تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,478 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
سخنان مهم رهبر انقلاب اسلامی پیرامون شخصیت زن و حقوق بشر | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 133، دی 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
سخنان مهم رهبر انقلاب اسلامی پیرامون شخصیت زن و حقوق بشر بسم الله الرحمن الرحیم ولادت بانوی دو عالم و سیده زنان همه تاریخ حضرت صدیقه کبری (س) را به همه زنان و مردان حق جو و حق طلب در سراسر عالم و شما برادران و خواهران که از مراکز مختلف اعم از دانشگاهی، فرهنگی و سیاسی تشریف آوردید و نیز به شما خانواده های محترم شهدا که این مجلس را به یاد آن بزرگوار تشکیل دادید و این اجتماع را فراهم آوردید، تبریک و خوش آمد عرض می کنم. درباره ی زهرای اطهر (س) هر چه انسان بیشتر فکر کند و در حالات آن بزرگوار بیشتر تدبر کند، بیشتر دچار شگفتی خواهد شد. تعجب انسان نه فقط از این جهت است که چطور یک موجود انسانی در سنین جوانی می تواند به این رتبه از کمالات معنوی و مادی نائل بشود ( که البته این خود هم یک حقیقت شگفت انگیز است ) بلکه بیشتر از این جهت است که اسلام با چه قدرت عجیبی توانسته است تربیت والای خود را به حدی برساند که یک زن جوان، در آن شرایط دشوار، بتواند این منزلت عالی را کسب کند! هم عظمت این موجود و این انسان والا تعجب آور و شگفت انگیز است و هم عظمت مکتبی که این موجود عظیم القدر و جلیل المنزله را پدید آورده است. بنا بر قول مشهور در سال پنجم بعثت است که با این حساب، حضرت فاطمه زهرا (س) در هنگام شهادت 18 سال داشته است. بعضی هم گفته اند ولادت این بزرگوار در سال دوم یا سال اول بعثت بوده است که بنا بر این قول حداکثر سن این بزرگوار، 22 یا 23 سال سال می شود. شما یک زن را با همه محدودیت هایی که از جهات مختلف ممکن است برای او وجود داشته باشد ( به خصوص در آن دوران که محدودیت ها بیشتر بوده است ) در نظر بگیرید، آن وقت ببینید که این بانوی مکرمه چه عظمتی را در آن شرایط و در طول این عمر کوتاه، نشان داده است. البته من از جنبه های معنوی و روحی و الهی آن بزرگوار حرفی نمی توانم بزنم. من کوچک تر از این هستم که آن چیزها را درک کنم، حتی اگر کسی هم بتواند درک بکند، نمی تواند آن چنان که حق اوست، او را توصیف و بیان کند. آن جنبه های معنوی یک عالم جداگانه ای است. از امام صادق (ع) روایت شده است « ان فاطمه کانت محدثه » یعنی آن بزرگوار محدثه بود، یعنی فرشتگان بر او فرود می آمدند، با او مأنوس می شدند و سخن می گفتند. در این مورد روایات متعددی در دست است. محدثه بودن ایشان مخصوص شیعه هم نیست. شیعه و سنی معتقدند که کسانی در دوران اسلام بوده اند ( یا ممکن است کسانی وجود داشته باشند ) که فرشتگان با آن ها سخن بگویند. مصداق این کس در روایات ما، فاطمه زهرا (س) است. در این روایت امام صادق (ع) بیان شده که فرشتگان الهی می آمدند نزد فاطمه زهرا (س) و با او حرف می زدند و آیات الهی را بر او می خواندند و همان تعبیراتی را که نسبت به مریم ( ع) در قرآن هست که « ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین » فرشتگان به فاطمه زهرا (س) خطاب می کردند و می گفتند: « یا فاطمه ان الله اصطفیک و طهرک » خدا تو را برگزیده است، خدا تو را پاک قرار داده است، « واصطفیک علی نساء العالمین » و تو را بر زنان عالم برتری داده است. بعد امام صادق (ع) در همین روایت می فرماید: یک شبی که ملائکه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و این تعبیرات را می کردند، فاطمه زهرا (س) به آن ها فرمود: « الیست المفضله علی نساء العالمین مریم » یعنی آن زنی که خدای متعال فرموده که: « واصطفیک علی نساء العالمین » آیا او مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب به فاطمه زهرا (س) عرض کردند که « مریم برگزیده بود نسبت به زنان دوران خودش و تو برگزیده هستی نسبت به زنان همه دوران ها از اولین و آخرین». این چه مقام معنوی والایی است؟ انسان عادی مثل ما نمی تواند این عظمت و رتبه را حتی به درستی در ذهن خود تصور بکند. در روایت دیگری از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است که: فاطمه زهرا (س) به ایشان می گوید ملائکه می آیند با من سخن می گویند: و مطالبی را به من می گویند. امیرالمؤمنین (ع) به ایشان می گویند: وقتی صدای ملک را شنیدی، به من بگو تا من بنویسم آن چه را که تو می شنوی و امیرالمؤمنین نوشت آن چه را که ملائکه به فاطمه زهرا (س) املاء می کردند و این یک کتابی شد که در نزد ائمه (ع) بوده و هست. نام این کتاب « مصحف فاطمه » یا « صحیفه فاطمه » است. در روایات متعدد آمده که ائمه علیهم السلام برای مسائل گوناگون خود به « مصحف فاطمه » مراجعه می کردند. بعد امام (ع) می فرمایند: « انه لیس فیها حلال و حرام » در این کتاب احکام نیست، حلال و حرام نیست، « فیها علم ما یکون » اما همه حوادث جاری بشری در دوران های آینده در این کتاب هست. این چه دانش والایی است؟ این چه معرفت و حکمت بی نظیری استکه خدای متعال به یک زن در سنین جوانی می بخشد؟ این مقام معنوی حضرت زهرا (س) است. این مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضائل علمی ارتباط پیدا می کند. ارتباط پیدا می کند به آن چه که از تلاش فاطمه زهرا (س) ناشی می شود. این مقام را مفت نمی دهند و بدون دلیل نمی بخشند. عمل انسان، در حد بالایی در احراز فضائل و مناقب معنوی تأثیر دارد. دختری که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر (ص) در مکه متولد شد و در شعب ابی طالب یار و غمگسار پدر بود، دختری بود که حدود 7-8 سال یا یکی، دو وسه سال ( بنا بر اختلاف روایات، کمتر یا بیشتر ) سن داشت و در عین حال آن شرایط دشوار را تحمل کرد. در شرایطی که خدیجه از دنیا رفت، ابوطالب از دنیا رفت و پیغمبر تنها و بی غمگسار است و همه به او پناه می آورند، کیست که غبار غم را از چهره ی او بزداید؟ یک وقتی خدیجه بود که الان نیست، ابوطالب بود که الان نیست، در چنین شرایط دشواری، در عین آن گرسنگی ها و تشنگی ها و سرما و گرمای دوران سه ساله شعب ابی طالب ( که از دوران های سخت زندگی پیغمبر است ) که در یک شکاف کوه با همه مسلمانان معدود در حال تبعید اجباری زندگی می کردند، در این شرایط این دختر مثل فرشته نجاتی برای پیغمبر (ص)، مثل مادری برای پدر خود و مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ مشکلات را تحمل کرد. غمگسار پیغمبر (ص) شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود باز کرد. اینهاست آن چیزهایی که یک آدم را به کمال می رساند، بعد هم در دوران بعد از هجرت و در آغاز سنین تکلیف، فاطمه زهرا (س) با علی بن ابی طالب (ع) ازدواج می کند. آن مهریه فاطمه (س) است. آن جهیزیه فاطمه (س) است. شاید همه شما بدانیدکه فاطمه زهرا (س) که دختر شخص اول دنیای اسلام بود و پدرش بر آن مردم حاکم بود با چه سادگی و وضع فقیرانه ای ازدواج خود را می گذارند. زندگی فاطمه زهرا (س) در همه ابعاد پر از کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدان های جنگ است. مشکلات محیط و زندگی، فاطمه زهرا (س) را کانونی برای مراجعات مردم و مسلمان ها قرار می دهد. دختر کارگشای پیغمبر (ص) دراین شرایط زندگی را با کمال سرافرازی پیش می برد. فرزندانی مثل حسن، حسین و زینب تربیت می کند و شوهری مثل علی را نگه داری می کند. رضایت پدری مثل پیغمبر (ص) را جلب می کند. در دورانی هم که راه فتوحات و غنائم باز شده است، دختر پیغمبر ذره ای از لذت های دنیا و تشریفات و تجملات و چیز هایی که دل دخترهای جوان و زن ها متوجه آن هاست را به خود راه نمی دهد. عبادت فاطمه زهرا (س) یک عبادت نمونه است. « حسن بصری » که یکی از عباد و زهاد دنیای اسلام است درباره ی فاطمه زهرا (س) می گوید: به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که « تورمت قدماها » پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت ورم کرد. امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: یک شب جمعه ای تا صبح مادرم به عبادت ایستاد، تا صبح عبادت کرد. « حتی انفجرت عمود الصبح » تا وقتی که فجر طلوع کرد مادر من از سرشب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا کرد و تضرع کرد. امام حسن (ع) می گوید: « شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد، مردم را دعا کرد، برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم « یا اماه، اما تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک » « مادرم، یک دعا برای خودت نکردی، شب تا صبح برای دیگران دعا کردی. در جواب فرمود: « یا بنی، الجار ثم الدار »، « اول دیگران بعد خود ما ». این، آن روحیه ی والاست. جهاد آن بزرگوار در میدان های مختلف یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام، در دفاع از امامت و ولایت، در حمایت از پیغمبر (ص)، در نگه داری بزرگترین سردار اسلام یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود. امیرالمؤمنین (ع) یک وقتی درباره ی فاطمه زهرا (س) فرمود: « ما اغضبنی و لا خرج من امری » یک بار این زن در طول دوران زناشوئی مرا به خشم نیاورد، یک بار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه زهرا (س) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه یک همسر است. یک زن است همانطور که اسلام می گوید. در محیط علم یک دانشمند والاست. آن خطبه ای که فاطمه زهرا (س) در مسجد مدینه بعد از رحلت پیغمبر (ص) ایراد کرده است، خطبه ای است که به گفته علامه مجلسی بزرگان فصحاً و بلغاً و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات این خطبه را معنا کنند. این قدر پرمغز است. از لحاظ زیبایی هنری این سخن فاطمه زهرا (س) مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج البلاغه و در حد سخنان امیرالمؤمنین (ع) است. فاطمه زهرا (س) می رود در مسجد مدینه می ایستد در مقابل مردم و ارتجالاً حرف می زند. شاید ایشان یک ساعت صحبت کرده است با بهترین و زیباترین عبارات و زبده ترین و گزیده ترین معانی. آن عبادتش، این فصاحت و بلاغتش، این فرزانگی و دانشش، این معرفت و حکمتش، آن جهاد و مبارزه اش، آن رفتارش به عنوان یک دختر، آن رفتارش به عنوان یک همسر، آن رفتارش به عنوان یک مادر، آن احسانش به مستمندان که وقتی پیرمرد مستمندی را پیغمبر (ص) به در خانه امیرالمؤمنین (ع) فرستاد و گفت که برو حاجتت را از آن ها بخواه، فاطمه زهرا (س) یک پوستی را که حسن و حسین روی آن می خوابیدند و به عنوان زیرانداز فرزندان خود در خانه داشت وچیزی جز آن نداشت، برداشت و داد به این سائل و گفت: « این را ببر بفروش و از پول آن استفاده کن». این شخصیت جامع الاطراف فاطمه زهرا (س) است. این الگوست. الگوی زن مسلمان این است. زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند. در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند. در میدان جهاد و مبارزه (از هر نوع آن) پیش قدم باشد. نسبت به زخارف دنیا و تجملات کم ارزش، بی اعتنا باشد. عفت و عصمت و طهارتش در حدی باشد که چشم و نظر هرزه بیگانه را به خودی خود دفع کند. در محیط خانه دل آرام مرد، شوهر و فرزندانش باشد. مایه آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد. در دامن پرمهر و پر عطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزش، فر زندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند. انسان های بی عقده، خوش روحیه و سالم از لحاظ روحی و اعصاب، در دامان او پرورش پیدا بکنند. مردان و زنان و شخصیت های جامعه را به وجود بیاورد. مادر از هر سازنده ای، سازنده تر و با ارزش تر است. بزرگ ترین دانشمندان ممکن است یک ابزار بسیار فوق پیچیده الکترونیکی را مثلاً به وجود بیاورند، موشک های قاره پیما را به وجود بیاورند، وسایل تسخیر فضا را به وجود بیاورند ولی هیچ کدام از این ها اهمیت این را نداردکه کسی یک انسان والا به وجود بیاورد و چنین کاری تنها از مادر ساخته است. این، آن الگوی زن اسلامی است. اشتباه می کند دنیای استکباری سرشار از جاهلیت خیال می کند ارزش و اعتبار زن این است که خود را در چشم مردان آرایش کند تا چشم های هرزه به او نگاه کنند و از او تمتع بگیرند و او را تحسین کنند. بساط آن چیزی که امروز به عنوان آزادی زن در دنیا از سوی فرهنگ منحط غربی پهن شده است، بر این پایه است که زن را در معرض دید مرد قرار بدهند تا مردان از آن ها تمتعات جنسی و لذت ببرند و زن ها وسیله ی التذاذ مردان بشوند. آن ها به این، آزادی زن می گویند. آیا این آزادی زن است؟ آن کسانی که در دنیای جاهل، غافل و گمراه غربی ادعا می کنند که طرفدار حقوق بشر و حقوق زن هستند، در حقیقت ستمگران به زن هستند شما باید زن را با چشم یک انسان والا نگاه کنید تا معلوم بشود که تکامل و حق و آزادی او چیست؟ زن را به عنوان یک موجودی که می تواند مایه ای برای اصلاح جامعه با پرورش انسان های والا بشود نگاه کنید تا معلوم بشود که زن چیست و آزادی او چگونه است. زن را به چشم آن عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر بگیرید خانواده اگر چه از زن و مرد تشکیل می شود و هر دو در تشکیل و موجودیت خانواده مؤثرند، اما آسایش فضای خانواده و آرامش و سکونتی که در فضای خانواده است به برکت زن و طبیعت زنانه است با این چشم به زن نگاه کنند تا معلوم بشود که زن چگونه کمال پیدا می کند و حقوق زن در چیست. آن روز که اروپایی ها تازه صنایع را به وجود آورده بودند (اوایل قرن نوزدهم) و سرمایه داران غربی و کارخانجات فراوان را اختراع کرده بودند، احتیاج به نیروی کار ارزان، بی توقع و کم دردسر داشتند و لذا زمزمه آزادی زن را بلند کردند برای این که زن را در داخل خانواده به داخل کارخانه ها بکشانند و به عنوان یک کارگر ارزان از او استفاده کنند و جیب های خودشان را پر کنند و زن را از کرامت و منزلت خود بیاندازند. امروز آن چه که به عنوان آزادی زن در غرب مطرح است دنباله ی همان داستان و ماجراست. لذا ظلمی که به زن در فرهنگ غربی شده و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بی سابقه است. در گذشته تاریخ هم به زن ظلم شده است، اما این ظلم عمومی و فراگیر و همه گیر مخصوص دوران اخیر است و ناشی از تمدن غرب می باشد که زن را به عنوان وسیله ی التذاذ مردان معرفی کرده اند و اسمش را گذاشتند آزادی زن! در حالی که در واقع آزادی مردان هرزه بود برای تمتع از زن. غربی ها نه فقط در عرصه کار و فعالیت صنعتی و امثال آن بلکه در عرصه هنر و ادبیات هم به زن ظلم کرده اند. شما امروز نگاه کنید در آثار هنری، در داستان ها، در رمان ها، در نقاشی ها و در انواع کارهای هنری آن ها، ببینید با چه دیدی به زن نگریسته می شود، آیا جنبه های مثبت و ارزش های والایی که در زن هست مورد توجه قرار می گیرد؟ آیا عواطف رقیق، مهر و خوی مهرآمیزی که خدای متعال در زن به ودیعه "ذاشته است، خوی مادری، روحیه نگه داری از فرزند و تربیت فرزند مورد توجه است یا جنبه های شهوانی و به تعبیر آن ها عشقی که البته این تعبیر غلط و نادرستی است حقیقت مسئله، شهوت است نه عشق. آن ها زن را این طور خواستند پرورش و عادت بدهند. آن ها زن را به عنوان یک موجود مصرف کننده، دست و دلباز و کارگر کم توقع و کم طلب و ارزان تلقی می کنند. اسلام این ها را برای زن ارزش نمی داند. اسلام با کار کردن زنان نه تنها موافق است بلکه تا آن جا که با شغل اساسی او که مهم ترین شغل اوست یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده، مزاحم نباشد، شاید لازم هم می داند. یک کشور نمی تواند از نیروی کار زنان در عرصه های مختلف بی نیاز باشد. اما این کار باید با کرامت و با ارزش معنوی و انسانی زن منافات نداشته باشد. باید زن را تذلیل نکنند. زن را وادار به تواضع و خضوع نکنند. تکبر از همه ی انسان ها مذموم است مگر از زنان در مقابل مرد ان نامحرم، زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبر باشد. « فلا تخضعن بالقول » زن در حرف زدن با مرد نباید حالت خضوع داشته باشد. این برای حفظ کرامت زن است. اسلام این را می خواهد و این الگوی زن مسلمان است و شما ببینید وقتی زن مسلمان برمی گردد به فطرت و اصل خود، چه معجزه عظیمی درست می کند. آن چنانی که در انقلاب و نظام اسلامی ما بحمدالله مشاهده شده و امروز هم دارد، مشاهده می شود کجا ما از زنان آن قدرت و عظمت را دیده بودیم که امروز داریم از مادران شهدا می بینیم؟ کجا ما از زنان جوان آن فداکاری را دیده بودیم که در دوران جنگ دیدیم که آن ها همسران محبوبشان را به میدان های جنگ می فرستادندو راز و عفت و امانت آن ها را حفظ می کردند تا آن ها با خاطر آسوده در میدان ها باشند. این عظمت اسلام است که در چهره زنان انقلابی ما، در دوران انقلاب آشکار شدو امروز هم بحمدالله آشکار است. کسانی تبلیغ نکنند که با حفظ حجاب، عفت، خانه داری و تربیت فرزند، نمی شود زنان علم کسب کنند. چه قدر ما زنان دانشمند و عالم در رشته های مختلف بحمدالله در جامعه مان داریم. عده زیادی از دانشجویان کوشا و با استعداد و با ارزش، فارغ التحصیلان سطح بالا و پزشکان ممتاز و طراز بالا در رشته های گوناگون علمی از خانم ها هستند. امروز در جمهوری اسلامی زن های ما هم عفاف و عصمتشان را حفظ می کنند، هم طهارت زنانه شانم را حفظ می کنند. هم حجاب را به شکل کامل حفظ می کنند، هم به تربیت فرزندشان به شیوه ی اسلامی می رسند و شوهرداری را همانگونه که اسلام گفته، انجام می دهند و هم فعالیت علمی و سیاسی می کنند. الان در بین شما خانم هایی که این جا تشریف دارید عده ی زیادی هستند که فعالیت های سیاسی و اجتماعی دارند که بسیار هم خوب است فعالیت های ممتاز و برجسته ای هم هست، چه خانم های مجرد و چه خانم هایی که متأهل هستند. همسران خانم ها هم افتخار می کنند (و باید هم افتخار کنند) که زن هایشان در میدان های گوناگون پیشرو و پیشتازند و با روحیه ی اسلامی خود به دور از هرزگی ها، تجمل گرایی ها، پست شدن ها و حقیر شدن ها می توانند در محیط اسلامی به کمال برسند. من به خانم های مسلمان، خانم های جوان و خانم های خانه دار عرض می کنم سراغ این تبلیغ مصرف گرایی که غرب مثل خوره ای به جان جوامع دنیا و ما انداخته است، نروید. مصرف در حد لازم خوب است نه در حد اسراف و خانم های مسئولین و زنانی که همسرانشان یا خودشان مسئولیت هایی در بخش های مختلف کشور دارند، باید از لحاظ دوری از اسراف برای دیگران الگو باشند. باید به دیگران درس بدهند که زن مسلمان بالاتر از این حرف هاست که اسیر زر و زیور و طلاجات و این چیزها بشود. نمی خواهیم بگوییم این ها حرام است می خواهیم بگوییم که شأن زن مسلمان بالاتر از این است که در دورانی که بسیاری از مردم جامعه ما در وضعی زندگی می کنند که محتاج کمک هستند، کسانی بروند هی پول بدهند، طلا بخرند، زینت بخرند، وسایل رنگارنگ زندگی بخرند و در انواع روش ها و منش های زندگی اسراف کنند. این الگوی زن مسلمان است. این یکی از آن میدان هایی است که ما در مقابل دنیای استکباری مدعی هستیم. من بارها به گویندگان و مبلغین عرض کردم که در مورد مسئله ی زن این ما نیستیم که باید از موضع خودمان دفاع کنیم، این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع کند. آن چه را که ما برای زن عرضه می کنیم چیزی است که هیچ انسان اندیشمند و با انصافی نمی تواند منکر بشود که این برای زن خوب است ما زن را دعوت به عفت، عصمت، حجاب عدم اختلاط و آمیزش بی حد و مرز میان زن و مرد، حفظ کرامت انسانی و آرایش نکردن در مقابل مردان بیگانه برای این که لذت ببرند، دعوت می کنیم. آیا این ها بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. آن ها که زن را تشویق می کنند که خود را جوری آرایش کند که مردهای کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانی خود را ارضاء کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین آوردند و تذلیل کردند. نفرهنگ ما، فرهنگی است که انسان های والا و اندیشمند حتی در غرب می پسندند و رفتارشان هم همین طور است. در غرب هم خانم های عفیف، سنگین و متین و کسانی که برای خودشان ارزش قائلند، حاضر نیستند خودشان را وسیله ای برای ارضاء غرایز شهوانی بیگانگان و هرزه چشم ها قرار بدهند. فرنگ منحط غرب از این قبیل چیز ها زیاد دارد. یکی از حرف هایی که می زنند مسئله ی حقوق بشر است. آیا چیزی که غرب از آن دفاع می کند حقیقتاً حقوق بشر است؟ آن جا که حقوق یک میلیارد و اندی مسلمان با اهانت به مقدساتشان تضییع می شود، سردمداران حقوق بشر ساکتند. حتی تشویق هم می کنند. شما امروز می بینید که همه ی دستگاه های استکباری و نوکر ها و مزدورهای قلم به دست و جیره خوارشان در دفاع از یک انسان بی ارزش که آن آیات شیطانی را در معرض دید مردم قرار داد، آن انسان ملحد و مرتد یعنی سلمان رشدی، صف بسته اند. آیا این دفاع از حقوق بشر است؟ چرا آن جا که دویست میلیون مسلمان هندی حقوقشان تضییع می شود و عبادتگاهشان به وسیله ی مشتی جاهل و متعصب و با تحریک دشمنان اسلام و مسلمین ویران می شود، ازحقوق بشر دم نمی زنند؟ چرا در بوسنی و هرزگوین که میلیون ها انسان در معرض سخت ترین عقوبت های ظالمانه قرار گرفته اند و قتل عام می شوند، بچه ها می میرند و زن ها نابود می شوند و مریض ها کشته می شوند، از حقوق بشر دفاع نمی کنند یا حداکثر به یک اظهار زبانی اکتفا می کنند؟ اگر راستی طرفدار حقوق بشرند چرا اینجاها مرده اند؟ چرا در فلسطین که یک ملت را از خانه خودشان آواره کردند و زمین آن ها را غصب کرده اند و امروز هم به هر مناسبتی آن ها و طرفدارانشان را در لبنان و اردوگاه های فلسطینی بمباران می کنند، کسانی که طرفدار حقوق بشرند ساکت می نشینند؟ این ها طرفذار حقوق بشرند؟ یا آن ها دروغگو و فریبگر هستند، و یا حقوق بشر به سبک غربی، حقوق ضد بشر است. حقوق ستمگران است. این حقوق بشر، حقوق بشر نیست. ما طرفدار حقوق بشریم. اسلام طرفدار حقوق انسان است. هیچ مکتبی به قدر اسلام ارزش و کرامت انسان را والا نمی داند. یکی از اصول اسلامی که همیشه در تعریف اسلام مطرح شده، اصل تکریم انسان است. ما منتظر نمی نشینیم تا غربی ها بیایند به ما حقوق بشر را یاد بدهند. یا ما را به حفظ حقوق انسان توصیه کنند. ما خودمان اول طرفدار حقوق انسان هستیم، منتها حقوق انسان در سایه اسلام قابل دفاع خواهد بود و حقوق انسان به حساب می آید. اسلام است که در احکام خود، چه احکام قضایی و جزایی و چه احکام مدنی و حقوق عمومی و مسائل سیاسی، از حقوق انسان ها دفاع کرده است نه آن چه که در اختیار آن هاست. آن چه که آن ها به فریب حقوق انسان به حساب آورده اند و اسم گذاری کرده اند، حقوق انسان نیست ما طرفدار حقوق بشریم و حقوق بشر را دنبال خواهیم کرد. کاری هم به گفته ی فلان کمیسیون سازمان ملل و فلان کمیته بین المللی نداریم. ما خودمان به خاطر دستور اسلام طرفدار حقوق انسان هستیم جرا که حقوق انسان، از اصول اسلام است. منتها آن چیزی را که آن ها مطرح می کنند یک فریب و دروغ می دانیم. آن از طرفداریشان از حقوق زن، این هم از طرفداریشان از حقوق بشر. مستکبرین و مستبدین و غارتگران عالم و بی اعتنایان به حقوق ملت ها و نابود کننده یمنافع ملت های ضعیف و اشغالگران سرزمین های کشور های ضعیف امروز پرچم دفاع از حقوق انسان و حقوق زن را در دست گرفته اند. معلوم است که ملت های مسلمان نمی توانند به این ها اعتنا بکنند. مهم اینست که شما زنان مسلمان به خصوص زنان جوان، دختران داشجو و خانم هایی که به فعالیت های علمی و اجتماعی و سیاسی اشتغال دارید این روش اسلامی را با جدیت و با اهتمام کامل دنبال کنید و آن را رها نکنید. تربیت اسلامی و انقلابی زن مسلمان، مایه مباهات و افتخار جمهوری اسلامی است. ما به زنان مسلمان خودمان افتخار می کنیم. وقتی در این راهپیمایی ها، دوربین ها می رود روی خانم هایی که با حجاب کامل حتی فرزندانشان را در بغل گرفته اند و در شرایط دشوار برای اعلام موضع سیاسی به راهپیمایی آمده اند یا برای کار عبادی سیاسی در نماز جمعه شرکت کرده اند، یا برای انتخاب منتخبین سیاسی خود پای صندوق های رأی رفتند، ما افتخار می کنیم. وقتی زنان ما در راه تحصیل علم در دانشگاه ها مراتب عالیه را به دست آورده اند یا در رشته های گوناگون کنکوری های سراسری رتبه ی اول و دوم شده اند. جمهوری اسلامی سربلند می شود و افتخار می کند. این افتخاری است برای احکام نورانی اسلام که در این دوران این طور مشغول سازندگی است. در جهانی که از همه طرف امواج تبلیغات غلط انحرافی در جریان است، زن مسلمان با این شجاعت و با این استقلال رأی، خودش را می تواند نشان بدهد. این ها همه از برکات اسلام است. محیط دانشگاه ها بسیار مهم است. در محیط دانشگاه ها خانم های دانشجو و استاد باید سعی کنند همین روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنند. اگر کسانی خدای ناکرده در دانشگاه های کشور هستند که نسبت به حجاب اسلامی و زنان و دانشجویان دختر مسلمان بی احترامی می کنند، به آن ها اجازه ندهید افکار فاسد خود را منتشر کنند. محیط دانشگاه باید محیط اسلامی باشد. باید محیطی برای رشد انسان و زن اسلامی باشد، زنی که الگویش فاطمه زهرا سلام الله علیها است. این برای آینده ی کشور فوق العاده مهم است. مخصوصاً در بعضی از دانشگاه ها مثل دانشگاه تربیت مدرس که در حقیقت یک نهاد انقلابی است، موضوع مهم تر است. من همیشه گفتم انتظاری که ما از دانشگاه تربیت مدرس داریم از دانشگاه های دیگر بیشتر است. اگر چه امروز بحمدالله همه دانشگاه ها در زیر سایه ی اسلام زندگی می کنند، اما دانشگاه تربیت مدرس پروریده و مولود اسلام و انقلاب و ساخته شده با هدف تربیت استادان و مدرسین عالی مقام اسلامی است. انتظار ما از این دانشگاه بیشتر از دانشگاه های دیگر است. توجه مسئولین هم به این جور مراکز باید توجه شایسته و بایسته باشد. امیدواریم خدای متعال شما را مشمول رحمت و عنایت خود قرار بدهد و وجود مقدس ولی عصر ارواحنا فداه شما را مورد الطاف خود قرار دهد و روح مقدس امام بزرگوارمان از همه شما راضی و شاد باشد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته (25/9/71)
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 97 |