تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,074 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,023 |
هشدار به دستگاههای اجرائی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 141، شهریور 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ارزشهای اسلام و انقلاب را پاسداری کنیم حجة الاسلام و المسلمین محمد تقی رهبر هشدار به دستگاههای اجرائی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای، در حکم تنفیذ ریاست جمهوری اسلامی فرمودند: «رئیس جمهور محترم و برادر گرامی خود را به رعایت تقوی و بی اعتنائی به زخارف دنیا و دوام ذکر الهی و اعتماد به قدرت حضرت احدیت و ناچیز شمردن قدرت خود و همه قدرتمندان مادی در برابر قدرت کامله الهی و مهربانی با بندگان خدا و حسن سلوک با مردم بخصوص قشرهای ضعیف و حفظ موضع مستحکم همیشگی خود در برابر دشمنان و مخالفان و بدخواهان توصیه می کنم». در توصیه مقام معظم رهبری چند نکته بنیادین شایان توجه است: «تقوای خدا و توکل بر او، بی اعتنائی به دنیا، حسن سلوک با مردم». تمام موفقیت نظام در نکات فوق نهفته است. این توصیه ای بود که حضرت امام راحل(ره) بنیانگذار نظام اسلامی با مسئولین و کارگزاران امور کشور داشتند. و این نصیحتی بود که امیرالمؤمین(ع)، با والیان و نمایندگان خود، مطرح می فرمودند و جای جای نهج البلاغه و خطبه ها و نامه های آن حضرت گواه است. در نامه به عثمان بن حنیف (نامه 45) می نویسد: «آیا کافی است نامم فرمانروای مؤمنان باشد اما شریک غم و رنج آنها نباشم؟» و در منشور سیاسی خود به مالک اشتر فرمودند: «تو را امر می کنم به تقوای خدا و اطاعت و تسلیم در برابر اوامر و نواهی او، و پرهیز از خطر نفس اماره که آدمی را به پرتگاه هلاکت می کشاند». و در بخش دیگری خاطرنشان ساختند: «ای مالک! باید بهترین امور در نظر تو قدم برداشتن در شاهراه حق و عدل و تلاش در جهت رضا و خشنودی رعیت باشد و در این وظیفه دستخوش رضای خواص نباش، بلکه توده مردم را دریاب که آنان سپر بلا در حوادث و آبروی حکومت و دژ دفاعی کشورند...». در این اصول که برگرفته از کتاب و سنت و سیره معصومین است جای تردید نیست و آرمان چهره ها و ارکان سه قوه (مقننه، قضائیه و مجریه) جز این نمی باشد. اما ببینیم در عمل همه کارگزاران، این راه را پیموده اند؟ آیا عملکرد دستگاه اداری کشور که بخشی از قوه اجرائیه است بگونه ای بوده که خدا را خوش آید و ملت را طمأنینه نفس بیفزاید؟ آیا وجدان مردم که قضاوتشان معیار است از روند امور راضی است؟ این را با سنجش افکار و محاسبه بی طرفانه می توان دریافت. می دانیم که مردم به نظام اسلامی وفا دارند و این را در هر فرصت از جنگ گرفته تا راهپیمائیها و انتخابات به نمایش می گذارند و مسئولین نظام را نیز در رده های عالی به حساب اسلام و انقلاب دوست دارند و تأیید کرده و می کنند، اما اگر فکر کنیم این حضور مردمی به معنای خشنودی از عملکرد همه کارگزاران و روند امور است دستخوش ساده اندیشی شده ایم لذا مسئولین نظام باید بدین نکته توجه بیشتر داشته باشند و آنرا باور کنند و از کنار آن بی تفاوت نگذرند. در اینجا تنها به دو نکته حساس اشاره می کنیم: 1- وضع اقتصادی در این زمینه، گرچه نمی توان انتظار داشت که همه چیز به روال گذشته ها باشد و تعرفه ها و نرخ های پیشین ثابت بماند زیرا تورم و گرانی یک جریان بین المللی است و ما نیز از آن مصون نیستیم اما در عین حال مدیریت اقتصادی کشور می تواند بهتر از این عمل کند و نارضایتی ها را در این خصوص کاهش دهد. مشکل جنگ، ویرانی ها، بازسازی، تأمین نیازهای حیاتی بدون شک باری سنگین بر دوش دولت و در حقیقت بر دوش ملت. و بی انصافی است که تلاش مسئولین در این خصوص مد نظر نباشد. اما در عین حال روند امور و بازسازی و عمران و آبادانی کشور بگونه ای تدریجی و با در نظرداشتن اولویت ها می بایست صورت عمل پذیرد که فشار آن کمر ملت و بویژه قشرهای آسیب پذیر و کم درآمد را نشکند و بعلاوه سیاست بازار آزاد نباید فرصت را برای سوء استفاده و بحران آفرینی های اقتصادی فراهم سازد. سیاستگذاران و مجریان امور اقتصادی نباید اجازه دهند هر سودجوئی بر وفق مراد خود عمل کند تا بدانجا که حتی نانوا آرد دولتی را بگیرد و نان سنگک را هر یک عدد ده تومان بفروشد بدون آنکه کمترین نظارتی و برخوردی در این خصوص باشد، و یک کیلو گوشت گاو تا ششصد تومان و بیشتر برسد و تنها حسرت آن برای طبقات محروم باقی بماند! آنچه برای سیاستگذاران اقتصادی ما می بایست اصل باشد همان عدالت اجتماعی و اعتلای کشور است که ریاست محترم جمهور نیز بر آن تأکید فرمودند، اما حفظ جبهه روانی مردم و رضایت عمومی و پیشگیری از جوسازی و شایعه و فشار و خشم و تنفر می بایست قبل از آن ملحظ گردد. ما اگر در عمران و توسعه صنعت و تکنولوژی کندتر حرکت کنیم اما توان مردم را در نظر گرفته و پشتوانه روانی مردمی را حفظ کنیم، شاید بیشتر به صلاح نظام باشد تا با حرکتهای تند و جهشهای اقتصادی و حتی ریخت و پاشهای نه چندان ضروری پشتوانه های توده ای را تضعیف کنیم و آنچه امروزه نقل هر مجلس و ورد زبان هر محفل است همین تورم و گرانی رو به تزاید و لجام گسیخته ای است که بدون مهار و لحظه به لحظه روند جاری دارد و کنترل آن از دست مدیریت اقتصادی خارج شده و مردم ناظر رشد فزاینده آنند. این تورم و به موازات آن فشار زندگی به مصداق «من لا معاش له، له معاد له» حتی در زیربنای اعتقادی و دینی مردم رخنه می اندازد تا چه رسد به دیگر مسائل... عوارض زندگی شهری، اجاره نشینی، کمی درآمد و ضرورتهای زندگی شوخی نیست که بتوان با تعارف و شعار و مثلاً 10% اضافه حقوق آن را حل کرد. کسی که در فشار زندگی اقتصادی و در کنار آن تبعیض است به همه چیز دیگر بی اعتنا می شود و وعد و وعیدها و توصیههای اخلاقی برای او مفهوم می گردد. از سوی دیگر حاکمیت نظام بانکی با سودهای کلان و در پوشش توجیهات شرعی، عقاید بسیاری را نسبت به آنچه از مبانی دین می شناختیم سست کرده و موجب نوعی تردید در حراست از موازین شرعی شده است، اینها و مانند آن مسائلی است که در چهارچوب مصالح انقلاب و کشور و مهمتر از آن سرنوشت اسلام باید بدان توجه داشت که خدای نخواسته در موج توفنده جهان مادی کنونی نیافتیم و در اصالت مادیت و اقتصاد غرق نشویم؛ که آنچه بعد از چهارده قرن بنام اسلام در جهان ظهور کرده چهرهای مسخ شده ارائه بشود و در این میان مسئولیت فقهای عظام که بحمدالله در نهادهای مختلف نظام حضور دارند از همه سنگین تر است که رسالت آئین مقدس اسلام ناب محمدی(ص) را به نسلهای دیگر برسانند تا تجربه ناموفقی از دین ارائه نشود. 2- مدیریت شهری مسئله دیگری که امروزه برای نظام اهمیت فوق العاده دارد مدیریت شهری است. مدیریت شهری به معنی اداره شهر و امور رفاهی، بهداشتی و امکانات حیاتی شهروندان است که نوعاً در حوزه مسئولیت شهرداریها است. البته توجه داریم که مشارکت مردم در اداره شهر و انتخاب شهردار و شوراهای شهر می تواند در حسن اداره و حسن تفاهم مدیریت با شهروندان مؤثر و سازنده باشد. حال اگر مدیریت شهری به شیوهای قدرتمندانه و با اعمال قدرت یک طرفه و تصمیم گیریهای فردی و یا گروهی و خارج از رأی و نظر مردم صورت پذیرد، برای شهر و شهروندان و بالمآل برای کشور و نظام و مدیریت فاجعه بار و ویرانگر خواهد بود. هر چند با برنامه های رفرمیستی و آب و جارو و ظاهرسازیها و گلکاریها همراه باشد... مع الاسف در این زمینه نیز عملکرد این مدیریت از شیوه دوم و در هاله ای دور از تصمیم و دیدگاههای مردم بوده و عواقب بسیار نامطلوبی را ببار آورده که ناظران مسئولیت آن را فراتر از شهرداریها می بینند و متوجه نهاد اجرایی کشور می کنند. باید اعتراف کرد عملکرد شهرداری در سالهای اخیر یکی از عوامل زیانبار برای جامعه انقلابی ما بوده و دلائل آن را در عوارض کمرشکن، هوافروشی و توسعه بی رویه شهری و تخریبها و ناشی گریها و برج و باروهایی که امروزه در کشور بویژه تهران می جوشد می توان دید، چنین به نظر می رسد که در نظام شهری همه چیز با پول و عوارض قابل حل است. مثلاً یک شرکت ساختمانی می تواند در زیرکوهها و به قول کارشناسان در خطر زلزله برج بیست طبقه بدون آب و امکانات بسازد و پول بدهد و پروانه ساختمانی بگیرد که نمونه آن را در شمال تهران، شمیرانات و ولنجک و سعادت آباد و فرح زاد می توان دید. مسئولیت این امر متوجه چه کسانی است؟ فضای تهران دودآلودهتر و تراکم افزونتر و تردد مشکلتر و شرایط بهداشتی دشوارتر از گذشته شده و شهرداری به زمنیهای کوچک اجازه ساختمانهای بسیار بلند حتی در مرکز شهر را می دهد، و توجیه گر این ساخت و ساز پولهای کلانی است که بصورت عوارض هوابها پرداخته می شود. از سوی دیگر در همین شهرداریها ارباب رجوع همچون اسیرانی پشت گیشه ها و روزنه های کوچک ایستاده و اسیر بروکراسی و سردوانیدن ها هستند و دیگر دوائر نیز کم و بیش به همین درد مبتلا هستند، رشوه و فساد و پارتی و پول، رایج شده و در بعد اخلاقی و حفظ موازین اسلامی نیز، جای حرف است. کارمندان زن چندان به حجاب اسلامی کار ندارند و پیش چشم مراجعین با همکاران مردم گپ می زنند و هنگام نهار اداره تعطیل و مردم برای یک کار کوچک چند روز و بسا چند ماه سرگردانند. برخورد دیکتاتور مآبانه با ارباب رجوع کار عادی بعضی دوائر دولتی است. البته در این میان هستند اقلیت کارمندانی که از شیوه انسانی و اخلاقی برخوردار باشند اما روند جاری همان است که در بالا گفته شد. امر به معروف و نهی از منکر عملاً تعطیل شده و انجمنهای اسلامی ظهور و نقشی ندارند و نیروهای حزب الله منزوی شده و یکه تاز میدان اغلب افراد بی تعهدند. و تأسف آنکه بالای سرکارمندان عکس بزرگان ما نصب شده و شعارهایی نقش بسته که عملاً ضد تبلیغ است!! بطور خلاصه، دوائر دولتی مردابی برای پرورش ضد انقلاب شده و کافی است گذار کسی به این اماکن بیافتد و آه و ناله و فحش و ناسزاها را بشنود. اگر یک روحانی با لباس روحانیت به اداره ای بگذرد و مثلاً کاری در شهرداری داشته باشد صدها فحش و چشم غره را از سوی مردم باید نوش جان کند که این شمائید که این وضع را بوجود آورده اید!! مشکل امر این است که گذار مسئولین به این اماکن نمی افتد تا باور کنند خطر این نوع مدیریت از خطر ارتش خارجی کمتر نیست و بلکه از بعد روانی بیشتر است. نظام ما که در برابر قدرتهای خارجی و تهاجم بین المللی ایستاده امروز دستخوش ین وضع است و دود آن به چشم اسلام، روحانیت، انقلاب و مسئولین عالی کشور می رود. اگر مقامات از این وضع باخبرند که باید چاره ای بیاندیشند و اگر بی خبرند که باید چاره ای بیاندیشند و اگر بی خبرند در صدد تفحص و تحقیق برآیند و آنگاه باور می کنند که نظام اداری چون موریانه انقلاب را از درون می خورد و می پوساند. گفتنی در این زمینه بسیار است. انتظار این است که دولت به جریان امور نظارت دقیق تری داشته باشد و از کارگزاران زیردست بطور جدی بخواهند واقعیات جامعه را درک کنند و منتقل کنند. و به انتظار ننشینند فاجعه ای به وقوع پیوندند تا به فکر چاره برآیند. از صاحبنظران بخواهند بجای تبریکها و تعارفها و کلیشه ای معمول حقایق را صریح بگویند که به فرموده امام صادق(ع): «صدیقک من صدقک لا من صدقک»- دوست واقعی کسی است که راست و صریح بگوید نه چاپلوسی و ظاهرسازی و ریاکاری کند. در یک سخن دستگاههای اجرایی آنگونه که انتظار می رود درخور این انقلاب و ملت قهرمان و فداکار عمل نمی کند و لذا باید بدون واسطه و بدور از چشم مسئولان زیردست و با کسب اطلاعات واقعی و تفحص و سنجش افکار واقعیات را دنبال کنند و به گزارش کارگزاران بسنده نکنند که آنها سعی می کنند همه چیز را خوب جلوه دهند. نگارنده این مقال از آن رو که در متن جامعه حضور دارد و سعی می کند واقعیات جاری را در سطوح مختلف دریابد، وضع جاری را نامطلوب و خطرناک می بیند و شاهد عقده ها و عقده آفرینی های بسیاری است و از آن رو که از روز نخستین نهضت اسلامی هنگام این انقلاب بوده و ان شاءالله خواهد بود و حفظ نظام را فریضه دینی می داند برخود لازم دید به موجب وظیفه «والنصیحة لائمة المسلمین» مشاهدات خود را بازگوید تا فرصت از دست نرفته مسئولین دلسوز نظام به فکر چاره جوئی برآیند. امام حسین(ع): «ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم، فلاتملوا النعم». نیازهای مردم به شما از نعمتهای الهی برای شما است، بنابراین از این نعمتها خسته نشوید.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 69 |