تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,297 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,226 |
آزمایش الهی در تنگدستی و رفاه | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 123، اسفند 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
هدایت در قرآن تفسیر سوره رعد آزمایش الهی در تنگدستی و رفاه (2) قسمت پنجاه و یکم آیت الله جوادی آملی « الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر ، و فرحود بالحیوة الدنیا و ما الحیوة الدنیا فی الآخرة الامتاع » . ( سوره رعد ـآیه 26 ) قرآن ، کتاب هدایت برای همگان [1] چون قرآن کتاب نور و هدایت است ، لذا اگر مسائل عقلی را با برهان بیان فرماید ، به آن اکتفا نمی کند ، زیرا همه̾ مردم به برهان دسترسی پیدا نمی کنند . از این رو است که می بینیم قرآن ، همان معارف عقلی را به صورت مثل تبیین می کند تا به دست دیگران هم برسد . حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم می فرماید :« القرآن مأدبة الله »ـ قرآن سفره̾ عمومی خدای سبحان است . یعنی تنها حکما و علما و اهل برهان دعوت نشده اند ، بلکه همه̾ انسان ها برای هدایت دعوت شده اند و چون فکر بسیاری از آنها با برهان و استدلال عقلی ، مأنوس نیست لذا خداوند همان معارف را در حدّ تنزل ، به صورت یک مثل ذکر می کند تا دیگران هم متوجه شوند ، و آن معارف را بپذیرند و به آن معارف گردن نهند و پس از شناخت ، ایمان بیاورند . و آن چه در ایمان مؤثر است ، زدودن آن علائق به طبیعت و دنیا است . و این مربوط به خصوصیّت های فردی است . ممکن است کسی مسائل عقلی را خوب درک کند ، امّا در موقع ایمان آوردن، دیر تسلیم شود یا ممکن است کسی مسائل عقلی را در حدّ یک مثل بفهمد ، نه برهان ولی در مواقع پذیرش ، زودتر از دیگران گردن نهد . آن مرض و بیماری که نمی گذارد انسان به فهمیده اش اعتنا کند پس از علم ایمان بیاورد ، مشترک بین عالم و جاهل است ، یا گاهی در عالم بیشتر است از جاهل . و به هر حال این مربوط می شود به علاقه و محبّت به دنیا که نمی گذارد انسان آنچه را که می فهمد ، ایمان بیاورد . لذا قرآن کریم همه این حقایق را اوّل با برهان ، تثبیت فرمود ، سپس اشکالات را ذکر کرد و یکی پس از دیگری به شبهات جواب داد . آنگاه همه̾ این معارف را در حدّ یک تمثیل ، متنزّل کرد که به دست همه̾ افراد برسد . از آن پس به عاملی پرداخت که نمی گذارد این ها گردن بنهند و ایمان بیاورند و آن علاقه̾ به دنیا است ؛ خواه در حکیم باشد و خواه در جاهل . و برای اینکه قرآن به علاج این مسئله بپردازد ، دنیا را تشریح می کند و به مردم می فهماند : آنچه که در دست آنها است ، نشانه̾ کرامت نیست . این آزمایش الهی است و چیزی جز امتحان افراد نمی باشد . قبض وبسط ، غیر از فقر و غنی است لذا بعد از آن مباحث ، این آیه را مطرح می فرماید : « الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر » ، که مسئله قبض و بسط ، مسئله زیادی و کمی ، غیر از مسئله فقر و غنی است ، سخن این نیست که کسی فقیر بماند یا در نظام اسلامی فقر را باید برطرف کرد ؛ سخن از فقر و غنی نیست ، بلکه سخن از افزایش و کاستن است ، سخن از « یبسط » و « یقدر » است ، که « یقدر » یعنی تنگ می گیرد و « یبسط » یعنی گسترده می نماید . قرآن کریم این معنی را به عنوان یک آیت الهی مطرح می کند زیرا عده زیادی کارشان مشترک است و بهره برداریشان مختلف . ممکن است دو نفر به اندازه̾ هم در کشاورزی ـ مثلا ـ کوشش کنند و یکی در اثر یک سلسله علل و عوامل پیش بینی نشده ، بهره̾ بیشتری ببرد و دیگری بهره̾ کمتر . و ممکن است دو نفر در کنار هم مغازه باز کنند ، مشتری ها به سراغ یکی از مغازه ها بیش از دیگری بروند . این سلسله از امور در تحصیل روزی ، از دست مردم خارج است . از آن طرف اسلام ، همگان را به تحصیل رزق و روزی وادار کرده و می فرماید : کسی که بیکار باشد ، دعایش مستجاب نیست . از امیرالمؤمنین سلام الله علیه نقل شده که فرمود : « من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فأبعده الله » ـ هر که آب و خاک به اندازه̾ کافی داشته باشد ، باز هم فقیر بماند ، خداوند او را از رحمتش دور سازد . این یک نفرین تکوینی است ؛ خواه یک فرد و خواه یک امّت اگر آب و خاک به حدّ کافی داشته باشد ، باز هم محتاج دیگران باشد ، از رحمت خاصه̾ خداوند به دور خواهد بود . از این بحث چنین نتیجه می گیریم که : 1- قبض و بسط روزی ، یک آیت الهی است . 2- انسان در برابر قبض و بسطی که خداوند سبحان به او روا داشته ، چه مال فراوانی به او بدهد و چه مال کمی ، وظیفه ای دارد و او در معرض امتحان قرار گرفته است که باید وظیفه اش را به نحو احسن انجام دهد . بسط و قدر ، آیت الهی است در سوره̾ روم نیز ، این قبض و بسط ـ به عبارتی دیگر ـ به عنوان آیت الهی مطرح شده است و می فرماید :« و اذا أذقنا الناس رحمة فرحوابها و ان تصبهم سیئة بما قدمت ایدیهم ، اذا هم یقنطون » [2] ـ اگر به مردم رحمتی چشاندیم ، خوشحال می شوند واگر رنج و بلائی در اثر اعمال خود ببینند ، از خداوند نومید می شوند . در حالی که باید بدانند ، هم آن بسط روزی ، امتحان بوده و هم این تنگی معیشت آزمایش است : « اولم یروا ان الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر ، ان فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون » [3] ـ آیا نمی بینید که خداوند روزی را بر برخی از افراد افزایش می دهد و بر برخی تنگ می گیرد . واین ها آیه ها و نشانه هائی است برای مؤمنان . پس اینکه برخی از افراد از روی جهل و نادانی این بسط و قدر روزی را به عنوان « شانس» بیشتر یا کمتر معرّفی می کنند ، و به این امر خرافی تن در می دهند ، باید بدانند که در اشتباه بزرگی به سر می برند زیرا خداوند این را به عنوان یک نشانه و آیت الهی ذکر می فرماید ، و تمام این مسائل روی نظام صحیحی می گردد که یک ناظم حکیم آن را می چرخاند و این حالات گوناگون که برای افراد در مقطع های مختلف تاریخی رخ میدهد ، آیت ها و نشانه های خداوند برای آزمایش و امتحان آنها است و لا غیر . در همان حال که افزایش یا کمی معیشت ، از نشانه های الهی و برای آزمایش مردم است ، برخی از علل و عوامل نیز وجود دارد که اگر انسان بعضی از کارها را انجام بدهد ، وسعت در معیشت او پیدا می شود . صدقه ، پول را افزایش می دهد حضرت امیر سلام الله علیه می فرماید : « اذا ملقتم فتاجروا الله بالصدقه » [4] ـ اگر وضع مالیتان بد شد و گرفتار تنگدستی شدید ، با صدقه دادن تجارت کنید . صدقه عبادت است و باید انسان این عبادت را با احترام انجام دهد نه با ترّحم . از امام علیه السلام سؤال شد به اینکه شما فرمودید : اگر صدقه بدهیم ، مالمان زیاد می شود و ما هم صدقه دادیم و زیاد نشد ؟! فرمود : چه مالی دادید ؟ اگر مال حلال پیدا می کردید و آن را انفاق می نمودید ، ممکن نبود خدا اضافه نکند . صدقه جزو عبادات است ، و اشتباه بزرگی است که انسان عبادت را با ترّحم انجام دهد بلکه باید با احترام باشد . پس اگر صدقه با تمام شرایطش انجام شود ، آن جا است که خداوند مال انسان را اضافه می کند . در قرآن می خوانیم : « و ما آتیتم من ربا لیربو فی اموال الناس ، فلا یربوا عندالله و ما آتیتم من زکوة تریدون وجه الله فاؤلئک هم المضعفون » [5] ـ آ ن سودی که شما به عنوان ربا دادید که بر اموال مردم ربا خوار افزوده شود ، نزد خدا هرگز نیفزاید و آن زکاتی که برای رضای خدا به مستمندان دادید ، ثوابش چندین برابر شود و همین زکات دهندگان هستند که بر اموال خود می افزایند . پس اگر کسی به قصد ربا ، مال می دهد که مالش زیاد شود ، این مال هرگز زیاد نمی شود . این شخص دارد گودال می کند ، به خیال این که تلّی درست می کند . این ربا را خدای سبحان گرفتار محاق می کند : « یمحق الله الرّبوا و یربی الصدقات » [6] ـ خداوند سود ربا را از بین می برد و صدقات را افزایش می دهد . و ربا خواری گرچه یک نموّ کاذبی دارد و چند صباحی زرق و برق دارد ولی پایان کارش به محاق می افتد . و اما صدقه دادن و زکات دادن ، این را برجسته می کند . عمده آن است که انسان بداند : 1- قبض و بسط رزق ، آیت الهی است . 2- آزمایش و امتحان خدا است . 3- کسی که مال دارد نباید از آن سوء استفاده کند . 4- انسان نباید در برابر کسانی که مال دارند ، تسلیم شود . اگر متمکنی را دید ، با اعجاب به وی نگاه کرد ، بداند که خودش نقص دارد و آدم پستی است . ما اگر بخواهیم بفهمیم ، یک انسان بزرگ طبع و یا آدم پستی هستیم ، امروز باید خود را توزین کنیم . حضرت امیر علیه السلام می فرماید : « زنوا ا نفسکم من قبل ان توزنوا و حاسبوها من قبل أن تحاسبوا » [7] ـ پیش از آن که شما را وزن کنند ، خودتان را وزن کنید و پیش از آنکه به حسابتان برسند ، خویشتن را محاسبه کنید . پس ما می توانیم امروز خودمان را وزن کنیم که یک آدم سنگینی هستیم یا سبک . اگر یک انسان متمکنی به منزل ما آمد ، ما در برابرش احساس حقارت کردیم ، بدانیم که کوچک هستیم و اگر به عنوان یک فرد معمولی با او برخورد کردیم ، ما انسان بزرگواری هستیم . صبر فقیر برتر از شکر غنی است به هر حال ، فقیر و ثروتمند هر دو در دار دنیا مورد امتحان قرار می گیرند ، هر چند ظاهرا امتحان انسان فقیر و تنگدست ، سخت تر و سنگین تر است و فقیر صابر ارزشش بیشتر از غنی شاکر است . امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید : « ما احسن تواضع الأغنیاء للفقراء طلبا لما عند الله و احسن منه تیه الفقراء علی الأغنیاء اتکالا علی الله » [8] ـ تواضع اغنیاء در برابر فقرا ، برای خدا خیلی ثواب دارد ، امّا بالاتر از آن ، بی اعتنائی فقراء به اموال اغنیاء است و توکل آنها بر خدا می باشد . آزاد بودن فقیر است که افضل از تواضع و فروتنی غنی می باشد . چون همه̾ این خطرات از حبّ دنیا نشأت می گیرد ، لذا قرآن کریم گوشزد می کند که : 1- این آزمایش است . 2- نشانه̾ کرامت نیست . 3- همیشه نمی ماند . 4- گاهی دست شما است و گاهی دست دیگران . 5- همیشه یکسان نیست . حالا اگر کسی با این نصائح قرآن ، متنبه و متوجّه نشد ، وظیفه ما در برابر او چیست ؟ این وظیفه را قرآن کریم ، به دو نحو تبیین می کند . 1- بیان سیره̾ پیامبران 2- بیان روش مؤمنین در برابر توانگران . درباره̾ روش انبیاء در سوره سبأ چنین آمده است : « و ما ارسلنا فی قریةمن نذیر الاقال مترفوها انّا بما ارسلتم به کافرون . و قالوا نحن اکثر اموالا واولادا و ما نن بمعذبین . قل ان ربی یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر و لکن اکثر الناس لا یعلمون » [9] ـ ما در هر شهری پیامبری فرستادیم ، مترفین و متمکنین آنان در برابر انبیا ایستادند و گفتند به آنچه شما به آن مبعوث شدید ، کافر هستیم . و چون ما بیشتر اموال و اولاد داریم ، اگر قیامتی هم باشد ، ما عذاب نخواهیم شد ! بگو ای پیامبر به آنان : پروردگارم روزی را زیاد می کند یا کم می نماید ولی بیشتر مردم نمی دانند . معلوم می شود این ثروتمندان چنین می پندارند حال که خداوند روزی بیشتری نصیبشان کرده و اموال و فرزندان بی شماری به آن هاعنایت فرموده ، دلیل و نشانی کرامت آنان است و می خواهد آنان را گرامی بدارد . ولی بیشتر مردم نمی دانند که این پول اضافی داشتن چیزی جز آزمایش و امتحان آنان نیست و به هر حال قبض و بسط روزی فقط و فقط به دست خدا است . ولی متمکنین به جای این که این را به عنوان آیت الهی بدانند ، کرامت وهمی پنداشتند و در برابر انبیا ایستادند . در همین سوره سبأ آیه 45 به بعد می فرماید :« و کذّب الذین من قبلهم و ما بلغوا معشار ما آتیناهم فکذّبوا رسلی فکیف کان نکیر » ـالآن که مشرکین حجاز گفته تو را ـ ای پیامبر ـ تکذیب می کنند ، برای این است که مترفین گذشته نیز سخن انبیای معاصر خودشان را تکذیب کردند که این مشرکین غشری از اغشار نمکّن آنها را نداشتند و ما آن ها را از بین بردیم ، این ها دیگر چه می گویند ؟! قبل از این مشرکین ، کسانی انبیاء و مرسلین ما را تکذیب کردند که این ها یک صدم قدرت آنها را ندارند ، ولی وقتی عذاب ما آمد به حیات آنها خاتمه داد . بنابراین ، پیامبر در برابر آنها سخت می ایستد و می گوید آنچه عامل تکذیب شما است جز حیات دنیا چیز دیگری نیست . در صورت داشتن ثروت دلیل کمال نیست چنان که نداشتن هم دلیل نقص نمی باشد . حضرت امیر علیه السلام می فرماید : « و لقد کان فی رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ ما یدلک علی مساوی الدنیا و عیوبها ، اذجاع فیها مع خاصّته ، و زویت عنه زخارفها مع عظیم زلفته ، فلینظر ناظر بعقله اکرم الله محمدا بذلک ام اهانه فإن قال : اهانه ، فقد کذب و الله العظیم ، واتی بالافک العظیم ، و ان قال : اکرمه ، فلیعلم أن الله قد اهان غیره حیث بسط الدنیا له ، وزواها عن اقرب الناس منه ، فتأسی متأس بنبیه ، واقتص اثره ، وولج مولجه ، والا فلا یا من الهلکة » [10] . روش حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم به ما می فهماند که دنیا نشانه̾ کمال نیست و بیانگر ارزش دنیا نمی باشد ، چرا که در یک دورانی ، حضرت رسول با اصحاب خاصّش ، گرفتار فقر وتنگدستی وگرسنگی بودند و دنیا با همه زرق و برقش از آن حضرت رو برگردانده بود با اینکه آن همه قرب و منزلت نزد خدایش داشت ، پس هر انسان خردمندی با عقل و هوشش خوب بسنجد وببیند که آیا خداوند با این فقر و تنگدستی پیغمبرش را گرامی داشته و یا اهانت کرده است . اگر کسی بگوید که خدا پیغمبرش را با نداشتن ، تحقیر کرده و اهانت نموده ، به خدا قسم دروغی بزرگ گفته و گناهی عظیم مرتکب شده و اگر بگوید که خداوند با ندادن ثروت به پیامبرش ، او را احترام کرده و گرامی داشته است ، باید بداند که خداوند به آن کسی که مال داد ، او را اهانت کرده است زیرا دنیا را برای او گسترده کرده و از نزدیکترین مردم به خودش ، دور نگه داشته ، پس هر انسانی باید به پیامبرش تأسّی و اقتدا کند و راه او را دنبال نماید و در مسیر آن حضرت گام بردارد وگرنه از هلاکت ایمن نباشد . ادامه دارد .
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 924 |