تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,391 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,332 |
پرسش ها و پاسخ ها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 132، آذر 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پرسشها و پاسخها حجة الاسلام و المسلمین سید مرتضی مُهری سؤال: 1- بعضی می گویند اگر انسان دلش پاک باشد احتیاجی به نماز و حجاب و غیره نیست؟ آیا این صحیح است؟ 2- و می گویند حجاب مانع پیشرفت زنان جامعه و مانع پیشرفت کشور است؟ پاسخ شما چیست؟ 3- چرا در اسلام خانم ها باید حجاب داشته باشند؟ 4- همچنین گفته می شود وظایف دینی باید در حدی باشد که عقل انسان اجازه می دهد بطور مثال پوشانیدن موها برای زن لازم نیست. پاسخ چیست؟ 5- دلیل حرمت موسیقی در اسلام چیست؟ و اگر حرام است چرا در رادیو و تلویزیون آهنگ هایی شبیه آهنگهای غیر مجاز پخش می شود؟ *** پاسخ: 1- این سخن که اگر انسان دلش پاک باشد نیازی به رعایت ظواهر شرع و احکام دین نیست، از سخنان نامربوط بعضی از صوفی مسلکان است و مخالف با ضرورت دین اسلام است. و منشأ این اشتباه و شیوع آن میان مردم این است که بسیار مشاهده می شود افراد منحرف که ظاهری آراسته دارند و تظاهر به ایمان و تقوی و صلاح می نمایند ولی در پنهانی از هرگونه خیانت و جنایت باک ندارند اینان ریاکار و منافق اند و خود آن تظاهر به ایمان و درستکاری خیانت و نفاق است و نزد خدا از بدترین گناهان است و از بعضی آیات قرآن استفاده می شود که منافق عذابی بدتر از عذاب کافر دارد. «ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار». - منافقان در پائینترین و پست ترین موضع جهنم قرار دارند. افراد ساده دل یا بهانه جو که این منافقان را حتی گاهی در مقدسترین طبقات جامعه می بینند این نتیجه غلط را می گیرند که تظاهر به صلاح و تقوی و اظهار دیانت و تعهد و پایبندی به احکام شرع یک خصلت منفی در انسان است و او را در زمره ریاکاران قرار می دهد و معیار فقط پاکی و سلامت قلب است، غافل از این که سلامت قلب مستلزم درستکاری است. گرچه ظاهر آراسته و پاک، علامت پاکی قلب نیست ولی سلامت قلب بدون عمل صالح ممکن نیست و عمل بد و نادرست، علامت قلب مریض است. مثلا اگر کسی را دیدید که در نماز خشوع و خضوع فراوانی از خود نشان می دهد دلیل نیست که قلب او نیز متوجه عظمت خدا باشد و خاشع باشد. ممکن است ریاکار و منافق باشد و در روایت است که اگر خشوع جسم بیش از خشوع قلب بود این یک بخش از نفاق است. ولی از سوی دیگر ممکن نیست قلب خاشع و متوجه باشد و بر اعضا و جوارح انسان خشوع ظاهر نشود و لذا در روایت است که هرگاه قلب انسان خاشع باشد اعضا و جوارح انسان نیز خاشع خواهد بود. پس اگر کسی در نماز هیچ حالت خشوعی از خود نشان نداد این دلیل بر عدم توجه و حضور قلب است گرچه خشوع جسم دلیل بر خشوع قلب نیست. نتیجه این که قلب سلیم که تنها وسیله نجات در روز قیامت معرفی شده است مستلزم عمل به دستورات خداوند است. بلکه مستلزم احتیاط و ورع است و کسی که رعایت ظواهر شرع را نکند هرگز نمی تواند ادعا کند که قلب پاکی دارد. منظور از قلب پاک آن نیست که با مردم مهربان است و تزویر و فریب ندارد گرچه این صفات خوب است بلکه قلب پاک، قلبی است که پر از ایمان به خدا و تسلیم در برابر فرمان او است و این گونه قلبی هرگز نمی تواند اجازه دهد که انسان از دستور خداوند تخلف نماید. 2- باید دید منظور از پیشرفت کشور یا پیشرفت زنان چیست آن گاه می توان بررسی کرد آیا حجاب مانع پیشرفت است یا نه. اگر منظور تقلید از زندگی بی بند و بار غربی و ترویج فساد و فحشا و زیر پا نهادن ارزشهای اخلاقی باشد صحیح است، حجاب با این گونه پیشرفت! منافات دارد و اگر منظور پیشرفت مادی در بعد علم و صنعت و اقتصاد و... باشد حجاب هیچگونه تعارضی با آن ندارد. نه تنها امروز بلکه در طول تاریخ جهان اسلام، زنان بسیاری بوده اند که نقش ارزنده خویش را در پیشبرد تمدّن جامعه به خوبی ایفا کرده اند در عین حالی که حجاب و سایر ارزشهای اسلامی را کاملا رعایت نموده اند. هم اکنون درجامعه اسلامی ما زن نقش فعال سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود را با رعایت حجاب دارد، بلکه حجاب در انجام این مهم نه تنها مضر نیست بلکه مفید است. زیرا سلامت روانی و اخلاقی جوانان را تا حد زیادی تضمین می کند که این خود سهم بزرگی در پیشرفت و تکامل مادی جامعه دارد و بر عکس بی بندو باری و فساد و فحشا مانع پیشرفت جامعه است. بدون شک بی حجابی زمینهه فساد را در جامعه گسترش می دهد. داستان شکست تمدن اسلامی در اندلس را نباید فراموش کرد که غربیان از راه وارد ساختن زنان هرزه و مشروب و قمار در جامعه اسلامی توانستند بر آنها چیره شوند و حکومت و تمدن چندین ساله اسلامی را در آن سرزمین نابود سازند. و اما اگر منظور پیشرفت واقعی و تکامل انسان در آن مسیری که خداوند برای او ترسیم نموده و در رسیدن به هدف نهایی خلقت که همان شناخت خداوند و کرنش در برابر او و دل بستن به او و تحصیل رضای او باشد که واضح است حفظ حجاب همانند هرگونه تکلیف شرعی دیگر تنها رسیدن به آن مقصود است. خداوند می فرماید: «قل ان کنتم تحبّون الله فاتبعونی یحببکم الله». - بگو ای پیامبر اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست داشته باشد. انسان به فطرت خود مجذوب کمال و جمال الهی است و به پروردگاری که او را آفریده و در پناه خویش نگه داشته و از این همه نعمتهای مادی و معنوی بهره مند ساخته عشق می ورزد. و این عشق و جذبه خطّ سیر انسان است به سوی کمال. خداوند در این آیه مبارکه می فرماید اگر شما خدا را دوست دارید- که حتما دارید- پس حتما می خواهید که خدا نیز شما را دوست بدارد و از الطاف خفیّه خویش بهره مند سازد پس بدانید این هدف به دست نمی آید مگر با پیروی از سنّت و روش پیامبر (ص) که همان احکام شرع مقدس اسلام است. بنابراین پیشرفت واقعی دست یافتن به زیباترین مسکنها و مدرنترین اتومبیلها و شیکترین لباسها و مجهزترین وسائل زندگی و آسوده ترین نظام زندگی مادی و امثال آن نیست، بلکه پیشرفت واقعی کسب سجایای اخلاقی و فضیلتهای انسانی نیز نیست، گرچه این در تحصیل هدف اصلی مفید است ولی هدف واقعی که با رسیدن به آن پیشرفت حقیقی و واقعی به دست می آید، تحصیل رضا و محبت الهی است. خداوند می فرماید: «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون». - انسانها و اجنّه را نیافریدم مگر برای این که مرا عبادت کنند. البته این هدف در نظام خلقت مفید و لازم است و هیچ سودی برای خداوند متعال ندارد. سرلوحه تعالیم تمامی انبیا که کاملترین انسانها هستند تقوی و عبادت خداوند است. متاسفانه جامعه بشری امروز چنان غرق مادیات شده است که حتی آنان که معتقد به خدا و روز قیامت اند عبادت و پرستش خداوند و اطاعت اوامر الهی را در درجه اول اهمیت نمی دانند و کسب زندگی بهتر و مرفه تر را بسیار مهم تر از آن می دانند. گذشته از این، ما اگر برای انسان فقط زندگی دنیا را قائل بودیم و معتقد بودیم که پس از مرگ انسان تبدیل به مشتی خاک می شود شاید برای این گونه افکار جایی باشد ولی ما که زندگی دنیا را مقدمه و پیش درآمدی برای زندگی ابدی پس از مرگ می دانیم و برای انسان سعادت و بدبختی ابدی قائلیم نباید چیزی را مانع پیشرفت بدانیم بجز آن چه در آن زندگی زیانبخش است. و شکی نیست که انجام تکالیف الهی، از جمله حجاب برای کسب سعادت اخروی لازم و ضروری است. 3- یک نکته مهم در مورد این گونه چراها، این است، که سؤال «چرا» فقط در مورد احکام و قوانین ساخته دست بشر جا دارد و در حکم خداوند جای سؤال نیست. «لا یسأل عما یفعل و هم یسألون» - خداوند مورد پرستش در آن چه که انجام می دهد نیست و آنها هستند که در مقابل اعمال خود مسئولند. اصولا اسلام به معنای تسلیم است و کسی که خدا را می شناسد باید در مقابل احکام او بدون چون و چرا تسلیم باشد. و اگر از دلیل حکمی بپرسد و مصلحت و مفسده آن را بداند و بر اساس آن مصلحت و مفسده عمل کند این تسلیم حکم خدا بودن و کرنش در برابر او نمودن نیست بلکه این پیروی از خواسته های فردی و اجتماعی خویش و تبعیت از مصالح و مفاسد است. هر انسانی اگر بداند که مثلا روزه برای معالجه درد او مفید است به انگیزه شخصی و مادی اقدام به آن می کند و این گونه عمل هیچ ارزش الهی و معنوی ندارد. هر کافر و مشرکی هم چنین است که کارهای خود را بر اساس تشخیص خود از مصالح فردی و اجتماعی تنظیم می کند. و فرق واقعی مسلمان و کافر و مومن و منافق در صورت ظاهر اعمال نیست گرچه در این جهت نیز فاصله زیاد است ولی فرق اساسی در نیت و انگیزه است. مؤمن بر خلاف کافر و منافق، همیشه رضای خدا را در نظر دارد و برای دست یابی به آن می کوشد و در این راه از هرگونه فداکاری و گذشت و چشم پوشی از مصالح خویش دریغ نمی کند و هرگز مصلحت شخصی خویش را چه مادی باشد و چه معنوی بر رضای خداوند ترجیح نمی دهد این است که او هرگز در پی تشخیص فلسفه احکام شرع و مصالح و مفاسد آنها نیست بلکه حتی اگر بطور قطع بداند که مصلحت شخصی او در مخالفت حکم شرع است هرگز مخالفت نمی کند، و همین که معلوم شود حکمی و دستوری از خداوند صادر شده است، یا بداند کاری موجب تحصیل رضای خداوند است دیگر منتظر امری دیگر نیست. گذشته از این، مصلحت تشریع قانون حجاب در اسلام، بسیار واضح و روشن است. حجاب در محیطی بی معنی است که روابط جنسی در آن هیچگونه تقیدی ندارد و فساد و فحشا و بی بند و باری تمدّن و پیشرفت به حساب می آید. ولی اسلام، جامعه ای می خواهد که افراد درآن پاک و منزه و با تقوی باشند تا لایق توجهات و الطاف و عنایات خاص خداوند شوند و تا به کمال معنوی انسانی برسند و تا به سعادت ابدی در جهان جاوید نائل آیند و این هدف اصلی مسیر انسانیّت است. و با توجه به چنین جامعه ای که ایده شریعت اسلام و همه شرایع آسمانی است (و همه آنها اسلام اند) طبیعی است که وقار و متانت زن در جامعه از مهمترین عوامل سازنده به حساب آید. همچنان که بی بند و برای زن منشأ بیشترین فسادها و موجب سقوط و انحطاط معنوی جامعه است و به جرأت می توان گفت هیچ عاملی به اندازه فحشا و بی بند و باری جنسی جامعه را از خدا و کمال معنوی انسان دور نمی سازد. 4- وظایف دینی، دستورات و احکامی است که خداوند انسان را به انجام آنها و تعهد و پای بندی نسبت به آنها مکلف دانسته و آنها را هدایتهای آسمانی قرار داده است و توجه انسان را از اولین روزی که همراه با شیطان در این کره خاکی یا در عالم ماده ساکن شد به سوی آنها جلب کرده و فرموده است اگر از این هدایتنها پیروی کنی گمراه و بدبخت نخواهی شد وگرنه به عذاب دردناک و ابدی گرفتار خواهی گشت. این احکام و قوانین که هدایتها الهی است به وسیله پیامبران در جامعه بشری منتشر شده است و چیزی نیست که بشر با عقل و کاوش به آن دست یابد. بزرگترین فیلسوفان و دانشمندان هرگز نمی توانند به این گونه احکام و قوانین دست یابند و تنها راه دست یابی به آن وحی و کتاب آسمانی است که به وسیله پیامبر و اوصیای او به ما ابلاغ شده است. بنابراین محدوده شریعت جای به کار بردن عقل نیست مگر برای فهم کلام خدا و احادیث رسول خدا و ائمه معصومین علیهم السلام. 5- موسیقی به فتوای حضرت امام قدس الله روحه، این گونه نیست که بطور کلی حرام باشد، بلکه فقط آن نوع موسیقی که مخصوص محافل و مجالس عیاشان و اهل لهو و لعب باشد حرام است هرچند در جای دیگری مورد استفاده قرار گیرد. البته تشخیص موارد و مصادیق خاص این عنوان قدری مشکل است، به این معنی که در بعضی موارد معلوم و مشخص است که از قبیل موسیقی حرام است، مانند موسیقیهای ترانه های شناخته شده و معلوم الحال و در بعضی موارد هم می توان گفت، حتما از قبیل موسیقی حرام نیست مانند موسیقیهای سرودهای انقلابی و جنگی و حماسی، از آن نوع سرودها که در اوائل انقلاب و در دوران جنگ ساخته و پخش می شد و بعضی موارد مشکوک است و معلوم نیست از قبیل حرام است یا از قبیل حلال. و شاید بعضی ازسرودهایی که اکنون منتشر می شود از این قبیل باشد. در این گونه موارد که مشکوک است گوش دادن اشکال ندارد، گرچه احتیاط خوب است. و اما آوازها و موسیقیهایی که از رادیو و تلویزیون پخش می شود یا به عنوان نوراهای مجاز شناخته شده است، اگر از موارد حلال یا مشکوک باشد اشکال ندارد ولی اگر می دانید از قسم حرام است گوش دادن به آن جایز نیست و معیار تشخیص مکلف است نه تشخیص مسئولین پخش صدا و سیما یا وزارت ارشاد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 70 |