تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,402 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,348 |
فاجعه 7تیر و پیشتازی انقلاب اسلامی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 127، تیر 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
فاجعه 7تیر و پیشتازی انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی ایران که به رهبری و اندیشههای پاک حضرت امام خمینی قدس سره، طرح و پیریزی شده و به ثمر نشست، از آغاز، به ضرورت ماهیت اسلامیش، دشمن آشتی ناپذیر امپریالیسم و صهیونیسم میباشد، و این چیزی نیست که دشمن، به ضرورت ماهیّت خونخواریش، از آن بگذرد. بهمین خاطر، از روز 22 بهمن 57 که انقلاب به پیروزی رسید، طرّاحان کنگرۀ سیاه و صهیونیسم بین الملل، نقشهها و توطئههای بسیار کشیدند که آن را از پای درآورده و نابود سازند که خداوند در تمام موارد، نقشهها را نقش بر آب کرد و انقلاب را به فضل خویش، رهائی بخشید و استقلال ملت ایران را تضمین کرد. از آن که بگذریم، گاهی حرکتهای موزیانه دشمن، باعث پیشتازی و تثبیت بیشتر انقلاب میشد و این یکی از نعمتهای خفیّه الهی بود. درست آن روزهای قبل از وقوع حادثه 7 تیر را به یاد آوریم که چگونه در رسانههای گروهی دنیا و نشریّات مختلف استعماری و بوسیلۀ بوقهای مزدورشان در ایران، با ترفندهای گوناگون، چهرههای بسیار درخشان و پرکار و مفید انقلاب را مانند شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی، آماج حملهها و شایعههای شگفت انگیز کرده و اینقدر علیه آنان تبلیغ میکردند که بیشتر مردم را نسبت به آن بزرگواران بدبین مینمودند، با این حال این حربه را چندان مؤثّر نیافتند، لذا از راه حسودترین و پلیدترین گروهکهای موجود یعنی منافنقین وارد شده و با ایجاد پیوندی قوی میان التقاط چپ و کفر جهانی، و پشتیبانی بیچون و چرای آمریکا، دشمن اصلی انقلاب اسلامی، بر آن شدند ه با ترور اشخاص سرشناس و خدوم و مفید جامعۀ انقلابی، به اهداف شوم خود برسند، غافل از اینکه این شهادتها است که اسلام را تاکنون نگه داشته و بیگمان انقلاب اسلامی را نیز از سیل توطئهها حفظ نموده است، هر چند ددمنشان و تفالههای شیطان و منافقین خودفروخته، با خرابکاریهای جاهلانهشان، چند صباحی احساس پیروزی! میکردند ولی چهرۀ پلیدشان برای تمامی مردم ما آشکار شد و با این کار، تمام بدبینیها نسبت به بزرگوارانی چون بهشتی و محمد منتظری مبدّل به خوش بینی گشت و آن همه زحمات طاقت فرسای آنان در تبلیغات و مصارف گزافی که برای شیعه پراکنی علیه این طرفداران و پرچمداران حقیقی انقلاب اسلامی خرج شده بود، همچون کفهائی بر روی آب زدوده شد و از بین رفت «و اما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع لناس فیمکث فی الارض». منافقین و لیبرالیسمها به سرکردگی آمریکا، به این نتیجه رسیده بودند که با ایجاد جوّ شانتاژ در میان مردم، نمیتوان به اهداف خود رسید زیرا اهرمهای قدرت، از روحانیتی اصیل و پاکدامن و بردبار تشکیل شده و با یک سخنرانی یا یک اطلاعیه، تمام شانتاژهای تبلیغاتی بیاثر میشود، لذا خیال میکردند که اگر چند روحانی سرشناس و مردان مذهبی با استقامت و فداکار را از میان بردارند، دست و بازوی امام بسته میشود و توان قدرت از او گرفته میشود و راه برای بازگشتن منافقین و لیبرال منشهای مطرود، گشوده میگردد و دشمنان به آرمانهای خود میرسند! و راستی چه پندار باطلی! امام قدس سره طی پیامی که بمناسبت فاجعه شهادت 72 تن به ملت ایران دادند، این نکته را بسیار زیبا ترسیم نمودهاند: «عیب بزرگ شما و هوادارانتان آن است که نه از اسلام و قدرت معنوی آن و نه از ملت مسلمان و انگیزه فداکاری او اطلاعی ندارید. شما ملتی را که برای سقوط رژیم پلید پهلوی و رها شدن از اسارت شیطان بزرگ دهها جوان عزیز خود را فدا کرد و با شجاعت بیمانند ایستاد و خم به ابرو نیاورد، نشناختهاید. شما ملتی را که معلولانشان در تختهای بیمارستانها آرزوی شهادت میکنند و یاران را به شهادت دعوت میکنند، نشناختهاید. شما کوردلان با آنکه دیدهاید، با به شهادت رساندن شخصیتهای بزرگ، صفوف فداکاران در راه اسلام فشردهتر و عزم آن مصممتر میشود، میخواهید با به شهادت رساندن عزیزان ما این ملت فداکار را از صحنه بیرون کنید. شما تا توانستید به فرزندان اسلام چون شهید بهشتی و شهدای عزیز مجلس و کابینه، با حربۀ ناسزا و تهمتهای ناجوانمردانه، حمله کردید که آنها را از ملت جدا کنید و اکنون که آن حربه از کار افتاده و کوس رسوائی همهتان بر سر بازارها زده شد، در سوراخها خزیده و دست به جنایاتی ابلهانه زدهاید که به خیال خام خود ملت شهید پرور و فداکار را با این اعمال وحشیانه بترسانید و نمیدانید که در قاموس شهادت واژه وتحشت نیست». *ملت ایران در این فاجعۀ بزرگ 72 تن بیگناه به عدد شهدای کربلا از دست داد. «امام خمینی» راستی امام با آن قامت رسا و قیافۀ مصمّم و صبر و استقامت بینظیرش در روز هفتم تیر، آنچنان مردم را نیرو و قدرت و قوت قلب بخشید که هر چند غم از دست رفتن آن عزیزان بسیار سهمگین و غیرقابل توصیف بود، ولی نه تنها تأثیر منفیای در روحیه مردم نگذاشت، بلکه با قلبی مطمئن و نیرومند، آن حوادث و حوادث پس از آن را بدون خم به ابرو آوردن پذیرا شد و با آن صلابت و استقامت، توانست سیل اندوهها و افسردگیها را پس زند و تمام پیش گوئیها و پیش بینیهای استعمار را اشتباه از آب درآورد و چون روح خدا در آنان دمیده شده بود، تحمل مصیبتها و دردها و رنجها آنچنان آسان گشت که دنیا را به شگفتی واداشت. و چنانکه حضرت امیرالمؤمنین (ع)در خطبه 122 نهج البلاغه می فرماید: «فما نزداد علیهم السلام کل مصیبة و شدة الا ایمانا و مضیّاً علی الحق و تسلیماً للأمر» در هر مصیبت و سختی که به ما روی آورد ایمان و عقیده ما مستحکمتر شده و در راه حق پیشتازتر میشویم و همواره تسلیم امر خدائیم؛ این ملت نیز ثابت کرد ه پیرو راستین آن امام حق است و هر چند مصیبتش بیشتر گرد، استقامتش و ایمان و عقیدهاش نسبت به راه و روش انتخابش افزونتر میشود و چون دریائی موّاج تمام خس و خاشاکها را پس زده و به پیش میتازد و ابرقدرتها و تفالههایشان را به جهنم ابدی روانه میسازد. بهرحال این فاجعه ضمن اینکه نتایج بسیار پربار و مفید و مثبتی برای ملت ما داشت و انقلاب را از گزندهای خطرناکتر، بیمه کرد و مایۀ ننگ و ذلّت و خواری بیشتر دشمنان ما بویژه منافقین و لیبرالهای پلید شد، مایه تأسف بسیار بود، زیرا ملت ایرا ندر این فاجعه، سرمایههای بزرگی را از دست داد که در رأس آنها شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و شهید مظلوم حجة الاسلام محمد منتظری بود و هرگاه خاطرۀ آن فاجعۀ اسف بار تکرار میشود، این دو چهرۀ مصمّم و عزیز، فوراً در اذهان میآیند و نمیتوان از این دو بزرگوار بدون یادآوری گذشت، هر چند تمام آن شهیدان راه خدا، عزیز و دوست داشتنی و بزرگوار و ارجمند بودند. امام خمینی میفرماید: «هر چند برای همۀ شهدا و بویژه شهدای هفت تیر، عظمت و بزرگواری قائلم، لکن شناخت من از شهید مظلوم بهشتی و ابعاد گوناگون او و شهید محمّد منتظری و مجاهدات ارزشمند او بیشتر است و نمیتوان تأسف شدید خویش را در فقدان آنان پنهان کرد». یادی از شهید بهشتی شهید مظلوم بهشتی در دوم آبان 1370 در اصفهان در خانوادهای روحانی و متعهد به دنیا آمد، و تا سال 1321 تحصیلات دبیرستانی را به پایان رساند، سپس مشغول ادبیات، منطق، کلام و سطوح فقه و اصول شد و چون از ذکاوت و ذهن سرشاری برخوردار بود، به سرعت، مقدمات و قسمت اول سطوح را به پایان رساند و برای ادامۀ تحصیل راهی قم شد. حدود 6 ماه در قم بقیه سطوح و مکاسب و کفاییه را به پایان رسانید و درس خارج را نزد استادانی چون آیات عظام محقق داماد و سید محمد تقی خوانساری و بروجردی و امام خمینی آغاز کرد. از سال 30 تا 1335 بیشتر به فلسفه پرداخت و از درس استاد علامه طباطبائی استفاده شایانی برد. در سال 1333 دبیرستان دین و دانش را در قم تأسیس کرده و مستقیماً اداره میکرد. و این اولین حرکت فرهنگی بود که پیوندی میان دانشجو و طلبه ایجاد میکرد و این دو قشر آگاه و متعهد را با هم در صف مبارزه با دشمنان اسلام قرار میداد. در سالهای 35 تا 1338 دوره دکترای فلسفه و معقول را در دانشکده الهیات گذراند و در سال 1339 به فکر سامان دادن و نظم بخشیدن به حوزه علمیه قم شد و برنامههای بسیار ارزندهای اجرا کرد از جمله تشکیل مدارسی منظم چون مدرسه حقانی بود که حرکتی ارزنده در تنظیم امور حوزوی به شمار میرفت. آیت الله بهشتی با سخنرانیها و تدریسها و کملاس تفسیرهای خود، نقش فعّال و ارزندهای در پایهریزی انقلاب اسلامی و مبارزۀ مخفی با رژیم شاهنشاهی داشت و در این رابطه چندین بار توسّط ساواک دستگیر شده بود. در سال 1342 با اصرار مراجع عظام وقت، به هامبورگ رفت و در آنجا نیز هستۀ مرکزی انجمنهای اسلامی دانشجویان را بنیان نهاد که در روند انقلاب اسلامی، نقش معتنابهی داشت. در سال 49 به ایران بازگشت و با عدّهای از روحانیون، تشکیلات منسجم و منظّمی برای مبارزه با رژیم منفور ایجاد و تأسیس نمود تا اینکه بحمدالله انقلاب اسلامی پیروز شد و نقشهای بسیار مثبت و حساس او پس از انقلاب برای مردم ماه هرگز پوشیده نیست. او با تلاش بیوقفۀ خود تا ساعت شهادت، اینقدر به اسلام و انقلاب اسلامی خدمت کرد که به راستی به قول امام «یک ملت بود برای ملت ما» او همچنان که در حیاتش، بزرگترین خدمتها را به اسلام نمود، شهادتش بیگمان، یکی از مؤثّرترین عوامل حفظ و نگهداری انقلاب و ایجاد خروش و فریادی بیپایان در ملت مبارز ایران بود. و نام او همچون درّی گرانبها در تارک انقلاب برای همیشۀ تاریخ میدرخشد. یادی از شهید محمّد منتظری زندگی شهید محمّد منتظری بقدری با انقلاب و مبارزه عجین شده است، که به تحقیق او یکی از مؤثّرترین استوانههای محکم و استوار انقلاب اسلامی است. او کسی بود که بقول امام در راه مبارزه سرازپا نمیشناخت. او در سال 45 در اثر فعالیّتهای مبارزاتی دستگیر شد، و در زندان از نظر مقاومت و تحمّل، زبانزد همهگان قرار گرفت. یکی از دوستان میگفت: یکی از شکنجههایش، چهارصد سیلی در یک دفعه بود! با این حال خود اصلاً راجع به شکنجههایش سخنی نمیگفت زیرا تمام آنها را در راه خدا تحمّل کرده بود و نمیخواست کوچکترین خللی در اخلاصش پیدا شود. و قطعاً این اخلاص بمراتب بالاتر از همۀ آن تحمّلها و بردباریها است. او تواصی به حق و تواصی به صبر را هرگز فراموش نمیکرد و خود الگوی تمام عیارش بود. محمّد منتظرنی در زندان که بود، مرتّب سفارش میکرد به طلبهها که حتماً به اخبار رادیو گوش کنند و روزنامههای مختلف را مطالعه کنند و در جریان مسائل سیاسی روز قرار بگیرند و بر آن تأکید فراوان مینمود، حتی وقتی که به نجف اشرف رفته بود، به هر نحو که پولی بدست میآورد، رادیو تهیه میکرد و به طلبهها هدیه میداد و ضرورت استماع اخبار و تحلیلهای خبری را به آنان گوشزد مینمود و نقشی فعّال در ایجاد تحرّکی نوین و تشکیلاتی منظّم در میان حوزهها داشت که منحصر به فرد بود و همین باعث شد که طلاّب بیشتر در جریان اوضاع قرار بگیرند و در مبارزه سهم گستردهتر و روشنتری داشته باشد. او پس از اینکه روابط ایران و عراق در سال 54 عادی شد، راهی لبنان و سوریه شد و با ایجاد تشکیلاتی برای مبارزین مسلمان در لبنان و سوریه، پیوند آنان را با فلسطینیها محکم نمود و از راههای گوناگون مبارزین مسلمان ایرانی را برای گرفتن تعلیمات نظامی به پایگاههای فلسطینی میآورد که در این زمینه نیز خاطرهها و سخنها بسیار است. شهید منتظری پس از مارکسیست شدن مجاهدین خلق در سال 54، ماهیّت واقعی آنان را برای مبارزین مسلمان توضیح میداد و از انحرافات آنها هرگز غافل نبود. در همان مدّت با دانشجویان مسلمان مبارز در اروپا و آمریکا ارتباط برقرار کرد و سفرهای متعددی به فرانسه، انگلیس و آلمان نمود و توانست به آنان کمک فکری و مبارزاتی و اطلاعاتی کند، و به اعتراف تمام مبارزین مسلمان خارج از کشور تا سقوط شاه و پیروزی انقلاب، به عنوان بهترین متفکر مبارز بلکه تئوریسین مبارزین خارج از کشور به شمار میرفت. شهید محمّد منتظری پس از پیروزی انقلاب نیز، بیشترین سهم را در ایجاد رابطهای تنگاتنگ میان جنبشهای آزادیبخش مانند سازمانهای اسلامی عراق، افغانستان، عربستان، فلسطین و اریتره با ایران اسلامی داشت و یکی از پیروزی نیز، استراحت و خواب را بر خود حرام کرده بود و تا میتوانست گامهای مؤثرتری در پیشبرد انقلاب، و جهانی کردن آن بر داشت که برای همیشه یادش را در خاطرهها زنده میکند و نامش را در سلسلۀ رهبران انقلاب جهانی اسلام، با خطّی زرین و درشت مینگارد. روحش شاد و راهش پایدار باد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 67 |