تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,101 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,035 |
دانستیهائی از قرآن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 143، آبان 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
دانستنیهائی از قرآن حقیقت تقوا «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون». (سوره آل عمران- آیه 102) ای مؤمنان! تقوای الهی داشته باشید چنانکه شایسته تقوا است و هرگز نمیرید جز اینکه مسلمان باشید. تقوای الهی داشته باشید به این معنی است که در تمام امور، اطاعت کنید تا اینکه از عذاب و خشم الهی رهائی یابید. تقوا بمعنای پرهیزکاری است و تقوای از خدا بمعنای این است که ملکهای در درون انسان پدید آید که او را از گناهان باز دارد، و این حالت، مطلبی استثنائی و غیر ممکن نیست چرا که اگر انسان واقعاً از عذاب خدا بترسد، قطعاً کاری که مستوجب آن عذاب است هر چند کم، انجام نمیدهد و در تمام حالات پیوسته به یاد خدا است. در اینجا خداوند مؤمنین را وادار به تقوای شایسته و حقیقی میکند. یعنی فقط لقلقه لسان نباشد یا اینکه اطاعت در اموری دون اموری دیگر نباشد، بلکه انسان در تمام حالات تقوای الهی داشته باشد، و آنچنان که از آیات و روایات استفاده میشود، تقوای واقعی محقق نمیشود جز با تحقق چهار خصلت: 1- اطاعت اوامر و دستورهای خدا که در اطاعت بی چون و چرا از احکام شرع مقدس اسلام محقق میگردد. 2- باز داشتن نفس از هر گناه و نافرمانی و تمرد و معصیت. 3- شکر و سپاس خداوند بر نعمتها. 4- صبر و بردباری در بلاها و آزمایشهای الهی. در هر صورت تقوای واقعی و شایسته به این معنی است که انسان عبودیت محض را دارا باشد و بدون ارتکاب گناه، در تمام حالات- چه در سراء و چه در ضراء- اوامر الهی را با جان و دل پذیرا بوده و اطاعت کند و از یاد خدا آنی غفلت نورزد. این بالاترین و والاترین مقام انسانی است که باید ما همواره تلاش کنیم خود را به آن مرحله بالا- به اندازه توانمان- برسانیم و از خود خداوند استمداد بطلبیم که ما را در این راه یاری بخشد. «اهدنا الصراط المستقیم». این همان صراط راستین تقوا است، تقوای واقعی و حقیقی که اگر انسان در آن مسیر قرار گرفت، همراه با راستگویان خواهد شد و «کونوا مع الصادقین» و خداوند از او راضی و خشنود خواهد شد. پر واضح است که اینچنین اطاعت محضی که هیچ گناه در آن راه نداشته باشد، ویژه واحدی از مردم است و ویژه اولیای مخلص خدا است ولی بهر حال هر کس باید به اندازه توانش، تقوا داشته باشد که در هر حال اگر مرگ فرا رسد، او در حال ایمان و تسلیم در برابر حضرت حق باشد. در آیه 16 سوره تغابن آمده است: «فاتقوالله ما استطعتم»- تا انازهای که میتوانید تقوا داشته باشید. ولی اگر کسی بخواهد به درجات والای اولیا و برگزیدگان خدا برسد، باید حق تقوا را ادا کند و تقوای شایستهای داشته باشد. در آخرین فراز از آیه میفرماید: «و لا تموتن الا و انتم مسلمون»- و هرگز از دنیا نروید جز در حالی که مسلمان هستید. بهرحال، مرگ اختیاری نیست و هیچ کس نمیداند چه وقت اجلش فرا میرسد. در روایتی آمده است که حضرت رسول(ص)- به این مضمون- فرمود: من یقین ندارم که اگر پلک چشمم باز شد، وقت کنم که آن را بر هم بگذارم. یعنی اگر مرگ فرا رسد، هیچ مهلتی به انسان نمیدهد! پس باید کاری کنیم که در هر حال آماده مردن باشیم. گفتهاند: یکی از علما که در حال نوشتن بود، از او سئوال شد: اگر الان به تو خبر بدهند تا سه روز دیگر از دنیا میروی، چه کار میکنی؟ فرمود: همین کاری که الان دارم انجام میدهم. یعنی انسان باید تمام تکالیف و واجباتش را انجام داده باشد و جز تکلیف و وظیفه، به کاری دست نزند تا اگر مرگش فرا رسید، مستوجب بخشش و غفران الهی باشد. «رضی الله عنهم و رضوا عنه» هم خداوند از آنها راضی و هم آنها از خدا راضیاند. این هم پاداش کسانی است که تقوای الهی داشته و در حال ایمان و اسلام از دنیا رفتهاند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 70 |