تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,818 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
حوادث سال دوم هجرت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 140، مرداد 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
درسهائی از تاریخ تحلیلی اسلام حوادث سال دوم هجرت-4 حجة الاسلام و المسلمین رسولی محلاتی خطبه عقد انس بن مالک گوید: پس از آنکه دستور این ازدواج فرخنده از آسمان نازل شد رسول خدا(ص) مرا مأمور کرد تا بسراغ جمعی از اصحاب بروم و علی را نیز در منزل آنحضرت حاضر کنم و چون همگی آمدند و در جای خود نشستند رسول خدا خطبه زیر را انشاء فرمود: «الحمدلله المحمود بنعمة، المعبود بقدرته، المطاع فی سلطانه، المرغوب الیه فیما عنده، المرهوب من عذابه، النافذ امره فی ارضه و سمائه، الذی خلق بقدرته، و میزهم بدینه، و اکرمهم بنبیه محمد، ثم ان الله جغل المصاهرة نسباً لا حقا و أمرا مفترضا، أوشج بها الارحام، و ألزمها الانام. فقال تبارک اسمه و تعالی جده: «و هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا و کان ربک قدیراً» فأمر الله یجری الی قدره، فلکل قضاء قدر، و لکل قدر اجل، و لکل اجل کتاب «یمحوالله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب» ثم انی اشهدکم انی قد زوجت فاطمة من علی علی أربعمأة مثقال فضة ان رضی بذلک».[1] و ابوبکر حضرمی- یکی از بزرگان اهل سنت- در کتاب رشفة الصادی (ص9) پس از نقل خطبه، تا آیه «یمحوالله ما یشاء...» این جمله را اضافه کرده که رسول خدا(ص) بدنبال آن فرمود: «ثم ان الله امرنی ان ازوج فاطمة من علی بن ابیطالب»- یعنی خداوند مرا مأمور کرده تا فاطمه را به ازدواج علی بن ابیطالب درآورم. خطبه پیغمبر تمام شد و علی(ع) که بدنبال کاری رفته بود حاضر نبود، از این رو پیغمبر دستور داد طبقی از خرما آوردند، و پیش روی مدعوین گذاردند، و حضرت به آنان تعارف کرد تا بخورند و از آن بردارند، و در این حال علی(ع) از راه رسید، و پیغمبر تبسمی کرده و بدو فرمود: «یا علی ان الله أمرنی أن ازوجک فاطمة و قد زوجتکها علی أربعمأة مثقال فضة، أرضیت؟». ای علی خداوند مرا مأمور کرد تا فاطمه را بهمسری تو درآورم، و من نیز او را به چهارصد مثقال نقره[2] به ازدواج تو در آوردم آیا راضی هستی؟ علی(ع) رضایت خود را بدان حضرت ابلاغ کرد و سپس سجده شکری برای خدای تعالی بجای آورد، و رسول خدا(ص) درباره داماد و عروس دعا کرد و خیر و سعادت را برای آنها از خداوند درخواست نمود. و مرحوم ابن شهر آشوب از ابن مردویه روایت کرده که پیغمبر خدا پس از اینکه خود خطبه عقد را خواند به علی(ع) فرمود: اکنون برخیز و تو هم برای خود خطبهای بخوان و علی(ع) خطبه زیر را انشاء نمود: «الحمدلله الذی قرب من حامدیه، و دنا من سائلیه، و وعد الجنة من یتقیه، و انذر بالنار من یعصیه، نحمده علی قدم احسانه و أیادیه، حمد من یعلم انه خالقه و بادیه، و ممیته و محییه، و مسائله عن مساویه، و نستعینه و نستهدیه، و نؤمن به و نستکفیه، و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له شهادة تبلیغه و ترضیه، و ان محمدا عبده و رسوله، صلاة تزلفه و تحظیه، و ترفعه و تصطفیه، و النکاح مما امر الله به و یرضیه، و اجتماعنا مما قدره الله و اذن فیه، و هذا رسول الله زوجنی ابنته فاطمه علی خمسمأة درهم و قد رضیت فاسئلوه و اشهدوا».[3] تهیه جهاز در فصل پیشین گذشت که علی(ع) طبق نقل مشهور، زره خود را مهریه زهرا(س) قرار داد و رسول خدا(ص) به علی(ع) دستور داد تا آن را بفروشد و پولش را نزد آن حضرت ببرد، علی(ع) زره را فروخت و پول آن را که چهارصد درهم یا چهارصد و هشتاد و یا پانصد درهم بود به نزد پیغمبر آورد و در دامان آن حضرت ریخت.[4] و در حدیثی از علی(ع) نقل شده که فرمود: وقتی پولها را در دامان رسول خدا(ص) ریختم نه پیغمبر از من پرسید که این پولها چقدر است، و نه من به او چیزی در این باره گفتم، در این وقت یک مشت از آن پولها را به بلال داد و فرمود: برای فاطمه عطری خریداری کن، و دومشت دیگر هم از آن پولها برداشت و به ابی بکر داد تا اسباب خانه و لوازم زندگی و لباس و به اصطلاح جهیزیهای برای زهرای اطهر تهیه کند، و عمار بن یاسر و چندتن از اصحاب را نیز همراه ابوبکر بدین منظور به بازار فرستاد.
و ما در این جا اجناسی را که بر طبق نقل مرحوم شیخ طوسی(ره) برای فاطمه(س) خریداری کردند ذیلا نقل میکنیم و بگفته یکی از نویسندگان: این «فاکتور» سند مطمئنی از حقیقت و حقانیت اسلام است که به عالم بشریت عرضه میشود. و باید گفت: نموده و الگوئی است تا پیروان مکتب فاطمه و مدعیان دوستی این خاندان از اسراف و تبذیرهائی که در این باره انجام میدهند جلوگیری کرده و وضع خود را با این الگوی ساده و مختصر تطبیق دهند، و در عمل از این رهبران الهی پیروی کنند نه با زبان، و در نتیجه از این مسابقه زیان بار و خانمانسوزی که در تهیه جهاز میان مسلمانان معمول شده و موجب آن همه بدبختی و سیه روزی و افراطها و بی خانمانیها و... و... گردیده جلوگیری بعمل آورند، بیاری خدا و همت مردان و زنان آزاده. و اما صورت جهیزیه: 1- یک قواره پیراهن به هفت درهم. 2- یک عدد روسری بزرگ به چهار درهم. 3- یک حوله سیه خیبری. 4- یک تخت خواب که با برگ درخت خرما بافته شده بود. 5- دو عدد تشک کتانی «از کتانهای مصر» که درون یکی از آنها از لیف خرما و درون دیگری از پشم گوسفند پر شده بود. 6- چهار عدد بالش از پوست میش و از پوستهای طائف مکه که از گیاه خوشبوئی بنام «اذخر» پر شده بود. 7- یک تخته پرده پشمی. 8- یک قطعه حصیر- که در جائی به نام «حجر» بافته شده بود. 9- یک عدد دست آس- برای آرد کردن جو و گندم. 10- یک طشت مسی برای لباسشوئی. 11- یک عدد مشگ چرمی برای آبکشی. 12- یک بادیه بزرگ برای دوشیدن شیر گوسفند. 13- یک ظرف چرمی برای آب. 14- یک آفتابه گلی لعابی شده. 15- یک سبوی گلی سبز. 16- دو عدد کوزه سفالین. و مرحوم ابن شهر آشوب بر طبق روایتی به «فاکتور» بالا دو قلم دیگر هم اضافه کرده بشرح زیر: 17- یک قطعه پوست چرمی برای فرش. 18- یک چادر از پارچههای بافت «قطر»- یا قطران. و کسانی که برای خرید جهیزیه ببازار رفته بودند آنها را برداشته بخانه پیغمبر آوردند، و پیغمبر خدا یک یک آنها را بر میداشت و پشت و روی آن مینگریست و میگفت: «بارک الله لاهل البیت». خدا مبارک کند![5] و در کتاب کشف الغمة با قدری اختلاف صورت جهیزیه فوق را ذکر کرده و سپس از ابی بکر روایت میکند که وقتی آنها را پیش روی پیغمبر خدا گذاردیم و آنها را مشاهده کرد اشک از دیدگانش جاری گردید، آنگاه سر به سوی آسمان بلند کرده گفت: «اللهم بارک لاهل بیت جل آنیتهم الخزف». خدایا این زندگانی را برای خاندانی که بیشتر ظرفهایشان گلی است مبارک گردان.[6] ***
و این بود صورت جهیزیه فاطمه زهرا «سیده زنان عالم» و بزرگ بانوی جهان بشریت و دخت اشرف فرزندان آدم! اکنون شما خود حدیث مفصل را از این مجمل بخوانید، و بمدعیان دوستی و محبت این خاندان بنگرید، و آنهمه بودجههای گزاف و بی حسابی را که صرف تهیه جهیزیه دختران میکنند ببینید تا بدرستی و نادرستی ادعای آنان پی برید. و در خاتمه بد نیست قسمت زیر را هم که تکمیل کننده قسمتهای بالا است بخوانید، چون طبق معمول پسر جوانی هم که میخواهد با دختری ازدواج کند، یا مختصر اثاثی در خانه دارد و یا هنگام ازدواج تهیه میکند. اکنون ببینیم علی بن ابی طالب شهسوار اسلام، و محبوبترین مردان و نزدیکترین آنان در نزد خدا و رسول، چه داشت و چه تهیه کرد؟ تا از مجموع آنها صورت کامل اثاث البیت این زوج بزرگوار را بدست آوریم. مرحوم ابن شهر آشوب در کتاب مناقب از شخصی به نام وهب بن وهب قرشی نقل میکند که علی(ع) نیز اطاق خود را برای عروسی آماده کرد، بدین ترتیب که ابتدا مقداری شن نرم «ماسه» کف اطاق پهن کرد، و چوبی هم تهیه نمود و یک سر آن را باینطرف دیوار و سر دیگرش را به آنطرف دیوار کار کرد تا لباسهای خود را روی آن بیندازند، و یک پوست گوسفند هم کف اطاق انداخت و یک بالش نیز که داخلش را از لیف خرما پر کرده بودند در اطاق نهاد. و از ابن جوزی در کتاب صفة الصفوة (ج 2 ص 3) از علی(ع) روایت شده که فرمود: هنگامی که با فاطمه ازدواج کردم، چیزی جزتخته پوستی از گوسفند نداشتم که شبها روی آن میخوابیدیم و روز که میشد علف شتر خود را روی آن میریختیم، و در نقل دیگری فرمود: روز که میشد آن را پشت و رو کرده و علوفه شتر آبکش خود را روی آن میریختیم. و از احمد بن حنبل در کتاب «مناقب» نقل شده که گفت: هنگامی که فاطمه به خانه علی آمد جز مقداری ریگ که در اطاق پهن شده بود و یک سبو و یک کوزه چیز دیگری در خانه علی نیافت.[7] و قاضی دحلان- در کتاب سیرة النبویة-[8] از انس بن مالک روایت کرده که گوید: فاطمه نزد پدرش رسول خدا(ص) آمد و شکایت حال خود را بدین گونه معروض داشت و گفت: «یا رسول الله این و ابن عمی ما لنا فراش الا جلد کبش ننام علیه و نعلف علیه ناضحنا بالنهار». - ای رسول خدا من و پسر عمویم فرشی نداریم جز پوست گوسفندی که شب روی آن میخوابیم، و روز که میشود علف شتر خود را روی آن میریزیم! پیغمبر در جواب دخترش فرمود: «یا بنیة اصبری فان موسی بن عمران اقام مع امرئته عشر سنین مالهما فرش الا عباءة قطوانیة أی بیضاء کثیر الخمل». - دخترکم صبر کن- و با همین وضع بساز- که موسی بن عمران ده سال با همسرش زندگی کرد و فرشی جز یک قطعه عبای- قطوانی- یعنی پارچه سفیدی که پرز آن زیاد بود نداشتند. باری این هم صورت اثاثیه علی(ع) بود که از طریق محدثین شیعه و سنی برای شما نقل کردیم، تا برای شیعیان و پیروان مکتب او درسی، و برای جهانیان سند بزرگی از ساده زیستی رهبر بزرگوار ما باشد. ادامه دارد از ثروت زیاد بهراسید پیامبر گرامی اسلام(ص): «فوالله ما الفقر أخشی علیکم و لکنی أخشی علیکم أن تبسط لکم الدنیا کما بسطت علی من کان قبلکم فتنافسوها کما تنافسوها و تهلککم کما أهلکتهم». (مجموعه ورام- ج 1 ص 132) بخدا قسم از فقر و تنگدستی برشما نمیترسم بلکه از آن میترسم که ثروتمند شوید و دنیای شما گشایش یابد همانطور که پیش از شما کسانی تمکن یافتند، آنگاه مانند آنها به زیادهروی دچار شوید و سرانجام ثروت شما را هلاک کند چنانکه آنان را تباه ساخت.
[1] - کشف الغمه ج 1 ص 349، ترجمه این قسمت چنین است: سپاس خدایرا که به نعمت (وداد و دهش) مورد سپاس و ستایش است، و به قدرتش مورد پرستش و در سلطنت و پادشاهیش مطاع و فرمانبردار، و بدانچه در نزد او است مورد رغبت و میل همگان، آنکه از عذابش همگی ترسان، و فرمانش در آسمان و زمین نافذ و روان است. آفریدگان را بقدرتش آفرید، و به احکام و فرامین خود آنان را متمایز ساخت و به دین خود ایشان را عزت بخشید و بوسیله پیغمبر خود«ممحمد» گرامیشان داشت. براستی که خدای تعالی پیوند از طریق زناشوئی را نسبی جدید و بصورت امری فرض قرار داد که بدان «رحم» ها ممزوج و آمیخته شوند، و همگان را بدان ملزم ساخت. و اینگونه فرمود: «اوست که از آب بشری آفرید و آنرا نژاد و پیوندی قرار داد و پروردگار تو قدرتمند است» (سوره فرقان: 25) پس فرمان خدا به حکم او جریان یابد. و حکمش به آنچه مقدر فرموده جاری شود، برای هر حکمی مقدری و برای هر مقدری مدتی و برای هر مدتی مکتوبی است. هرچه از خدا بخواهد محو و هر چه را خدا خواهد ثبت میکند، و اصل همه کتابها نزد او است. باری من شما را گواه میگیرم که فاطمه را در برابر چهارصد مثقال نقره بعقد ازدواج علی درآوردم اگر او راضی باشد. [2] - در فصل پیش گفته شد که در مقدار مهریه فاطمه(س) اختلافی در روایات دیده میشود، و این حدیث مطابق نقل اخیر است که گفتهاند: مهریه چهارصد مثقال نقره بوده. [3] - مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 350. ترجمه خطبه: «ستایش خدائی را که به ستایش کنندگانش قریب، و بدرخواست کنندگانش نزدیک، به آنان که تقوی دارند وعده بهشت داده و کسانی را که نافرمانیش کنند از آتش دوزخ بیم داده، او را به احسان و نعمتهای پیوستهاش ستایش گوئیم، ستایش کسی که میداند خداند آفریدگار و خالق و میراننده و زنده کننده او است، و از اعمال بدش بازخواست کند، و از وی کمک خواسته و راهنمائی خواهیم، و بدو ایمان آورده و از وی کفایت مهمات خود را خواهانیم، و گواهی دهم که جز او معبودی نیست، یکتائی است که شریک ندارد، بگونهای گواهی دهیم که بدربارش رسیده و خوشنودش کند، و گواهی دهیم که محمد بنده و رسول او است. و درودی بر او فرستیم که بدرگاه حق نزدیک و بهرهمندش کند، و رفعت مقام به او داده و برگزیندش، و موضوع ازدواج از موضوعاتی است که خدای تعالی بدان امر فرموده، و مورد خوشنودی او است، و این پیوستگی و اجتماع ما را مقدر فرموده و اذن داده، و این پیغمبر خداست که دخترش فاطمه را به پانصد درهم به ازدواج من درآورده و من راضی و خوشنودم، از او سئوال کردهو بدان گواه باشید». نگارنده گوید: در اینجا باز اختلافی در مهریه دیده میشود که ممکن است این پانصد درهم قیمت همان چهارصد مثقال نقرهای بادش که در خطبه رسول خدا(ص) ذکر شده بود، و ممکن است اشتباه از طرف راویان باشد، گذشته از اینکه ناقل هم دو نفر هستند و خطبه نخست را مرحوم ابن شهر آشوب از کتاب ابانة ابن بطه، و نیز از حضرت رضا(ع) نقل کرده، و خطبه دوم را از کتاب دیگری و از ابن مردویه روایت میکند. [4] - و بر طبق نقل دیگری یک مشت از آن پول را که شصت و سه یا شصت و شش درهم بود به ام ایمن داد تا اثاث خانه بخرد، و یک مشت هم به اسماء داد تا عطریات تهیه کند، و یک مشت هم به ام سلمه داد برای تهیه غذا، و ابوبکر و عمار و بلال را هم ببازار فرستاد تا لوازم دیگری برای خانه فاطمه بخرند (مناقب ج 3 ص 352) و در حدیث دیگری است که یک مشت از آن پول را به مقداد ابن اسود داد و فرمود: جهازیهای برای فاطمه خریداری کن و عطریات زیاد بخر. [5] - بحار الانوار ج 43 ص 94 و مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 352. [6] - کشف الغمه ج 1 ص 359. و در روایات علمای اهل سنت صورت جهازیه فاطمه کمتر از آنچه در بالا نقل شد، ذکر گردیده است، که به اختلاف در نقل و سند بیش ازبیست حدیث در این باره از آنها نقل شده و همه آنها در جلد 10 احقاق الحق ص 369 به بعد مذکور است هر که خواهد بدانجا رجوع کند. [7] - احقاق الحق ج 10 ص 359 و 399. [8] - حاشیه سیره حلبیه ج 2 ص 10. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 162 |