تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,286 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,203 |
جایگاه و نقش حساس دستگاه اجرائی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 129، شهریور 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جایگاه و نقش حساس دستگاه اجرائی (تعلیم و تربیت) قسمت سی و ششم حجة الاسلام والمسلمین اسد الله بیات تعلیم و تربیت و دانشگاهها در تمامی نظامات و مکتبها تعلیم و تربیت و مراکز آنها بالخصوص دانشگاهها از اهمیّت خاص و ویژهای برخوردار است. رمز اهمیّت آنها در انی است که بقاء و ثبات یک نظام در گرو تأمین نیروی انسانی کارآمد و باکفایت و آگاه میباشد. در صورتی موفقیّت و استحکام برنامه یک نظام قابل تضمین و دوام است که افراد مورد اعتماد و وثوق و کارشناس و متعهّد و کارآمد در رأس کارهای کلیدی قرار گرفته و اجراء و هدایت آنها را در اختیار داشته باشد و این نوع افراد طبعاً باید تحت شرائطی با برنامهریزیهای لازم و دقیق و با توجه به استعدادها و قابلیّتهای خدادادی مورد شناسائی قرار گرفته و تربیت شوند. تعلیم و تربیت بمنزله دو بال برای رشد و پرواز افراد بشر به سوی قلّه کمالات انسانی محسوب هستند و اگر به تعلیم و تربیت توجه نشود علفهای هرز و مفاسد اخلاقی آنقدر در درون انسان نفوذ میکنند که در موارد فراوانی موجب تباهی و نابودی اصل و اساس انسانیّت میشوند. تعلیم و تربیت بمنزله دو بال برای رشد و پرواز افراد بشر به سوی قلّه کمالات انسانی محسوب هستند و اگر به تعلیم و تربیت توجه نشود علفهای هرز و مفاسد اخلاقی آنقدر در درون انسان نفوذ میکنند که در موارد فراوانی موجب تباهی و نابودی اصل و اساس انسانیّت میشوند. اگر تعلیم و تربیت مورد توجّه قرار نگیرد نیروی انسانی مفید و نیرومند و امین روی کار نخواهد آمد. و تربیت نخواهد شد تا تضمین کننده اصالتها و ارزشها باشد. اگر به مسئله تعلیم و تربیت توجّه شود باید از آغاز تولّد بلکه قبل از آن افراد مستعد مورد شناسائی قرار گیرند و شرایط رشد و تکامل را در اختیار داشته باشند تا بتدریج جوهرهها خودش را نشان داده و قوهها به فعلیّت تبدیل شود. و لذا مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها گرفته تا دبستان و دبیرستان و دانشگاهها آنقدر دارای اهمیّت بوده و برای بقاء و داوم یک نظام بالخصوص نظام اسلامی تعیین کننده است که باید مسئولان نظام اسلامی توجه کافی به آنها بعمل آورده و از تمهید و تهیّه امکانات مورد نیاز کوچکترین غفلتی بر خورد نسبت به آنها راه ندهند. اگر این مراکز طبق برنامههای اسلامی به کارهای خودشان ادامه دهند و افرادی ساخته شده و مهذّب به جامعه تحویل نمایند میتوانند در اداره جامعه ادعا کنند که توفیق یافتهاند و اگر روی این موضوع توجه کافی بعمل نیاورند و از خطرات بیاعتنائی به این نوع مراکز و نسل انقلاب و جوان با مسامحه و سهل انگاری بگذارند انقلاب و کشور اسلامی و مصالح و منافع امّت اسلام را به خطر انداخته و آینده کشور را در ورطه ابهام و سقوط خواند انداخت و سلامت و مردمی بودن ارگانها و نهادها از بین خواهد رفت و استقلال و آزادی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی امت اسلام نابود خواهد شد زیرا که محصولات همان مراکز تعلیم و تربیت عناصر اصلی و مهم و تصمیم گیر ارگانها و نهادها را تشکیل میدهند و دولت و مجلس و دیگر دستگاههای اجرائی را همان ترتیب شدگان مراکز تعلیم و تربیت فراهم میآورند. اگر تهذیب شوند و تحت ضوابط اسلامی رشد پیدا کنند آینده روشن و امیدوار کنندهای خواهند داشت و اگر در دوران سیاه ستمشاهی غارت گران عصر همه ذخایر کشور را مورد تاراج قرار میدادند و همه چیز کشور را تصاحب مینمودند برای این بود که افرادی روی کار بودند و تصمیم گیرندگان کشور را افرادی تشکیل میدادند که از اول طوری ساخته شده بودند همسو و همگام و هماهنگ با منافع غارتگران و در راستای مصالح آمریکا و دیگر ایادی و اذناب آن قرار داشتند و در واقع نه تنها در راستای اهداف قرار داشتند و در برابر آنان قدرت مقابله و مخالفت نداشتند بلکه توجیه گر کار آنان هم بودند و الّا اینقدر آنها نمیتوانستند در سرنوشت یک کشور بزرگ مانند ایران اسلامی دخالت نموده و بر مقدرات آنان حکومت نمایند. بهمین دلیل حضرت امام در موارد مختلف بطور مکرر اهمیّت این موضوع را گوشزد فرموده و راهنمائیهای لازم را فرمودهاند و در وصیتنامه سیاسی الهی نیز مکرراً به این مسئله پرداخته و با حساسیّت خاصّی قضیّه را مطرح کرده است. عین عبارت امام(س) این است: «از امور بسیار با اهمیّت و سرنوشت ساز مسئله مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاهها است که به واسطه اهمیّت فوق العاده اش تکرار نموده و با اشاره میگذرم. باید ملّت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است قسمت عمدهاش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیت دیگر با برنامههای اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن آمریکا و شوروی فرو نمیرفت و هرگز قراردادهای خانه خراب کن بر ملّت محروم غارت زده تحمیل نمیرفت و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمیشد و هرگز ذخایر ایران و طلای سیاه این ملت رنج دیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمیشد و هرگز دودمان پهلوی و وابستههای به آن اموال ملت را نمیتوانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود وابستگان خود نمایند.» این نوع خطر همیشه وجود دارد بالخصوص کشورهائی که دارای امکانات فراوان و ذخایر ارزشمند و گرانبهائی است و از نظر جغرافیائی حلت استراتژیک دارد و از مرزهای حسّاسی برخوردار است مانند کشور جمهوری اسلامی ایران که دارای همه این خصوصیّات و ویژگیها است و بالخصوص دارای روحیّهای انقلابی بوده و میتواند مبدأ تحوّل و حرکت در سراسر دنیای اسلام بلکه جهان رنجدیدگان قرار گیرد و الگوی نهضت و حرکتهای رهائی بخش برای جهانیان باشد، در چنین شرائطی حسّاسیّت موضوع بیشتر خواهد شد و احتمال خطر نفوذ مرئی و غیرمرئی دشمن چندین برابر افزایش خواهد یافت. دست اندرکاران کشور و رهبران آن بیش از پیش باید با هوشیاری کامل تمهیدات لازم را برای جلوگیری از خطرات بیانیشند و درباره جاهائی که میتواند هم مانع محکمی برای نفوذ دشمن بحساب آید در صورتی که حساب شده و دقیق صورت پذیرد و هم میتواند زمینه مساعدی را برای نفوذ ایادی دشمنان اسلام و استقلال کشور فراهم نماید در صورتی که طور دیگر محاسبه شده باشد و تمهیدات لازم برای سلامت و درستی آ» بعمل نیامده باشد، مطالعه جدی و جامع الاطرافی را انجام داده و با دقّت و مراقبت نگذارند دشمنی که از درب بیرون رانده شده است، دوباره از پنجره به داخل خانه وارد شود و بدتر از گذشته به غارت و تاراج ذخایر ملّت مشغول شود و چیز قابل توجهّی برای ملّـت باقی نگذارد. تجربه تاریخ و انقلابها و آزادی و شکست ملّتها به روشنی نشان داده است هر جا که مردم نقش داشتهاند و در سرنوشت خودشان دخیل و مؤثر بودهاند وعدّه خاصی برای آنان قیّم و ولیّ امر نبودهاند مجلس و نمایندگان مردمی برگزیدهاند و دولت و مسئولان اجرایی مردمی روی کار آوردهاند و دستگاه قضایی متکی به قدرت لایزال مردمی در مصدر کار قرار دادهاند بالطبع دانشگاه مردمی و دیگر خدمتگزاران مردمی در تمامی صحنهها حضور یافتهاند. استقلال و عظمت و هویّت ملّی و مذهبیشان محفوظ مانده و از خطرات توطئه گران و دشمنان مصون ماندهاند. وبالعکس هر جا دخالت مردم کمتر شده است و تصمیم گیریها به داخل اتاقهای دربسته و تلفنهای راه دور و محرمانه کشانده شده است و گروه اندکی برای اکثریّت قاطع مردم اندیشیده و درباره آنان بطور فعّال مایشاء تصمیمات میگیرند و مردم از خیلی از اوضاع و جریانات بیخبر و بیاطلاع میمانند زمینه نفوذ دشمن فراهم گردیده و بتدریج ملّت منزوی شده و دیگران که از ما بهتران هستند از دور و نزدیک وارد صحنه شده مانند دایههای مهربانتر از مادر بر مقدرات آنها مسلط گردند و بسر آنان بیاید آنکه نباید بیاید. لذا حضرت امام(س) در این باره اینطور میفرماید: «اگر مجلس و دولت و قوّه قضائیه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه میگرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه برانداز نبود و اگر شخصیّتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملّی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام میکند از دانشگاهها به مراکز قوی سه گانه راه مییافت، امروز ما غیر امروز و میهمن ما غیر از میهن و محرومان ما از قید محرومیت رها و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا و اعتیاد و عشرتکدهها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود درهم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملّت نرسیده بود دانشگاهها اگر اسلامی انسانی ملی بود میتوانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد لکن چه غم انگیز و اسف بار است که دانشگاهها و دبیرستانها به دست کسانی اداره میشد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم و تربیت میدیدند که جز اقلیّت مظلوم محرومی همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نقشه دیکته شده در دانشگاهها کرسی داشتند و ناچار جوانان عزیز ومظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به کرسیهای قانونگذاری و حکومت و قضاوت تکیه میکردند و بر وفق دستور آنان یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل میکردند اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همه اعصار که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کند و از قدم اوّل جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.» و در مواردی هم اگر دولت بخاطر بعضی از ملاحظات نتواند و یا نخواهد با قضایا با حساسیّت برخورد نماید و یا خدای ناکرده اگر روحیّه مدرک گرایی و غرب گرایی و تخصص گرایی ولو اینکه دارای تعهّد لازم و کافی هم وجود نداشته باشد بتدریج در بدنده دستگاههای اجرایی نفوذ نماید و انتخابات از حالت سلامت و طبیعی و مردمی بیرون آمده و شبیه انتخابات فرمایشی و یا نیمه فرمایشی درآید و دستگاه قضایی در جریانات سیاسی قرار گرفته و از حالت بیطرفی و حقوقی صرف خارج شود و مجموعه دستگاههای نظام توان تأمین نظر واقعی مردم را از دست بدهند و یا بخواهند خدای ناخواسته برخلاف نظر مردم و برخلاف وصایای حضرت امام(س) عمل نمایند تکلیف متوجه خود جوانان حزب اللهی و دانشگاهیان است. خود آنان باید با حساسیّت کامل و هوشیاری دقیق افراد را زیر نظر داشته و شرایط دانشگاهها و دانشکده ها و کلاسها و استادها را ملاحظه و مورد شناسایی قرار دهند و هر جا احساس خطر کردند برخورد نمایند و با شجاعت و صراحت کامل در برابر خلافها و انحرافات بایستند. از امام(س) در این باره بشنویم: «و وصیّت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملّت خودشان مصون باشد.» حضرت امام(س) علاوه بر اینکه همیشه روی آگاهی و دخالت مردم تکیه داشته و توصیههای لازم را فرمودهاند بویژه روی نسل جوان و آگاه جامعه و نقشی که دانشجو و دانش پژوه از سطح دبیرستان تا دانشگاهها میتوانند ایفا نماید تأکید بیشتری دارند و بنوعی به استقلال حرکت آگاهانه آنان معتقد هستند و تأکیدی که دارند این است که این قشر روشن و پرهیجان و انقلابی مواظب اوضاع و کنترل کننده حرکت مسئولان نظام باشند در صورتی که از آنان سلامت و صلابت و حرکت درست و مستقیم و سازنده و همسو با مصالح مردم مشاهده کردند حمایت کنند و در صورتی که انحرافی دیدند و مسیر آنان را برخلاف مسیر مصالح مردمی تشخیص دادند از طرق ممکن اعتراض خودشان را ابراز کنند و اگر احتیاجی به قیام و ایستادگی در مقابل انحرافات بوجود آمده دیدند شجاعانه بایستند و از هیچ چیزی باک و واهمه نداشته باشند و اگر این حالت باقی بماند و دانشجو و محصّل از آگاهی لازم و کافی برخوردار گردد و دارای قدرت برخورد باشد و در مواقع لزوم در برابر کجیها و انحرافات بایستد انزجار خود را از انحرافات موجود اعلام نماید هم مسئولان خودشان را حفظ مینمایند و دست و پا از خطا دراز نمیکنند و هم دشمن زمینه را برای دخالت و اعمال موزی گریها و شیطنتهای تخریبی، خطرناک میبیند و هم مردم امیدوار و با نشاط به آینده کشورشان نگاه میکنند و آینده ای روشن در برابرشان مشاهده مینمایند. امام(س) و قوای مسلّح حضرت امام(س) به قوای مسلّح با همان دیدی نگاه میکند که امام علی (ع)در عهدنامه خود به مالک اشتر نگاه کرده است. اوّلاً جایگاه رفیع و مهمّ نیروهای مسلّح را آنطور که باید باشد و به آن حساسیت و نقشی که دارد و میتواند داشته باشد دیده است و ثانیاً نقشی که نیروهای مسلح کشور ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران پیروزی انقلاب اسلامی بالخصوص در دوران هشت سال دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی که توسط ایادی استکباری صدام عفلقی بر ملت اسلام ما تحمیل شد ایفاء کرد از خود ایثارگریهای چشمگیر و تحسین برانگیز نشان داد و با مقاومت بینظیر خود با بزرگترین قدرت جنگی دنیای معاصر به مقابله برخاست و دشمن را به شکست و ذلّت کشاند مورد تحلیل قرار داده و به حق حضرت امام پدرانه این نیروهای جان بر کف و فداکار را آنطور که مستحق آن بودند و هستند معرفی فرموده است. و ثالثاً توصیههای لازم را بر آنان به عمل آوردهاند که از تجربیّات دوران قبل از پیروزی و بعد از پیروزی و دوران جنگ نابرابر تحمیلی را بیاموزند آن روحیه رزمی و انقلابی و مقاومت و سلحشوری را که در سایه اسلام و انقلاب اسلامی بدست آوردهاند حفظ نمایند و همیشه حالت آمادگی رزمی را داشته باشند. و رابعاً مواظبت کنند هر اندازه انسان و نیروها نقش مؤثّرتری داشته باشد و از جایگاه رفیعتری برخوردار گردد به همان اندازه از ظرافت زیادتری و بیشتری برخوردار است و احتمال خطر بیشتری آنها را مورد تهدید قرار میدهد و هر کدام از آنها خطرات مخصوص خود را دارند. نیروهای مسلّح با این اهمیّت که در نظام اسلامی دارند باید توجّه کند که اگر رنگ سیاسی و حزب و گروه گرایی به آنان بخورد وارد یکی از آنها گردند گور خودشان و استقلال و عظمت ملت خودشان را کندهاند و موجب تباهی و سقوط ملت شدهاند. آنان باید فقط مصالح مردم و استقلال کشور را مشاهده کرده و مدنظر قرار دهند و از ننگ وابستگی هم خودشان هراس داشته باشند تو هم ملّت را برحذر دارند. و خامساً اگر خدای ناخواسته در نیروهای مسلّح شرایطی پیش آمد که مطلوب نبود و برخلاف دستور و انتظار وارد جریانات گروهی و حزبی شدند و یا روحیه رزمی را از دست دادند و حالت بیتفاوتی پیدا کردند و یا العیاذبالله موجب وابستگی به اجانب و بیگانگان شدند امام میفرمایند مسئول مستقیم برخورد با آنان، رهبر و یا شورای رهبری است. او باید با تمهیدات لازم تدبیری اتخاذ نماید که نیروها از این خطرات مصون بماند و موجب خطر برای ملّت و کشور نگردد. و در پایان این فراز یک دستورالعمل عمومی و جامع الأطراف به همگان اعم از مسئولان نظام و مردم دارند و در واقع ریشه اصلی انحرافها و استقامتها و ذلتها و عزّتها و آزادیها و وابستگیها همان است و آن این است که اگر مردم و دولت مردان به زندگی شرافتمندانه باور داشته باشند و عزّت و سربلندی خودشان را بخواهند و از وابستگی و ذلّت رنج ببرند زیر بار مصرف گرایی نمیروند و زندگی مرفه و متجمّلانه را با هر قیمت انتخاب نمینمایند و صرفه جوی در مصرف را شعار خود قرار میدهند و از اسراف و تبذیر خودداری به عمل میآورند. اگر این گونه زندگی خویش را ادام دهند میتوانند از هر نوع خطرها و توطئهها مصون بمانند و هیچ خطری آنان را مورد تهدید قرار نمیدهد و اگر در زندگی به رفاه و تجمّل رو آورند و از زهد و قناع و صرفه جویی سرباز زدند و اسراف و تبذیر را مورد حمایت و تشویق قرار دادند و مردم را به رفاه و مصرف گرایی سوق داده و کشور خودشان را بازار مصرف کالاهای کشورهای دیگر قرار دادند منتظر عواقب خطرناک انحرافات در تمام سطوح کشور باشند. این نوع روند هم دولت مردان را به فساد و تباهی میکشاند و هم ملت را به بیتفاوتی و مصرف گرایی و بطالت سوق میدهد و هم روحیه رزمی را از نیروهی مسلح نابود مینماید. پای سخن حضرت امام(س) مینشینیم و جایگاه و نقش نیروهای مسلح را از زبان و قلم معمار انقلاب گوش فرا میدهیم: «قوای مسلّح از ارتش و سپاه و ژندارمری و شهربانی تا کمیتهها و بسیج و عشائر ویژگی خاصی دارند اینان که بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی میباشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیّت و آرامش بخشان و ملّت میباشند، میبایست مورد توجه خاص ملّت و دولت و مجلس باشند و لازم است توجه داشته باشند که در دنیا آنچه که مورد بهرهبرداری برای قدرتهای بزرگ و سیاستهای مخرب بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلّح است. قوای مسلّح است که با بازیهای سیاسی، کودتاها و تغییر حکومتها و رژیمها به دست آنان و توطئههای فرماندهان بازی خورده کشورها را به دست میگیرند و ملتهای مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از کشورها سلب میکنند و اگر فرماندهان پاکدامن متصدی امر باشند هرگز برای دشمنان کشورها امکان کودتا یا اشغال یک کشور پیش نمیآید و یا اگر احیاناً پیش آید به دست فرماندهان متعهد شکسته و ناکام خواهد ماند.» بنابراین نیروهای مسلح علاوه بر اینکه مرزبانان کشور هستند و موجب عزّت و مجد ملّتها میشوند باعث آرامش و امنیّت مردم و حفظ و ثبات کشور و نظام هم هستند و در صورت آلودگی و فساد و وابستگی در آنان بویژه در سطوح فرماندهان نه تنها نیروهای مسلّح را از بین خواهد بود و آنان را بنابودی خواهد کشاند بلکه موجب نابودی و سقوط کشورها و ملتها هم خواهد بود. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 61 |