تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,750 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,963 |
مراتب امر به معروف و نهی از منکر و شیوه های گوناگون آن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 137، اردیبهشت 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جاودانگی راه امام حجه الاسلام و المسلمین اسدالله بیات جایگاه و نقش حساس دستگاه اجرای مراتب امر به معورف و نهی از منکر و شیوه های گوناگون آن 4 از جمله شرایط و آدابی که مسئولان جامعه و آمرین بمعروف و ناهین از منکر باید مراعات کرده و مدنظر قرار دهند این است که هدف و مقصدشان ر ا تربیت و ساختن جامعه و سوق دادن آنان به سوی خدای عالم قرار دهند زیرا اگر افرار بخواهند دنبال مطامع دنیا باشند و در فکر اندوختن ذخایر و زخارف ظاهری مادی بیافتند نه تنها از این کار و فعالیت سوید نخواهند برد بلکه ممکن است آفات و زیانهای غیر قابل جبرانی بر خود و دیگران هم وارد سازند خیانتها و جنایتها که تدر عالم توسط همین نوع افراد واقع می شود و دنیا و دنیائیان را به آتش طمع خود می سوزانند کم نیستند. چقدر زیادند افرادی که تحت پوشش حقوق بشر به همه ارزشها پشت چازده و همه آنها را از بین برده اند و چقدر افراد تحصیل کرده ای هستند که تا زمانی که قدرت بدستشان نیافتاده است به نظر می رسند انسان های حساب شده و منضبطی می باشند اما بعلت نبودن باورهای دینی و انگیزه های معنوی چه جنایاتی نکرده اند و چه خطراتی را بوجود نیاورده اند. امروز در دنیای اسلام و حتی در دنیای غیر اسلام نگرانی هائی که بشریت دارند از ناحیه همین نوع افرادی است که از جهت اعتقادات دینی بی مبالات بوده و از تعهدات الهی و معنوی رها هستند اگر امر بمعروف و نهی از منکر برای خدا باشد و در چهار چوب ضوابط دینی صورت گیرد و از اصول و معیارهای معنوی تبعیت ماید آنوقت اس که حرمت های انسان ها محفوظ و مصون می ماند و حریم ارزشها و مقررات مورد تعدّی و تجاوز قرار نمی گیرد و شخصیتها و حقوق محترمه دستخوش امیال و هواها و حبّ جاه و مقام و خطّ و خط بازی ها قرار نمی گیرد زیرا که خدای عالم حضور و نظارت دارد و اعمال و کردارها را کنترل می نماید. در صورتی که موضع گیری ها برای جلب رضایت اشخاص و افراد صورت گیرد و محرّک اصلی و انگیزه واقعی تمایلات نفسانی و هواهای انسانی باشد و منافع گروهی و باندی معیار و ضابطه تلقی گردد و در این صورت حرمت ها شکسته می شود. تعدادی صالح، قربانی میل چند نفر انگشت شمار آدم های ناآشنا با واقعیات و حقایق بلند اسلامی می شوند و صلاحیت و کفایت و لیاقت های خودشان را هدر رفته می بینند لیکن جائی نمی یابند تا ندای مظلومیت خود را بلند کنند و بگوش کسانی برسانند. زیرا که متصدیان امور و کسانی که در کسوت امر به معروف و نهی از منکر هستند و خود را اهل برای این مهم می دانند خود ناقض این مهم هستند و خود حق الهی را زیر پا می گذارند و همه این نوع برخوردهای متناقض و شکننده برای این است. هدف بجای آنکه خدای عالم و ارزشهای الهیو حقایق عالم واقع شود هدف آن خداوندی است که در راستای اهداف ریاست یک گروه و یک جریان قرار گیرد و تامین کننده مصالح آن باشد. در دید اسلامی آمران بمعروف و ناهیان از منکر از هر نوع حب و بغضهای فردی و گروهی و باندی بای بدور باشند و از هر حیث و جهتی که جنبه غیر خدایی داشته باشد تهی گردند و همه جیز را برای خدا و برای انجام وظیفه بجای آورند و به عنوان امتثال کنندگان اوامر خداوند وارد این میدان شوند. علاوه بر اینها باید در شیوه برخورد و تذکرات و امر به معروف و نهی از بدیها و منکرات مانند پدر مهربا و دلسوز با مرتکبان رفتار نماید. فکر نکنند دیگران بردگانی هستند که باید مطیع بلا اراده اینان باشند و یا فکر نکنند تنها کسانی که دامنشان آلوده است و مرتکب بدی ها می شوند همانها هستند و خود اینها ابریاء امت بوده و با عصمت دارند زندگی می نمایند. نه اینطور نیست ممکن است آنها از یک جهت در دام شیطان و وسوسه قرار گرفته باشند اما در مقام مقایسه خیلی کمتر و پائین تر از خود اینها که دیگران را وادار به امر بمعروف و نهی از منکر می نمایند باشند منتهی خودشان نمی دانند و غافل از عیوب و آلودگی خود هستند و شما می دانید خطر این نوع غفلت و یا غرور خیلی بالاتر شکننده تر از کارهای نامطلوبی می باشد که آنها گرفتارش شده اند. بنابراین از جمله آداب و شراطی که لازم است مراعات نمایند این است که هدف اصلی بعد از رضای الهی ساختن و تهذیب و تزکیه افرا باشد و بالطبع در نحوه برخورد ملایمت و محبت و عطوفت و رأفت اسلامی و مهربانی و پدرانه برخورد کردن شرط اصلی این امر است.قطعاً خشونت در برخوردها و تندخوئی کردنها و بکار بردن عبارات رکیک و بد و زشت نه تنها مؤثر در تأمین آن هدف نخواهد بود بلکه اثر معکوس هم خواهد داشت: از باب نمونه به مواردی از روایات اهل بیت علیهم السلام اشاره می شود: 1-امام صادق (ع) می فرماید: اگر کسی برای خدا افرادی را دوست داشته باشد و برای خدا بغض داشته باشد و برای رضای خدا از امکاناتی که دارد به دیگران اعطاء نماید از کسانی است که ایمانش را به حد کمال[1] رسانده است. 2-از اما ششم علیه السلام آمده است: از بهترین و مورد اطمینان ترین وسائل ایمان این است که برای خدا دوست داشته باشید و برای خدا دشمن داشته باشید و در راه خدا اعطاء کنید و در راه خدا و برای خدا جلوگیری کنید و منع نمائید.[2] 3-امام باقر علیه السلام می فر ماید: دوستی مؤمن برای مؤمن برای خدا از بزرگترین شعب ایمان محسوب است همه باید بدانند اگر کسی برای خدا دست بدارد برای خدا دشمن بدارد و در راه خدا اعطاء کند و برای خدا منع نماید او برگزیدگان خدای عالم به حساب می آید.[3] 4-عمر بن حنظله از امام صداق علیه السلام چنین نقل می نماید که حضترت چنین فرمودند: یا عمر بر شیعیان ما بعضی از موضوعات و مسائل را تحمیل نکن و با آنان مدارا نما و فکر نکن همه دارای یکنوع استعداد و ظرفیت می باشند بلکه وعاء ها و ظرفیتها فرق می کنند و همهآن مقدار تحمل که شما ها دارید آنها ندارند و نمی توانند داشته باشند.[4] 5-در یک حدیث دیگری که فوق العاده بلند و دارای مفاهیخم عالی است از امام صادق علیه السلام نقل کرده است این طور آمده است: ای عبدالعزیز بدان که ایمان یکدرجه و دارای حد معین و ثابت نمی باشد بلکه ایمان دارای ده درجه است و مثل ایمان مانند نربان است که انسان اگر بخواهد در سطح بالا قرار گیرد نمی تواند همه پله ها را یکجا به پیماید بلکه باید از پله ای شروع نماید و به تدریج بالاتر و بالاتر رود بعضیها در پله یکی قرار دارند بعضی ها در دومی و بعضی کمتر و بعضی بالاتر، آنهایئی که در پله اول قرار دارند اگرچه در مقام مقایسه پایین تر از کسانی هستد که در پله دومی قرار دارند و آن پله دومی ها حق ندارند با نظر تحقیر بگروه یکی نگاه کرده و آنان را هیچ بشمارند و بگویند مادامی که بدرجه دهم نرسیده اید هیچ حظّی از ایمان و درجات آن را ندارید شما پائین تر از خودت را ساقط نکن و هیچ نشمارد و اگر ملاحظه کردید کسی پائین تر از شما قرار دارد با دست ارشاد و مهربانی و دلسوزی دست وی را بگیر و آن را بالت بیاور و بکوش سقوط نکند و تکلیفی بالاتر از کشش فکری و توان و استعداد او بروی او تحمیل ننما تا در اثر سنگینی بار کمتر بتواند از خد تحرک نشان دهد و کمرش زیر بار سنگین خرد شود و بشکند هر کس هر مؤمنی را بشکند و آن را در زحمت قرارش دهد باید جبران نماید.[5] ملاحظه کنید متن حدیث شریف را و دقت کنید در متن و محتوای آن تا ببینید که چه حقایق بلند و اصول روانشناسانه ای به پیروان اهل بیت علیهم السلام توصیه کرده اند و چگونه با مردم و امت اسلام برخورد نموده اند و چطور از موضع رأفت و عطوفت اسلامی مسائل و موضوعات را مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند آمرین بمعروف و ناهیان از منکر اینگونه باید با بندگان خدای عالم رفتار کنند. در پایان این بحث مناسب است مطالب و سخنان مورد سفارش حضرت امام خمینی «ره» را در این باب مورد مطالعه و دقت قرار دهیم: در مسئله چهاردهم اینطور دارند: کسی که امر به معروف و نهی از ممنکر می نماید با اشخاص و افراد مانند پزشک معالج رفتار نماید و از موضع پدری مهربان و دلسوز وارد شود و همیشه مصالح وی را در نظر گرفته و در صدد تأمین اهداف و اغراض شخصی خود نباشد و اگر بخرود می نماید و اگر کارهائی که فردی انجام داده و یا می دهد مورد انکار قرار می دهد از روی لطف و مهربانی انجام دهد و با مرتکب گناه رفتار محبت آمیز ویژه ای از خود نشان دهد و در عین حال مصالح عمومی را هم مد نظر قرار دهد و قصد و نیت خویش را خالصاً لوجه الله انجام داده و اعمال خویش را فقط برای خدای جهان لباس عمل بپوشاند و در آن هواهای نفسانی را دخیل ندانسته و اظهار برتری بر مرتکب ننماید و خود را بر مرتکب ترچیح ندهد زیرا که چه بسا آن فرد مرتکب دارای یکسری صفات و خلقیات علای و نفسانی باشد که خدای علام بخاطر همان ها این فرد را دوست داشته باشد لو اینکه از عملش اراحت باشد و بالعکس امر کننده ممکن است دارای صفات بد و رذیله ای باشد که خدای علام بهمین جهت از وی خوشش نیاید[6] ولو اینکه دارای حسن فعلی باشد زیرا که باطن اشخاص و اعمال را جز خدای جهان کس دیگری نمی تواند بشناسد و بر آنان مخفی و پنهان است. در مسئله 15 این طور می فرمایند: از یکی از بزرگترین و مهمترین مصادیق و افراد دیگر شریف تر و ظریف تر است و بیش از همه آنها مؤثرتر و در دل ها جایگیرتر است بویژه اگر متصدیان این امر الهی از علماأ دییو مراجع اسلام و رؤساء مذهب اعلی الله کلمتهم و پیشوایان مردم باشند این است که افرادی که می خواهند امر به معورف نمایند و نهی از منکر کنند باید متلبس به لباس معروف و نیکی ها باشند و خود آنان عامل به هر نوع معروف و تارک هر نوع منکر شوند هم واجبات را انجام دهند و هم مستحبات را ترک ننمایند هم از محرمات دوری کنند و هم از کروهات تا حد امکان بپرهیزند و متخلق به الاق انبیاء و ملائکه الله شوند و از اوصاف و اخلاق سفیهانو حاهلا مبّری باشند تا از طریق فعل و عمل و زیّ زنذگی ساده زیستی دیگران را به سوی خوبی ها دعوت کنند و از بدی ها بازبدارند و در عل مردم از آنا تبعیت نمایند و آنان را الگو قرار دهند و اکر خدای ناکرده مدعیان علوم الهی و عرفان اسلام و رهبری دینی و جانشین انبیاء خدا و زعامت امت اسلامی در عمل این طور نباشند و مردم مشاهده نمایند آنان به گفتار خود عامل نیستند آنان در اعتقادات خود ضعیف و سست شده و نسبت به معاصی و خلافها جرأت پیدا می کنند و به تدریج بر گذشتگان صالح نیز سوء ظن یافته و حتی نسبت به انان بدبین می گردند پس بر عالمان اسلامی لازم و واجب است و همچنین کسانی که امروز دررأس مسئولیتها قرار دارند و داعیه هدایت امت و مردم را دارند و متصدی سمتها و مسئلیتها هستند برآنان لازم و واجب است از اماکن و کرها و رفتارهای تهمت آور و مسئله دار اجتناب کرده و از آنها دوری گزینند و یکی از بزرگترین مواضع تهمت و کوچک شدن ارزش ها و بی اعتبار قلمداد شدن معیار و اصول و ظوابط دینی نزدیک شدن به حکومت های غیر عادل و سلاطین جور و ظلم است و توجیه کارها و اعمال و رفتار ناشایست و ضد ارزشی کسانی است که در رأس حکومت قرار دارند و جایر و ظالم بوده و در چهار چوب احکام و مقررات الهی حکمرانی نمی نمایند بجای حاکمیت احکام الله اشخاص طبق سلایق شخصی اعمال حاکمیت می کنند و بر امت اسلامی لازم است وقتی که مشاهده کردند فردی خود را در زیّ علماء قرار داده و داعیه اصلاح جامعه را دارد لیکن توجیه گر قدرتها و حکومتها و حاکمیت های ناشایست و ناصالح است در صوتی که راه حمل بر صحت وجود داشته باشد حمل بر صحت نمایند و الا از آن دوری کنند و اطراف وی را خلوت کرده و او را تنها بگذارند و از رفت و آمد با وی اعراض کنند و با او مراوده ننمایند زیرا که او روحانی و مصلح نبوده بلکه روحانی نما و متلبس به لباس اصلاح و روحانیت است و در واقع شیطان است لیکن در لباس علماء دین، طاغوت است اما در قالب و شکل انسان سالم و وارسته ما از خطرات و زیان هائی که از ناحیه اینان بر اسلم و امت اسلامی وارد می شود و موجب ب بندو باری افراد سست و ضعیف نسبته به اسلام و مکتب می شوند و اعتقادات و باورهایمردم را متزلزل می نمایند به خدای جهان پناه برده و از شرور اینها ز خدای عالم یرای می خواهیم تا ر امان باشیم.[7] آری اینها توصیه هائی از ناحیه حضرعت امام می باشد که با تمام وجود از متون اسلامی استنباط فرموده و در اختیار علاقه مندان قرار داده اند و کسانی که می خواهند در فکر اصلاح جامعه باشند و از منکرات جلوگیری کنند و در معرض اجراء عدالت و ارزشهای انسانی خود را قرار دهند خودشان باید مظهر اعلای اخلاق باشند تا دیگران را به سوی مسائل ارزشی و اخلاقی دعوت نمایند و در دعوت خود توفیق حاصل نمایند. ادامه دارد
[1] و 2 و 3- وسایل الشیعه ج11، باب 15 از ابواب امر به معروف و نهی از منکر حدیث 3-2-1، ص431. [4] - وسایئل الشیعه ج11، باب14 از ابواب امر به معروف و نهی از منکر حدیث1، ص426. [5] - وسائل الشیعه ج11، باب 14 از ابواب امر به معورف و نهی از منکر حدیث 4، ص428. [6] - تحریر الوسیله ج1،ص 481- مسئله 14. [7] - تحریر الوسیله ج1، ص482- مسئله 15. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 94 |