تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,078 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,025 |
نگاهی به منطقه بحرانی قفقاز | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 141، شهریور 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نگاهی به منطقه بحرانی قفقاز دکتر محمد رضا حافظ نیا منطقه قفقاز فلات مرتفعی است که بصورت گره گاهی در محل اتصال دو فلات بزرگ ایران و آناطولی قرار گرفته است و بین دریای مازندران و دریای سیاه و سرزمینهای پست اوکراین و روسیه واقع شده و بر آنها مسلط می باشد. این واحد توپوگرافیک که متشکل بنظر رسیده و از واحدهای توپوگرافیک مجاور(فلاتها، دشتها و چاله ها) متمایز می باشد دارای گوناگونیهای انسانی و فرهنگی بوده که خود بستر و بنیاد تحولات اجتماعی و سیاسی منطقه قفقاز را تشکیل می دهد. بعبارتی منطقه قفقاز محل برخورد و تماس بین دنباله ها و زبانه های نواحی فرهنگی متمایزی است که در پیرامون قرار دارند و لذا بصورت یک منطقه چند فرهنگی تجلی می نماید که اصطکاک و برخورد بین آنها به شکل گیری بحران کمک نموده و منطقه قفقاز را از پتانسیل بحران سیاسی- اجتماعی چشمگیری برخوردار می نماید. از سوی دیگر تجلی گوناگونیهای فرهنگی را می توان در قالب نواحی سیاسی کوچک و چندگانه ای مشاهده نمود که در اشکال مختلف ناحیه سیاسی مستقل و غیر مستقل وجود دارند. منطقه قفقاز از سه واحد یا ناحیه سیاسی مستقل برخوردار است، که عبارتند از: 1- ناحیه سیاسی آذربایجان: این ناحیه سیاسی بدنبال فروپاشی کشور شوروی در سال 1991م استقلال خود را بدست آورد و از همان آغاز با بحرانهای سیاسی داخلی و خارجی روبرو گردید. وسعت این کشور 86600 کیلومتر مربع و جمعیت آن در سال 1990 برابر با 7020000نفر بوده است. مرکز سیاسی- اداری آن شهر باکو با جمعیت 1741000 نفر می باشد که بزرگترین شهر کشور است و دومین شهر آن گنجه با جمعیتی حدود 270000 نفر می باشد. نظام سیاسی آن جمهوری است و دین مردم اسلام، و زبانهای رسمی و رایج آن ترکی و روسی می باشد. الگوی ملت در جمهوری آذربایجان ترکیبی استو 1/78 درصد آنها را آذری و 9/7 درصد روسی و 9/7 درصد ارمنی و 1/6 درصد را بقیه اقوام تشکیل می دهد و همانطور که مشاهده می شود اکثریت آنها از آذریها هستند. جمهوری آذربایجان از حیث وسعت وسیعترین و از حیث جمعیت بزرگترین و از حیث موقعیت، شرایط و وضعیت جغرافیائی مناسبترین و از حیث منابع نفتی و غیر آن تقریباً داراترین کشور مستقل منطقه قفقاز می باشد، بنابراین از حیث وزن ژئوپلتیکی در منطقه قفقاز موقعیت برتری دارد. مساحت جمهوری آذربایجان حدود سه برابر ارمنستان و حدود 2/1 برابر گرجستان و جمعیت آذربایجان حدود 12/2 برابر جمعیت ارمنستان و حدود 3/1 برابر جمعیت گرجستان می باشد. 2- ناحیه سیاسی گرجستان: این ناحیه سیاسی بدنبال فروپاشی کشور شوروی در سال 1991م بصورت کشور مستقل درآمد. نظام سیاسی آن جمهوری است و دین مردم مسیحیت و اسلام و زبان رسمی آن روسی می باشد. وسعت این کشور 69700 کیلومتر مربع و جمعیت آن 5396000 نفر در سال 1990م بوده است. مرکز سیاسی- اداری آن شهر تفلیس با 1174000 نفر جمعیت بوده که بزرگترین شهر کشور است و شهرهای کوتایسی، روستاوی، باتومی و سوخومی در رتبه های بعدی قرار دارند. الگوی ملت در گرجستان ترکیبی است و از اقوام مختلف همراه با تمایز فضائی- جغرافیائی بوجود آمده است و این ویژگی ملی منشأ بحرانهای سیاسی درون کشوری آن را تشکیل می دهد. آبخازها و آجارها در منتهی الیه بخش غربی کشور و در ساحل دریای سیاه و در فاصله قابل توجهی از مرکز سیاسی- اداری کشور یعنی تفلیس قرار دارند. حدود 8/68 درصد جمعیت کشور را گرجی ها و 9 درصد آن را ارامنه و 9 درصد را روس و 2/13درصد را سایر اقوام تشکیل می دهد. گرجستان از حیث وزن ژئوپلتیکی در منطقه قفقاز از رتبه دوم برخوردار می باشد. 3- ناحیه سیاسی ارمنستان: این ناحیه سیاسی بدنبال فروپاشی کشور شوروی در سال 1991م استقلال خود را بدست آورد. نظام سیاسی آن جمهوری است و دین مردم مسیحیت بوده و عده ای نیز مسلمان هستند. زبان رسمی روسی و ارمنیاست. وسعت این کشور 29800 کیلومتر مربع و جمعیت آن 3304000 نفر در سال 1990م بوده است. مرکز سیاسی- اداری آن شهر ایروان با 1168000 نفر جمعیت است که بزرگترین شهر کشور بوده و در درجه بعدی لنیناکان قرار دارد. الگوی ملت در ارمنستان ترکیبی است ولی ارامنه در اکثریت بالا قرار داشته و حدود 90 درصد جمعیت کشور را شامل می شوند. در درجه بعدی آذریها با حدود 3/5 درصد قرار دارند. بقیه جمعیت را اقوام دیگر تشکیل می دهند. درجه بالای تجانس ملی همراه با تجانس بالای دینی باعث شده است که اولاً این جمهوری بین کشورهای منطقه قفقاز از بحران سیاسی برخوردار نباشد ثانیاً روحیه توسعه طلبی ملی تقویت شده به نحوی که تجاوز به سرزمین جمهوری آذربایجان را باهدف الحاق منطقه قره باغ به سرزمین خود انجام می دهند. در منطقه قفقاز همچنین نواحی سیاسی غیر مستقل نیز وجود دارد که به دو صورت جمهوری خودمختار و منطقه خودمختار می باشند و از حیث جغرافیائی تابع یکی از کشورهای مستقل منطقه قفقاز هستند. جمهوریهای خودمختار منطقه عبارتند از: 1- جمهوری نخجوان که بخش برونگان کشور آذربایجان را تشکیل داده و در شمال ایران قرار داشته و بین کشور ایران و کشور ارمنستان محصور می باشد. 2- جمهوری های آبخازستانو آجارستان که در ساحل دریای سیاه و در بخش غربی کشور گرجستان قرار دارند. 3- جمهوریهای داغستان و چچن اینگوش و اوستیای شمالی که بخش شمالی منطقه قفقاز را تشکیل داده و در قلمرو سیاسی کشور روسیه قرار دارند. مناطق خودمختار قفقاز عبارتنداز: 1- منطقه ناگروهو قراباغ که جزو کشور آذربایجان بوده و ارمنستان مدعی آن می باشد و بر اساس این ادعا تجاوز نظامی به خاک جمهوری آذربایجان را انجام می دهد. 2- منطقه اوستیای جنوبی که جزو سرزمین گرجستان محسوب می شود. 3- منطقه قره چای- چرکس که در ماورای قفقاز قرار داشته و جزو قلمرو سیاسی روسیه بحساب می آید. وضعیت نواحی سیاسی و بطور کلی آرایش سیاسی منطقه قفقاز معرف گوناگونیهای فرهنگی و انسانی آن استکه در بعد نژاد و قومیت شامل آذریها، گرجیها، ارامنه، روسها، آبخازها، آجارها، اوستیائیها، چچن ها و غیره می باشد. در بعد ادیان نیز جمعیت منطقه را پیروان ادیان اسلام و مسیحیت تشکیل می دهد. از حیث تاریخی نیز منطقه قفقاز غالباً در قلمرو حکومتهای مستقر در فلات ایران قرار داشته است و حتی تا قبل از قراردادهای ننگین گلستان و ترکمن چای منطقه جزئی از دولت ایران محسوب شده و در قلمرو نفوذ فرهنگی آن نیز قرار داشته است بدنبال جداسازی منطقه از پیکر سرزمین ایران توسط روسها، تلاش زیادی از سوی آنها برای تثبیت حاکمیت و نفوذ روسیه در منطقه بویژه در دوران حاکمیت کمونیستها بعمل آمد بدنبال اعمال قدرت دولت شوروی در منطقه، خصلت چندگانگی قومی فرصت اظهار وجود در شکل بحران سیاسی امنیتی را پیدا ننمود ولی با حذف حاکمیت متمرکز بر منطقه بدنبال فروپاشی شوروی، خصیصه های قومی و مکانی احیاء شده و منشأ بحرانهای سیاسی- امنیتی قفقاز گردیدند. منطقه قفقاز از حیث نظامی- استراتژیک دارای اهمیت زیادی بوده و می باشد. قدرتهای سیای- نظامی مستقر در ماورای قفقاز نظیر تزارها، کمونیستهای روسیه و دولت شوروی همیشه به منطقه قفقاز به عنوان دالان گذر به سوی جنوب و تصرف ایران، خلیج فارس، بین النهرین، شرق مدیترانه و ترکیه و شبه جزیره عربستان تا اقیانوس هند نگاه کرده اند و در دوران جنگهای ایران و روس، جنگهای جهانی اول و دوم و نیز طرحهای نظامی دولت شوروی در دوران جنگ سرد با همین دید منطقه قفقاز را مورد استفاده قرار داده اند، و آن را بصورت یک واحد عملیاتی در ساختار نظامی- دفاعی خود دیده اند. همانطور که قبلاً بیان شد منطقه دارای گوناگونی فرهنگی و انسانی است و همین امر باعث شکل گیری پتانسیل بحران سیاسی- امنیتی در قلمرو آن شده است. وضعیت ژئوپلتیکی منطقه مبین گسترش کشمکشهای سیاسی- امنیتی بر پایه جدالهای قومی- مذهبی یا ترکیبی از آنهاست. منطقه قفقاز را در بعد دینی باید محل تماس و اصطکاک دو قلمرو فرهنگی بزرگ و پیوسته دانست که یکی قلمرو فرهنگی اسلام و دیگری قلمرو فرهنگی مسیحیت در جهان است. این قلمرو فرهنگی که هر یک بخش وسیعی از بر قدیم را پوشش می دهند. توسط بدنه های آبی دریای مدیترانه و سیاه از یکدیگر فاصله می گیرندو در واقع از طریق خشکی با یکدیگر چسبندگی و اتصال ندارند و تنها در منطقه قفقاز این دو قلمرو بزرگ فرهنگی از طریق خشکی با یکدیگر تماس می گیرند. در واقع زبانه های این دو قلمرو در منطقه قفقاز به یکدیگر برخورد می کنند. یعنی آذربایجان بعنوان زبانه قلمرو فرهنگی دنیای اسلام و ارمنستان به عنوان زبانه قلمرو فرهنگی دنیای مسیحیت با یکدیگر در منطقه قفقاز اصطکاک پیدا می کنند. ضمن اینکه از حیث عنصر ژئوپلتیکی قومیت نیز نه تنها با یکدیگر تجانس ندارند بلکه بر اساس تجارب تاریخی با یکدیگر تضاد دارند و این تضاد با رقابت دو آرمان سیاسی که خاستگاه آنها خصیصه های دو قوم یاد شده می باشد تشدید می گردد. آرمان سیاسی ارمنستان بزرگ و آرمان سیاسی پان ترکیسم و توران بزرگ. وضعیت ژئوپلتیکی منطقه قفقاز که از خصیصه بحران خیزی برخوردار است به گسترش فعالیتهای قدرتهای جهانی ومنطقه ای در مسائل آن کمک نموده است. که گاهی استراتژیهای مشترکی از سوی بعضی قدرتهای جهانی و منطقه ای نیز در پیش گرفته می شود. کشورهای همسایه منطقه نظیر ایران، ترکیه و روسیه خود را در مسائل منطقه شریک دانسته و معتقدند مسائل قفقاز بر منافع ملی آنها تأثیر می گذارد- البته این باور با توجه به قرابت جغرافیائی آنها با منطقه قفقاز چندان غیرمنتظره نیست ولی نکته عمده حضور قدرتهای برون منطقه ای نظیر آمریکا و اروپای غربی در آن است که دلایل حضور آنها را نه تنها باید در چارچوب استراتژیهای جهانی آنها جستجو کرد بلکه باید احساس نگرانی آنها از توسعه حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز و نیز احساس یگانگی دینی با ارمنستان را نیز مدنظر قرار داد. پایان
مقام معظم رهبری: «یکی از خطوط ظریف، موضع خود را شناختن و در او قرار گرفتن وهوشیاری سیاسی و شم سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی داشتن- بدور از ورود به دسته بندیهای سیاسی شدن- است». (27/6/1370)
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 76 |