏj9 ¾ÏmÎ/ |=Ïdõãur ö/ä3Ztã tô_Í Ç`»sÜø¤±9$# xÝÎ/÷zÏ9ur 4n?tã öNà6Î/qè=è% |MÎm7sWãur ÏmÎ/ tP#yø%F{$# » (انفال/ 11) و از آسمان آبی بر شما نازل فرمود که با آن پاکتان کند و الایش شیطان را از شما بزداید و دلهایتان را محکم نموده و قدمهایتان را استوار سازد. «وانزلنا من السماء ماء طهورا» (فرقان/ 49) و از آسمان آبی پاک نازل کردیم. و در روایتی که از حضرت صادق(ع) درباره آب و آداب باطنی هنگام استفاده از آن برای طهارت و وضو نقل شده است چنین میفرماید: «اذا اردت الطهارة والوضوء فتقدم الی الماء تقدمک الی رحمة الله فان الله قد جعل الماء مفتاح قربته و مناجاته و دلیلا الی بساط خدمته و کما ان رحمة الله تطهر ذنوب العباد کذلک النجاسات الظاهرة یطهرها الماء لاغیر قال الله تعالی: «هو الذی ارسل الریاح بشرا بین یدی رحمته وانزلنا من السماء ماء طهورا» و قال الله تعالی: «وجعلنا من الماء کل شیء حی افلا یومنون». فکما احیا به کل شیء من نعیم الدنیا کذلک برحمته و فضله جعل حیوة القلوب الطاعات و تفکر فی صفاء الماء و رقته و طهره و برکته و لطیف امتزاجه بکل بشیء و استعمله فی تطهیر الاعضاء التی امرک الله بتطهیرها و أت بآدابها فی فرائضه و سننه فان تحت کل واحد منها فوائد کثیره فاذا استعملتها بالحرمة انفجرت لک عیون فوائده عن قریب ثم عاشر خلق الله کامتزاج الماء بالاشیاء یؤدی کل شیء حقه و لایتغیر عن معناه معتبرا لقول رسول الله (صلی الله علیه وآله) مثل المؤمن المخلص (الخاص) کمثل الماء ولتکن صفوتک مع الله تعالی فی جمیع طاعتک کصفوة الماء حین انزله من السماه طهورا و طهر قلبک بالتقوی والیقین عند طهارة جوارحک بالماء» (آداب الصلوة نقل از مصباح الشریعه باب 10) آنگاه، که اراده طهارت و وضو کردی به سوی آب توجه کن بدانسان که به رحمت حق توجه کنی چرا که خداوند آب را کلید تقرب به خود و مناجات خویش و راهنمای بساط خدمت خود قرار داده است همان گونه که رحمتت خدا گناهان بندگان را پاک میکند، نجاسات ظاهری را آب پاک میکند نه غیر آن. خداوند متعالی میفرماید: اوست آن کس که بادها را نویدی پیشاپیش رحمت خویش فرستاده و از آسمان آبی پاکیزه را نازل کردیم. و همچنین میفرماید: و قرار دادیم هرچیز زنده را از آب. پس همان گونه که هر چیزی از نعمتهای دنیا را آب حیات بخشیده به رحمت و فضل خویش نیز طاعات را وسیله حیات قلوب قرار داد و اندیشه نما در صفا، رقت، طهارت و برکت آب و لطافت ممزوج شدن آن با هرچیزی. واستعمال کن آن را در تطهیر اعضایی که خداوند ترا به پاکیزه نمودن آنها امر فرموده و ادا کن آداب آن را در فریضهها و سنتهای الهی. زیرا که در سایه هر یک از انها فواید بسیار که چون آن را با احترام استعمال کنی، از نزدیک منفجر شود برای تو چشمههای فایدههای آن. حضرت امام قدسسره الشریف در توضیح این فراز حدیث چنین میفرماید: «اشاره فرموده به اینکه اهل مراقبه و سلوک نباید واقف به صور ظواهر اشیاء شوند بلکه باید ظاهر را مرات باطن قرار دهند و از صور، حقایق را کشف کنند و به تطهیر صوری قناعت نکنند که آن دام ابلیس است. پس از صفای آب پی به تصفیه اعضا برند و آنها را با اداء نمودن فرایض و سنن الهیه تصفیه کنند و صفا دهند و از رقت آنها اعضا را ترقیق کنند و از غلظت تعصی بیرون آورند و طهور و برکت را در جمیع اعضا سرایت دهند و از لطف امتزاج آب با اشیاء کیفیت امتزاج قوای ملکوتیه الهیه را با عالم طبیعت ادراک کنند و نگذارند و قذارات طبیعت در آنها اثر کند. و چون اعضا را به سنن و فرایض الهیه و آداب آنها منغمس نمود فواید باطنیه کم کم ظاهر شود و چشمههای اسرار الهیه منفجر شود و لمحهای از اسرار عبادت و طهارت برای او منکشف گردد. » ادامه ترجمه روایت: سپس با خلق خدا معاشرت کن، همانند آمیزش آب با اشیاء که حق هر چیزی را ادا میکند و از معنای خود تغییر نمییابد و سخن رسول خدا(ص) را مورد تأمل قرار داده که فرمود: مثل مؤمن خالص مثل آب است. حضرت امام قدس سره الشریف در ذیل این فراز نیز چنین میفرمایند: «دستور اول مربوط بود به معامله انسان سالک با قوای داخلیه و اعضای خود و دستور دوم که دراین فقره از حدیث شریف است مربوط است به معامله انسان با خلق خدا، و این دستور جامعی است که کیفیت معاشرت سالک را با مخلوق بیان فرموده و ضمنا از آن حقیقت خلوت نیز استفاده شود و آن چنان است که سالک الی الله در عین حال که با هر دسته از مردم معاشرت به معروف کند و حقوق خلقیه را رد نماید و با هر یک از مردم به طور مناسب حال او مراوده و معامله کند از حقوق الهیه نگذرد و معنای خود راکه عبارت از عبودیت و توجه به حق است از دست ندهد، و در عین حال که در کثرت واقع است در خلوت باشد و قلب او که منزلگاه محبوب است خالی از اغیار و فارغ از هر نقش و نگار باشد. » و در سومین فراز حدیث که مربوط است به بیان وظیفه سالک با خدای خویش چنین میفرمایند: «وباید صفای تو با خداوند متعال در تمام طاعاتت همانند صفای آب باشد هنگامی که آن را از آسمان نازل فرمود و آن طهور نامید». حضرت امام در توضیح این فراز میفرمایند: «یعنی باید سالک الی الله خالص از تصرف طبیعت باشد و کدورت و ظلمت آن را در قلب او راهی نباشد و جمیع عبادات او خالی از جمیع شرکهای ظاهری و باطنی باشد. و همان طور که اب در وقت نزول از آسمان طاهر وپاکیزه است و دست تصرف قذارات به آن دراز نشده، قلب سالک که از سماء غیب ملکوت، طاهر و پاکیزه نازل شده نگذارد در تحت تصرف شیطان و طبیعت واقع شده و به قذارات آلوده گردد.» حضرت امام در ادامه ترجمه و شرح حدیث چنین میفرماید: «وپس از این دستور، آخرین دستور جامع را برای اهل ریاضت و سلوک بیان فرمود، میفرماید: پاکیزه کن دل خویشتن را به پرهیزگاری و یقین، در وقت پاکیزه نمودن اعضای خود را به آب. و در این، اشاره به دو مقام شامخ اهل معرفت است: یکی تقوا که کمال آن ترک غیرحق است، و دیگر یقین که کمال آن مشاهده حضور محبوب است.» 2- وضو، غسل، تیمم در آیه 6 سوره مائده بعد از بیان احکام کلی وضو، غسل و تیمم میفرماید: «... مایریدالله لیجعل علیکم من حرج ولکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون». خداوند نمیخواهد برای شما ایجاد حرج کند، ولی میخواهد شما را پاک نماید و نعمت خویش را بر شما تمام کند شاید سپاس دارید. از اینکه خداوند متعال هدف از تشریع وضو، غسل و تیمم را پاکیزه کردن بندگان و اتمام نعمت بر آنان بیان فرموده است، پس روشن است که منظور نهایی تنها طهارت ظاهری نیست، بلکه در آنها اسراری نهفته است که با دست یافتن به آنها راه طهارت باطنی و کمالات نفسانی هموار میشود، که نمونهای از آن را در روایت نقل شده از امام رضا(ع) درباره اسرار وضو مورد توجه قرار میدهیم: عن الرضا(ع): «انما امر بالوضو لیکون العبد طاهرا اذا قام بین یدی الجبار و عند مناجاته ایاه مطیعا له فیما امره نقیا من الادناس و النجاسه مع ما فیه من ذهاب الکسل و طرد النعاس و تزکیة الفؤاد للقیام بین یدی الجبار و انما وجب علی الوجه والیدین والرأس والرجلین لان العبد اذاقام بین یدی الجبار فانما ینکشف من جوارحه و یظهر ما وجب فیه الوضوء و ذلک انه بوجهه یسجد و یخضع و بیده یسئل و یرغب و یرهب و یتبتل و برأسه یستقبله فی رکوعه و سجوده و برجلیه یقوم و بقعد» الخبر. (عیون اخبار الرضا، ج2، ص 104، باب 34، حدیث 1) همانا به وضو امر شده است برای آنکه بنده هنگامی که در پیشگاه خدای جبار به مناجات میایستد پاک باشد و برای انکه در آنچه او را فرمان داده، مطیع باشد و از کثافات و نجاسات پاکیزه باشد به علاوه آنکه در وضوع فواید دیگری است مانند برطرف شدن بیحالی و تنبلی و دور شدن چرت و پاکیزه شدن قلب برای ایستادن در پیشگاه خداوند جبار. حضرت امام خمینی قدس سره در توضیح این فراز چنین میفرماید: «تا اینجا نکته اصل وضو را بیان فرمود و اهل معرفت و اصحاب سلوک را تنبه نمود به اینکه در محضر مقدس حق جل و علا ایستادن و مناجات با قاضی الحاجات نمودن آدابی است که باید منظور شود حتی با قذارات صوریه و کثافات ظاهریه و کسالت چشم ظاهر نیز نباید در آن محضر رفت چه جای آن که دل معدن کثافات باشد و قلب مبتلا به قاذورات معنویه که اصل همه قذارات است، باشد. با آنکه در روایت است که خدای تعالی نظر نمیکند به صورتهای شما، بلکه نظر میفرماید به قلبهای شما و با آن چه انسان به حقتعالی توجه میکند و آنچه از عوالم خلقیه لایق نظر کبریای عظمت و جلال است قلب است و دیگر جوارح و اعضا را آن حظ و نصیبی نیست مع ذلک طهارت صوریه و نظافات ظاهریه را نیز اهمال ننمودهاند، صورت طهارت را برای صورت انسان مقرر فرمودند و باطن آن را برای باطن او. و از آنکه تزکیه قلب را در این حدیث شریف از فواید وضو قرار داده، معلوم شود که برای وضو باطنی است که به آن تزکیه باطن شود و نیز رابطه ما بین ظاهر و باطن وشهادت و غیب معلوم شود، و نیز استفاده شود که طهور ظاهری و وضوی صوری از عبادات است و اطاعت رب است و از این جهت طهور ظاهر موجب طهور باطن گردد و از طهارت صوری تزکیه فوائد شود.» حضرت امام رضا(ع) در ادامه حدیث در مقام بیان راز هر یک از اجزای وضو چنین میفرماید: و دبن جهت وضو بر صورت و دو دست و پا واجب گردید که بنده آنگاه که در پیشگاه خداوند جبار ایستاد، نمودار و آشکار میشود از جوارح او آنچه که وضو در آن واجب شده است، چرا که با روی خوش سجده وخضوع کند و با دستش سؤال و رغبت و رهبت نماید و منقطع به سوی حق شود و با سر خویش خدای را در رکوع و سجود استقبال کند و با پاهایش میایستد و مینشیند و .... حضرت امام خمینی(ره) در توضیح این فراز چنین میفرماید: «آنچه محل ظهور عبودیت است در محضر مبارک حق، باید طاهر و پاکیزه باشد و اعضا و جوارح ظاهریه که حظ ناقصی از آن معانی دارند بیطهارت لایق مقام نیستند. با آنکه خضوع از صفات وجه بالحقیقه نسیت و سؤال و رغبت و رهبت و تبتل و استقبال هیچ یک از شئون اعضاء حسیه نیستند، ولی چون این اعضاء مظاهر آنهاست تطهیر آنها لازم آید. پس تطهیر قلب که محل حقیقی عبودیت و مرکز واقعی این معانی است تطهیرش لازمتر است و بدون تطهیر آن اگر با هفت دریا اعضای صوریه را شست و شو نمایند تطهیر نشود و لیاقت مقام پیدا نکند بلکه شیطان را در آن تصرف باشد و از درگاه عزت مطرود گردد. » (نقل از کتاب اداب الصلوة) ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,195 |