
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,386 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,555 |
توبه و طهارت باطنی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1370، شماره 123، اسفند 1370 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
توبه و طهارت باطنی قسمت یازدهم حجّة الاسلام رحیمیان 3- توبه یکی دیگر از عوامل مهم برای تطهیر باطن توبه است که قذارات گناهان را که مانع اصلی از تقرب انسان به خداوند و پیوستن به اوست . می زداید و آئینه دل را برای تابش نور ایمان و محبّت به حق مستعد می نماید . زیرا تمام قوای ظاهریه و باطنیه که خدواند متعال به انسان ارزانی فرموده امانتی است الهی که در آغاز از تمام قذارات و کدورت ها پاک و منزّه و به نور فطرت روشن بوده است ، ولی با تماس انسان با ورطه تاریک عالم طبیعت و آلوده شدن به تصرفات شیطانی و گناهان به انواع قذارات و پلیدیها و کدورت ها آلوده می شوند ، و این امور همچون حجابی تیره مانع از تابش نور ایمان شده و راه عروج و رجوع انسان را به سوی جوار قرب الهی و اتّصال به حق مسدود میکند . پس : اولا خیانت در امانت ، و شکستن پیمان و اطاعت از شیطان روا نیست . « و الذین هم لا ماناتهم و عهدهم راعون » ( مؤمنون /8 ) و چه امانتی بالاتر از امانت الهی و چه عهدی مهم تر از عهد الهی . « الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدوّ مبین » ( یس / 60 ) و ثانیا : اگر خیانتی یا پیمان شکنی شد باید بلافاصله با توبه آن را جبران کرد تا راه بازگشت به حق گشوده شود و با آب رحمت نازل از سماء غفاریت او از گناه تطهیر شود که: « ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین » ( بقره / 222 ) همانا خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست می دارد . « و من یعمل سوءا و یظلم نفسه ثم یستغفر الله یجد الله غفورا رحیما » ( نساء / 110 ) و هر کس کار بدی کند یا به خویش ستم نماید آنگاه از خداوند طلب آمرزش کند خدا را آمرزگار و مهربان می یابد . پس طهارت از گناه که به وسیله̾ توبه و استغفار و بارش باران رحمت حق و مغفرت او حاصل می شود از مقدمات و شرائط بسیار مهم قبولی نماز است ، زیرا با توبه و زدودن آلایش و ظلمت گناه است که انسان شایسته̾ تقرب به حق می شود و معلوم است که مهمترین وسیله تقرب به او نماز است در صورتی که مقبول باشد و نماز مقبول مشروط به طهارت باطنی است و بدین جهت است که هنگام شروع وضو و دست بردن به سوی آب مستحب است گفته شود : « بسم الله و بالله اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین » . زیرا آب وسیله̾ طهارت ظاهری و موجب صحت نماز است . و آب توبه و رحمت حق منشأ طهارت باطنی و موجب قبولی نماز است ، و این دعا در هنگام شروع وضو ما را به سوی این معنی و ضرورت تحصیل آن توجّه می دهد . بنابراین بین توبه و نماز ارتباطی است ناگسستنی و این توبه است که زمینه را برای قبولی نماز فراهم می کند ، همانگونه که نماز توبه را به ثمر می رساند و آثار گناه را از بین می برد ،همان طور که در روایت کافی از امام صادق (ع) درباره̾ آیه̾ « ان الحسنات یذهبن السیئات » فرمود : « صلوة المومن باللیل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار » . نماز مؤمن در شب گناهی را که در روز مرتکب شده از بین می برد . نکته̾ دیگر آن که در بسیاری از آیات قرآن به همراه توبه عمل صالح آمده است مانند آیه : « الا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا رحیما و من تاب و عمل صالحا فانه یتوب الی الله متابا » ( فرقان ـآیات 71- 70 ) مگر آن کس که توبه کند و باور کند و عمل شایسته نماید ،خدا بدیها یشان را به نیکی ها تبدیل کند که خدا آمرزنده و رحیم است و هر که توبه کند و عمل شایسته کند به سوی خدا بازگشتی پسندیده دارد . پس توبه وقتی با عمل صالح همراه شود خداوند سیئات را به حسنات تبدیل می فرماید و موجب بازگشت پسندیده به سوی خدا می شود . و بدیهی است که بهترین « عمل صالح » نماز است که « خیر العمل » نامیده شده و بدین سان ، نماز بالاترین نقش را در کنار توبه در جهت تکامل و تقرب انسان به درگاه خداوند و خدا گونه شدن وی دارا می باشد . ماهیّت توبه همچنانکه اگر یک جامعه گرفتار ظلمت تباهی و ظلم باشد با : 1- احساس همگانی در توبه و گرایش به حق و نفرت از باطل و ظلم . 2- شوریدن نیروهای حق با یک قیام همگانی و قاطع بر نیروهای باطل و غلبه بر آن . 3- محو تمام آثار شوم و میرائی های غلط نظام پیشین . 4- برقراری احکام الهی و سرسپردن در برابر حق و عبودیت او . 5- بازگرداندن حقوق ضایع شده و اصلاح امور مردم . یک انقلاب الهی تحقق می یابد و جهاد اصغر جامه عمل می پوشد . توبه نیز یک انقلاب الهی است و قیامی است قاطع با ویژگی های فوق که در صحنه̾ درونی فرد انجام می گیرد و جهاد اکبر را تحقق می بخشد . پس ، توبه در حقیقت انقلاب و قیام علیه خود است و این « خود » حقیقی انسان است که علیه خود پنداری می شورد و نمودارهای خود پنداری را به بند می کشد و تحت کنترل و سلطه خویش قرار می دهد . انسان معجونی است از مجموعه قوای حیوانی ، شیطانی و ملکوتی که ممکن است هر یک از این قوا ـ حاکمیت مطلقه را در ملک وجود او به دست گیرد و انسان به صورت حیوانی شهوت زده یا درنده یا شیطان صفت درآمده وجود او را گناه و زشتی ها فرا گیرد ، و در چنین حالی است که انسان به نفس خویش ظلم روا داشته است . ولی چنانچه روح ملکوتی و خود حقیقی او در تحت سیطره̾ حیوانیّت او به طور کلّی مسخ یا مضمحل نشده باشد در مقابل گناه و ظلم مذکور واکنش نشان می دهد و با احساس نفرت از گناه و پشیمانی از آن به ناگهان تصمیم می گیرد و با یک جهش برق آسا خود را از تار و پود و زنجیرهای اسارت گناه می رهاند و اراده الهی در او حاکم و مستولی شده و تمام قوای طبیعی طغیانگر را در بند کنترل و در جهت بندگی حق قرار می دهد و بدین سان توبه انجام می گیرد و مسیر حرکت را از ورطه سقوط به راه عروج و صعود به سوی حق و کمال مطلق تغییر جهت می دهد و در این راستا به جبران « مافات » و اصلاح مفاسد گذشته چه در رابطه با خالق و چه در رابطه با مخلوق قیام می کند . حضرت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) درباره̾ توبه و شرایط قبول و کمال آن چنین فرموده است : « ... انّ الإستغفار درجة العلّیین و هو اسم علی سنة معان : « استغفار » درجه̾ انسان های والا و بلندمرتبه است ، و استغفار اسمی است که بر اساس شش معنی تحقق می یابد : اولها الندم علی ما مضی . و الثانی العزم علی ترک العود الیه ابدا . اوّل : پشیمانی از گذشته . دوّم : تصمیم قطعی بر عدم بازگشت به گذشته برای همیشه . این دو ماهیّت توبه را تشکیل می دهند و با تحقق آنها قیام درونی انجام گرفته و بعد از آن نوبت جبران و اصلاح است . و الثالث ان تؤدی الی المخلوقین حقوقهم حتی تلقی الله املس لیس علیک تبعه . و الرابع ان تعمد الی کل فریضة علیک ضیعتها فتؤدّی حقها . سوّم : حقوق مردم را بپردازی تا با پاکی و بدون گناه و پی آمدهای آن به لقاء الله برسی . چهارم : قصد کنی تمام واجباتی را که تضییع کرده ای حق آن را ادا کنی و این دو که ادای حق الناس و حق الله و جبران گذشته است شرط قبول می باشند . و الخامس ان تعمد الی اللحم الذی نبت علی السحت فتذیبه بالاحزان حتی تلصق الجلد بالعظم و ینشأ بینهما لحم جدید . و السادس ان تذیق الجسم الم الطاعة کما اذقته حلاوة المعصیة فعند ذلک تقول استغفرالله » . ( نهج البلاغه فیض حکمت / 409 ) پنجم : همت گماری که گوشتی را که از حرام روییده است ـ به آتش ـ اندوه ها ذوب کنی تا پوست به استخوان بچسبد و بین آنها گوشت تازه بروید . ششم : رنج طاعت و بندگی را به تن بچشانی همان گونه که شیرینی گناه را به آن چشانده بودی ـ با تحقق چنین شرایط و مفاهیمی است که می گویی « استغفرالله ». و این دو شرط کمال توبه است و تحقق چنین توبه ای غیر از آنکه موانع را از سر راه قبولی نماز برمی دارد خود این توبه نماز مقبول را می طلبد تا به کمال برسد و به ثمر بنشیند. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 378 |