تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,427 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,375 |
اهمیّت قضا دراسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 125، اردیبهشت 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جاودانگی راه امام قسمت سی و دوم اهمیّت قضا دراسلام (5) حجة الاسلام و المسلمین اسدالله بیات درباره̾ قضاء و قضاوت اسلامی مطالب اگر چه فراوان است و هر قدر درباره̾ آن و شرایط قاضی و آئین دادرسی آن و آدابی که قاضی باید مراعات نماید و تحت ادب القضاء مورد توجّه قرار دهد ده ها مقاله را می طلبد و مناسب هم هست به بعضی از آن ها لا اقل اشارت به عمل آید لیکن به خاطر ضیق مجال و طولانی بودن این سلسله مقالات از ادامه̾ آن خود داری نموده و به همین اندازه بسنده می نمائیم و علاقمندان را به کتاب های منبع و مستند مانند جواهر الکلام و دیگر کتب فقهی که در این مقوله مطالب فراوان و مهمی را به صورت استدلالی و فنّی مطرح کرده اند ارجاع می نمائیم . حضرت امام ( س) پس از آن که راجع به قضاء و اهمیّت آن تذکراتی لازم دادند و نقش والا و بالای قضاوت را در نظام اسلامی مشخص فرمودند به موضوع دیگری که در واقع ما در تمامی مسائل و زیر بناء فکری تربیتی موضوعات و مسائل دیگر به حساب می آید پرداخته و توصیه های لازم را می فرمایند و آن حوزه های مقدّسه̾ علمیه است عین سخنان امام (س) در این باره این است : « وصیت این جانب به حوزه های مقدّسه علمیه آن است که کرارا عرض نموده ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می نمایند و یکی از راه های با اهمیّت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه های اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه های علمیه است که خطر بزرگ کوتاه مدّت آن بد نام نمودن حوزه ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در دراز مدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی بر علوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده ها وقشر های مردم پاکدل و علاقه مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزه های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می باشد » . حضرت امام (س ) با توجّه به حسّاسیّت و نقشی که حوزه های علمیه دارند و باید داشته باشند و از زوایای مختلف موضوع را دیده و هشدار های لازم را بالخصوص به دست اندرکاران حوزه های علمیه داده اند و از خطرات غفلت و بی توجهی به این امر مهم را پرده برداری کرده و با دقّت موضوع را مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند . اگر چه با توجّه به نقش اساسی و ارتباطی که روحانیّت با روح و روان مردم دارد و در واقع بعد معنوی ما در گرو تلاش های روحانیّت و مخصولات حوزه های علمیه است اگر ملّتی از جهات فرهنگی و معنوی دارای تعالی و عروج شدند نشان دهنده̾ موفقیّت و تلاش مستمر قشر های فرهنگی جامعه به ویژه روحانیّت خدوم است و بالعکس اگر روند عمومی روند نزولی و قهقرا و نشان دهنده̾ ضعف فرهنگی و اخلاقی و معنویات باشد بهترین شاهد و دلیل بر عدم حضور فعّال و چشمگیر روحانیّت در صحنه ها و ضعف عملکرد آن ها است اگر چه ممکن است عوامل ضد خدا و اصول بشری هم در مواردی تعمدا بخواهد چهره های نورانی افراد خدمتگزار را ملکوک نماید امروز که مدیریّت سیاسی و اقتصادی و اداری جامعه توسط روحانیّت لباس عمل می پوشد و در واقع در رأس حکومت روحانیّت قرار دارد و توقع و انتظارات مردم طبعا چندین برابر افزایش می یابد و انصافا با توجّه به مجموعه̾ شرایط جمع میان این دو که هم هدایت بعد معنوی جامعه را در دست داشته باشند و مردم را به صراط عبودیت و وارستگی دعوت نمایند و هم مشکلات اجتماعی مردم را بتوانند مرتفع سازند و گرفتاری ها را برطرف نمایند فوق العاده سخت بوده و به صورت طبیعی غیر ممکن به نظر می آید . از آن طرف هم تمام امکانات را در دست داشته و زمینه های توقع را فراهم کرده اند . و با وعده های معمولی موجب افزایش این توقع ها می شوند . روی این حساب حوزه های علمیه امروز مانند حوزه های علمیه دیروز نیستند که فقط انسان های خالص و الهی و وارسته به خاطر عشق و علاقه ای که به امور معنوی و روحی داشتند و از زرق و برق دنیا و دنیا پرستان به ستوه آمده بودند رو به حوزه ها می آوردند و از روی عشق ربوبی علوم الهی و اسلامی را دنبال می کردند . با توجّه به حوادث موجود افرادی به حوزه ها مجذوب خواهند شد که دنبال منافع دنیائی خویش بوده و در فکر نیل به مقامات و مسئولیت ها و موقعیت های سیاسی و اجتماعی بوده و هستند و قطعا دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب اسلامی این معنا را یافته اند و سیلی محکمی از روحانیّت مستقل و آزاد و مرجعیّت دینی الهی خورده اند و خطر آخوند متدین و غیر وابسته را به وضوح درک کرده اند و برای این که برای همیشه جلو این خطر را بگیرند و با خاطر جمعی در فکر برنامه ریزی و طرحی برای غارت و چپاولگری استعمارگران باشند می کوشند افرادی را ظاهر الصلاح و مقدّس مآب امّا بی اطلاع از عمق مسائل به تدریج به حوزه ها نفوذ داده و از طریق آنان آن ضربه اساسی و کاری را که می خواهند به اسلام و انقلاب بزنند وارد سازند و مع الاسف ردّ پائی از این جریان شوم و تلخ را اکنون مشاهده می نمائیم . حوزه های علمیه به طور جدّ باید به این موضوع توجّه نمایند و نگذارند از آن حالت سنّتی بیرون آمده و رنگ دولتی و حکومتی بگیرند اگر چه دولت و حکومت مشروع و مقبول و مورد تأیید باشد ولو این که نظم و انضباط باید در سولوحه̾ برنامه ها قرار گیرد و با شعار نظم ما در بی نظمی است که یک شعار انحرافی و استعماری است مبارزه نمایند و زمینه ها را برای رشد و شکوفایی انسان های والا و و ارسته و محقق و عارفان سالک طریق خدا و مجتهدان رها و آزاد از حبّ دنیا و مقام فراهم نمایند و از بطالت و بی تفاوتی جلوگیری به عمل آورند . سخنان حضرت امام را در این باره بشنوید : « و می دانیم که قدرت های بزرگ چپاولگر در میان جامعه ها افرادی به صورت های مختلف از ملی گراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطر تر و آسیب رسان ترند ذخیره دارند که گاهی سی چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا پان ایرانیسم و وطن پرستی و حیله های دیگر با صبر و بردباری در میان ملت ها زیست می کنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام می دهند . و ملت عزیز ما در این مدّت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونه هایی از قبیل مجاهد خلق و فدایی خلق و توده ای ها و دیگر عناوین دیده اند و لازم است همه با هشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازم تر حوزه های علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه دار است با تأیید مراجع وقت . و شاید تز نظم در بی نظمی از القائات شوم همین نقشه ریزان و توطئه گران باشد . در هر صورت وصیت این جانب آن است که در همه اعصار خصوصا در عصر حاضر که نقشه ها و توطئه ها سرعت و قوت گرفته است ، قیام برای نظام دادن به حوزه ها لازم و ضروری است که علماء و مدرسین و افاضل عظیم الشأن صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح حوزه ها را و خصوصا حوزه علمیه قم و سایر حوزه های بزرگ و با اهمیّت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند. » آری اساتید بزرگ و افاضل والا مقام که در متن انقلاب رشد یافته اند و رنج آن را درک کرده اند و شرایط حساس جامعه و دنیا و انقلاب را به خوبی درک می نمایند باید به این مهم بپردازند و برای حفظ مصالح اسلام و انقلاب اسلامی سر از پا نشناسند و در ایجاد نظم همسو و هماهنگ با انقلاب اسلامی تلاش نمایند و زیر نظر و هدایت و اشراف مراجع بزرگووار تقلید که ذخائر الهی و حوزه ها هستند به این امر مقدّس بپردازند و علوم اسلامی را که برای طلاب و محصلین دینی و الهی تدریس می نمایند اولویت بندی کرده و با توجّه به همان اولویت ها روی آن ها برنام ریزی نمایند و به علوم و دانش هایی که ارتباط مستقیم با فقه و فقاهت دارد اهمیّت زیادتری بدهند و در رشد و شکوفایی آن ها بکوشند و در خط مشی حوزه ای از رویه مشایخ بزرگ و استوانه های حوزه های علمیه عدول ننمایند و در میان طلّابی که وارد حوزه فقه و فقاهت می شوند روح تحقیق و تعمیق را گسترش دهند . و آنان را به ابتکار و خلاقیّت در این امور وادار سازند . همچنان که امام (س) با صراحت می فرماید : « و لازم است علماء و مدرسین محترم نگذارند در درس هایی که مربوط به فقاهت است و حوزه های فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند و کوشش نمایند که هر روز بر دقّت ها و بحث و نظر ها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شود و فقه سنّتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد » . برای این که تا دیروز که حکومت اسلامی در دست ما نبود و اسلام به عنوان تنها راه حلّ مشکلات اجتماعی عنوان نمی شد این قدر توقع و انتظارات به جا به نظر نمی رسید امّا امروز چنین نیست کشور بنا است طبق فقه اسلامی اداره شود و مقررات و نظامات باید منطبق با معیارهای اسلامی و فقهی گردد . قطعا فقه اگر در همان وضع دوران انزوا قرار گیرد و مطالب نو و جدیدی بر آن افزوده نشود و مسائل مورد نیاز و نو ظهور با توجّه به شرایط زمان و مکان از طریق فقهی مورد تحلیل و بررسی قرار نگیرد اصل اسلام و فقه اسلامی به ناتوانی از حلّ معضلات و مشکلات اجتماعی متهم خواهد شد و لذا این فقه با حفظ همان وضع سنتی در درون خودش باید حالت پویائی را داشته باشد و انعطاف خودش را برای مشکلات به روشنی نشان دهد و این معنا امکان ندارد مگر این که تحقیقات روی تحقیقات افزوده گردد و روح تحقیق و تدقیق در طلاب زنده تر گردد و تنها به علوم قبلی که در حوزه ها مطرح بود و به علّت منزوی بودن اسلام و نبودن حکومت اسلامی بر تحصیل غیر آن ها احساس نیاز نمی شد اکتفا نکند و برنامه ریزی وارد کردن آن علوم را نیز درحوزه ها به عمل آورند . البته در این جهت نظام مقبول و مشروعی که وجود دارد و در میدان عمل فقه را دارد به مرحله اجراءدر می آورد و در اجراء تنگناها و مضایق را لمس می نمایند هماهنگی لازم را خواهد داشت و از امکاناتی که دارد در اختیار حوزه ها خواهد گذاشت تا انسان های مفید و به درد بخوری را در این زمینه تربیت کرده و برای کمک به نظام الهی بسیج نمایند . کما این که حضرت امام (س) با صراحت می فرماید : « و البته در رشته های دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود » . در عین این که حوزه های علمیه باید در رشد و شکوفایی بعد علمی افراد برنامه ریزی کرده و سرمایه گذاری جدی به عمل آورند و در علوم مختلف اسلامی افراد صالح و آزموده و ماهر تربیت نمایند لیکن اساس حوزه های علمیه چیز دیگری است . اساس حوزه های علمیه برای تربیت و ساختن انسان های وارسته و متخلق به اخلاق خدا است و در واقع حوزه های علمیه گهواره هایی است که انسان ها در آن حرکت علمی و عملی و دروس را آغاز کرده و در مسیر انسان کامل شدن قدم بر می دارند طالبان علوم انسانی علاوه بر این که دارای قدرت تحلیل علمی و منطقی و فلسفی می شوند و از عقل نظری برتری برخوردار می گردند از جهت معنوی و سیر و سلوک الی الله نیز قدم های برجسته تری برداشته و برای لقاء خدای عالم به پرواز در می آیند . لذا حوزه ها باید به این جهت هم اهمیّت داده و در تقویت کلاس های اخلاق و سلوک راه خدا که جهاد اکبر است از هیچ تلاشی فروگذار ننمایند و در دید امام (س) این معنی از والاترین و بالاترین وظایف حوزه های علمیه است : « و از بالاترین و والاترین حوزه هایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد ، علوم معنوی اسلامی از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله رزقنا الله و ایاکم ، که جهاد اکبر می باشد » . ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 106 |