تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,354 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,303 |
جایگاه و نقش حساس دستگاه اجرائی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 127، تیر 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جاوادنگی راه امام جایگاه و نقش حساس دستگاه اجرائی (وزارت خارجه) قسمت سی و چهارم حجة الاسلام والمسلمین اسدالله بیات ب: زاویه دوّم نمای بیرونی نظام و سطح خارجی نظام اسلامی است زیرا هر نظامی که برای اداره جامعه خود طرحها و برنامههائی را دارد بالخصوص نظام اسلامی ما که داعیه رهبری همۀ محرومان عالم را داشته و با شعار صدور انقلاب اسلامی و تکیه روی ملتها بجای دولتهای دست نشانده و دفاع از محرومان و مستضعفان جهان میخواهد در سراسر جهان با حضور فعال خود مطالب خودش را در معرض دید و قضاوت انسانهای آزاده قرار داده و با دعوت به حکمت و منطق و استدلال و آزاداندیشی با منطق زور و قلدری به مبارزه برخیزد و جلو هر نوع تعدیّات و تجاوزات و غارتگریها و خیانتها را بگیرد و زمینۀ ظلم و ستم را در سراسر عالم در سایه حاکمیت احکام الهی و احیاء ارزشهای انسانی منتفی سازد طبعاً در میدان مسابقه و منافسه همه قدرتها و دولتها در عرصههای گوناگون دیپلماسی و ایجاد ارتباطات خواهند کوشید از نظام خودشان و از سیستم حاکم در کشورشان و اصول و روابطی که در میان ملتها قائل هستند که باید حاکم گردد طوری تعریف زیبا و جامع و منطقی ارائه دهند که موجب حیرت دیگران قرار گرفته و زمینههای جلب بیشتر جهانیان را فراهم نمایند و نیز خواهند کوشید نظامات مکتبی و انقلابی را طوری ترسیم نمایند که در دید جهانیان زشت و وحشتزا و ارتجاعی و ضدّ ترقی و تکامل جلوه نموده و هیچگونه قابل دفاع و میل و رغبت نباشد. بهمین جهت هر اندازه که وزارت کشور در ارتباط با بعد درونی و درون مرزی کشور نقش داشته و مسئولیت فراوانی دارد و نادیده گرفتن آن نادیده گرفتن بعد درون مرزی نظام اسلامی و بیاعتنائی به خواست یک ملت انقلابی در تمام زمینهها است. بهمان اندازه بلکه با حساسیّت و ظرافت بیشتر وزارت امور خارجه و سفارتخانههای ما در خارج کشور در ارتباط با معرفی یک نظام و شناسائی ابعاد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی یک ملت بر ملتهای دیگر و جلب و جذب آنان به سوی ارزشهای یک امت و ملت انقلابی و ایجاد ارتباط و برقراری روابط سالم و دفاع از حقوق ملتها در سراسر عالم بالخصوص زجردیدگان و به بند کشیده شدگان عالم و معرفی یک نظام ارزشی و مکتبی و ایجاد صلح و امنیّت در سراسر جهان و ایجاد فضای سالم در تمام زمینهها و ارائه منطق درست و انسانی و قابل دفاع و... دارای مسئولیت بوده و قابل انتظار است و این وظیفۀ سنگین از وزارت امور خارجه خواسته شده است نه از وزارتخانههای دیگر. اصول سیاست خارجی در دید حضرت امام در واقع سیاست خارجی نمای بیرونی و گسترده و عامّ یک نظام در برابر دیدگان دوست و محرم و دیدگان دشمن و نامحرم است. هم دوستان یک نظام از سیاست خارجی بهرهمند میشوند و هم دشمنان. اگر نظامی دارای سیاست خارجی مشخص و قوی و منطقی باشد و از اصول محکم و معقول و روشنی تبعیت نماید دوستان آن نظام با توان و قدرت بیشتر میتوانند آن را مورد حمایت قرار داده و در مقابل دشمنان نظام از موضع قویتر ایستادگی کرده و از آن دفاع نماید کما اینکه دشمنان کینه توز هم خلع سلاح شده و به موضع انفعال کشانده میشوند. نظام اسلامی در دیدگاه حضرت امام(س) در سیاست خارجی دارای اصول و معیارهای روشن و قابل دفاعی است. وزراء امور خارجه که در مرور زمان مسئولیت تصدّی سیاست گذاری و اعمال آن در امور خارجه را بعهده دارند موظف هستند آنها را مورد توجه قرار داده و ذرهای از ان عدول ننمایند و عدول از هر کدام از آنها به منزلۀ انحراف از اصل اسلام و نظام الهی تلقی میگردد و موجب سلطه اجانب و بتدریج نابودی اسلام و ارزشهای اسلامی از سراسر گیتی خواهد بود و آن اصول به ترتیبی است که به صورت فشرده و اجمال در اینجا آورده میشود و کمی درباره هر کدام از آنها توضیح داده میشود: 1- حفظ استقلال اساساً کرامت و آزادگی و ملیت یک امت و کشور در گرو استقلال آن کشور میباشد. مردمی که قیام کردهاند و مدتها مبارزه بیامان برای کسب استقلال سیاسی و اقتصاید و فکری نمودهاند و با دادن دهها هزار شهید و معلول و جانباز و اسیر دست اجانب را از سلطه بر مقدرات کشور قطع کرده و کشور را بر ذخائر انسانی و غیرانسانی و مادی و معنوی خود مالک قرار داده است و در صحنههای بین المللی دارای تحرک و جایگاه حساستر و چشمگیرتری شده است و در سراسر دنیا هواداران زیادی که آمادگی هر نوع فداکاری و سرمایه گذاری در راستای مقاصد مقدس و آرمانهای والای انقلاب و رهبری الهی آن پیدا کرده است و با موج بنیان کن و سهمگینی که در عالم بوجود آورده و دشمنان بشریت و غارتگران ملتها را به موضع انفعال کشانده است و دشمنان بشریت و غارتگران ملتها را به موضع انفعال کشانده است و کشوری را از دوران بردگی سیاسی و اقتصادی نجات داده و در قلّۀ شرف و عزت و مجد و کرامت قرار داده است و این کشور با این خصوصیات و ویژگیها اگر بخواهد در صحنههای بین المللی خودش را مطرح سازد و در سازمانهای بین المللی و جهانی از موضع بالا و قوی برخورد نماید و دوستان را شاد و امیدوار و دشمنان را مأیوس و منزوی نماید راهی جز اینکه برای استقلال کشور فکر کند و از موضع مستقل سخن بگوید و تحت تأثیر القائات قدرتهای بزرگ قرار نگیرد ندارد و در مذاکرهها و قراردادها و موضع گیریها در همه و همه باید به استقلال کشور بیاندیشد. 2- حفظ منافع کشور و از منافع مردم خویش دفاع نماید زیرا که دولت و وزارت امور خارجه اگر از منافع مردم خود دفاع نماید و اگر در قراردادهای تجاری و بازرگانی و مبادلات دیگر اصل و اساس مذاکرات را جلب منافع مردم خود قرار دهد و منافع ملی و مردمی را بر منافع خود و دیگران ترجیح دهد استقلال کشور را هم حفظ خواهد کرد. در واقع حفظ استقلال کشور بدون حفظ منافع کشور و مردم و بالعکس حفظ و حراست از منافع و مصالح مردمی و کشور بدون رعایت استقلال کشور امکان پذیر نمیباشد. 3- ایجاد رابطه با دولتهائیکه قصد دخالت در کشور ما را ندارند بعضی از کوتهنظران فکر میکنند ما در سیاست خارجی بنا داریم دور کشورمان طوری حصار کشی کنیم و خودمان و ملتمان را طوری در انزوا قرار دهیم که بطور کلی روابطمان را با دنیای خارج قطع کرده و در انزوای کامل بسر بریم و با کمال تأسف این نوع طرز تفکر از ناحیه قدرتهای بزرگ جهانی که منافع خودشان را با پیروزی انقلاب اسلامی در خطر میدیدند و با اوج و رشد انقلاب این خطر جدیتر میشد، القاء میگشت و دامنزده میشد تا بلکه بتوانند با این نوع القائات شیطانی و امپریالیستی چهرهای از انقلاب و نظام اسلامی بسازند و دنیا را از آن بترسانند و از هواداران و طرفداران آن کم کنند در صورتیکه چنین نیست. جمهوری اسلامی میخواهد با دنیای خارج رابطه برقرار کند و نمیخواهد در انزوا بماند و مطالب جدّی و منطقی فراوان و قابل دفاعی دارد. میخواهد در صحنههای گوناگون بین المللی مطرح سازد منتها در این رابطه همین طور و بدون چارچوب نمیخواهد وارد شود بلکه از اصول و ضوابطی پیروی مینماید که بدون مراعات آن اصول و ضوابط هیچ وقت تن به ذلت و خواری تحت ایجاد رابطه با دولتها نمیدهد. و دیپلماسی را میپذیرد اما مشروط به اینکه منشأ سلطه و حاکمیت دیگران بر مقدرات کشور نشود و منافع ملی را مورد تهدید قرار ندهد و لذا دنبال روابط هست و دنیا را دنیای ارتباطات میداند و این جهان را مانند دهکدۀ ارتباطات میشناسد لیکن حساسیت لازم را از خود نشان میدهد تا مبادا ولو جزئی مورد سلطه اجانب بر کشور اسلامی باشد. بنابراین اگر رابطه برقرار کند رابطه حسنه با کشورهائی برقرار میسازد که موجب تسلط و توسعه طلبی صاحبان قدرتهای بزرگ نگردد. 4- اولویت با کشورهای اسلامی و جهان سوم است و از همین جا میتوان بدست آورد اولویّت در ایجاد رابطه با کشورهای جهان سوّم و دنیای اسلام است مشروط بر اینکه در اولویتبندی نیز معیارهای دیگر را مدّ نظر قرار داده و از رعایت آنها غفلت ننماید زیرا که اساس در ایجاد رابطه حفظ اصول و ارزشها و دفاع و حمایت از کیان و شرف و کرامت یک ملّت میباشد. 5- دفاع از مستضعفان جهان کسی که با فکر و اندیشه حضرت امام(س) آشنایی دارد و خط و مشی وی را میشناسد با صراحت و قاطعیّت میتواند اعلام نماید یکی از مهمترین اصول و ضوابط در سیاست خارجه دفاع و حمایت از حقوق محرومان جهان و مستضعفان عالم است و نظام اسلامی ما از طریق و کانال وزارت امور خارجه در هر جای عالم واقع شود و از هر طریق ممکن باید تلاش کند و از امکانات موجود بهرهبرداری نماید هم چهره کریه و زشت نفاق و نیرنگ دنیای استکباری را از طریق افشاگری برای جهانیان برملا سازد و مردم را به عمق خیانت و جنایت آنان مطلع نماید و از طرف دیگر مظلومان را مورد حمایت قرار داده و بکوشد تا وحشت تنهائی و بیپناهی آنان نرا برطرف نموده و با ایجاد امید در دل آنان در انسجام و سازماندهی سیلی خوردگان عالم سرمایه گذاریهای لازم را بعمل آورد. در اینجا پای سخن حضرت امام(س) مینشینیم: «وصیت من به وزراء خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است چه در اصلاح و تحوّل وزارتخانه و سفارتخانهها و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارد و از هر امری که شائبه وابستگی در بعض امور هر چند ممکن است ظاهل فریبندهای داشته باشد یا منفعت و فائدهای در حال داشته باشد لکن در نتیجه، ریشه کشور را به تباهی خواهد کشید داشته باشد در بهرت کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شما است». (وصیتنامه سیاسی الهی) وظیفه متقابل انقلاب اسلامی و ملّتهای مسلمان انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و وزات امور خارجه آن از وظایف مهمی که دارند این است که در سراسر علام هر جا که فریاد وا اسلاما شنیدند و از اسلام و انقلاب اسلامی طلب یاری نمودند و استمداد کردند وظیفه دارند به درخواست آنان لبیک گفته و به یاری آنان در حدّ امکانات و اجازه شرایط بشتابند و از کنار فریاد مظلومانه آنان نگذرند و راه نجات و رهائی آنان را یاد داده و شیوههای مبارزه و اسلام خواهی را تعلیم نمایند. از طرف دیگر مسلمانان جهان و ملّتهای مستضعف باید توجّه داشته باشند آزادی و استقلال و حاکمیّت اسلام و احکام خدا از چیزهائی نیست که بصورت طبیعی و خودی خود فراهم گشته و بدست آید و در تحصیل آن زحمت و تلاش لازم نباشد بلکه اینها حقایق و واقعیتهائی است که در راه تحصیل و بدست آوردن آنها باید کوشید و در مسیر تحقق آنها باید قربانیها داد و از هستی گذشت. اگر میخواهند آزاد زندگی کنند و از استقلال و خودکفائی برخوردار گردند و دست نیاز به سوی دیگران دراز نکنند راهش این است که از خواب غفلت بیدار گشته و از علمای اسلام بخواهند با انسجام کامل در بیداری ملتهای خود بکوشند و دولتها را از این همه خواب خرگوشی بترسانند و از خطباء و گویندگان و روشنفکران و صاحبان قلم و بیان بخواهند بر علیه مظالم قدرتهای بزرگ و حاکمان بیکفایت و بیلیاقت افشاگری کرده و مردم را در جریان امور قرار دهند و در این مسیر مقدّس با حفظ وحدت کامل و با صفوف فشرده به حرکت انقلابی خودشان ادامه دهند که مطمئناً اگر ملتها بیدار شوند و با رهبری علماء خودشان به قیامشان ادامه دهند به پیروزی خواهند رسید. حضرت امام(س) در این باره چنین میفرمایند: «و وصیّت من به ملتهای کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق میبخشد قیام کنید و علماء اعلام و خطباء محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملّت خود تفاهم کنند در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست برداری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل میدهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود». (وصیتنامه سیاسی الهی) آری طبق اصول قرآنی مسلمانان در سراسر جهان از هر رنگ و نژادی که باشند و دارای هر نوع موقعیت سیاسی و اجتماعی باشند برادر هم بوده و از اخوت اسلامی برخوردارند و دست دشمنان خدا و خلق خدا بوده است که تلاش نموده، اینها را از هم جدا کرده و میان آنان تشتّت و پراکندگی بوجود آورده و مع الأسف تاکنون از این طریق مصالح زیادی از امّت اسلامی را از بین برده و بتاراج و غارتگری ذخایر جهان اسلام مشغول شدهاند. اگر مسلمانان با هم بودند و دست از این جدائیها و تفرقها برمیداشتند و به آیۀ کریمۀک «انما المؤمنون اخوه» عمل میکردند مسلماً وضع دنیای اسلام این نبود و مسلمانان این همه زیا بار ذلّت و خواری نمیرفتند و در مقابل قدرتهای شیطانی سر تسلیم فرود نمیآوردند. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 63 |