
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,473 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,561 |
پرسشها و پاسخها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 143، آبان 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پرسشها و پاسخها اعجاز شب ولادت پیامبر(ص) حجة الاسلام و المسلمین سید مرتضی مُهری سئوال: شما همیشه حدیث عجیب مینویسید و مردک آن را هم در پاروقی نمینویسید وقتی هم که تحقیق میکنیم میبینیم حدیث ضعیف است. وقایع شب ولادت حضرت محمد(ص) در شماره 141 شهریور ماه را که نوشتهاید آیا همه موثق هستند؟ و همچنین خبر (سجده کردن درختان حضرت محمد(ص) را) مربوط به مهر 70 و خبر خاموش شدن آتشکده فارس و ریختن چند کنگره از طاق کسری. آیا در همه تاریخهای معتبر امده؟ این خبر در قدیمیترین مأخذ آن تاریخ یعقوبی آمده که یعقوبی هم برای خبر خود سندی ذکر نکرده و در اول کتاب خود هم نوشته روایات مورد اختلاف زیاد است و ما همه را ضبط کردیم یعنی خود یعقوبی هم به قطعیت آن گواهی نداده است. یا مثلاً خبر نوری که به آسمان بلند شده است از کدام کتاب است؟ آیا مثل خبر مجله مهرماه 70 است که وقتی از علمای رجال حوزه مشهد میپرسیم خبر سجده کردن درختان در زمان عبور حضرت محمد(ص) در چه درجهای است میگویند در سلسله راویان آن «سهل بن زیاد» است که مورد وثوق نیست. خوب اگر مورد وثوق نیست چرا مینویسید؟ حتماً میگوئید نظر علمای رجال متفاوت است. حال نمیشود شما احادیثی را که ظاهراً ضعیف است ننویسید. چه میشود اگر اخبار معتبر را بنویسید و مدرک آن را هم در پاورقی ذکر کنید. با عرض معذرت بسیار و تشکر فراوان. (سرخس- مجید امینیان- 31/6/72) **** پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم برای روشن شدن مطلب لازم است به چند نکته توجه نمائید: نکته اول: در میان روایاتی که معجزات شب ولادت حضرت رسول(ص) وارد شده است، روایاتی که از نظر سند بر اساس نظر مشهور علمای رجال معتبر است، وجود دارد که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم: کلینی رحمةالله علیه در روضه کافی ص 300 حدیثی نقل کرده است که همه راویان سند آن از نظر علم رجال معتبرند: علی بن ابراهیم، پدرش ابراهیم بن هاشم، احمد بن محمد، که منظور بزنطی است و از اصحاب اجماع[1] است، أبان بن عثمان که او نیز از اصحاب اجماع است، ابوبصیر که یا اسدی است و یا مرادی و هر دو از بزرگان اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) و هر کدام را جماعتی از اصحاب اجماع دانستهاند. و روایت از امام باقر(ع) است و مضمون این روایت چنین است که در شب ولادت حضرت رسول(ص) مردی از اهل کتاب بر مجلسی از سران قریش وارد شد و پرسید که: آیا در میان شما امشب پسری متولد شده است؟ گفتند: نه. و سپس متوجه شدند که در خانه عبدالله بن عبدالمطلب آن شب پسری متولد شده است و چون به آنجا آمدند، مادر آن حضرت گفت: فرزندم متولد شد نه آن گونه که دیگران به دنیا میآیند، او خود دستان خود را بر زمین نهاد و سر به آسمان بلند کرد و از او نوری ساطع شد که من از آن کاخهای بصرا(شهری در شام) را دیدم و هاتفی را شنیدم که میگفت او سید و سالار امت است....تا آخر حدیث. همچنین در همان کتاب ص 302 حدیث 460 نیز آمده است که سند آن از نظر بسیاری از علما معتبر و مورد اطمینان است و در آن حدیث نیز آمده است که فاطمة بنت اسد مادر امیرالمؤمننی(ع) هنگام ولادت حضرت رسول(ص) حاضر بود و نوری را از آن حضرت مشاهده کرد که مشرق و مغرب را روشن ساخت. و جز اینها نیز هست که نیاز به تحقیق وسیعتری دارد. نکته دوم: همیشه لازم نیست روایت را از نظر سند جداگانه مورد بررسی قرار دهیم. در بسیاری از موارد از نقلهای مختلف در کتابهای مختلف به سندهای مختلف، انسان اطمینان پیدا میکند که خبر مطابق با واقع است. و اصولاً در مسائل مربوط به زندگی معمولی مردم همینگونه با اخبار برخورد میکنند و حوادثی که نقل میشود با ملاحظه شواهد و مؤیدات و کثرت و تعدد نقل و اختلاف مصادر نقل مورد بررسی قرار میدهند. اخبار معجزات شب ولادت حضرت رسول(ص) بصورت اجمالی از این قبیل است. ممکن است تک تک آن حوادث که نقل میشود سند معتبری نداشته باشد ولی در مجموع آن قدر به نقلهای مختلف به دست ما رسیده است که قابل تشکیک نیست. اخباری که در این باره در بحار الانوار جلد 15 از صفحه 254 تا 329 از کتب مختلف شیعه و سنی نقل کرده است، حداقل در بعضی از آن معجزات موجب قطع به صحت خبر است. گذشته از این که بعضی از آن روایات امکان اعتماد بر سند آنها به تنهایی نیز هست مانند روایت نهم در صفحه 257 که از امالی صدوق نقل شده است و بر اساس آن روایت امام صادق(ع) بسیاری از این معجزات را ذکر فرمودهاند: منع ابلیس از استراق سمع از آسمانها، و زدن شیاطین با سنگهای آسمانی، و سرنگون شدن بتها، و لرزش ایوان انوشیروان و فروریختن چهارده کنگره از آن، و خشکیدن دریاچه ساوه، و طغیان رود سماوه، و خاموش شدن آتشکده فارس، و سرنگون شدن تخت پادشاهان، و باطل شدن سحر جادوگران، و غیبگوئی کاهنان و اموری دیگر. خبر مربوط به نور شب ولادت در اکثر کتب سیره و تاریخ شیعه و سنی به سندهای مختلف نقل شده است و همچنین در بسیاری از آنها خبر ایوان انوشیروان و آتشکده پارس و امثال آن نقل شده است. مراجعه کنید به تاریخ طبری، و سیره ابن هشام و تاریخ ابن اثیر و سیره حلبی، و کتب دیگر. نکته سوم: دقت در رجال سند روایت در جای لازم است که یک حکم شرعی عملاً بر آن مترتب میشود. ولی در مسائل تاریخی، صحت و سقم روایت چندان ارتباطی به سند آن ندارد گرچه بی تأثیر نیست ولی بیشتر با دیگر شواهد تاریخی، باید مورد بررسی قرار گیرد و این نه به دلیل عدم اهمیت به تاریخ است بلکه به این دلیل است که آن چه در استنباط حکم شرعی معتبر است حجت شرعی است و فقیه قبل از استنباط فقهی، مبنای خود را در آن چه معیار حجیت خبر است، مشخص میکند و بر اساس آن معیار در جستجوی حجت شرعی در میان انواع مختلف خبر کاوش میکند. البته این جدا از مواردی است که به دلیل شواهد خارجی و داخلی، علم یا اطمینان به صحت یک خبر یا واقعیت داشتن یک حکم شرعی، به دست میآید. ولی در بررسی مسائل تاریخی، حجت شرعی نیاز نیست بلکه مطابقت با شواهد مسلم تاریخی لازم است، مگر در جایی که بر یک امر تاریخ یک حکم شرعی مترتب باشد. البته گاهی تاریخ در اعتقاد و انتخاب مذهب و دین مؤثر است که در آنجا فقط شواهد قطعی و حصول اطمینان به کار میآید. نکته چهارم: نه همه اخباری که سند آنها معتبر است، راست است و نه همه اخباری که سند آنها معتبر نیست دروغ است. و این مسأله بسیار روشن است. زیرا وقتی میگوئیم سند یک خبر، معتبر است یعنی کسانی که آن را نقل کرده اند افراد شناخته شدهای هستند و از حال و وضع آنها معلوم است که دروغ نمیگویند. ولی فاصله زمانی زیاد و دخالت فهمها و استنباطها، حصول اطمینان را مشکل میکند چه رسد به قطع و یقین. فقط در مسائل فقهی دست یابی به حجت ممکن است میسر شود و در مسائل تاریخی جزء انبوه شواهد قرار میگیرد. و از سوی دیگر خبر غیر معتبر یعنی افراد ناقل آن شناخته شده نیتسند یا متهم به کذب و افترا هستند یا از دقت و حافظه خوب برخوردار نیستند یا افراد خوش بینی هستند که همه را خوب میدانند و از هر کس خبر نقل میکنند و امثال این اشکالها. ولی بدون شک این اشکالها موجب نمیشود که انسان بطور قطع بگوید که خبر او دروغ است بلکه در اکثر موارد میتواند مؤید یا شاهد برای اثبات مطلبی باشد. نکته پنجم: اخباری که بعید به نظر میرسد و غیر قابل قبول است، نباید فوراً آن را تکذیب کنیم، بلکه باید از اهل نظر و متخصصان در حدیث بپرسیم شاید برای آن توجیهی داشته باشند. و حتی اگر هیچ کس نتوانست آن را توجیه کند باز هم نباید تکذیب شود بلکه باید کنار گذاشته شود و احتمال صدق آن باقی است. در روایت است که اگر حدیثی از ما به شما رسید و معنای آن را ندانستید(یا قابل توجیه نبود) برای خود ما برگردانید تا توضیح دهیم. البته در این زمان ارجاع اخبار به ائمه(ع) ممکن نیست؛طبعاً باید ابتدا از اهل فن کمک بخواهیم و اگر توجیهی پیدا نشد آن را کنار میگذاریم تا زمان ظهور امام زمان(عج). نکته ششم: معجزات حضرت رسول(ص)در طول حیات بسیار فراوان است و بسیاری از آنها قطعی و غیرقابل تردید است ولی بعضی از چیزهایی که نقل شده است، گذشته از ضعف سند اگر توجیهی نداشته باشد، ظاهر آن مشکل است. مثلاً روایتی که نوشتهاید در سند آن سهل بن زیاد است مربوط به اینکه آن حضرت سایه نداشت و بر هر درخت و سنگی عبور میکرد سجده میکردند. البته گذشته از سهل بن زیاد چند راوی مجهول در سند است و گذشته از آن سند منتهی میشود به سلام بن ابی حفصه که از منحرفان و گمراهان و دروغگویان است و روایات بسیاری در مذمت او وارد شده است گرچه روایت در اصول کافی ص 442 آمده است. از سند که بگذریم اصل این مطلب که درخت برای آن حضرت سجده کند کاملاً قابل قبول است و در نهج البلاغه نیز آمده است که به فرمان آن حضرت درختی از جای خود حرکت کرد و آمد نزد آن حضرت و به رسالت شهادت داد و باز به امر او به جای خود بازگشت. و این معجزه را پیامبر به درخواست مشرکان قریش انجام داد. و همچنین تسبیح گفتن سنگریزه در دست آن حضرت از معجزاتی است که در تواریخ سنی و شیعه به نقلهای مختلف رسیده است. و خلاصه اصل این گونه معجزات هیچگونه استبعادی ندارد بلکه بعضی از آنها قطعی و مسلم است ولی آن چه در این روایت مشکل به نظر میرسد این که ظاهر آن این است که همیشه آن حضرت سایه نداشته اند و همیشه سنگها و درختان برای آن حضرت سجده میکردهاند. اگر چنین چیزی راست باشد نباید در یک یا دو روایت آمده باشد زیرا یک چنین مطلبی که دائماً این حالت استثنایی و عجیب برای آن حضرت باشد هزاران نفر باید آن را دیده و نقل کرده باشند و باید یک امر قطعی و روشنی به حساب بیاید. روی این اساس این مطلب به نظر ضعیف و نادرست میآید ولی اگر آن را افراد زیادی نقل میکردند، قبول آن بسیار ساده بود و هیچ مشکلی نداشت. مؤمن کیست؟ امام محمد باقر(ع): «انماالمؤمن الذی اذا رضی لم یدخله رضاه فی اثم و لا باطل، و اذا سخط یخرجه من قول الحق، و الذی اذا قدر لم یخرجه قدرته الی التعدی الی ما لیس له بحق». (بحارالانوار- ج 15-94) مؤمن کسی است که در هنگام خشنودی، آلوده بگناه و اعمال نادرست نگردد، و در موقع خشم و غضب از مرز حق و حقیقت خارج نشود و در روز قدرت، تعدی و تجاوز ننماید و بر خلاف حق عمل نکند.
[1] - منظور از اصحاب اجماع، کسانی هستند که درباره آنها گفته شده است: اجماع شیعه بر قبول و پذیرش روایات آنها است. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 63 |