
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,251 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,541 |
شرح زیارت امین الله علیه السلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 143، آبان 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
شرح زیارت امین الله (ع) قسمت دهم آیت الله محمدی گیلانی * منهاج وصول بولایةالله تعالی، همین احکام و عبادات است که صور ملکوتی میشوند. * اکثر مردم از عبادات، ظاهری مییابند و از اسرار باطن آن بیخبرند. * انجماد بر ظواهر از همان عصر صحابه محترم، فریضه امر به معروف و نهی از منکر را منزوی کرد. * حدیث «تقاعد در فتنه» دست آویز راحت طلبها گردید مانند حدیث «والله لا یخرج احد منا قبل خروج القائم...» که دست آویز طائفهای از متقاعدین عصر ما گردید. * معنای فنای فی الله. * نماز رأس همه عباداتست ولی هنگامی بعضی از اسرار آن قرة العین اصحاب قلوب، نصیب نماز گزار میشود که از تصرف شیطان محفوظ باشد... حاصل مقاله پیشین این بود که منهج وصول به ولایة الله تعالی که همان امانت معروضه است ولایة الله تعالی تشریعی است، او تبارک و تعالی با تشریع احکام و عبادات، اهل ایمان را از ظلمات هوای نفس و شقاوت جهل، میرهاند و به نور سعادت میکشاند و با الزام به عقائد حقه، آنان را در معیت انبیاء و صدیقان و شهداء و صالحان (ص) در دار السلام عند ربهم اقامت میبخشد. این احکام اگر چه وضعی و اعتباری است، ولی بهمراه انقیاد ناشی از عقائد حقه، پدیدآور طاعت خدا و رسول است و سازنده و تنظیم کننده باطن و جان و دل است، و استعداد شکل گیری صور ملکوت اعلا را به روح و ضمیر میبخشد. مثل این احکام مثل حرکات و افعال ریاضت بدنی و ورزشی است که مربی بدن ساز در حوزه تربیت بدن، با محاسبه متناسب، وضع مینماید، و با فرمان پیاپی افراد تحت فرمان خویش را به انجام آن حرکات وامیدارد و بدینوسیله بدنهای آنها را در جهت مطلوب ورزیده میکند و اذهان آنان را از کوری و ابهام نجات میدهد. اگرچه حرکات و افعال ورزشی، در نظر بی خبران از اسرار ورزش، بازیای بیش نیست ولی خبره از اسرار ورزش، این حرکات را یک عمل جد و ارزشمندی میبینند که در باطن، نظام و استحکام و مقاومت به ورزشکار میبخشد و سلامتی و شادابی او را بیمه میکند و داروی بسیاری از دردهای او است که مردم سادهاندیش از این اسرار بی خبرند. این چنین است، اسرار احکام و عبادات که اکثر مردم از آن غافلند، فقط ظواهری را درک میکنند و از صور ملکوتی آن غافلند. قال الله تعالی: «یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا و هم عن الاخرة هم غافلون». (سوره روم آیه 7) - مردم، بظاهری از حیات دنیا علم دارند، ولی از صورت اخروی آن غافلند. و در کثیری از آیات کریمه، ظاهربینی و نمودزدگی را بازیچه و بازدارنده از سعادت حقیقی اعلام فرموده: «و ما هذه
الحیاة الدنیا الا لهو و لعب و ان الدار الاخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون». - این ظواهر حیات دنیا جز بازدارنده و بازیچهای نیست، و دار آخرت است که سراسر آن حیات حقیقی است، ای کاش که مردم میدانستند. نمودزدگی و ظاهربینی در این باب قصه درازی دارد و مجال آن نیست که گره این زلف باز و قصه دراز شود، و در تاریخ اسلام، نمودزدگیهائی که رخ داده چند نمونهای ذکر شود. ای دریغا: شد در ره شکوه ما با سر گیسوی تو باز شام وصل است بسی کوته و این قصه دراز بلی ظاهربینی توأمان با عافیت طلبی، عمده منشأ مصائب وارده بر اسلام است، و انجماد بر ظواهر بعضی از آثار که مستمسک بعضی از راحت طلبان گردید و با وسوسه آنها فریضه «امر بمعروف و نهی از منکر» که «تقام بها الفرائض» مظلوم و مجروح شد و اهل انجماد و وسوسه از همان عصر صحابه وزر آن را بر کاهل خویش گرفتند و نظاره گر فتنه شدند و بحدیث «ستکون فتن ألاثم تکون فتنة القاعد فیها خیر من الماشی...» (صحیح مسلم بشرح النووی ج 18 ص 9-10) تمسک جستند. و برای تقاعد خویش آن را مجوز آوردند و مضحکتر، صحابی محترم سعد بن ابی وقاص میگفت: «لا اقاتل حتی تأتونی بسیف له عینان و لسان فیقول: هذا، مؤمن، و هذا، کافر» (سیر اعلام النبلاء ج 1 ص 118) و در این انقلاب اسلامی بی نظیر بوسیله امام راحل (ره) دیدیم که طائفهای از عافیت طلبها برای توجیه تقاعد خویش و کشاندن مردم مؤمن بیدار شده، به قعود چگونه بمثل روایت مرفوعه ربعی از امام زین العابدین(ع) تمسک میجستند که امام(ع) فرموده: «و الله ال یخرج احد منا قبل خروج القادم الاکان مثله کمثل فرخ طار من وکره قبل ان یستوی جناحاه فاخذه الصبیان فعبثوا به». (ج 11 وسائل الشیعه ص 36) - بخدا سوگند خروج نمیکند کسی از ما قبل خروج قائم مگر آنکه مثل او مثل جوجهای است که پیش از استحکام پروبالش از آشیانه خویش پرواز کرده و اسیر دست کودکان گردیده ببازیچهاش گرفتهاند. آیا مراد امام زین العابدین از این کلام که ظاهر آن تخطئه است، یک معنای عامی است؟ یا یک مقصود خاصی است که فقط عمومیت آن در همان وجهه خاص است؟ اگر معنای عام باشد، لازم میآید «و العیاذ بالله» قیام پدرش سید الشهداء (ع) را نیز تخطئه کرده باشد؟ پس منظور آنحضرت معنای خاصی است و آن عبارتست، از قیام با غیر اهل اگر چه بنام اهلبیت (ع) باشد که اسیر دست بازیگران شدن است بلی: وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس که در آن آینه صاحب نظران حیرانند باری اطاعت از اوامر الهی، باطن را منقلب میکند و نفس، صورت انقیاد بخود میگیرد و عبودیت باطن نفس میشود که کنه آن ربوبیت است که مراد از آن فناء فی الله است. زیرا حقیقت طاعت، مطابقت عمل، با مراد آمر است، و از مؤمن مطیع آنچه که در ظرف اطاعت و فرمانبرداری، صادر میشود، از آن جهت است که خواسته آمر و محبوب او است و بعبارتی: علم عبد مطیع به فعل مأموریه که در وی اراده انجام آن را باعث شده، درواقع، علم مزبور به مراد و محبوب آمر تعلق گرفته و فقط خواسته و اراده مولا است که او را فاعل مأموریه نموده است، پس بدیهی است که منشأ صدور فعل در حقیقت اراده و محبت آمر است و اراده عبد مطیع، منبعث از اراده مولا است و از این روی، فانی در اراده مولا است و چون اراده ناگزیر فناء ذاتی اجمالی را مستلزم است. معنیا منهج بودن احکام و عبادات همین است که نهایة، فوز به ولایة الله که همان امانت معروضه است، حاصل میگردد، و اسفار اربعه اهل سلوک، مرجع و مآلش همین است. اما برادرم، خواهرم، آنچه که گفتم، مشروط است به این که منهج مزبور را با شروط و آدابش به پیمائیم مثلاً صلوة که رأس عمه عباداتست و مقام جامعیت دارد، و در میان طاعات و عبادات هیچ یک بمرتبه آن نمیرسد، و معجونی است جامع و متکفل سعادت بشر در همه مواقف و منازل اخروی. و قبولی آن مستلزم قبولی جمیع اعمال است و چنانکه ابدان دارای غذای متناسب با احوال و اطوار خود هستند و بدینوسیله رشد و نمو میکنند، قلوب و ارواح نیز غذایشان معارف و طاعاتست و سرآمد همه طاعتها نماز است و هنگامی آثار و اسرار آن قرة العین اهل معرفت و اصحاب قلوب برای نمازگزار حاصل میشود که علاوه بر تحصیل آداب ظاهری و آداب قلبی، آن را بطور کلی از تصرف شیاطین محافظت کند چه ممکن است طائفه از آداب قلبی مثل خشوع و طمأنینه حاصل باشد، ولی از طریق أنانیت مورد تصرف شیطان واقع شود و این غذای روحانی مسموم شود، و اثری معکوس بخشد، مانند غذای جسمانی که در صورت مسمومیت اثرش معکوس است و از این رو است که قرآن کریم بعد از «الذین هم فی صلوتهم خاشعون» (المؤمنون- آیه 2) فرموده: «الذین هم علی صلواتهم یحافظون» (المؤمنون- آیه 9) که اشاره به جمیع مراتب حفظ است که اهم مراتب آن، حفظ از تصرف شیطان است، زیرا اگر این غذای روحانی از تصرف این عدو مبین محفوظ نباشد و دست پلیدش در تهیه آن داخل باشد، آن غذای روحانی و هر غذای روحانی چنانی موجب هلاکت است: «ویل للمصلین الذین هم عن صلوتهم ساهون» (الماعون- 5) چه عرفائی که غذای مسموم عرفان، و چه حکمائی که غذای زهرآلود حکمت، و چه فقهائی که غذای فقه شیطانی خوردند که سوکمندانه در سلک شیاطین و چارپایان و درندگان، منسلک گردیدند! ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 81 |