تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,412 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,363 |
امام و رسالت نویسندگان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 146، بهمن 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جاودانگی راه امام حجةالاسلام والمسلمین اسدالله بیات امام و رسالت نویسندگان د: استقلال فکری از جمله مسائلی که در نویسندگان لازم است وجود داشته باشد و بدون آن نه تنها نویسندگی سودی نخواهد داشت بلکه زیانهای زیادی را در بر خواهد داشت استقلال فکری آنان است در برابر استقلال فکری وابستگی فکری قرار دادر مطمئنا اگر در جامعهای نویسندگان آنان که رسالت هدایت و رهبری فکری آن جامعه را به عهده دارند از جهت فکری وابستگی به یکی از قدرتهای بزرگ جهانی و یا ایادی آنان داشته باشند در منعکس ساختن واقعیتها و جریانات هیچوقت آزادی عمل از خود نخواهند داشت و ناچار با توجه به منافع آنان حرکت خواهند کرد و حوادث را طبق میل و علاقه آنان تحلیل و ارائه خواهند نمود و در مواردی که منافع دیگران اقتضاء ننماید از کنار خیلی از حقایق روشن با ابهام و اجمال خواهند گذشت و در موارد زیادی در تحریف و وارونه نشان دادن آنها خواهند کوشید و از افشاء خیلی از آنها که با مصالح مادی و سیاسی زورمداران تضاد داشته باشد خودداری خواهند کرد، و در حقیقت مزدوران حلقه به گوش اربابان آزمند و چپاولگر جهانی بوده و به جای منافع ملی و مکتبی مردم و انقلاب خود، از مصالح و منافع آنان حمایت خواهند کرد. چقدر فراوانند نویسندگان مزدوری که در راستای تایخ و انقلابات بزرگ جهانی و منطقهای کوشیدهاند تا حقایق را منحرف کرده و وارونه جلوه دهند و چقدر توسط همین نویسندگان خود فروخته، حقایق خارجی و تاریخی- به صورت خرافه و افسانه- قلمداد شده است و چقدر افراد ناصالح و ناتوان، قهرمان و قدرتمند و نیرومند معرفی گردیدهاند و چقدر از این طریق، ستمها در عالم رخ داده است و حقوقی از انسانهای مظلوم پایمال گردیده است و ظالمان گردن کلفت، به عنوان انسانهای حق دوست و طرفدار آزادی و حقوق عمومی و بشر، شناسانده شدهاند. و اگر این موضوع در گذشته خیلی قابل قبول نبود و باورکردن آن برای عموم و اکثر افراد آسان به نظر نمیرسید، امروز برای عامه مردم هم قابل قبول میباشد زیرا در دنیای امروز اگر چه نویسندگان آزاد و مستقل کم نیستند و در سراسر جهان از حریتها و محرومیتها و حقوق زجردیدگان دفاع مینمایند و در این مسیر در برابر طماعان جهانخوار ایستادگی از خود نشان میدهند، لیکن در برابر آنان، نویسندگان مزدور و خود فروخته هم فراوانند. کسانی که با فن نویسندگی و رسالت نویسندگان، معامله بازاری و تجاری مینمایند و به عنوان کالا در معرض مبادلات اقتصادی و تجاری قرار میدهند، کم نیستند و به همین دلیل در دنیای امروز با همه تعالی و پیشرفتهائی که در زمینههای مختلف برای بشریت حاصل شده است، نقض حقوق بشر و نسل کشی و ستم و زورگوئی و قلدری و غارتگری با هیچ دورهای از ادوار تاریخ قابل مقایسه نمیباشد. ما بر این باوریم که عامل اصلی این نوع حقکشیها و خیانتها و بیعدالتیها همین است که زورمداران و غارتگران خیانت میکنند و صاحبان قلم و نویسندگان وابسته و غیرمستقل- و در واقع مزدور- تحت عناوین مختلف، یا توجیه مینمایند و یا روی حقایق پردهپوشی کرده و آنها را پنهان میسازند و الا قدرت قلم و بیان آن قدر قوی و نیرومند ونافذ است که صاحبان قدرتهای ابلیسی و طمع کار توان مقابله با آنها را نداشته و در میدان با گویندگان و نویسندگان متعهد و مستقل فرار را بر قرار ترجیح میدهند و هزیمت خود را در برابر هجوم نویسندگان آشکار میسازند. اگر امروز در قلب دنیای به اصطلاح متمدن و اروپای مرکزی در بوسنی و هرزگوین نسلکشی راه انداختهاند و صربها حدود 500000 نفر انسان بیگناه را به قتل رساندهاند و هنوز هم ادامه میدهند و جلو امدادها و کمکرسانیهای خودشان تحت عنوان کمکهای بینالمللی را می گیرند و کودکان و زنها و پیرمردهای بوسنیائی از بیداروئی و گرسنگی و شدت سرما جانشان را از دست میدهند و تلف میشوند و یا در قلب دنیای اسلام، فلسطین مظلوم به طور آشکار و واضح مورد غصب و طغیان اسرائیل قرار میگیرد و اسرائیل هر روز و هر لحظه بر توسعه طلبی خود افزایش داده و ملک طلق مسلمانان را از آنان میگیرد و شهرکهای یهودینشین را گسترش میدهد و اعمال فشار میکند و دهها و صدها جنایات دیگری که در دنیای امروز در برابر دید و نظر ماهوارهها و دوربینهای دقیق و میلیونها انسانهای مدعی آزادی و استقلال و حقوق بشر انجام میشود، لیکن صدایی از جائی بلند نمیشود و بوی اعتراضی از جائی به مشام نمیرسد و هر جا هم زجردیدگان جهان میخواهند صدای خود را برای اعتراض بلند نمایند و از حقوق خود دفاع نمایند، با هجوم همه جانبه طوری خاموش میگردند و آرام میگیرند گو اینکه آنان در دنیای آرامش و اطمینان و در واقع بهشت زندگی مینمایند و اساس از ظلم و ستم اثری نبوده و مردم در جهان عدل و آزادی و برابری و برادری زندگی میکنند، همه اینها برای این است که صاحبان قلم از هویت خویش، تهی گشتهاند و به جای خدمت به فرهنگ و علم و دانش، در خدمت پول و سرمایه قرار گرفتهاند و به جای دفاع از حرمت آزادی و آزادگی و مظلومان، در خدمت ستمکاران و صاحبان زر و زور و نفاق و جاهطلبها قرار گرفتهاند و موجب انحراف و کجیها در تاریخ و قهرمانان تاریخساز شدهاند. بنابراین، اگر نویسندگان جامعه، آن رسالت انسانی و الهی و اخلاقی نویسندگی را درک نمایند و به آن پایبند باشند و اگر مطبوعات در جایگاه رفیع خود حساس وظیفه کرده و از حرمتها و قداستهای انسان و آزادگی و قانون دفاع نمایند و از مسیر اصلی خود منحرف نگردند وبا شهامت و شجاعت در برابر کجیها و کج اندیشیها و قدرتها و خودکامگیها بایستند و حقایق موجود را آنطور که هست منعکس نمایند، دنیا چهره دیگری پیدا میکرد و مردم طور دیگری زندگی میکردند و رفتارها و برخوردها و ارتباطها و قضاوتها، جلوه دیگری از خود نشان میداد و نحوه زندگی که امروز مشاهده میشود و در آن جز نفاق و نیرنگ و خیانت چیز دیگری دیده نمیشود، تغییر پیدا میکرد و مفهوم آن عوض میشد و انسانها از حیات و زندگی، مفهوم دیگری برداشت میکردند. پس اگر این آرزوهای انسانی و مطلوب به دست نمیآید و بشریت روز به روز، در حال سقوط و زوال قرار گرفتهاند و اخلاق عمومی از میان آنان رخت بربسته و کوچ کرده است و علم و دانش و تمدن و نظم نوین برای غارتگری و ستمکاری و تعدی بیشتر به حقوق انسانهای سیلی خورده تاریخ است، همگی برای این است که قلم و مسطورات آن در خدمت آنان واقع شدهاند و هویت هنرمندان و نویسندگی نویسندگان در راستای اهداف تجاوزکارانه صاحبان مطامع دنیائی قرار گرفته است که هم قلم قلم مزدور شده و هم صاحبان قلم اجیران هواهای نفسانی و امیال شیطانی گردیدهاند. امروز قلم اگر همان قلمی بود که مورد احترام آفریدگار جهان در کتاب عزیزش قران کریم قرار گرفته و در آن به قلم قسم خورده و فرموده است: «ن و القلم و مایسطرون»[1] قسم به قلم و کلمات و سطوری که با آن روی کاغذ و صفحات نقش میبندد و نوشته میشود. و یا این که عظیمترین شخصیت عالم وجود امکان پیامبر خاتم(ص) را مورد خطاب قرار داده و به آن حضرت دستور خواندن و قرائت را صادر کرده است و فرموده است: «اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم»[2] با نام خدایت بخوان، آن خداوندی که تو را خلق کرده است و تو را از خون بسته متحول یافته از نطفه آفریده است و بخوان این کتاب مقدس را و بدان خدای تو کریمترین کریمان عالم است و آن خداوندی است که بشر را علم نوشتن از راه قلم و نحوه بهرهبرداری از قلم را آموخت و یاد داد. اگر قلم در خدمت ارزشهای الهی و انسانی بود و برای رهائی آنان از یوغ استعمار و استثمار مورد استفاده واقع میگشت، امروز این همه حقکشی و ستم و نامردی و نابرابری وجود نداشت و صاحبان قدرت و ظلم با این پرورئی و وقاحت در تمام صحنهها جرأت میدان داری نمیکردند و داعیه رهبری دنیای امروز را نداشتند و روی حقوق ملتهای ضعیف و زنجیر کشده شده پرده نمیکشیدند و در برابر انقلابهای مردمی به مقابله برنمیخاستند و به ندای مظلومانه آزادی خواهان عالم گوش فرا میدادند و با گلوله و موشک و بمب پاسخ نمیدادند و فریادهای آنان را در سینهها خفه نمیکردند و اگر امروز صاحبان زور و ریاکاران متدیننما از روی باطل، بدون کوچکترین ملاحظه میتوپند و میتازند و به حرکتهای تخریبی و انهدامی خویش در تمامی زمینهها ادامه میدهند، برای این است که قلمها و مطبوعات و صاحبان آنها را خریدهاند و آنان را از رسالت ملی خویش منحرف ساختهاند و به صورت عروسکهای فرهنگی و ابزار توجیه کارهای خود قرار دادهاند. به امیداینکه روزی آید قلم و صاحبان قلم و مطبوعات رسالت اصلی و جایگاه واقعی خود را در سراسر جهان پیدا کنند. در این فراز به سخنان امام امت(ره) گوش فرا میدهیم: «آنان که با دست پلید خود جوانان و مردان ارزشمند و علماء مربی جامعه را شهید نمودند و به کودکان مظلوم مسلمانان رحم نکردند، خود را در جامعه رسوا و در پیشگاه خداوند قهار مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند که شیطان نفس اماره بر آنان حکومت میکند. لکن شما برادران مؤمن، با دولت و مجلس که کوشش دارد خدمت به محرومین و مظلومین و برادران سر و پا برهنه و از همه مواهب زندیگ محروم نماید، چرا کمک نمیکنید و شکایت دارید؟ آیا مقدار خدمت و بنیادهای جمهوری را با این گرفتاریها و نابسامانیها، که لازمه هر انقلاب است و جنگ تحمیلی با آن همه خسارت و میلیونها آواره خارجی و داخلی و کارشکنیهای بیرون از حد را در این مدت کوتاه، مقایسه با کارهای عمرانی رژیم سابق نمودهاید؟ آیا نمیدانید که کارهای عمرانی آن زمان اختصاص داشت تقریبا به شهرها آنهم به محلات مرفه و فقراء و مردمان محروم از آن زمان اختصاص داشت تقریبا به شهرها آنهم به محلات مرفه و فقراء و مردمان محروم از آن امور بهره ناچیز داشته یا نداشتند و دولت فعلی و بنیادهای اسلامی، برای این طایفه محروم با جان و دل خدمت میکنند. شما مؤمنان هم پشتیبان دولت باشید تا کارها زود انجام گیرد و در محضر پروردگار که خواه و ناخواه خواهید رفت با نشان خدمتگزاری به بندگان او بروید». هـ. شجاعت: یکی از اصول اخلاق انسانی که منشأ خلقیات دیگر میباشد و در رفتارهای انسانی در زندگی فردی و جمعی، انعکاس زیادی دارد شجاعت است. در علوم نظری، شجاعت را حد واسط میان جبن که همان ترس است و تهور که بی باکی و بیملاحظگی در کارها میباشد، می دانند. شجاعت در انسان از کمالات اخلاقی و منشأ خیلی از کمالات دیگر اخلاقی بحساب میآید. شجاعت خلقی است که اگر کسی دارای آن باشد، با ملاحظه تمامی جوانب و آیندهنگریها، جرأت برخورد و حمله و ورود و ابراز نظر را از خود نشان میدهد و از قدرت مقابل هراس بر خود راه نمیدهند و از تطمیع دیگران متأثر نمیگردد و در مواقع ضرورت و لزوم برخورد، از خود عکس العمل مناسب نشان میدهد و این معنی در نویسندگان از ضرورت بالاتری برخوردار است. نویسندگان در اظهار نظر و تحلیل مطالب و مسایل و در برخورد با جریانها و انحرافات باید شجاع باشند و از قدرت زورمداران و تطمیع ثروتمندان نباید ترس و بیم بر خود راه دهند و الا به رسالت و اصالت مسئولیت خویش لطمه وارد میسازند. البته مخفی نماندکه حکومتها هم باید شرایط را برای ابراز نظرات و آراء و انتقادها طوری آماده نمایند تا آنان بستر را برای رشد استعدادها مناسب دیده و به تدریج قدرت برخورد و اظهار نظر صریح در جامعه، امری عادی و طبیعی تلقی گردد و سکوت و لب فروبستن، امری غیرعادی و تعجبآور به حساب آید و حکومتها و مسئولان بالای نظام احساس نمایند برخوردگویندگان و نویسندگان و مطبوعات، نوعی وظیفه است و اگر برخورد نکنند و قدرت اظهار نظر نداشته باشند، نشانه انحطاط و سقوط یک جامعه و نظام است نه این که نشانه رشد و قدرت و سلطه همان نظام به حساب آید. به همین دلیل در معارف اسلامی از رهبران الهی چنین آمده است: «و أفضل من ذلک کله کلمة عدل عند امام جائر»[3] بهترین و با فضیلتترین کارها این است که انسان، شجاعت اظهار ظنر و گفتار عدل را در نزد حاکم ظالم و تبهکار داشته باشد و او را به عدالت دعوت نماید. و یا در فرازی حضرت امیر(ع) در عهد نامهاش به مالک اشتر دستور میدهد: «ای مالک! مقداری از وقت خود را در اختیار متظلمان و شاکیان قرار بده و آنان را شخصا به حضور بپذیر و در محلی که عموم بتوانند شرکت نمایند و حاضر شوند، مجلسی ترتیب ده و آنجا را از نیروهای مسلح و نظامی و انتظامی و محافظان و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، خلوت کن و با آنان متواضعانه رفتار کرده و خدا را درباره آنان مد نظر قرار بده تا آنان بتوانند بدون ترس و واهمه، با شما حرف بزنند و مطالبشان را بگویند، برای این که مکرر از رسول خدا(ص) در جاهای مختلف شنیدم که می فرمود: هیچ امت و مردمی سالم نمیمانند و بزندگی خود ادامه نمیدهند و پاک نمیشوند، وقتیکه حقوق ضعفاء و محرومان از اقویاء بدون کوچکترین ملاحظه و واهمهای گرفته نمیشود.[4] آری! در نظام اسلامی نه تنها حکومت و نظام مانعی در برابر صاحبان نظر و اندیشه و قلم ایجاد نمینمایند و مشکل نمیتراشد، بلکه آنان را مورد تشویق هم قرار میدهد و شرایط رشد آنها را فراهم مینماید و بودن چنین افراد و حاکمیت جو شجاعت و قدرت برخورد را علامت و نشانه علو فکری و تعالی فرهنگی میداند و نبودن آنها را معیار عقبماندگی و موجب نابودی و سقوط یک امت و ملت میشناسد. به امید این که با الهام از سخنان امام علی(ع) و دیگر رهبران الهی در نوع نگرشمان و دیدگاههایمان درباره موضوعات و مطبوعات و دیگر رسانههای گروهی و جمعی، تجدید نظر بوجود آورده و با توجه بقوانین موضوعه حاکمه از برخوردهای باندی و خطی تنگنظرانه عرصه را برای پیشکسوتان مبارزه و انقلاب تنگ نگیریم و با محکوم کردن آنان موجب انحطاط نظام و مخدوش کردن چهره نورانی آن نباشیم. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 109 |