تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,075 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,024 |
نگاهی به بحران کشمیر | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 145، دی 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نگاهی به بحران کشمیر قسمت دوم دکتر محمدرضا حافظ نیا مردم منطقه کشمیر که تاریخ پُر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته اند پس از ورود انگلیسی ها به شبه قاره هند و شروع حاکمیت سیکها در سال 1819 م و فروش آن به گلاب سینگ دو گروه توسط انگلیس در سال 1846 م، دچار زندگی رنج آور و مشقت باری گردیدند. حکام سیک و دوگره، مردم مسلمان کشمیر را به چشم بردگان می نگریستند و به خود اجازه رفتارهای غیر انسانی با آنان را می دادند. بهمین دلیل این دوران را دوران زندگی سیاه مردم کشمیر گفته اند. بعد از تجزیه شبه قاره و پیدایش دو کشور هند و پاکستان که به استقلال سیاسی مسلمانان شبه قاره نیز انجامید متأسفانه تغییری در زندگی و سرنوشت مردم کشمیر ایجاد نشد و حکومت دوگره ها ادامه یافت تا اینکه نهضت مسلمانان کشمیر فرصتی را بری آنان فراهم نمود. ولی وابستگی و ضعف بینش رهبران سیاسی آنان نظیر شیخ عبدالله منجر به تداوم سرنوشت رنج آور مردم این سامان گردید. زیرا او علی رغم سوابق بدرفتاری حکام هندی با مسلمانان کشمیر، راه نجات آنان را در وعده های رهبران سیاسی دولت هند نظیر نهرو می دانست و به توصیه های رهبران مسلمانان شبه قاره توجهی ننمود و علی رغم بارها دستگیری و زندان توسط دولت هند همچنان بر موضع منفی خود در رابطه با وابستگی جغرافیائی و سیاسی منطقه کشمیر به کشور هندوستان اصرار می ورزید. این واقعیت تلخ در تاریخ سیاسی معاصر کشمیر لطمه سنگینی بر سرنوشت مردم رنجدیده و مسلمان آن منطقه وارد کرد که بحران کنونی و رنج و مظلومیت فعلی مردم جامو و کشمیر را باید ناشی از این امر و موضع ناصحیح اینگونه رهبران وابسته و یا فاقد بینش سیاسی و اسلامی دانست. پس از استقلال پاکستان، سرنوشت سیاسی منطقه کشمیر در چند دیدگاه منطقه ای گرفتار آمد: الحاق به پاکستان، الحاق به هند و خودمختاری وابسته به هند یا استقلال سیاسی کامل. سیاست دولت انگلیس و موضع ناصحیح رهبران سیاسی کشمیر نظیر شیخ عبدالله به تداوم سلطه هند بر این منطقه کمک نمود مردم مسلمان منطقه کشمیر را تحت سلطه دولت هند نگه داشت. از سوی دیگر موقعیت و ویژگی های جغرافیایی کشمیر نسبت به دو کشور هند و پاکستان باعث شکل گیری منازعه بین آنها گردید که حتی برخوردهای سیاسی و نظامی را درسالهای 1948و 1945 و 1971 باعث شد. سازمان ملل متحد طی دو قطعنامه تعیین سرنوشت کشمیر را به عهده مردم آن قرار داد ولی دولت هندوستان از پذیرش مفاد آن استنکاف نموده و حاکمیت خود را با استفاده از قدرت نظامی بر منطقه جامو و کشمیر تداوم داده و می دهد و بر مردم محروم آن ستم می نماید. تداوم این وضعیت باعث گردیده است که نوعی بلاتکلیفی در توسعه اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی منطقه بروز نماید که در نتیجه آن فقر و عقب ماندگی بر آن سایه افکنده است. ویژگیهای خاص منطقه بحرانی کشمیر: 1-تعارض بین دو فرهنگ اسلامی و هندو که اولی در منطقه غلبه دارد و جلوه سیاسی این دو فرهنگ را می توان در نهضتهای اسلامی و مردمی از سویی و دولت هند از سوی دیگر مشاهده نمود. عدم توازن مزبور بوسیله حضور وسیع نظامی دولت هند جبران می شود تا تداوم استعمار و حاکمیت آن کشور بر کشمیر تضمین شود. 2-تضاد منافع همسایگان مسلح به سلاح اتمی: قبل از فروپاشی شوروی سابق. منطقه کشمیر توسط چهار قدرت هسته ای (شوروی، چین، هند و پاکستان) محاصره بود و درحال حاضر توسط حداقل سه قدرت هسته ای (چین، هند و پاکستان) محصاره شده است و هرکی از قدرتهای مزبور برای خود منافعی را در منطقه کشمیر جستجو نموده و می نماید لذا رقابت در راستای تحصیل منافع ادعایی آنها در منطقه کشمیر به گسترش منازعه و بروز خطر درگیری نظامی کمک می نماید. طبیعی است که چنین درگیری نظامی می تواند عواقب وحشتناکی را برای جنوب آسیا و کل جهان بهمراه داشته باشد. 3-منطقه ای بودن بحران: بدین صورت که بر خلاف خیلی از موقعیتهای استراتژیک بحران زده که دارای ابعاد بین المللی هستند، بحران کشمیر ابعاد منطقه ای دارد و منازعه عمدتاً بین همسایگان آن می باشد که صرف نظر از مزیتهای ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک، خلأ قدرت سیاسی در منطقه کشمیر باعث منازعه بین همسایگان بر سر حوزه نفوذ آن شده است. چرا که اگر استقلال سیاسی منطقه کشمیر تأمین شده و نظام سیاسی مستقلی همراه با روابط خارجی متوازن با همسایگان در آن حاکم باشد زمینه رقابت بین آنها کاهش می یابد. اما در حال حاضر به دلیل وجود فرضیه مشترک بین همسایگان مبنی بر بلاصاحب بودن کشمیر و اینکه هریک بیشتر در آن نفوذ داشته باشد بیشتر قادر به تأمین امنیت خود و داشتن برگ برنده بر علیه همسایه رقیب خود خواهد بود، آنها به خود اجازه توسعه حوزه نفوذشان در منطقه کشمیر را می دهند. مزیتهای ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک منطقه کشمیر: منطقه عمومی کشمیر که بخش عمده گره گاه پامیر را تشکیل می دهد دارای مزایای ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی است که باعث افزایش اهمیت استراتژیکی آن بویژه از دیده همسایگاه شده است. این مزایا عبارتند از: 1- موقعی جغرافیایی: ضمن برخورداری از وضعیت مساعد طبیعی در مجاورت کشورهای مختلف که در زمره قدرتهای درجه 1 و 2 جهانی هستند قرار گرفته است. هرچند پس از فروپاشی شوروی سابق و آزادسازی افغانستان، یکی از قدرتهای جهانی از همسایگی کشمیر حذف شد ولی قدرتهای دیگر همچنان با این منطقه همسایه هستند. کشور چین در شرق و شمال با دارا بودن بیشترین مرز مشترک در رتبه اول و کشور پاکستان در غرب از این حیث در رتبه دوم قرار داد. کشور هندوستان در جنوب از حیث طول مرز مشترک رتبه سوم و افغانستان رتبه چهارم را دارد. 2- ارتفاع: منطقه کشمیر بخشی از گره گاه پامیر به عنوان بام جهان را تشکیل می دهد از اینرو بر مناطق پست پیرامون خود مسلط می باشد یعنی فلات دکن و هندوستان، شرق فلات ایران و کشور افغانستان جلگه پنجاب و کشور پاکستان و نیز آسیای مرکزی و کشور تاجیکستان و فلات تبت و منطقه سین کیانگ در غرب چین در پائین دست منطقه کشمیر قرار دارند. لذا این مناطق از نظر نظامی از منطقه کشمیر احساس خطر نموده و حضور هریک از همسایگان را در آن به عنوان منبع تهدید کوتاه مدت یا بلند مدت نسبت به خود تلقی می نمایند. این مسئله زمانی اهمیت خود را نشان می دهد که شهرها و سکونتگاه های بزرگ و حتی پایتختها در مجاورت آن قرار داشته باشد و پاکستان از این جهت آسیب پذیری بیشتری دارد زیرا پایتخت و شهرهای بزرگ آن در مجاورت این منطقه قرار دارند. منشأ رقابتهای چین و هند و نیز پاکستان و هند بر سر دستیابی به ارتفاعات منطقه و نیز اهمیت استراتژیک منطقه سیاچین همین مطلب می باشد. 3- موقعیت ارتباطی: منطقه کشمیر بویژه بخش شمالی آن نقش عمده ای را در برقراری ارتباط بین آسیای مرکزی و منطقه تبّت و چین غربی و سین کیانگ و شرق آسیا دارد. وجود جاده اسفالته راولپندی- گلگیت- کاشغر این ارتباط را تسهیل می نماید و از اهمیت استراتژیک برخوردار است، زیرا ارتفاعات بلند منطقه پامیر و دیواره بلند هیمالیا امر ارتباط بین جنوب آسیا و مرکز و شرق آن را دشوار می نماید. این جاده از مناطق شمالی عبور نموده و در کنترل پاکستان قرار دارد. 4- قرار گرفتن در حوضه آبریز سند و پنجاب: منطقه عمومی کشمیر و حاشیه شمالی کشور هندوستان و غرب تبت بر حوضه آبریز سرچشمه رودخانه های پنجگانه سند، جهلم، چناب، راوی و ستلج تطبیق می کند و تشکیل یک مجموعه توپوگرافیک واحد را می دهد که دره ها و مسیر رگه های آب آن به سوی جلگه پنجاب جهت گیری و سازماندهی طبیعی شده اند. بنابراین منطقه کشمیر برای کشور پاکستان که حیات خود را مرهون رودخانه های پنجاب و سند و جلگه های حاصلخیز ناشی از آن می داند از اهمیت استراتژیک ویژه برخوردار است و کنترل آن از سوی قدرت رقیب پاکستان می تواند منبع تهدید جدی برای آن تلقی می شود. همانطور که ملاحظه می شود مزایای جغرافیائی یاد شده منطقه عمومی کشمیر را از اهمین ژئواستراتژیک برخوردار نموده که کنترل تمام یا بخشی از آن توسط هریک از قدرتهای همسایه می تواند از نظر دیگران تهدید جدّی برای امنیت ملّی و منافع آنها تلقّی شود. وجود خلأ قدرت و نظام سیاسی مستقل در آن نیز رقابت بین همسایگان را تشدید نموده و به بُحران کشمیر جلوه دیگری می دهد. بنابراین ماهیت بحران این منطقه را باید در چارچوب اهمیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک آن جستجو نمود. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 137 |