تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,282 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,202 |
اتحاد شوم صلیبی گری و صهیونیسم | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 132، آذر 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
افشای چهره غرب (3) حجه الاسلام و المسلمین محمد تقی رهبر اتحاد شوم صلیبی گری و صهیونیسم تاریخ اسلام و مسیحیت غرب همواره شاهد حوادث تلخ و دهشتناکی بوده که زشت ترین چهره را از پیروان صلیب ترسیم می کند. حوادث اخیر شبه جزیره ی بالکان و وحشیگری صرب های ارتودوکس، زیرنظر پدران روحانی و محافل حقوقی غربى! و سیاستگذاران امپریالیسم و صهیونیسم و قتل عام فجیع مسلمانان بی دفاع در بوسنی و هرزگوین و اخراج و آواره کردن آنان از سرزمین های موروثی چندین صد ساله شان و ویران کردن هزاران مسجد و ابنیه و آثار اسلامی و به آتش کشیدن کتابخانه ها و آثار علمی و هنری اسلامی که ذخائر عظیم ارزشمندی را در سارایوو و دیگر شهرهای این جمهوری، تشکیل می دهد ما را بر آن می دارد که پرونده سیاه پیشینه غرب و اقوام اروپایی و صلیبی را از بایگانی تاریخ بیرون کشیده و بار دیگر در محکمه وجدان عمومی ملل جهان به داوری نهیم. بازنگری این پرونده قطور جنائی و توحش می تواند در بینش درست نسل ها نسبت به ماهیت غرب و طلایه داران و پیروان صلیب و آگاهی مسلمین از هویت ضد بشری اروپا مؤثر باشد و کشورها و دولت ها و لااقل ملت های مسلمان و توده های میلیونی و اقیانوس بی کران نیروهای مخلص مسلمان را در جای جای جهان به تعیین تکلیف خود در برابر غرب و غارت و چپاول و قتل عامهایی که هر روز به عنوانی در کشورهای اسلامی بدست غربی ها و دست نشاندگانشان صورت می گیرد، وادار سازد، و مسلمانان بیش از پیش واقف گردند که کینه دیرینه غرب و مسیحیت و امپریالیسم و صهیونیسم و در یک سخن استکبار جهانی، چیزی است که ریشه های آن را در اعماق روان و آئین و اندیشه و اخلاق غربی باید جستجو کرد. مسلمانان به خود آیند و تنها به محکوم کردن جنایات صرب ها که بقایای وحشی ها و بربرهای اروپایی هستند قناعت نکنند که صرب ها و صربستان آلتی بیش نیست که پشت سر آنها صلیبی گری چندین صدساله ایستاده و امپریالیسم زخم خورده و مجامع حقوقی نیز که گهگاه بصورت تاکتیکی نقّی می زنند و خاموش می شوند آلت دست طراحان سیاست اسلام زدایی و نسل کشی قرن بیستم با آداب و رسوم جاهلیت جدیداند. آنچه امروزه در بالکان می گذرد دقیقا کپیه شده از تاریخ جنگهای صلیبی و قتل عامهای اندلس و بیت المقدس است که دیوانگان صلیبی در قرون وسطای مسیحی از خود به یادگار گذاشتند و حوادث بوسنی حلقه ای است از جنایات زنجیره ای آنها در طول صدها سال گذشته تاریخ و این اولین بار نیست که وحشی های صرب زیر چتر قدرتهای بزرگ و سکوت محافل حقوقی و تایید پدران روحانی! به کشتارهای قرون وسطایی دست می زدند. با این تفاوت که جنگهای صلیبی (که دویست سال در سالهای 1095 میلادی تا 1292 میلادی ادامه داشت) در تاریک ترین دوره توحش غرب بود و «فرانک» یا فرانسه که اولین نقطه جرقه جنگ اول صلیبی بود، مدعی آزادی و حقوق بشر نبود و رفتار ضد بشری کلیسا و انگیزیسیون در همان دوران ها و بعد از آن حتی دانشمندان و محققان و فلاسفه را که حرفی بر خلاف خرافات کلیسا می زدند می کشت و زنده زنده در آتش می سوزاند و به قول ویکتور هوگو، در یک سخنرانی تاریخی علیه سیاست کلیسا «پرنیلی» را به چوب بست برای اینکه گفته بود ستاره ها به زمین نمی افتند و «کامپلانکا» حکیم یونانی را بیست و هفت مرتبه به شکنجه افکند برای اینکه راز خلقت را می جست و می گفت عالم نامحدود است. «هاروه» طبیب انگلیسی سده هفدهم را آزار کرد برای اینکه جریان خون را در بدن اثبات کرده بود. «گالیله» حکیم ایتالیایی را که قائل به حرکت زمین بود به زندان افکند که پرونده آن چهارصد سال در محکمه کلیسا مطرح بود تا اخیرا پاپ آنرا مختومه اعلام کرد!![1] و بالاخره، کارنامه سیاه مسیحیت قرون وسطی و ضدیت با علم و آزاد اندیشی و تحمیل اندیشه مردود کلیسا و مسئله تثلیث و دیگر خرافه ها، و نسل کشی و قتل عامها و کشتار هزاران دانشمند و محقق از حافظه تاریخ مسیحیت غرب زدوده نمی شود و جریان رسوایی آن تا بدانجاست که مورخین و مستشرقین غربی نیز با شرمندگی و تنفر گوشه هایی از آن جنایات را در کتابهای خود به ثبت رسانده اند. ویل دورانت در تاریخ جنگهای صلیبی از قول کشیشی بنام «رمون» که خود شاهد هجوم صلیبیان به اورشلیم بوده است نقل می کند که: «... چیزهای بدیعی به چشم می خورد، گروهی از مسلمانان را سر از تن جدا کردند... گروهی دیگر را با تبر کشتند یا مجبور کردند از برج ها خود را به زیر افکنند، پاره ای را چند روز شکنجه دادند و آنگاه در آتش سوزاندند، در کوچه ها توده ای از کله ها و دست و پای کشتگان دیده می شد، زنان را به ضرب دشنه به قتل می رساندند، ساق پای کودکان را گرفته به زور آنها را از پستان مادرانشان جدا ساخته بر بالای دیوارها پرتاب می کردند یا با کوفتن آنها بر ستون ها گردنشان را می شکستند...»[2] همچنین بگفته ویل دورانت: «مهاجمان صلیب، شهوت خونریزی را در جامه دینداری پنهان ساختند و چند صباحی بدل به جانورانی درنده شدند. هنگامی که کیسه آنها تهی شد به چپاول مزارع و خانه ها دست زدند، دیری نگذشت که هتک ناموس نیز بر تاراج اموال افزوده شد».[3] سایر مورخین اروپایی نیز جنایات صلیبی ها را آورده اند: از جمله دکتر گوستاو لوبون فرانسوی، در کتاب تاریخ تمدن با ابراز تنفر از اعمال وحشیانه مسیحیان صلیبی می نویسد: «قبایح اعمال و کردار صلیبی ها آنها را در ردیف درنده ترین و بی شعورترین وحشی های روی زمین قرار داده بود و رفتار آنها با هم عهدان خود، با دشمن، رعایای بی گناه، نظامیان، زنان و اطفال و پیر و جوان بکلی یکسان بود همه را غارت کرده به قتل می رساندند... وی از «آنکومنن» دختر امپراطور قسطنطنیه نقل می کند که از تفریحات صلیبی ها این بود که هر طفلی را که از جلوشان می گذشت او را با حربه دو نیمه کرده در آتش می سوزاندند».[4] و نیز از قول قسیسی بنام «پوی» می آورد که: ده هزار نفوسی که در مسجد عمر پناه برده بودند تمام آنها را طعمه شمشیر کردند و در هیکل سلیمان (معبد قدیم) خون بقدری جاری بود که لاشه های مقتولین در آن غوطه می خورد».[5] و بر اینها باید افزود به آتش کشیدن کتابخانه ها با صدها هزار جلد کتاب که ارزنده ترین ذخائر اسلامی را تشکیل می داده، و در اندلس و بیت المقدس سوزانده شد و روی آن کلیسای ارتجاعی بنا گردیده است. شرح وقایع تاریخ ننگین صلیبی ها از حوصله این اوراق بیرون است و تفصیل بیشتر آنرا به مناسبتی دیگر موکول می کنیم. همین مورخین در شرح وقایع تاریخ مسلمین با مسیحیان حتی همان مهاجمان صلیبی حوادث شگفت آوری می نویسند که جوانمردی و بزرگواری مسلمانان و فرماندگان قشون اسلام را در باز پس گیری بیت المقدس از چنگال صلیبی ها و عفو و اغماض و آزادی دادن در مذهب و آئین های مذهبی در کنیسه ها و کلیساها را، بازگو می کند. گوستاو لوبون می نویسد: «در سال (1139- م) وقتی والی قرطبه، طلیطله را که آنوقت در تصرف یک شاهزاده خانم بود محاصره کرد، شاهزاده خانم که در شهر گرفتار محاصره شده و در مضیقه بود، قاصدی نزد والی مزبور فرستاد و پیغام داد که حمله بردن به زن خلاف آئین جوانمردی است سپهبد فورا دست از محاصره کشید لشگرش را مرخص کرد».[6] همچنین در بخش دیگر می نویسد: «هنگامی که صلاح الدین بیت المقدس را در سال 1187 میلادی فتح کرد در عوض قتل عام نصاری جزیه خفیفی معین کرد از آنها گرفته شود و از غارت به کلی جلوگیری نمود و حتی «ریشار شیردل» که سه هزار اسیر مسلمان را که سلاح نهاده بودند و امان به آنها داده شده بود به قتل رساند، صلاح الدین برای وی در ایام بیماری انواع اغذیه و ادویه فرستاده بود و بدین ترتیب می توان باین نکته پی برد که بین طرز فکر و کار یک انسان مهذب تربیت شده با یک نفر جاهل وحشی تفاوت زیادی است و باید با این وحشی بدانگونه رفتار می نمود که با سباع و درندگان صحرا».[7] ویل دورانت نیز ار رفتار جوانمردانه صلاح الدین ایوبی نمونه هایی آورده ه بخشی از آن چنین است: «صلاح الدین به زنان و دوشیزگانی که شوهر و پدرانشان جان سپرده بودند از خزینه خویش آنقدر مال بخشید که حمد خدا گفتند و در سایر اقالیم هر کجا رفتند محبت و احترامی که صلاح الدین در حق آنها کرده بود ورد زبانشان بود».[8] آری این است اخلاق و جوانمردی اسلامی که در صحنه های بسیاری دوست و دشمن آشنا و بیگانه آورده اند و آنهم رفتار صلیبی ها در گذشته و حال و وقایع بوسنی. این جاست که شعر مولوی تداعی می شود: مه فشاند نور و سگ عوعو کند هر کسی بر فطرت خود می تند باری این توحش صلیبی گری در قرون وسطی بود. نه قرن بیستم و اعلامیه حقوق بشر و زمانی که مثلا دانشمندان آلمانی یک کودک چهار ماهه نارس را که از مادر متولد شده در رحم مصنوعی مراقبت می کنند تا کودک سالم بماند و کامل شود اما در همین حال هزاران کودک با سرنیزه های غربی در دست صرب ها و زیرنظر کلیسا و مجامع حقوقی جهانی پاره پاره می شوند و سربازان وحشی ارتودوکس بر سر پسر یا دختر بودن کودک در رحم مادر آبستن شرط بندی می کنند یا جلو چشم مادران و پدران کودکان را می سوزاندند یا مورد تجاوز قرار داده و زنده به گور می کنند و فجایعی که قلم از بیانش شرم دارد اما اروپا و آمریکا از مشاهده آن شرم نمی کنند و کلیسای ارتودوکس از سربازان صرب پذیرایی می کند و بر سر راهشان اسپند دود می کند. کلیسا و پدران روحانی باید بدانند همانگونه که جنایات قرون وسطای اسلافشان از حافظه تاریخ محو نشد و امروزه حتی مورخین غربی آن را در کتابهای خود می نویسند و تقبیح می کنند اعمال و رفتار وحشیانه صلیبی های امروز نیز در تاریخ می ماند و برگه های ننگین دیگری بر پرونده سیاه و شرم آور مسیحیت و کلیسا می افزاید. اسقف ها و کاردینال های مسیحی باید بدانند با حک شدن علامت صلیب شوم، با آهن گداخته بر بدن مسلمانان اسیر و بی گناه بوسنیایی به دست صرب های ارتودوکس و یا بریدن انگشت دستهای اسرا و ایجاد علامت صلیب بر دستهای آنها نمی توانند پرچم صلیب را که همواره با توحش و جهالت و حماقت همراه بوده در جهان سربلند کنند بلکه بر ننگ و رسوایی بیشتر خود و تنفر و انزجار انسان ها از این جغد شوم خواهند افزود. و محافل حقوقی بین الملل و قدرتهای بزرگ باید بدانند سکوت و بی تفاوتی آنها و مواضع خصمانه شان در برابر اسلام و بیش از یک میلیارد مسلمان جهان چیزی نیست که از خاطر مجاهدان اسلام و فرزندان غیرتمند قرآن و امت بزرگ محمد (صلی الله علیه و آله) زدوده شود. و برای بی آبرویی بیشتر آنها در پیش روی ملت ها این اسناد زنده در محکمه تاریخ مطرح است. غرب باید بداند مسلمانان جهان با صرب ها و صلیبی ها تنها طرف نیستند بلکه طرف اصلی خود استکبار جهانی و اروپا و آمریکا را می دانند که با کمال بی شرمی ثروتهای جهان اسلام را از نفت و اورانیم و طلا و سایر ذخائر به چپاول می برند اما امروز به نشانه همدردی با یک اقلیت مسلمان که در چنگال غرب اسیر شده حتی آهی از دل برنمی آورند!. غرب باید بداند مسئله مسلمان کشی در بالکان، با تسلط بر اراضی اشغال شده بدست صرب ها خواب راحت را از سیاستگذاران غربی خواهد گرفت و کلیسا به انزوای بیشتری در دید ملتها کشیده خواهد شد و محافل مدعی حقوق بشر به پشیزی در دید ملت ها اعتبار ندارند و دولت استکباری همواره بر سر قدرت نیستند. مگر ندیدیم که پس از دویست سال قتل عامهای بیت المقدس به دست صلیبی ها بالاخره نور اسلام قرن ها بر این زمین تابیده و می تابد صلیبی ها را در زباله دان تاریخ ریخت و اگر امروزه زیر چتر آمریکا و به دست صهیونیست ها این زادگاه پیامبران و قبله اول مسلمانان مورد طمع و طعمه صهیونیسم و امپریالیسم می باشد، به اشغال حرامیان درآمده است، اما فرزندان غیرتمند اسلام تا محو آثار سلطه و تجاوز از پای نخواهند نشست و حدیث حماسه و انتفاضه را تا راندن یهود غاصب و آزادی فلسطین از لوث وجود صهیونیست ها گرم و گرم تر خواهند نگه داشت تا آنچه امام راحل و رهبر آزادگان جهان خمینی کبیر (سلام الله علیه) فرمود تحقق پذیرد و اسرائیل از صفحه روزگار محو و نابود شود. اروپایی ها و اتحادیه شوم استعمار و تبشیر و امپریالیسم و صهیونیسم باید بدانند که حدیث بوسنی و هرزگوین چون فلسطین صبح و شام ورد زبان هر مسلمان آزاده درد آشنا است و جوانانی که امروزه در قلب اروپا فطرت اسلامی خود را باز یافته و «الله اکبر»گویان احرام جهاد و شهادت می بندند، خواب راحت را از چشم تجاوزگران صلیبی و حامیان بین المللی آنها خواهند گرفت و تا آزادی سرزمینشان از پای نخواهند نشست. امروز روز بیداری ملت هاست. اسلام امروز با اسلام خلفای اندلس و شرایط دیروز که با هجوم صلیبی ها عقب نشینی کرد فرق دارد. اسلام امروز اسلام ناب محمدی (ص) است. اسلام انقلابی است که پشت غرب را به سختی لرزانده و استعمار را به رسوایی کشانیده و امپراطوری شرق را از هم پاشیده و توطئه های ابرقدرتهای بزرگ و تهاجم و کشتار مسلمانان آن را نه تنها به عقب نمی راند بلکه خشم و کینه مسلمین را نسبت به غرب استعمار پیشه افزون می سازد و فرزندان اسلام را چون شمشیر صیقل می دهد و آبدیده تر می کند تا با آگاهی بیشتر و خشم افزونتر چون صاعقه بر سر استکبار غرب فرو خواهند بارید و انتقام خون مظلومان بی گناه و کودکان معصوم و بدن های سوخته و زنده به گور شده را از غرب بگیرند و بدون شک خدا یار مظلومان است و دشمن ستم پیشگان و تاریخ چشم انتظار چنان روز است. «ألیس الصبح بقریب»؟ و در خاتمه، این مقام یادآور می شویم که: ای کاش مدعیان دروغین حقوق بشر و آن کوردلانی که در اروپا و آمریکا لاف حمایت از عدالت و آزادی را می زنند اما برای حفظ منافع ابرقدرت ها شدیدترین نوع تبعیض و بی عدالتی را رذیلانه تحمل کرده و جانبداری می کنند، بودند تا شاهد حماسه ایثار و بشردوستی و درد و سوز امّت ما در حوادث بوسنی باشند و درس حقوق بشر را از مردم کوچه و بازار ایران اسلامی بیاموزند که از آن روز که مردم از ستم غرب بر مسلمانان مظلوم بوسنی آگاه شدند همچون شمع می سوزند و خواب راحت ندارند و اخبار دلخراش آن سرزمین مظلوم را دنبال می کنند و بر آمریکا و اروپا و پدران روحانی غرب و مدافعان مدعی حقوق بشر! نفرین می فرستند. اینها کجایند تا همبستگی امت ما را در ایران با آن مردم مظلوم ببینند که در هفته همبستگی با مسلمانان مظلوم بوسنی و هرزگوین چه کسانی حماسه ایثار می سرودند؟ کودکی که قلک یکساله خود را آورده بود تا به کودکان بوسنی هدیه کند. پیرزنی که پول نسخه و داروی خود را به زنان آواره و بیچاره بوسنی تقدیم می کرد. جوانی که حلقه نامزدی خود و همسر جوانش را آورده تا برای گلهای پرپرشده بوسنی و خانه های به آتش کشیده آن دیار مظلوم بفرستد. زنی که تنها زنجیر طلای گردن را بیرون آورده تا به زنان بی خانمان بوسنیایی بگوید زیور ما در انسان دوستی و ایثارگری است و ننگ بر تو ای اروپای خفته در غفلت و بی خبری! و تازه دامادی که اعلام آمادگی می کند تا در کنار مسلمانان بی کس بوسنیایی با استکبار جهانی و ارتجاع و صلیبی گری بجنگند. و آن کارمندی که یک روز و یک هفته یا یک ماه حقوق خود را با همه مشکلات اقتصادی که دارد آورده هدیه کند تا به خزانه داران گنج های ثروت جهان درس انسانیت بدهد و اروپا و آمریکا را تحقیر کند. اینها را در رسانه های جهان پخش کنید و به زبانهای دیگر ترجمه کنید، تا مسلمین دیگر جهان هم بدانند در ایران چه می گذرد و انقلاب اسلامی چه رستاخیزی از معنویت و اخلاق و جلوه های ایثار برپا کرده تا دولت های اسلامی و نمایندگان آنها در کنفرانس های بی روح بدانند این درد با مذاکره و شعار درمان نمی شود! تا فرزندان غیور اسلام در جای جای جهان بدانند چگونه باید به دفاع از مستضعفان زمین بپردازند که قرآن می گوید: «ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان...». - چرا در راه خدا و مستضعفان و مردان و زنان و کودکان مظلوم جهاد نمی کنید آنانکه در محاصره افتاده و راه نجات ندارند و می گویند خدایا ما را از این دیار ستم رهایی بخش و از سوی خود ولیّ و سرپرستی بفرست و به نصرت خود یاری فرما. (سوره نساء/ آیه 75) [1]- به کتاب «پژوهشی در تبلیغ» اثر نویسنده جهت اطلاع بیشتر از فجایع و ضدیت کلیسا با علم و دانش و خصومت با اسلام، رجوع شود. [2]- تاریخ تمدن- ج4 ص792. [3]- تاریخ تمدن ویل دورانت- ج4 ص788. [4]- تاریخ تمدن اسلام و عرب- ص406. [5]- تاریخ تمدن اسلام و عرب- ص410. [6]- تاریخ تمدن اسلام و عرب- ص347. [7]- تاریخ تمدن ویل دورانت- ج4 ص415. [8]- تاریخ تمدن ویل دورانت- ج4 ص801. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 168 |