تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,820 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
زیارت امین الله علیه السلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1371، شماره 135، اسفند 1371 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
زیارت امین الله علیه السلام قسمت دوم آیت الله محمدی گیلانی زیارت اعتاب مقدسه انبیاء عظام و ائمه وشهداء صلوات الله علیهم، از عالیترینه مظاهر تولی و تبری است* ام رضا علیه السلام با قامه آن* معتبرترین کتاب در باب زیارت، کامل الزیارت ابن قولویه قومی «ره» است* انی کتاب از اصول معروفه شیعه است که با توثیق عام از رجال اسنا آن، مشکل بزرگی حل گردیده است* توثیق عام علی بن ابراهیم از رجال اسناد روایات تفسیرش از این قبیل است* استفاده صاحب وسائل از این اصل. در مقاله پیشین بیان شده که تشریع زیارت مراقد مطهر انبیاء و ائمه اطهار و صلحاء صلوات الله علیهم الطاف حکیمانه خداوند متعال است. تذکره فضائل آنان و اظهار عشق و محبت بآنها و طرد و لعن به دشمنانشان و تبری و بیزاری از آنها دو جناح صعود به معالی اخلاق است. و از سنت و سیره عملی تعلیم و تربیت تولی و تبری نسبت به اخلاف و نسل آینده است. و همین است مقصود امام رضا علیه السلام در فرمانی که به ریّان بن شبیب «ره» داده اند، ریان می گوید: «روز اول محرم، خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم فرمودند... یابن شبیب اگر خوشحالت می کند که خدایتعالی را بدون هیچ گناهی ملاقات کنی، زیارت کن حسین را و اگر خوشحالت می کند که با ما در بهشت همنشین شوی لعنت کن بر قاتلان حسین...» (نفس المهموم – ص23) به زیارت و بیان فضائل و اظهار عشق و محبت به حسین علیه السلام که تولی است امر فرموده و به موازات آن لعن بر قاتلان آن حضرت علیه السلام را که تبری است فرمان می دهد، و زوار محترن مشاهد مشرفه و عتبات عالیات با اجراء این دو امر «تولی و تبری» ارزشمندترین اجر رسالت را اداء می کنند و این عمل آنها جمیل ترین سیمای مودت فی القربی است، و اطاعتی است از کریمه : »و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار» (الرعد - 25) به زیارت و بیان فضائل و اظهار عشق و محبتع به حسیه علیه السلام که تولی است امر فرموده و به موازات آن لعن بر قاتلان آن محترم علیه السلام را که تبری است فرمان می دهد، زوار محترم مشاهد مشرفه و عتبات عالیات با اجراء این دو امر «تولی و تبری» ارزشمندترین اجر رسالت را اداء می کنند و این عمل آنها جمیل ترین سیمای مودت فی القربی است، و اطاعتی است از کریمه: «و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدارس» (الرعد – 25) زیرا احدی تردید نمی کند که تجاوز بحریم قربی، از اعظم قطیعات است. محکمترین کتاب در نزد شیعه در باب زیارات، کتاب شریف «کامل الزیارات» است که این امر مهم را کفایت می کند و اسناد زیارات منقوله در آن را به معصوم علیه السلام مرتبط می سازد. مؤلف این کتاب گرانقدر، مولانا الفثسه الاقدم جناب شیخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی «ره» است که استاد رئیس رؤساء الفقهاء الامامیه شیخ مفید «ره» است که این دو جناب مزارشان،در پائین پای مبارک حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام است، و وفات ابن قولویه مذکور 367-368 است. مؤلف بزرگوار از امام المحدثین جناب کلینی «ره» روایت می کند و والد ارجمند ایشان محمد بن قولویه «ره» است که در مزار شیخان قم مدفون است و او از اخیار اصحاب سعد بن عبدالله اشعری قمی است. هیچ کس از باب کتب رجال شیعه در وثاقت صاحب کامل الزیارات، تأمل نکرده است، جناب شیخ الطائفه «ره» در فهترست او را به وثاقت ستود ه و نجاشی «ره» او را به «من ثقات اصحابنا و اجلائهم فی الحدیث و الفقه» توصیف نموده است و همچنین علامه حلی «ره» در خلاصه و دیگر رؤساء مذهب شیعه. کافی است در مدح کتاب کامل الزیارت، تعبیر شیخ الاسلام مجلسی مولانا محمد باقر در کتاب بحار الانوار «کتاب کامل الزیاره من الاصول المعروفه و اخذ منه الشیخ فی التهذیب و غیره من المحدثین». (ج1-ص27) یکی از برکات این کتاب این است که رحال اسناد آن، یکجا مورد توثیق مؤلف واقع شده است که حجت بر توثیق کثیری از آنان فقط توثیق جناب ایشان است که در آغاز کتاب می فرماید: «در این کتاب از غیر ائمه اطهار علیهم السلام روایت نکردیم و می دانیم که احاطه بر همه روایات وارده در این باب میسومان نیست. ولی آنچه از روایات در این باره از ناحیه ثقات اصحاب ما رسیده است، روایت کردیم». این تعبیر جناب ایشان به عنوان «توثیق عام» مورد قبول اساطین مذهب واقع گردید و رجال واقع در سلسله اسناد کتاب مذکور بوثاقت شناخته شدند اگرچه در روایاتی غیر روایات کامل الزیارات باشند. توضیح آنکه وثاقت راوی بشهادت ثقه ثابت می شود در این جهت فرقی نیست که ثفه به وثاقت شخص معین و مخصوصی شهادت دهد، یا در ضمن توثیق جماعتی شهادت دهد و هیچ فرقی در ثبوت وثاقت، به توثیق ثقه، بین دلالت مطابقی و دلالت تضمنی نیست که توثیق رجال اسناد کتاب کامل الزیارات بدینگونه واقع شده اسد، و بر این اساس است که اساطین مذهب به وثاقت همه رجال و مشایخ علی بن ابراهیم قمی «ره» که در اسناد روایات منتهی به ائمه اطهار علیهم السلام در کتاب تفسیرش واقع شده اند، حکم می کنند، زیرا علی بن ابراهیم در مقدمه تفسیرش بنحو عام توثیقشان کرده و فرموده: «و نحن ذاکرون و مجزون بما ینتهی الینا من مشایخنا و ثقاتنا عن الذین فرض الله طاعتهم» این عبارت، بروشنی دلالت می کند که آنچه در تفسیرش روایت فرموده اند از ثقات اصحاب ما می باشد. و ظاهراً صاحب وسائل الشیعه «ره» نیز از همین اصل بهره برداری کرده اند، آنجا که در مقدمه ششم،شهادت جماعتی از اساطین مذهب را بر صحت کتابهائی که قبلا از آنها نامبرده است، نقل نموده، می فرماید: «وقد شهد علی بن ابراهیم ایضاً بثبوت احادیث تفسیر و انها مرویه عن الثقات عن الائمه علیهم السلام و کذلک جعفربن محمد بن قولویه فانه صرح بما هو ابلغ بما هو ابلغ من ذلک فی اول مزاره». (ج2- ص68) مرادشان این است که همانطور که توثیق عام علی بن ابراهیم و ابن قولویه علیهما الرحمه وسیله ثبوت وثاقت رجال اسناد کتابهای آنان در نزد رؤساء و اسطین مذهب گردیده و با این توثیق عام از یک فرد به افراد کثیری محکوم به وثاقت می شوند و بر آنان اعتماد می نمایند، بطریق اولی توثیق عام اساطین و فقهاء عظام و شهادت آنان برصحت کتابهای نامبرده باید چنین باشد. مقصود ما از اطاعه کلام درباره کتاب کامل الزیارات و جلالت مؤلف آن، این است که «زیارت امین الله» را جناب ابن قولویه در کتاب مذکور با سند از امام صادق علیه السلام روایت کرده و تقریبا مطابق همین متن در بحار اانوار از فرحه الغری سید غیاث الدین بن طاوس حلی ره نقل نموده که راوی آن جابربن یزید جعفی از امام باقر علیه السلام که طبق این روایت امام باقر علیه السلام میفرماید: «کان أبی علی بن الحسین علیه السلام قد اتخذ منزله من بعد مقتل ابیه الحسین بن علی علیه السلام بیتاً من شعر و اقام بالبادیه فلبت بها عذه سنین کراهیه لمخالطه الناس و ملابستهم و کان یصیر من البادیه بمقامه بها الی العراق زائرا لابیه و جده علیهما السلام... فخرج سلام الله علیه متوجها الی العراق لزیاره امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و انا معه و لیس معنا ذو روح الا الناقتین فلما انتهی الی النجف من بلاد الکوفه صار الی مکان منه فبکی حتی اخضلت لحیه بدموعه و قال...». (ج100- ص267) «پدرم امام زین العابدین علیه السلام بعد از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام، بیتی از مو یعنی خیمه موئی در بیرون شهر فراهم آورده بود که برای اقامه ماتم آنجا تشریف می بردند و از اختلاط و آگاهی مردم بر این امر کراهت شدید داشت و گاهی از همانجا برای زیارت پدرش حسین و جدش امیرالمؤمنین علیهما السلام به عراق سفر می کردند، در یک سفری که برای زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام متوجه عراق شد، من همراهش بودم و همراه ما صاحب روحی نبوده مگر دو ناقه چون از بلاد کوفه منتهی به نجف گردیدند، در مکانی از آن، قرار گرفتند و آنچنان گریستند که محاسن شریفش از اشکهای دیدگانش خیس گردید و فرمودند...». و برادر امام باقر علیه السلام عمربن علی بن الحسین می گوید: «لما قتل الحسین بن علی علیهما السلام لبسن نساء بنی هاشم السواد و المسوح و کن لا یشتکین من حر و لا برد و کان علی بن الحسین علیهما السلام یعمل لهن الطعام للماتم». (جامع احادیث الشیعه آیه الله العظمی البروجردی –ج –ص360) یعنی: «چون امام حسین علیه السلام شهید شد، زنان بنی هاشم جامه های سیاه و پلاس پوشیدند و سرما و گرما برایشان یکسان بود و امام زین العابدنی علیه السلام طعام آنها را در این ماتم فراهم می کرد». لازم بدانستن است که این عزاداری فاطمیات و هاشیمات بسیار شدید و سالها بدارزا کشید: فی تهذیب الشیه ره عن مولانا الصادق علیه السلام قال: «لقد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی علیه السلام و علی مثله تشق الجیوب و تلطم الحدود». (ج8 –ص 325 و بلاذ الاخبار ج14 –ص 112) و ابن نما علیه الرحمه از امام صادق «ع» روایت کرده: قال: «ما اکتحلت هاشیمه و لا اختضبت و لا ر أی فی دار هاشمی و خان خمس حجج حتی قتل عبیدالله بن زیاد لعنه الله تعالی». یعنی: عزاداری هاشیمات و فاطمیات بدینگونه بود که گریبانهای خویش را چاک می زدند و بر گونه های خود سیلی می زدند و در شهاد حسین و چنین عزاداری برای مثل حسین علیه السلام شایسته و بایسته است. و تا پنجسال سرمه و خضاب استعمال نکردند و طبخ طعامی نداشتند تا آنکه عبدالله بن زیا را کشتند». و در همه این مدت امام زین العابدین علیه السلام در عین رسیدگی باین عزاداران، کرارا راه طولتنی و خطرناک بین مدینه و عراق را با شتر طی می نمود و بزیارت جد و پدرش مشرف می گردید و بدینوسیله تولی و تبربری را تعلیم می دادند. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 223 |