
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,215 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,536 |
رهنمودهای مهم رهبر انقلاب به هیأت دولت و کارگزاران نظام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 142، مهر 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
رهنمودهای مهم رهبر انقلاب به هیأت دولت و کارگزاران نظام بسم الله الرحمن الرحیم اولاً لازم است به برادران عزیرمان به خاطر شروع مسئولیت جدید و بسیار مهم تبریک عرض کنم. اگر چه وقتی انسان این چهرههای نورانی وزرای جمهوری اسلامی را مشاهده میکند و نگاهی به طهارت و تقوا و خداترسی و دین باوری آنها میکند احساس میکند که این تبریک را باید به مردم گفت که بحمدالله مسئولینی معتقد، متدین، علاقمند به کار، عاشق به خدمت دارند و امیدواریم که این دولت کریمهای که در دعای افتتاح میخوانیم و آن را از خدای متعال درخواست میکنیم. لازم است که تجلیل شایسته خودمان را نسبت به شهدای گرانقدر دولت جمهوری اسلامی شهید رجایی و شهید باهنر همینجا عرض بکنیم و همین طور بقیه شهدای عزیزی که در طول 14-15 سال با قبول مسئولیتهای بزرگ خودشان را در معرض خطرات عظیمی قرار دادند و به شرف شهادت هم نائل آمدند. خداوند انشاءالله درجات آنها را عالی کند و آنها را با اولیا محشور کند. و البته سپاس بزرگتر و تجلیل بیشتر از روح مطهر امام بزرگوارمان هست که این راه را ایشان باز کرد. این فرصت را ایشان به همت بزرگ آن مرد بود که به همه بخشید که بتواند هر کسی به قدر توانای خودش و شوق و علاقه خودش به مردم و جمهوری اسلامی خدمت کند. بعضی از برادران وزرائی که در دورره قبل بودند و ما در سالهای دیگر در هفته دولت آنها را زیارت میکردیم در جمع شما نیستند و در این کابینه حضور ندارند. بنده تکلیف خودم میدانم که از زحمات آن آقایان و برادران عزیز هم تشکر کنم که حقاً و انصافاً هر کدام از آنها به سهم خودشان در آن صحنهای که مسئولیتشان بود، تلاشهای فراوانی کردند. کار زیادی کردند و خداوند انشاءالله از آنها قبول بکند. آنچه که برای بنده و شما آقایان که این توفیق را پیدا کردیم که بتوانیم به مردم خدمت بکنیم و همیشه باید مطرح باشد به نظر من همین مسأله خدمت است. ما فرق جمهوری اسلامی ایران را با دیگر دستگاههایی که در دنیا، مادی هستند و مبتنی بر یک فکر الهی نیستند، عمدتاً در زمینه مسائل انسانی در همین یک نقطه میدانیم که در جمهوری اسلامی وزیر و مسئولین و رئیس جمهور و مدیر در هر سطحی که هست، نیت اصلیاش این است که به مردم خدمت کند و به اشاعه فکر الهی کمک کند و آن حیات طیبه و شایستهای که خدای متعال برای انسانها مقرر فرمودهاست. اصل این است برخوردهای شخصی، هدف نیست. مدیر برای خودکار نمیکند. واقعاً هستند در مدیران ما کسانی که اگر انسان نگاه بکند در طول فعالیتهای روزانه اینها، میبیند در دوره سال شاید یک بار، دوبار هم اینها برای خودشان کاری نمیکنند. یعنی فرصت نمیکنند که به خودشان برسند و مسائل شخصی خودشان را حتی دنبال کنند و غالباً خیلی از مسائل شخصی اینها میماند. وقت، فکر، همت اینها صرف خدمات به مردم است. این، آن خواسته اصلی است و شما آقایان این نکته را باید یک لحظه از نظر دور ندارید که هدف خدمت کردن است. البته خدمت تعابیر مختلفی دارد. هر کسی ممکن است یک چیزی را خدمت بداند. ما یک دیدگاه و فکر و مکتبی داریم که اساس این نظام بر او بنا شده است و آن مکتب اسلام است. آن تفکر الهی و توحیدی است. آن همان فکری است که این تودههای عظیم ملت به خاطر آن، حاضر شدند جوانان خودشان را بدهند و در راه خدا از همه چیز خودشان بگذرند و پشت سرشان را نگاه نکنند. این است خدمت یعنی آنکه در راه حرکت بکنیم که این راه خودش متضمن خدمت به مردم است. این، آن اصل مسأله است که ما، در هر لحظهای باید به یاد این باشیم. البته شما معتقد به این معنا هستید، عامل به این معنا هستید، سالک این راه هستید. منتها انسان فراموشکار است. اینکه ما عرض میکنیم برای خاطر این است که انسان به تذکره و دائماً به توجه دادن احتیاج دارد. همه محتاجند. ما بزرگانی را از اهل سلوک، اخلاق، سلوک اخلاقی میشناسیم که اینها به کسانی میگفتند که بنشین و من را نصیحت کن. برای خاطر اینکه انسان به نصیحت، تذکر احتیاج دارد. شما باید دائماً خودتان را متذکر بمانید. به روایات اخلاقی مراجعه کنید. به کتب اخلاقی مراجعه کنید. آنچه را که در فضیلت خدمت به مردم است، بخوانید و آن چیزی که فلسفه حکومت را در اسلام مشخص میکنند. اصلاً معنای حکومت چیست؟ معنایش این است که حقی را احقاق کند، عدل را برپا بدارد، که امیرالمؤمنین(ع) در آن صحبتی که معروف است و همه شنیدهاید که فرمودند این حکومت به قدر این کفش و یا بند این کفش برای من ارزش ندارد، بعد فرمودند: «الا ان اقیم حقاً» مگر اینکه من حقی را اقامه کنم. در این راه انسان هر چه که بکشد و هر چه زحمت تحمل بکند و هر چه اضافه کار کند و هرچه شب، بیخوابی بکشد و هر چه محرومیت از آن چیزهایی که بطور معمول افراد جامعه دارد تحمل بکند، حقش است، جا دارد. یعنی انسان در این صورت ضرر نکرده است که باز امیرالمؤمنین (ع) در یکی از خطبهها هست که میفرماید: حاضرم در راه اینکه اقامه حقی بکنم و ابطال باطلی بکنم، بر روی خارهای سخت کشانده شوم. به هر حال این، آن چیزی است که مبنای کار ماست و بایستی توجه داشته باشید. من البته وقتی که در این زمینهها با دوستان و برادران مسئول و مدیران کشور صحبت میکنم، با توجه به اینکه من اغلب شما را از نزدیک میشناسم، حالا شاید معدودی باشند که از نزدیک مثلاً ارتباط کاری نداشتیم، با اغلب شما، من در طول این سالهای متمادی از نزدیک همکاری و آشنایی داشتم و میدانم که شما وضع فکرتان و کارتان چه جوری است و به حسنات شماها بیش از شاید سایر مردم آشنا هستم. عمده تأکید من بر روی گزینش همکاران است. من این را مکرر عرض کردم، باز هم عرض میکنم، به این نکته باید توجه کنید. گاهی میشود که یک مدیری در آن مجموعه کاری خود، طبعاً به افرادی تکیه میکند و یک مدیر نمیتواند همه کارها را شخصاً انجام بدهدف ناگزیر کسانی با اختیاراتی در این مجموعه هستند. گاهی میبینید اینها در یک صراط و راه دیگری حرکت میکنند. اولین ثمره تلخی که خواهد داد، این است که کار این مدیر را لنگ میگذارند. حالا بعد هم کشور ضرر میبیند، اهداف ضرر میبیند، مردم ضرر میبینند، اما اولین مشکلی که بوجود میآید این است که خود این مدیر میبیند کارش پیش نمیرود برای خاطر اینکه به انسانهایی تکیه کرده که اهل نیستند. در محیط وزارتخانه بایستی آن کسانی را آورد که به این راه و هدف از بن دندان معتقد باشد. این شرط اول است. برای خاطر اینکه اگر از بن دندان معتقد نباشد، اگر توانایی و کاردانی در خدمت این راهی که شما برای آن تلاش میکنید، به کار نخواهد افتاد. و این چیز طبیعی است. باید معتقد باشد و بحمدالله بعد از 14-15 سال از انقلاب، دیگر آن دعوای تعهد، تخصصی که اول انقلاب بود، دیگر وجود ندارد. معنی ندارد که آیا تعهد، یا تخصص: نخیر، هم تعهد و هم تخصص. زیرا که مدیران خوبی بحمدالله تربیت شدند، شخصیتهای برجستهای هستند. ما اگر الان چنانچه واقعاً بخواهیم مدیران برجستهای در سطح وزیر در این افراد انقلابی خودمان پیدا کنیم تعداد بیشماری را میتوانیم پیدا بکنیم. جمهوری اسلامی ایران واقعاً از این لحاظ مشکلی ندارد و من قبول ندرام که ما دچار کمبود مدیر در سطوح بالا هستیم. ممکن است در سطوح متوسط اینجور باشد. در این سطوح بالا، بحمدالله مدیران خوبی الان داریم و میتوانید از افراد مؤمن و معتقد استفاده کنید و من اینجور میخواهم تعبیر کنم و این تعبیر حاکی وگویا است. در محیط وزارتخانه آن جو حزب اللهی را غالب کنید. با همان بار معنایی که کلمه حزب اللهی دارد. آدمهای متدین در سرنوشت تشکیلات حاکم باشند. البته در سطوح مختلف، انسان میتواند از همه کسانی که اندک چیزی بلدند و خودشان با ماهم عقیده نیستند و می گویند که هم عقیده نیستند و می گویند که هم عقیده نیستیم، میتواند آدم از اینها استفاده کند. حرفی نیست. بنده میشناسم در بخشهای مختلف کشور قسمتهایی را که آن مدیری که آنجا در آن قمست کار و خدمت میکند، حالا یا مدیر در سطوح پایین یا یک کارشناس و متخصص، اعتقادی هم به راه و انقلاب ما ندارد، اما خودش را در خدمت این مدیریت و یا تشکیلات و وزارتخانه و یا اداره قرار داده است. به این شکل میتوانید از خدمات افراد استفاده کنید، اما آنهایی که تعیین کننده هستند و راه را مشخص میکنند و بخصوص در سطوح بالای مدیریت و نیز در سطوح کارشناسیهایی که خط دهنده هستند، افرادی را باید انتخاب کنید که اینها، آن روحیه انقلابی و اسلامی عمیق را داشته باشند. این اساس کار است که اگر شد به اعتقاد بنده تمام این هدفهایی که شما برای خودتان مشخص گردید در برنامه هایتان آوردید، در سخنرانیها و بیانات خود اظهار کردید، تحقق میپذیرد. ما بحمدالله چیزی کم نداریم. من هیچ اعتقادی به این معنا ندارم که جمهوری اسلامی از برآوردن آن خواسته انقلاب که تشکیل یک جامعه بر اساس عدالت اجتماعی و رفاه عمومی است، ناتوان است. نه، من به هیچ وجه به این اعتقاد ندارم و اینکه ما در این قضیه نیاز به تکیه به دیگران داریم، اصلاً اعتقادی ندارم. البته مراوده با دیگران، استفاده از دیگران، همکاری با دیگران، داد و ستد با دیگران، همیشه خوب است. در همه سطوح خوب است با حدود و ثغوری که قانون و تدبیر مدیران بالا و سیاستهای کشور مشخص میکند لکن تکیه نه. اتکا و استناد و ناتوانی بدون او، نه. نخیر، من به چنین چیزی اعتقاد ندارم و اساس هم در همین کار و اداره تشکیلات کشور همین است که بارها هم تکرار شده است، عدالت اجتماعی، دیدی که شما در تمام آثار دینی که شما نگاه میکنید، هدف و غایت برای حرکت جامعه اسلامی تشکیل جامعه عادله است. راجع به امام زمان(عج) این همه اثر هست در اغلب اینها گفته میشود که این بزرگوار تشریف بیاورند تا اینکه جهان را پر از عدل بکند. بیش از آن چیزی که گفته شده پر از دین حق بکند، گفته شده پر از عدالت بکند. یعنی آن چیزی که در درجه اول مطرح است، عدالت است که باید انجام بگیرد. همانطور که جناب آقای هاشمی اشاره کردند که من هم واقعاً از آرزوهایم یکی این است نگاه به مناطق محروم کشور و طبقات مستضعف کشور و آن مناطقی که مورد بی مهری دستگاههای طاغوتی در گذشته قرار گرفتند. این از جمله کارهای بسیار لازم و واجب است که انشاءالله این را آقایان در هر جایی که هستند، چه در کارهای اقتصادی، فنی، علمی و فنی، این چیزها را انشاءالله دنبال بکنند، همانی خواهد بود که مردم و مجلس شورای اسلامی از شما متوقع هستند. البته توصیهام که اگر چه توصیه نمیخواهد و بحمدالله اینجوری هست و لکن تأکیداً عرص میکنیم همکاری با قوای قضائیه مقننه هست که بسیاری اساسی و مهم میباشد. همکاری و روش مهربانانهای که در این برهه اخیر بوده و بحمدالله این معنا بوده است. قوه قضائیه فعال و با تلاش است و مشغول خدمات با ارزشی است. قوه مقننه با احساس مسئولیت، با دلسوزی در مسائل حرکت میکند. شما هم که بحمدالله دولت برگزیده مردم و نمایندگان مردم هستید و این همکاری انشاءالله امیدواریم که به بهترین شکلی انجام بگیرد و ادامه پیدا کند. بله، سیاستها هم همانطور که اشاره شد، ما انشاءالله یک چیزی را پیشنهاد خواهیم کرد. البته آن چیزی که از طرف مسئولین ارائه شده، آن به عنوان سیاستها نیست، به عنوان برنامه کلی و آن تعبیر قانون اساسی نیست لکن آن چیزی که ارائه خواهیم کرد انشاءالله همان چیزی خواهد بود که به عنوان سیاستها بر آن صدق بکند که آن چارچوب کلی خواهد بود انشاءالله برای برنامه ریزیهای کلان که شما در آستانه برنامه مردم قرار دارید انشاءالله که این حرکت و قدم بزرگ را هم بتوانید به بهترین وجهی شما برداری و آن را پیش ببرید. انشاءالله که خداوند شما را موفق بدارد. بنده دعا میکنم آقایان را و بخصوص آقای هاشمی را که خوب واقعاً این مسئولیت سنگین بر دوش ایشان است. ایشان هم حقیقتاً جزو صلحای زمان ما هستند خدا را شکر می کنیم که این مسئولیت به دست کسی مثل ایشان است. بنده بخصوص با نام و پیوسته، ایشان را دعا میکنم و همچنین آقایان مسئولین، شما و دیگران را و امیدوارم که مشمول توجهات ولی عصر ارواحناله الفداء باشید. مشمول دعوت زاکیه آن بزرگوار باشید و بتوانید این بار سنگینی را که بر دوش دارید به بهترین وجهی انشاءالله آن را به سر منزل برسانید. والسلام علیکم و رحمة الله 4/6/1372 | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 63 |