تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,071 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,021 |
امام و رسالت نویسندگان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 145، دی 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جاودانگی راه امام حجة الاسلام و المسلمین اسدالله بیات امام و رسالت نویسندگان (2) ب- آگاهی و اطلاع: دومین شرط از شرایط گویندگان اسلام و نویسندگان جامعه اسلامی و روشنفکران اجتماع، آگاهی و اطلاعات درست آنان می باشد. در ضرورت این شرط گمان نمی کنیم کسی تردید بر خود راه دهد و درباره لزوم آن سؤالی را طرح نماید زیرا هدف از همه اینها خوراک فکری دادن به مردم می باشد. کسی که خود جاهل است و از قضایا و حوادث و جریانات، اطلاعات کافی و صحیح ندارد، چطور می تواند برای دیگران خوراک فکری بدهد. این قبیل شرایط از لوازم نوع کار و مسئولیت هایی است که این گروه ها بر عهده دارند و این مقدار بحث روشن و واضح است. منتهی مطلبی که در این جا لازم است مورد تحلیل قرار گیرد این است که اسلام به عنوان یک مکتب جامع الاطراف و دقیق که داعیه اداره جامعه را داشته و به عنوان حکومت می خواهد در تمام صحنه ها خودش را ظاهر و آشکار سازد، هر نوع آگاهی و اطلاعات از آن کافی به نظر نمی رسد، بلکه اگر کسی اطلاعات ویژه و تخصصی نسبت به آن نداشته باشد و به صورت کارشناسانه و مجتهدانه در آن صاحب نظر نشود و در اظهار نظرهای شفاهی و گفتاری و یا نوشتاری به اطلاعات سطحی و صوری و محدود اکتفاء کرده و هر روز از تحلیل های غیر متخذ از مکتب و مبانی آن از خود تحلیل ارائه نماید، نه تنها سودی نخواهد داشت بلکه موجب ضررها و زیانهای غیر قابل جبرانی خواهد شد. شما اگر به تاریخ اسلام مراجعه کنید و ریشه های انحرافات و وارونه شدن واقعیتها را ارزیابی نمائید درستی مطلب فوق را باور خواهید کرد. بنابراین، افراد و گروه های مختلف و گوناگونی که درباره اسلام و انقلاب اسلامی می خواهند، اظهار نظر کنند و از دستاوردهای انقلاب سخن به میان آورند و از فداکاری اسلام سخن بگویند و از نقش اسلام و ایمان مردم حرف بزنددو از نقش رهبری الهی و دینی بگویند و بنویسند و تحلیل ارائه دهند، باید اطلاعات و آگاهی های کافی و لازم و مناسب را در تمام زمینه ها داشته باشند و از روی علم و اطلاع، قلم روی کاغذ بگذارند و از روی مبانی درست علمی و منطقی و استدلالی از حوادث و جریانات و اوضاع تحلیل نموده و جمع بندی نمایند. کما اینکه قرآن کریم با صراحت می فرماید: «بگو آیا عالمان و آگاهان با غیر عالمان و نادانان یکسان هستند».[1] حضرت امام (ره) مکرر در مناسبتهای مختلف روی تقویت بنیه علمی و ارتقاء آگاهیهای مردم تأکید کرده و سفارشهای لازم را به عمل آورده اند و در هیچ فرصتی از دستورات و توصیه های لازم در این زمینه فروگذاری نکرده اند از جمله: «اسلام دین مستند به برهان و متکی به منطق است و از آزادی بیان و قلم نمی هراسد و از طرح مطلب های دیگر که انحراف آنها در محیط خود آن مکتبها ثابت و در پیش دانشمندان خودشان شکست خورده هستند، باکی ندارد».[2] و از جمله: «و من امیدوارم که جوان های ما، اساتید ما، اساتید دانشگاه ما، همه نویسندگان ما، روشنفکرهای ما، همه بیدار بشوند، متوجه بشوند که غفلت ها شده است تا حالا ما را اغفال کردند، مغزهای ما را عوض کردند. باید همه دست به دست هم بدهیم نویسنده کمک کند به این نهضت، گوینده کمک کند به این نهضت، روزنامه ها کمک کنند به این نهضت».[3] و از این نوع تعبیرات و تأکیدات کم نیست. و اگر در مجموعه مطالب و سخنان و مکتوبات حضرت امام (ره) تعمق بشود از این قبیل سفارشها به وفور دیده خواهد شد. این سفارشها و تأکیدها به صورت موردی و مقطعی نبوده است بلکه به صورت یک جریان و قانون ساری و جاری مطرح است. در هر جامعه ای که هدایت کنندگان اجتماع از افراد متعهد باشند و با سلاح علم و دانش مسلح گردند و در برابر ملت و فرهنگ خود احساس مسئولیت نمایند و در آگاهی رسانی مردم بکوشند و حقایق را صریح در اختیارشان بگذارند، سعادت و مجد و عظمت آنان قابل تضمین خواهد بود و فرهنگ انقلاب به آیندگان که وارثان گذشتگان خویش هستند، به صورت صحیبح و یر محرف متقل و سلامت فکری و اخلاقی افراد اجتماع بیمه خواهد شد. و آیندگان به عظمت و بزرگی کاری که پدران آنان انجام داده اند و با مبارزه بی امان خود آن عظمت را آفریده اند، پی خواهند برد و همیشه در خاطره های آنان با همان بزرگی خواهد ماند و هیچ وقت آن را فراموش نخواهند کرد. و بالنتیجه مورد سؤال حضرت امام (ره) که در یکی از فرازهای وصیت نامه طرح فرموده اند واقع نخواهند شد و آن سؤال این است: آیا اشاعه فحشاء در سراسر کشور و مراکز فساد از عشرتکده ها و قمارخانه ها و میخانه ها و مغازه های مشروب فروشی و سینماها و دیگر مراکز که هریک برای تباه کردن نسل جوان عاملی بزرگ بود و در خاطرتان محو شده؟ آیا رسانه های گروهی و مجلات سراسر فساد انگیز و روزنامه های آن رژیم را هب دست فراموشی سپرده اید؟ آری، اگر خدای ناکرده اگر مسئولان رده بالای نظام آن سیره پاک و مقدس را که امام پایه گذاری کردند کم کم با توجیه های خنک کم رنگ کرده و تغییر دهند و گویندگان متملق و مداح و ثناگو شاعرانه در مدیحه سرائی آنان دست از پا نشناسند و از انحراف ها و عدول ها حرفی به میان نیاورند و صحّه روی کجی ها و انحرافات بگذارند و صاحبان قلم هم اندر فضائل وضع موجود پیروزیها و دست آوردها و دامنه تحریر را گسترش داده و مقالات علمی و مفصل ارائه نمایند و تحلیل گران بی هویت هم در توجیه و منطقی نشان دادن حرکتها و موضع گیریها از همه گوی سبقت را ببرند اینجا است که سئوالات حضرت امام مجددا با یک برجستگی خودش را آشکار می سازد، منتهی به جای اینکه از دیگران سؤال کند و آنان را مورد عتاب و خطاب قرار دهد، ازپیش کسوتان مدعی و دوستی و وفاداری و پاسداری، سئوالات را مطرح می نماید و از آنها همان سئوالات را با لحن دیگر و تندتر عنوان می کند: آیا شماها نبودید که طراح حمایت از محرومان بودید و آیا شماها نبودید که مسئله عدالت اجتماعی را در سرلوحه برنامه ها قرار داده بودید و از آن به عنوان محوری ترین مسایل اسلامی یاد می کردید و آیا شماها نبودید که از مردم حرف می زدید و سنگ آنان را به سینه می زدید؟ آیا نمی دانید امروز اعمال شما معرّف اسلام حکومتی و اسلام انقلابی است؟ آیا نمی دانید تناقض در میدان عمل میان شعارها و کردارها و رفتار در تمام سطوح، موجب بی تفاوتی و سردرگُمی گروه زیادی از انسانهای آزاده و فداکاری است که به خاطر آن شعارهای اوایل انقلاب دست از همه چیز شستند و با تمام خلوص هرچه داشتند در طَبَق اخلاص گذاشتند و تقدیم آن کردند؟ و ده ها و صدها سؤالات دیگری که از ناحیه آن روح مطهر مطرح می گردد و پشت همه انسانهای اندیشمند و متفکر و آزاده را به لرزه در می آورد. به امید اینکه چنین وضعی پیش نیاید و انقلاب اسلامی مانند همیشه به پویایی و پیروزیهای خود تا فتح قُلل ستمکاران و مستبدان جهانخوار و نجات همه محرومان و مستضعفان ادامه دهد. ج: انصاف: یکی از مسائل که در رسیدن به واقعیت ها و حقایق کمک می نماید و افراد از قضاوت از روی توهّم و تخمین رهایی می بخشد انصاف است. معنی و مفهوم انصاف این است در قضاوتها و اظهار نظرها سلایق شخصی و فردی و انگیزه ها گروهی را دخیل دانسته و حقایق عالم را آنطور که واقع شده است و تحقق یافته است مشاهده نماید و منعکس نماید و نقش انصاف در انعکاس واقعیتها کمتر از اصل آگاهی و اطلاع از آنها نمی باشد یکی از مهمترین شرایط و ویژگی های گویندگان و نویسندگان اسلامی و نیز روشنفکران دنیای اسلام انصاف آنان است و در دنیای امروز که سیاستها و حکومتها با تبلیغات شکل می گیرند و پایه های خود را محکم می سازند و اساس حکومتها کوچک و فاقد امکانات از همان شیوه ها و راههای تبلیغی متزلزل می گردند و نابود می شوند و حامی خودشان را به حکومتهای دیگر می دهند. نقش انصاف و عدم دخالت انگیزه های گروهی و باندی و جریانات گوناگون حاکم و برتر روشن تر دیده می شود حضرت امام (ره) باورشان این است و درست هم هست گویندگان و نویسندگان و روشنفکران مسلمان رسالتی که دارند و ایفاء می نمایند اگر از روی انصاف واقعیتها را منعکس نمایند و در انعکاس جریانات انقلاب اسلامی اعمال سلیقه شخصی ننمایند و انگیزه های نفسانی و گروهی را وارد نکنند و دست آوردهای آن را آنطور که هست منعکس نمایند، همه کسانی که آزاد اندیشند و برای آزادی بشریت دلشان می طپد و از حصارهای فکری و گروهی و باندی در عذاب هستند و رنج می برند، به حقانیت و موفقیت انقلاب اسلامی باور خواهند کرد و همه آن را با دید تنگ و بدبینانه نخواهند دید و با کی مقایسه اجمالی جهات مثبت و نورانی آن را بیشتر از جهات سیاه و تارکی خواهند یافت و اگر در یک گوشه از میهن اسلامی نقطه ضعفی یافتد و دیدند در برابر آن همه عظمت و دست آوردهای عظیم و مهم فکری و سیاسی و اعتقادی و اجتماعی مهم ندیده و برای همه نقطا نظام و کشور تسرّی نخواهند داد و در نتیجه تخم نفاق و یأس را در دل همه افراد کشور نخواهند کاشت بلکه برای آنان زیبایی نظام الهی را منعکس ساخته و از موقعیتها و پیروزیها و حرکتهای مثبت و خلّاق سخن خواهند گفت و از آینده روشن و تابناک برا آنان خبر خواهند داد و بطور جاودانه وهمیشه سند حقاین نظام اسلامی و مظلومیت طرفداران وپایه گذاران آن و خیانتکاری و وابستگی مخلافان و معاندان آن را به ثبت خواهند رساند. آری، نقش نویسندگان با انصاف و گویندگان آزاد اندیش و روشنفکران مسلمان متعهد این است. از حضرت امام (ره) در این مقوله بشنویم: «و اکنون که از آن بازارهای فساد اثری نیست[4] برای آنکه در چند دادگاه با چند جوان که شاید اکثر از گروه های منحرف نفوذ کرده و برای بدنام نمودن اسلام و جمهوری اسلامی کارهای انحرافی انجام می دهند و کشتن عده ای که مفسد فی الارض هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی می کنند شما را به فریاد درآورده و با کسانی که با صراحت اسلام را محکوم می کنند و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و با زبان که اسفناک تر از قیام مسلحانه است نموده اند پیوند می کنید و دست برادری می دهید و آنان را که خداوند مهدور الدّم فرموده نور چشم می خوانید و در کنار بازی گرانی که فاجعه 14 اسفند[5] را برپا کردند و جوانان بی گناه را با ضرب و شتم کوبیدند نشسته و تماشاگر معرکه می شوید. یک عمل اسلامی و اخلاقی است و عمل دولت و قضائیه که معاندین و منحرفین و ملحدین را به جزای اعمال خویش می رسانند شما را به فریاد درآورده و داد مظلومیت می زنید من برای شما برادران که از سوابقتان تا حدی مطلع و علاقمند به بعضی از شما هستم متأسف هستم نه برای آنان که اشراری بودند در لباس خیرخواهی و گرگهایی در پوشش چوپان و بازیگرانی بودند که همه را به باد بازی و مسخره گرفته و در صدد تباه کردن کشور و ملت و خدمتگذاری به یکی از دو قطب چپاولگر بودند. ادامه دارد
[1]- سوره زمر- آیه9. [2]- صحیفه نور- جلد9- ص186. [3]- صحیفه نور- جلد10- ص109. [4]- ای حضرت امام (ره) که می فرمائید: و اکنون که از آن بازارهای فساد اثری نیست؛ اگرچه از عالم ملکوت بالا نظاره گر اوضاع هستید و وضع بازار و مغازه ها و پاساژهای کذائی را در سایه اقتصاد باز و آزاد و متکی بر استراتژی توسعه را مشاهده می نمائید و مجدداً تردّد و اختلاط زنها و دخترها و پسران جوان را در آن جاها و نمایشگاه های بین المللی می بیند لیکن اگر در میان امت ما بید و امت اسلام از ا» منبع سرشار معرفت الهی در محیط مدی وعلام شهادت بهره ها می بردند مطمئناً با خروش و فریاد الهام بخش خود دوباره همان اعتماد و اطمینان خدایی را بوحود می آوردید. و در آنان روح بلند همتی و اتصال به حق و ایثار و فداکاری و حساسیت در برابر جریانات انحراف آمیز را زنده می کردید و از این حالت بی تفاوتی و خموشی و بی احساسی که در اثر بعضی از کج فکری ها و سیاستهای نادرست در نسل انقلاب به وجود آمده است و قشر فعال و انقلابی جامعه را به انزوا کشانده است نجات می دادید. [5]- اشاره به حادثه و فاجعه ای که از ناحیه گول خوردگان و وابستگان آمریکای جهانخوار به عنوان حمایت از بنی صدر رئیس جمهور معزول طراحی شده بود در دانشگاه تهران اتفاق افتاد و دل جوانها و نیروهای حزب الله را به درد آورد و در برابر آن توطئه ایستادند و از خود عکس العمل نشان دادند و در نتیجه مورد ضرب و شتم واقع شدند و با این کار زشت پرده از چهره نفاق و وابستگی خود برداشتند. و به عنوان فاجعه 14 اسفند در تاریخ انقلاب ما شناخته شد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 63 |