تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,177 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,098 |
حوادث سال اول هجرت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 133، دی 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
درس هایی از تاریخ تحلیلی اسلام حوادث سال اول هجرت – 10 قسمت پنجاه و یکم حجت الاسلام و المسلمین رسولی محلاتی تعدادی از این غزوات و سرایا که به گفته ی واقدی و دیگران در سال اول هجرت اتفاق افتاده بدین شرح است: سریه حمزه بن عبدالمطلب رسول خدا – صلی الله علیه و آله – مطلع شد که کاروانی از قریش به سرکردگی و ریاست ابوجهل و به همراهی سیصد نفر از مردم مکه به سوی شام می رود، آن حضرت حمزه بن عبدالمطلب را با سی نفر از که همگی از مهاجران و اهل مکه بودن به سوی آن ها فرستاد وچون به هم رسیدند یکی از آن ها به نام «مجدی بن عمرو » که با هر دو دسته پیمان صلح داشت وساطت کرد و از زد و خورد میان دو دسته جلوگیری نمود و بدون آن که جنگی و برخوردی رخ دهد از یکدیگر جدا شدند، و این ماجرا چنان چه برخی گفته اند در سال هفتم هجرت اتفاق افتاد. و برخی از سیره نویسان این سریه را نخستین سریه و مأموریت از طرف رسول خدا (ص) دانسته اند،(1) چنان چه جمعی دیگر سریه عبیده بن حارث را نخستین سریه دانسته و گفته اند: « کان اول رایه عقدها رسول الله رایه عبیده بن الحارث ... » و ابن اثیر در کامل گفته است: این اشتباه به خاطر نزدیکی زمان این دو مأموریت و اعزام بوده(2) چون سریه حمزه در ماه رمضان بوده و سریه عبیده در ماه شوال.(3) و بلکه برخی این دو سریه را مقارن یکدیگر دانسته اند.(4) والله اعلم
سریه عبیده بن حارث این بار نیز کاروان قریش به سرپرستی ابوسفیان و یا به قول ابن هشام به سرکردگی عکرمه یا مکرز بن ابی حفص و حمایت دویست نفر مرد شمشیرزن به شام می رفت که رسول خدا – صلی الله علیه و آله – عبیده بن حارث را با شصت نفر از مهاجرین یا به گفته ی برخی هشتادتن به سوی آن ها روانه کرد و باز هم با این که دو دسته به هم برخوردند ولی بدون جنگ و زد و خورد از هم گذشتند و تنها سعد بن ابی وقاص که در لشگر مسلمین بود تیری به سوی کاروانیان پرتاب کرد و این نخستین تیری بود که به دست مسلمانان به سوی مسلمین پرتاب می شد. این سفر به هر منظوری که انجام شده بود برای دو نفر از مسلمانان مکه که نتوانسته بودند خود را به هم کیشان مهاجر به مدینه برسانند بسیار سودمند بود، زیرا این دو نفر که یکی مقداد بن عمرو بهرانی و دیگری عتبه بن غزوان مازنی نام داشتند، مدت ها بود که مسلمان شده بودند اما مانند بسیاری از مسلمانان دیگر از ترس سران قریش و نزدیکان مشرک خود نتوانسته بودند از مکه هجرت کنند، و همین که دیدن کاروان قریش به سوی شام حرکت می کند به عنوان حمایت و نگهبانی کاروان همچون دیگر نگهبانان آزادانه از مکه خارج شدند و گویا چشم به راه آمدن مسیلمانان و مترصد چنین فرصتی بودند که بتوانند به آن ها بپیوندند و همین برخورد سبب شد که آن دو نفر به آسانی بتوانند از میان کاروانیان خارج شده و به مسلمانان بپیوندند.
غزوه ی ودان (أبواء)(5) به گفته ی ابن هشام در ماه صفر – یعنی یازده ماه پس از ورود رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه – نخستین غزوه و اولین سفری که آن حضرت به همراه یاران اعزامی خود از شهر خارج شد اتفاق افتاد، در این سفر رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – سعد بن عباده را برای رسیدگی به کارهای مردم در مدینه گماشت و خود با جمعی از مسلمانان به منظور جنگ با بنی ضمره و برخورد با کاروان قریش بیرون آمد ولی به کاروان برخورد نکرد و با بنی ضمره نیز پیمانی به عنوان صلح و دوستی و عدم تعرض بست و به شهر بازگشت.
غزوه ی بواط در ماه ربیع الاول – یعنی یک سال پس از هجرت – غزوه ی بواط اتفاق افتاد و « بواط » نام جایی بوده در ناحیه ای از نواح کوه « رضوی » که رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – به منظور برخورد با قریش با جمعی از شهر مدینه خارج شد و سائب بن عثمان بن مظعون را به کار مردم شهر گماشت و بدون آن که با قریش برخورد کند و اتفاقی رخ دهد از همان جا به مدینه بازگشت.
غزوه ی عشیره و در ماه جمادی الاولی أباسلمه بن عبدالاسد را در مدینه منصوب فرمود و خود با گروهی از مهاجرین از شهر بیرون آمد و راه « نقب بنی دینار » را پیش گرفته هم چنان تا جایی به نام « عشیره » براند و در آن جا توقف کرد و تا چند روز از ماه جمادی الثانیه را نیز در آن جا ماند ودر این مدت با قبیله ی بنی مدلج و متحدین آن ها از قبایل دیگر پیمان دوستی بسته و به مدینه بازگشت. ابن هشام و دیگران از عماربن یاسر نقل کرده اند که گفته است: در غزوه ی عشیره من و علی بن ابی طالب هم سفر و مأنئس بودیم و در آن چند روزی که در عشیره توقف داشتیم روزی علی بن ابی طالب به من گفت: بیا تا به تماشای بنی مدلج که در نخلستان در آن نزدیکی کار می کردند برویم و من با او به آن نزدیکی رفتیم و هم چنان که نشسته بودیم و کار آن ها را تماشا می کردیم خوابمان گرفت و هر دو برخاسته زیر نخله ی خرما و روی شن های نرمی که در آن جا بود خوابیدیم. هنگامی به خود آمدیم که رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – بالای سر ما ایستاده بود و ما را با پای خود حرکت می داد، من و علی بن ابی طالب که سر و رویمان خاک آلوده شده بود برخاسته و در برابر آن حضرت ایستادیم، پیغمبر اسلام که سر و صورت خاک آلود علی را دید فرمود: ای ابوتراب این چه حالی است؟ و سپس فرمود: آیا شما را از بدبخت ترین و شقی ترین مردم آگاه نکنم که آن ها کیانند؟ - عرض کردیم: چرا یا رسول الله! - فرمود: یکی همان پی کننده ی ناقه (صالح) است – و در حالی که اشاره به علی بن ابی طالب می کرد – و دیگری آن کسی است که بر اینجای سر تو ضربت می زند و این محاسن تو را از آن رنگین می سازد.(6) *** و ما ان شاء الله در جای خود روی این نکته و روایاتی که نقل شده که محبوب ترین کنیه ها نزد آن حضرت این کنیه بود، و تحریف و تزویری که در این باره به دست دشمنان آن بزرگوار انجام شده بحث خواهیم کرد.
سریه سعد بن ابی وقاص وپس از بازگشت رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – به مدینه پیش از غزوه ی بدر اولی یا بعد از آن، سعد را با گروهی که به اختلاف نقل، مرکب از هشت نفر یا بیشتر بودند به منظور برخورد با کاروان قریش فرستاد، ولی کاروانیان پیش از آن که فرستادگان به محل عبور آن ها برسند از آن ناحیه گذشته بودند و از این رو سعد و همراهان به مدینه بازگشتند.
غزوه بدر اولی (سفوان) سبب این غزوه این شد که کرز بن جابر فهری دستبردی به اطراف مدینه زد و قسمتی از رمه ها و گله های مردم شهر را به غارت برد، و به گفته ی برخی چون با قریش رابطه داشت این حمله یک تجاوز سیاسی تلقی شد، و رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم –زید بن حارثه را بر مدینه گماشت و تا جایی به نام « سفوان » که از نواحی بدر بود به تعقیب وی رفت و چون به او دسترسی نیافت به مدینه بازگشت. و بنا بر نقل بسیاری از مورخین این غزوات و سرایا یعنی غزوه ی بواط و عشیره و بدر اولی و سریه سعد بن ابی وقاص در سال دوم هجرت اتفاق افتاده، ولی ما به خاطر جمع بندی آن ها از نظر بیان اهداف سرایا و غزوات اولیه ی اسلام همه را به دنبال هم و در حوادث سال اول ذکر کردیم. و اکنون با توجه به نبوت رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و اهدافی را که آن حضرت از این نظر می خواست تعقیب کند یک یا چند هدف از اهداف زیر می تواند باشد: 1- بستن پیمان صلح و دوستی و عدم تعرض با قبائل اطراف مدینه مانند قبائل بنی ضمره و بنی مدلج و دیگران چنان چه در غزوه ی ودان و عشیره انجام شد. 2- تهیه ی گزارش و اطلاع از مسیر کاروان ها که با آن نفرات بسیار به عنوان تجاریت به سوی شام می رفتند، تا مبادا در پوشش کاروان تجارتی احیاناً هدف دیگری داشته و به سوی مدینه تغییر مسیر داده و قصد حمله به شهر مدینه و جنگ با مسلمانان را داشته باشند، چنان چه نمونه اش در حمله ی کرز بن جابر فهری در غزوه ی بدر اولی اتفاق افتاد به شرحی که خواندید. 3- برای توجه دادن سران قریش به وضع موجود مهاجرین و وادار کردن آن ها از این طریق برای مذاکره یا جنگ، گروهی را در هنگام حرکت کاروان قریش به سوی شام بر سر راه آنان می فرستاد تا به آن ها بفهماند اگر به کارشکنی و آزار خود نسبت به مسلمانان – چه آن ها که هنوز در مکه بودند و چه آن ها که به مدینه هجرت کرده بودند – ادامه دهند با این خطر مواجه خواهند بود که افراد مسلمانی که از ترس مشرکان و سران مکه و شکنجه و آزار ایشان دست از خانه و زندگی و کسب و کار خود کشیده و به شهر یثرب گریخته اند ممکن است با آزادی و آسایشی که در یثرب به دست آورده اند به فکر انتقام برآمده و مزاحمتی برای کاروانیان فراهم سازند، چنان چه بالاخره هم همین طور شد و به شرحی که در صفحات آینده خواهی خواند پس از این که حدود یک سال و نیم از هجرت رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و مسلمانان به شهر یثرب گذشت بزرگان مکه به منظور مقابله از این خطر و برای این که قدرت و نیروی خود را به رخ پیروان محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – بکشند با آن سپاه مجهز و ساز و برگ جنگی به بدر آمدند و به آن سرنوشت و شکست سخت دچار گردیدند، و آن وقت به خوبی روشن گردید که منظور از آن سفر های قبلی و اعزام دسته های چند نفری همین بود که مشرکین و سران قریش را به مجلس مذاکره و گفت و گو، و در صورت عدم توافق، به میدان جنگ بکشاند و این مانع بزرگ را از سر راه نجات مردم جزیره العرب و آیین توحید بردارد، و راه را برای ترویج مرام حق همراه سازد، و بر خلاف تصور دشمنان مغرض منظور از غزوات و سرایای قبل از بدر حمله به کاروان قریش و چپاول و یغما گری اموال مردم مکه نبوده است و دلیل روشن این مطلب نیز رفتار مسلمانان در این سفرها بود، معمولاً در این سفرها حتی در غزوه ی بدر نیز مسلمانان دستبردی به کاروان نزدند و با این که در دو سفر از این مسافرت ها افراد اعزامی به کاروانیان نیز برخورد می کردند اما بدون زد و خورد از هم می گذشتند تنها در یکی از این سفر ها یکی از مسلمانان تیری به سوی کاروانیان پرتاب کرد که آن هم از طرف کاروانیان بی پاسخ ماند و به مسالمت انجامید، و اساساً مقایسه ی شماره ی افراد اعزامی با نگهبانان کاروان، گواه دیگری بر مدعای ما است زیرا در یکی از این سرایا که به سرکردگی حمزه بن عبدالمطلب صورت گرفت شماره مسلمانان سی نفر و عدد نگهبانان کاروان سیصد نفر بوده، و دیگری که در تحت فرماندهی عبیده بن حارث انجام گرفته شماره ی افراد اعزامی شصت تن و عدد مستحفظان کاروان دویست نفر مرد مسلح بوده چنان چه قبلاً نیز اشاره شد. ادامه دارد 1- چنان چه واقدی گفته(مغازی واقدی – ص9-10). 2- کامل ابن اثیر- ج2 ص 111. 3و4- سیره این کثیر – ج2 ص 359. 5- ودان- یا- ابواء نام جایی است که رسول خدا (ص) در این سفر تا بدان جا پیش رفت. 6- جهت اطلاع از مصادر این حدیث به کتاب الصحیح من السیره ج3 ص 141 مراجعه شود که در بیش از سی کتاب های معروف و معتبر اهل سنت نقل شده است.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 641 |