تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,408 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,361 |
بهانه گیری منکرین وحی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 125، اردیبهشت 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
هدایت در قرآن قسمت پنجاه و سوم تفسیر سوره رعد بهانه گیری منکرین وحی آیه الله جوادی آملی « و یقولون الذین کفرو ا لولا أنزل علیه آیة من ربّه ، قل انّ الله یضلّ من یشاء و یهدی الیه من أناب الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله ، ألا بذکر الله تطمئنّ القلوب * الذین آمنوا و عملو الصالحات طوبی لهم و حسن مآب . » ( سوره رعد ـ آیه 27 - 29 ) و آنان که کافر شدند می گویند : چرا آیت و معجزه ای از پروردگارش بر او نازل نمی شود ؟ بگو : همانا خداوند هرکه را بخواهد گمراه و هر که به درگاهش تضرّع کند، هدایت می نماید . آنان که ایمان آوردند و دل هایشان به یاد خدا مطمئن می شود . همانا به ذکر خدا قلب ها مطمئن می شوند آنان که ایمان آوردند و عمل صالح داشتند ، بشارت بر آنان باد و بازگشتی شیرین در انتظارشان است . آیه کریمه ـ همان گونه که تا کنون مورد بحث قرار گرفت ـ در دو مقام خلاصه می شود : مقام اول ـ بهانه گیری منکرین وحی ، مقام دوم ـ پاسخی که خدای سبحان به آن ها می دهد . و در مقام اوّل کفار می گویند : چرا پیامبر معجره نیاورد ؟ چرا یک آیتی بر پیامبر نازل نشد ؟ و در مقام دوّم خداوند به آنان پاسخ می دهد که در این باره مقداری بحث کردیم . معجزه هیچ تأثیری در کفار ندارد ملاحظه می فرمائید که قرآن کریم ، سخنان منکرین وحی را به تعبیرات گوناگون ذکر می کند ، گاهی به صراحت می گویند که آن چه تو آوردی ، معجزه نیست ، ما هم می توانیم مثل آن سخن بگوییم . و گاهی بالکنایه اعجاز قرآن را نفی می کنند و می گویند : چرا معجزه ای نمی آوری ؟ یعنی ، این قرآن که تو آورده ای معجزه نیست ! این مضمون که کفار می گفتند : چرا معجزه ای بر تو نازل نمی شود ؟ در آیات فراوانی آمده است . در آیه 118 سوره بقره این چنین آمده : « و قال الّذین لا یعلمون لولا یکلمنا الله او تاتینا آیة » ـ و آنان که نمی دانند گفتند چه می شد اگر خدا با ما سخن می گفت یا آیه ای بر ما نازل می شد ؟! این سخن نوع متمردان است در برابر انبیاء و رسولان . « کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم ، تشابهت قلوبهم » ـ متمردان پیشین هم مانند این ها اعتراض می کردند ( می گفتند که ای پیامبر معجزه ای بیاور ) زیرا طرز تفکرشان مشابه یکدیگر است . در این زمینه ، سوره انعام ، جامع ترین سوره است ، از این نظر که شبهات منکرین وحی را بیش از هر سوره ای مطرح می کند و به تعبیر سیدنا الأستاد ( مرحوم علامه طباطبائی ) رضوان الله علیه و اولی است که این سوره را سوره̾ « احتجاج » بنامیم . در این سوره̾ مبارکه حدود چهل حجّت واستدلال آمده است و تقریبا 40 بار خداوند به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ـ دستور احتجاج می دهد و قریب چهل بار کلمه « قل » تکرار شده است . در همین سوره انعام آمده است : « و ما تأتیهم من آیة من آیات ربّهم الا کانوا عنها معرضین » ( سوره انعام ـ آیه 4 ) ـ و هیچ یک از آیات 1پروردگارت بر آن ها نازل نمی شد ، جز این که از آن رو بر می گرداندند و در آیه هفتم آمده است . « و لو نزّلنا علیک کتابا فی قرطاس فلمسوه بأیدیهم لقال الذین کفروا ان هذا الّا سحر مبین » ـ اگر یک کتابی در کاغذی بر تو نازل می کردیم و آن را با دست خود لمس می کردند ، باز هم این کفار می گفتند که این چیزی جز یک سحر روشن و واضح نیست ! در آیه 25 می فرماید : « و منهم من یستمع الیک و جعلنا علی قلوبهم أکنّة أن یفقهوه و فی آذانهم و قرا و إن یروا کل آیة لا یؤمنوا بها » ـ برخی از آنان به تو گوش می دهند ولی بر قلوبشان پرده هایی افکندیم که نتوانند آن را بفهمند و گوش های آن ها را از شنیدن سخن حق سنگین است ، و هر معجزه و آیه ای را مشاهده کنند ، باز هم ایمان نخواهند آورد . بنابر این ، کفّار می خواستند بهانه بگیرند ، نه این که از پیامبر معجزه می خواستند و گرنه خود قرآن بزرگترین معجزه بود ، گذشته از این که معجزاتی هم نظیر « ستون حنّانه » را از نزدیک دیده بودند . به هر حال خداوند در پاسخ آنان می فرماید : « قل انما الآیات عند الله » ـ ای پیامبر بگو همه̾ آیات و معجزه ها نزد خداوند و به اذن او است . و برای این که مؤمنین نیز ، از کفار مأیوس شوند می فرماید : « و ما یشعرکم انها اذا جائت لا یؤمنون » ( سوره انعام ـ آیه 109 ) ـ و بدانید که اگر آیات و معجزات دیگری هم بیاید ، این کفار ایمان نمی آورند و نمی پذیرند . هر پیشنهادی هم که این ها می دهند ، اگر ما آن پیشنهاد ها را عملی کنیم ، باز هم ایمان نمی آورند . می گویند : ملائکه نازل بشوند و مرده هایشان زنده گردند و ما اگر ملائکه را هم نازل کنیم و مرده هایشان را حیا نمائیم و با آن ها گفتگو کنند ، باز هم ایمان نمی آورند « و لو اننا نزلنا الیهم الملائکة و کلّمهم الموتی وحشرنا علیهم کلّ شیءقبلا ما کانوا لیؤمنوا » ( انعام ـ آیه 111 ) در همین سوره انعام آیه 24 می فرماید : « و اذا جائتهم آیة قالوا لن نؤمن حتی نؤتی مثل ما أوتی رسل الله » ـ و اگر هم آیه ای و معجزه ای بیاید ، می گویند ما هرگز اطاعت نمی کنیم و ایمان نمی آوریم تا این که وحی بر ما هم نازل شود، همان گونه که بر پیامبران الهی نازل می شود . این مطلب در سوره̾ « مدثر » آیه 52 هم آمده است : « بل یرید کلّ امریء منهم آن یؤتی صحفا منشّره » ـ بلکه هر یک از آن ها می خواهد که بر او کتابی نازل گردد. خداوند که قرآن را فرستاد و آن را کتاب عمومی و برای تمام بشر قرار داد و فرمود :« هذا بیان الناس » ـ این قرآن دعوت عمومی برای تمام افراد بشر است و پیامبر را بر همه مردم مبعوث گدانید « و ما ارسلناک الا کافة للناس » ـ و ما تو را نفرستادیم مگر بر تمام مردم جهان. ولی آن ها می گویند ما در این دعوت عمومی شرکت نمی کنیم بلکه باید برای تک تک ما دعوت نامه̾ خصوصی بیاید یعنی همان طور که قرآن بر تو نازل می شود ، بر ما هم نازل شود . در بعضی از آیات اشاره شده است که به این که کفار می گفتند : آن چه را که تو به عنوان قرآن عرضه می داری و آیت الهی می شماری ، اسطوره است ، ما هم مثل این می توانیم بیاوریم . این معجزه نیست ، پس باید معجزه̾ دیگری بیاوری . « لو نشاء لقلنا مثل هذا ان هذا الا اساطیر الاوّلین » ( سوره انفال ـ آیه 31 ) ـ اگر می خواستیم ما هم مثل این می توانستیم سخن بگوئیم ، و این چیزی جز اسطوره های پیشینیان نیست . در بخش دیگر می گفتند تا کتاب آسمانی بر تک تک ما نازل نشود ایمان نمی آوریم . معجزه فقط زمینه ساز هدایت است ملاحظه می فرمایید که قرآن کریم همه سخنان آن ها را در امر اوّل که بهانه گیری بود در سه مرحله ذکر می کند ، سپس می فرماید به این که این ها به دنبال بهانه اند . هدایت و ضلالت با معجزه پیدا نمی شود بلکه معجزه تنها زمینه̾ هدایت را فراهم می سازد . انسان است که باید در برابر معجزه و آیت الهی بیاندیشد و تمکین کند و سرکشی ننماید . نشانه اش آن است که بسیاری از آیات و معجزات را به دلخواه آن ها و به پیشنهادشان فرستادیم و آن ها در برابرش ایستادند و مقاومت کردند و سرپیچی نمودند و تمرّد و عصیان کردند و ایمان نیاوردند و هرگز هم ایمان نمی آورند. در جریان ناقه̾ صالح ، به حضرت صالح گفتند که اگر شتری با آن خصوصیات بیاوری ، ما ایمان می آوریم . معجزه آورده شد و شتر از دل کوه آمد ولی آن ها نه تنها ایمان نیاوردند بلکه ناقه را هم کشتند . این طور نیست که اگر انسان به طرف فساد کشیده شود ، بتواند خودش را کنترل کند. وقتی رفت ، دیگر مهارش را از دست داده و قابل کنترل نیست . این است که حضرت فریاد می زند : «فأین تذهبون » ( سوره تکویر ـ آیه 26 ) به کجا می روید ؟ آری ! انسان وقتی به منجلات فساد و تباهی فرو رود ، به جائی می رسد که تمام معجزات و نشانه ها و آیات بینه̾ حق را نادیده می گیرد و ایمان نمی آورد . فرمود : «ولئن أتیت الّذین أوتوا الکتاب بکل آیة ما تبعوا قبلتک » ( سوره بقره ـ آیه 145 ) اگر هر آیه و معجزه ای برای اهل کتاب بیاوری ، آن ها هرگز راه مستقیم تو را دنبال نمی کنند . و این دومین مقام بحث است که معجزه ، زمینه̾ هدایت را فراهم می کند نه این که خودش عامل تحقق ایمان باشد. انسان باید در برابر معجزه و آیات خداوند ، عقل و انصاف داشته باشد و تفکر کندو سرکشی ننماید . لذا می فرماید : تو هم هر معجزه ای بیاوری ، این طور نیست که این دلباختگان دنیا تمکین کنند . مگر جریان ناقه̾ صالح را برای این ها نمی خوانی ؟ آن ها پیشنهاد دادند که این چنین ناقه ای با همچون خصوصیاتی بیاید . ناقه̾ آمد ولی مگر ایمان آوردند ؟! « فعقروها فدمدم علیهم ربّهم بذنبهم فسوّاها و لا یخاف عقبیها » ( سوره شمس ـ آیه 14 ) ناقه را پی کردند ، پس خداوند آنان را بکیفر گناهشان هلاک نمود و شهرشان را با خاک یکسان کرد و هیچ باک از هلاکت آن ها نداشت . قلوب این ها در اثر تاریکی و تیرگی به جائی می رسد که نه انذار و تهدید در آنان اثر می کند و نه بشارت به بهشت جاویدان و نعمت های بی پایان . « سواء علیهم أ أنذرتهم إم لم تنذرهم لا یؤمنون » ( سوره بقره ـ آیه 6 ) ـ هیچ فرقی برای آن ها نمی کند ، چه آنان را انذار کنی و از عذاب الهی بترسانی و چه انذار نکنی ، آن ها هرگز ایمان نمی آورند و تسلیم نمی شوند . بنابراین ، در مقام دوّم بحث معلوم شد که هدایت و ضلالت ، تنها به استناد اعجاز نیست بلکه اعجاز فقط زمینه ساز است ، و لازم است که انسان بیاندیشد و تأمل کند و خدا را بشناسد . در سوره انفال ، آیه 30 می فرماید : « و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک أویقتلوک أو یخرجوک و یمکرون و یمکر الله والله خیر الماکرین » ـ این کفار دسیسه می کنند که تو را باز داشت و زندان نمایند یا شهیدت کنند و یا تبعیدت نمایند . تمام این ها را به عنوان مکر و دسیسه طرح می کنند و نقشه می کشند ولی خداوند نیز نقشه می کشد و بهترین طرّاحان است . در ادامه می فرماید : « و اذا تتلی علیهم آیاتنا قالوا قد سمعنا ، لو نشاء لقلنا مثل هذا ان هذا الّا اساطیر الاولین » ـ و اگر آیات ما بر آن ها خوانده شود می گویند ما به تحقیق آن ها را شنیدیم و اگر می خواستیم می توانستیم مانند آن آیات بیاوریم و این ها چیزی جز اسطوره های پیشینیان نیست . بد ترین جنبنده ها و در همین سوره انفال ، آیه 22 خداوند راز درونی آنان را روشن ساخته می فرماید : « ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون » ـ بدترین جنبنده ها نزد خداوند کرهایی هستند که حرف حق در گوششان فرو نمی رود و از زبانشان حرف حق شنیده نمی شود و تعقّل نمی کنند . « و لو علم الله فیهم خیرا لأسمعهم ولواسمعهم لتولوا و هم معرضون » ـ اگر خیر و صلاحی در آن ها بود ، خداوند حق را بگوش آن ها می رساند و اگر هم برساند ، نمی پذیرند و پشت می کنند . برای این که کسی که مى پذیرد ، قلب است و قلب هم بطرف طبیعت است. اگر شما هم دهن کاسه ای را به طرف زمین قرار دهید ، هر چه باران بیاید ، یک قطره در کاسه نمی رود . قلبی که به طرف عالم طبیعت متوجه شد ، هر چه موعظه از بالا بیاید ، در آن قلب چیزی نمی نشیند . و غیر قلب هم کاری انجام نمی دهد . شما اگر شاخه های درختی را کنار یک نهری خم کنید ، سبز نمی شود زیرا باید به پای درخت آب بریزید نه این که سر درخت را به سوی آب خم کنید . اگر قلب پذیرش نداشت ، هر کاری کنید، سخن حق در آن تأثیر نمی گذارد ، حتی اگر سخن حق را هم بخواند و بشنود ، چون پذیرش ندارد ، هیچ تأثیری در آن نخواهد گذاشت . اگر عده ای در قیامت مانند حیوانات سر به زیر محشور می شوند و سر فراز نیستند برای این است که سر به طرف طبیعت است و تمام همّش این است که از طبیعت و از زمین در بیاورد و زمین را زینت دهد و با دست خالی برود « و لو تری اذا المجرمون ناکسوا رؤوسهم عند ربّهم » ( سوره سجده ـ آیه 12 ) ـ و روزی که بینی ، جنایتکاران و تبهکاران در برابر پروردگارشان سر بزیرند . پس معلوم شد که چرا خداوند می فرماید : «ان الله یضلّ من یشاء و یهدی الیه من اناب » و به هر حال در این زمینه بیشتر توضیح خواهیم داد و بحث را به آینده موکول می کنیم . ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 310 |