
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,378 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,553 |
مظلومیّت دفاع مقدّس | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 129، شهریور 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ما و یادگارهای امام خمینی(س) مظلومیّت دفاع مقدّس قمست چهارم *«آنهایی که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردهاند، مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کردهاند که حسرت ان را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید». (امام خمینی(س)- 29/4/67) آنچه تحت عنوان «دفاع مقدس» شهرت یافته، مقطع اساسی و پربار هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی است جنگ تحمیلی استکبار جهانی علیه انقلاب و نظام اسلایم ما گرچه باعث وارد آمدن پارهای خسارات ظاهری گردید لیکن در بطن و متن خود و لحظه لحظههای این نبرد، آنچه بروز یافت و صیقل خورد، اندیشه ناب اسلامی بود به گونهای که جهانیان در طول هشت سال عمر انقلاب اسلامی که در جنگی تحمیلی سپری شد، شفاف تر گشتن تفکّر اسلام ناب محمدی(ص) را مشاهده نموده و با تمام وجود آنرا لمس کرده و تجربه عینی و عملی مقاومت و ایستادگی در راه خدا را بارها و بارها آزمودند. جنگ تحمیلی و دفاع مقدسی که محرومین و پابرهنگان از انقلاب خویش در جبهههای جنوب و غرب ایران اسلامی نمودند بدلیل آنکه وجه غالب رهبری امام خمینی(س) را در پس از پیروزی انقلاب تشکیل میدهد و اعتقاد به ارزشهای آن به عنوان یکی از ملاکهای مهم در شناخت معتقدان واقعی به اسلام ناب محمدی(ص) به حساب میآید، در واقع یکی از مهمترین یادگارهای امام خمینی سلام الله علیه برای پیروان خویش میباشد. دفاع از این ارزشها و زنده نگه داشتن این حماسه جاودان وظیفه تمامی کسانی است که مدّعی پاسداری ازاسلام ناب محمّدی(ص) و خط امام میباشند. به عبارت دیگر نظام جمهوری اسلامی ایران با داشتن چنین تجربیات گرانقدری، تنها زمانی میتواند دنباله روی از خط امام و صیانت از یادگارهای امام را به اثبات برساند که به تمامی آنچه را در صحنههای مختلف این هشت سال دفاع مقدّس محک زده و راهحلهایی را که امام برای حرکت صحیح نظام و انقلاب در طول این سالهای شرف و عزّت فرا روی مسئولین قرار میدادند، دقیقاً واقف بوده و آنها را بدون کم و کاست به مورد اجرا گذارند. صحنه گردانان و گرم نگه دارندگان روزهای عشق و شهادت در جبهههای جنگ یعنی بسیجیان یا به تعبیر امام: «این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها»، همواره در طول جنگ و پس از آن مظلوم بوده و هستند. در آن زمان این شعار بسیجیها بود که «بسیجی مظلوم شهر شهید جبهه» و اکنون باید گفت که ارزشهای دفاع مقدّس نیز دچار مظلومیتی از همان نوع، گشته است. امروزه به این ارزشهای انقلاب بیاعتنایی میشود به صورتی که زهرخند غرب زدگان و ضد انقلاب و عناصر بیتفاوت در پشت پرده این بیاعتناییهای رسمی، قلب و اعماق وجود بسیجیان حقیقی و پیروان راستین امام را آتش میزند و گرامیداشتهای بیروح و بیمحتوای تبلیغاتی از این ارزشهای دفاع مقدس، شعلههای این آتش جگرسوز را بیشتر مینماید. اگر بخواهیم بر این درد جانکاه نام «تهاجم فرهنگی» بگذاریم، باید گفت شاید بسیاری از دست اندرکاران امور فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و نظامی کشور از این نظر مقصرند که به جای حفظ صحیح ارزشهای فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص)، تجربه شده در میدانهای نبرد با دشمن، کارهایی منبعث از فرهنگها و مکاتب دیگر را در دستور کار خویش قرار داده و به مورد اجرا گذاشتهاند. وقتی مشاهده شود آن همه تجربیات ارزشمند که در نتیجه ریختن خونهای بهترین فرزندان این مرز و بوم فراهم آمده به سهولت در سیاستگذاریها مورد بیمهری و عدم توجه لازم قرار میگیرد، دیگر هیچکس- ولو خوش باورترین مردم- ادّعاهای پیروی از راه و خط امام را از ما نمیپذیرد. هرچند که در این میان عدّهای و جریانی اسلام ناب و خط امام را عاجز از ارائه طریق در جهان کنونی تبلیغ میکنند که در این مقال روی سخن با این جریان و افراد، که اکثریت قریبت به اتفاقشان مرعوب تبلیغات و همینه غرب میباشند، نیست و با آنها که مزدور و وابسته نبوده و ساده لوحانه فریب تبلیغات کاذب غربیها را خوردهاند، زبان و منطقی دیگر لازم است. روی سخن با آنهاست که این انقلاب را از خودشان میدانند و از ضربه خوردن آن هراسناکند. سئوال از پیروان روح الله اینست که به دفاع مقدّس چگونه مینگرید؟ و ارزشهای آن را در چه چیزهایی میدانید؟ و از نظر شما چه جریانات و تفکّراتی در حال حاضر این ارزشها را مورد هجوم قرار داده و به چه شکل؟ نگرش رهبر کبیر بسیجان جهان اسلام به جنگ و دفاع مقدّس را برای پاسخ به سئوال اوّل با تحلیلی از خود ایشان- امام خمینی(س)- میتوان ترسیم نمود: «آیا جرم ما، ایرانی بودن ماست، جرم ما فارسی بودن ماست، جرم ما اختلافات و تنازعات گذشته مرزی ماست؟ خیر، چنین نیست. امروز همه میدانند جرم واقعی ما از دید جهانخواران و متجاوزان، دفاع از اسلام و رسمیّت دادن به حکومت جمهوری اسلامی به جای نظام طاغوت ستمشاهی است. جرم و گناه ما احیاء سنّت پیامبر (ص) – و عمل به دستورات قرآن کریم و اعلان وحدت مسلمانان اعم از شیعه و سنّی، برای مقابله قرآن کریم و اعلان وحدت مسلمانان اعم از شیعه و سنّی، برای مقابله با توطئه کفر جهانی و پشتیبانی از ملّت محروم فلسطین و افغانستان و لبنان و بستن سفارت اسرائیل در ایران و اعلان جنگ به این غدّه سرطانی و صهیونیزم جهانی و مبارزه با نژادپرستی و دفاع از مردم محروم آفریقا و لغو قراردادهای بردگی رژیم کثیف پهلوی با آمریکای جهانخوار بوده است و نزد جهانخواران و نوکران بیاراده آنان چه گناهی بالاتر از این که کسی از اسلام و حاکمیّت آن سخن بگوید و مسلمانان را به عزّت و استقلال و ایستادگی در مقابل ستم متجاوزان دعوت کند. ما به این نکته نه فقط در جنگ تحمیلی، که از روز نخست شروع مبارزه و از پانزده خرداد تا بیست و دوم بهمن رسیدهایم و به خوبی دریافتهایم که برای هدفی بزرگ و آرمانی اسلامی- الهی، باید بهای سنگینی پرداخت نماییم و شهدای گرانقدری را تقدیم کنیم و جهانخواران ما را راحت و آرام نخواهند گذاشت و با استفاده از ایادی داخلی و خارجیشان با ما شبیخون زده و خون عزیزان ما را بر بستر کوچهها و خیابانها و مرزهایمان جاری میکنند و همین گونه شد... (شاه) تا توانست انتقام آمریکا را از اسلام و مسلمین گرفت ولی کارگزار اصلی ماجرا یعنی خود آمریکا در پشت صحنه باقی مانده بود، آمریکایی که از اسلام راستین میترسید و از قیام منتهی به حکومت عدل واهمه داشت. آمریکا (پس از پیروزی انقلاب) به تصوّر اینکه ملّی گراها و منافقین و دیگر وابستگان چپ و راست او به زودی پاشنه سیاست انقلاب و حاکمیت نظام و اداره کشور را به نفع او به حرکت درمیآورند چند روزی سیاست خوف و رجا را در پیش گرفت و به طرح و اجرای کودتا و اعمال سیاست فشار و ترویج چهرههای وابسه خود و نیز به تررو شخصیّت انقلاب و انقلابیون واقعی کشور پرداخت که خداوند مجدداً بر ما منّت نهاد و در صحنه حماسی تسخیر لانه جاسوسان، مردم ایران برائت مجدّد خویش را از آمریکا و اذناب آن اعلام نمودند، که دوباره آمریکا همان تیغی که به دست محمّد رضاخان سپرده بود در کف صدام، این زنگی مست نهاد». (امام خمینی(س)- 6/5/66) دیدگاه صحیح و اصولی نسبت به جنگ تحمیلی و چگونگی آغاز و تداوم آن همین است که تجاوز عراق علیه ایران اسلامی در زمره یک سلسله اقدامات و توطئههای امپریالیسم آمریکا بر علیه اسلام ناب محمدی(ص) به شمار آید. یعنی غرب با مشاهده جهت حرکت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران در پررنگتر ساختن اسلام اصیل برای جهانیان و در حالیکه پایگاه جاسوسی و توطئه آمریکا در ایران با اقدام انقلابی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به کانون افشاگری علیه غرب مبدّل گشته و حکومت و رهبری ایران اسلامی با روی کار آوردن اشخاصی نظیر محمدعی رجایی به عنوان نخست وزیر، مقاومتی سازش ناپذیردر برابر آمریکا را به نمایش گذاشتند. جنگ نابرابر عراق علیه ایران را بر این نظام نوپا تحمیل نمود. عدّهای که نسبت به ماهیت انقلاب اسلامی درک درست و اصولی نداشتند، چنین میپندارند که با اتخاذ یکسری سیاستهای «متعادل و معقولن، میشد از بروز جنگ و خونریزی جلوگیری کرد و پرواضح است که سیاستی معقول و متعادل ا نظر اینان تسلیم شدن در برابر قدرت برتر جهانی و ناظلم نوین عالم!؟ یعنی سیستم سرمایه داری جهانی به رهبری آمریکاست. امروزه بیشترین تهاجم در حملات نسبت به ارزشهای دفاع مقدس و فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص)، از ناحیه همین تفکر منحط صورت میگیرد. صاحبان چنین تفکّری، از همان روزهای آغاز جنگ اگرچه در صحنه نیز حضور داشتند لیکن همواره میکوشیدند تا در مقاطع زمانی حسّاس و سرنوشتساز امام و دولت خدمتگزار برادر میرحسین موسوی و بسیجیان و مردم دلاور و مؤمن به انقلاب را به «راه راست»! رهنمون گشته و متوجّه عواقب برخوردهای «بنیادگرایانه» بنمایند در حالیکه امام اعلام میکرد: «ملّت شریف ایران توجه داشته باشید که کاری که شما مردان و زنان انجام دادهاید آن قدر گران بها و پرقیمت است که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود و دوباره با فکر و تلاش فرزندان عزیز شما ساخته گردد، نه تنها ضرری نکردهاید، که سود زیستن در کنار اولیاءالله را بردهاید و در جهان، ابدی شدهاید و دنیا بر شما رشک خواهد برد، خوشا به حالتان». (فریاد برائت- 6/5/669 امّا عدّهای بر پارهای خسارتهای وارده بر کشور، اشک تمساح میریخته و خواستار گردن نهادن در مقابل سیاستهای ظالمانه جهانی میشدند. به هنگامی که امام علیرغم فشارهای نظامی و روانی دشمن در حملات موشکی و هوایی به شهرها و روستاهای کشور، خواهان مقاومت و صبر، و ایستادگی بر سر اصول محکم انقلاب اسلامی تا تحقق شرایط به حقّ ایران در جنگ و سرکوبی متجاوز بود، این عدّه با تزریق تردید و شک و دودلی در بین افشار مختلف جامعه، مانع از تحقق این امور شده و دفاع همه جانبه از انقلاب و نظام را مختل میساختند. این در حالی بود که امام فریاد برمیآورد. «ملت شهیدپور ایران بدانند این روزها روز امتحان الهی است، روز پرخاش علیه کسانی است که با اسلام کینه دیرینه دارند، روز انتقام از کفر و نفاق است، روز فداکاری است، امروز روز عاشورای حسینی است. امروز ایران کربلاست... امروز روز درنگ نیست. امروز روز صیقل انسانیّت انسانهاست، روز جنگ است. روز احقاق حق است و حق را باید گرفت و انتظار آن که جهانخواران ما را یاری کنند بیحاصل است... درنگ امروز فردای اسارت باری را به دنبال دارد.» (11/1/67) امام بر این نکته بارها و بارها تأکید داشتند که: «مردم شریف ایرن باید توجّه کنند که امروز، روز مبارزه و جنگیدن با تمام شیاطینی است که حقوق حقّه تمامی پابرهنگان جهان را صرف عیش و نوش و تهیّه سلاحهایی مینمایند که برای همیشه حاکم دنیای گرسنگان باشند. جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست، جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیخ فارس نیست، جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکس نیست، جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست، جنگ ما، جنگ مکتب ما علیه تمامی ظلم و جور، جنگ ما، جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایه داری و کمونیزم، جنگ ما، جنگ پابرهنگی علیه خوش گذرانیهای مرفهین و حاکمان بیدرد کشورهای اسلامی است. این جنگ سلاح نمیشناسد، این جنگ محصور در مرزبوم نیست. این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلاخی کمبود و فقر و گرسنگی نمیداند. این جنگ، جنگ اعتقاد است. جنگ ارزشهای اعتقادی انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوش گذرانی است. جنگ ما، جنگ قداست، عزّت و شرف و استقامت علیه نامردمیهاست.» (13//467) امّا علیرغم تمامی این تأکیدات، چند روز پس از انتشار پیام فوق، امام خمینی(س)، به ناچار جام زهر قبول قطعنامه 598 نرا مینوشند، اینکه چه دلایلی موجبات این پذیرش را فراهم ساخت «وقتی» دیگر را میطلبد (و شاید تا سالهای سال اظهار آن به مصلحت نباشد)، ولی باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که این اقدام امام(س)، عدول از مواضع و اصول انقلاب و ارزشهای دفاع مقدّس نبود. بزرگترین دلیل، همان پیام و خون نامه پذیرش قطعنامه است و پیامهای امام تا واپسین دم حیات پربرکتش همه در جهت تبیین اصول محکم انقلاب میباشد. خون نامه پذیرش قعطنامه تأکیدی بر تمامی اصول و ارزشهای انقلاب بود، در قسمتهایی از آن پیام آمده است: «ما مظلومین همیشه تاریخ محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم برنمیداریم. - امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکابر و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نمودهاند می بوسم و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچههای آزادی و کمال نثار میکنم. - اذ ناب آمریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسألهای نیست ک بشود تا پیروزی یا شکست در صحنههای نبرد مقایسه شود. - امروز روز هدایت نسلهای آینده است. کمربندهایتان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده است. امروز روزی است که خدا اینگونه خواسته است و دیروز خدا آن گونه خواسته بود و فردا انشاءالله روز پیروزی جنود حق خواهد بود، ولی خواست خدا هر چه هست ما در مقابل آن خاضعیم و ما تابع امر خداییم و به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار لذت و بندگی غیرخدا نمیرویم. - و اما در مورد قبول قعطنامه که حقیقتاً مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبلف معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و انقلاب را در اجرای آن میدیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجّه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور- که من به تعهّد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم- با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میدند که اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزّت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز رای به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. - خوشا به حال آنانکه با شهادت رفتند، خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند... و بعدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهر قبول قطعنامه را سر کشیدهام و در برابر عظمت و فداکاری این ملّت بزرگ احساس شرمسرای میکنم. - آری دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش میآید و همه ما نیز روز محاسبه را در پیش رو داریم. آنهایی که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردهاند، مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کردهاند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید. - من باز میگویم که قبول این مسأله برای من از زهر، کشندهتر است ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. - مردم عزیز و شریف ایران! من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش میدانم شما میدانید که من به شما عشق میورزم و شما را میشناسم، شما هم مرا میشناسید. در شرایط کنونی آنچه موجب ار شد تلکیف الهیام بود، شما میدانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم، امّا تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتهام با خدا معامله کردهام، عزیزانم! شما میدانید که تلاش کردهام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدم ندارم. - خداوندا! تو میدانی که ما سر سازش با کفر را نداریم. خداوندا تو میدانی که استکبار و آمریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی وما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمیشناسیم و غیر از تو نخواستهایم که کسی را بشناسیم، ما را یاری کن که تو بهترین یاری کنندگانی. خداوندا تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیةالله –ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما.ن (29/4/67) در کلمه کلمه این پیام، تعهد و پای بندی به اصول موج میزند و جایگاه و انگیزه پذیرش قعطنامه مشخص است که جام زهری کشنده و زجرآور ترسیم گشته و از مهلک بودن آن همین بس که امام پس از سرکشیدن جام زهر قبول قعطنامه تا آخر عمر بر بام حسینیه جماران سخن نگفتند و در کمتر از یکسال به لقاالله پیوستند اما به دنبال اعلام پذیرش قعطنامه 598 از داخل و خارج کشور نغمههای شوم تجدیدنظر طلبی و دعوت به بازگشت از اصول و ارزشهای انقلاب و محکوم ساختن دفاع مقدس، آغاز گشت در برخی جراید به صراحت عنوان میشد که دوران ایثار و شهادت و حماسه و شور پایان یافته و دوران «شعار» به سر آمده و عصر کار و تلاش و سازنگدی و دوره «شعور» شروع شده است و ای کاش که در همین حدّ هم دفاع مقدّس را میپذیرفتند و به عنوان یک دورهای که گذشته، از آن یاد میکردند، لیکن مع الأسف این جریان و افراد، گویی لازمه دوران جدید را محکوم نمودن دوران پرافتخار دفاع مقدّس دانسته و میدانند فلذا بیرحمانه، تاخت و تاز به این ودیعه شریف را به شکلی موذیانه انجام میدهند. ادامه دارد | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 74 |