تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,758 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,968 |
تحلیل پدیده های سیاسی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 141، شهریور 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
تحلیل پدیده های سیاسی قسمت سوم سید موسی میرمدرس یادآوری: در قسمت دوم این مقال، کاربرد مفهوم سیاست از چهار بعد؛ الف- لغت، ب- ادبیات فارسی، ج- از دیدگاه سیاست شناسان دنیای کنونی، د- از نظر دانشمندان علوم اسلامی،مورد بررسی قرار گرفت، و پس از آن به نقد و بررسی اجمالی دیدگاههای یاد شده، پرداخته شد. در ضمن به علت طولانی بودن عنوان بحث، از این پس به جای «دانشها و روشهای کاربردی در تحلیل پدیده های سیاسی» از عنوان «تحلیل پدیده های سیاسی» بهره خواهیم برد. *** مردم و سیاست هنگامی که سخن از «دانشها و روشهای کاربردی در تحلیل پدیده های سیاسی» به میان می آید، چه بسا برخی چنین پندارند که چه حاجت به این مباحث است، ما خود بسیاری از رویدادها را تجزیه و تحلیل می کنیم و این مطالب را نیز نیاموخته و اتفاقاً مواردی هم سراغ داریم که مدعیان تحلیل سیاست، به خطا رفته و ما بر صواب بوده ایم! افزون بر آن، قلمرر گسترده دانشها و روشهای یاد شده، خود معضلی است که بسیاری از مردم، فرصت تعلیم و تعلم آن را ندارند و عملاً این نوع تلقی از تحلیل رویدادهای سیاسی، سیاست را به طبقه ای خاص، اختصاص خواهد داد، و مانع از سیاسی شدن مردم می شود؛ در حالی که هدف از این سلسله مباحث، آموزش سیاسی عامه شهروندان است. و این دو امر، به نظر، ناهماهنگ و متهافتند! در پاسخ این انگاره، باید گفت: موضوعهای سیاسی، برخی بسیط و ساده اند، و پاره ای پیچیده و مرکب. آنچه نوع مردم، در دریافت آن دچار مشکل نیستند، مباحث بخش اول است؛ فی المثل مردم بر اساس معیارهایی مانند، «هماهنگی با استراتژی و تاکتیکهای رهبری»،«حفظ مصالح اسلام و انقلاب»، «ملاحظه گذشته و ارزیابی حال افراد و گروهها»و...، می توانند درباره جریانهای سیاسی کشور، موضع بگیرند و روند برخی از امور را تأیید یا رد کنند. و البته در این گونه موارد ما نیز فهم سیاسی مردم را می ستاییم؛ ولی باید باید توجه داشت که هدف از طرح این مباحث (دانشها و روشهای یاد شده) به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه کسانی است که توان تحلیل رخدادهای جهان سیاست را دارا هستند. در این نوع مباحث از دو زاویه دینی و فرادینی به ارزیابی مسائل سیاسی پرداخته می شود؛ در حالیکه در دنیای کنونی سیاسی شناسان عمدةً از پارمترهای مادی بهره می گیرند؛ اما محورهای معنوی که در تحلیل سیاستها، نقش فراوان دارند؛ چون تقوا، بدا، شکر و کفر و ...[1] مطمح نظر آنها نیست و سر خطایشان در بعضی موارد، برخاسته از محدودیتهای عرصه تفکر سیاسی آنهاست. این قلم بر این باور است که همه مردم، دارای بینش سیاسی هستند؛ اما در برخی، این نور تحلیل، کم سو و در پاره ای،پر حرارت و توان است. و نباید تردید داشته که به هر میزان دانش سیاسی انسان، افزون شود و مهارت و تجربه در بکارگیری روشهای سیاسی، کسب کند، قدرت بیشتری برای درک و تحلیل رخدادهای عالم سیاست، خواهد داشت. و این خطاست که کسانی به حداقل فهم و دانش سیاسی اکتفا کنند. سیاست در جهان امروز، مبارزه است، بسان مبارزه دو رزمی کار که باید چشم در چشم هم بدوزند و در قبال حمله های حریف از خود دفاع کنند، و پس از شناسایی نقطه ضعفهای حریف، بر او بتازند و امتیاز گیرند. وعالم، میدان این مبارزه است و کشورها، رزمی کاران این عرصه اند. و اگر تو بر اصول مبارزه واقف نباشی، دیگران آگاه خواهند گشت و اگر نقطه ضعفها را نشناسی، دشمن ضعفهایت را دستاویز قرار خواهد داد و بناچار در این هماوردگاه، هر ملتی سیاست پیشه تر است، موفق تر! جوان و سیاست و از این جا می توان فهمید که مطالعه در سیاست، برای جوانان ضرورتی تر از نان شب است؛ چه این که آینده هر کشوری را، «قدرت ملی» آن رقم می زند، و عالی ترین شکل «قدرت ملی»، «قدرت سیاسی» است و کمال «قدرت سیاسی»، در سیاسی بودن نسل جوان است. از این رو، می توان به درصد خیانت کسانی که مبلغ «سیاست گریزی» نسل جوان هستند، اطلاع یافت. جوان به تزکیه و خودسازی، نیاز فوری دارد؛ چرا که تکامل یک جامعه، به ترویج و فراگیری بعد معنوی و الهی، بستگی تام دارد! جوان محتاج به تعلم و دانش آموزی است؛ چه این که «هویت فرهنگی» انسان و جامعه، با میزان دانش و آگاهی او، سنجیده می شود! جوان به ورزش نیاز مبرم دارد، زیرا ساختار جسمانی توانمند و قدرت رزمی او، جز از این راه بدست نمی آید، و «قدرت ملی» پیوندی وثیق با توان رزمی نسل جوان دارد! جوان باید سیاست دان و سیاست شناس گردد؛ زیرا سیاست، قدرت استخدام همه علوم را داراست، سیاست می تواند «دین» بسازد و «مذهب» خلق کند- آن سان که وهابیت و بهائیت و امثال آندو را بوجود آورد- و معنویت را نیز قبضه کند، پس اگر جوانان، می خواهند کشوری مستقل و پیشرو و جامعه ای ایده آل و نمونه داشته باشند، اگر می خواهند در آینده، مورد سرزنش فرزندان خود قرار نگیرند، اگر می خواهند علم و دینشان، و جسم و روانشان در استخدام بیگانگان در نیاید،باید سیاست را بسیار مهم بشمرند و بدان روی خوش نشان دهند. جوان اهل مبارزه است و طالب کمال، و بدون سیاست- گرچه معنویت باشد- به پرنده ای یک بال می ماند که در حسرت پرواز- در عرصه کمال- خواهد سوخت! فرهنگ و سیاست از آنچه گذشت، می توان به یکی از اساسی ترین انگیزه ها و اهداف تهاجم (شبیخون) فرهنگی دشمن، دست یافت! شما سیمای جوانی را که در معرض تهاجم فرهنگی است، ترسیم کنید، ببینید کسی که شامگاه تا پاسی از شب را با دیدن مناظر شهوت انگیز و جادوگری و غیره در فیلمهای ویدئویی سپری می کند، و با اعصابی ناآرام به رختخواب می رود و با تصویری از آنچه دیده است، چشم بر هم می بندد، و فردا هم با روانی پریشان و مغزی خسته، رهسپار محل تحصیل یا کرا می شود، چه میزان می تواند کار مفید ارائه دهد؟ و مگر نه این است که هدف وی از همان مقدار کار، نیز به دست آوردن دست مایه ای است تا بدنبال «کاروان مدپرستان تقلید گرا»، از این سوی به آن سوی بدود، و تازه با هزاران رنج و محنت آگاه که به وصال مد مورد علاقه اش رسید، مصیبت از نو آغاز می شود! زیرا مدل لباس یا کفش و کلاه عوض گشته و همچنان باید این انسان مسخ شده در پی قافله مدپرستان بدود، با این وصف، چنین عنصری خودباخته، کی فرصت پرداختن به سیاست و سرنوشت جامعه اش را خواهد داشت؟ بنابراین اگر نبود، ره آورد تهاجم فرهنگی، مگر «سیاست گریزی» نسل جوان،[2]با روا بود که دشمنان اسلام و بشریت میلیاردها دلار برای آن هزینه کنند، تا نفت خاورمیانه، و طلا و اورانیوم و مس آفریقا و آمریکای لاتین و.... را به تاراج ببرند و جوانان را به کژ راهه ها بکشانند. باری پس از بررسی انگاره مذکور، به موضوع سخن می پردازیم. 1- اقسام تحلیل سیاسی اقسام تحلیل سیاسی عبارتند از: الف- تحلیل سیاسی عمومی، ب- منطقه ای، ج- تخصصی، د- فوق تخصصی. الف: تحلیل سیاسی عمومی عبارت است از درک پدیده های سیاسی و کشف ارتباط تسلسلی حوادث، برای عامه مردم، تا صرف نظر از جنبه تخصصی برخی از مسائل سیاسی، مردم به عنوان عناصر تشکیل دهنده یک کشور و نیز به عنوان بخشی از جهان بدانند در چه جایگاهی قرار دارند؟ چه کسانی بر آنها حکومت می کنند؟ مسیر سیاستها در چه کانالهایی هدایت می شود؟ دوستان و دشمنانشان چه کسانی هستند؟ تا از این رهگذر در تعیین سرنوشت خویش سهیم گردند و بر تئوری جدایی دین از سیاست و این که سیاست اختصاص به عده ای از ما بهتران دارد و هرچه آنان بخواهند، همان خواهد شد، خط بطلان بکشند! ب: تحلیل سیاسی منطقه ای مرحله ای بالاتر از تحلیل سیاسی عمومی است که البته قابل گسترش در سطح جامعه نیست ولی تمام کسانی که بر حسب وظیفه شغلی خود از حوادث جهانی تأثیرپذیر هستند، ناچارند به این مرحله قدم بگذارند و حداقل درباره یکی از مناطق مورد نظر که به وظیفه و مشغله آنان ارتباط دارد، آن قدر مطالعه و تحقیق کنند تا در تحلیل سیاسی منطقه ای صاحب نظر شوند. نظامیان، معلمان علوم اجتماعی، اقتصاد دانان، دست اندرکاران رسانه های گروهی، بازرگانان، مسئولان اجرایی کشور و نیز ملبغان دینی لازم است که به سلک تحلیل گران سیاسی منطقه ای در آیند، تا ضمن موفقیت در انجام وظیفه، خدمات آنان، نتایج مفیدتری به بار آورد. در تحلیل سیاسی منطقه ای، علاوه بر مسائل کلی تحلیل سیاسی عمومی، معلومات مربوط به نقطه مورد نظر ژرفتر و سطح کلی آشنایی با مسائل منطقه به مراتب افزونتر از سایر نقاط است. فی المثل منطقه خاورمیانه، آفریقای شمالی، آفریقای سیاه، شبه قاره هند، جنوب شرقی آسیا، اروپا، مسائل آمریکای لاتین، ایالات متحده آمریکا، حوزه خلیج فارس وغیره، از مناطقی هستند که در چهارچوب تحلیل سیاسی منطقه ای، قرار می گیرند. ج: تحلیل سیاسی تخصصی این نوع تحلیل، بیشتر جنبه حرفه ای یافته استو معمولاً کسانی بدان می پردازدند که شغلشان هم در همین رشته است و در خدمت دولت برای ارائه این امر، قرار گرفته اند، مانند متخصصان مسائل مغرب عربی، فلسطین، کویت، لبنان، سوریه و... و چون تأمین مواد اولیه و خوراک مورد نیاز این گونه تحلیل گران از طریق مجاری معمولی میسر نیست، بناچار برای دسترسی به منابع تحقیق و تحلیل، چاره ای جز آن وجود ندارد که در خدمت دولتها به کار اشتغال داشته باشند. د: تحلیل سیاسی فوق تخصصی تحلیل گرانی از این قبیل، در مسائل بسیار محدود، به طور عمیق وارد می شوند و کارشان بیشتر به صورت امور اطلاعاتی- جاسوسی و ضد جاسوسی انجام می گیرد و چون منابع مورد حاجت آنان، جز از طریق سازمانهای اطلاعاتی دولتی بدست نمی آید، لاجرم باید در خدمت دولتها قرار گیرند. در مثل شناخت هیأت حاکمه روسیه، شناخت مسائل کاخ سفید، روابط جمهوری خواهان و دموکراتها و ... از نمونه کارهایی است که در حوزه تحلیل گری سیاسی فوق تخصصی جای دارد.[3] 2- آشنایی با مفاهیم تحلیل مفاهیم واژه ها و اصطلاحهای سیاسی، زبان انتقال و نیز دریافت تحلیل هستند و چون تعدادی از اینها از الفاظ مشترک و یا مبهم اند، بنابراین شناخت معانی آنها در عرف سیاست و تحلیل سیاسی ضروری می نماید. الف: تجزیه و تحلیل تجزیه، به معنای بررسی جداگانه عناصر و عوامل مؤثر در پدیده، و تحلیل به مفهوم کشف روابط و ارتباط ارگانیک و قانون مندیهای میان آن عناصر و عومل نقش آفرین است. ب: تحلیل سیاسی انسان با دارا بودن معلومات و دانش کافی و تجربه لازم همراه با«شم» خدادادی، دارای ملکه ای نفسانی می شود که قادر است با درک صحیح پدیده ها وجریانهای سیاسی و کشف ارتباط تسلسلی و متقابل حوادث، به ارزیابی مسائل پرداخته و نتیجه مطلوب را اخذ نماید. عملیاتی را که انسان با به کارگیری این قوه انجام می دهد، می توان فن- یا مخلوطی از علم و فن- تحلیل سیاسی نامید.[4] ج: شم سیاسی شم و قوه ای است که تحلیل گر را در درک حقایق رخدادها و امور سیاسی، آن گونه که هست یاری می دهد. روشن است که بینش (شم)، بدون داشتن مقدمات و دانش تحلیل از کارایی مفید برخوردار نخواهد بود. ادامه دارد
[1] - نقش این امور، در تحلیل رخدادهای سیاسی، در مباحث آینده از نظر خواهد گذشت. [2] - سیاست گریزی ملتها، بسان هر پدیده اجتماعی دیگر، نمی تواند تنها ناشی از توطئه بیگانگان باشد؛ بل علتهای گوناگونی در ایجاد آن مؤثرند که در مباحث آینده به آنها خواهیم پرداخت. [3] - رک: روش تحلیل سیاسی، جزوه شماره (1)، (پلی کپی)،ص 17-19. [4] - رابرت دال، تحلیل سیاست را مخلوطی از علم و 8 فن می داند. (تجزیه و تحلیل جدید سیاست، ص 2). | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,144 |