تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,275 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,179 |
مصاحبه به حجة الاسلام والمسلمین کروبی رئیس مجلس شورای اسلامی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 122، بهمن 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مصاحبه به حجة الاسلام والمسلمین کروبی رئیس مجلس شورای اسلامی پیرامون سفر به چین و یمن انتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی اهمیت حفظ وحدت سالگرد انقلاب بسمالله الرحمن الرحیم: ضمن تشکر از حضرتعالی برای انجام این مصاحبه، سؤالاتی که داریم دارای سه محور میباشد. یکی در ارتباط با خاطرات سفرتان مخصوصا آن نکتههای جالب توجه برای خوانندگان پاسدار اسلام و مردم. دومین محور بحث مربوط به مسئله انتخابات میباشد و محور دیگر هم مربوط به سالگرد انقلاب و دهه فجر. شروع میکنیم با سؤال اول که ذهنیت آمادهتری نسبت به آن دارید و آن اینکه خاطرات جالب سفر اخیرتان به چین و یمن را برای پاسدار اسلام بیان بفرمائید. سفر به چین و یمن بسمالله الرحمن الرحیم، از چندی قبل دعوتهائی از طرف رئیس مجلس چین و هم از طرف مسئولین یمن بمنظور ترتیب مسافرت به این دو کشور و دیداری از آنجا داشتیم. در این گونه موارد چون سفرها از موضع رسمی است زمان را نوعا مسئولین، بخصوص وزارت خارجه تعیین مینمایند اما نکتهای که در ارتباط با سفر به کشورهای دیگر جالب توجه است اینکه هم تأثیرات انقلاب اسلامی را از نزدیک میبینیم و هم نقطه نظرهای جمهوری اسلامی و انقلاب را تبیین میکنیم، البته من کلا سفر کم رفتهام بخصوص در رابطه با مجلس، کلا این دوازده سال که مجلس بودم دو تا سفر رفتم، سال گذشته به پاکستان و کره شمالی و امسال هم به چین و یمن. در این سفر تقریبا سه هدف دنبال میشد: یکی نقطه نظرات و مذاکرات سیاسی که با مسئولین این کشورها میبایست مطرح میشد. در چین از رهبری، رئیس جمهور و رئیس مجلس و وزیر خارجه و مسئولین اجرائی طرفین با یکدیگر و رئیس کنگره خلق، یک بخش هم از اهداف سفر مربوط به مسئولین اجرائی بود راجع به توافقها و قراردادهائی که با هم داشتند، مذاکرات اقتصادی و فرهنگی و غیره،یک هدف هم مربوط به مسائل مذهبی و دینی و تماس و ارتباط با مسلمانها بود. در رابطه با مسائل سیاسی، همانطور که همگان در جریان هستند و مواضع ما بارها اعلام شده و مواضعمان روشن است در دیدارهای مختلف بر مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران تأکید شد که در رأس آنها مسئله مربوط به حمایت از انتفاضه، در مسئله فلسطین و اینکه تنها راه نجات مردم فلسطین و آزادی سرزمینهای اشغالی مبارزه ملت است، آن هم یک مبارزه طولانی، در این رابطه بر ضرورت حمایت امت اسلامی از انتفاضه مردم فلسطین که تنها راه مبارزه مردم فلسطین است تأکید شد و آن نتیجه مطلوب و اینکه انتفاضه را باید جهانی کنیم، انتفاضه باید همه جا حمایت بشود، باید کمکهای اقتصادی به انتفاضه و مردم فلسطین بشود. اعلام مخالفت با مذاکرات صلح مادرید و پیگریهائی ک آمریکا و مرتجعین دارند. مسئله لزوم خروج نیروهای بیگانه از منطقه، در این ارتباط همچنین روابط فیمابین دو کشور، مسائل فروپاشی کمونسیم و مسئله استقلال جمموریهای شوروی سابق و مسائل دیگری که در حال حاضر در جهان مطرح است مثل نظم نوین آمریکا. در رابطه با مسائل اقتصادی و روابط فیمابین و قراردادهای فرهنگی دو کشور و نتیجه حاصله خوب بود و مذاکرات بخوبی برگزار شد. اما آنچه که جالبتر است و مهمتر است برای ما مسئله مسلمانها میباشد و احساسات آنها نسبت به جمهوری اسلامی و انقلاب و این بذری که امام در جهان افشانده و این شوری که در مسلمانها است. با اوضاع و احوالی که کمونیسم در جهان بوجود آورده- البته نسبتا تسهیلات بهتر شده و فشارها از روی مسلمانها برداشته شده- بعضیشان راضی بودند، جلساتشان، حضورشان در مساجد، برنامههای دینی که دارند، اشتیاقی که دارند به ایران بیایند، آثار انقلاب و امام را و کتب دینی که میخواستند اینها همه واقعا جای بسیار خوشنودی است. و اینکه در محیط حاکمیت مارکسیم، مسلمانها توانستهاند اعتقادات خودشان را حفظ کنند و روی مسائل اسلامیشان پافشاری کنند. حالا هم که یک کمی وضع بهتر شده، زمینه کارکردن در چین بسیار فراوان است. و آمادگی فوقالعادهای مسلمانها برای هر سوره تبلیغاتی دارند. و الان هم مدارسی دارند که دورههائی را میبینند و میروند بین مرد تبلیغ میکنند و با اینکه از کشورهای دیگر به مدارسشان کمکهای کم و بیشی میشود اما توجه و افکارشان متوجه ایران است، احساساتشان معطوف به جمهوری اسلامی ایران است، بخاطر انقلاب اسلامی و بخاطر آن سابقه دیرینهای که بخصوص چین با ایران داشته و اصلا اسلام از طریق ایران وارد چین شده. بهرجهت آنچه ک ما از این فراز و بخش دینی و مذهبی چین میخواهیم نتیجه بگیریم اینک زمینهای وجود دارد برای کارکردن و خلأ ای که از عدم حضور فعال تبلیغات اسلامی هست کاملا بچشم میخورد و این خلأ را لازم است بهر صورتی که مسئولین جمهوری اسلامی صلاح بدانند پر کنند که زمینهها اگر از دست برود خسارتش شاید کفران نعمت باشد. احساسات فوقالعادهای نسبت به امام و انقلاب اسلامی دارند. جالبتر از چین یمن است. اولا محیط آنجا فوقالعاده محیط مذهبی است، وضع ظاهری مردم مثلا حجاب را خانمهای آنجا بسیار خوب مراعات می کنند، بیحجاب دیده نمیشد اگر بیحجابی دیده میشد معلوم بود که توریست است و یکی دوبار ما صبحها ک حرکت میکردیم در شهر برای انجام دیدارهای رسمی با مسئولین آنجا همینطور که نگاه میکردیم در ساعاتی که ساعت اداری بود و خانمهائی که از وضع ظاهرشان بنظر میرسید کارمند هستند یا مثلا معلم و دبیر هستند و در خیابان در حال رفتن به سر کار خود بودند از سرتا پا پوشیده یا حجاب کامل. فضای صنعا از شاید حدود یک ساعت بیشتر به صبح مانده، که اذان برای نماز شب میگویند فضای شهر مملو از صدای اذان میشود. صدای اذان شهر را میگیرد بدون بلندگو و با بلندگو، من صبح اوائل آفتاب بود که آمدهبودم قدم بزنم، دقیقا صدای قرآن همینطور از اطراف بگوش میرسید. یعنی از بعد از نماز صبح تا ساعتی که کار اداری شروع میشود مردم به قرائت قرآن میپردازند جالب اینکه تلویزیون آنجا بعد از اذان دقایق زیادی برنامههای خود را قطع میکند تا مردم به نمازشان مشغول شوند. آن وقت میگفتند که ماه رمضان غوغاست اینجا. اما مسئله این مردم و علاقهشان به انقلاب را یادآوری میکنم که پس از بهمن 1357 وقتی انقلاب به پیروزی رسید حدود 50 نفر از علمای زیدی برای تبریک گفتن به ایران آمدند. و یک نکتهای من اینجا اضافه میکنم، فکر میکنم در کتاب خسی در میقات جلال آل محمد است که میگوید در سال بعد از 42 که به یمن رفتیم حسابی مردم نسبت به جریانات ایران مشتاق بودند و هرجا که میرفتیم در مورد قضیه 15 خرداد و اینها از ما سؤال میکردند. بهرحال این علاقه مردم مسلمان آنجا به انقلاب اسلامی بسیار زیاد بوده و هست، مثلا طی همین سفر به یکی از مساجد معروف رفتیم، انبوه جمعیت ایستاده بود، پس از ورود به داخل مسجد هر کس به نحوی عشق وعلاقه خود را به انقلاب اسلامی و امام ابراز مینمود. مثلا روحانیون که شروع کردند به صحبت، یکی از روحانیون که خیلی با احساس هم صحبت میکرد اظهار داشت روزی که امام خمین فوت کرد دشمنان اسلام خوشحال شدند و فکر میکردند با رحلت امام انقلاب اسلامی پایان میپذیرد اما انبوهی از طرفداران اسلام با حضورشان بخصوص حرکتی که در ایران مردم در مراسم تشییع و تجلیل از امام نشان دادند آنها را مأیوس نمود. آن روحانی همچنین گفت دشمنان اسلام با آن دیدگاه مادیگریشان و جهانبینی کوتاهشان میگویند امام مرده در حالیکه امام زنده است و در دل تک تک این مردم و این بچهها جای دارد و میگفت رهبری اسلام با جمهوری اسلامی است و امام خمینی امام همه است و جملات دیگری که با یک دنیا احساسات و با همه وجود اظهار مینمود و نسبت به امام ابراز عشق و علاقه میکرد که این آقای موسوی لاری که جزو هیئت همراه ما بود آنجا نگاه کرد دید که این برادران صدا و سیما که همراه هیئت بودند این صحنهها را ضبط نکردهاند با ناراحتی گفت پس کجا هستند این آقایان؟ چرا این صحنههای تاریخی را ثبت نمیکنند؟ بهرجت در آنجا روحانیون دیگر هم صحبتهائی در زمینههای مختلف این رابطه اظهار داشتند. هرکدامشان هم در ابتداءو حین صحبت، بخشی از نهجالبلاغه را از حفظ میخواند که جالب توجه بود. در یمن هرجا که صحبت میکردیم آنها ابراز احساسات میکردند، خیلی خوشحالی میکردند، و با ذکر شواهد تاریخی از گذشته میگفتند که ایران و یمن در گسترش اسلام چه نقشی داشتند. ما در دیدارهائی که از برخی کتابخانههای آنجا داشتیم به کتب ارزشمند و کتابهای بسیار مهمی برخورد کردیم در مورد حضرتعلی(ع) و مسائل اسلامی بیش از چهار هزار جلد کتاب خطی است که بعضی از آنها را اصلا در جاهای دیگر نداریم. و میتوان گفت منحصر بفرد است. ما در این زمینه هم با مسئولین آنجا به توافق رسیدیم که از طرف کتابخانه مجلس شورای اسلامی بروند یمن و از این کتب عکس بگیرند و نسخهای از آنها به ویران منتقل شود. بهرصورت با توجه به علاقه شدید مردم یمن به انقلاب که باز شهرهای دیگری رفتیم همه ابراز احساسات میکردند، مجموعا هرکجا میرفتیم ابراز عشق و علاقه به جمهوری اسلامی بود، زمینه خوبی آنجا برای کار کردن و گسترش و تعمیق فرهنگ انقلاب اسلامی دارد. پاسدار اسلام: سؤال دیگری که از جنابعالی داریم در زمینه مسائل داخلی است و مربوط به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی، آن ویژگیهائی که از نظر حضرت امام در انتخابات مطرح بوده و آن شرایطی که برای یک انتخابات سالم میشود برشمرد، چه شرایط، آمادگیها و زمینههائی باید توسط مردم و مسئولین ایجاد بشود تا یک انتخابات امامپسند داشته باشیم، با توجه به اینکه چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیش اشت و اولین انتخابات مجلس است که بدون حضور امام برگزار میشود؟ انتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی من اینجا لازم میدانم چند نکتهای که در ذهنم هست بگویم: اولا در نظام جمهوری اسلامی روی اراء مردم خیلی تکیه شده، امام همیشه روی آن تکیه کرده و بارها این تعبیر را داشته که میزان رأی ملت است. همین امام در 12 بهمن 57 در بهشتزهرا تعیین دولت اسلامی و مقابله با دولت شاهنشاهی را منوط به خواست ملت اعلام نموده و میفرمایند: «من دولت تعیین میکنم، من به پشتیبانی این ملت، دولت تعیین میکنم، من بواسطه اینکه ملت مرا قبول دارد ...» در طول سالهای انقلاب هم ایشان بر اجرای خواستهای ملت تأکید داشتند. اهمیتی که برای مجلس شورای اسلامی از اوائل انقلاب حتی قبل از تشکیل قائل بودند و دفاعیه هائیکه در این ارتباط از مجلس میکردند و اختیارات وسیعی که برای مجلس قائل بودند و با تعابیر: «مجلس در رأس امور است» و «مرکز همه قوانین» و «عصاره فضائل ملت» و «فراهم آمده از الله اکبرهای مردم» و تعابیر فراوان دیگری که امام در این رابطه بیان داشتند. همه اینها نشان دهنده اهمیتی است که ایشان به مجلس میدادند بعنوان مرکز تجمع نمایندگان مردم شهرها و روستاهای سراسر کشور و دخالت مستقیم آنان در تعیین سیاستها و سرنوشت خودشان. ما میبینیم که امام این اهمیت راحیت برای معدود نمایندگان مردمی در مجلس زمان شاه هم قائل بودهاند و با اینکه مجلس زمان طاغوت مجلس نبود لیکن وجود فردی مثل مرحوم شهید مدرس و یا شخصیتهای ارزشمندی که توانسته بودند در مقابل سیاستهای ذلیلانه رژیم استبدادی ایستادگی کنند و از سنگر مجلس دفاع نمایند، بارها و بارها مورد تجلیل امام قرار میگرفت و ایشان یادآوری میکردند آن داستان اولتیاماتوم روسیه به ایران را یعنی اصلا این دیدگاه،بینش و تفکر امام بود براساس اینکه حکومت قوامش به مجلس است و باید مردم با آزادی نمایندگان خودشان را انتخاب کنند و به مجلس بفرستد و از آنجا سیاستها و خط مشیها و مقررات تعیین و به مورد اجرا گذاشته شود. فلذاست که میبینیم ک به مجلس خیلی اهمیت میدادند و به هیچ وجه تضعیف مجلس را تحمل نمیکردند. بهر تقدیر در طول حیات پربرکت امام سه دوره انتخابات مجلس برگزار شد و دیدیم که امام چقدر تأکید داشتند که انتخابات سالم برگزار بشود و مردم در صحنه حضور داشته باشند،چون امام روی این قضیه هم توجه داشتند که کشش و جذبه میگردید مقابله میکردند. بعنوان نمونه در انتخابات دور دوم مجلس یک حرکتی شروع شد که با محدود کردن انتخاب مردم جلوی این شور را بگیرند که اگر آن حرکت موفق میشد انتخابات به یک انتخابات فرمایشی تبدیل میشد. برخی از گروهکهای روحانی میخواستند از تهران و قم لیست برای شهرستانها تنظیم کنند که امام رأسا با این قضیه برخورد کرد. در همان زمان حتی خیلی از لیستها آماده هم شده بود که یکدفعه دستورالعمل امام آمد،فرمودند: به شما مربوط نیست. شما میتوانید فقط برای شهرهای خودتان کاندیداهای مورد قبولتان را به مردم معرفی و پیشنهاد نمائید. و بعد هم آمدند سخنرانی کردند و گفتند این هم یک توطئهای است که عدهای میگویند دخالت در سیاست مختص علماست و اصلا این حرف از آن حرف سابق که میگفتند دین از سیاست جداست و علما چکار دارند به امور سیاسی، خطرناکتر است. این بینش امام است و این دستورالعمل ایشان، نه برای آن روز که برای همیشه است و باید ملاک عقیده و عمل همه ما قرار گیرد. یعنی امام واقعا نسبت به دخالت مردم در سرنوشتشان اعتقاد داشتند این لفظ نیست، فریبندگی نیست این واقعا مغز دارد و محتوا دارد که مردم در سرنوشت خودشان، خودشان دخالت داشته باشد. باید برای حفظ این نظام همه بکوشند و تلاش کنند زیرا چنانچه خطری هم متوجه نظام باشد متوجه همه میشود،شهری و روستائی، مجتهدش، فاضلش و معلم و دانشجویش، متوجه همه میشود در اینکه همه باید بهم کمک کنیم هیچ بحثی نیست اما اینکه عدهای این حق را برای خود قائل باشند که ما باید خط بدهیم ما باید تعیین کنیم امام بشدت با این قضیه مخالفت میکرد. و تأکید داشتند که هیچ چیز نباید آراء واقعی مردم را تحت تأثیر قرار دهد و مردم با آزادی کامل به اشخاص متعهدی که میشناسند و مشکلاتشان را لمس کرده و میکنند رأی دهند. یادم میآید در قضیه خبرگان به دو تن از اعضای محترم دفتر حضرت امام پیشنهاد کرده بودند که از مشهد برای خبرگان دوره اول کاندیدا بشوند وقتی امام فهمیدند فرموده بودند به این مضمون که مگر آنجا علما ندارند که شما از اینجا رفتهاید در آنجا میخواهید شرکت بکنید. این توهین به علمای آنجاست. اینها همه درس است برای همه ما. دور دوم وضعیت به همان صورتی بود که بالاخره امام وارد شدند و گفتند شما دخالت نکنید. در طی دوره دوم مجلس شورای اسلامی و قبل از انتخابات سومین دوره مجلس ما احساس کردیم که روحانیت مبارز در ضمن اینکه برادارن ارزشمند، عزیز و بزرگانی هستند، اما دراد بیشتر به سمت یک جهت پیش میرود بیشتر یک جناح را تأیی میکند. و اکثریت در آنجا این چنینی است. ولی در ضمن باز تأکید میکنم که آدمهای شایسته و عزیزی هستند ولی احساس شد که بیشتر در یک جهت پیش میروند. حتی این قضیه در دور دوم هم به چشم میخورد. در مواردی شد که در جلسه، بعضیها رأی آوردند مجددا بعضی از بزرگان آمدند تشکیک کردند و با رأیگیری مجدد بعضیها را حذف کردند یا بعضیها رأی نیاوردند و وقتی که در آن موقع آقای هاشمی از جبهه برگشتند برای بار سوم رأیگیری شد و آن بعضیا رأی آوردند. خلاصه وضعیت بگونهای بود که حتی به استعفای موقت بعضی از اعضا منجر شد بخاطر اینکه بعضیها را حذف کردند و رأی ندادند تا ایکنه د راین رابطه هم امام بخصوص پیام داد به آقای توسلی و ایشان آمد و آنجا خاند که چرا بعضیها که با انقلاب بودند برای چی اینها را حذفشان کردید که بدنبال این امر. آنها را بدستور امام در لیست گذاشتند. میخواهم عرض کنم که این زمینهای که در انتخابات دور سوم مجلس وجود داشت در دور دوم هم بود اما تا آنجا پیش نرفت که منجر به انشعاب گردد وقتی که فعالیتهای انتخاباتی دور سوم شروع شد باز هم شاهد تکرار همان مسائل بلکه شدیدتر بودیم و لذا بهمراه گروهی از دوستان به این نتیجه رسیدیم و به فکر انشعاب افتادیم منتهی با توجبه به اهمیت موضوع برای اقدام به چنین کاری،نظر امام شرط بود ک آیا ایشان از چنین کاری حمایت میکنند یا خیر؟ لذا خدمتشان عرضه داشتیم که ما در انتخابات به این نتیجه رسیدیم که جدا بشویم و از حضرت ایشان کسب اجازه کردیم برای این کار که بشوید و حرمت همدیگر را هم نگه دارید و فعالیتهایشان را هم داشته باشید و جالب هم این است که چه قبل از اعلام عمومی انشعاب و چه بعد از آن بارها نزد امام مطرح میشد از چندین طریق، به امام گفتند که اینها یکی بشوند و شما امر کنید که اینها یکی بشوند و امام گفتند: نه، اینها برادرند و باید با هم اخوت داشته باشند لیکن داشتن تشکیلات جداگانه برای ابراز عقیده بلامانع است و امام در منشور برادری هم به این اشاره میکنند. در یکی از این موارد که من میخواهم اینجا اشاره کنم پیشنهاد جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای ری شهری بعد از قضیه سید مهدی هاشمی به خدمت امام بود که خودشان میگفتندبه حضرت امام گفتم که اینها یکی بشوند و امام فرمودند: خیر، همینطوری خوب است، که من فکر میکنم باز این خودش از دیدگاههای امام است و یک مسئله اصولی در خط امام است. البته گاهی افراد از من میپرسند که مثلا آیا شما در جلسه یا جلساتی که با روحانیت مبارز داشته یا دارید میخواهید ائتلاف کنید؟ گفتم اصلا چنین چیزی نیست،ائتلاف در کار نیست ما برادر هم هتسیم، گفتم بخاطر این امر مقام معظم رهبری فرمودند جلسات داشته باشید و شما مشترکاتی دارید بر روی تأکید بیشتر بر مواضع مشترک جلساتی داریم و اصلا بحث ائتلاف نیست البته من خودم نظرم این است که حتیالامکان تا جائیکه میشود تلاش کنیم که مشترکات لیست کاندیداها زیاد باشد اما قطعا اختلافاتی هم از نظر افکار باید باشد تا کشش حضور مردم باشد و ببینند که نظر و سلیقهشان در انتخابات نمایندهشان دخیل است و برای ما این امر خیلی مهم است، این نکتهای که وزیر محترم کشور در مصاحبه اخیرش گفته خیلی مهم است،که مردم شرکت کنند،نفس شرکت مردم یعنی حضور مدرم، یعنی پشتیبانی مردم، مسئلهای است که هم در دوستانمان تأثیر مثبت دارد و هم بازتاب جهانی آن به نفع نظام و انقلاب است و در نقطه مقابلش شرکت نکردن هم بازتاب منفی دارد. حالا کی رأی میآورد آن بخشش جدا است. کدام جناح اکثریت کرسی و اکثریت پارلمانی را میگیرند آن بخشش جدا است. نفس شرکت کردن و حضور مردم پشتوانه انقلاب است، تضمین کننده انقلاب است. شور انقلابی در مردم بوجود میآورد بنابراین در مجموع همانطور که عرض کردم انشعاب بمعنای اختلاف نیست و ما بعنوان یک جریان مستقل کسانی را که اصلح بدانیم با ملاکهائی ک بارها و بارها امام فرمودهاند انتخاب خواهیم کرد و به مردم انشاء الله معرفی خواهیم نمود. پس اول اینکه به مجلس خودمان علاقمندیم، دوم اینکه میخواهیم انتخابات سالم برگزار بشود و آن که رأی مردم را بالاتر از رقبایش به خود اختصاص میدهد به مجلس راه یابد. نکته سوم اینکه کاری بشود که جمعیت زیاد در انتخابات شرکت کنند و حضور در انتخابات داشته باشند، حضور و سالم برگزار کردن و حساسیت داشتن نیست به حف و صیانت از جایگاه پر اهمیت خود قوه مقننه که مرکز قانونگذاری است. الان به حفظ و صیانت و از جایگاه پراهمیت خود قوه مقننه که مرکز قانونگذاری است. الآن هم باید همین کار را بکنیم. یعنی اگر چنانچه بخواهیم انتخابات خوب و سالم برگزار بشود باید روی آن سخنانی که امام داشتند کار بشود، توجه بدهیم، امنیت بدهیم، امنیت بدهیم، آزادی بدهیم به افرادی که میخواهند کاندیدا بشوند، قوانین و مقررات رعایت بشود، از جوسازیهای مسموم و مذموم خودداری و پرهیز کنیم. دو نهاد مقدس هم باید این انتخابات را انجام بدهند هر یک هم وظایف مشخصی را برعهده دارند وزارت کشور که مسئول اجراست و شورای نگهبان هم که ناظر است. کاری کنیم که مردم احساس کنند همه در چارچوب قانون دارند انجام وظیفه مینمایند نه اینکه احساس شود خدایناکرده مجریان و یا نظار، هر یک بگونهای با تفسیر و تأویلهای خاص این ذهنیت را ایجاد نمایند ک قصد خروج از محدوده قانونی و بهرهبرداری سیاسی به نفع یک جناح سیاسی خاص را دارند. آنکه ناظر است نظارتش را بکند و آنکه مسئول اجراست کارش را بکند. بنده نمیگویم که گروهکهائی که شرکت میکنند آنها یکیشان خیلی خوب است و دیگری بد است، نمیگویم یکیشان طرفدار فئودال است یکیشان طرفدار مستضعف است، حالا همین دوجناحی که هست مسلماناند، مؤمناند، در انقلاباند، اگر خانواده شهید باشد هر دو خانواده شهید دارند اما اینکه میگوئیم انتخابات سالم برگزار بشود این است که از بهانه جوئیهائی واهی نسبت به نیروهای مؤمن به انقلاب تحت عناوین مختلف خارج از آن محدودهای که در قانون انتخابات در مورد صلاحیتها و عدم صلاحیتها تعیین گردیده و مجلس تصویب کرده و شورای محترم نگهبان هم آن را تأیید نموده جدا باید پرهیز شود. افرادی که از فیلتر هیئت اجرائی گذشتند، از فیلتر شورای نگهبان گذشتهاند، از فیلتر مردم گذشتهآند، یک چیزهائی بوده که مردم هوشمند ما کاملا مطلع نبودند، از پرونده افراد خبر نداشتند، وقتی به مجلس راه پیدا کردند آن کسی که صلاحیت نداشته، نمایندهها اعتبارنامه آنها را رد کردند و برگرداندهاند. صلاحیت باید باشد لیکن در همان چهارچوب اسلام و قانون اساسی، مجلس، شورای نگهبان، وزارت کشور، نهادهای انقلاب همه متعصبند نسبت به اصول و ارزشتهای انقلاب و نظام. اینکه از بعضیها شنیده میشود که میتوان در نقاط و مسائلی که قانون منع نکرده دست به اقداماتی زد و با عباراتی کلی مثلا متهم نمودن فرد یا افرادی متعهد و انقلابی به پائین بودن میزان التزام به ولایت آنان را از صحنه رقابتهای سالم انتخاباتی کنار بزنند یکی از آفتهای سلامت انتخابات است و مخل آرامش و امنیت انتخابات است زیرا عدهای نیز در مقابل این حرکت خواهند ایستاد و طرف مقابل خود را به دروغگوئی و افترازنی متهم نموده و میگوید: تو اهل ولایت نیستی، تو ریا میکنی. اگر بخواهیم خدای ناکرده این جور حرفها پیش بیاید این حرمتها از بین یرود و بگومگوها آغاز میشود. پس در درجه اول مسئله تیغ عدم صلاحیت و در درجه بعد«ابطالها» که این مسئله به مجریان و نظار بیشتر بر میگردد. لذا نتیجه حرفم این است که همه ما باید کاری کنیم که مردم این معنا را لمس کنند که شرکتشان واقعا اثر دارد.سالم بودن انتخاب به این است که ما یک محیط سالم و آزاد را درست کنیم که مردم در رأی دادن آزاد باشند. و آنچه که از دست مسئولین برگزاری و نظارت در این رابطه برمیآید داشتن سعه صدر و وسعت بینش و دوراندیشی در اینگونه مسائل است. واقعا آزادی ارزشش بیش از اینهاست که زید بیاید، بکر بیاید یا عمرو بیاید و یا خلد بیاید و در این زمینه هم من مدارک زیادی دارم که حالا بعضیها چه اهدافی انحرافی را میخواهند در انتخابات دوره چهارم مجلس دنبال کنند که انشاء الله با هوشیاری و درایت مسئولین متعهد و مدرم همیشه در صحنهمان موفق نخواهند شد و خدای نکرده اگر نیاز شد به اینکه این نقشهها افشاء گردند آن موقع در این زمینه مسائل مذکور را به اطلاع مردم بیداردلمان خواهیم رساند. شما بعنوان یکی از ارکان نظام و یکی از شاخصترین یاران امام که ذوب در افکار و روحیات امام هستید چه توصیههایی را به همه اقشار جامعه و روحانیت و همه مسئولین و جناجهای اسلامی برای حفظ وحدت که همواره مورد تأکید امام راحلمان قرار داشت، دارید و مرز آزادی در اظهار عقیدهها و اختلاف روشها و حفظ ارزشها را با مسئله مهم حفظ وحدت چگونه ترسیم مینمائید/ اهمیت حفظ وحدت ببینید امام میفرماید که من از اول حرکتم و به بعد از هیچ تهدیدی و تهاجم و حملهای از جانب دشمنان که حتی در رأسش آمریکا است با همه قدرت جهنمی که دارد نهراسیدم و نترسیدم و همیشه از اختلافات داخلی نگران بودم، یعنی اختلافات داخلی اینقدر نگرانکننده است که آن انسان نمونه و اسوه و استثنائی و آن روحیه الهی که نشان داد آخ نمیگفت در مقابل سختیها و دشواریها و در برابر آمریکا و دیگر دشمنان. اما نگرانیش نسبت به شکستن وحدت بود. بنابراین هر انسان دلسوز و علاقمند به اسلام و انقلاب و روحانیت اگر یقیناً اهل فهم باشد میفهمد که اختلاف و تشتت مجموعا و مالا و نتیجتا به شکست نظام و انقلاب میانجامد و باید همه توان و استعدادش را در جهت وحدت جامعه بکار گیرد و روح مقدس امام این را میخواهد و مردم مستضعفی هم که این همه رنج را بخاطر انقلاب تحمل کردند و بار سنگین انقلاب روی دوششان است،الآن هم بار سنگین انقلاب اسلامی را تحمل میکنند خواستشان این است لذا در این رابطه من فکر میکنم برای این کار باید همانگونه که در زمان امام عمل میشد و مقام معظم رهبری هم ادامه دهنده همان راه هستند با سعه صدر، صبر، تحمل تضارب آراء و افکار مختلفی که در جهت پیشبرد اهداف انقلاب و نظام دارای طرح و ایداه هستند را میدان داد و الا خدای ناکرده ما بخواهیم یک تنگنظری هم بکنیم بعد هم هر کسی نفس کشید ما بگوئیم «تو داری وحدت را بهم میزنی»! این وحدت نیست این معنایش این است که یک طرف هر کاری دلش بخواهد بکند و دیگران نفس نکشند و چه بسا همین کار را هم بکنند یعنی طرفهای دیگر نفس نکشند و اصلا بگذارند کنار و خدای ناکرده نسبت به مسائل بیتفاوت شوند. اما این در دراز مدت نتیجه ندارد و عوارض بسیار خسارتبار و فاجعهآمیزی این نحوه «وحدت» خواهد داشت. وحدت این است که حرفهایشان را بزنند منتها حرفشان را در چهارچوب قانون اساسی بزنند، حرفشان را دلسوزانه بزنند، آزادی داشته باشند و همه مدرم معتقد به نظام، خود را در تعیین سرنوشتشان سهیم ببینند و فعالانه در همه صحنهها حضور یابند. یعنی همان حد وسط، همان اعتدال، همان چهارچوبی که خدا تعیین کرده، یعنی همان چهارچوبی که قانون اساسی برای ما تعیین کرده،یعنی قوانین داریم، اگر اول انقلاب ما قوانین نداشتیم الآن این هم قانون شورای انقلاب و مجلس شورای اسلامی داریم و تقریبا برای همه چیز هم قانون داریم، باید به قوانینی که صریح است عمل بشود، یعنی خود عمل کردن صحیح به قانون اساسی خودش یکی از محورهای وحدت جامعه است. البته مهمترین محور حفظ وحدت جامعه در تمامی سطوح رعایت اصول و ارزشهای انقلاب است که بحمدالله در این زمینه حضرت امام بطور مبسوط چهارچوبها را تعیین و ترسیم نمودهآند که یکی از این ترسیم چهارچوبها همان «منشور برادری» است که در آنجا ضمن ذکر محورهای وحدت جناحهای سیاسی کشور، ایشان به خطر وجود «واسطهها» و نیروهای ناخالص اشاره میکنند که یکی از عواملمخل وحدت جامعه به شمار میآیند. پس وجود اختلاف سلیقهها نه تنها بر هم زننده وحدت جامعه نیست بلکه نشانگر زنده بودن جامعه اسلامی است و ان شاء الله جامعه ما به سمتی پیش برود که آرمانهای امام عزیزمان جامه عمل به خود بپوشد و ان شاء الله امیدواریم به خوبی با سلامت، با آزادی و با شور و نشاط مردم، انتخابات دوره چهارم برگزار بشود و حساس هم هست. ما معتقدیم که این انتخابات از این نظر اولین انتخابات جدی بعد از امام است که همانگونه که میدانید انتخابات بازنگری به قانون اساسی و رئیس جمهور 40 یا 50 روز بعد از رحلت امام شد که هنوز سراسر کشور عطرآگین از آن حوادث روزهای رحلت امام بود و یکپارچگی کامل در جامعهمان بود و هیچ این مسائل نبود، یک انتخابات خبرگان انجام شد که آن چون گستردگی انتخابات مجلس شورای اسلامی را نداشت و تنوع انتخاب کاندیداها در پائینترین حد ممکن قرار داشت و بیشتر شبیه رفراندوم بود و تعداد کاندیداها و منتخبین محدود بود و حساسیت چندانی هم روی آن نبود زیرا کار مهم مجلس خبرگان تعیین رهبر است و با توجه به اینکه در حال حاضر رهبر مشخص است و رهبر هم الحمدالله جوان هستند و انشاء اله 5- 6 دوره هشت ساله هم برای خبرگان، انتخابات برگزار کنند و بروند و بیایند و نیاز به یک جلسه جدی هم نشود مگر یک گردهمائی سالانه برای تجدید دیدار یکدیگر. اما مجلس شورای اسلامی مجلسی است که امام گفته یک روز تعطیل نشود. و در دوران جنگ هم نگذاشت یک روز تعطیل بشود. مجلس اول روز هفت خرداد 59 و مجلس دوم همینطور و مجلس سوم همینطور و مجلس چهارم هم انشاء الله روز هفت خرداد 71 کارش را شروع خواهد کرد. مجلس پرکارترین مجلس دنیا است، بیشتر طرحها و لوایح و مقررات و غیره باید بیاید، مجلس، مجلس یک چنین انتخابات مهمی است، در مجلس شورا هر شهر و روستا خودش را صاحبنظر میداند، باید حضور داشته باشد و باید نماینده به مجلس بفرستد، به حق یا به ناحق، رأی دهندگان یک انتظاراتی در زمینه رفع مشکلات منطقهای خود از نمایندهشان دارند در حالی که کار اصلی نماینده، نظارت و قانونگذاری است ولی او میخواهدبرق روستا و همه چیزش را برایش درست کند، وضع پزشکیاش ناجور است میخواهد او برطرف کند. خلاصه مشکلاتشان را هم میخواهند نماینده حل کند لذا مسئله را حساس میدانم و این مسئله مهم است و اولین انتخابات اساسی و جدی بعد از امام میباشد. پس در چنین انتخابات حساسی، همه باید بر اساس آن اصول تعیین شده توسط امام و آن قوانین تدوین شده حرکت نمائیم تا وحدت جامعه دچار آسیب نگردد و مردم با شور و علاقه به پای صندوقها بیایند و نماینده مورد نظر خود را انتخاب کنند. بخصوص در مورد انتخابات،قانون مشخص و تجربه شدهای داریم که هم دستگاه اجرائی و هم شورای محترم نگهبان که نظارت بر حسن جریان انتخابات دارد موظف به رعایت و عمل به آن میباشند. قانون انتخابات طوری تنظیم شده که این دستگاهها را از یک بعدنگری و محدودنگری بر حذر میدارد و آنها را موظف به رعایت همه جوانب مینماید. در بیرون هم همینطور است واقعا نگاه یک طرفه به مسائل انسان رابه انحراف میکشاند. در این روزهای شروع چهاردهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی چه مسائلی به نظر جنابعالی برای هر چه باشکوهتر برگزار کردن جشن پیروزی انقلاب دهه فجر مهم و قابل توجه میباشد؟ سالگرد انقلاب در رابطه با دهه فجر، آنچه که من هر سال در ذهنم چند نکته است: اول آنکه مردم ما تا حد توان دهه فجر را با شکوه و عظم برگزار کنند که یادآور انقلاب است. یک حماسه عظیمی در تاریخ ما رخ داده که ماباید این را حفظش کنیم. این انقلابی که پشت هر دو ابر قدرت را با پیروزیاش لرزاند و همینه آمریکا را در جهان شکست و یکی از بزرگترین مهرههای آمریکا در منطقه را که ژاندرم و حافظ منافعش بود ساقط کرد و به جای آن حکومتی نو و نظامی نمونه در عالم بنا نهاد. در بزرگداشت این حماسه عظیم در درجه اول یاد امام عزیزمان آن رهبر کبیرو یاد شهدای گرانقدرمان که همه چیز ایجاد این «انفجار نور» بوده و هستند، میبایست زنده نگهداشته شود، این واقعا تاریخ انقلاب ماست وعظمت مردم ما است. واقعا باید برخوردمان با دهه فجر بگونه بزرگترین عید ما باشد «یوم الله» باشد. در بنیاد شهید هنگام فرا رسیدن دهه فجر ما واقعا سعی میکنیم که شادیبخش بودن این روزهای پربرکت را در قالب هدایایی به خانوادههای شهدا و دادن عیدی و مثلا یک جعبه شیرینی نشان بدهیم. در چنین روزهایی باید لحظات تلخ و شیرین انقلاب یادآوری گردد. باید بر اصولی که موجبات پیروزی انقلاب گردیده تأکید شود تا جوانها رمز بقا و تداوم انقلاب را درک کنند واقعا متوجه شوند که پیروزی انقلاب در حقیقت تحقق آرمانهای انبیاء، و اولیاء و ائمه و پیغمبران در طول تاریخ است و نظام جمهوری اسلامی یکی از ثمرات این انقلاب میباشد. نظام مقدسی که جایگزین رژیم دو هزار و پانصد ساله تاریخ طاغوتی و ستمشاهی گردید ایجاد یک حکومت اسلامی که از بعد از دوران حکومت جانکاه امیرالمؤمنین(ع) و حاکمیت کوتاه آن حضرت در طول تاریخ اسلام نظیر نداشته است. یادآوری بارقههای این انقلاب الهی که به تمامی جهان صادر شده است و مرزهائی دیده و دل مسلمانان و مستضعفان جهان را تسخیر کرده است که ثمرهاش در همه کشورها نمایان شده و میشود. در سودان، در همین انتخابات الجزایر، در همین حرکتی که هرکجای دنیا آدم میرود و میبیند که انقلاب و امام در سخن و نگاه مردم نمایان است. در لبنان، در فلسطین که انتفاضه را میتوان یکی دیگر از بارقهها و ثمرات این انقلاب بشمار آورد. الگوی اتکاء بر ایمان و ایستادگی در برابر ظلم و نابرابری ولو با دستهای خالی، پیام انقلاب ماست که در هر نقطهای از جهان که مسلمان یا مظلومی به آن عمل کند و با متحد ساختن مردم برای استقلال و رهایی از سلطه اجانب قیام نماید در حقیقت دعوت امام و انقلاب اسلامی ما را لبیک گفته است. و همین مسئله است که قدرتهای شیطانی را دچار رعب و وحشت ساخته است و هر حرکتی که در گوشه وکنار عالم رخ میدهد منتسب به انقلاب و ایران اسلامی میدانند. نکته دیگری که باید در این ایام مورد تأکید قرار گیرد توجه دادن به این معناست که انقلاب ما در واقع یک انقلاب فرهنگی بوده و هست. فرهنگ انقلاب ما ضدیت و آشتیناپذیری با فرهنگ منحط غربی دارد و همین فرهنگ ماست که موجب تداوم انقلاب و حفظ استقلال ما میباشد. حفظ این فرهنگ و یادآوری صفات و مشخصههای الگوها و اسوههای این فرهنگ به هر طریق چه از طریق ذکر خاطراات و چه بصورت فیلم و تئاتر و مقاله و غیره خلاصه، زنده نگهداشتن آن روحیهای که امام با آمدنش و با حضورش در جامعه ایجاد کرد و با تمسک به آن همه این خطرهای عظیمی که متوجه جمهوری اسلامی شد خنثی نمود. باید در این دهه فجر مورد توجه قرار گیرد ما بتوانیم با همان شور و نشاط پشت سر مقام معظم رهبری انقلابمان و استقلال و ازادیمان را حفظ کنیم.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 71 |