تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,412 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,363 |
مبانی رهبری در اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 132، آذر 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مبانی رهبری در اسلام قسمت سی ام حجة الاسلام و المسلمین محمدی ری شهری علوّ همت کلمه «همّت» در لغت به معنای عزم و اراده است، علوّ همّت به معنای بلند نظری، دنبال اهداف کوچک و پست نرفتن و اراده قوی و نیرومند در راستای تحقق اهداف بزرگ داشتن است. از نظر اسلام هرچه همت انسان عالی تر باشد بهتر است، بدین معنا که اسلام حدّ و مرزی برای علوّ همت نمی شناسد و بگفته امیر المؤمنین (ع): «خیر الهمم اعلاها».[1] - بهترین همّتها عالی ترین آنها است. و امام زین العابدین (ع) به ما تعلیم می کند که در مقام نیایش از خداوند متعال بخواهیم که عالی ترین همت ها را به ما ارزانی دارد.[2] آثار علوّ همت از دیگاه امام علی (ع) بسیاری از خصال نیک که در ساختار شخصیت انسان و فضایل معنوی انسان نقش دارند مانند: قناعت، کرامت، حمیّت، شجاعت، عزّت، احسان، اهتمام به امور و به طور کلّی هر کار زیبا، مولود بلند نظری و علوّ همت هستند: «من شرف الهمّة لزوم القناعة».[3] - ملازمت قناعت از شرافت همت سرچشمه می گیرد. «الکرم نتیجة علوّ الهمّة».[4] - کرامت و بزرگواری نتیجه علوّ همت است. «علی قدر الهمّه تکون الحمیّة».[5] - غیرت انسان به اندازه همت او است. «شجاعة الرّجل علی قدر همّته».[6] - شجاعت انسان به اندازه همّت او است. «استجلب عزّ الیأس ببعد الهمّة».[7] - عزّت چشم داشت نداشتن به دیگران را با بلند نظری تأمین کن. «من شرف الهمّة بذل الاحسان».[8] - نیکی کردن به دیگران ازشرافت همت است. «من کبرت همّته کبر اهتمامه».[9] - کسی که همّت او بزرگ باشد اهمیت دادن او به کارها بزرگ خواهد بود. «الفعل الجمیل ینبیء عن علوّ الهمّة».[10] - کار زیبا از علوّ همّت خبر می دهد. آثار کوتاهی همت و بر عکس کوتاهی همت یکی از موانع اساسی در راه وصول به فضایل انسانی است تا آنجا که به تعبیر زیبا و دقیق امام: «من صغرت همّته بطلت فضیلته».[11] - کسی که همت او کوچک باشد فضیلتی ندارد. و بر این مبنا، قدر و منزلت و ارزش انسان را با معیار همت او می توان انداز گرفت: «قدر الرجل علی قدر همّته».[12] - ارزش هرکس به اندازه همت اوست. و بر اساس این معیار، کسانی که در این جهان همّتی جز پر کردن شکم ندارند، فاقد ارزش انسانی هستند و به گفته امام: « من کانت همّته بطنه قیمته ما یخرج منه».[13] - کسی که همت او پر کردن شکم باشد، ارزش او همان است که از او دفع می گردد. انسان های کوتاه نظر و دون همت، نه از نظر معنوی می توانند موفق باشند و نه در امور مادی می توانند موقعیتی را کسب کنند. رشد مادی و معنوی انسان به همّت او بستگی دارد و انسانهای بزرگ بدون استثناء، همگی دارای همتهایی والا بوده اند. به گفته خواجو: همت عالی ز فلک بگذرد مرد به همّت ز ملک بگذرد و به قول وحشی: همّت اگر سلسله جنبان شود مور تواند که سلیمان شود همّت یک حشره! محدث قمی در کتاب سفینة البحار ذیل کلمه «جُعَل»[14] حکایتی روایت می کند از عارفی به نام ابوالحجّاج اقصر، که از او کسی پرسید: استاد شما کیست؟ پاسخ داد: استاد من ابو جِعران یعنی جُعَل است! گمان کردند شوخی می کند، به همین جهت توضیح داد که مزاح نمی کنم! گفته شد: چگونه؟! پاسخ داد: شبی از شبهای زمستان بیدار بودم، چشمم به ابوجِعران افتاد در حالی که از مناره چراغ بالا می رود، ولی به دلیل لیز بودن مناره در نیمه راه می لغزد و می افتد، هر بار که می افتاد- بدون این که اراده اش سست شود از جا برمی خاست و- دوباره برای رساندن خود به مرکز نور چراغ بدون توجه به لغزندگی راه، از مناره بالا می رفت. آن شب تا هفتصد بار شمردم که از مناره بالا رفت و لغزید و بازگشت و خسته نشد! همّت و اراده این جانور مرا شگفت زده کرد، هنگام نماز صبح شد، برای ادای فریضه بیرون شدم، وقتی که بازگشتم با کمال تعجب دیدم که بالای مناره و در کنار فتیله نشسته! و بدین ترتیب آن شب آموختم از این جانور آنچه آموختم.[15] در همین زمینه امام علی (ع) فرمود: «من بذل جهده طاقته بلغ کنه ارادته».[16] - کسی که همه توان خود را برای رسیدن به هدف به کار گیرد به آن چه بخواهد می رسد. و بر این اساس بهترین سرمایه سلوک به سوی حق و حرکت به سوی قله تکامل که موقعیت انسان کامل و امامت است، اراده قوی و همّت عالی است، همّتی که سبب شود انسان خداوند متعال را انتخاب کند، همان طور که در دعا از امام کاظم (ع) روایت شده: «و قد علمت أن افضل زاد الراحل الیک عزم اراده یختارک بها».[17] - و به تحقیق دانستم که بهترین توشه سالک به سوی تو اراده نیرومندی است که به وسیله آن تو را انتخاب کند. دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف ای خضر پی خجسته مدد ده به همّتم[18] علوّ همّت و رهبری رهبر بیش از هر کس دیگر نیازمند علوّ همّت است، بلند نظری در مسائل فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی و بالاخره در همه امور یکی از شرایط ضروری و اجتناب ناپذیر رهبری است. با این سرمایه عظیم و ارزنده است که رهبر می تواند بر همه مشکلات فایق آید و جامعه ای نمونه بسازد. یکی از نکات برجسته و آموزنده در زندگی همه ی انبیا و رهبران الهی، خصوصا پیامبر اسلام و اهل بیت او، بلند نظری و علوّ همّت آنها است. شایسته است یک دوره سیره پیامبر اسلام و ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین از این زاویه مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، این بررسی از حوصله این سلسله مقالات خارج است، برای نمونه به چند نکته از علوّ همّت پیامبر گرامی اشاره می کنیم: الف: تشکیل حکومت جهانی اسلام پیغمبر اسلام در همه امور بالاترین اهداف را تعقیب می کرد و برای رسیدن به آن برنامه داشت، مهمترین هدف او که زمینه ساز سایر اهداف بلند اوست، تشکیل حکومت جهانی اسلام بود، او در همان روزهای نخست رسالت و رهبری الهی خود صریحا اعلام می کرد که اگر اسلام ناب در امّتی هر چند کوچک و ناتوان مانند حجاز پیاده شود، این امّت، امامت و رهبری جهان را در پی خواهد داشت: «ادعوکم الی کلمتین خفیفتین علی اللسان ثقیلتین فی المیزان تملکون بهما العرب و العجم و تنقاد لکم بهما الامم».[19] - من شما را به دو کلمه (توحید خدا و نبوت خود) دعوت می کنم که بر زبان سبک و در میزان سنگین است. بدین وسیله شما بر عرب و عجم حکومت خواهید کرد و همه امتها تسلیم شما خواهد شد. و از جانب خداوند متعال پیش بینی کرده که روزی فرا می رسد که پرچم توحید برفراز همه جهان به اهتزاز درآید و مسلمین حاکم بر همه کره زمین شوند: «هو الّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدّین کله و لو کره المشرکون».[20] - اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب سازد هر چند مشرکان از این امر کراهت دارند. ب: ریشه کن کردن جهل برای تحقق حکومت جهانی اسلام به شیوه پیامبران، باید جهل از جامعه زدوده شود، چه اینکه حکومت طاغوت با هر نام و به هر شکل از چهل مردم تغذیه می کند و بر این اساس پیامبر اسلام با این اعتقاد که: «العلم اصل کلّ خیر و الجهل اصل کلّ شرّ».[21] - دانش ریشه همه خوبیها و نادانی ریشه همه بدی ها است. مبارزه همه جانبه با جهل را در رأس همه برنامه های خود قرار داد و به پیروان خود توصیه کرد که: «اغد عالما او متعلما و لا تکن امّعه». - دانشمند باش یا دانشجو ولی «امّعه» مباش. «امّعه» کسی است که اهل نظر نیست و کورکورانه از عقاید دیگران پیروی می کند. هدف رهبری پیامبر اسلام، ساختن امّتی است که در میان آنها یک نادان وجود نداشته باشد. مگر نادانی که دانشجو و در مسیر دانا شدن است. بنابراین تا جهل در جامعه ریشه کن نشود هدف پیامبر اسلام تحقق پیدا نکرده است، و این هدف بسیار بلندی است که همت والای پیامبر گرامی اسلام و همه رهبران الهی آن را تعقیب می کند. ج: بالاترین قدرت نظامی رسول خدا (ص) برای اینکه بتواند موانع مبارزه اصولی با جهل و درست اندیشیدن که تنها مانع تشکیل حکومت جهانی اسلام است را از بین ببرد، نیاز به قدرت نظامی دارد، چرا که مستکبرین را هیچ برهانی جز برهان قدرت قانع نمی کند!، در این زمینه نیز هدف پیامبر اسلام سازماندهی بزرگترین قدرت نظامی در جهان بود، لذا طبق دستور خداوند متعال توصیه می کرد که: «اعدّوا لهم ما استطعتم من قوه».[22] - برای مبارزه با دشمن آنچه می توانید نیرو پیش بینی کنید تا آنجا که دشمنان خدا را از قدرت نظامی خود بترسانید. د: کامل ترین انسانها علوّ همّت رسول خدا و امام الائمه برای ساختن امّتی نمونه، در واقع از علوّ همّت او در خود سازی به عنوان یک انسان نمونه ریشه می گیرد، زیرا او به این دلیل که در کمالات نفسانی به بالاترین مرتبه ای که یک انسان می تواند به آن دست یابد، رسیده بود. شایسته ختم نبوت و مسئولیت پیامبری اسلام گردید، و در این مسیر آن قدر پیشرفت که خداوند منّان با آیه: «و انک لعلی خلق عظیم». بر همت عالی و مجاهدتهای پیگیر او در ساختن خویش آفرین گفت. ادامه دارد
[1]- میزان الحکمه- حدیث 20987. [2]- اسألک ... من الهمم اعلاها/- بحار- ج 94 ص 155. [3]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [4]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [5]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [6]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [7]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [8]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [9]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [10]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [11]- میزان الحکمه- احادیث 21027، 21022، 21032، 21035، 21026، 21028، 21034، 21024، 21045. [12]- نهج البلاغه- حکمت 47. [13]- میزان الحکمه- حدیث 21055. [14]- جانوری است که به او ابوجعران می گویند/ سفینة البحار- حشره ای است سیاه و پردار و زشت که روی سرگین حیوانات می نشیند و آن را سرگین گردان و سرگین گردانک هم می گویند- فرهنگ عمید. [15]- سفینة البحار- ج1 ص164. [16]- غرر الحکم. [17]- مفاتیح الجنان. [18]- حافظ. [19]- ارشاد، نوشته مرحوم شیخ مفید، ص29. [20]- سوره صف- آیه 9. [21]- بحار الانوار- ج77 ص175. [22]- سوره انفال- آیه 60. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 246 |