تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,315 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,266 |
علی علیه السلام اولین و آخرین مولود کعبه | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 133، دی 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
علی علیه السلام اولین و آخرین مولود کعبه سیزده رجب از راه می رسد؛ روزی از بهترین و مبارک ترین روزهای سال؛ روز ولادت با سعادت مظهر حق تعالی و مظهر حق و عدالت در جهان، جامع جمیع کمالات انسانی و الهی، یگانه ی روزگار و دوران، علی علیه السلام. در این روز فرخنده، کعبه، خانه ی مقدس خداوند برای اولین و آخرین بار، میزبان مولودی سعید و ارجمند بود؛ مولودی که مادر دهر همچون او نزاییده و دیدگان بشر، مانند او را ندیده است. حافظ گنجی شافعی می گوید: « امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب در مکه در بیت الحرام، در شب جمعه، سیزدهم ماه رجب، سی سال پس از عام الفیل به دنیا آمد، و هیچ مولودی جز او – نه پیش از او و نه پس از او – در خانه ی خدا به دنیا نیامده و نخواهد آمد. و این برای تکریم و تعظیم منزلت و مقامش بس است ». مادر گرامیش حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها، پس از سه روز که مهمان خداوند بود، سرانجام در حالی که « علی » این مولود فرخنده را در برگرفته بود، از کهبه خارج شد و چنین گفت: « انی فضلت علی من تقدمنی من النساء لان آسیه بنت مزاحم، عبدت الله عزوجل سراً فی موضع لا یحب ان یعبدالله فیه الا اضطراراً و ان مریم بنت عمران هزت النخله الیابسه بیدها حتی أکلت منها رطباً جنیاً، و انی دخلت بیت الله الحرام، فأکلت من ثمار الجنه و أورقها، فلما اردت ان اخرج، هتف بی هاتف: یا فاطمه، سمیه علیاً فهو علی و الله العلی الاعلی یقول: انی شققت اسمه من اسمی و ادبته بإدبی و وقفته علی غامض علمی و هو الذی یکسر الاصنام فی بیتی و هو الذی یؤذن فوق ظهر بیتی و یقدسنی و یمجدنی فطوبی لمن احبه و أطاعه و ویل لمن أبغضه و عصاه ». ( امکالی صدوق – ص 80) همانا من بر زنانی که پیش از من بودند، برتری یافتم زیرا آسیه دختر مزاحم در پنهانی خدا را در جایی عبادت می کرد که خداوند دوست ندارد در آن جا عبادتش کنند جز در صورت ضرورت وناچاری و همانا مریم دختر عمران، درخت خرمای خشکیده را حرکت داد تا توانست خرمایی تازه (رطب) از درخت بگیرد و تناول کند و اما من وارد در خانه ی محترم خدا شدم و از میوه ها و برگ های بهشتی خوردم و هنگامی که خواستم از خانه ی خدا خارج شوم، منادی مرا ندا کرد که: یا فاطمه! فرزندت را «علی» نام گذار زیرا که او علی و والاست و خداوند علی و اعلی می فرماید: من نام او را از نام خودم برگرفتم و او را به ادب خود، تادیب کردم و بر پنهانی های علمم واقفش ساختم. او کسی است مرا بسیار ستایش و تمجید می کند. پس خوشا به حال کسی که او را دوست داشته باشد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن داشته و با او مخالفت کند. خانه بی سالار و صاحب بود تا میلاد نور سر به کیوان زد چه رب البیت در وی جاگرفت کهبه شد تا با مقام لی مع اللهی قرین از شرافت همسری تا بزم او ادنی گرفت جابر بن عبدالله انصاری داستان ولادت علی را از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسید. حضرت پاسخ داد: « ای جابر! از بهترین مولودی که به سیمای مسیح است پرسیدی. همانا خدای تبارک و تعالی علی را از نور من آفرید و مر از نور علی آفرید و هر دوی ما یک نور هستیم. پس خداوند ما را از صلب حضرت آدم به اصلاب پاک و رحم های مطهر و برگزیده منتقل کرد و من به هیچ صلبی منتقل نشدم، جز این که علی با من بود و پیوسته با هم بودیم تا این که مرا در بهترین رحم که آمنه باشد جای داد و علی را در بهترین رحم که فاطمه بنت اسد باشد جای داد ». انس بن مالک گوید: شنیدم رسول خدا را که فرمود: « من و علی بر طرف راست عرش تسبیح خدا می گفتیم پیش از آن که خداوند آدم را بیافریند به دو هزار سال. پس وقتی که خداوند آدم را آفرید ما را در صلب او قرار داد و همچنان از اصلاب پاک و ارحام مطهرات منتقل می شدیم تا به صلب عبدالمطلب رسیدیم، آن گاه ما را دو قسمت کرد. نیمی در صلب عبدالله و نیمی در صلب ابوطالب قرار گرفت. و همانا پیامبری و رسالت را به من داد و جانشینی و وصایت را ویژه علی قرار داد. سپس دو نام از نام های خود را برای ما برگزید. پس خداوند محمود است و من محمد و خداوند علی است و این علی ...». (امالی طوسی – ص 115)
فضیلت امیرالمؤمنین و اما درباره ی فضیلت و منقبت علی چه می توان گفت؟! همانا بهتر که سخن محمد بن ادریس شافعی را تکرار کنیم که می گفت: « مذا اقول فی رجل اخفت أولیءه فضائله خوفاً، و أخفت أعداؤه فضائله حسداً، و شاع ما بین ذین ما ملا الخافقین». - درباره ی این مرد چه بگویم که دوستانش، از ترس، فضائلش را پنهان کردند و دشمنانش، از حسد، فضائلش را آشکار نکردند، با این حال، آن قدر فضیلت برای او ذکر کرده اند که زمین و آسمان را پر کرده است. نافع ابن ازرق به عبدالله بن عمر گفت: من علی را دشمن می دارم. ابن عمر پاسخش داد:« خدا تو را دشمن بدارد. تو کسی را دشمن می داری که یک فضیلت از فضائلش، برتر است از دنیا و ما فیها». شیخ طوسی در امالی خود از جابر بن عبدالله انصاری نقل می کند که گفت: « در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودیم که ناگهان علی ابن ابی طالب علیه السلام وارد شد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: برادرم بر شما وارد شد. سپس رو به کعبه کرده فرمود: به خدایی که جانم به دست او است سوگند، تنها این مرد و شیعه اش هستند که در روز رستاخیز پیروز و رستگارند». سپس فرمود: « او اولین کسی است که همراه من ایمان آورد. او به عهد و پیمان الهی از همه ی شما با وفا تر است. او به امر خدا پایدارتر است. او نسبت به رعیت، دادگسترتر و عادل تر است. او در تقسیم اموال بیت المال، از همه ی شما بهتر تقسیم می کند. او نزد خدا از همه ی شما درجه و مقامش بالاتر است. ناگهان این آیه نازل شد: (ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه). از آن به بعد هر گاه علی وارد می شد، اصحاب می گفتند: خیرالبریه آمد. یعنی بهترین آفریدگان خداوند». ابن عباس گوید: « روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با مردم سخن می گفت، در ضمن سخنانش فرمود: « ای مردم! کیست که سخنش از سخن خداوندبهتر و حدیثش راست تر باشد؟ ای مردم: پروردگارتان مرا امر کرده است که علی را به عنوان امام و خلیفه و جانشین و وصی خود به شما معرفی کنم و او را برادر و وزیر خود قرار دهم. ای مردم! علی، باب هدایت پس از من و دعوت کننده به پروردگارم می باشد. علی، صالح ترین و برگزیده ترین مؤمنین است و چه کسی سخنش برتر است که به خدا دعوت کند و عمل صالح انجام دهد و بگوید: من از مسلمانانم (و من احسن قولاً ممن دعا الی الله و عمل صالحاً و قال اننی من المسلمین). ای مردم! علی از من است. فرزندانش، فرزندان من و او همسر دختر عزیزم است. امر او امر من، فرمان او فرمان من، و نهی او نهی من است.. ای مردم! بر شما باد که اطاعتش کنید و از نافرمانیش خودداری ورزید، چرا که اطاعتش، اطاعت من و نافرمانیش، نافرمانی من است. ای مردم! علی صدیق این امت و علی فاروق این امت و علی محدث این امت است. علی هارون این امت و یوشعش و آصفش و شمعونش است. علی سمبل هدایت و کشتی نجات و طالوت و ذوالقرنین امت است. ای مردم! علی مایه ی آزمایش مردم و حجت عظمای پروردگار است. علی آیت بزرگ خداوند و امام هدایت و عروه الوثقای دین است. ای مردم! علی با حق و حق با علی است. و علی لسان و زبان گویای حق است. ای مردم! علی قسمت کننده ی دوزخ است؛ هیچ پیروی از پیروانش به جهنم نمی رود و هیچ دشمنی از دشمنانش، از جهنم رهایی نمی یابد. و علی قسمت کننده ی بهشت است؛ هیچ دشمنی از دشمنانش در آن وارد نمی شوند و هیچ پیروی از پیروانش از آن، منحرف نمی شوند. ای اصحاب من! من خیرخواه شمایم و اینک رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم ولی چه کنم که شما، ناصحان و خیرخواهان را دوست نمی دارید ... ». اصبغ بن نباته گوید: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام بر فراز منبر در مسجد کوفه بالا رفت و چنین فرمود: « من سرور اوصیا و جانشین سرور پیامبرانم. من پیشوای مسلمین و راهبر تقواپیشگانم. من ولی مومنین و همسر سرور زنان جهانیانم. من کسی هستم که انگشتر را به دست راستم کردم و در پرستش خدا پیشنیم پینه بسته است. من کسی هستم که دو هجرت داشتم و در دو بیعت شرکت کردم و در بدر و حنین کارزار نمودم و با دو شمشیر جنگیدم. من وارث علم و دانش اولین و حجت خدابر عالمین پس از پیامبران و خاتم آنان محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم هستم. آنان که ولایت مرا پذیرفتند، مورد رحمت الهی قرار گرفتند و آنان که با من دشمنی کردند، مورد لعنت خدا قرار گرفتند. و همانا حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کراراً به من می فرمود: یا علی! دوستی تو تقوا و ایمان و دشمنیت کفر و نفاق است. من خانه حکمتم و تو کلید آن خانه ای. دروغ گفت کسی که ادعا کرد، مرا دوست می دارد و تو را دشمن می دارد». خداوندا! ما را جزء موالیان و دوستان و شیعیان علی قرار بده و این عید بزرگ را که در ماه حرام، فرا می رسد بر پیروان حضرتش، فرخنده و مبارک قرار بده و پاسداران اسلام را توفیق خدمت به مکتبش و فرهنگش عطا فرما. بارالها! چه کرامت و چه شرافتی بالاتر و برتر از این که در بهترین روز ها از ماه حرام و در بیت الله حرام شخصیتی پاک و طاهر و مطهر به دنیا بیاید. پس به حق این وجود مقدس، این کشور اسلامی را که افتخار پیروی از آن حضرت را دارد، از گزند دشمنان ناپاک علی، محافظت بفرما و به رهبرش و ملتش، عزت و سعادت و بهروزی و رستگاری و توفیق و امنیت و سلامتی و نیک نامی و عافیت و کمال و پیروزی مرحمت فرما. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: خداوند به من فرمود: « ان علیاً رایه الهدی، و امام ألیائی، و نور من أطاعنی، و هو الکلمه التی ألزمتها المتقین، من أحبه، أحبنی و من أبغضه أبغضنی ». (بحار – ج36 – ص 56) علی پرچم هدایت و پیشوای اولیای من است. او نور کسانی است که اطاعتم می کنند و کلمه ای است که تقواپیشگان را به آن ملزم کردم. هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 161 |