تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,832 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,981 |
گرایشهای نامرئی به سوی غرب | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 143، آبان 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ارزشهای اسلام و انقلاب را پاسداری کنیم حجةالاسلام و المسلمین محمد تقی رهبر گرایشهای نامرئی به سوی غرب دگرگونی در حیات فکری ملتها بصورت دفعی اتفاق نمیافتد، بلکه عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی دست به دست هم میدهند و یا بصورت فردی عمل کرده و سبب تحولات میشوند و اندیشه و عمل ملتی را استحاله میکنند. اگر سیاستگذاران یک نظام ژرفاندیشان دلسوز و نهادهای فرهنگی و راهنمایان فکری بویژه رهبران مذهبی و همژنین افراد و واحدهای اجتماعی هشیار نباشند بدون تردید، آگاهانه و یا ناخودآگاه در فرهنگ بیگانه هضم شده و بطور تدریجی استحاله میشوند. از این رو شناخت کانالهای نفوذ بیگانه در زمینههای یاد شده (اقتصادی، سیاسی و فرهنگی) از ضرورتهای اجتنابناپذیری است که غفلت از آن جامعه را از سنتها و ارزشهایش جدا ساخته و در کام امواج جبهه مهاجم فرو میبرد و به بردگی و اسارت میکشاند، بویژه آنکه دشمن زخم خورده باشد و از خاکریزهایش در صحنه نبرد بحکم اجبار به عقب رانده شده و در صدد یافتن فرصتی برای پاتک باشد. امروز سرنوشت ما با غرب بویژه سردمدار استکبار غربی، آمریکای جهانخوار چنین است. در رهگذر انقلاب اسلامی، غرب سلطهگر و بویژه شیطان بزرگ تحقیر شد و پایگاهی را در میهن اسلامی ما از دست داد و در حقیقت مطمئنترین نقطه جغرافیائی استراتژیک را باخت و با پایان یافتن جنگ سرد میان شرق و غرب و فروپاشی مارکسیسم، رؤیای رهبری جهان در نظم نوین آمریکائی با ظهور اسلامی انقلابی با آشفتگی روبرو است که دولتمردان آمریکائی را، راحت نمیگذارد و بارها بدین مطلب اعتراف کرده و رسانههایشان اعلام نمودهاند. بوش رئیس جمهوری سابق آمریکا گفته بود: خطر ایران برای منافع غرب و آمریکا از خطر بمبهای هستهای بیشتر است. چندی پیش «دانیل بابیس» رئیس انجمن سیاست خارجی آمریکا طی سخنانی در کنفرانس استانبول ترکیه با تشریح سیاست خارجی آمریکا در برابر انقلاب اسلامی ایران گفته بود: باید اعتراف کنیم که ما برای افکار دینی و مذهبی حسابی پیش از انقلاب اسلامی باز نکرده بودیم ولی از این پس برای ما آمریکائیها ضروری است که زمینهای جهت مطالعات و تحقیق پیرامون مذهب فراهم نمائیم چرا که ما ناگزیریم که آگاه و بیدار باشیم... نامبرده با تشریح اندیشههای امام راحل(ره) اضافه کرد: «اینان حکومت و آقائی اسلام را در سر میپرورند بعبارت دیگر با عملی شدن این حکومت مسلمین در نظر دارند بر سراسر جهان حکومت نمایند». روزنامه ایندیپندنت در مورد حمایت ایران از مسئله فلسطین چنین نوشت: «پس از سقوط شوروی اکنون تنها ایران است که میتواند مأوی و پناه گروههای مخالف آمریکا در خاورمیانه شمرده شود. جا دارد آمریکا به گذشته روابط خود با ایران بیندیشد، زیرا این کشور در موارد متعدد جمهوری اسلامی ایران را دست کم گرفته و نتایج آن را دیده است». روزنامه لوس آنجلس تایمز نوشت: کابوس ایران ارثیهای است که رؤسای جمهوری آمریکا برای یکدیگر باقی میگذارند. فیگار و چاپ پاریس نوشت: «ایران تهدیدی است برای فردای آمریکا». این روزنامه به کلینتون توصیه میکند حضور مستمر خود را در خلیج فارس حفظ کند و همزمان تبلیغات خود را با دستاویز حقوق بشر علیه ایران ادامه دهد. همچنین واشنگتن تایمز مینویسد: «گرایش مسلمانان به فرهنگ پایدار اصولگرائی نمایانگر احساسات ضد غربی در جهان اسلام است». به گزارش این نشریه آمریکایی: مشاوران کلینتون در حال بررسی طرحهائی برای مقابله جدی با ایرانند!! اعترافات از این دست در رسانههای امپریالیسی بسیار است که از مفصل آن مجملی گفتیم. و اینها همه طبیعی است اینها نشانگر عمق وحشتی است که غرب از اسلامگرائی نوین پس ازانقلاب اسلامی و به قول آنها «اصولگرائی» برای منافع نامشروع و سلطه اهریمنی خود بر جهان دارد و باید هم چنین باشد. زیرا حضرت امام راحل رهبر کبیر امت اسلامی طرحی را برای حاکمیت اسلام درافکند و ضربهای را برای همیشه بر پیکر استکبار جهانی به سردمداری آمریکا فرود آورد که آمریکا و سایر قدرتهای غربی از آثار پایدارش در طول تاریخ در امان نخواهند بود و همانگونه که حضرت امام در بخشی از پیام تاریخی خود به مسلمانان جهان اعلام داشتند: «مسلمانان جهان همراه نظام جمهوری اسلامی ایران عزم خود را جزم کنند تا دندانهای آمریکا را در دهانش خرد کنند و نظارهگر شکوفائی گل آزادی و توحید و امامت جهانی نبی اکرم باشند». «مسلمانان از هیاهو و طبل تو خالی تبلیغات ظالمانه نهراسند که کاخها و قدرتهای نظامی و سیاسی استکبار جهانی همانند لانه عنکبوت سست و در حال فرو ریختن است». (فریاد برائت- مرداد 1366) این سیاست خدشه ناپذیر نظام ماست که حضرت امام(ره) ترسیم فرمود و مقام معظم رهبری نیز بارها بر آن تأکید فرمودهاند از جمله اینکه: «ملتها از سلطه پنجههای خونین استکبار به جان آمدهاند با آگاهی ملت این سلطه جهنمی باید از یمان برداشته شود تا ملتها بر سرنوشت خود حاکم باشند. بی شک قدرت آمریکا از بین رفتنی است و کسانی که به آن چشم دوختهاند دچار توهم و بدفهمی هستند». (19/7/70) به طور خلاصه، این استراتژی و سیاست هرگز قابل تغییر نیست و هیچکس حق تخلف از آن را نخواهد داشت. زشتی و پلیدی آمریکا در سطح جهانی و رسوائیهایش در گوشه و کنار جهان حتی پس از خارج شدن اتحاد جماهیر شوروی از صحنه رقابت قدرت و داعیه طلایهداری نظم نوین از سوی شیطان بزرگ، تا بدانجاست که افول ستاره اقبال آمریکا را نشان میدهد و برای مثال شکستهای مفتضحانه ارتش آمریکا حتی در کشور محرومی چون سومالی و هائیتی، و دیگر نقاط جهان و در صحنههای سیاسی و حتی اقتصادی است و بدین ترتیب نزدیک شدن به چنین عفریت جهنمی برای بی آبروئی یک نظام کافی است. رابطه با آمریکا حتی در مرحله خواب و خیال به مفهوم بی ارزش تلقی کردن ارزشها و مفاهیم اسلامی و انقلابی و شکسته شدن صلابت و ابهت قدرت ملتی است که حرکت طوفانزایش خواب از چشم جهانخواران ربوده و بارقه امید را در دل مستضعفان جهان بر افروخته است. برای امت اسلامی ما هیچ چیز نفرت بارتر از حتی تفوه به ایجاد رابطه با آمریکا نیست چرا که میداند آنکه در این رابطه زیان میکند اسلام است و مسلمین جز خاطره تلخ از این غول جهانخوار ندارند، و آمریکا میخواهد با هر تلاشی که شده کشور و ملت و نظام ما را ملکوک و آلوده کند و ارزشهایش را مخدوش سازد و ابزار آن همان ایجاد ارتباط است و یا جلب تمایل ایران است که بارها در جهت آن تلاش کرده و توفیقی حاصل نکرده است. لذا آنکس که رابطه با آمریکا را حتی به صورت یک فرضیه مطرح کند چیزی جز بدنامی از نظر نسل انقلابی ما برای خود به ارمغان نیاورده، این تنفر و انزجار تا بدان جاست که حتی اگر صنایع آمریکائی مثلاً در فروشگاه یا نمایشگاهی در ایران عرضه شود خشم و تنفر عموم را بر میانگیزد. به عنوان مثال خلاصه اشارهای گزارش گونه را از برخورد امت ما با عرضه چند نمونه از کالاهای آمریکائی در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی بازرگانی در تهران از یکی از جراید مینگریم: «در مقابل ساختمان "مینا" این گرانترین فضای نمایشگاهی، اتومبیلهای آمریکائی کادیلاک، شورلت، بلیذر، که عمدتاً تولیدات شرکت جنرال موتورز آمریکا میباشند به نمایش گذاشته شدهاند. در داخل ساختمان مینا نیز تعدادی شرکت ایرانی، تولیدات آمریکا را به نمایش گذاشته بودند. به عنوان مثال تولیدات شرکت یخچال سازی آدمیرال آمریکا و... و بر سر در غرفه "بهی" با افتخار جمله (ساخت: یو. اس آ.) را نوشته بودند. مسئول غرفه در پاسخ به این سئوال بازدید کنندگان که کالاها را از کجا وارد میکنید گفت: مستقیماً از آمریکا وارد میکنیم! و یک شرکت دیگر ایرانی که واردکننده کالاهای دیگر آمریکائی بود در توجیه این مسئله گفت: عدم جلوگیری از واردات کالاهای آمریکائی ما را به وارد کردن این کالاها راغب کرده است ضمن اینکه مسئولان نمایشگاه هم نسبت به آمریکائی بودن کالاها حساسیتی نشان نمیدادند». (کیهان 18/7/72) خوب، نباید از این جریان به سادگی گذشت و باید مسئولین نمایشگاه و امور بازرگانی پاسخ دهند: چه کسانی عاملان حضور کمپانیهای آمریکائی در نمایشگاه بین المللی تهران هستند؟ آیا باز شدن پای شرکتها و کمپانیهای آمریکائی در کشور ما جای پائی برای نفوذ اقتصادی و تدریجاً گسترش آن به سایر زمینهها (فرهنگی و سیاسی) نیست؟ آیا این حرکت گامهای نخستین به منظور زدودن تنفر عمومی و استحیاش ملت ما از رابطه با آمریکا نمیباشد؟ عرضه و نمایش کالای آمریکائی آنهم از نوع اتومبیلهائی که ویژه اشراف و رفاهطلبان است به معنی بازگشت تدریجی و علنی اشرافیت و لیبرالیسم غربی آنهم از نوع آمریکائیش تلقی نمیشود؟ آیا اینها سنگ محکی نیست از سوی برگزار کنندگان نمایشگاه که حساسیت و افکار عمومی را نسبت به رابطه- فعلاً اقتصادی- با آمریکا را به آزمایش نهاده و محک بزنند؟ و آیا... و آیا؟ اگر سادهاندیشی را کنار نهاده و واقع بینانه بنگریم چنین برمیآید که نوعی حرکت نامرئی به سوی غرب و آمریکا از سوی برخی جریانها در قالبهای مختلف به چشم میخورد که جاده صاف کن راه نفوذ و جای پاباز کردن برای این دشمنان شناخته شده اسلام و انقلاب است که هرگز با اصول و ارزشهای انقلابی ما سازگار نبوده و افکار عمومی آنرا به شدت محکوم میکند و همانگونه که در خطبههای نماز جمعه تهران نیز مطرح شد عاملینش افشا میشوند. ما فراموش کردهایم که رخنه در میان یک ملت در صحنه اخلاق و فرهنگ، یعنی همان چیزی که امروزه به نام تهاجم فرهنگی موسوم است، همواره مستقیم نیست، اگر درها و دروازهها را باز کنیم و حساسیتها را بزدائیم و یا از دست بدهیم و با عنوان روابط اقتصادی و بازرگانی و امثال آن کانال نفوذ بیگانه را به طور رسمی بگشائیم آیا جاده تهاجم را هموار نساختهایم؟ کسانی که از این نمایشگاه و مانند آن دیدن کرده دقیقاً شیوه عمل را پیاده کردن اندیشه لیبرالیستی و کنار زدن قید و بندها و مجال عرضه فرهنگ مصرف به ویژه از نوع غربی آن و فضائی برای ترویج الگوی تجمل و حتی پشت پا زدن به اخلاق اسلامی و نمایش مد و لباس و آرایش و زیبائی تلقی کرده که آن را میتوان در سیمای اکثر بازدیدکنندگان پسر و دختر نیز تماشا کرد و از زبان اهل نظر شنید. گرچه این گونه نمایشگاهها خالی از نقاط مثبت در جهت صنعت و فن و ارائه کارآمدهای تکنیکی داخلی و زدودن تا حدودی فضای تبلیغاتی بیگانه نیست تو ما نیز از آن غفلت نداریم، اما از نقاط منفی و ضعفهای آن باید پیشگیری کرد که تبادل به صورت تهاجم در نیاید و بازار عرضه کالای تجاری وسیله تبلیغات و سلطه غربی و اعاده نفوذ اجنبی نباشد و به اصطلاح غرب و آمریکا از بازا آشفته سوء استفاه نکنند و آن را وسیله نفوذ قرار ندهند و بیگانه گرائی گریبان خودیها را نگیرد و عرضه کالاهای خارجی زمینه تولیدات داخلی را مختل نکند که از این ناحیه ضربه دیگری نیز خورده باشیم. به امید آنکه کارگزاران امور و برنامه ریزان به این نکته توجه کنند که سخن در اینجا فراوان است. وای بر حال کسی که.... پیامبر گرامی اسلام(ص): «ویل لمن تزکیه الناس مخافة شره، ویل لمن أطیع مخافة جوره، ویل لمن أکرم مخافة شره» (مجموعه ورام- ج 2- ص 115) وای بر حال کسی که از ترس شرش تمجید میشود، وای بر حال کسی که از خوف ستمگریش مورد اطاعت باشد، والی بر حال کسی که از ترس آزارش او را احترام کنند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 74 |