تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,239 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,147 |
عناصر اصلی بینش سیاسی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 125، اردیبهشت 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
قسمت بیست و سوم مبانی رهبری در اسلام عناصر اصلی بینش سیاسی (2) حجة الاسلام و المسلمین محمّدی ری شهری در قسمت گذشته توضیح دادم که مردم شناسی و مردم داری یکی از ضروریات اولیه رهبری در همه̾ حکومت ها خصوصا حکومت هایی است که تکیه بر آراء مردم دارند و در این زمینه فراز هایی از مردم شناسی و مردم داری پیامبر اسلام به رشته̾ تحریر درآمد و اینک نکاتی درباره̾ مردم شناسی و مردم داری امیرالمؤمنین علیه السلام : مردم شناسی امام علی ( علیه السلام ) بررسی تاریخ سیاسی زندگی امام علی علیه السلام پس از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نشان می دهد که او نیز مانند پیامبر ، سرآمد مردم خود در زمینه̾ مردم شناسی بود ، و بر اساس این شناخت ، هیچ گاه نسنجیده عمل نکرد . امام علاوه بر هوش فوق العاده و ذکاوت فطری و نیز تجربه ای که در طول سال های متمادی مبارزه در این زمینه کسب کرده ، از ویژگی شگفتی برخوردار بود که از طرق طبیعی مردم شناسی نمی توان بدان دست یافت ، او به چهره هر کس می نگریست عمق جان او را می خواند، دوست و دشمن را به سادگی تشخیص می داد و بدین جهت هیچ گاه فریب دشمنان دوست نما را نمی خورد . به گفته امام علیه السلام خداوند متعال این ویژگی را به برکت دعای پیغمبر اسلام در جنگ خیبر به او عنایت کرده است : ... من پیروان خود را با نگاه می شناسم زیرا در جنگ خیبر که مبتلا به درد چشم بودم رسول خدا صلی الله علیه و آله آب دهان به چشم مالید و فرمود : « خدایا ! گرما و سرما را از او دور کن و دوست و دشمنش را به او نشان بده » از آن هنگام نه چشمم درد گرفته و نه احساس گرما و سرما می کنم و نیز دوستم را از دشمن تشخیص می دهم [1] . روزی امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد نشسته بود و اصحاب اطرافش را گرفته بودند ، مردی از پیروان آن حضرت وارد شد و اظهار ارادت کرد که خدا می داند من در ظاهر و باطن از علاقمندان ارادتمندان شمایم . امیرالمؤمنین علیه السلام ضمن تصدیق ، او را به استقامت در مشکلات این راه توصیه کرد ، آن مرد در حالی که اشک شوق بر گونه هایش می غلطید از مسجد خارج شد . یکی از خوارج که نزدیک امام نشسته بود به دوستش گفت : حادثه̾ شگفتی است که تا کنون ندیده بودم او گفت : تعجبی ندراد ، وقتی او می گوید : ترا دوست دارم ، چاره ندارد جز این که او را تصدیق کند ! ، حلا برای امتحان تو می دانی که من علاقمند به علی هستم ؟ رفیقش گفت : نه ، تو علاقه به علی نداری . ـ : من الآن بلند می شوم همان گفته̾ آن مرد را تکرار می کنم ، علی هم همان جواب را خواهد داد . آن مرد از جا برخاست و مانند شخص اوّل نسبت به امام اظهار ارادت کرد ! امام قدری در چهره̾ او نگریست ، سپس فرمود : « کذبت لا والله ما تحبّنی و لا احبّک » . دروغ می گوئی ، نه ، و الله تو مرا دوست نداری ، من هم تو را دوست ندارم ! آن مرد گریست ، و گفت : یا امیرالمؤمنین شما با من این طور برخورد می کنید در حالی که خدا بر خلاف آن چه گفتید ، می داند ! طولی نکشید ماجرای جنگ نهروان پیش آمد و او در صف دشمنان امام جنگید و کشته شد! [2] مردم شناسی همه امامان مردم شناسی به مفهوم عمیق آن در روایات اسلامی ، تعبیر به شناخت از طریق « توسّم» و « تفرس » شده است ، بررسی دقیق این روایات نشان می دهد که انسان در مراحل عالیه̾ ایمان به نورانیّت و بصیرتی دست می یابد که با نگاه به چهره̾ اشخاص ، می تواند باطن و ضمیر آن ها را بخواند و اسرار درونی آن ها را کشف کند . پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود : « اتّقوا فراسة المؤمن فإنّه ینظر بنور الله ، ثم قرأ « إنّ ذلک لآیات للمتوسمین » قال : المتفرسین » . [3] از فراست مؤمن بپرهیزید که او با نور خدا می نگرد . سپس این آیه را قرائت نمود : « بی شک در این « واقعه » آیتی برای اهل توسّم است » [4] و فرمود : مقصود از « توسم » و « تفرس » است . در حدیثی دیگر از آن حضرت روایت شده : « إنّ لله عبادا یعرفون النّاس بالتوسّم » . به راستی که خداوند بندگانی دارد که باطن مردم را با علائمی که در چهره دارند می شناسند . [5] یکی از ویژگی های امامان معصوم که در روایات اسلامی بر آن تأکید شده است مردم شناسی به مفهوم عمیق و کامل آن است ، امام علی علیه السلام در تبیین آیه 75 از سوره̾ حجر می فرماید : « کان رسول الله صلی الله علیه و آله : المتوسّم ، و أنا من بعده و الأئمة من ذریّتی المتوسّمون » .[6] پیامبر اسلام فراست داشت ، و من پس از او و امامان پس از من اهل توسّم و تفرّسیم . محمد بن حرب هلالی ، امیر مدینه در زمان امام صادق علیه السلام می گوید : به جعفر بن محمّد علیهما السلام گفتم سؤالی در ذهن دارم اگر اجازه بفرمایید مطرح کنم ؟ پاسخ داد : اگر مایلی قبل از این که بپرسی پاسخ دهم ؟ ... گفتم : ای فرزند رسول خدا از چه طریقی ضمیر مرا می دانی ؟ فرمود : از طریق « توسّم » و « تفرّس » ! مگر این سخن خدا را نشنیده ای که فرمود :« بی شک در آن آیتی است برای اهل توسّم » ؟! و نیز سخن پیامبر اسلام که فرمود : « از فراست مؤمن بپرهیزید که او با روشن بینی الهی می نگردد » ؟![7] از این روایات و احادیث بسیاری [8] که شرح آن در این مقال نمی گنجد معلوم می شود که از نظر اسلام مردم شناسی شرط امامت و رهبری است ، و رهبری جامعه به تناسب مراتب امامت که شرح آن گذشت باید واجد این شرط باشد . سیاست امام علی علیه السلام در مردم داری سیاست و سیره̾ امیرالمؤمنین علیه السلام در مردم داری و جلب رضایت و حمایت عموم ، دقیقا همان سیاست پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود، و بر این اساس از هر حرکتی که نارضایتی عامّه را به دنبال داشت اجتناب می کرد و به همین دلیل ، مبارزه با بسیاری از انحرافات عملا برای امام پس از رسیدن به حکومت امکان پذیر نبود . در ایامی که علی علیه السلام از صحنه̾ سیاست بر کنار بود یعنی حدود یک ربع قرن انحرافات زیادی در جامعه̾ اسلامی پدید آمده و مردم با آن خو گرفته و خطرناک تر این که این انحرافات به عنوان اسلام واقعی در جامعه جا افتاده و پذیرفته شده است ، اکنون که علی به صحنه سیاست باز می گردد ، برخورد با همه̾ این انحرافات موجب نارضایتی عامه و سخت دشوار است . امام ، پس از کشته شدن عثمان هنگامی که مردم برای بیعت با او به سویش هجوم آوردند ، این واقعیّت تلخ را خطاب به مردم این گونه تصویر کرده است : « دعونی و التمسوا غیری فإنّا مستقبلون امرا له وجوه و ألوان ، لا تقوم له القلوب ، و لا تثبت علیه العقول . و إنّ الآفاق قد أغامت و المحجّة قد تنکّرت ، و اعلمو أنّی إن اجبتکم رکبت بکم ما اعلم . و لم أصغ الی قول القائل و عتب العاتب ، و إن ترکتمونی فأنا کأحدکم و لعلّی أسمعکم و أطوعکم لمن و لیتموه أمرکم و أنا لم وزیرا خیر لکم منّی امیرا !» [9] مرا وا گذارید و سراغ دیگری بروید ! زیرا ـ در صورتی که من زمام دار شوم ـ ما به استقبال امری خواهیم رفت که چهره ها و زنگ های جدیدی از مسایل حکومتی اسلام عرضه می کند که نه دل ها تاب تحمّل آن را دارند و نه اندیشه ها می توانند آن را تحلیل کنند ، ابر تحریف فضای جامعه را تیره کرده و راه درست نا آشنا است ،بدانید اگر من پیشنهاد شما را بپذیرم روشی پیش خواهم گرفت که خود می دانم ، نه به حرف کسی گوش خواهم داد و نه به گله کسی وقعی خواهم نهاد ، ولی اگر مرا رها کنید ، فردی مانند شما خواهم بود و شاید دستور کسی را که به فرمان روایی برگزینید بهتر شنیده و زود تر اجراء کنم ، باری من رایزن و وزیرتان باشم بهتر است برای شما تا فرمان روایتان ! شگفتا ! کسی که خود را خلیفه̾ بلا فضل پیامبر اسلام می داند ، و طی بیست و پنج سال خانه نشینی هر جا که مقتضی بوده مظلومیّت خود و در حقیقت مظلومیّت اسلام را با بیانی که جان را می سوزاند برای مردم مطرح کرده ، اکنون که مردم دو دستی زمام امور را به او تقدیم می کنند و با اصرار از او می خواهند رهبری جامعه̾ اسلامر را بپذیرد ، زیر بار نمی رود ، و می گوید مرا بگذارید و سراغ دیگری بروید !و به آن ها قول می دهد که اگر او را رها و با دیگری بیعت کنند او هم مانند آحاد مردم عمل خواهد کرد و شاید بهتر و بیشتر از آن ها مطیع ولی امر باشد ! و بالاخره او اگر وزیر باشد برای آن ها بهتر است تا امیر ! چرا ؟! دلیلش را امام خود بیان کرده ، دلیل این است که علی علیه السلام اکنون رهبر امت اسلام را نمی پذیرد ، شرایط حاکم بر جامعه است . پس از گذشت بیست و پنج سال از وفات پیامبر اسلام ، به تدریج تحریفات بسیاری در جامعه اسلامی پدید آمده و ناخالصی های فراوانی به اسلام ناب راه یافته و چون ابری سیاه چهره̾ خورشید اسلام واقعی را پوشانده و مسیر و محجّه̾ شناخت حقیقت را مبهم و تاریک نموده ،مردم انتظار دارند علی علیه السلام آن ها را در هما مسیری رهبری کند که سال ها با آن انس دارند ، ارائه راه جدید با مزاج جامعه سازگار نیست . به گفته امام « لا تقوم له القلوب و لا تثبیت له العقول » نه دل ها تاب تحمل آن را دارند و نه اندیشه ها توان تحلیل آن را . امام در سخنان و این شکل برخورد با مردم ظاهرا چند هدف را تعقیب می کند : 1- به مردم نشان می دهد که او دل بسته ریاست نیست و آن چه تا کنون درباره̾ امامت و رهبری خود گفته به دلیل روشن ماندن حقایق و مصالح جامعه بوده ، اکنون نیز اگر رهبری مردم را به پذیرد هدفی جز اقامه̾ حقّ ندارد بنابراین هیچ فرد و یا گروهی نباید به دلیل بیعت با علی ، خود را طلبکار بداند و خواسته̾ خود را بر او تحمیل کند . 2- به مسلمین هشدار می دهد که اسلام در طول بیست و پنج سال گذشته دچار تحریف شده و آن چه اکنون به نام اسلام در جوامع اسلامی مطرح است با اسلام واقعی فاصله بسیار دارد ، و مبارزه با این تحریفات تنش های سیاسی و اجتماعی فراوانی را به دنبال خواهد داشت . 3- مردم باید خود را برای زدودن تحریفات و بازسازی معنوی جامعه و حاکمیت اسلام واقعی آماده کنند و توجه داشته باشند که بیعت با او به معنای بیعت با آرمان های او و آمادگی برای تحریف زدایی از اسلام ناب است . ادامه دارد
3- این حدیث را بخاری در تاریخش و تمذی و ابن جریر و ابن ابی حاتم و ابن السنی و ابو نعیم در کتاب طب و ابن مردویه و خطیب از ابوسعید خدری نقل کرده اند نگاه کنید به الدر المنثور ـ ج 4 ص 103 . 5- این حدیث را ترمذی و بزاز و ابن السنی و ابو نعیم از انس روایت کرده اند . نگاه کنید به الدر المنثور ـ ج 4 ص 103 . | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 323 |