تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,114 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,037 |
اخطار به مشتاقان رابطه با آمریکا! | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 143، آبان 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
اخطار امام برای بقای انقلاب و نظام اخطار به مشتاقان رابطه با آمریکا! قسمت دوم محسن محمدی معین $pkr'¯»t tûïÏ%©!$# (#qãYtB#uä w (#räÏGs? ZptR$sÜÎ/ `ÏiB öNä3ÏRrß w öNä3tRqä9ù't Zw$t6yz (#rur $tB ÷LêÏYtã ôs% ÏNyt/ âä!$Òøót7ø9$# ô`ÏB öNÎgÏdºuqøùr& $tBur Ïÿ÷è? öNèdârßß¹ çt9ø.r& 4 ôs% $¨Y¨t/ ãNä3s9 ÏM»tFy$# ( bÎ) ÷LäêZä. tbqè=É)÷ès? ÇÊÊÑÈ (قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 118) *** قسمت اول این مقال بر معطوف ساختن توجهات در خصوص خطر مهلک عدم تحقق عدالت اجتماعی- آنهم تنها در حد یک تذکر بسیار بسیار مختصر و مجمل- بعنوان اصلیترین و مهمترین خطری که ماهیت اصیل و بنیادین انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران را تهدید به نابودی کامل میکند، اختصاص داشت. درباره عدالت اجتماعی اگر چه حکومت واقعی اسلامی باید در عرصه عمل و صحنه اجتماع این مهم را معرفی نماید لیکن سخن گفتن و مطلب نوشتن در مورد عدالت به معنای اسلامی ناب آن نیز ضرورت دارد، فلذا لازم است تمامی پیروان راستین امام مسأله عدالت و تبیین صحیح آن را در کانون توجه خود قرار داده و نسبت به تبیین و تشریح این اصل، حساسیت خاصی از خود نشان دهند. از این رو مقاله کوتاه پیشین با عنایت به بضاعت اندک نگارنده و همچنین محدودیت فضای درج یک نوشتار در مجله، صرفاً در حد یک "عنوان" و به اصطلاح "تیتر" باید تلقی شود و نه چیزی بیشتر از آن. و نظر به اینکه حیات و نابودی اصالت انقلاب و نظام ما در گرو این اصل میباشد، شایسته است از آثار دانشمندان و صاحبنظرانی که آیات قرآن و روایات ائمه اطهار(ع) را با دیدگاه عدالت محور گردآوری و منتشر ساخته و میسازند بهرهگیری نموده و به تشنگان فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) این آثار را معرفی و تبلیغ کنیم. اما خطر دومی که هویت انقلاب و نظام ما را در معرض تهدید از درون قرار میدهد، مخدوش گشتن چهره کفر ستیزی و ستم سوزی انقلاب اسلامی است. بر هیچکس پوشیده نیست که انقلاب اسلامی بدون اصل مبارزه با قدرتهای استکباری بالاخص آمریکای جهانخوار، اصلاً معنا و مفهومی در عصر کنونی ندارد. به عبارت دیگر ادعای اعتقاد داشتن به انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی (ره)، الزاماً به معنای نفی فرهنگ استکباری رایج در عالم و تلاش نظری و عملی در نابودی کامل همه وجوه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی آن میباشد. اما علی رغم این اصل بیّن، گروههای مختلفی در طول عمر انقلاب سعی نمودند و مینمایند که بدون نفی سیستم ظالمانه استکباری، خود را در صف معتقدان به انقلاب و رهبری امام خمینی(ره) قرار داده و به اصطلاح "جابزنند". این گروهها چهرههای مختلف و ظاهرالصلاحی دارند و حتی الفاظ گوناگونی را در توجیه اعتقادات منحط خود بکار میبرند از موضع همسویی با سیستم اقتصاد سرمایهداری فعلی جهان و پذیرش بی چون و چرای سیاستهای جهانی با محمل "استفاده از علم و تکنولوژی روز"، مردم و مسئولین متعهد به نظام امام را دعوت به سازش و تسلیم در برابر بزرگترین دشمن اسلام و مستضعفین یعنی آمریکای جهانخوار مینمایند. در واقع این اشخاص و گروهها در ورای تقدس مآبیها و شعارهای فریب دهنده عامیانهشان در یک مسأله، دارای اشتراک شعار و عمل میباشند و این فصل مشترک چیزی نیست جز اشتیاق زاید الوصف اینان برای رابطه با آمریکا و غرب. این مشتاقان رابطه با آمریکا همان پیروان اسلام آمریکاییاند که امام خطر آنها را خصوصاً در دو ساله آخر عمر پربرکتش به پیروان اسلام ناب محمدی(ص) گوشزد میفرمودند و مواضع فوق الذکر طیفهای مشتاقان رابطه با آمریکا، فی الواقع بعضی وجوه اسلام آمریکایی در جامعه ما میباشد. اینان به محض اینکه احساس کنند رکنی از ارکان انقلاب اسلامی به ضعف گرائیده و یا در حال ضعف گرائیده و یا در حال ضعیف شدن میباشد با تمام استعداد و توان خود در صحنه جامعه ظاهر گشته و با شادمانی از اینکه انقلاب اسلامی هم بالاخره در حل مشکلات مستأصل شده، دعوت به بالابردن دستهای انقلابیون مسلمان و نشستن بر سر میز "مذاکره مستقیم" با آمریکا و "حل اختلافات فی مابین دولتین ایران و آمریکا" مینمایند. بحمدالله ملت ما در همان سال نخستین تشکیل نظام جمهوری اسلامی، طعم تلخ حاکمیت طیفی از جریان اسلام آمریکایی را در قالب "دولت موقت" و "ریاست جمهوری بنی صدر" چشید و وجه لیبرال مآبانه مشتاقان رابطه با آمریکا را با مشت محکم تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام تا مدتها طرد و نفی نمود بطوریکه آن سنخ پیروان اسلام آمریکایی هنوز که هنوز است نتوانستهاند پایگاه مناسبی را حتی در بین اقلیت مرفه سرمایهدار- که غالباً تمایلات ضد انقلابی دارند- برای خود دست و پا کنند و ناچارند اعلامیههایشان را توسط همان اعضای کادر مرکزی قدیمی بازنشسته و بالای شصت سال خود توزیع نمایند! در اثنای فتوحات و عدم الفتحهای رزمندگان در جنگ تحمیلی نیز گروه دیگری از این پیروان اسلام آمریکایی، سر از پا نشناخته مشتاق ملاقات با رابرت مک فارلین فرستاده ویژه کاخ سفید بودند که با درایت امام خمینی(ره) بر شعله اشتیاق این عده نیز، افشای توطئه یک فارلین در مراسم سیزدهم آبان- 66 که به امر امام انجام شد- "آب سرد" ریخته شد. بدنبال پذیرش جام زهر قبول قطعنامه 598، وجه دیگری از پیروان اسلام آمریکایی به تصور تضعیف اصل فرهنگ شهادت و ایثار و فداکاری، با پیش کشیدن پایان یافتن دوره آن فرهنگ و آغاز "دوره حاکمیت عقل و شعور"، در جامعه به خودنمایی پرداخته و حتی به فراخوانی لیبرالهای خود فروخته و فراریان خارج از کشور مبادرت ورزیده و به این عناصر خائن به انقلاب اطمینان میدادند که بر گذشتههای آنها صلوات فرستاده خواهد شد و ... شش ماهه دوم سال 1367 زمان میدانداری و بر روی صحنه آمدن این بخش از معتقدان اسلام آمریکایی بود یعنی پیچیدهترین بخشی که نحوه برخورد و مقابله با آن به سادگی و سهولت بخشهای قبلی نبوده و نیست. در این زمان امام با افراد و جریاناتی مواجه بود که از متن انقلاب اسلامی بوده و به عنوان یاران انقلاب و امام- بعضاً و شاید اکثر آنان- اشتهار داشتند و با حضور در چنین بستر و فضایی، محکوم ساختن ارزشها و اصول انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و ... را در نوشتهها، مصاحبهها، سخنرانیها و محافل عمومی و خصوصی مطرح مینمودند و کا را به جایی رساندند که در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی- دهه فجر 67- دیگر چیزی نمانده بود که اینان در استخفاف خط امام و اسلام ناب محمدی(ص) مطرح نکرده باشند و غیر از اعلام اشتیاق جهت رابطه با آمریکا- که شاید از خوف برخورد قاطع و خرد کننده امام با خود، جرأت مطرح نمودن علنی آن را نداشتند- از تسخیر لانه جاسوسی گرفته تا دستگیری و اعدام منافقین مسلح قاتل مردم بیگناه و از مصادره اموال سرمایهداران توسط دادگاههای انقلاب تا راه پیمایی برائت از مشرکین در مکه حتی سردادن شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل را محکوم کرده و به باد انتقاد گرفتند. در واقع میتوان در یک جمله شرایط و اوضاع آن دوران را- به اعتقاد نگارنده این سطور- اینگونه توصیف کرد که جریان اسلام آمریکایی با تمام قوا و نفرات خود به میدان آمد. بالطبع در چنین اوضاعی که امام، جبههای متحد را فراروی مسیر حرکت انقلاب اسلامی میدید و بسیاری از کسانی که میبایست در کنارش باشند را، پیشقراولان جبهه مقابل خود مشاهده مینمود، نحوه مقابله و برخوردش پیچیدگی بیشتری را طلب مینمود و شاید راز و رمز جاودانگی خط امام که ضمن بیانات و پیامهای دو سال آخر عمر پربرکت امام خمینی(ره) به صورتی محوری توسط ایشان مطرح میشد، همین پیچیدگی نحوه مبارزه با این جریان خطرناک باشد. به بیان امام خمینی(ره): «راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد و متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایهداران خدانشناس و مرفهین بی درد کاملاً مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و آئین، دو تفکر متضاد و رو در رو وجود داشته باشد از واجبات سیاسی بسیار مهمی است که...». (23 محرم 1409 هـ ق برابر با 14/6/1367) امام با اعلام آماده باش به پیروانش در همه جا برای آنکه معتقدین به اسلام ناب محمدی(ص) از عده و عُده جریان اسلام آمریکایی خصوصاً از عناوین "دهان پرکن" و عوامفریبانه بعضی صاحبان تفکر اسلام سرمایهداری مرعوب نگردند، قبل از به روی صحنه آمدن جریان اسلام آمریکایی و یکپارچه شدن جبهه مذکور در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور، اقدام به افشای تمام عیار وجوه مختلف تفکر جریان اسلام آمریکایی نمود و چهره واقعی بسیاری از صاحبان این تفکر را که سردمداران جریان فوقالذکر به این زودیها قصد "خرج کردن" و به روی صحنه آوردن آنها را نداشتند، به مردم شناساند و از موضع قدرت مکتبی- یک تنه با اتکال به خدا- با مقابله و رویارویی با جبهه اسلام آمریکایی در تمام وجوه آن پرداخت. مطالبی که امام در تمامی پیامهای دو سال آخر عمرشان به انحاء گوناگون تکرار کرده و متذکر میشدند ناظر به همین معناست به عنوان مثال: «ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی(ص) برسیم و امروز غریبترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی میخواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانیهای آن گردم». (امام خمینی-14/7/67) «آمریکا و استکبار در تمامی زمینهها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند. در حوزهها و دانشگاهها، مقدس نماها را که خطر آنان را بارها گوشزد کردهام اینان با تزویرشان از درون، محتوای انقلاب و اسلام را نابود میکنند. اینها با قیافهای حق به جانب و طرفدار دین و ولایت، همه را بی دین معرفی میکنند. باید از شر اینها به خدا پناه بریم». (امام خمینی- 29/4/67) «آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی نما ضربه خورده است از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین(ع) که در تاریخ روشن است. بگذارم و بگذرم و ذائقهها را بیش از این تلخ نکنم ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است... طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام آمریکاییاند و دشمن رسول الله». (امام خمینی- 3/12/67) فی الواقع امام با این بمبارانهای افشاگری، جریان قوی و متحد اسلام آمریکایی را دچار انفعال ساخت. بگونهای که آنها را از حالت تهاجمی به وضعیت دفاع و حفظ مهرهها و عناصر خود کشانید. این حملات پی در پی امام به تمامی مواضع صاحبان تفکر اسالم آمریکایی به قدری مؤثر بوده که حتی امروز بعد از گذشت چهار سال از ارتحال جانگداز و جگرسوز خمینی کبیر(ره)، هنوز سردمداران اصلی این جریان جرأت علنی ساختن مواضعشان را ندارند و از این روست که میبینیم برای خروج از انفعال بار دیگر چند عنصر تکنوکرات و لیبرال مآب را هر از گاهی با احتیاط به صحنه میآورند تا این عناصر با طرح مسائلی همچون "مذاکره مستقیم با آمریکا" که در سال 1369 مطرح شد و نیروهای انقلاب برخورد قاطعی را به طراح آن نشان دادند و طرح وی نیز مسکوت ماند تا همین ماههای اخیر که عنصر تکنوکرات و لیبرال مسلک دیگری از موضع یک نماینده مجلس شورای اسلامی (منتهی با احتیاط بیشتری) طی نامهای نه چندان محرمانه دعوت به مذاکره و مراوده مستقیم با آمریکا و حل اختلافات! فی مابین دو دولت ایران و آمریکا نموده است. نامه دوازده صفحهای این نماینده مجلس که در تمامی سطور و جملاتش ضعف و زبونی وافری در برابر آمریکا به چشم میخورد در واقع چیزی جز دعوت به خود فروختگی نیست و به نظر میرسد که سردمداران جریان اسلام آمریکایی با این محمل قصد ارزیابی مجدد مردم و مسئولین را در این باره داشتهاند تا با سنجش میزان عکس العمل و واکنشی که در برابر این حقارت نامه نشان داده میشود، زمان به روی صحنه آمدن خویش را ارزیابی نمایند. البته اینجانب که نامه مذکور را خواندم فقط برای نویسنده آن که سالها "طعم شیرین زندگی آمریکایی" را چشیده و حالا باید چهرههای بیکراوات دیپلماتهای جمهوری اسلامی و نمایندگان پارلمان ایران را "تحمل"! کند، متأثر شدم! لیکن به یادم آمد برای اتمام حجت همه که شده ضمن ذکر آیهای از آیات نورانی قرآن کریم در صدر این مقال، جملات و اخطارهایی را که امام خمینی(ره) به صاحبان چنین تفکری در سالهای پر اضطراب دهه اول انقلاب اسامی میدادند- بدلیل اینکه شاید این پیامها به نیویورک نمیرسیده و به گوش ایشان نخورده- به ایشان که در جایگلاه معظم نمایندگی مجلس شورای اسلامی قرار گرفتهاند یادآور گردم، شاید که بخود آیند: «ملت عزیز ایران! شما شرق تجاوزگر و غرب جنایتکار را به وحشت انداختهاید؛ هیچگاه با هیچ قدرتی سازش نکنید که یقین دارم نمیکنید و هر کس در هر مقام که سازش با شرق و غرب را داشت، بی مهابا و بدون هیچ ملاحظهای، او را از صفحه روزگار براندازید. که سازش با شرق و غرب، خودباختگی است و خیانت به اسلام و مسلمین است». (امام خمینی- 22/11/58) «سیاست نه شرقی و نه غربی را در تمام زمینههای داخلی و روابط خارجی حفظ کنید و کسی را که خدای نخواسته به شرق و یا غرب گرایش دارد، هدایت کنید و اگر نپذیرفت او را منزوی نمائید و اگز در وزارتخانهها و نهادهای دیگر کشور چنین گرایشی باشد که مخالف مسیر اسلام و ملت است اول هدایت و در صورت تخلف، استیضاح نمائید که وجود چنین عناصر توطئهگر در رأس امور یا در قطبهای حساس، موجب تباهی کشور خواهد شد». (امام خمینی- 7/3/59) «یک جریانی در کار است که آن جریان انسان را از این معنا میترساند که بخواهد به طور خزنده این کشور را باز هل بدهد به طرف آمریکا، بخواهند از این راه پیش بروند. و این یک مسألهای است که به قدری اهمیت دارد از نظر اسلام و باید آنقدر اهمیت داشته باشد در نظر شما فرماندهان و دیگران که اگر احتمال این را بدهید، باید مقابلش بایستید نه اینکه اول یقین کنید به اینکه مسأله اینطوری است...». (امام خمینی- 24/3/60) البته همانگونه که ذکر شد فردی که اخیراً حقارت نامه فوق الاشاره را به رشته تحریر درآورده عنصر بسیار دون پایه جریان اسلام آمریکایی است و اصلاً در حد و اندازهای نیست که او را مخاطب جملات امام عظیم الشأنمان خمینی کبیر(ره) تلقی نمائیم لیکن همانگونه که جریان اسلام آمریکایی و سردمداران آن، این فرد را تریبون ابراز اشتیاق خویش برای برقراری رابطه با آمریکا قرار دادند، چه بسا این شخص بی اطلاع (از عاقبت عملی که به انجام رسانده) در سیزدهم آبان امسال آماج شعارهای کوبنده و مشتهای گره کرده عاشقان انقلاب اسلامی و ادامه دهندگان راه شهیدان و پیروان راستین امام راحلمان قرار گیرد تا فریاد جاودانی مرگ بر آمریکا همه اندک مشتاقان تجدید رابطه با آمریکا را بار دیگر به بایگانی تاریخ انقلابمان بسپرد. انشاءالله. در خصوص این اخطار امام برای بقای انقلاب، سخن بسیار است اما به قول معروف: اندکی با تو بگفتم غم دل ترسیدم که دل آزرده شود ورنه سخن بسیار است لذا بهمین مختصر بسنده میشود و بحول و قوه الهی در شماره آتی به موردی دیگر از اخطارهای امام خواهیم پرداخت. ادامه دارد سقوط شهوتران امام جواد(ع): «راکب الشهوات لا تقال عثرته» (بحارالانوار- ج 17 ص 214) کسی که بر مرکب شهوات خویش سوار است و خودسرانه میتازد، هرگز از لغزش و سقوط رهائی نخواهد داشت.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 72 |