تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,418 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,364 |
روابط جمهوری ها با یکدیگر | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 124، فروردین 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
گسست امپراطوری شوروی روابط جمهوری ها با یکدیگر دکتر محمّد رضا حافظ نیا سقوط شوروی و روابط جمهوری ها و نتایج بین المللی آن را از دو زاویه و یا به دو حالت می توان مورد بررسی قرار داد زاویه یا حالت اوّل حقیقت داشتن سقوط و تلاشی کشور شوروی است که در واقع سقوط در ظاهر و باطن به طور قطعی تحقق یافته باشد و حالت یا زاویه̾ دوّم سقوط ظاهری و مصلحت گرایانه̾ دولت شوروی است که در واقع مصالح شوروی در آینده̾ نظام جهانی اقتضاء می کرد که برای ایجاد دگرگونی در نظام بین المللی و تغییر سازمان قضائی روابط بین الملل به نفع خود ، ابتکار عمل را بدست گرفته و مقدمات تحوّل مزبور را از خود شروع نماید ، و آن چه که باعث تردید در تحوّلات شوروی می شود تحقق مسالمت آمیز واگرائی شوروی و شکل گیری واحدهای سیاسی هم وزن در مناسبات بین المللی از یک سو و تلاش برای حفظ موجودیّت وحدت گونه شوروی در قالب های دیگر ( مثلا کشورهای مشترک المنافع ) به محوریت نیروی محوری و تعیین کننده̾ شوروی سابق یعنی روسیه ، از سوی دیگر می باشند . با این تفاوت که نیروی تعیین کننده̾ قبلی قدرت شوروی یعنی روسیه ، که نقش آن آشکار نبود در وضعیت جدید به روی پرده آمده و همان تأثیر گذاری گذشته را در مناسبات جمهوری ها ولی به صورت علنی تر از خود نشان می دهد . لکن آن چه که در هر دو حالت یاد شده قطعیت دارد از بین رفتن قطعی کمونیسم به عنوان ایدئولوژی حاکم بر نظام سیاسی شوروی سابق یا هر تشکلی مشابه آن است که امکان بازگشت برای آن قابل تصوّر نیست . امّا تولّد یک آرمان سیاسی دیگر و یا استفاده از اهرم هایی نظیر نیازهای متقابل جمهوری ها به یکدیگر آن هم به محوریت جمهوری روسیه برای حفظ وحدت سرزمینی شوروری سابق در هر شکلی از اتّحاد را نمی توان نادیده انگاشت ؛ یعنی این امکان وجود دارد که در پس یک دوره̾ موقت غیبت آرمان سیاسی یا عامل اتحاد ، به صورت تدریجی یا ناگهانی ملاط پیوندی ظهور یافته و یک واحد سیاسی جدید با رفتار سیاسی هماهنگ را به وجود آورد . اینک روابط جمهوری ها و نتایج بین المللی وضعیت ایجاد شده برای شوروی سابق از هر دو زاویه مورد بررسی قرار می گیرد . و در این بررسی روابط جمهوری های شوروی نسبت به یکدیگر و احتمالات مربوط به ایجاد تشکل های دیگر در آن و نیز تأثیرات سقوط شوروی بر دنیای غرب ( اروپا ، آمریکا ، آسیا ، خاور میانه و همسایگان ) مورد توجه قرار خواهد گرفت . از آن جائیکه جمهوری های شوروی از حیث ژئو پلتیک با یکدیگر هم وزن نبوده و جمهوری روسیه نسبت به بقیه جمهوری ها از وزن ژئو پلتیکی بالاتری برخوردار است بنابراین تأثیر این جمهوری بر مناسبات و روابط و تشکّل بین جمهوری ها تعیین کننده خواهد بود و این جمهوری می تواند جریان امور مربوط به روابط جمهوری ها نسبت به یکدیگر را به نفع خود تغییر دهد . در حالت اوّل ( حقیقت داشتن و قطعیت سقوط شوروی ) روابط جمهوری ها تحت تأثیر متغیر های زیر خواهد بود : 1- وزن ژئو پلتیکی جمهوری ها یعنی جمهوری هایی که شرایط و ویژگی های جغرافیایی آنان به آن ها قدرت و خود اتکائی لازم را اعطا می نماید زیر بار جمهوری روسیه نخواهند رفت و برای خود در تشکل های ناظر بر روابط جمهوری ها سهمی بالا و هم ردیف با جمهوری روسیه قائل خواهند بود . جمهوری اوکراین و جمهوری های حوزه̾ بالتیک از چنین خصلتی برخوردارند . این جمهوری ها از مساعدت های برون کشوری نظیر کشور های حوزه̾ بالتیک و یا اروپای غربی برخوردار می باشند . بر عکس جمهوری های محصور در خشکی و کوچک نظیر آسیای مرکزی و یا بعضی از جمهوری های قفقاز که در رفع نیازهای خود به جمهوری روسیه متکی هستند و فاقد پتانسیل های لازم برای خود اتکائی هستند ممکن است سیاست های هم سو با روسیه را برگزینند و همچون کشور های اقماری در حوزه̾ نفوذ جمهوری روسیه قرار داشته باشند . 2- اختلافات ارضی و مرزی تکشل واحد سیاسی مستقل لزوما باید با تعریف و تعیین خطوط مرزی دقیق باشد که قلمرو سیاسی آن را تعیین نموده و در نقشه های جغرافیایی و سوابق سازمان ملل ثبت شده باشد . طبیعی است که وقتی یک قلمرو سیاسی به عنوان واحد سیاسی غیر مستقل و درون کشوری عمل می نماید تعیین خط مرز از دقّت کافی و لازم برخوردار نیست چر اکه دولت مرکزی به عنوان قدرت صلاحیت دار اعمال اراده̾ سیاسی ، احساس خطری از این بابت نمی نمایند و واحد های سیاسی درون کشوری نیز نیازی به تعیین دقیق مرز ها ندارند . ولی تشکیل دولت های مستقل امروز به جای جمهوری هایی که به عنوان واحد سیاسی غیر مستقل و درون کشوری شوروی عمل می نمودند مسئله تعیین دقیق خطوط مرز را مطرح می نماید که اگر در سایه تفاهم و همکاری همه جانبه قابل حل و فصل نباشد یقینا موجبات تنش را باعث شده و روابط جمهوری های مدعی یکدیگر را تیره نموده و ممکن است به درگیری نظامی بین آن ها بیانجامد ( نظیر مسئله آذربایجان و ارمنستان ) و وجود سلاح های اتمی در بعضی از جمهوری ها امنیّت نه تنها شوروی سابق بلکه امنیّت بین المللی را تهدید می نماید و آن چه که مزید بر علت می شود نداشتن تجربه̾ لازم در دیپلماسی و سیاست خارجی جمهوری هاست که ممکن است نتوانند مسائل فی ما بین و یا سایر همسایگان دیگر را بدرستی حلّ و فصل نمایند و به طور شتاب زده به کار برد قوه̾ قهریه و نیروی نظامی متوسل شوند . 3- میراث دولت مرکزی سابق دولت مرکزی سابق شوروی دارای اختیارات و امکانات و اعتباراتی بود که مجموعا به صورت توانائی های مادّی و اعتباری در صحنه̾ ملی و بین المللی جلوه می نمود و حاصل جمع مشارکت جمهوری ها در امور دولت مرکزی بود . مسائلی از قبیل اموال دولت مرکزی سابق ، نیروهای نظامی متعارف و اتمی ، اعتبار وحیثیت بین المللی آن هم به عنوان یک ابر قدرت و تأثیر گذاری بر مسائل جهانی ، موقعیّت و منزلت در مجامع بین المللی ( حق وتوی شورای امنیت ) ، سفارت خانه های شوروی در کشور های دیگر و غیره هر کدام نیاز به توزیع عادلانه بین جمهوری ها را دارد و هر یک از آن ها می توانند منشأ اختلاف و درگیری باشند نظیر آن چه که بین اوکراین و روسیه بر سر تصرّف ناوگان دریائر مستقر در دریای سیاه به وجود آمد . 4- تفاوت ها و هویت های منطقه ای همان طور که قبلا بیان گردید شوروی سابق از تجانس طبیعی و انسانی برخوردار نمی باشد و به عبارتی تشکیل یک ناحیه̾ جغرافیایی متجانس را نمی دهد بلکه برعکس به چند ناحیه̾ طبیعی و ناحیه̾ انسانی تقسیم می شود که هر یک دارای خصیصه ها و ویژگی ها و هویت های خاص خود می باشند و در حالت عینیّت یک آرمان سیاسی ، فافد خصلت مشترک به عنوان عامل و ملاط پیوند با یکدیگر می باشند و لذا از دید جغرافیایی سیاسی پیدایش و تثبیت سه نوع واحد سیاسی متصور است که عبارتند از : الف : واحد سیاسی مستقل در قالب جمهوری های موجود که هر یک تشکیل یک کشور را بدهند . ب : واحد سیاسی متّحد در قالب خصلت ها و ویژگی های منطقه ای اعمّ از طبعی و انسانی ، که در این صورت تشکیل های زیر قابل تصور می باشند : 1- اتحادیه̾ اسلاو در قلمرو بخش اروپائی شوروی سابق و در غرب رشته کوه اورال و شمال منطقه̾ سیبری راتا ساحل اقیانوس کبیر به خود منضم خواهد کرد زیرا اولا جزو قلمرو سرزمینی جمهوری روسیه قرار داده شده است . ثانیا روس ها در این منطقه که از خلاء جمعیّت بومی برخوردار بود پراکنده شده و گسترش یافتند . ثالثا فاقد مدعی از سوی سایر جمهوری ها می باشد رابعا در درون آن نیروی سیاسی قدرتمندی برای شکل گیری واحد سیاسی مستقل وجود ندارد . این اتحادیه می تواند مجموعه̾ جمهوری های روسیه ، اوکراین ، بیلور وسی و مولداوی را در برگرفته و حتّی جمهوری های گرجستان و ارمنستان را نیز به خود جذب نماید و منطقه̾ سیبری نیز علی رغم نبودن منطق جغرافیائی کافی ، به آن منضم خواهد بود در این اتحادیه قدرت غالب و محوری با جمهوری روسیه می باشد . 2- اتحادیه̾ آسیای مرکزی : این اتحادیه پنج جمهوری قزاقستان ، ازبکستان ، تاجیکستان ، ترکمنستان و قرقیزستان را شامل می شود که قدرت غالب را قزاقستان تشکیل می دهد . این مجموعه̾ متحد و محصور در خشکی به لحاظ نیاز به جمهوری روسیه از اتّخاذ مواضع منفعلانه نسبت به سیاست خارجی روسیه برخوردار خواهد بود مگر این که با کشور های جنوب و جنوب غرب آسیا پیوند بخورد . 3- اتّحادیه̾ بالتیک : این اتحادیه شامل جمهوری های استونی ، لتونی و لیتوانی بوده و فاقد چسبندگی لازم با روسیه می باشد . این جمهوری ها جزو خانواده̾ دریای بالتیک محسوب شده و جزئی از این حوزه ژئو پلتیکی به حساب می آید و آن چه که باعث انضمام آن به شوروی شده بود نیازهای ژئو استراتژیک آن کشور به شرق دریای بالتیک بود. 4- اتحادیه̾ جمهوری های مسلمان نشین : مرکب از پنج جمهوری آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان و منطقه̾ نخجوان که به وسیله̾ آن غرب و شرق دریای مازندران به هم مرتبط می شوند . این اتحاد با مشارکت و همراهی کشورهای ایران ، افغانستان و پاکستان امکان تحقق بیشتری دارد . 5- منطقه̾ قفقاز به لحاظ گسیختگی جغرافیای انسانی آن امکان بروز اتحادیه منطقه ای را بعید می نمایاند ولی این امکان وجود دارد که هریک از جمهوری ها به اتحادیه های فوق الذکر جذب شوند مثلا آذربایجان به اتحادیه اسلامی و گرجستان به ارمنستان به اتجادیه̾ اسلاو . ج : واحد های سیاسی ترکیبی که شامل واحد های سیاسی مستقل و واحد های سیاسی متّحد می باشد بدین معنی که ممکن است در یک آن ، هم اتحادیه ای مانند اسلاو یا آسیای مرکزی یا اسلامی ایجاد شود و هم واحد سیاسی مستقل مانند ارمنستان و یا گرجستان و یا مولداوی و یا اوکراین وجود داشته باشد. 5-نیاز های متقابل : جمهوری های شوروی و یا مناطق جغرافیایی به یکدیگر نیاز متقابل دارند ولی این نیاز در تمامی جمهوری ها به یک اندازه نیست مثلا جمهوری های آسیای مرکزی به علّت برخورداری از موقعیّت برّی و محصور بودن در خشکی به جمهوری های دیگر و یا کشور های جنوبی خود نیازمندند تا بتوانند به آب های آزاد دسترسی داشته باشند . همچنین از حیث امنیّت و دفاع در مقابل احساس تهدید از همسایه̾ رقیب خود ( چین ) ممکن است احساس نیاز به حمایت از روسیه را بنمایند . نیاز به تکنولوژی و توانایی های علمی و تولیدات جمهوری روسیه می تواند به گرایش آن ها به این جمهوری کمک نماید . بالعکس نیاز سایر جمهوری ها به پنبه̾ آسیای مرکزی در صنایع نساجی و یا تولیدات محلّی دیگر باعث نزدیکی آن ها با یکدیگر خواهد شد . وجود قزاقستان اتمی ملاحظاتی را در سیاست خارجی روسیه نسبت به آسیای مرکزی باعث خواهد گردید . جمهوری اوکراین و بالتیک احساس نیاز کمتری به روسیه و سایر جمهوری دارند و بالعکس روسیه به لحاظ دسترسی به آب های آزاد به هر دوی آن ها نیاز دارد. از طرفی غلّه̾ اوکراین و قدرت نظامی آن نیز ملاحظاتی را در سیاست خارجی روسیه باعث خواهد شد. در حالت دوم یعنی حقیقت نداشتن گسستگی شوروی ، جمهوری ها به صورت واحد های سیاسی ظاهرا مستقل عمل خواهند نمود ولی همگرایی آنان در سیاست خارجی ، امنیت و دفاع جمعی ، نیازهای متقابل اقتصادی و غیره به وسیله نیروی متشکل کننده̾ نامرئی ، یا مرئی از نوع آن چه که تا کنون اتفاق افتاده است ( جامعه̾ مشترک المنافع ) انجام خواهد پذیرفت و همچنان جمهوری روسیه نقش محوری خود را در امور چنین جامعه و تشکلی بازی نموده و سیاست روسی را نه در پوشش شوروی که به صورت علنی تر اعمال خواهد نمود . تکته̾ قابل توجه این که به لحاظ شکل گیری سازمان فضائی متحد الشکل بین جمهوری های شوروی سابق که در قالب یک کلیّت به نام کشور شوروی به وجود آمده است و نیز نقش محوری روسیه در آن کشور ، شاید نتوان گفت که با گسستن شوروی ، سازمان فضائی نیز از هم گسسته شود و جمهوری های مستقل به یک باره خود اتکا شده و بتوانند نسبت به یکدیگر هم آوردی نمایند از طرفی دیگر نقش روسیه را به عنوان یک نیروی محور در هر دو حالت گسستگی حقیقی یا غیر حقیقی شوروی نمی توان نادیده گرفت زیرا این جمهوری از وزن ژئو پلتیکی بالاتری نسبت به سایر جمهوری ها حتّی اوکراین برخوردار است و به عنوان مرکزیّت سازمان فضائی متّحد الشکل و کنترل کننده̾ آن نیز عمل می نماید . ادامه دارد پیروز مند کیست ؟ امیرالمؤمنین علیه السلام : « فاز من غلب هواه و ملک دواعی نفسه » ( غرر الحکم ـ ص 516 ) خوشبخت و پیروز کسی است که بر هوای خویش غالب گردد و به تمایلات نفس خود حاکم باشد .
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 66 |