تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,058 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,004 |
آزادی و اهمیت آن از دیدگاه اسلام و امام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 142، مهر 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جاودانگی راه امام حجة الاسلام و المسلمین اسدالله بیات آزادی و اهمیت آن از دیدگاه اسلام و امام در ادامه بحث آزادی از دیدگاه اسلام و امام، و پس از بررسی وظائف مردم حزب الله در دفاع از مصالح اسلام و تبیین محدوده آزادی مشروع و قانونی؛ قسمتی از وصیتنامه حضرت امام(ره) را که در آن پدرانه و دلسوزانه، به گروههای انحرافی و گروهکهای منافقین و... پند و اندرز داده و آنان را از عواقب وخیم مخالفت و ضدیت با جمهوری اسلامی و ملت مسلمان، چه در دنیا و چه در آخرت، بر حذر داشته است، مورد بررسی قرار میدهیم: *** پس از آنکه حضرت امام (ره) مطالب سودمند و اساسی خویش را درباره وظایف جوانان و مردم حزب الله بیان کردند و دفاع از مصالح اسلام و امت اسلام را از وظایف همگان دانستند و محدوده آزادی مشروع و قانونی را مشخص فرمودند، مانند پیامبران الهی و دیگر مصلحان بشری- از موضع دلسوزی و پدری- گروهها و گروهکهای مخالف نظام اسلامی و الهی را مورد خطاب و نصیحت قرار داده و از عواقب مخالفت آنان را برحذر فرموده است. ایشان در این پند و اندرز نه از موضع حاکمیت و قدرت و صاحب اقتدار بودن وارد شده است که آنان را مورد تهدید قرار دهد و از طریق اعدام و شکنجه و قلع و قمع که سیره مستبدان جهان میباشد آنان را بترساند و نه از موضع تطمیع و ترغیب و وعدههای ظاهری و دنیائی وارد شده است زیرا ایشان حکومت را هدف نمیداند و حکومت را برای اجراء حق و عدالت و دفاع از حقوق عامه مردم، ضروری و مفید میشناسد و اگر از حکومت چنین انتظار نباشد و حاکمیت توان اجراء عدالت و حاکمیت احکام الهی را بدست نیاورد، فاقد هر نوع اعتبار بوده و از قابلیت دفاع و حمایت ساقط می گردد. به همین دلیل ایشان با مخالفان نظام الهی از موضع ارشاد و پند و هدایت برخورد کرده و آنان را به طور منطقی و علمی و تحلیلی با واقعیتها آشنا ساخته و بدرون حقیقت گرای خودشان ارجاع مینماید و از آنان میخواهد زنخیرهای تقلید کورکورانه را پاره کرده و دگم و بسته با مسائل برخورد ننمایند، و از عقل و خرد و استدلال و منطق تبعیت کنند و واقعیتها را آنطور که هست ببینند نه آنطور که با تبلیغات دروغین و اغراق آمیز به خوردشان میدهند. حرفهای دشمنان ملت و انقلاب و اسلام را بطور در بسته و سربسته قبول نکنند بلکه اهداف و مقاصد پشت پرده آنان را از لابلای سخنان و مطالبشان بدست آورده و بخوانند و با این دید و تحلیل به مسائل جهانی و سیاسی و انقلابی نگاه کنند. در این صورت است که آنان میتوانند در نوع برخورد و موضع گیریشان در برابر اسلام و امتهای اسلامی تجدید نظر کرده و به حقیقت نزدیک شوند و از حرکتهای کور ومخالفتهای بی حاصل دست بردارند. سخنان حضرت امام(ره) را ملاحظه کنید: ن- نصیحت و وصیت من به گروهها و گروهکها و اشخاصی که در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می کنند، اول به سران آنان در خارج و داخل، آن است که تجربه طولانی به هر راهی که اقدام کردید و به هر توطئهای که دست زدید و به هر کشور و مقامی که توسل پیدا کردید، به شماها که خود را عالم و عاقل میدانید باید آموخته باشد که مسیر یک ملت فداکار را نمیشود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازیهای بی سرو پا و غیر حساب شده منحرف کردو هرگز هیچ حکومت و دولتی را نمیتوان با این شیوههای غیر انسانی و غیر منطقی ساقط نمود، بویژه ملتی مثل ایران را که از بچه های خردسالش تا پیرزنها و پیرمردهای بزرگ سالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداکاری میکنند. شماها که میدانید (و اگر ندانید بسیار ساده لوحانه فکر میکنید) که ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بکنید با شما بودند و دوست شما بودند، حرکات ناشیانه شما و جنایاتی که با تحریک شما رخ داد آنان را از شما جدا کرد و جز دشمن تراشی کار دیگری نتوانستند بکنید. من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما میکنم که اولاً با این ملت طاغوت زده رنج کشیده که پس از دو هزار و پانصدسال ستمشاهی با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتکارانی همچون رژیم پهلوی و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستیز برخاسته اید چطور وجدان یک انسان هر چه پلید باشد راضی می شود برای احتمال رسیدن به یک مقام بامیهن خود و ملت خود اینگونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند. من به شما نصیحت میکنم دست از این کارهای بی فایده و غیر عاقلانه بردارید و گول جهانخواران را نخورید و در هر جا هستید اگر به جنایتی دست نزدید به میهن خود و دامن و دامن اسلام و ملت از شما انشاءالله میگذرند و اگر دست به جنایتی زدید که حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید و الا در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به کار دیگر مشغول شوید که صلاح در آن است. حضرت امام(ره) خود را به حق مصداق «العلماء ورثة الانبیاء»[1] میداند و نقش علما را هدیات انسانها و نجات دادن آنان از ضلالت و گمراهیها میداند. و لذا نگران هلاک شدن و افتادن آنان به دام اردوگاههای قدرت باطل جهانی و غارت گران بین المللی می باشد و از عواقب این نوع غفلتها و بی اطلاعیها، هواداران و طرفداران گروهکها را بیم داده و می ترساند و از افشاگری و برملا ساختن چهره زشت و خشن و منافقانه رهبرانشان کوتاهی نکرده و نشان می دهد که آنان سر در آخور شیاطین شرق و یا غرب قرار داشته و با هدایت و اغوای آنان دست به این نوع کارها می زنند و دامنشان را با خون برادران و صالحان امت اسلام آلوده می سازند و از سادگی و بی آلایشی و بی اطلاعی جوانان و نوجوانان، سوء استفاده کرده و به سوی نابودی و سقوط می کشانند و به نام دفاع از مردم و مخلق بزرگترین و خطرناکترین ستم و ظلم را بر خلق خدا روا می داند، لذا می فرماید: « و بعد به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می کنم که با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهان خوار خدمت می کنند و از نقشه های آنان پیروی می کنند و ندانسته به دام آنها افتاده اند به هدر می دهد و با ملت خود در راه چه کسی جفا می کند، شما بازی خوردگان دست آنها هستید و اگر در ایران هستید به عیان مشاهده می کنید که توده های میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداکارند و به عیان می بینید که حکومت و رژیم فعلی با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستندو آنان که به دروغ ادعای خلقی بودن و مجاهد و فدایی برای خلق می کنند با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده دل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار به خوش گذارانی مشغول و یا در داخل به خانه های مجلل تیمی بازندگی اشرافی نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می دهند و شما جوانان را به کام مرگ می فرستند». ملاکهای حق و باطل در نظر حضرت امام(ره) حضرت امام (ره) برای اینکه انسانهای مفتون و گول خورده را به خود آورد وآنها را وادار به فکر تأمل نماید و از آن حالت غفلت و خواب خرگوشی بیدارشان سازد، ملاکهائی را در اختیار قرار می دهد که برای همگان مفید و سودمند است و بی اعتنائی و بی توجهی نسبت به آنها برای همگان مضر است. به ترتیب به آنها اشارت کرده و روی تک تک آنها تأکید می نمائیم: الف: وابستگی و تعلق به یکی از قدرتهای بزرگ جهانی یکی از ملاکهای روشن و مشخص بطلان و ناحقی یک فکر و ایده و انسانهائی است که طرفداری از آن فکر و ایده می نماید. ایشان طبق شیوه و روش تمام پیامبران الهی با صراحت کامل می فرماید: «میان حق و باطل فاصله ای نبوده و بعد از حق چیزی [2] جز ضلالت و گمراهی و بطلان موجود نمی باشد و آنچه که از خدا است حق است و آنچه که از غیر خدا است ضلالت و بطلان است اگر انسان از افکار و اندیشههائی پیروی نماید از واردات غرب و یا شرق و یا اذناب آنان به حساب آید و با آن افکار و اندیشه ها بخواهند نسل بشری را ارتزاق نموده و به آنان خوراک فکری دهند عایدی جزی تباهی و نابودی نخواهند داشت و به همین جهت باصالت افکار اندیشه هائی معتقد است که از متن مردم و فطرت خدادادی آنان نشئت گرفته و ریشه در اصل نظام خلقت و آفرینش داشته باشد و در درون انسانها ریشه داشته و «اصلها ثابت و فرعها فی السماء»[3] باشد و این همان فرهنگ غنی و جامع اسلام است و اگر انسانهایی یافته شدند و به جای اینکه از فرهنگ خودشان دفاع کنند و باصالتهای خود تکیه زنند، از دیگران سخن به میان آورند و مروج فرهنگ پوچ و انحرافی دیگران گردند و در واقع مقلد غربیان و یا شرقیان شوند در بطلانشان هیچ سند و مدرکی جز همین وابستگی نیاز ندارد و خود این معنی نوعی ملاک حق و باطل به حساب می آید و هر نوع وابستگی به دیگران در هر زمینه موجب استحکام و حقانیت آن شیء ویا شخص خواهد بود. ب- از جمله ملاکهای حقانیت و درستی یک نظام و یا رژیم و حکومت این است که تکیه گاهی جز خواست و اراده مردم نداشته باشد. اگر رژیمی در خدمت مردم قرار گرفت و قدرت خود را از آنان دریافت کرد و مردم با میل و علاقه قدرت خودشان را به آنان تفویض و اعطاء کردند و حکومت هم با خدمت صادقانه ارتباط و پیوند خودشان را با تک تک مردم بمنصه ظهور رساند، خود این نشاندهنده حقانیت و درستی آن حکومت و نظام است. امام اعتقادش این است که اگر مردم وفاداری خودشان را به حکومت نشان دادند و حکومت هم در خدمت آنان قرار گرفت، این حکومت مردمی بوده و مشروعیت دارد و چون پایگاه مطمئن مردمی دارد، قدرتهای بیرونی هم توان سقوط و سرنگونی آن را نخواهند داشت. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 91 |