تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,177 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,096 |
هدایت پاداشی و اضلال کیفری | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 127، تیر 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
تفسیر سوره رعد قسمت پنجاه و پنجم هدایت پاداشی و اضلال کیفری (2) آیة الله جوادی آملی ãAqà)tur tûïÏ%©!$# (#rãxÿx. Iwöqs9 tAÌRé& Ïmøn=tã ×pt#uä `ÏiB ¾ÏmÎn/§ 3 ö@è% cÎ) ©!$# @ÅÒã `tB âä!$t±o üÏökuur Ïmøs9Î) ô`tB z>$tRr& * tûïÏ%©!$# (#qãZtB#uä ûÈõuKôÜs?ur Oßgç/qè=è% Ìø.ÉÎ/ «!$# 3 wr& Ìò2ÉÎ/ «!$# ûÈõyJôÜs? Ü>qè=à)ø9$# * úïÏ%©!$# (#qãZtB#uä (#qè=ÏJtãur ÏM»ysÎ=»¢Á9$# 4n1qèÛ óOßgs9 ß`ó¡ãmur 5>$t«tB ». (سوره رعد- آیات 29-27) و آنان که کافر شدند میگویند: چرا آیت و معجزهای از پرودگارش بر او نازل نمیشود؟ بگوک همانا خداوند هر که را بخواهد گمراه و هر که را به درگاهش تضرّع کند، هدایت مینماید. آنان که ایمان آوردند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن میشود. همانا به ذکر خدا، قلبها مطمئن میشوند، آنان که ایمان آوردند و عمل صالح داشتند، بشارت بر آنان باد و بازگشتی شیرین در انتظارشان است. هدایت و اضلال، بیهوده نیست در مقام دوّم بحث، به اموری اشاره شد: امر اوّل- این بود که قرآن کریم اضلال و هدایت را به خدای سبحان اسناد میدهد بالقول المطلق که همانا خداوند گمراه میکند و خداوند هدایت میکند «لایضلّ من یشاء و یهدی من یشاء». آیات فراوانی بر این مطلب دلالت دارد. در سوره انعام- آیه 39 آمده است: «tûïÏ%©!$#ur (#qç/¤x. $uZÏG»t$t«Î/ @Oß¹ ÖNõ3ç/ur Îû ÏM»yJè=à9$# 3 `tB Î*t±o ª!$# ã&ù#Î=ôÒã `tBur ù't±o çmù=yèøgs 4n?tã :ÞºuÅÀ 5OÉ)tGó¡B»- آنان که آیات ما را تکذیب کردند مانند کرولالهائی هستند که در گمراهی بسر میبرند. هر که را خدا بخواهد گمراه میکند و هر که را بخواهد بر صراط مستقیم قرار میدهد. آیاتی که جزء این طایفه است در قرآن کریم کم نیست که بدون ذیل میفرماید: هر که را خدا بخواهد هدایت و هر که را خدا بخواهد گمراه میکند. اما از طایفۀ دومّم، آیاتی که دلالت میکند بر اینکه گرچه اضلال و هدایت به مشیّت خدا است، اما خدا حکیمانه اضلال و هدایت میکند، نه گزاف و بیهوده. در سوره ابراهیم، آیه 4 میفرماید: «!$tBur $uZù=yör& `ÏB @Aqߧ wÎ) Èb$|¡Î=Î/ ¾ÏmÏBöqs% úÎiüt7ãÏ9 öNçlm; ( @ÅÒãsù ª!$# `tB âä!$t±o Ïôgtur `tB âä!$t±o 4 uqèdur âÍyèø9$# ÞOÅ3ysø9$# »- و ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر به زبان قومش تا اینکه احکام را برای مردم بیان نماید، پس خداوند هر که را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت میکند و همانا او است غالب و نفوذناپذیر و حکیم. محصول این طایفه از آیات آن است که هدایت خدا و اضلال خدا که هر دو پاداشی یا کیفری است، روی حکمت و حساب است؛ گزاف و بیخود نیست که یک نفر را هدایت کند و دیگری را گمراه نماید. طایفه سوّم، آیاتی است که موارد خاصّش را نشان میدهد که چه شخصی را هدایت میکند و چه شخصی را گمراه میکند. و از اینجا معلوم میشود، حکمت خدای سبحان در توزیع هدایت و اضلال چگونه است؟ در این طایفه از آیات، اوّلاً خدای سبحان میفرماید: هرگز کسی را بدون اتمام حجّت گمراه نمیکند. در سورۀ توبه، آیه 115 آمده است: «$tBur c%2 ª!$# ¨@ÅÒãÏ9 $JBöqs% y÷èt/ øÎ) öNßg1yyd » - سنّت خدا این نیست که کسی را راهنمائی کند، سپس توفیق را از او سلب کرده، گمراهش نماید. در ادامۀ آیه میفرماید « 4Ó®Lym úÎiüt7ã Oßgs9 $¨B cqà)Gt» تا موارد تقوا را کاملاً برایشان روشن سازد. پس اگر خداوند رشد را از غی و هدایت را از گمراهی تبیین نمود و احکام را روشن ساخت، باز هم کسی بخواهد به بیراهه برود، انی دگیر به سوء اختیار خودش است و اینجا است که خداوند توفیق هدایت را از او سلب میکند. پس اضلال به این معنی که خدای سبحان یک امر وجودی را به نام «ضلالت» به کسی بدهد، چنین نیست بلکه آن فیض خاصّی که به مؤمنین عطا میکند، آن فیض و رحمت خاص را از منافقین و کفار میگیرد. تقابل اضلال و هدایت «ما یفتح الله للناس من رحمة فلا ممسک لها و ما یمسک فلا مرسل له»- هر کس را خدای درب رحمت بر او گشود، کسی نمیتواند آن را ببندد و نسبت به هر کسی که امساک کرد- و فیض و رحمت خاص را به او نداد- هیچ کس نمیتواند آن را باز کند. فیض عام مربوط به همه است ولی فیض خاص، اختصاص به مؤمنین دارد. پس اضلال در مقبالش هدایت است مثل تقابل عدم و ملکه یعنی مثل تقابل بیاض و سواد نیست بلکه مثل عمی و بصر است. یضلّ یعنی لایعطی و لایهدی. لذا همین مضمون «یضلّ الله الکافرین» یا «یضلّ الله الظالمین»، به صورت سلب نیز بیان شده میفرماید: «واله لایهدی القوم الظالمین»، زیرا این اضلال کیفری همان امساک رحمت خاصّه است وگرنه چیزی به نام «اضلال» نازل نمیشود. ضلالت اصولاً امر عدمی است. بیراهه رفتن وجودی نیست یعنی کمال را از دست دادن، فیض را از دست دادن، عوضی و بیراهه رفتن. پس خدای سبحان آن رحمت خاصه را به مؤمنین میدهد و به کفار نمیدهد. یک رحمت، رحمت عامه است و شامل حال همه میشود «رحمتی وسعت کل شیء» وی رحمت خاصه به هر کس داده نمیشود «والله یختصّ برحمته من یشاء» و این «من یشاء» را مشخص کرده است که چه کسانی هستند تا روشن شود که مشیّت او بر اساس حکمت است. بنابراین، اگر خدای حکیم، زمام هدایت و اضلال را به عهده دارد، مواردش را هم یکی پس از دیگری مشخّص کرده که هرگز کسی را قبل از قیام حجّت بالغه گمراه نخواهد کرد. در سوره ابراهیم، آیه 27 چنین آمده است: «àMÎm6sVã ª!$# úïÏ%©!$# (#qãZtB#uä ÉAöqs)ø9$$Î/ ÏMÎ/$¨V9$# Îû Ío4quptø:$# $u÷R9$# Îûur ÍotÅzFy$# ( @ÅÒãur ª!$# úüÏJÎ=»©à9$# 4 ã@yèøÿtur ª!$# $tB âä!$t±t »- آنان که ایمان آوردند و با تلاش خویش، مقداری به پیش رفتند، ما در دنیا و آخرت نمیگذاریم بلغزند و آنها را حفظ میکنیم و همانا خداوند ظالمان را- حکیمانه- اضلال میکند و هر کاری بخواهد انجام میدهد. اگر کسی عمداً به بیراهه رفت، با استفاده نکردن از مهلت توبه و انابه، ما او را به اضلال کیفری گمراه میکنیم. خداوند در آیه نشان میدهد اگر ما کسی را هدایت کردیم برای این است که او با تلاش و کوشش خود، چندین قدم به طرف ما آمد و اگر کسی را توفیق نمیدهیم برای این است که او با سوء اختیار خویش چندین قدم به بیراهه رفته است. ما همه امکانات را در اختیارش گذاشتیم و او بهرهبرداری نکرد خداوند مؤمنان را هم در دنیا و هم در آخرت، ثابت قدم میکند و این تثبیت، پاداشی است مخصوص مؤمنین. در هدایت اجباری، کمال نیست در سورۀ نحل آیه 9 چنین آمده: «n?tãur «!$# ßóÁs% È@Î6¡¡9$# $yg÷YÏBur ÖÍ!$y_ 4 öqs9ur uä!$x© öNà61yolm; úüÏèuHødr& »- خدا است که راه مستقیم و معتدل را به شما بنمایاند ولی ولی راه دوّم- که مربوط به خدا نیست- راه انحرافی است، و اگر خدا میخواست همۀ شما را هدایت میکرد. یعنی: خداوند راه مقتصد و میانه را برای شما حتماً بیان میکند ولی اگر خواستید به بیراهه و انحرافی بروید، آن دیگر مربوط به خدا نیست زیرا سبیل جور به خدا ارتباط ندارد. و اگر خدا میخواست، میتوانست همۀ شما را به اجبار به راه مستقیم هدایت کند ولی کمال در این نیست که کسی را به چیزی اجبار کنند. ولی خداوند همۀ مردم را به هدایت بدوی، هدایت نموده است. در همین سوره نحل نیز، ایه 93 آمده است: «öqs9ur uä!$x© ª!$# öNà6n=yèyfs9 Zp¨Bé& ZoyÏnºur `Å3»s9ur @ÅÒã `tB âä!$t±o Ïôgtur `tB âä!$t±o »- و اگر خدا میخواست همۀ شما را امت واحده قرار میداد ولی خداوند هر که را بخواهد گمراه میکند و هر که را بخواهد هدایت میکند. این آیه مربوط به امر اوّل است. در سوره فاطر، آیه 8 همین مسئله هدایت امر اوّل آمده، میفرمایدک «أفمن زیّن له سوء عمله فرآه حسناً فان الله یضلّ من یشاء و یهدی من یشاء»- کسی که کار بدش را برایش زینت میدهند تا جائی که آن را نیکو میبیند. پس خداوند گمراه میکند هر که را بخواهد و هدایت میکند و هر که را بخواهد. پس شخصی که با دین آیات الهی و عقل، به سوء اختیار، راه ضلالت را پیش میگیرد، قابلیّت دریافت فیض را از دست داده است و با سوء اختیار، کارش به جائی رسیده که خداوند آن رحمت خاصّه را به او نمیدهد. افراد زیادی هستند که گرفتار دوست بد هستند، در قیامت میگویند: «یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلاناً خلیلاًن – و ای بر من! ای کاش فلان را یار و یاور قرار نداده بودم. خداوند در رحمت را به روی این چنین فردی باز نمیکند. این یک اصل کلّی است: در تمام مواردی که شامل بحث ما میشود میفرماید: دری را که خداوند طبق رحمت، به روی کسی باز میکند، کسی نمیتواند آن درب را ببندد و دری را که ببندد، کسی نمیتواند باز کند. آنجا که خدا در رحمت را باز میکند، روی حکمت است و آنجا که درِ رحمت را باز نمیکند، روی حکمت است «و هو العزیز الحکیم». همه چیز به اندازه است شما میبینید دو نفر به حوزه میآیند که درس بخوانند، یکی از آنها در مدّت کوتاهی از برکات و خیرات فراوانی برخوردار میشود. استاد خوب، شاگرد خوب، هم بحث خوب، قرین خوب، هم حجرۀ خوب دارد و تمام علل و عوامل رشد علمی برای او فراهم میشود، ولی آن دیگری که برای درس خواندن نیامده و اهداف دیگری دارد، میبینی چند سال از عمرش میگذرد و هیچ بهرهای نمیبرد. این طور نیست که خدای سبحان بیجهت و بیحکمت، به یک نفر آن همه امکانات عطا میکند و بیجهت در رحمت را به روی دیگری باز نمیکند. «و کلّ شیء عند بمقدار»- همه چیز در نزد خداوند، به اندازه است. و همچنین وقتی دربارۀ کفار میفرماید: «فزادهم الله مرضاً»- خداوند بر بیماری و مرضشان افزوده است. به خاطر این است که خودشان چنین خواستهاند و خودشان به بیراهه رفتهاند. همین قرآن کریم را که عامل شفای مؤمنین معرفی میفرماید، عامل مرض کفار میگردد «ãAÍit\çRur z`ÏB Èb#uäöà)ø9$# $tB uqèd Öä!$xÿÏ© ×puH÷quur tûüÏZÏB÷sßJù=Ïj9 wur ßÌt tûüÏJÎ=»©à9$# wÎ) #Y$|¡yz » - و از قرآن آنچه شفا و رحمت است بر مؤمنین نازل میکنیم ولی همین قرآن برای ظالمین، اضافه زیان و خسران در بر دارد. لذا ماه مبارک رمضان- مثلاً- که ماه عبادت است، بدترین ماه برای فاسقین و تبهکاران میباشد زیرا شقاوتشان در این ماه افزونتر میشود. روز جمعه که روز رحمت است، بدترین روز برای منافنقین به شمار میآید. در این باره مثلی میزنیم: خدای سبحان میوههای خوب و شادابی را برای ما آفریده است. اگر کسی توانست بخورد و آن میوهها جذب بدنش بشود، فربه میشود ولی اگر زخم معده داشت و در برابر میوهها حساسیّت داشت، اگر همان گلابی شاداب و بامزه را بخورد، معدهاش درد میگیرد و فریادش بلند میشود. این گلابی به این خوبی و شیرینی، مرض کسی را که زخم معده دارد میافزاید، یا مثلاً آن آب زلال و گوارا را اگر به کسی که تازه از اطاق عمل بیرون آمده، بدهند و از آن بیاشامد، بر دردش میافزاید، پس خود آن چشمه گوارا یا خود گلابی مضر نیست. بلکه او مریض است که نمیتواند جذب کند و عکس العمل نشان میدهد. «4y7Ï9ºx2 @ÅÒã ª!$# ô`tB uqèd Ô$Ìó¡ãB ë>$s?öB »(سوره غافر- آیه 34)- و همانا خداوند گمراه میکند کسی را که اسراف کننده است و در آیات و معجزات و پیامبران خدا شک و تردید دارد. آری، کسی که اهل اسراف و تجاوز در کارهایش است و کسی که در عقایدش اهل ریب و شک است، خدای سبحان این چنین کسی را گمراه میکنمد یعنی فیض خود و رحمت خاصّۀ خود را به چنین انسانی نمیدهد. در سوره شوری، آیه 13 راجع به هدایت میفرماید: ã9x. n?tã tûüÏ.Îô³ßJø9$# $tB öNèdqããôs? Ïmøs9Î) 4 ª!$# ûÓÉ<tFøgs Ïmøs9Î) `tB âä!$t±o üÏökuur Ïmøs9Î) `tB Ü=Ï^ã » - بر مشرکین بسیار سخت و ناگوار میآید که آنان را به خدا دعوت میکنی. و همانا خداوند گلچین میکند هر که را بخواهد. «ª!$# ûÓÉ<tFøgs Ïmøs9Î) `tB âä!$t±o üÏökuur Ïmøs9Î) `tB Ü=Ï^ã » - کسی را که اهل انابه و توبه باشد، خدای سبحان به عنوان هدایت پاداشی، او را هدایت میکند نه هر کس را. پس همانگونه که اضلال، مال کافران و ظالمین و تبهکاران است، در قسمت اثبات قضیه نیز هدایت، مال منیبین و توبه کنندگان است. در سورۀ تغابن آیه 11 میفرماید: «`tBur .`ÏB÷sã «!$$Î/ Ïöku ¼çmt6ù=s%»- اگر کسی به هدایت بدوی، ایمان آورد، از این پس خداوند به عنوان پاداش، قلبش را هدایت میکند. در سوره مائده، آیه 16 اینچنین آمده: «Ïôgt ÏmÎ/ ª!$# ÇÆtB yìt7©?$# ¼çmtRºuqôÊÍ @ç7ß ÉO»n=¡¡9$# »- هر که راه تسلیم محض را پیروی کند و رضایت خدا را کسب نماید، خداوند هدایتش میکند. این هدایت پاداشی است که مخصوص افراد خاصّی است؛ غیر از هدایت بدوی است که برای همگان است. دربارۀ قرآن میفرماید: «هدیَّ للناس» هدایت است برای تمام بشر در همۀ اعصار؛ این هدایت ابتدائی است ولی دربارۀ هدایت پاداشی میفرماید: مربوط به کسی است که تابع رضوان الهی باشد. والحمدلله رب العالمین. ادامه دارد مستبد به رأی! امیرالمؤمنین (ع): «لاتَسْتَبِدّش بِرَایِکَ فَمَنِ اسْتَبَدَ بِرایهِ هَلَک». (غررالحکم- صفحه 811) مستبد به رأی نباش، چه آنکس که در رأی خود استبداد ورزد سرانجام هلاک خواهد شد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 209 |